eitaa logo
اهل کربلا باشید
271 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
291 فایل
امام به ما آموخت انتظار در مبارزه است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁ترجمه آيات سوره #علق🍁 ✳️تفسیر المیزان 🌼به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد1⃣ 🌼انسان را از خونى بسته شده آفريد2⃣ 🌼بخوان كه پروردگارت از هر كريمى كريم تر است3⃣ 🌼كسى است كه به وسيله قلم تعليم كرد4⃣ 🌼آرى انسان را تعليم كرد چيرهايى را كه نمى دانست5⃣ 🌼چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان مى كند6⃣ 🌼به خاطر اينكه خود را بى نياز مى بيند7⃣ 🌼ولى بايد بداند كه برگشت همه به سوى اوست8⃣ 🌼آيا ديدى آن شخص را كه نهى مى كرد؟9⃣ 🌼بنده اى را كه به هنگامى كه نماز مى خواند🔟 🌼خبر بده اگر او بر طريق هدايت بود1⃣1⃣ 🌼و به تقوى امر مى كرد 2⃣1⃣ 🌼چه وظيفه اى را بر خود واجب مى شمرد و حالا كه تكذيب كرد و اعراض نمود آيا بغير از عذاب استحقاق دارد؟3⃣1⃣ 🌼آيا نمى دانست كه خدا او را مى بيند4⃣1⃣ 🌼نه، چنين نيست كه او خيال مى كند مى دانست و اگر دست از عمل زشتش برندارد موى پيشانيش را به شدت مى گيريم5⃣1⃣ 🌼پيشانى دروغگوى خطاكارش را6⃣1⃣ 🌼آن وقت اهل مجلس خود را صدا بزند7⃣1⃣ 🌼ما هم به زودى ماموران دوزخمان را مى خوانيم8⃣1⃣ 🌼نه، تو او را اطاعت مكن، سجده كن و نزديك شو9⃣1⃣ ___ 🌹تفسیر المیزن @al_mizan
🍁بيان آيات سوره 🍁 ✳️تفسیر المیزان 🔸در اين سوره رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را مى كند به اينكه قرآن را كه به وحى خدا نازل مى شود تلقى كند. 🔸 و اين سوره سوره اى است كه از نازل شده، و آياتش آنچنان به هم ارتباط دارد كه بتوان گفت شده، و به زودى بدان اشاره خواهيم كرد، و اين سوره به طور در نازل شده است. _________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁ادامه آیه2⃣ سوره از تفسیر المیزان🍁 ✅و در جمله (خلق الانسان من )  منظور از   جنس است، كه از راه پديد مى آيد، و كلمه    به معناى بسته شده است، يعنى اولين كه در رحم به خود مى گيرد. ✅پس شريفه، به الهى وارد بر انسان دارد، از لحظه اى كه به صورت در مى آيد، تا وقتى كه انسانى تام مى شود، و داراى و محير العقول مى گردد، پس انسان انسانى و كامل نمى شود، مگر به مستمر و پى در پى خداى تعالى كه اين تدبير پى در پى چيزى نيست مگر پى در پى، (پس ممكن نيست خلقت را از خدا و تدبير را از غير او بدانيم ) پس خداى بعين همان دليل كه انسان است او نيز هست در نتيجه انسان اى جز اين ندارد كه خداى را خود بگيرد. بنا بر اين در جمله مورد بحث احتجاجى بر در شده است. ____ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه های 3⃣، 4⃣، 5⃣ سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰اقرا و ربك الاكرم 🔰 الذى علم بالقلم 🔰 علم الانسان ما لم يعلم ✅در اين سه آيه به را نموده، تا مطلب يعنى امر را تأكيد كند، چون ظاهر اطلاق همين است، كه منظور از هم همان است، 🔸وگرنه براى دومى مى آورد. ولى بعضى اند: 🔸 مراد از امر ، اين است كه خودش بخواند، و مراد از اين است كه براى مردم و تبليغ كند. 🔸 همچنان كه بعضى ديگر اند: 🔸مراد از هر امر، اين است كه را بر مردم بخواند. ولى اين دو وجه از آيه استفاده نمى شود. 