آنجا ابن زیاد ملعون گفت: خدا را شکر میکنم که شما را رسوا کرد و شما را کشت؛ حضرت زینب بیدرنگ در پاس ابنزیاد گفت: “اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی أَکرَمَنَا بِنَبِیهِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِیراً إِنَّمَا یفتَضِحُ الْفَاسِقُ وَ یکذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَیرَنَا“؛ شکر خدا را که ما را به پیامبر خود محمد(ص) سرافراز کرد و ما را از پلیدی برکنار داشت و اینکه گفتی ما رسوا شدهایم، رسوایی برای مردم فاسق است و دورغگویی کار مردم نابکار. با این جواب دندانشکن حضرت زینب(س)، ابنزیاد گفت: دیدی خدا با خانواده شما چه کرد. زینب در جوابش گفت: اینان ـ شهدای خانواده ما ـ کسانی بودند که خدا شهادت را برای ایشان مقدر کرد و آنها نیز به این سعادت رسیدند و به راه شهادت رفتند و اما به زودی خواهد رسید که خدا تو و آنان را برای حساب فرا خواند.
🔸ابنزیاد دیگر مصلحت ندید که اهلبیت امام در کوفه بمانند زیرا میترسید که مردم دست به شورش و قیام بزنند لذا دستور داد؛ اهل بیت را به سوی شام، مرکز خلافت بنیامیه حرکت دهند. اهل بیت به شام رسیدند، آنها را سهشبانه روز پشت دروازه شام نگه داشتند تا مردم، شهر را آذین ببندند و آماده جشن شوند. اهلبیت امام را از کوفه و بازار شام عبور دادند و آنها را به مجلس یزید بردند، آنجا زینب(س) با سخنان علی گونهاش چنان یزید را رسوا کرد و او را به گریه انداخت که توان پاسخگویی از او سلب شد، یزید از شنیدن سخنان حضرتزینب(س) که چون نیزهای بر قلبش وارد شده بود از وحشت و تأثر بر خود میلرزید و توانایی پاسخ گفتن را نداشت، لذا رو به امام سجاد(ع) کرد و با سخنانی فرمود: خدا لعنت کند ابنمرجانه را. من نمیخواستم بابایت امامحسین(ع) کشته شود، ولی ابنزیاد عجله کرد.
🔹اثر حضور اهل بیت(علیهم السلام) در اسارت این بود که یزید اظهار پشیمانی کند و خواستههای اهل بیت در شام را اجابت نماید و اجازه دهد اهل بیت در قصر او برای امامحسین(ع) عزاداری کنند و این اولین مجلس روضه ابیعبدالله در خانه خود یزید 7 شبانه روز ادامه داشت، مردان شام در مجلس مردانه حاضر و امام سجاد(ع) برای آنها سخن میگفت و زنان شام در مجلس زنانه با روشنگری حضرت زینب(س) و امکلثوم(س) از خواب غفلت بیدار شدند، سپس یزید صلاح ندید دیگر اهلبیت در شام بمانند دستور داد آنها را در کمال احترام به وطنشان مدینه برگردانند و دوسال بعد از این واقعه در اثر روشنگری اهلبیت مردم دست به قیام زدند و حکومت یزید را سرنگون و تمام قاتلین امامحسین(ع) را مجازات کردند و تا امروز این نهضت عظیم را زنده نگه داشتهاند.
ترویج دین اگرچه به قتل حسین گشت
تکمیل او به زلف پریشان زینب است
خون حسین گشت مُرکب برای دین
اما صحیفه سینهسوزان زینب است
مقصود زینب از سفر کوفه و دمشق
احیای دین و رونق و آیین مذهب است
در حال سیر بر سَر نی آفتاب دین
وز پی بجلوه یک مه و هفتاد کوکب است
زینب چو دید رأس حسینش به نیزه گفت
ماهم گرفته است و یا اول شب است
#یادداشت
#اهل_قلم
منبع خبر : (صدای خاوران) آوای کاشمر/شماره۵۰۶/صفحه۵
@ahalieghalam
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
ترک دین و دنیا
✍ #جواد_رستمی
امام رضا(ع)
از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید.(بحار ج 78،ص 346)
این که دنیا را برای دین ترک کنیم و از امور دنیایی..(ادامه در تصویر)
فرمایش امام ناظر بر تعادل در امور و توجه لازم نسبت به هرکدام از آنها است و در حقیقت دین با مفهومی فراتر دنیا را نیز در بر میگیرد و برای آن نیز برنامه دارد.
در معارف دین استفاده از دنیا و نعمات الهی تاکید شده تا آنجا که دین در زندگی کم رنگ نشود و غفلت از خدا و آخرت پیش نیاید و با قدردانی و شکر نعمات و بهره صحیح از آن، توشه ای برای قبر و قیامت به دست آید.
برنامه دین برای زندگی مادی در دنیا نیز بر مدار انسانیت و براساس فرامین الهی است مثلا در قرآن آیه ۳۱ سوره اعراف می فرماید{کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ} بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید. گر نیک بنگریم محدودیت های دین آزادی را از ما نمی گیرد بلکه زمینه ای برای آزادی نفس از بند شیطان فراهم می کند.
هر آنچه که انسان از آن نهی شده قطعا برای او ضرر و زیانی دارد حال آشکار یا نهفته، ذات اقدس الهی به آن بیش از هرکسی آگاه است از سوی دیگر آنچه بدان امر شده قطعا سود و محاسنی برای ما مخلوقات دارد که توان درک همه آن نیکی ها را نداریم.
بنابراین با وجود نقص در آگاهی و دانش خویش و در مقابل علم لایزال و بی منتهای الهی نسبت به کُنه و ذات هر چیزی و البته خیرخواهی برای بنده اش، به اوامر و نواهی او ایمان و یقین آورده و با عمل به آنها در پی سعادت دنیا و آخرت قدم بر مي داریم.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
اربعین مهدوی
✍️ #هادی_حمیدی
من الغریب الی الحبیب...
با "لبیک یا حسین" باید برخاست جوشید و رفت.
گرچه در هیأت و حسینیه و محراب هم میتوان سلامش داد ولی نه، این رسم عاشقی نیست باید آن سرزمین حماسه را نفس کشید و به وصالش رسید به آغوشش گرفت تنگ تنگ...
موکب به موکب پنجه در رنجهای ریز و درشت سفر، منزل به منزل باید رفت چای و قهوه تلخ عراقی را نوشید، لقمههای محبت میزبان را تناول کرد و نمکگیرش شد و به مقصد و مقصود مشرف شد.
چه زیباست ساعت وصال با حقیقت عشق و عشق تمام.دیدگان بارانی میشود و مروارید اشک بر گونهها میغلتد از بین الحرمین ندایی میآید؛ هلا بیکم یا زواری هلا بیکم خوش آمدید ای زائران عزیزم!
کربلا به شدن است نه به رفتن. کربلایی که شدی تازه ضربان قلبت در نینوا به ساعت ظهور تنظیم میشود!
باید به سمت قبله شش گوشه عشاق نماز وصل گذارد و قد قامت نصرت با حسین زمانعج را بست.
این زیارت عارفانه با دو بال عقل و عشق آغازِ مسئولیت بزرگیاست و قبول آن امانت الهی که آسمان را یارای حمل آن نبود!
با قدمهای جابر در اربعین باید پابهپای قدمهای پسر مهزیار، از "لبیک یا حسین" به "لبیک یا مهدی" رسید...
اللهم ارنا الطّلعه الرشیده والغره الحمیده
#کربلا
#اربعین
#اهل_قلم
@ahalieghalam
📝پیاده روی اربعین تجلی عظمت سیاسی و اجتماعی شیعه
✍ حجتالاسلام غلامرضا #رضایی تربقان
▪️قال الحسین (علیه السلام): مَنْ زَارَنِی فِی حَیَاتِهِ زُرْتُهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ . هرکس مرا در حال حیاتش زیارت کند و به زیارت من آید من هم بعد از وفاتش او را زیارت میکنم و به زیارت او میآیم.
