eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
734 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
209 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 《تطهیر کودتا به نام قیام ملی》 ✍فاطمه شکیب رخ در تاریخ معاصر ایران ما، کودتای ۲۸ مرداد و برکناری دولت مصدق، نشانگر قدرت و سلطه بیگانگان بر سیاست و تصمیمات سلطنت پهلوی بوده که مهمترین نمایه منفی آن، در راس حاکمیت یعنی شاه منفعل و حلقه به گوش ایادی استکبار دیده می شود. چندسالی ست که در تطهیر این بی ارادگی و البته برای مقاصد خاص، طرح تطهیر کودتا با عنوان 《قیام ملی》 کلید خورده است. این کودتا به رغم وجود اسناد و مدارک بی شمار که همه اثبات کننده ی دخالت و اراده مستقیم آمریکا و انگلیس می باشند، به واسطه ی خودِ عاملان این کودتا از جمله آمریکا نیز، در سال ۱۳۹۶ با انتشار اسناد، بر ادعاها و گمانه زنی های مطرح صحه نهاده است، در حالی که این واقعه همچنان با تطهیر کورکورانه سلطنت طلبان مواجهه است. اخیرا نیز [آقای ب] با ادعای ارائه ادله حقوقی، این اقدام شاه را عملی قانونی خوانده بود و تمام قد به دفاع از عنوان قیام ملی در برابر کودتا ایستاده بود! لازم به ذکر است که نگرش حقوقی به پدیده ای تاریخی که با انواع زاوایای درونی، بیرونی و پنهانی روبرو بوده است، بدون تردید کار یک حقوقدان ساده نبوده و این امر نیازمند به تاریخ پژوهی با رویکرد حقوقی می باشد! ضمن آنکه این سوال مطرح می گردد که جناب حقوق دان، چگونه بدون هضم علت تاریخی کودتا و شرح تفسیر متن واقعه، در صدد تفسیر حقوقی آن واقعه برآمده است؟! چنانچه تنها از زاویه بیرونی به ماجرای کودتای ۲۸ مرداد، عواملی مانند حضور آمریکا به علت نزدیکی مصدق به حزب توده و احتمال قدرت یابی شوروی در ایران، به همراه حضور انگلیس به خاطر مسئله نفت و قراردادهای شکست خورده خویش و یا عوامل داخلی مانند عدم حمایت روحانیت به جهت انتخاب بین گزینه بد و بدتر یعنی گسترش نفوذ حزب توده مشهود است، هرچند که عامل داخلی، با عدم انتخاب گزینه ی حمایت از مصدق، به رغم ادعای اخیر، همراه توطئه ی دلار بیگانگان نیز نگردید! گذشته از شرح و اثبات صحت اسناد موجود در دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در شکل گیری کودتای ۲۸ مرداد، صرف پرداختن مکرر به امثال چنین مسائلی، رسانای نکات زیر می تواند باشد؛ ۱.اینکه تطهیر اقدامات شاه منفعل، بی اراده، فاسد، وابسته به استکبار، در جامعه کنونی توسط افرادی مانند[آقای ب]، به جهت زاویه معناداری که با نظام اسلامی دارد، امکان پذیر است، نشان‌دهنده‌ی وجودِ ظرفیت تطهیرسازی‌های بعدی و البته قابلیت تبدیل به تاریخ‌سازی و یا اسطوره سازی ها غیر واقعی را نیز هدف خواهد داشت! (آقای ب حقوقدانی با سابقه در مشاغل شغلی دولتی و دانشگاهی بوده که مدعی آگاهی یافتن از خطای گذشته خود یعنی همکاری با نظام اسلامی و اصلاح خطاهای پیشین خود، یعنی ضدیت با نظام اسلامی شده است!) ۲. تطهیر حقوقی کودتا و تبدیل آن به یک قیام ملی، بیانگر آغاز تطهیر