eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
717 دنبال‌کننده
847 عکس
145 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
پویش 2⃣ «تأثیر نام» ✍🏻زهرا کبیری پور دخترم بر روی تمام عروسک‌هایش اسم می‌گذارد. چند وقت پیش عروسک دستبافتی را آورد و گفت: این عروسکم اسم ندارد و از من برای نامگذاری عروسکش کمک خواست، من اسم خدیجه را برای عروسکش پیشنهاد کردم، با چشمانی پر از تعجب، گفت: خدیجه؟! گفتم: بله خدیجه خانم و از آن سؤال کردم که آیا این بانو را می‌شناسد یا نه؟! برای او توضیح دادم که حضرت خدیجه(س)، همسر پیامبر(ص)، مادر حضرت فاطمه(س) و مادربزرگ امام حسین(ع) است و چون می‌دانم به حضرت رقیه(س) خیلی ارادت دارد، گفتم حضرت رقیه(س) هم نتیجه‌ی حضرت خدیجه(س) است. کاش برق نگاهش را ثبت می‌کردم... از آن روز خدیجه خانم شد عضوی از خانواده‌ی ما و جایگاه ویژه‌ای در کنار دیگر عروسکانش به دست آورد و در پاسخ هر کسی که می‌پرسد چرا اسم عروسکت را خدیجه گذاشتی؟! با ذوق و شوق فراوانی بانو را معرفی می‌کند. به گمانم اثر تربیتی خوبی داشت... از اینجا می‌توان به جایگاه و تأثیر نام‌گذاری کودکان و سفارش اهل‌بیت(ع) بر این مهم پی برد. وقتی یک اسم می‌تواند برای یک عروسک بی‌جان تا این حد ارزش و اعتبار بدهد، با یک شخص حقیقی چه می‌کند؟! کاش جوانان، در نام‌گذاری کودکانشان کمی بیشتر فکر کنند و از اسامی غریب و عجیب و به قول خودشان امروزی کمتر استفاده کنند. @AFKAREHOWZAVI
پویش 3⃣ ✍مریم قربانزاده در رجز خوانی‌های امام حسین «علیه السلام» و خانواده‌اش در روز عاشورا در زمان ذکر خاندان و افتخارات اهل بیت این عبارت را به کار می‌برند: «من پسر رسول خدایم، من پسر علی و فاطمه ام،من پسر خدیجه ام...» «انا ابن خدیجه الغرا» یکی از فضلیت‌های این بزرگوار ا «انفاق حضرت خدیجه علیهاالسلام قبل از فتح» خب قرآن درباره‌ى کسانى که قبل از فتح و بعد از فتح انفاق میکنند [میگوید] «یستَوى مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَل»؛(۱) این «قَبلِ الفَتح»، قبل از فتح مدینه است؛ یعنى قبل از آنکه مدینه‌اى در اختیارِ پیغمبر قرار بگیرد و زندگى‌اى، راحتى، حکومتى، تسلّطى، قدرتى در اختیار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهایت شدّت، ایشان انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را. خب اینها واقعاً فضایل مهمّى است؛ اینها مغفولٌ‌عنه مانده؛ حضرت، مظلومه است؛ این بزرگوار واقعاً مظلومه است. تعبیر کردند جناب آقاى اعرافى گفتند غریب؛ واقعاً همین‌جور است؛ جناب خدیجه (سلام‌الله‌علیها) غریب است. حالا شما میگویید مادر یازده امام، [امّا] در واقع مادر دوازده امام؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى.۱۳۹۵/۰۲/۲۰ بیانات در دیدار دست‌اندرکاران همایش بزرگداشت حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) @AFKAREHOWZAVI