🔸و معناى (و ربك الاكرم ) اين است كه : 🔸پروردگار تو كسى است كه فوق عطاى كس ديگر است، چون هر كس ديگر كه به تو مى كند به مى كند، ولى بدون عطاء مى كند، علاوه بر اين، ديگران هم عطاى او است، و هر به منتهى مى شود. 🔸مراد از به قرائت در (اقرء و ربّك الاكرام) و مفاد خدا به (الّذى علّم بالقلم) بعد از امر به (الذى علم بالقلم ) - حرف باء در اين جمله را مى رساند، مى فرمايد: 🔸 خداى تعالى و يا و را به وسيله بياموخت، و اين هم مى تواند باشد، و هم ، و به هر حال زمينه آن زمينه تقويت روح رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از بين بردن آن است، اضطرابى كه از قبلى به آن دست داده بود، چون خواندن به كسى كه است، نه خواندن دارد و نه ، اضطراب آور است، گويا فرموده : 🔸كتاب را ، كتابى را كه او به تو مى كند، و از اين اضطراب و به خود راه مده، و چه جاى ترسيدن است؟ در حالى كه اكرم تو آن كسى است كه را به وسيله به انسان آموخت؟ ، وقتى سواد دارها هم به وسيله است كه او ، و در قرار داده، تا خود را بنويسند، چرا نتواند كتاب خود را بدون قلم به تو دهد؟ آن هم با اينكه به تو امر كرده كه: اگر تو را تواناى بر خواندن نكرده بود، امر به آن نمى كرد. 🔸بعد از جمله مورد بحث كه به شخص خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، تعليم را داده، مى فرمايد: (علم الانسان ما لم يعلم ) به انسان را كه نمى دانست داده، و اين خود تقويت است، و خدا را بيشتر و مى سازد. 🔸و مراد از به كه از ظاهر برمى آيد انسان است. 🔸ولى بعضى از گفته اند : مراد از آن خصوص است. 🔸بعضى ديگر گفته اند: است، چون او بود كه براى بار با خط نوشت. 🔸و بعضى ديگر اند: همه هستند كه مى توانستند . ليكن اين ، و از فهم بدورند. ____________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه های 6⃣، 7⃣ سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰كلا ان الانسان ليطغى 🔰 ان راه استغنى ✅اين  آيه ردع و رفتارى است كه در مقابل هاى الهى از خود نشان مى دهد، كه از خلال آيات قبل استفاده مى شود، چون از بر مى آيد كه خداى تعالى هاى نظير به و از وحى را به انسان داده، بر انسان است شكر آن را بجاى آورد، ولى او بجاى شكر، و مى كند. ✅بى نياز خود، منشاء و علّت آدمى است 🔸ان الانسان ليطغى 🔸 يعنى انسان شكر مى كند 🔸 يعنى پا از خود فراتر مى نهد. و اين است از آنچه در بشر است، آيه زير كه خبر مى دهد از اينكه طبعا و كفرانگر است:  🔸ان الانسان لظلوم كفار 🔸ان راه استغنی 🔰كلمه (راه ) از مصدر است، نه رويت، يعنى به چشم، و فاعل (راه ) و نيز همان انسان است، و جمله مورد مى خواهد علت انسان را بيان كند، مى علت اين است كه او خود را نياز از خود مى داند، كه بر او انعام كرده و سراپاى وجود او وى است، و هاى شمار او را مى كند، و علت اين آن است كه انسان به خود و نفسانى خود مى پردازد، و به اسباب كه تنها وسيله او است (و نه هدف ) مى بندد، و در از مى شود، و به هيچ وجه خود را او نمى بيند، چون اگر خود را او مى ديد همين مى كرد كه به ياد او بيفتد، و او را نعمت هاى خود بداند، و نعمت هايش را بجاى آورد، اين انحراف اين است كه در خدا را به كلى نموده، سر به بردارد. ___________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه8⃣ سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰ان الى ربك الرجعى 🔸كلمه  مانند كلمه   به معناى برگشتن است، و به طورى كه از سياق تهديد آينده بر مى آيد اين جمله تهديد به و بعث است، 🔸و خطاب در آن به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است. 