حضور بیگانگان و پذیرش آنان در کشور اسلامی ایران خواهد بود، همانطور که در منظر هم فکرهای این جناب نیز، روابط عادی با اسکتبار، پیامد منفی در جوامع اسلامی به دنبال نخواهد داشت، بلکه در جهت حفظ مصالح مسلمانان نیز توصیه شده است و این یعنی مخالفت با متن صریح قرآن《 أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ》که سفارش اکید بر مخالفت با کفار نموده است. ودر آخر آنکه، تحریف وقایع تاریخی به منظورِ تجویز و ترویج افکار لیبرال محور، مشخصه اصلی گفتمان های جاری است که شاخص هدف چنین افرادی قرار گرفته است. @AFKAREHOWZAVI
|نشست نقد کتاب « داستان بریده بریده » 💠 با حضور نویسنده کتاب حجت‌الاسلام علیرضا نظری خرّم و ناقدین محترم خانم دکتر منصوره رضایی پژوهشگر ادبیات آئینی و آقای ابراهیم اکبری دیزگاهی مدرس و محقق روش‌شناسی، نقد ادبی و رمان نویس در مدرسه فکرت برگزار می‌شود. ▫️شرکت در این نشست رایگان بوده و امکان مشارکت حضوری و مجازی فراهم است. ساعت: ۱۷ تا ۱۹ مکان: قم، بلوار بسیج، موسسه شناخت 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net
آزادی یا اباحه‌گری؟ ✍الهام سادات حجازی یکی از معضلاتی که در جامعه‌ی امروز با آن مواجه‌ایم مسئله‌ی کشف حجاب است. ریشه‌ی این بحرانِ اجتماعی رفتار اباحه‌گری است. افراد با شعار آزادی فعلی حرام را مباح و جایز می‌شمرند. در نتیجه اباحه‌گری یک روحیه یا طرز تفکر است که به مقتضای آن، انسان به خود حق می‌دهد که نسبت به حدود و ضوابط شرعی بی‌اعتنا شده و مرزهای حلال و حرام را زیر پا بگذارد. در واقع چنین افرادی در ایدئولوژی ذهنیشان قائل به حدودپذیری نیستند و به دلیل تبعیت از غرائز نفسانی و میل به آزادی‌های فردی و اجتماعی به حدودشکنی پرداخته‌اند. در واقع آزادی نزد چنین افرادی به معنای حدودشکنی است، درحالی که حدود و ضوابط شرعی و کوشش در انجام دقیق و کامل فرامین الهی یکی از مسائل مهم در حوزه‌ی فرهنگ اسلامی است. اباحه‌گری دارای ریشه‌های فلسفی، اخلاقی و کلامی است. ریشه‌ی اباحه‌گری فلسفی به جهان‌بینی مادی برمی‌گردد. در جهانی که خدا در آن غایب باشد و حذف شده باشد، انجام هر کاری مجاز خواهد بود زیرا در چنین جهانی محور فقط و فقط منافع انسانی است و دلیلی برای پرهیز از انجام محرمات باقی نمی‌ماند. در حوزه اخلاق عدم پذیرش حدود موجب بروز رفتار اباحه‌گری می‌گردد. تأکید اخلاق بر حدودپذیری است و این تأکید در مواردی در قرآن به صراحت مطرح شده است به طور مثال در بیان احکام طلاق و توجه به حقوق زوجین پس از وقوع طلاق در چندین نوبت با عبارت «تلک حدودالله» بر حدود پذیری تأکید می‌شود. و یا در سوره نساء پس از ذکر احکام ارث می‌فرماید: «تلک حدودالله». و موارد متعدد دیگر در آیات قرآن کریم ذکر شده و قرآن برای این حدود ارزش خاصی قائل شده است تا آنجا که یکی از صفات مؤمنان را «و الحافظون لحدود الله» (توبه/112) می‌داند. و درهم شکنندگان حدود الهی را کافر، ظالم و فاسق معرفی می‌کند. (مائده/44.45.47) در اباحه‌گری یکی از مسائلی که