پویش 4⃣ حاجت یک فرشته ✍نجمه_صالحی در شب معراج پیامبر به جبرئیل فرمود: "حاجتی داری" و او گفت:"حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه سلام الله علیها برسانی." رسول خاتم صلی الله علیه و آله هنگامی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به همسرش، ابلاغ کرد، خدیجه سلام الله علیها گفت:"ان الله هو السلام، و منه السلام، و الیه السلام، و علی جبرئیل السلام"* و این جملات بیانگر اوج بصیرت و درک عمیق حضرت خدیجه سلام الله علیها نسبت به معبود و فرستاده اوست. @AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🎉 عیدانه طلوع حق 🏷 ۵۰ درصد تخفیف 🔥 ویژه تمامی دوره ها 💌 کدتخفیف : tolu1403 📝 دوره آموزش نویسندگی 🔺با رویکرد داستان نویسی 📚 استاد محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) 🔺دارای نشان درجه یک هنری 🔺۶ میلیون شمارگان چاپ آثار ⏱ ۸۶ جلسه آموزشی 🌐 بصورت مجازی 📃 ارائه گواهینامه معتبر 🇮🇷 ثبت نام از سراسر ایران 🔻 مشاهده جزئیات و ثبت نام: 🌐 https://school.toluehagh.ir/nev03-04 💠 موسسه فرهنگی طلوع حق https://eitaa.com/joinchat/2694840323C97c5d26c1c
«ریحانه‌ام» ✍فاطمه مهدوی من مامورم به شناخت خویش، شناخت هویت و اصالت و صفاتم، مامورم به دانستن نقش و وظیفه‌ام زیرا ایمان دارم به حکمت پروردگارم و می‌دانم که آن ذات حکیم توانا مرا بیهوده خلق ننموده‌است و برای رسیدن به هدفی پا به این خاک نهاده‌ام و قرار نیست اینجا بمانم و منزلی ابدی در انتظارم نشسته‌است و مهلتی یافته‌ام تا آن جایگاه ابدی را خود بیارایم و در مسیر طراحی شده‌ی سراسر نور و خیری که خالقم برایم ترسیم نموده، گام بردارم و سرِسلامت و دستِ پر به انتهای مسیر خاکی و ابتدای راه روحانی برسم. حال چگونه خویش را بشناسم؟ از که بپرسم چیستی‌ام را که عالِم‌ترین باشد به امور؟ چه کسی من را به خودم آنگونه رهنمون می‌سازد که از اول قصه رایحه‌ی عاقبت خوش به مشامم برسد؟ قطعا خدای خالقِ مربی خودش این استاد دانا را برایم معلوم ساخته‌است زیرا ویژگی ربِّ جلی این است که مرا رها نکند و دستم را در دست استادی قرار دهد از جنس خودش، عالِم به علم خودش، واقف بر نیازهای من و دانا به پاسخ چیست و چراهای من. پس نازل شدند رسولان و منصوب شدند ائمه (علیهم‌السلام) تا هدایت شوم به سمت شناخت صحیح از خویشتنم. در کمال زیبایی و لطافت امیر مومنان، آقای عالمیان، پاسخم را اینگونه فرمود: (( المرإة ريحانة.../ نامه ٣١ نهج‌البلاغه)) ریحانه گلی است خوشبو که در خاکی نرم می‌روید، پس دانستم که گل هستم یعنی مظهر زیبایی و لطافت، حساس و نیاز به مراقبت و محافظت از گزند‌ها دارم و باغبانی باید دائما حواسش به حالم باشد تا از طراوتم کاسته نگردد. همچنین فهمیدم که معطر هستم به عطری که باید افراد پیرامونم، در حالی که همگی مراقب من هستند، از بوی خوشم لذت ببرند و احساس آرامش کنند و لذت ببرند از بودن در کنار من و نیز فهمیدم که بستر رشد و بالندگی من باید همانند خاک نرم برای گل، فضایی دور از سیاهی و پلیدی باشد. گویا همه‌ی دنیا مامور شده تا هوای مرا داشته باشد که من، زن مسلمان شیعه، عطرافشانی کنم، روح‌نوازی کنم و آرامش را در دل‌های گره خورده به بند زلفانم مهمان سازم. عاشق خدای بی‌همتایی هستم که همچین نقش و جایگاه ظریف و زیبایی را برایم در نظر گرفته و مامورم ساخته به جذاب‌ترین و مهم‌ترین کار هستی. با تمام وجود و با همه‌ی قدرت بر سر دنیا فریاد سر خواهم داد که آی اهل عالم و همه‌ی سینه‌سپر کردگان دفاع از حقوق زن بدانید و کرنش کنید در برابر جایگاه رفیع من که خدای قادر برایم تعیین نموده که من ریحانه‌ام. @AFKAREHOWZAVI