🔸و بعضى گفته اند: 🔰خطاب در آن به بكار بردن به جنس انسان است، تا بيشترى كرده باشد. ولى آيه در معناى اول بيشتر است ------------------------------------------------------ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه های 9⃣ ، 🔟، 1⃣1⃣ ، 2⃣1⃣، 3⃣1⃣ ، 4⃣1⃣سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰ارايت الذى ينهى 🔰عبدا اذا صلى 🔰 ارايت ان كان على الهدى 🔰 او امر بالتقوى 🔰ارايت ان كذب و تولى 🔰الم يعلم بان اللّه يرى 🔸اين  آيه جنبه مثل دارد، و مى خواهد به عنوان نمونه چند مصداق از انسان را ذكر كند، و نيز به منزله زمينه چينى است براى تهديد صريحى كه بعدا به عقاب نموده، عقاب كسانى كه از اطاعت او نهى مى كنند، و نيز زمينه است براى امر به عبادتش. 🔸و مراد از كه نماز مى خواند به طورى كه از آخر آيات بر مى آيد خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، چون در آخر آيات آن جناب را از اطاعت آن شخص نهى نموده، امر به سجده اش و به نزديك شدنش مى فرمايد. 🔸توضيحى راجع به نماز قبل از شب معراج وقبل از نزول قرآن كه از آيه: (ارايت الذى ینهی عبدا اذا صلّى) استفاده مى شود 🔸و بنابر اين فرض كه سوره مورد بحث اولين سوره نازل شده از قرآن باشد، و نيز بنا بر اينكه از اول تا به آخر سوره يكباره نازل شده باشد، سياق اين آيات دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) قبل از قرآن نماز مى خوانده، و همين معنا دلالت دارد بر اينكه آن جناب قبل از رسيدنش به مقام رسالت با نزول قرآن، يعنى قبل از حادثه بعثت از انبيا بوده. 🔸ولى بعضى گفته اند كه : 🔸 نماز قبل از آن جناب نماز واجب نبوده، و به طورى كه از اخبار بر مى آيد نمازهاى واجب در شب معراج واجب شده، و در سوره اسراء فرموده : (اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق الليل و قرآن الفجر). 🔸اما اين سخن درست نيست، براى اينكه آنچه از داستان شب مسلم است، و روايات معراج بر آن دلالت دارد، تنها اين است كه نمازهاى يوميه در آن شب با شكل خاص خود يعنى دو ركعت دو ركعت واجب شد، و هيچ دلالتى ندارد بر اينكه قبل از آن شب به صورت ديگر نشده بود، بلكه در بسيارى از آيات سوره هاى مكى و از آن جمله سوره هايى كه قبل از سوره اسراء نازل شده، نظير سوره و و غير آن دو سخن از نماز كرده، و به تعبيرهايى مختلف از آن ياد نموده، هر چند كه كيفيت آن را ذكر نكرده، اما اينقدر هست كه نمازهاى قبل از معراج مشتمل بر مقدارى تلاوت قرآن و نيز مشتمل بر سجده بوده. 🔸و در بعضى از روايات هم آمده كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در اوايل بعثت با خديجه و على (عليهما السلم) نماز مى خواند، در اين روايات هم نيامده كه نماز آن روز به چه صورت بوده. _________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a ادامه دارد....