تجلی پیدا می‌کند شکستن حدود الهی و زیرپاگذاشتن آن اوامر است. قرآن کریم در سوره قیامت علت این امر را میل به آزادی می‌داند که باعث می‌شود انسان مطابق این میل به شکستن همه موانعی که در مقابل خود احساس می‌کند اقدام کند. خداوند در آیات 5 و 6 سوره قیامت می‌فرماید: «بل یرید الانسان لیفجر امامه یسأل ایان یوم القیامه» یعنی انسان مایل است که (موانع) پیش روی خود را از بین ببرد. (لذا) سؤال می‌کند که قیامت کی فرا می‌‌رسد. ریشه‌ی این سؤال یک مسأله‌ی اخلاقی است و آن میل به آزادی است. آن هم آزادی مطلق. زیرا آزادی نسبی و در چهارچوب حدود و ضوابط امری بدیهی و مقبول است. بنابراین انسان اخلاقی از نظر اسلام، انسانی است که مقید به حدود و ضوابطی است که اسلام آن را برای سعادت انسان تعیین کرده است. اباحه‌گری در بعد اجتماعی و چه در بعد فردی خلاف اخلاق اسلامی است و انحرافات شدید انسانی را به بار خواهد داشت. ریشه‌ی ظهور اباحه‌گری در بعد کلامی ناشی از انکار رابطه‌ی ایمان و عمل و جدایی این دو از هم است. این نوع انکار هم یک نوع رویکرد در بعضی از افراد است. بعضی صرف نیت و ایمان قلبی را کافی تلقی می‌کنند و جلوه‌ و بروز این ایمان قلبی را در جنبه‌ی عملی لازم نمی‌دانند و لذا شاهد عدم رعایت ضوابط شرعی در افرادی هستیم که ظاهر قرآن و سنت را پذیرا هستند. در واقع در مواجهه با تکالیف الهی یؤمن ببعض و نکفر ببعض هستند، این درحالی است که عمل به ضوابط شرعی جزء لاینفک ایمان است و این در روایات ائمه علیهم السلام مطرح شده است که بیان می‌دارد ایمان از سه رکن تشکیل شده است که عبارتند از: تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان. بنابراین آزادی به معنای عدم پذیرش محدودیت نیست و آدمی در این دنیا در هر بعد زمانی و مکانی محدودیت دارد و این جزئی از قانون دنیای مادی است و اگر چنین نباشد و نقض این قانون سنگ را روی سنگ بند نمی‌کند. و اتفاقا برعکس، پذیرش حدودپذیری انسان را به آزادی واقعی می‌رساند. افراد کشف حجاب کرده در سطح شهر، آزادی‌ای که به دنبالش هستند آزادی‌ای نیست که در خیابان تجربه کرده‌اند و برعکس دچار تضاد بشری شده‌اند. اسیر شهوت، خشم، حرص و آز اسمش آزادی نیست. اباحه‌گری اسارت نفس اماره است. حواس‌مان باشد دچار خطای شناختی نشویم. اباحه‌گری افراد در سطح شهرها در زمینه‌ی حجاب حتما مقطعی خواهد بود و تعبیرات لازم برای برچیدن آن صورت خواهد گرفت اما آدمی هر لحظه باید خود را و اعتقادات خود را غربال کند و مراقب باشد در دنیای مادی غرق نشود و دچار تفکر سکولاری نشود تا در نتیجه حرام خدا در اجتماع قبحش شکسته نشود. توجه به مادیات اگر در کنار توجه به معنویات نباشد معادباوری را در انسان کمرنگ می‌کند و تا مرحله‌ی انکار انسان را پیش می‌برد و ارتکاب حرام الهی را امری کم ارزش نشان می‌دهد. انتشار در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18520 @AFKAREHOWZAVI