پویش ⃣ او کیست❓❓❓ ✍زينب نجیب 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گشود. فرهنگ‌دوست، دانش‌طلب و تحول‌خواه بود. با معنویت و به دور از هرگونه شرک زندگی می‌کرد. از هرگونه عقب‌ماندگی، محافظه‌کاری و تاریک‌اندیشی به‌دور بود. حریت و ظلم‌ستیزی، درایت و آینده‌نگری از ویژگی‌های شاخص ایشان بود. ژرف‌اندیشی و استقلال‌طلبی نیز از دیگر ویژگی‌های شخصیتی ایشان بود. ذوق و ابتکار و پرهیز از هرگونه واپسگرایی و دنباله‌روی را می‌توان به‌عنوانِ سبک رفتاری ایشان معرفی کرد. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشت. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسندیده‌ای‌ در او بود که تاریخ گواه آن است. 2⃣ ریشه و تبار او به قومی با اصل و نسب می‌رسد. بطوری‌ که حتی برخی از بزرگترین رهبران جهان اسلام از تبار آن‌ها بودند. پدر ایشان از چهره‌های برجسته و شجاع زمانِ خویش بود. در زمان حیاتش برای دفاع از یک قانون، با حاکمِ جامعه‌ای که ستم روا می‌داشت؛ ابتدا ملاقات کرد و با شجاعت او را از کارش برحذر داشت سپس با دعوت چهره‌های بانفوذ جامعه، شورای امنیتی_ملی تشکیل داد و همگان را به مقاومت دعوت کرد. از سوی دیگر آنها را مسلح کرد و همین اقدامات وی باعث شد تا حاکم ظالم را سرجایش بنشاند و جنگی هم رخ نداد. مادرش نیز از اصیل‌ترین خاندان‌ها بود. اسیر خرافات نبود بلکه اهل اندیشه بود. رفتار او را نیز بسیار پاک توصیف می‌کنند. 3⃣خانواده‌ی او در جامعه آن زمان، بانفوذ بودند. آن‌ها بسیار ثروتمند و سخاوتمند بوده و ثروت خود را از طریق تجارت به دست می‌آوردند اما بسیاری از آن را در راه بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان به کار می‌بردند از سوی دیگر بسیار اندیشه‌ورز و خوش‌فکر و اهل تحقیق بودند. این بانوی بزرگوار با سبک زندگی درست و خردمندانه‌ی خانواده‌ی خود، شخصیت ویژه‌ای به دست آورده بود. 4⃣ از ویژگی انسان‌های هوشمند، روح نواندیش و نوگرا داشتن است. آنان به آداب و رسوم رایج، فرهنگ و مقررات غالب، بافته‌ها و یافته‌های موروثی و بینش و منش رسمی صاحبان قدرت و آیین و باور مردم روزگار خود بسنده نمی‌کردند و هماره در جست‌وجوی راهی نو، سبکی جدید، شیوه‌ای برتر، برنامه‌ای جالب‌تر، آیین و منشی مترقی‌تر و دنیایی خردمندانه‌تر برای زندگی و تأمین حقوق انسان‌ها بودند. همین ویژگی یکی از رازهای پذیرش نهضت‌های آزادی‌خواهانه و ترقی‌خواهانِ تاریخ از سوی این چهره‌ها بود. 5⃣ او به آیین مرسوم جامعه‌ی خود که از اصلش منحرف شده بود، اهمیت نمی‌داد و از رهاورد آن بر کنار بود. او نه بسان زن عادی آن روز، به انزوای تحمیلی تن سپرده بود و نه شب‌نشینی و بردگی جنسی زن اشرافی را به رسمیت می‌شناخت. کار، پویایی اندیشه‌ی او بود که او را به مدیریت و تجارت و جسارتی مستقل سوق داد تا جایی که نه تنها خود را نیازمند مردِ خودکامه روزگار نمی‌دید که ازدواج با زورداران و زرداران تاریک‌فکر نیز برای او تحمل‌ناپذیر شده و جویای جوانی متفاوت از مردنمایان دنیای خویش بود. 🍃ادامه دارد👇 @AFKAREHOWZAVI