مردان خدا و شخصیتهای الهی همانگونه که در زمان حیات خویش استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت هستند، پس از مرگ نیز آرامگاه و زیارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است و در این میان مرقد مطهر امام حسین (علیه السلام) از ویژگیهای برجستهای برخوردار است.
🔹زیارت امامحسین(علیه السلام) در فرهنگ شیعه سابقهای ریشهدار و عمیق دارد و در سالهای اخیر به شکل گستردهتر و با عظمت بیشتری برگزار میشود و یک تجلی جدیدی در شیعه به وجود آورده است.
در سفر زیارتی امامحسین(ع) باید تحول درونی اتفاق بیافتد تا گناهان فرد بخشیده و از اثرات ارزشمند این سفر برخوردار گردد؛ این یک سفر عادی و معمولی نیست، برای کسی که بتواند حق این زیارت را ادا کند خیلی با ارزش است. اگر تغییر در درون انسان اتفاق بیافتد، به طبع آن رفتارش اصلاح میشود و اگر رفتار فرد اصلاح شد، در جامعه هم تأثیر میگذارد و رفتار جامعه هم تغییر پیدا میکند. کسی که زائر امامحسین(ع) میشود باید گواهیهای داخل زیارت اربعین را بدهد، این گواهیها زبانی نیست، اعتقادی است.
🔻در دین ما هیچ اصلی بزرگتر و هیچ حقیقتی محکمتر و ریشهدارتر از امامت وجود ندارد. خداوند به پیامبرش(ص) فرمود: آنچه که باید به آن برسیم به وسیله امامت است و آنچه بشر باید برای به رشد خویش به آن برسد، حقیقت امامت است.
هر گروه، امت و جامعهای که با این حقیقت ارتباط برقرار کند، حیات طیبه پیدا کرده و هرچه این ارتباط بیشتر شود راه سعادت برای او هموارتر میشود.
🔻این اعتقاد ماست که به برکت امامت، آسمان و زمین و همه موجودات تحول پیدا میکنند. این از عقائد ماست که تکامل عقل و علم به برکت امامت است و میتوان اربعین و زیارت امامحسین(ع) را ظرف معرفی امامت به دنیا، قرار دهیم. اینکه در اربعین سیلی از انسانها، به سوی امامحسین(ع) حرکت میکنند، قطعاً این پیام را دارد که زیارت امام(ع) محور قرار گرفتن اصل امامت است.
🔻اخیراً بعضی افراد جاهل، که اطلاع از روایات ندارند، میگویند این چه بساطی است که در این ایام راه انداختهاند؟ در حالی که در روایات ما زیارت با پای پیاده فراوان است و عکسهایی هم از که قبل وجود دارد افراد پیاده از نجف به کربلا میرفتند.
🔹در فضیلت این پیادهروی حضرت میفرمایند: در ازای هر قدم یک حسنه به او داده میشود و یک گناه از او پاک میگردد. وقتی به حائر امامحسین(ع) میرسد؛ خداوند مُهر صالحین را بر وی میزنند و وقتی حضرت را زیارت کرد، خداوند نام او را جزء رستگاران مینویسد و هنگامی که قصد بازگشت کند فرشتهای بسویش آید و گوید رسول خدا به تو سلام میرساند و میفرماید؛ اعمال خود را از نو آغاز کن که پروردگارت گناهان گذشتهات را بخشید. زیارت امامحسین(ع) در همه اوقات و زمانها استحباب مؤکد دارد ولی به اربعین که میرسد، این استحباب مؤکد تأکیدش بیشتر است.
🔻نکتهای که در استحباب امامحسین(ع) است؛ این زیارت را از روی حب به رسولخدا، امیرالمومنین و فاطمه زهرا(س) انجام دهید، همچنین امام صادق(ع) میفرماید: روز قیامت ندا میشود، زائرین قبر حسین بن علی کجا هستند، این چه عنوان عجیبی است که روز قیامت، زائر امامحسین(ع) موضوعیت دارد.
عده زیادی قیامت بر میخیزند، از آنها سوال میشود شما از زیارت امامحسین(ع) چه چیز اراده کردید؟ گاهی اوقات قصد ما از زیارت این است دو رکعت نماز در حائر بخوانیم، و حاجتمان را بگیریم، گرفتاریهایمان را حل کنیم، اینها درست است. اما آنچه مهم است این که وقتی روز قیامت از زوار قبر امامحسین(ع) سوال میشود به چه قصدی به زیارت قبر امامحسین(ع) رفتید؟ میگویند به دلیل محبت رسول خدا(ص) و امیرالمومنین و فاطمه(س). خطاب میآید اینها خسمه طیبه هستند، به آنها ملحق شوید، شما در درجهشان هستید، بروید تحت لوای رسولخدا که در دست امیرالمومنین است قرار گیرید تا وارد بهشت شوید.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
🔻در این روایات مییابیم؛ ائمه(ع) میخواستند شکوه شیعه و عظمت اهل بیت با محوریت قبر امامحسین(ع) محقق شود و این میرساند که جنبه سیاسی زیارت امامحسین(ع) بر جنبه عبادی بودنش غلبه دارد، وقتی در روایات، ائمه ترغیب میکنند به زیارت امامحسین(ع) بروید تا موجب سرور رسول خدا و خشم دشمنان ما شوید یعنی همانطور که کعبه محور و قطب برای اظهار توحید و نفی شرکت است، قبر امامحسین(ع) هم قطب پیوند با رسول خدا(ص) و ائمه معصومین و محور اظهار برائت با دشمنان اهل بیت میباشد.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
منبع خبر : (صدای خاوران) آوای کاشمر/ شماره552/صفحه5
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
نشانه...
✍ #جواد_رستمی
خیلی سرعت نداشتم اما به لحظه ای که چرخ عقب قفل شد کنترلش سخت و ناممکن بود
به لطف خدا پشت سرم وسیله ای نبود که حادثهای بدتر رخ دهد..
عصبانیت از این اتفاق من را به بدگویی از زمین و زمان و ناشکری سوق می داد که ناگاه چشمم به جوانی نشسته بر ویلچر افتاد،
روی برگرداندم از آن سوی دیگر جوانی را دیدم که عصا به دست به زحمت از خیابان می گذشت..
این دو صحنه در آن لحظه برای من عجیب بود اما نشانه برداشتم و استغفار به لبم جاری شد و از پی آن شکر خدا گفتم که تنم سالم است.
حالم بهتر شد موتور را برداشته راهی تعمیرگاه شدم و مسیر طولانی را در آفتاب داغ طی کردم در حالی که غرق در افکار خویش بودم.
با خود می گفتم اگر در جاده این اتفاق می افتاد، اگر سرعتم زیاد بود، اگر اتومبیل یا موتور سیکلت پشت سر من در حال حرکت بود چه می شد..
یاد صدقه اول ماه و روزانه ابتدای صبح افتادم، عادت خانوادگی که از پدر و مادر مرحومم آموخته بودم..
دوان دوان به اولین تعمیرگاه رسیدم نتیجه گفتگو به رفتن ختم شد به سوی تعمیرگاه دیگر راه افتادم وقتی رسیدم گرما و گذشت زمان و صحبت تعمیرگار مرا مجاب کرد کار را به او بسپارم.
از آنجا که دور شدم نگاهم در جستجوی وسیله نقلیه عمومی بود که به ایستگاه رسیدم لحظاتی بعد اولین اتوبوس را سوار شدم.
خسته بودم و فکرم هنوز درگیر حادثه و هزینه و زمان تعمیر و کارم، که دیر شده بود..