🍁ادامه ۶ آیه سوره از تفسیر المیزان🍁 🔸 در بعضى از روايات هم آمده كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در اوايل با خديجه و على (عليهما السلم) نماز مى خواند، در اين روايات هم نيامده كه نماز آن روز به چه بوده. 🔸و حاصل معناى آيات مورد بحث اين است كه : 🔰مرا خبر ده از كسى كه نهى مى كرد بنده اى را كه نماز مى خواند، و خدا را عبادت مى كرد و اين شخص مى داند كه خدا عمل او را مى بيند، و از حال او خبر دارد، و نيز مرا خبر ده از اين نهى كننده كه به فرضى كه بنده نمازگزار نامبرده بر طريق هدايت باشد، و به تقوى عمل كند، او چه حالى خواهد داشت، با اينكه مى داند خدا او را مى بيند، و باز مرا خبر ده از اين نهى كننده، كه اگر نهيش تكذيب حق و اعراض از ايمان به حق باشد، و با اين حال شخص را از نماز نهى مى كند، و با اينكه مى داند خدا مى بيند آيا جز عذاب استحقاق جزايى دارد؟ 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: 🔰 مفعول اول جمله (ارايت ) در هر سه جا همان موصول و يا ضميرى است كه به موصول بر مى گردد، و اين را بدان جهت گفته اند كه بين ضميرها تفكيك نينداخته باشند. 🔸و بنابر اين، بهتر آن است كه آيه  (ارايت ان كان على الهدى او امر بالتقوى) را اينطور معنا كنيم كه : 🔸 مرا خبر ده از اين نهى كننده آيا اگر بر طريق هدايت بود، و يا به تقوى امر مى كرد، و مى دانست كه خدا او را مى بيند، چه وظيفه اى مى ديد، و چه عملى را بر خود واجب مى دانست، و با اينكه از عبادت خداى سبحان نهى كرده، چه حالى خواهد داشت ؟ و با اينكه مى توان گفتار مفسر نام برده را چنين توجيه كرد، ولى معناى مستفاد از آن معناى بعيدى است، و اشكال تفكيك در ضمائر كه به خاطر آن اين طور خود را به زحمت انداخته اند همه جا اشكال موجهى نيست، در بعضى موارد كه سياق اقتضا كند و قرائن كمك نمايد تفكيك مانعى ندارد. ___________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه 4⃣1⃣ سوره #علق از تفسیر المیزان🍁 🔰الم يعلم بان اللّه يرى 🔸مراد از اين (علم )، آگهى بر طريق استلزام است، چون لازمه اعتقاد به اينكه خدا خالق هر چيزى است اين اعتقاد است كه خدا به هر چيزى عالم است، 🔸هر چند صاحب اعتقاد اولى از اين اعتقاد ديگرش غافل باشد، و آن كسى كه از نماز نهى مى كرد از وثنى مذهبان و مشرك بوده، و وثنى مذهبان اعتراف دارند به اينكه خالق هر چيزى خدا است، 🔸و همچنين خدا را از هر نقصى منزه مى دارند، پس بايد معتقد باشند كه خدا #جاهل نيست، و از هيچ عملى عاجز نيست، و همچنين هيچ صفت نقص ندارد، هر چند كه خود از اين اعتقادشان غافل باشند. ___________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) #صلوات👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه 4⃣1⃣ سوره #علق از تفسیر المیزان🍁 🔰الم يعلم بان اللّه يرى 🔸مراد از اين (علم )، آگهى بر طريق استلزام است، چون لازمه اعتقاد به اينكه خدا خالق هر چيزى است اين اعتقاد است كه خدا به هر چيزى عالم است، 🔸هر چند صاحب اعتقاد اولى از اين اعتقاد ديگرش غافل باشد، و آن كسى كه از نماز نهى مى كرد از وثنى مذهبان و مشرك بوده، و وثنى مذهبان اعتراف دارند به اينكه خالق هر چيزى خدا است، 🔸و همچنين خدا را از هر نقصى منزه مى دارند، پس بايد معتقد باشند كه خدا #جاهل نيست، و از هيچ عملى عاجز نيست، و همچنين هيچ صفت نقص ندارد، هر چند كه خود از اين اعتقادشان غافل باشند. ___________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) #صلوات👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه های 5⃣1⃣ و 6⃣1⃣ سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰كلا لئن لم ينته لنسفعا بالناصيه 🔰 ناصيه كاذبه خاطئه 🔸در مجمع البيان مى گويد: 🔰 كلمه   به معناى جذب شديد است، وقتى گفته مى شود:  (شفعت الشى ء) معنايش اين است كه : 🔸 من آن چيز را به شدت جذب كردم و گرفتم. 