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را از برادرزاده‌های باتدبیرش اقتباس کرده بود و مردم‌خواهی را از عمویش به یاد داشت و همین سبب شد که نزد ایشان آموزش ببیند و همواره در مسائل گوناگون از او مشورت گیرد. از جمله در ازدواج با شخصی که بعدها یکی از بزرگ‌ترین رهبران جامعه خود شد و داعیه‌ی جهانی پیدا کرد. 7⃣این بانو، دارای ثروت و اعتباری بسیار بود، امّا به جای کار ظالمانه رایج ـ که رباخوارگی و مکیدن خون محرومان و خوشگذرونی رایج زرداران بود ـ سرمایه‌اش را در راه سازندگی و تجارت و سود عادلانه و گره‌گشایی و مردم‌نوازی به کار می‌انداخت. از این راه سودمند، هم بر ثروت خود می‌افزود و هم به اقتصاد جامعه خون سالم تزریق می‌کرد. با کارآفرینی، گروهی را در شبکه تجاری خود به کار می‌گرفت که اینچنین نیازهای مردم به وسایل زندگی را برطرف سازد و مطلوبتر از همه به ندای آزادگی و ناسازگاری خود با روزگارش پاسخ دهد. اگر شرایط رباخواری آن روز را بنگریم و بدانیم که چگونه و در چند مرحله به جنگ این آفت بزرگ اجتماعی رفته بود، بیشتر به عظمت این انسان خوش‌فکر پی‌‌می‌بریم. 8⃣ایشان کارگزارانش را از میان انسان‌های سالم استخدام می‌کرد و خود از دفتر کارش این شبکه‌ی تجاری را با سرانگشت تدبیر و قدرت به حرکت می‌آورد و به کار اقتصادی‌اش سامان می‌بخشید. با دقت در انتخاب فرصت، نوع کالا و مقدار آن را تعیین می‌کرد. حرکت، بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌نمود که شگفتی‌ها را برمی‌انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی‌اش هماره در راه بود و سود فراوانی باخود به همراه می‌آورد. 9⃣ اگر با شرایط جهان آشنا باشیم و محرومیت کامل زن از حقوق انسانی‌اش را به یاد بیاوریم، آن‌گاه اداره چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله یک دختر هوشمند و پاک‌منش را می‌ستاییم و درمی‌یابیم که او خردمندترین و کارآمدترین مدیران روزگارش بود. این عوامل، دخت خردمند را با جامعه‌ی روزگارش متفاوت ساخت و او را انسانی وارسته تربیت کرد؛ به گونه‌ای که هم از حقایق جاری روزگارش آگاه بود و هم به خداجویی و بشردوستی آراسته شد و هماره در اندیشه‌ی جامعه و جهانی نو می‌زیست. 0⃣1⃣ این بانوی بزرگوار، بانویِ بانوان جامعه خود نامیده شد و چنان نیکبخت و اهل بالندگی بود که حتی پس از وفاتش، خواص جامعه در وصف او شعرها سرودند. از سوی دیگر او را صدیق می‌نامیدند زیر راست‌گفتار و راست‌عقیده بود و در مجموع، آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار و رفتار او پدیدار می‌گشت. ایشان از انفاق‌کننده‌ترین افراد در زمان خود شناخته شد و این باعث شد تا بسیاری از زنان دیگر به تأسی از او در آن زمان و چه در زمان‌های بعد، این فرهنگ انفاق را الگو گرفته و گسترش دهند. 🍃ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