تا اینکه صدای پیرمردی باصفا افکارم را بهم ریخت:
«به شاه قبه طلا حضرت رضا(ع) صلوات»
آری گنبد طلایی امام علیه السلام رخ نمایی می کرد و صدای صلوات فضایی عطرآگین به وجود آورد که این بار به کودکی ام سیر کردم روزگاری که با پدر و مادر مرحومم به سمت حرم می رفتیم و این صدای آشنا بیش ازین، از گوشه گوشه اتوبوس به گوش می رسید تا به قطعه ای از بهشت می رسیدیم.
توقف اتوبوس در آخرین ایستگاه از خاطرات شیرینی که کام را شاد کرده بود دور نکرد، پیاده شدم و سمت حرم به قصد زیارت راه افتادم و این چهارشنبه امام رضایی را نیز آغاز کردم به ذکر سلام و صلوات.
#اهل_قلم
#داستانک
#یادداشت
@ahalieghalam
عرصه گمنامی
✍ خانم #طهماسبی(سطح دو حوزه و ارشد مامایی)
در میان ازدحام جمعیت از اتوبوس خارج میشوم. مثل همیشه بوی دود و گازوییل میآید. سنگینی هوا را با تمام وجود حس میکنم. سریعتر گام برمیدارم و از ایستگاه خارج میشوم. عرض خیابان را طی میکنم و وارد عرصه شهدا میشوم. با دیدن حرم رو به حضرت سلامی میدهم و به طرف مزار شهدا حرکت میکنم. از وقتی شهدا مهمان این عرصه شده اند بیشتر از اینجا عبور میکنم.
در مسیر به مردم اطرافم نگاه میکنم و زیر لب میگویم:« خدایا، مرا از روزمرگی نجات بده...»
هرچه به ورودی گلزار نزدیک میشوم، خلوتتر میشود.
دوست دارم آهسته و با حضور قلب گام بردارم. ولی شیب مسیر نمیگذارد.انگار هلم میدهند. نسیمی خنک همراه با بوی خاک مرطوب صورتم را نوازش میدهد. قوس نسبتا طولانی مسیر را طی میکنم. صدای چند پسر را از پشت سرم میشنوم. از کنارم عبور میکنند و باسرعت جلو میزنند. نگاهشان میکنم.13 - 14 ساله اند.. گرم گفتگویند و گاه صدایشان به خنده بلند میشود.
به پله ها نزدیک میشوم.دختری نوجوان درحال خروج است. پایین پله که میرسد، پشت به من و رو به قبور شهدا می ایستد و سلامی میدهد. سپس برمیگردد و درحالی که اشکهایش را پاک میکند از پله بالا میآید.
آهسته پایین میروم. پسرهای نوجوان همچنان بلندبلند حرف میزنند و اطراف را وارسی میکنند.
خود را به مزار شهدا میرسانم و کنار قبرشهید 16 ساله، روی سکو مینشینم. اگر شهید نمیشد، الان همسن و سال من بود. حس مبهمی دارم. دست بر سنگ سرد قبر میگذارم و فاتحه ای میخوانم و آرام آرام اشک میریزم و زیر لب شروع به خواندن زیارت عاشورا میکنم. نمی دانم چرا فرازهای زیارت عاشورا، در این مکان مرا بیشتر به فکر فرو می برد.
به این فراز میرسم...
فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ،
وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ...
دلم میلرزد. اشک گرمی گونه هایم را نوازش میدهد. رو به شهید 16 ساله میکنم. حضورش کاملا حس میشود.
آهسته میگویم: « کاش به من هم بفهمانی چه کنم تا مثل تو این فرازها برای من هم به اجابت رسد. معرفت، جایگاه صدق، مقام محمود همراهی امام زمان...»
حسرتی عمیق برجانم مینشیند. حتی توان درک این عبارات را ندارم. اشکهایم روی سنگ مزار میریزد. و . زیر لب میگویم: « خدایا مرا از گل و لای این دنیای خاکی نجات بده....»
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
لطف و کرم امام رضا علیه السلام
✍ #جوادرستمی
ظهر حوالی ساعت 2 از پله برقی صحن امام حسن(ع) وارد حرم شدم هنوز چند قدمی برنداشته صدای بغض آلود زنی جلب توجه کرد به سمت صدا برگشتم خانمی حدود 50 ساله با موبایل بلند بلند صحبت می کرد و گریان می گفت:«امام رضا ممنونتم امام رضا غلط کردم گلایه کردم امام رضا فدات بشم که جوابم دادی ببخش آقا جسارت کردم..»
اشک ریزان و گریه کنان نزدیک شد و در جواب نگاه پرسشگر من اشاره به گنبد طلایی آقا کرد و گفت: «هرچه که بخوای آقاجان میده!» ناخودآگاه پرسیدم چه شده در پاسخ به موبایلش اشاره کرد و در حالی که از من دور می شد گفت:«از بیمارستانه..!»
داستانش را نمی دانستم که چه بوده و چه گفته که این چنین در عین پوزش طلبی از آقا، شکرگذاری هم می کند اما آنچه که لازم بود را فهمیدم!
گرمای خورشید که دقایقی پیش آزارم می داد دیگر اثری نداشت از درون به گرمای محبت شمس الشموس، انیس النفوس، امام رئوف حال و هوایم دگرگون بود و حس خنکایی در صحن کریم اهل بیت واقع در قطعه ای از بهشت، آرامم می کرد.
پرسشی در ذهنم نقش بست که این خوشبخت حاجت روا که بود زائر یا مجاور؟ بی درنگ پاسخ گفتم چه فرقی می کند کرم این خاندان شامل حال همگان می شود نگاهم به گنبد افتاد دست ارادت به سینه گرفتم و با حزنی گویای نیاز به لطف و کرمش، سلام دادم و عرض حاجت کردم..
هنوز دقایقی از گره گشایی و لطف آقا نگذشته بود عرض کردم معلوم نیست هم زمان گره از زندگی چند نفر در سرتاسر عالم باز کردی، آرام جان ها می شود آیا به جوادت گره از کارم باز کنی؟!
#دلنوشته
#یادداشت
#اهل_قلم
#انیس_النفوس
#آرام_جانها
@ahalieghalam
✔️سلطان خراسان و پناه همه ایران
✍حجت الاسلام غلامرضا #رضایی تربقان
همان طور که اگر نهضت امام حسین (ع) نبود ما دین و معارفی نداشتیم، همانطور اگر آمدن امام رضا (ع) به خراسان و نهضت علمی ایشان نبود، از دین و معارف ما خبری نبود.
به عبارت دیگر: خراسان آمدن امام رضا (ع) عینا مانند کربلا رفتن حضرت سید الشهدا (ع) است، هر دو با علم به شهادت آمدند و هر دو باعث احیاء دین خدا و اعلاء کلمه حق گشتند.
🔹با تسلیت فرا رسیدن آخر ماه صفر سالروز شهادت ثامنالحجج علیابن موسیالرضا (ع)، سئوالی درباره امام هشتم (ع) بارها از طرف دوستان مطرح شده که اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است و چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شدهاند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سالهای 190 هجری قمری مراجعه میکنیم.
🔸غاصبین خلافت چه خانواده بنیامیه و چه خاندان بنیعباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان میدانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آنها مییافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت میرسیدند.
🔹هارونالرشید یکی از خلفای بنیعباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سالها زندان به شهادت برسانند. هارونالرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد.
در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند.
🔸هارونالرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلابهای خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت.
شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگهای خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد.
🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمیدادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند.
🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و بهویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت.
🔻۳ـ شورشها و قیامهای متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری میشد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحرانها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورشهای علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد.
🔹دعوت مأمون از امام به خراسان
مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسولالله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانستهام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر میدانم.”
🔹امام فرمود: “من به بندگی خدای سبحان فخر مینمایم و به زهد در دنیا امید نجات دارم و به پرهیز از محرمات امیدوارم به عنایات نامتناهی الهی برسم و به تواضع امیدوار میباشم رفعت نزد حقتعالی را.”