لطفا با صدای بلند زندگی نکنید ✍زهرا گندمکار دیل چرا یک عده حریم خصوصی زندگی‌شان را مجازی می‌کنند؟ چرا عشق و محبت به همسرشان را در معرض عموم می‌گذارند؟ باور کنید چنین عشق‌هایی زودگذر هستند و آن قشنگی‌ها، ماندگاریشان را از دست می‌دهند.. عشقی ماندگار است که در چارچوب خانه همراه با "خلق و خوی اسلامی" باشد و چشم در چشم منتقل شود. همین فضای مجازی باعث شده که افرادی ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودشان مقایسه کنند. لطفا خوشیهایتان را فریاد نزنید. همیشه آن چیزی نیستیم که وانمود می‌کنیم! هر چند این ظاهر خوش، پسندیده است ولی نکته قابل تأمل، نیتی است که مسیر ما را به هدف شیطانی یا الهی سوق می‌دهد. برای آرامش مردم ، محبت و خدمت به آنها لبخند می‌زنیم یا برای خودنمایی و پز دادن؟ اگر ذره‌ای باور کنیم دنیا دایره‌وار هر چه کردیم باز می‌گرداند، باز حاضر می‌شویم زندگی خود را با چشم زخم و حسد و کینه و .... به آتش نفرت دیگران بکشیم؟ یا فریاد خوشحالیمان، آنقدر اهمیت دارد که به تمام رنجهای بعدش بیارزد؟! آیات خدا را فراموش نکنیم. تفاخرکنندگان به نعمت ، در پیشگاه خداوند محبوبیت ندارند. وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ( آیه ۱۰ ،سوره هود) و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او بچشانیم، می‌گوید: «مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! » و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی می‌شود. یکی دیگر از نقطات ضعف انسان‌های بی‌ایمان این است که به هنگام ناز و نعمت‌، چنان خودباختگی و غرور و تکبر بر آنها چیره می‌شود که همه چیز را فراموش می‌کنند، چنان که قرآن می‌گوید: و اگر نعمتهایی بعد از ناراحتیها به این انسان برسد چنان از خود مغرور می‌شود که می‌گوید دیگر همه مشکلات و ناراحتیهای من برطرف شد و هرگز باز نخواهد گشت، و به همین جهت شادی و سرور بی حساب و فخر فروشی و غرور بیجا سر تا پای او را فرا می‌گیرد آن چنان که از شکر نعمتهای پروردگار غافل می‌گردد. لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ(آیه ۲۳,سوره حدید) این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده‌اید تاسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد فایده‌ی اینکه حوادث دنیا را مکتوب و مقدر بدانیم برای این است که نه از دست دادن، اندوهگین بشویم و نه از به دست آوردن خوشحال و بی‌خود شویم. در میان آیات قرآن مجید،مفسران آیات (51 سوره قلم و 67 سوره یوسف) را دلیل بر وجود چشم زخم دانسته‌اند، یکی آیه «وَ قالَ یا بَنِیَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون» (آیه۶۷,سوره یوسف)؛ «گفت:ای پسران من، از یک دروازه داخل مشوید از دروازه‌های مختلف داخل شوید و من قضای خدا را از سر شما دفع نتوانم کرد و هیچ فرمانی جز فرمان خدا نیست. بر او توکل کردم و توکل کنندگان بر او توکل کنند». پی نوشت:اگر تفاخر به نعمت کنیم،ممکن است دچار چشم زخم شویم‌. @AFKAREHOWZAVI