او کیست❓❓❓ ✍زینب نجیب 1⃣1⃣ این دوشیزه‌ی گرانقدر به‌خاطر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی والایی که داشت از خواستگاران زیادی برخوردار بود مخصوصاً از بزرگان جامعه و اشراف زادگان. اما به هیچ یک از آنها توجه نداشت، تا اینکه توجه او را جوانی به خودش جلب کرد که بسیار با اخلاق و دارای معنویات بود و صفات ویژه‌ای را به خود اختصاص داده بود بدین ترتیب از او خواست که به منظور تجارت با هم همکاری کنند جوان نیز پذیرفت این بانوی بزرگوار با ذکاوت، دو نفر از افراد امین خود را به سوی او فرستاد تا در تمامی یک سفر تجاری، او را زیر نظر داشته باشند پس از بازگشت از این سفر و تعریف و تمجید آنها از آن جوان برومند و ذکر وقایع قابل توجه، این بانوی بزرگوار به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درست‌کاری آن جوان، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخت که البته این نیز از درایت ایشان بود و از سوی آن جوانمرد پذیرفته شد و در روز خواستگاری، عموی داماد صیغه‌ی ازدواج را جاری کرد و بعد جملات زیبایی در وصف این بانوی بزرگوار مطرح کرد که نشان از بارز بودن ایشان در جامعه‌ی خود بود. 2⃣1⃣ایشان زمان ازدواج، جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود. در اوج زیبایی و جوانی و استقلال. اما تمامی اموالش را به همسرش بخشید و مدیریت املاک خود را در اختیار او قرار داد. این عشق و محبت فقط به اندازه‌ی اهدای تمامی اموال مادی یک زن نبود، این عشق و محبت تا جایی پیش رفت که در وصف همسر خود شعرها می‌سرود، از او اطاعت می‌کرد، او را حمایت می‌نمود، با او همکاری می‌کرد و در پستی و بلندی زندگی یار و غمخوار و مونس او بود. این در حالی بود که بسیاری از بزرگان جامعه و زنان نیز با ازدواج او موافق نبودند و مرد جوان را به‌خاطر تهی‌دستی، مناسب ایشان نمی‌دانستند اما عشق ایشان زبانزد خاص و عام شد و جالب‌تر اینکه این شیدایی یک طرفه نبود. در آن ۴۰ شبی که همسر او برای مأموریتی از این بانوی بزرگوار دور بود به هر ترتیبی که می‌شد برای او پیغام می‌فرستاد تا هم از حال خود برای او بگوید و هم با گفتگو، موجبات دلگرمی او را فراهم کند. 3⃣1⃣بعد از وفات این بانو، همسر ایشان همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می‌کرد و هرگاه به یاد او می‌افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می‌شد تا آن‌جا که سال فوت همسرش را سال غم و اندوه نامید. او هر نشانه‌ای که یادآور همسر متوفایش بود را گرامی می‌داشت. از آن جمله می‌توان به تکریم از پیرزنی که روزگاری فقیر خانه آنها بود اشاره کرد. آن پیره زن یکی از فقرایی بود که همیشه درِ این خانه را می‌زد و خانم خانه او را بسیار تکریم می‌نمود. حال پس از فوت آن بانوی یگانه مورد تکریم خانه بود چراکه یادآور مادر خانه می‌شد و هر نشانه‌ای که یادآور محبوب این خانه باشد شایسته‌ی تکریم و عنایت بود. 4⃣1⃣همسر او وقتی می‌خواهد مقام محبوبش را وصف کند می‌گوید: او زمانی مرا یاری کرد که همه من را تکذیب می‌کردند و او را مسخره. ایمان و باور او به من باعث