🔻مأمون گفت: “من اراده کردهام که خود را از خلافت خلع سازم و امر را به شما واگذار کنم و خودم هم با شما بیعت کنم.”
امام فرمود: “اگر خداوند عزت خلافت را برای شخص تو قرار داده باشد جایز نیست که خود را عزل کنی و به دیگری ببخشی و هرگاه خلافت از تو نباشد تو اختیار آن نداری که به دیگری تعویض نمایی.”
🔻مأمون اصرار داشت که باید این امر را بپذیرد و امام امتناع میکرد و مدت دو ماه این موضوع در میان بود. مأمون عرض کرد حال که خلافت را نمیپذیری پس ولایتعهدی مرا قبول کنید. امام فرمود؛ مرا معذور بدار. مأمون نپذیرفت و با تندی و تهدید گفت: “باید پیشنهاد مرا بپذیرید.”
🔻امام ناچار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت به این شرط که هرگز در امور مملکت مصدر امری نباشد و در هیچیک از امور دستگاه خلافت همچون عزل و نصبهای حکام مداخله نداشته باشد. ـ امام(ع) با این شرط بهنوعی مشروعیت حکومت مأمون را زیر سئوال میبرد ـ مأمون به همین مقدار راضی شد و به یُمن این پذیرش ولایتعهدی، دستور داد؛ بزرگان با امام بیعت کنند و درهم و دینار به نام امام ضرب کنند و در منابر نام امام را به بلندی ذکر نمایند و دستور داد جیره یکساله سپاه را بپردازند و امر کرد مردم سیاهپوشی را که بدعت و شعار بنیعباس بود ترک کنند و در عوض جامه سبز بپوشند و… ولی بعد از مدتی مأمون که برای ریاست، برادر خودش را کشته بود به اهدافش در دعوت امام به خراسان نرسید و او که میخواست امام(ع) را طالب دنیا و مقام جلوه دهد و از شأن و منزلت امام در جامعه بکاهد، دید برعکس روزبهروز محبت مردم خراسان به امام بیشتر میشود لذا درصدد برآمد؛ در بازگشت از مرو امام(ع) را به شهادت برساند. برای اجرای نقشه قتلِ امام، ابتدا حمام سرخس را برگزید ولی امام از رفتن به حمام منصرف شدند و در ادامه راه بازگشت در قریه طوس نقشه شوم خود را اجرا نمود و امام(ع) را به شهادت رساند.
🔹از آن روز مشهد شریفِ امام، پناهگاه و ملجأ ارادتمندان و شیعیان حضرتش میباشد که افتخاری است برای مردم ایران خصوصاً ما خراسانیها.
همه دانند که ایران سر و سامان دارد
تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد
#اهل_قلم
#یادداشت
#انیس_النفوس
#آرام_جانها
@ahalieghalam
💠لینک کوتاه: https://gitionline.ir/?p=29870
انتصاب زائری
✍ م.ع/ #شهرآشوب
قبل از دوران طلبگی با محمد رضا زائری آشنا شدم.
بیانی شیوا و قلمی شیرین داشت برایم. منافق گونه حرف نمی زد و آنچه که به آن اعتقاد داشت را بیان می کرد . از اولین روحانیون دگر اندیش در حوزه حجاب بود و سال های بسیار قبل تر از حوادث سال گذشته درباره برخی از سیاست ها در حوزه حجاب و عفاف هشدار می داد که شاید اگر به این هشدارها توجه می شد ،امروز شرایط بهتری را در این حوزه شاهد بودیم.
در سال های اخیر با خیلی از مواضعش مخالف بودم اما همچنان او را دغدغه مند می دیدم . زائری برای دیده شدن گرد و خاک نکرد. شاید با بسیاری از سیاستگذاری های بالا دستی مخالف بود، اما همواره خود را عضوی از بدنه انقلاب می دید و در برابر ولایت خضوع به خرج می داد.
در همین هفته که خبر انتصاب محمد رضا زائری به عنوان رایزن فرهنگی ایران در الجزایر منتشر شد، بسیاری از دوستان انقلابی به این انتصاب تاختند و با کلام و قلم خود محمد رضا زائری را کوفتند.
اینکه برخی از ما حتی تا به این حد دگر اندیشی را تاب نمی آوریم امری ترسناک است. کار به کف جامعه ندارم اما کسانی که فضای نخبگانی را تجربه کرده اند تا به این حد نباید کم طاقت و به دنبال حذف دیگری باشند. تکامل اندیشه در تضارب آرا است که شکل می گیرد و تنگ نمودن دایره خودی ها به نفع گفتمان انقلاب اسلامی و پویایی آن نیست.
#اهل_قلم
#یادداشت
#سیاسی
@ahalieghalam
الگو سازی زن مسلمان
✍ خانم #امانی سطح دو حوزه، مسؤل انجمن تبلیغ کانون جامعه الزهرا (س) در خراسان
با توجه به موضوع مورد نظر که الگو سازی سبک زندگی بانوی مسلمان است،به بررسی سخن مقام معظم رهبری و ارتباط این سخن با الگو سازی سبک زندگی بانوی مسلمان میپردازیم.
ما برای الگو سازی باید به این مطلب توجه کنیم که ویژگی های یک الگوی موفق چیست؟
اولین ویژگی الگوی موفق زن مسلمان این که
🔸 یک زن باید تمدن ساز باشد.
🔰تمدن چیست؟
تمدن
لغتنامه دهخدا
تمدن . [ ت َ م َدْ دُ ] (ع مص ) تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و همجیة و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت . و گویند مولدة است.
🔰زن تمدن ساز به چه معناست؟
مهمترین عنصر سازنده هر تمدنی، انسان است. انسانی که پذیرای رسالت تمدنی باشد و بتواند نرمافزار تمدنی را محقق سازد؛ از همین رو غایت رسالت ادیان تربیت انسان و رشد دادن انسان در حوزه فردی و اجتماعی است و زنان همراستای پیامبران چنین رسالتی را با عهدهداری نقش خویش به دوش میکشند. به خصوص که هویت انسان و زیربنای شخصیتی او در دوران کودکی و در زمانی که نقش اساسی تربیت به عهده مادران است شکل میگیرد؛ اگرچه نقش مادری و مربیگری مادر پیوسته استمرار دارد و محدود به دوران کودکی فرزندان نیست.
این نکته نیز حائز اهمیت است که اثرگذاری زنان در حوزه تربیت فقط محدود به نقش مادری نیست؛ زنان در سمتهای مختلفی که در خانواده و اجتماع دارند، اعم از نقش مادر بودن، همسر بودن و خواهر بودن،معلم،دکترو هر نقش دیگری میتوانند پایه و اساس تربیت باشند و هستند.
🔰 شخصیتی همچون حضرت زهرای اطهر(س) چنان قابلیتهای تربیتی از خویش بروز میدهند که حتی در سن طفولیت و در مقام دختر بودن، برای پیامبر خاتم (ص) نقش مادری ایفا میکنند و ملقب به وصف «ام ابیها» میشوند.او معلم اقشار مختلف است ،اوبهترین صحابه ،بهترین مسلمان و بهترین در تمام نقش هوایی است که دارد و به معنی کامل کلمه او تمدن ساز است تمدنی پایدار
بر اساس فرموده حضرت امیر علیهالسلام: خدا رحمت کند کسی که جایگاه و منزلت خویش را بشناسد.
و چه بسا جهل به مقام و نقش زن، عامل اساسی در بیمهری و بیتوجهی به این عنصر اثرگذار تمدنی است.
