eitaa logo
اهل کربلا باشید
256 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
293 فایل
امام به ما آموخت انتظار در مبارزه است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁قسمت دوم و بحث روایتی سوره از تفسیر شریف 🍁 🔸ابن شهاب مى گويد: 🔰ابو سلمه بن عبد الرحمان برايم حديث كرد كه جابر بن عبد اللّه انصارى روزى از مسأله وحى سخن مى گفت، در ضمن سخن، گفت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود در حينى كه داشتم قدم مى زدم ناگهان صوتى از طرف آسمان شنيدم، سربلند كردم ناگهان همان كسى را ديدم كه در حرا او را ديده بودم، ديدم كه بين آسمان و زمين بر كرسى نشسته من از ديدنش دچار رعب شده به خانه برگشتم، و گفتم مرا مرا بپيچيد، در همين حال اين آيه نازل شد كه: 🌿يا ايها المدثرقم فانذر و ربك فكبر و ثيابك فطهر و الرجز فاهجر 🔸از آن به بعد وحى خدا پى در پى رسيد. 🔰و نيز در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه و ابن جرير و ابو نعيم (در كتاب دلائل )، از عبد اللّه بن شداد روايت كرده اند كه گفت : جبرئيل بر محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد و گفت: اى محمد بخوان. پاسخ داد من خواندن نمى دانم، او را در آغوش خود كشيد، سپس گفت: اى محمد بخوان، پاسخ داد سواد ندارم. گفت:  🔸اقرا باسم ربك الذى خلق... ما لم يعلم 🔰پس رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نزد خديجه آمد و گفت: 🔸اى خديجه به گمانم چيزى به من شده. خديجه گفت حاشا، به شما چيزى نشده، به خدا قسم پروردگار تو به تو آسيبى نمى رساند، چون تاكنون حتى يك عمل زشت نكرده اى، خديجه اين را گفت و برخاسته نزد ورقه رفت و جريان را به او گفت. ورقه گفت اگر مطلب همينطور باشد كه او گفته (به تو مژده مى دهم كه) شوهرت پيغمبرى از پيامبران است، و به زودى از امتش صدمه هاى بسيار خواهد ديد، و اگر من نبوتش را درك كنم حتما به او ايمان مى آورم. 🔰راوى مى گويد: 🔸بعد از اين جريان مدتى جبرئيل نازل نشد خديجه گفت: 🔸به نظرم پروردگارت بر تو خشم كرده آنگاه خداى تعالى اين سوره را نازل كرد:  🔸و الضحى و الليل اذا سجى ما ودعك ربك و ما قلى 🔰و بيان اشكالى كه در اين روايت ديده مى شود  🔰مؤلف: 🔸در اين باب روايتى آمده كه سوره اى كه جبرئيل بر آن جناب نازل كرد سوره حمد بود. 🔰ولى اين داستان كه در روايات آمده خالى از اشكال و بلكه اشكالها نيست، براى اينكه اولا به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نسبت شك در نبوت خود داده و گفته كه: 🔸 آن جناب احتمال داده آن صدا و آن شخصى كه بين زمين و آسمان ديده و آن سوره اى كه به او نازل شده همه از القاآت شيطانى باشد، و ثانيا به وى نسبت داده كه اضطراب درونيش زايل نشد، تا وقتى كه يك مرد نصرانى - ورقه بن نوفل - كه خود را به رهبانيت زده بود به نبوتش شهادت داد، آن وقت اضطرابش زايل شد، با اينكه خداى تعالى درباره آن جناب فرموده:  🔸قل انى على بينه من ربى 🔸و چگونه ممكن است چنين كسى از سخنان يك نصرانى تحت تاءثير قرار گيرد، و براى آرامش خاطرش محتاج به آن باشد، مگر در آن سخنان چه حجت روشنى بوده ؟ و مگر خداى تعالى درباره آن جناب نفرموده: 🔸قل هذه سبيلى ادعوا الى اللّه على بصيره انا و من اتبعنى 🔸و آيا اعتماد كردن به قول ورقه بصيرت است، و بصيرت پيروانش هم همين است كه ايمان آورده اند به كسى كه به گفتارى بى دليل ايمان آورده و اعتماد كرده ؟ و آيا وضع ساير انبياء هم بدين منوال بوده، و آنجا كه خداى تعالى مى فرمايد:  🔸انا اوحينا اليك كما اوحينا الى نوح و النبيين من بعده 🔸امت اين انبيا هم اعتمادشان به نبوت پيغمبرشان براى اين بوده كه مثلا پير مردى همانند ورقه گفته است كه نوح پيغمبر است، و يا هود و صالح پيغمبرند؟ قطعا پايه تشخيص نبوت يك پيغمبر اينقدر سست نيست. 🔰بلكه حق اين است كه: 🔸 نبوت و رسالت ملازم با يقين و ايمان صد در صد شخص پيغمبر و رسول است، او قبل از هر كس ديگر يقين به نبوت خود از جانب خداى تعالى دارد، و بايد هم چنين باشد، روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) هم همين را مى گويد. ____________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁 ادامه بحث سوره از تفسیر بزرگ المیزان قسمت سوم و 🍁 🔸و از حميرى حكايت شده كه از احمد بن محمد، از احمد بن محمد ابن ابى نصر، از ابى الحسن رضا (ع) روايت كرده كه راوى گفت: از آن جناب از معناى آيه 🔹 إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى پرسيدم، فرمود: آرى خدا است هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مىكند. عرضه داشتم: خدا امورت را اصلاح كند، جمعى از ياران ما پنداشته اند كه اكتسابى است، هر كس فكر خود را درست بكار بيندازد به معرفت مىرسد. 🔸امام اين سخن را نادرست دانست و فرمود: اينها اگر درست مى گويند چرا اين خير را براى خود كسب نمى كنند؟ نه، چنين نيست كه هر كس بخواهد و به هر مقدار كه بخواهد بتواند معرفت كسب كند، هيچ احدى از مردم را نمى بينى مگر آنكه از جهاتى از بعضى ديگر بهتر است، و آن بعض از جهاتى ديگر از او بهترند، 🔸نمونه اش كه موضعشان موضعى است كه مى دانى، با رسول خدا (ص) به حدى است كه مى دانى، و همه مى دانيم كه آنان سزاوارترند به خلافت از شما، مع ذلك از آن محرومند، گمان مى كنى آل محمد (عليهم السلام) به فكر خود نبودند؟ و آيا مى توانى بگويى كه شما راه و رسم زندگى را مى دانيد و ايشان نمى دانند؟ 🔸آن گاه فرمود: ابو جعفر (ع) مى فرمود: اگر براى همه مردم مقدور بود همه ما را دوست مى داشتند. 🔸مؤلف: اما هدايت- كه در اينجا منظور از آن رساندن به هدف است- تنها كار خداى سبحان است، براى اينكه اين هدايت از شؤون است. و اما گمراه كردن، منظور از آن گمراهى به عنوان است، نه گمراه كردن ابتدايى، كه چنين به خداى تعالى نسبت داده نمى شود، 🔸پس هر جا به جناب او منسوب مى شود در حقيقت معنايش از نازل كردن و هدايت نكردن است، نه گمراه كردن، و چون هدايت كار او است امساك از آن هم منسوب به او است. ____________________________ 🌹 شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a