رفع غم و اندوه از من می‌شد. حمایت مالی او از من و بخششِ هر آنچه که داشت در راه من، بی‌همتا بود. 5⃣1⃣از ویژگی‌های بارز او، چهره ادبی و ذوقِ هنری اوست؛ به گونه‌ای که خانه او، مرکز انجمن ادبی و علمی شهر بود. بزرگان جامعه او را در شمار سرایندگان نامدار شمرده‌اند. از سوی دیگر او را مادر مومنین می‌نامند. او پس از اهدای همه سرمایه‌ی مادی و معنوی خود، در سخت‌ترین شرایط تحریمِ دشمنان درگذشت در حالی که تنها ۲۵ سال از ازدواجش می‌گذشت. حاصل ازدواج این دو بزرگوار فرزندانی بود که البته آخرین آن‌ها دختری شد که بعدِها روح آزادی و آزادگی، بخشش و بخشندگی، مدیریت و همسرداری، ظلم‌ستیزی و جهاد...را تمام و کمال از مادر به ارث برده بود. @AFKAREHOWZAVI
«تمرین» ✍زهرا نجاتی خودش را توی آینه نگاه می‌کرد و دنبال عیب و ایرادش می‌گشت. گفتم:« مامان جان؛ باور کن ابروهات و دماغت قشنگه. بیا فعلا این قابلمه رو روی گاز بذار بعد خودتو تو آینه نگاه کن.» بالاخره دست از سرو صورتش برداشت و به سمت من امد. گفت:«دماغمو عمل کنم خوب میشه نه و نوک دماغش را به سمت بالا گرفت.» گفتم اتفاقا خدا اینو از حرفا و نقشه‌های شیطون میدونه که آدمو هی بخوان خلقت رو تغییر بدن.تو کشورای بی دین به جایی رسیدن که دیگه هویتشون هم تغییر میدن و تو جنسیت نوزلد، اسمشو قید نمیکنن تا بچه تا هجده سالگیش دستش باز باشه. با دهان باز نگاهم می‌کرد: مگه قشنگی عیب داره؟ _نخیر. مدام دنبال قشنگی بودن و گم کردن هدف عیب داره. راضی نبودن و مدام دستکاری عیب داره. برای همینه آدما آرامشی که قبل از رسیدن به این علم داشتنو گم کردن. برنجو صاف کردی؟ قاشق را روی اپن گذاشت:_بله و نگاهم کرد. ادامه دادم:«اصلا جدا از این قضیه، باید یاد بگیریم به اونچه که خدا و رسولش و اهل بیت برامون خواستن راضی باشیم. اینجوری هم رضایتمندی‌مون بالا میره. هم معنی عبادتا رو درک می‌کنیم، هم یاد می‌گیریم تو جامعه امام زمانی، اهل اطاعت باشیم. _پس تفکر چی؟ _خدا نمی‌گه «تفکر نکنید اما در عین دعوت زیاد به تفکر، میگه جایی هم برای عبودیت بذارید»، همونطور که هم متفکرا هم بی‌دینا هم با دینها قبول دارن از یه جایی به بعد، چیزی فراتر از تفکر، باید پای عمل و اعتقاد و محکم کنه والا هیچ وقت آدما نمی‌تونن بنای اعتقاداتشونو بچینن» یعنی چجوری؟ نگاهش می‌کنم و ترجیح می‌دهم توی تفکرش بماند. خودم سفره را پهن می‌کنم و جواب می‌دهم:«تو سوره نسا خدا به مومنین هشدار داده در موقع قضاوت و تشخیص امر، باید حرف امامشون رو ملاک بدونن و نه تنها پیش اونها برن و اعتقادشونو با اماماشون چک کنن، بلکه باید یاد بگیرن به قول قرآن حرجی هم نداشته باشن، یعنی حتی ته دلشون هم از حکمی که علیهشون براساس تشخیص خدا و اهل بیت داده میشه، دلگیر نباشن.» پای سفره می نشیند:_ولی سخته مامان. خیلی سخته. توی چشم‌های متفکرش نگاه مادرانه‌ای می اندازم و می‌گویم:«سخته ولی ممکنه و هنر همینه. اصلا تمام زندگیمون تمرین همینه» و صدای ربنا، شادی اهل خانه را دوچندان می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