واگر ما زنان به این باور برسیم که تمام نقاط کور فرهنگی توسط ماقابلیت باز گشایی دارد به جامعه ای با تمدن والای اسلامی دست خواهیم یافت.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
زیارت و شرایط آن
چرایی اهمیت زیارت
زیارت اگر خانوادگی باشد
ویژگی های یک زیارت شایسته
روزنامه خراسان چهارشنبه ۲۲شهریور
#یادداشت
#اهل_قلم
✍ #جوادرستمی
متن در آدرس 👇
@ahalieghalam
#چهارشنبههای_امام_رضایی
زیارت و شرایط آن
✍ #جوادرستمی
امامرضا(ع) میفرمایند: «... کسی که مرا با شناخت حقّم زیارت کند، خداوند گناه گذشته و آیندهاش را میآمرزد(ابن قولویه، ج102، ص38)».در روایتی دیگر نیز قول به شفاعت در قیامت را در قبال زیارت با معرفت به حقانیت و مقام خویش داده اند.
روزهای پیش رو بیش از هر زمان دیگری دلهای محبان اهلبیت(ع) در سرتاسر جهان متوجه مشهد و مضجع شریف علیبنموسیالرضا(ع) است. همگان طالب حضور در قطعهای از بهشت و زیارت انیسالنفوس هستند؛ زیارتی که از پیامبر اکرم(ص) تا اولیای خدا با قید معرفت و شناخت حق امامی که آرام جانهاست، توصیه کرده و ولایتپذیری و اطاعت امر را شرط قبولی و نتیجه آن بیان کردهاند.
شناخت حق امام(ع) با ولایتپذیری و تسليم در برابر اوامر و نواهی امامرضا(ع) اتفاق میافتاد. انجام آنچه سبب رضایت حضرت رضا(ع) میشود در کنار ترک معاصی و عوامل نارضايتی ایشان، وظيفه محبان اعم از زائران و مجاوران است.
زیارت در لغت به معنای تمایل داشتن است در ادبیات دینی همین معنا تایید شده وقتی که قصد زیارت اهل بیت می کنیم یعنی قلبا متمایل شدیم به حضور در کنار مزار ایشان و اراده ارتباط قلبی و روحی و نیز جلب رحمت و مغفرت، سعادت و نیکبختی و قرار گرفتن در مسیر هدایت و بندگی را داریم.
حضور در مشاهد شریفه و در کنار مقابر اهل بیت ما را از روزمرگی و دنیازدگی و وابستگی به مادیات دور می کند گرد و غبار از روح و فطرت ما تکانده و چشم دل ما را به معنویات و حقایق دینی از وجود خدا تا قبر و قیامت روشن و رفتار و گفتار ما را اصلاح می کند.
زیارت اهل بیت(ع) نیاز انسان خداجوست که ره گم نکند و با بهره از ثمرات معنوی آن، زندگی دنیایی خویش را متبرک کند. حالتی که بعد زیارت به انسان دست می دهد از سبکی روح و نشاط درونی گرفته تا آرامش روحی و روانی، در هیچ کجای این کره خاکی قابل درک نیست. حتی زیارت اهل قبور از پدرو مادر نیز در مرتبه ای نازل تر انسان را به یاد خدا و آخرت انداخته و از غفلت و اسارت نفس در بند شیطان دور می کند.
وقتی به زیارت مشرف می شویم چه کنیم بهره و اثری با ماندگاری بیشتر ببریم؟! پاسخ زیارت با حضور قلب و رعایت آداب است. آداب هم در کتب زیارات از غسل و آمادگی روحی پیش از تشرف گرفته تا حضور در محل زیارت و خروج از آنجا بیان شده است.
زیارت اگر خانوادگی باشد جنبه آموزش به فرزندان هم دارد که از سوی پدر و مادر یا بزرگتری که همراهی می کند اتفاق می افتاد و برکات و ثمرات بسیار دارد چرا که نظر لطف خداوند به جمع بیش از نگاه به یک فرد است.
زیارت خانوادگی یا دسته جمعی سبب انس و الفت بین یکدیگر، خیرخواهی و محبت بیشتر می شود. خاطره ای مشترک از آن در ذهن آنها تا مدت ها به استحکام روابط اجتماعی و خانوادگی قوت و تازگی می بخشد.
آنچه پدران و مادران در باب زیارت به ما آموختند اکنون باید به فرزندانمان بیاموزیم که بدانند زیارت یعنی چه و از چه رو به این مکان مشرف شده و چگونه زیارتی شایسته و بایسته داشته باشند.
از حضور قلب در حرم و درک اینکه امام شاهد و ناظر بر اعمال ماست، حفظ وقار و آرامش و کنترل چشم و زبان و فکر و حواس در محضر ایشان تا خواندن قران و دعا و نماز و درد دل با حضرت و بیان حاجات گرفته تا یادآوری الطاف خاندان کرم در گره گشایی از زندگی خویش و نزدیکان و حتی دیگران که ثمره آن انس با انیس النفوس و ارتباط قلبی قوی و مستحکم با ائمه و خداوند متعال است. در کنار رعایت نکاتی همچون ترک غیبت و بدگویی پشت سر دیگران در این مکان و عدم اشتغال به مظاهر مادی و دنیایی، سرگرمی و بازی با تلفن همراه و نظیر آن که به غفلت از یاد خدا و دوری از معنویت می رسد لازم است تا یک زیارت مفید و مورد قبول داشته باشیم.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
قطره ای اشک
✍ علیرضا #کیقبادی
امشب درعالم ملکوت غوغا است
هرچه کردم امشب را وصف کنم
قلم یاری ام نکرد
نتوانستم
کلمات خطوطی بودند ناماندگار بر روی شِن
کناردریای مواج ناتوانی از وصف لایوصف
ریسمان لطیف و غمناک نگاهم را
به غروب خونین آسمان گره زدم
برسینه اش قطره ای اشک حک کرده بود:
دختر بدرالدجی
امشب سه جا دارد عزا
گاه میگوید حسن
گاهی پدر
گاهی رضا
تا این بشود همانکه نمیتوانستم بیان دارمش…
#دلنوشته
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
دستور العملی جامع از امام حسن مجتبی (علیه السلام)
✍ حجتالاسلام والمسلمین #دکتر_دلبری
اَلْفَضْلُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلطَّبْرِسِيُّ فِي مَجْمَعِ اَلْبَيَانِ عَنِ اَلرَّبِيعِ بْنِ صَبِيحٍ : أَنَّ رَجُلاً أَتَى اَلْحَسَنَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْجُدُوبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْفَقْرَ فَقَالَ لَهُ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَقَالَ لَهُ اُدْعُ اَللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي اِبْناً فَقَالَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ فَقُلْنَا لَهُ أَتَاكَ رِجَالٌ يَشْكُونَ أَبْوَاباً وَ يَسْأَلُونَ أَنْوَاعاً فَأَمَرْتَهُمْ كُلَّهُمْ بِالاِسْتِغْفَارِ فَقَالَ مَا قُلْتُ ذَلِكَ مِنْ ذَاتِ نَفْسِي إِنَّمَا اِعْتَبَرْتُ فِيهِ قَوْلَ اَللَّهِ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً اَلْآيَاتِ.
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ج ۷، ص ۱۷۷.
راوی گوید: فردی خدمت امام حسن مجتبی (علیه السلام) رسید و نسبت به قحطی و خشکسالی شکایت کرد. حضرت برای رفع آن دستور به استغفار داد.
فرد دیگری از فقر و تنگدستی گله مند بود. حضرت به استغفار سفارش کرد.
شخص سومی از حضرت درخواست کرد دعا کنید خداوند فرزندی به من عطا کند، باز حضرت فرمودند: استغفار کن.
به حضرت عرض کردیم: افراد مختلف در موضوعات مختلف شکایت داشتند و با درخواست های گوناگون و شما همه را دستور به استغفار دادید؟!
حضرت فرمود: این را از پیش خود نگفتم، بلکه آن را از سخن خداوند در قرآن استفاده کردم که فرمود:
«اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا،
يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا،
وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا» (نوح/۱۰-۱۲)
ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ پی ﺩﺭ پی ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻳﺎﺭی ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﻍ ﻫﺎ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
شرم آب😢
✍ خانم #بارگزی
🔹️مشکی در آب فرو رفت و پر شد. انگار تازه نفس میکشید و از خوشحالی برق میزد.