🔸و در اين آيه  موى جلو پيشانى را به صفت   و توصيف كرده، با اينكه اين دو صفت، صفت صاحب پيشانى است، و اين طور نسبت دادن از باب مجاز است. 🔸و در اين كلام ردعى شديد و تهديدى بالغ است، و مى فرمايد: مسأله آنطور نيست كه او پنداشته و خواسته است، و يا او نمى تواند چنين كند، سوگند مى خورم كه اگر دست از اين بازداريش از نماز بر ندارد، و منصرف نگشته همچنان بنده ما را از نماز نهى كند، به طور مسلم او را به شدت خواهيم گرفت، و به وضعى ذلت بار او را به سوى عذاب جذب مى كنيم، آرى ناصيه اى را كه صاحبش ‍ كاذب است و به خطا سخن مى گويد و عمل مى كند، به شدت جذب خواهيم كرد. ____________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه 7⃣1⃣ سوره از تفسیر امیزان🍁 🔰فليدع ناديه سندع الزبانيه كلمه (نادى ) به معناى مجلس است، و گويا مراد از مجلس، اهل مجلس باشد، مى فرمايد: وقتى او را گرفتيم اهل مجلس خود را به كمك بخواند. ولى بعضى گفته اند: اصلا كلمه نادى به معناى جليس (همنشين ) است، و كلمه زبانيه به معناى فرشتگان موكل بر آتش است. بعضى گفته اند: زبانيه در كلام عرب به معناى پليس است، و امر در آيه تعجيزى است، مى خواهد با اين امر به شدت اخذ اشاره كرده باشد، و معنايش اين است كه بايد اين كسى كه از نماز نهى مى كند جمع خود را صدا بزند، تا او را از دست ما نجات دهند، و ما به زودى پليس هاى موكل بر آتش را كه فرشتگانى خشن و پر نيرو هستند صدا مى زنيم، آن وقت است كه نصرت هيچ ناصرى سودى به حال او نخواهد داشت ________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه 7⃣1⃣ سوره از تفسیر امیزان🍁 🔰فليدع ناديه سندع الزبانيه كلمه (نادى ) به معناى مجلس است، و گويا مراد از مجلس، اهل مجلس باشد، مى فرمايد: وقتى او را گرفتيم اهل مجلس خود را به كمك بخواند. ولى بعضى گفته اند: اصلا كلمه نادى به معناى جليس (همنشين ) است، و كلمه زبانيه به معناى فرشتگان موكل بر آتش است. بعضى گفته اند: زبانيه در كلام عرب به معناى پليس است، و امر در آيه تعجيزى است، مى خواهد با اين امر به شدت اخذ اشاره كرده باشد، و معنايش اين است كه بايد اين كسى كه از نماز نهى مى كند جمع خود را صدا بزند، تا او را از دست ما نجات دهند، و ما به زودى پليس هاى موكل بر آتش را كه فرشتگانى خشن و پر نيرو هستند صدا مى زنيم، آن وقت است كه نصرت هيچ ناصرى سودى به حال او نخواهد داشت ________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁آیه 9⃣1⃣ و آیه از سوره از تفسیر المیزان🍁 🔰كلا لا تطعه و اسجد و اقترب ✅در اين آيه ردع قبلى تكرار شده، تا در آن تأكيد شده باشد، و معناى جمله (لا تطعه) اين است كه: 🔸 تو اى پيامبر او را در از نماز اطاعت مكن، و اين خود اى است بر اينكه مراد از جمله و  ، سجده كردن در نماز است، و چه بسا نمازى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در آن ايام مى خوانده از همين دو عنوان يعنى سجده و تسبيح بوده. 🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند: 