«نفس اماره» ✍ سیده موسوی بسم رب روح مشتاق طیر🕊 ماه رمضان چند روزی هست که آمده است. آیا نفس سرکش و اماره ‌ی، خویش را به قتلگاه برده‌ایم؟! تا به کی دنباله چاره، درمان و مکاشفه هستیم؟! وقتی نفس خویش را به حال خود رها کرده‌ایم.! هربار گرفتار غفلت شده‌ایم؛ انگشت اتهام را سمت شیطان رانده شده گرفتیم. هنر کرده‌ایم! اما خود را گول نزنیم. قدرت و توان شیطان بیشتر از انسان نیست بلکه کمتر است. پیشنهاد گناه می‌دهد و من و شما انجام می‌دهیم. پس اراده، تقوا، توکل استغاثه‌ی ما کو؟! همان است، که گفتم! نفس سرکش را به حال خود گذاشتیم. در هر ساعت و دقیقه ایمان بیاوریم که شاهد ما همان قاضی پرونده اعمال ما است. پس به کجا چنین شتابان!! یادمان نرود، تلاش و تحمل دراین دنیا راه رسیدن به آسمان است، نه برای بقا زندگی در آن! شکست خوردید دوبار یا علی بگویم!! برای رسیدن باید قربانی کرد. و چه خوب است نفس خویش را قربانی کنیم. حال فکر می‌کنید فقط گناه نکنیم. نه خواهر و برادرم! همان کاری را بکنیم که شهدا کردند. چون نفس سرکش خویش را قربانی کردند، بعد تمام تعلقات را به قربان گاه بردند تا شدند پرستو عاشق آسمان.... ماه رمضان بهترین وقت اوج گرفتن و به آسمان رسیدن است. @AFKAREHOWZAVI
«بی‌‌تفاوت‌ها» ✍مریم حمیدیان شان ما مقابله با سلیطه‌ها نیست، بگذار روزه‌مان را بگیریم و برای مردم فلسطین یک استوری برویم. خدا قبول کند ان شالله امسال نیز ختم قرآن دسته جمعی در محل راه انداخته‌ایم تا از برکات تلاوت در این ماه عزیز بیشتر بهره‌مند شویم. حیف ما نیست در این ماه مبارک، خودمان را آلوده به این لفظ زشت کنیم؟ ما حتی پست‌هایی که در مورد روشنگری علیه سلیطه‌هاست را تند تند رد می‌کنیم تا چشمانمان به این واژه‌ها نیافتند. ما به بی‌حجابی و بی‌لباسی در خیابان داریم عادت می‌کنیم. به ما گفته‌اند مسئولان هیچ‌کاری برای وضع فرهنگی نمی‌کنند، ما هم می‌رویم نمازمان را بخوانیم. راستش درست متوجه نشدیم چه شده است؟ می‌گویند از خانم مکشفه‌ای فیلم گرفته‌اند، خب بله کار بدی کرده اند‌. شاید آن خانم فقط برای مردهای همان درمانگاه کشف کرده باشد! نهی از منکر کجای دین است؟ ما فهمیده‌ایم دنیا باید پر از گناه شود تا امام زمان بیاید‌. شما هم بروید پیراهن مشکی‌تان را دم دست بگذارید باید هر وقت می‌شود برای امام حسین علیه السلام گریه کرد. امام زمان قوی است یار نمی‌خواهد. اصلا جمهوری اسلامی حق خلافت امام زمان را غصب کرده، یعنی چه که در عصر ظهور حکومت تشکیل داده اند؟ می‌گذاشتند شیعیان قتل عام شوند. ببین چقدر خیابان‌های جمهوری اسلامی از گناه پر شده، همه‌اش تقصیر خودشان است.. بگذار برویم هیئت سینه‌مان را بزنیم.. شان ما مذهبی‌ها دخالت در امور سیاسی و اجتماعی نیست. به ما گفته‌اند:" بنشینید بالای گود و یک سره انتقاد کنید. مبادا حتی یک رای بدهید." مرگ بر آمریکا هم تا به حال نگفته‌ایم. اما به یزید و هفت جد و آبادش تا دلت بخواهد فحش داده‌ایم.. ما همینطوری دین‌داری کرده‌ایم، تا دلت بخواهد برای امام گذشته توی سرمان زده‌ایم و امام حاضر را رها کرده‌ایم. از ما توقع نداشته باشید در مورد قضایای کف خیابان اعلام موضع کنیم. @AFKAREHOWZAVI