میدانست در دست چه شجاع مردیست، لحظهشماری میکرد تا از صف دشمنان عبور کند و به آن طرف میدان برسد. منتظر بود برق شادی را در چشمهای رقیه، سکینه و اهلبیت امام حسین (ع) ببیند.
ته دلش پر از شادی بود، به خودش میبالید؛
بالیدنی نه از جنس غرور بلکه به عشق.❤
🔹️مشک به دستان عباس (ع) بوسه زد و شادمان، همراه او افراد دشمن را پشت سر گذاشت.
نامردی دست نازنین حضرت را با شمشیر از تن جدا کرد، مشک نالهای زد اما باز هم خوشحال بود که در دست دیگر اباالفضل جای گرفته است.
وقتی دست دیگر عباس (ع) هم با ضربهای بر خاک افتاد، ناله مشک بلند شد اما باز، کورسویی از امید در دل داشت؛ میان دندانهای مبارک قمربنیهاشم تاب میخورد.
🔹️اینبار دشمنان، قلبوجان عباس را نشانه گرفتند، تیری به مشک زدند، پاره شد و گویی این قلب قمر منیر بود که چند تکه گشت.
آبها از نرسیدن به حرم، حسرت خوردند، شرمگین بر زمین ریختند و خود را در دل خاک پنهان کردند.💔😭
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
چه کردی با جوان مردم مهدی نصیری؟!
✍ م.ع/ #شهرآشوب فعال رسانه و ارشد علوم اجتماعی دانشگاه رضوی
موضع گیری های برخی از آقایان این روز ها به شدت تعجب آور است ، افرادی که در دوره ای نه چندان طولانی در حوزه عقائد، افکار و اندیشه گردشی ۱۸۰ درجه را تجربه نمودند و امروزشان دیروزشان را تکفیر می کند و دیروزشان امروزشان رو تفسیق می کرد . این گونه افراد نه تنها خود اسیر افراط و تفریطند بلکه بسیاری از بدنه اجتماعی طرفداران خود را نیز دچار خطا خواهند نمود.
مهدی نصیری از جمله مصادیق این دسته از اشخاص است که این روز ها با توجه به حضورش بر سر مدفن خانوم امینی و یادداشت های تند مورد توجه واقع شده است.
در باب تفکرات و تاثیرات وی خاطره ای دارم که ذکرش خالی از لطف نیست.
در دوران خوابگاه دوستی بود که اتاقش روبروی اتاق ما بود. اهل تربت حیدریه بود و بسیار کم صحبت. تقید عجیبی به مناسک دینی داشت به گونه ای که حتی مستحبات را مگر به عذر موجه ترک نمی گفت. نمی دانم کدوم شیر پاک خورده ای این بنده خدا را با افکار و کتب مهدی نصیری آشنا نمود. بعد از مدتی کارهای این بنده خدا ترسناک شده بود ، طوری که خیلی ها از ترس کارها و شخصیتش از او فاصله می گرفتند. لباسش را خودش می دوخت ، یا اگر لباس هم از بازار می گرفت استفاده به قدر ضرورت می نمود . بسیار کم می خورد و به اکثر غذاهای متداول لب نمی زد . حتی غذای سلف را هم در خیلی موارد استفاده نمی کرد. این اواخر حتی داخل اتاق نمی خوابید در گرمای سوزان و سرمای استخوان سوز مشهد میرفت پشت حمام ها می خوابید. می گفت این سیستم های گرمایشی و سرمایشی حاصل مدرنیته است و باید از آن اجتناب کرد. یکبار به او گفتم خود مهدی نصیری هم می گوید استفاده از تکنولوژی مدرنیته در حکم اکل میت است و خودش استفاده دارد. در پاسخ گفت در اسلام تا جایی که چاره هست باید اجتناب شود از اکل میته و من هم فعلا چاره دارم و مشکلی با این مسائل ندارم. تقریبا می توانم بگویم کارش به اختلال روانی رسید و از پدرش خواستند بیاید و او را به خانه ببرد.
پدرش را دیدم بنده خدا در مانده شده بود. یکی از مسئولین دانشگاه گفت چه شده حاجی چرا نمی بریش ؟ گفت : می گوید با اتوبوس و ماشین نمی آیم، چهارپایی برایم فراهم کن تا با آن بیایم.
همان زمان در دل خود می گفتم چه کردی با جوان مردم مهدی نصیری
حالا آن آدم افراطی که با کوچکترین محصول مدرنیته آن گونه مواجهه داشت ، شده است اینی که میبینید.
چه خوش فرمودند که جاهل را نمیبینی مگر در افراط و تفریط.
#یادداشت
#اهل_قلم
#سیاسی
@ahalieghalam
نقد نگاه «نصیری» به «آموزههای رضوی»
✍ حجتالاسلام #دعائی
🔰 کوردلی و کجفهمی اطرافیان، اصلیترین عامل غربت معصومان
🔸 حدود ۱۱ سال قبل، در ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام، مهدی نصیری در یادداشتی با عنوانِ «نفی مبانی فلسفی و عرفانی در آموزههای توحیدی امام رضا علیه السلام» به آدرس:yun.ir/auotz2
نوشت:
در سالروز شهادت دهمین حجت معصوم الهی و هشتمین خلیفه الهی پس از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ بر مظلومیت آن حضرت که به زهر جفا و کین مأمون عباسی مسموم شد و غریبانه به شهادت رسید، به حق میگرییم. اما جا دارد در این ایام، مظلومیت و غربت جگرسوزتر آن امام معصوم و دیگر امامان را یه یاد آوریم که عبارت است از کوتاهکردن دست امت از دریافت معارف زلال و وحیانی این حجج معصوم الهی و حاملان علم مصبوب با دسیسههای اموی و عباسی.
بنیامیه و بنیعباس با ایجاد جریانهای فکری و فرهنگی بدلی و با ضرب سکههای تقلبی حکمت و عقلانیت از طریق راهاندازی نهضت ترجمه متون فلسفی و عرفانی یونانی و در یک کلام با ایجاد بیت الحکمه یونانی در برابر بیت العترة نبوی، راه را بر نشر عقلانیت واقعی و حکمت حقیقی سد کردند.
این که امروز حتی در عالم تشیع، اندیشههای ارسطو و افلاطون و افلوطین رسوخ کرده و معارف عقلانی و برهانی و حِکمی اهل بیت علیهم السلام را در عرصه توحید و دیگر اصول اعتقادی به محاق برده است، نتیجه همان دسیسه اموی و عباسی است. بنابراین جای دارد در چنین ایامی علاوه بر گریستن بر مظلومیت و ستمی که بر ابدان شریف امامانمان رفته است، بر غربت و جفایی که بر معارف و تعالیم زلال و الهی آنان تحمیل شده نیز بگرییم و در حد وسع در صدد احیا و ترویج این معارف برآییم.
در این مقال و مجال کوتاه بر آنیم اشارهای به آن بخش از تعالیم امام رضا علیه السلام داشته باشیم که ناظر به رد اندیشه و مبنای فلسفی و عرفانی است و بیانگر مسیر جدای مدرسه اهل بیت علیهم السلام از مدرسه فلسفه و عرفان یونانی در مسأله مهم و اساسی توحید و معرفت الله است ... .