🔰 منظور از اين سجده كردن، نماز خواندن نيست بلكه سجده اى است كه بعد از خواندن اين سوره و سه سوره ديگر قرآن است، و به آن چهار سوره،  مى گويند، و كلمه  امر از مصدر اقتراب است، كه به معناى تقرب به خداى تعالى است 🔸و بعضى گفته اند: نزديك شدن به ثواب خداى تعالى است. _______________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁بحث روايتى سوره از تفسیر شریف 🍁 🌙رواياتى در باره ماجراى نخستين وحى بر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم: 🔸اقرء باسم ربك... 🔰در الدر المنثور است كه عبد الرزاق، احمد، عبد ابن حميد، بخارى، مسلم، ابن جرير، ابن انبارى - در كتاب مصاحف - ابن مردويه و بيهقى، از طريق ابن شهاب از عروه بن زبير از عايشه ام المؤمنين روايت كرده اند كه گفت: 🔸اولين روزنه اى كه از وحى به روى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) باز شد، اين بود كه در عالم رويا درخواب چيزهايى مى ديد كه چون صبح روشن در خارج واقع مى شد. 🔸سپس علاقه و محبت به خلوت و تنهايى در دلش انداخته شد، و تك و تنها در غار حرا - 18 كيلومترى - بسر مى برد، و در هر سال براى اينكه مدتى در آنجا به تهجد و عبادت بپردازد، خود را آماده مى ساخت و آب و طعام تهيه مى كرد، و آن مدت را يكسره به عبادت مى پرداخت و به خانه نمى رفت، سال بعد نيز چنين مى كرد، و باز براى آن مدت توقف در حرا خود را آماده مى ساخت، تا آنكه شبى كه در غار حرا بود، فرشته خدا حق را بر او نازل كرد، و بدو گفت : 🔸  رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم پاسخ داد: من خواندن بلد نيستم. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: 🔸آن فرشته مرا گرفت و فشارى بر من وارد آورد، به طورى كه تاب و توانم از دست رفت آنگاه رهايم كرد، و دوباره گفت :   گفتم من خواندن بلد نيستم، باز مرا گرفت و فشار داد، به طورى كه طاقتم از دست رفت، اين بار هم مرا رها كرد و گفت گفتم خواندن نمى دانم، بار سوم مرا گرفت، و همان فشار را وارد آورد، به طورى كه توانم از دست رفت، اين بار نيز مرا رها كرد و گفت:  🔸اقرا باسم ربك الذى خلق خلق الانسان من علق اقرا و ربك الا كرم الذى علم بالقلم... 🔰پس رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اين سوره را گرفت، و به طرف مكه برگشت، در حالى كه قلبش به شدت مى تپيد، تا به خانه خديجه دختر خويلد رسيد، گفت : مرا بپيچيد، مرا بپچچيد، اهل خانه او را در روپوشى پيچيدند، تا آن حالت ترس و اضطرابش ‍ آرام گرفت، آنگاه به خديجه رو كرد و داستان را براى او باز گفت، و در آخر گفت بر جان خود مى ترسم. خديجه گفت: 🔸ابدا چيزى نيست، خدا هرگز تو را خوار نمى كند، براى اينكه تو شخصى نيكوكارى، و صله رحم مى كنى و زحمت ديگران را تحمل مى نمايى و برهنگان را مى پوشانى، تو ميهمان نواز و ياور مبتلايانى. 🔸آنگاه خديجه آن جناب را نزد پسر عمش ورقه بن نوفل بن اسد بن عبد العزى كه در جاهليت از بت پرستى به كيش نصرانيت در آمده بود آورد، و ابن ورقه زبان عبرانى را مى دانست و انجيل را به طور كامل به عبرانى مى نوشت، مردى سالخورده و نابينا بود خديجه گفت : اى پسر عم كمى به سخنان پسر برادرت گوش كن. 