«ارتش عَیّارها» ✍طیبه فرید سلطان اعظم و خاقان افخم، شاهنشاه مملکت، مظفر الدین شاه قاجار، رفته بود توی کار واردات وزیر و وکیل! عین نُقل و نبات آدم های خارجکی می آورد سوار گُرده اجداد یک لا قبای من و شما می کرد، مملکت بی صاحب را می گذاشت به امان اجنبی‌ها و خودش با آن شکم گنده و یال و کوپال پشمکی با یک کاروان خدم و حشمی که اموراتشان را از جیب سوراخ ملّت یتیم و یسیر سر هم کرده بود، می‌رفت هفت ماه کل ممالک غرب را دور می زد و کیفور بر می گشت. نشئگی اش هم مال رعیت بدبخت بود. توی آن شلوغی اما کسی نمی دانست پشت آن سیبیل های کت و کلفت جوگندمی و آن درجه های عنتر و منتر روی سینه اش، پسر بچه نحیفی نشسته بود که از فوبیای تاریکی رنج می برد و اعتماد به نفسش از سطح کویر لوت هم پایین تر بود. قجر زاده ی مریض احوالِ بی حوصله، رفته بود آن مرتیکه دیو صفتِ کج و کوله «مسیو نوز» را از بلژیک وارد کرده بود که بشود رییس گمرکات! بی اصل و نسبی از چشم هایش می‌بارید. لباس پیغمبر را می کرد تنش وسط رقص بالماسکه توی دل طهرانِ غریب، قِر و اَطوار می‌آمد. کم از این فسق وفجورها نداشت، مردم بینوا بارها دیده بودنش دم در کافه می‌ایستد مشروب تعارف طلبه ها می کند. یکی نبود به مظفرشاه بگوید حالا که ملت را یک هِل پوک هم حساب نکردی حداقل چشم بازار را در نمی آوردی! ارواح عمه ات تو پادشاهی، پادشاه پدر رعیت است! خودش بارها گفته بود: «ایرانی جماعت آن قدر از قافله پیشرفت عقب افتاده که هیچ راه جبرانی ندارد، برای اداره مملکت ناچاریم از خارجه آدم بیاوریم!» این بود که از وکیل و وزیر گرفته تاقزاق را وارد می کرد. خدا می داند این دست مملکت داری ها چقدر شرافت و غرور رعیت یتیم را لکه دار کرد. پهلوی‌ها هم از قجرها کژ پسندتر وبی‌ذائقه تر بودند. هم از حاکمان کندند هم از گوشت تنمان. بگذریم که سلاطین سر و ته یک کرباسند. مورخان تاریخ را یک‌جوری می نویسند که به تریج قبای فاتحان بر نخورد. اما شما یادتان نرود اگر کسی انقلاب پنجاه و هفت را مسخره کرد، سرگذشت رعیت را در عصر سلاطین بکنید توی چشم و چالش! تا فرق مملکتی که پدرشاهش نان از حلق رعیت می‌کشید و می‌رفت دور دنیا می‌چرخید و قزاق‌ها امنیت خاکش را تامین می‌کردند را با آبادانستانی که امام خمینی ره فهمیده بود جوان‌های با غیرتش مشتِ نمونه خروارند و نژاد ایرانی قابلیت ارتش بیست میلیونی شدن را دارند بفهمد! القصه «فرزاد بادپا» جوانی که عین رستم دستان، دیو سفید را توی حرمِ شاه چراغ جانمان خِفت کرد و قصه‌اش این روزها نَقل محافل است مشتِ نمونه خروار است. حکایت قهرمان های دهه شصت، فهمیده‌ها و بهنام محمدی‌ها و..... قصه هزار و یک شب نسل‌های بعد ماست. این قهرمان‌ها و عَیارانی که عددشان به شماره درنمی‌آید ثمرات انقلاب پدران ما در سال پنجاه و هفت است و ملت ما از همان نژاد ارتش بیست میلیونی‌اند که امام خمینی گفته بود. ارتش هشتاد میلیونی برای دفاع از آیین و خاک منتظر کسی نمی ماند. @AFKAREHOWZAVI
. 💠 حضور بیش از ۱۹۰۰ طلبه و فاضل حوزوی در شبکه اجتماعی ویراستی ✍️ اینجا مجبوریم کوتاه‌ بنویسیم و گویا 🔍دنیای کوتاه‌نویسی، دنیای هنر و احترام به مخاطب امروزین است. 🏙نشانی خانه‌ی ما در ویراستی👇 https://virasty.com/HOWZAVIAN @HOWZAVIAN