🔹 بنده نیز در پاسخ او نوشتم:
به فرمایش مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی اعلی الله مقامه الشریف، «يكى ديگر از جهات غربت امام رضا عليه السّلام آنست كه: مطالبى بس نفيس و عالى در باب معرفت و توحيد ذات مقدّس تعالى بيان فرموده است كه در عيون أخبار الرّضا و سائر كتب مسطور است و روى اين روايات بايد بحثها و دقّتها شود و در حوزههاى علميّه، مدارسى براى تحليل و تجزيه و تفهيم اين معانى به وجود آيد؛ ولى مع الاسف هيچ بحثى نشده و حقائق اين معانى در بوته خفاء مانده و مستور از أفهام طلّاب است و اين غربت از همه مراتب غربتِ گذشته شديدتر است. صلوات الله عليه.» (روح مجرد، ص۲۳۵)
و از این دردناکتر آنکه عدهای به اسم دفاع از معارف رضوی، به خیال ترویج عقائد حقه و به زعم رفع غربت و مظلومیت از آن امام مظلوم و غریب، با تکیه بر محتوا و روشی غلط، بر فهم ناقص و ناصواب خویش از تاریخ و روایات اصرار ورزیده و کفرآمیزبودن عقائد و اقوال بزرگانی از مؤمنان و موحدان جهان تشیع را فریاد میکنند! اگرچه که این فریادها، گلو پارهکردنها و گریبانچاکزدنها، در انبوهی از نغمات دلنشین حکمت و معنویت شیعی جامعه امروز، خود به خود مضمحل است، اما از باب نهی از منکر و دفع مفاسد محتمله، چند نکتهای را درباره یکی از این تلاشهای بیثمر، یعنی یادداشت اخیر جناب آقای نصیری، به عرض میرسانم: ...
🔸 الغرض شاید #بازنشر این نقد که در همان زمان ــ بنا بر ملاحظاتی ــ بهنام «سید محمدحسین سجادی» منتشر شد، خالی از فائده نباشد.
متن کامل یادداشت:
yun.ir/t38yha
#اهل_قلم
#یادداشت
#سیاسی
@ahalieghalam
هدایت شده از امام حسن علیه السلام
پنجره فولاد حسن
ایوان طلای مجتبی
میان صحن قاسمش سقاخونه، به نام احلی من العسل
یک گنبد طلایی رنگ با پرچمی سبز و قشنگ که یا کریم حک شده و یک یا حسن..
لک زده دل برای یک وعده غذا از حرم شاه کرم..
شیرین رویای حرم رو خاک غربت بقیع برای فخر مؤمنین شاهنشاه کرم حسن..
✍ #امام_حسنی
@sangar7
🔴 داستان شیب تند و قله
✍ علی #مهدیان
🔺فقط برگردید به چند سال پیش و فضای گفتمانی که برامون پدید آورده بودن. احساس ناامیدی و انسداد و شکست و در خانه نشستن و رای ندادن و چه و چه... یادتون که نرفته. برای اینکه متوجه بشید داره چه اتفاقی میافته حالا دقت کنید به سخنان جبهه مقابلتون از متفکرین تا لمپنهاشون. ببینید ورق چطور داره برمیگرده.
🔺فارغ از مبانی و چارچوبهای تحلیلی آدمها جمع بندی آنها از شرایط مهم است. چون توصیفی از صحنه دارند که آن را لازم داریم. جمع بندی که با وجود همین چارچوبهای تحلیلی پیش از این وجود نداشت.
🔺مصطفی ملکیان در گفتگو با مدرسه آزادفکری میگوید: «نسبت به سال ۵۷ اوضاع مردم به علت تلاش خود مردم بهتر شده. ما از بس در فضا بوده ایم متوجه نشده ایم چه مقدار امیدواری هایمان را افزایش داده ایم....با همین امید جلو برویم ده سال دیگر بهتر از الانیم»
ملکیان حالا سعی میکند جهت این حرکت پر امید را به سمت غرب و آویزان غرب شدن تحلیل کند. مهم نیست شما شاید هزار و یک اشکال به زمینه های تحلیل او داشته باشید، مهم واقعیتی است که او دیگر نمیتواند انکار کند.
🔺حالا نگاه کنید به مصاحبه روزنامه شرق با سعید لیلاز. او میگوید: «روشنفکری در ایران بیشتر به سلبریتی بودن شبیه است تا روشنفکر بودن و نخبگی. یعنی دنبال مرید جمع کردن و فالور جمع کردن و لایک خوردن و لایک گرفتن است. دنبال کشف حقیقت نیست....من رفتم پژوهش کردم متوجه شدم ما شهریور ۱۴۰۰ از رکورد تاریخی بالاترین عدد تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۹۶ عبور کردیم....الان میزان ساختمان سازی در منطقه ۲۲ اندازه کل دوبی است....ده تا موسسه کاملا مستقل از حاکمیت داریم نگاه کنید به شرق و دنیای اقتصاد و مردمسالاری و....آینده ایران به سمت توازن است...تمرکز دولتها از نفت کاسته و به ناچار بر مالیات افزوده خواهد شد و این یعنی توازن طبقاتی یعنی دموکراسی... من به لحاظ مادی به آینده ایران خیلی امیدوار هستم و امکان سرنگونی ساختار سیاسی وجود ندارد. امکان بروز ناآرامی ها هم بسیار ضعیف است به خاطر اینکه ما یک طبقه متوسط بسیار نیرومند در ایران داریم»
🔺از پشت سر هم قرار گرفتن این موضع گیری ها نتایج مهمی میتوان گرفت. صبر کنید. موضع احمدزیدآبادی را هم لابد شنیدید با خبر فوری. او میگوید: «من از سال 66 وارد مطبوعات ايران شدم. در تمام اين دورانها، اولين دورهاي است كه ما در روزنامه مينشينيم و مطلب انتقادي مينويسيم و هر طور دلمان ميخواهد همه سياستها را نقد ميكنيم، راجع به حجاب، سياست خارجي، حتي گاهي درباره صحبتهاي رهبري مينويسيم و منتظر نيستيم يك فكس بيايد و روزنامه تعطيل شود... دولت دارد از خودش تحمل نشان ميدهد. چرا نبايد اين را ببينيم»
🔺مسعود بهنود میگوید:«مرفه ترین کشور دنیا که بریتانیا است و قدرتمندترین کشور دنیا که آمریکا است همه شان مثل خر توی گل مانده اند...با خودتون فکر کنید چطوریه که یک کشور کوچک مثل ایران توانسته چهل و چند سال دنیا رو دست بیندازه....من رضا پهلوی رو به دلایل متعدد شخصی دوست دارم ولی قبول کنید به اندازه گاو نمیفهمه به اندازه گاو مهربون نمیفهمه، بیچاره اون ملتی که دنبال او راه میفتن میگن امیدمون به اونه»
🔺دیگه چه خبر؟
دیگه اینکه مسیح علینژاد در مصاحبه با فرداد فرحزاد میگه:« به من ایمیل زدن که دیگه محافظت از تو برای ما مشکله...من بهم شوک وارد شد...احساس کردم آمریکا داره پشت ما رو خالی میکنه»
🔺یاد جمله رهبری افتادم که در اوج فشارهای رسانه ای انقلابی های نادان و ناامید و اوج علافی و هرزگی دولت بی تدبیر و ناامید و اوج فشارهای خارجی، موسی وار فریاد میزد طوری که ایران شنید و با او تکرار کرد که :« کلا ان معی ربی سیهدین» کاری به دیر باوران شکاک و نادان نداشته باشید، وضعیت خیلی بیش از آنکه فکر میکنید، خوب است. کاش زودتر از اینها خیلی از یاس پراکنان میدیدند و در جهاد تبیین و امیدافزایی امام این مردم وارد میشدند. هنوز هم دیر نشده.
#یادداشت
#اهل_قلم
#قله
@ahalieghalam
«سفر پر افسوس»
✍ خانم #بارگزی
🔹بیایید به اغتشاشات سال گذشته با دقت بیشتری بنگریم، تا اگر حرف و سخن درستی داشته باشد، آن را بپذیریم.
پس با من به سال گذشته، همین موقع سفر کنید.
🔹عدهای به خیابان ریختهاند، در میان آنها افرادی را میبینیم که مشغول تخریب و آسیب و ضرر به اموال عمومی و حتی شخصی مردم هستند.
آتش زدن باکس های آشغال، شکستن شیشهیِ مغازهها، آسیب زدن به خودروها...