🔰ورقه گفت: 🔸 اى برادرزاده چه مى بينى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) آنچه ديده بود به او خبر داد، ورقه گفت: 🔸اين همان ناموسى است كه خدا بر موسايش نازل مى كرد، و اى كاش من در آن درخت شاخه اى بودم، واى كاش زنده مى ماندم تا آن روزى كه قوم تو از مكه بيرونت مى كنند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم پرسيد بيرون كنندگان من قوم من خواهند بود؟ گفت بله، هيچ پيامبرى نياورده مثل آنچه تو آورده اى، مگر آنكه مورد حمله و دشمنى قومش قرار گرفته، و من اگر آن روز تو را دريابم ياريت خواهم كرد، يارى صميمانه، ليكن چيزى نگذشت كه ورقه از دنيا رفت و مدتى وحى تعطيل شد. ____________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁قسمت دوم و بحث روایتی سوره از تفسیر شریف 🍁 🔸ابن شهاب مى گويد: 🔰ابو سلمه بن عبد الرحمان برايم حديث كرد كه جابر بن عبد اللّه انصارى روزى از مسأله وحى سخن مى گفت، در ضمن سخن، گفت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود در حينى كه داشتم قدم مى زدم ناگهان صوتى از طرف آسمان شنيدم، سربلند كردم ناگهان همان كسى را ديدم كه در حرا او را ديده بودم، ديدم كه بين آسمان و زمين بر كرسى نشسته من از ديدنش دچار رعب شده به خانه برگشتم، و گفتم مرا مرا بپيچيد، در همين حال اين آيه نازل شد كه: 🌿يا ايها المدثرقم فانذر و ربك فكبر و ثيابك فطهر و الرجز فاهجر 🔸از آن به بعد وحى خدا پى در پى رسيد. 🔰و نيز در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه و ابن جرير و ابو نعيم (در كتاب دلائل )، از عبد اللّه بن شداد روايت كرده اند كه گفت : جبرئيل بر محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد و گفت: اى محمد بخوان. پاسخ داد من خواندن نمى دانم، او را در آغوش خود كشيد، سپس گفت: اى محمد بخوان، پاسخ داد سواد ندارم. گفت:  🔸اقرا باسم ربك الذى خلق... ما لم يعلم 🔰پس رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نزد خديجه آمد و گفت: 🔸اى خديجه به گمانم چيزى به من شده. خديجه گفت حاشا، به شما چيزى نشده، به خدا قسم پروردگار تو به تو آسيبى نمى رساند، چون تاكنون حتى يك عمل زشت نكرده اى، خديجه اين را گفت و برخاسته نزد ورقه رفت و جريان را به او گفت. ورقه گفت اگر مطلب همينطور باشد كه او گفته (به تو مژده مى دهم كه) شوهرت پيغمبرى از پيامبران است، و به زودى از امتش صدمه هاى بسيار خواهد ديد، و اگر من نبوتش را درك كنم حتما به او ايمان مى آورم. 🔰راوى مى گويد: 🔸بعد از اين جريان مدتى جبرئيل نازل نشد خديجه گفت: 🔸به نظرم پروردگارت بر تو خشم كرده آنگاه خداى تعالى اين سوره را نازل كرد:  🔸و الضحى و الليل اذا سجى ما ودعك ربك و ما قلى 🔰و بيان اشكالى كه در اين روايت ديده مى شود  🔰مؤلف: 🔸در اين باب روايتى آمده كه سوره اى كه جبرئيل بر آن جناب نازل كرد سوره حمد بود. 🔰ولى اين داستان كه در روايات آمده خالى از اشكال و بلكه اشكالها نيست، براى اينكه اولا به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نسبت شك در نبوت خود داده و گفته كه: 🔸 آن جناب احتمال داده آن صدا و آن شخصى كه بين زمين و آسمان ديده و آن سوره اى كه به او نازل شده همه از القاآت شيطانى باشد، و ثانيا به وى نسبت داده كه اضطراب درونيش زايل نشد، تا وقتى كه يك مرد نصرانى - ورقه بن نوفل - كه خود را به رهبانيت زده بود به نبوتش شهادت داد، آن وقت اضطرابش زايل شد، با اينكه خداى تعالى درباره آن جناب فرموده:  🔸قل انى على بينه من ربى 🔸و چگونه ممكن است چنين كسى از سخنان يك نصرانى تحت تاءثير قرار گيرد، و براى آرامش خاطرش محتاج به آن باشد، مگر در آن سخنان چه حجت روشنى بوده ؟ و مگر خداى تعالى درباره آن جناب نفرموده: 🔸قل هذه سبيلى ادعوا الى اللّه على بصيره انا و من اتبعنى 🔸و آيا اعتماد كردن به قول ورقه بصيرت است، و بصيرت پيروانش هم همين است كه ايمان آورده اند به كسى كه به گفتارى بى دليل ايمان آورده و اعتماد كرده ؟ و آيا وضع ساير انبياء هم بدين منوال بوده، و آنجا كه خداى تعالى مى فرمايد:  🔸انا اوحينا اليك كما اوحينا الى نوح و النبيين من بعده 🔸امت اين انبيا هم اعتمادشان به نبوت پيغمبرشان براى اين بوده كه مثلا پير مردى همانند ورقه گفته است كه نوح پيغمبر است، و يا هود و صالح پيغمبرند؟ قطعا پايه تشخيص نبوت يك پيغمبر اينقدر سست نيست. 🔰بلكه حق اين است كه: 🔸 نبوت و رسالت ملازم با يقين و ايمان صد در صد شخص پيغمبر و رسول است، او قبل از هر كس ديگر يقين به نبوت خود از جانب خداى تعالى دارد، و بايد هم چنين باشد، روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) هم همين را مى گويد. ____________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a
🍁شأن نزول آیه و سوره از تفسیر شریف 🍁 🔰ارايت الذّى ينهى... 🔸 نزديكترين حالت عبد به ربّ، سوره عزائم و در مجمع البيان در ذيل آيه (ارايت الذى ينهى...) آمده كه گفت راستى محمد صورت خود را در حضور شما به خاك مى گذارد؟ گفتند: 🔸بله. گفت به آن كسى سوگند كه بايد به او سوگند خورد، اگر او را ببينم كه چنين مى كند گردنش را لگدمال خواهم كرد. 🔸شخصى در همان بين صدا زد اين است كه دارد نماز مى خواند، ابو جهل پيش رفت تا رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را كند، چيزى نگذشت كه عقب عقب برگشت، در حالى كه دستها را پيش رويش گرفته بود، (گويى از چيزى پرهيز مى كرد و بلايى را از خود دور مى ساخت)، مردم از او پرسيدند تو را چه مى شود اى ابا الحكم؟ 🔸گفت بين من و او خندقى از آتش است، و اينها بالدارهايند، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود به آن خدايى كه جانم به دست او است اگر به من نزديك مى شد ملائكه تكه تكه بدنش را مى قاپيدند، اينجا بود كه خداى تعالى آيه (ارايت الذى ينهى) را تا به آخر سوره نازل كرد. 🔰اين روايت را مسلم هم در صحيح خود نقل كرده. 🔰و در تفسير قمى در تفسير آيه مورد بحث گفته: 🔸وليد بن مغيره مردم را از نماز خواندن و از اطاعت خدا و رسول نهى مى كرد، خداى تعالى در باره اش فرمود:  🔸ارايت الذى ينهى عبدا اذا صلى 🔰مولف: 🔸مفاد اين روايت با سياق آيات نمى سازد، چون از سياق بر مى آيد نمازگزار رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بوده نه مردم. 🔰و در مجمع البيان آمده كه در حديثى از عبد اللّه بن مسعود آمده كه فرمود: نزديك ترين حال بنده به خدا حال است. و در كافى به سند خود از وشاء روايت كرده كه گفت: 🔸من از حضرت رضا (عليه السلام) شنيدم مى فرمود: نزديك ترين حال بنده به خدا حالت سجود او است، و به همين جهت است كه فرموده:  🔰و اسجد و اقترب 🔸و در مجمع البيان است كه عبد اللّه بن سنان از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: سوره هاى عزائم كه سجده آنها واجب است عبارتند از (الم تنزيل ) و حم سجده و (النجم اذا هوى ) و (اقرا باسم ربك )، و بقيه سجده ها كه در سراسر قرآن است ____________________________ 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 👇 http://eitaa.com/joinchat/857079819Cf49e09b57a