. «غرب زدگان انقلابی نما» ✍فاطمه شکیب رخ گاهی دلم می خواهد، مانند برخی از بانوان هم وطنم، از خویش و روزگار خویشتن بنویسم، از نگهداری و پرورش گل و‌گیاه بگویم و یا از اصول مراقبت پرندگانی زینتی سخن گویم... راستی از بچه داری، همسرداری، خانه داری و یا درس و تحقیق هم می توان بسیار گفت! اما جای تمام این موارد ذهن مرا اشکالات لایحه عفاف و حجاب پر کرده است! حذف یک متر پارچه از روی سر آن دختر جوان، در حالی که مثل ویروس در حال انتشار است؛ غلیان فکری مرا به خود اختصاص داده است! می خواهم بگویم، آن لایحه ای که تربیت دختر زیر ۱۸ سال را در نظر نگرفته است! در واقع تربیت دینی را از دختران ما گرفته است! تاریخ خوانده را نمی توان در پهنای روزگار، بی درد تماشا نمود! آنهم در روزگاری که بند بند تاریخ معاصر در کمتر از یک قرن درحال تکرار است! درست بعد از مشروطه بود که حقوق زنانگی با بی بند و باری، نسبیتی نزدیک یافت! مردان و زنان نواندیش و مخالف حجاب، موافق بی بندباری و آزادی در پوشش شدند! و هرگاه که مورد عتاب دین مداران قرار می گرفتند، با توجیحات خویش، آسمان ریسمان را بهم می بافتند تا اثبات کنند که عفاف از حجاب جدا است و بی حجابی ما، عفت ما را دچار نقصان نخواهد کرد! آنقدر گفتند که این تز به یک باور نخبگانی تبدیل شد! و تاسف بار تر آنکه، علوم روز در بین همین قشر رشد و انتشار یافت! همان ها ترور اسلام و نمادهای اسلامی را در راس باورهای خویش بیان کردند و چه اندوه بار که شاگردهای بسیار نیز تربیت کردند! همان ها بودند که مسئولیت های دولتی را تصاحب نمودند و متناسب با افکار خویش برای عموم مردم برنامه ریزی کردند! و جالب تر از همه آنکه، امروز بعد از گذشت یک قرن، صدای تربیت آن قشر غرب زده، از لابه لای عنوان انقلابی نماها نیز به صدا در آمده است! اگر وجود باور حجاب اختیاری، درباره یک واجب شرعی، حاصل نفوذ نیست، پس چه می تواند باشد؟! اگر قانونی کردنِ اهمال، در اجرای قانون خداوند در جامعه اسلامی، خیانت در حق دین نیست، پس چه می تواند باشد؟! چرا وقتی رد نفوذ به این واضحی نمودار گشته، به اسم حمایت از دولت انقلابی، نباید فریاد کشید؟! بدون تردید مطالبه اجرای قانون خداوند در جامعه امروز، پاسداری از خون شهدا در برابر نفوذِ تربیت یافتگان عصر رضاخان است! آنهم در زمانی که با نزدیکی به قله های موفقیت، گام ها باید با تمرکز بیشتر برداشته شود تا مبادا با تغافل، دست یابی به مقصد طولانی گردد! @AFKAREHOWZAVI
. 🔖«دردانه‌ی‌سه ساله، رقیه خاتون» ✍آمنه عسکری منفرد دردانه سه ساله‌ی امام حسین (علیه السلام) از شهدای قیام حسین است که نقش بسیار تأثیرگذاری در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت. در جریان اسارت اهل‌بیت پیامبر بعد از واقعه عاشورا، شهادت جانسوز و مظلومانه‌ی «رقیه  خاتون»(سلام الله علیها) جانسوزترین واقعه‌ای بود که در خرابه‌های شام رخ داد. او که خسته‌ی اسارت و ظلم‌های یزیدیان در فراق پدر زانوی غم بغل داشت، در عالم رؤیا پدر را دید و با ناله و گریه، پریشان شده و با بهانه‌جویی‌ پدر را طلب کرد. صدای ناله‌ی او اهل حرم را به شیون انداخت و یزید ملعون برای آرام کردن این‌همه شیون و خاموش کردن صدای عزاداری اهل حرم، رأس بریده‌ی پدر را در طبقی برای رقیه خاتون فرستاد. دردانه‌ی سه ساله در نهایت بهت با مشاهده‌ی رأس مطهر، بر پیشانی، لب‌ها و رگ‌های بریده‌ی پدر بوسه زد و ناله سرداد که (مَنِ الذی أیْتَمَنی علی صِغَر سِنّی.) و آنقدر نوحه خواند و گریست تا خاموش شد. او نیز چون مادرش زهرا شبانه غسل شد و شبانه دفن شد.شهادت مظلومانه‌ی این خاتون سه ساله، باعث افشای عمق جنایت یزید گشت، چرا که دیگر نمی‌توانست از برگزاری مراسم عزای اهل‌بیت اسیر در خرابه‌های شام جلوگیری کند. او شهیده‌‌ای بود که با شهادتش ندای مظلومیت حسین و حقانیت راهش را در گوش تاریخ فریاد زد.( بر گرفته از: نفس‌المهموم، ص۴۶۵). @AFKAREHOWZAVI
. فاطمه مشهور به رقیه، مادرش ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه بود و در سال پنجاه و هفت هجری در مدینه دنیا آمد. بعد از عاشورا در جمع اسیران حضور داشت و در چهار سالگی در صفر سال شصت و یک هجری چند روز بعد از دیدن سر مبارک پدرش، در خانه یزید( به نقلی خرابه شام) وفات کرد و همان جا به خاک سپرده شد. هنوز دل همراهان کاروان، به وجود این دختر خردسال شیرین زبان، گرم‌ بود و چشم امید به بازگشت وطن داشتند اما رقیه بی‌تاب وصال بود و زود بار سفر بست! حضرت رقیه سلام‌الله علیها که تربیت یافته "عزت حسینی" و "عفت زینبی" بود، یکی از جلوه‌های احساسی و عاطفی قیام امام حسین علیه‌السلام شد. از سده‌های نخست تا پایان قرن هفتم قمری علما و بزرگان در آثار خود از او و سرگذشتش یاد کرده‌اند. با توجه به اشعار صحابی امام صادق علیه‌السلام مانند سیف بن عمیره در رثای پیشوای سوم شیعیان و ثقه دانسته شدن او از سوی رجالیون شاخص نظیر نجاشی و گزارش بیهقی در کتاب لباب الانساب و نقل سید بن طاووس در اللهوف و گزارش عماد الدین طبری در کامل بهایی، می‌توان اثبات فرضیه وجود دختر خردسالی را برای امام حسین علیه‌السلام، به‌نام رقیه تقویت نمود. پ.ن: تصویر کاشی کاری اسرا در کاخ یزید، در بنای تکیه معاون الملک در سال 1320 هجری قمری که توسط دو برادر حسن و حسین خان معین الرعایا به خاطر عشق به امام حسین علیه‌السلام در کرمانشاه ساخته شده است. لینک مقاله برای مطالعه https://b2n.ir/j20888 @AFKAREHOWZAVI
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 📝 تقریظ رهبر انقلاب بر کتب و ❤️ رهبر انقلاب: مصطفی‌صدرزاده یک الگو برای جوانان امروز و فردای ماست. ✏️ شهید صدرزاده: حرف قاسم سلیمانی تو گوشمه! که شهدا شهر را آزاد کردند... 🗓 صبح دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ طی مراسمی با عنوان تقریظ بر کتب «سرباز روز نهم» و «اسم تو مصطفاست» منتشر شد‌. ☘️فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Hamaseh_Book @AFKAREHOWZAVI