ایجاد رعب و وحشت در دل هموطنان.
با خود میگویم آیا این جنبش قرار است با آسیب زدنِ روحی، جسمی و مادی به خودمان، سرپا شود؟
کمی فکر میکنم شاید اینها همراهان واقعی این جنبش نیستند؟! به هر حال پیش میآید که عدهای وارد گروهی شوند و بدون توجه به اهداف و آینده آن گروه، هر کار ناشایستی انجام دهند و به آن جنبشِ خاص، لطمه بزنند.
پس چه کنم؟ فهمیدم! حتما این جنبش فرهیختگانی هم دارد!
میروم سراغ برخی از اساتید و دانشجویان این جنبش تا حرفهایشان را بشنوم.
وای خدای من! باور کردنی نیست! بعضی از آنها چنان حرفهای تند و توهینآمیزی میزنند که این پرسش به ذهنم می آید، آیا اینها فرهیخته و تحصیلکرده هستند؟!
مگر قرار نیست ما اندیشهمان را حتی اگر مخالف با نظر دیگران باشد، با صبر و سخنِ نیک به آنها بگوییم؟!
با دیدن این به اصطلاح فرهیختگان، ناامید و غمگین شدم عقل می گوید اینها شایستهیِ هدایت و تدریس به فرزندان این مرز و بوم نیستند چه رسد به اداره مملکت.
بین مردمی که مشغول شعار دادن و آتش زدن هستند، دنبال نماد و نشانه ام بلکه پی ببرم افکار و اهداف شان چیست؟
چشمم که به پرچمها افتاد شگفتزده شدم، پرچم تجزیه طلبان!
سوزشی قلبم را فراگرفت آیا اینها ایران را دوست دارند؟ این پرچم که معنی دیگری دارد؟! این یعنی تکّه تکّه شدن ایران، مثل دورهای در زمان پهلوی که برای رفتن از این استان به آن استان باید مجوز می گرفتیم، قید سفر راحت از مشهد به قشم یا هر نقطه از ایران را باید زد، دیگر ایران گردی هم معنا ندارد چراکه ایرانی باقی نمی ماند حتی دیدن دوستان و فامیل مشکل می شود.
درگیر همین افکار و پرسش های ذهنی بودم که کمی آن سوی درگیری رفتم عده ای ديگر افسوس مرا افزون کردند وقتی پرچم ال جی بی تیها را روی دستشان دیدم. سرم پایین میافتد و همه آنچه دیده بودم در ذهنم خودنمایی میکند:
آتش، رعب و وحشت، آسیب به اموال عمومی و خصوصی، فحش و توهین، پرچم تجزیه طلبان و...
از شما که با من در این سفر همراه هستید میپرسم عزیزان من، میدانید اینها کنار هم چه معنی میدهد؟!
«نابودی خودشان و هموطنانشان و ایران عزیزمان»
به هر حال آمدم بدون تعصب به این جنبش بنگرم، اما چه فکر میکردم چه شد!
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
داستان تبریک ربیع
⛔️ تبریک حلول ماه ربیع الاول که هر ساله رونق بیشتری میگیرد و در سطح وسیع در رسانهها و پیامرسانها مرسوم شده است، هیچ معنا و دلیلی ندارد.
⏰ ربیع الاول هم ماهی از ماههای خداست و تفاوتی با دیگر ماهها ندارد
🌓 إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض
منتهی مطلبی که هست چون ما رسم کردهایم دو ماه سیاهپوشی و عزاداری کنیم و همه برنامههای جشن و شادی ـ هر چند بدون حرمتشکنی و با احترام به ساحت اهلبیت باشد ـ تعطیل کردهایم و تصور میکنیم که این روش اهلبیت بوده است؛ وقتی دو ماه تمام میشود گویی اتفاق تازهای افتاده و ماه شادی آغاز شده است!
🏴 اگر اهلبیت برنامهای برای عزا داشتهاند بر سیدالشهدا بوده و بس. پس نیازی به تبریک ماه ربیع نبوده و نیست.
📚 در معارف دینی هم چیزی به نام تبریک ربیع نداریم و چند سال اخیر محققان بیان کردهاند که داستان آن حدیث بشارت به ماه ربیع، اشتباهی از ماه آذار رومی بوده و داستانی مربوط به ابوذر است و ربطی به ربیع ندارد.
❌ همچنین است خرافه شبگردی و کوبیدن درهای هفت یا چهل مسجد و سیاه کردن و تخریب در و دیوار مساجد با شمع تا صبح اول ربیع!!
✅ بله؛ بنا به نقل شیخ طوسی در مصباح (ذیل اعمال ربیع) حادثه مهم #لیلة_المبیت یعنی خوابیدن امیرالمؤمنین علی(ع) به جای رسولخدا برای هجرت که از فضائل و افتخارات آنحضرت به شمار میرود؛ در شب اول ربیع الاول رخ داده و جای آن دارد که این شب و روز بخاطر این رویداد گرامی داشته شود.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
حس خوب شاعری
✍ حجتالاسلام سید روح الله #مؤید
تو آن حسی که گاهی در دلی آگاه می آیی
مثال حس خوب شاعری، ناگاه می آیی
نگاهت مأمن ایمان و کویت ضامن جان ها
تو آن آرامشی که در "امین الله" می آیی
تو آن شاهی که با افتادگان همراه می گردد
تو از بس مهربانی با رعیت راه می آیی
تو آن مهری که مهرت را دریغ از کس نخواهی کرد
تو آن ماهی که بر دلجویی از هر چاه می آیی
تو خورشید زمین هستی و نور آسمان هایی
که از رحمت سراغ مردم گمراه می آیی
بنازم رأفتت را ای امام مهربانی ها
به استقبال زائر در مسیر راه می آیی
رضایی و همه از ساحت قدست رضا هستند
که حتی در نگاه دشمنان دل خواه می آیی
وداعت با مزار ختم مرسل گفت با تاریخ
می آیی سوی مَروْ اما تو با اکراه می آیی
ولیعهد رسول اللهی و سلطان دل هایی
به ظاهر پیش ظلم دشمنان کوتاه می آیی
تویی آن مظهر "راضیةً مرضیة" ی قرآن
که راضی بر قضا سوی شهادت گاه می آیی
امید ما تویی روز قیامت ای که فرمودی:
سه جا بر یاری زوار این درگاه می آیی
#یادداشت
#اهل_قلم
#شعر
@ahalieghalam
کبوتر بی هنر نباشیم
✍ نقل از #علامه_امینی
هر سال بعدازماه محرم وصفر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران
سید الشهدا علیه السلام می فرمودند:
کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار می خرند ،
چند روزی بال و پرش رو می بندند ،
روی پشت بام خو نه بهش آب و دانه میدن ،
بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند ، و پروازش میدن،
اگه اون کبوتر رفت و مجددأ
برگشت روی همون پشت بام نشست ،
میگن هنر داره و رگه داره ، اما اگه
برنگشت و رفت ،
روی پشت بام کس دیگه ای نشست ، میگن بی هنر وبی رگ بود !
(آهای مردم آهای جوان ها ، محرم و صفرگذشت)
و توی این دو ماه امام حسین علیه السلام
ما ها رو خرید ،
بال وپر مون رو بست پیش خودش نگه داشت
در این دو ماه میهمان امام حسین
علیه السلام بودیم
و هر جا دعوتمون کردند به احترام
امام حسین علیه السلام بود
و در واقع از آب و نان امام حسین
علیه السلام خوردیم ،
حالا بعد دو ماه بال و پر مون رو باز کرده
که پرواز کنیم ،
نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ،
بریم روی بام کس دیگه بشینیم ،
نکنه نان ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ،
بیایید به امام حسین علیه السلام یه قول بدیم ،
قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه
فقط کبوتر امام حسین علیه السلام باشیم
وفقط واسه اون پرواز کنیم.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam