eitaa logo
احمدحسین شریفی
5.4هزار دنبال‌کننده
316 عکس
335 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊احمدحسین شریفی ⚫️َ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ روح بلند و مهدوی آیت‌الله ناصری دولت‌آبادی به ملکوت اعلا پیوست. ◾️رحمت و رضوان الهی بر آن مرد بزرگ و معنوی و انقلابی باد؛ او که همواره از مدافعان علمی و معنوی و عملی انقلاب و حضرت ولایت بود. ◾️آخرین ملاقاتی که با آن عالم بزرگ داشتم در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ بود. در ضمن آن ملاقات از وی خواستم دستورالعملی معنوی به منظور «حضور قلب» و «تمرکز و توجه بیشتر به حقایق عالم» و «رهایی از تشتت فکری» عنایت کند. لطف کردند و این ناچیز را قابل شمردند و فرمودند اگر کارهای زیر را در مدت مشخصی انجام دهید ان شاء الله باب‌های معنوی گشوده خواهد شد: ۱) توبه از گذشته؛ ۲) مراقبت از چشم و زبان به مدت ۴۰ روز؛ ۳) مراقبت از طعام؛ ۴) هر روز صد مرتبه استغفار؛ ۵) هر روز صد مرتبه صلوات؛ ۶) تجدید عهد دوباره با خدای متعال و اولیای دین؛ ۷) انجام نوافل (به ویژه نافله شب؛ نوافل روز را هم می‌توان بین راه و در حال انجام کار، انجام داد)؛ ۸) خواندن دعای جوشن کبیر به مدت ۱۰ شب؛ ۹) هر شب یکی از مناجات‌های خمسة عشر را بخوانید. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴دشواری مباحث فلسفی و الهیاتی از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (ره) در کتاب ارزشمند مصباح الهدایه، ضمن اشاره‌ای گذرا به سرگذشت علمی و توصیف او به «نابغه کبری» و «اعجوبه عظمی»، کسی که در «حدّت ذهن» و «جودت قریحه»، «بی‌همتا» بود. (لم یکن له کفوا احد)! می‌فرماید: همین ابن‌سینایی که اکثر مباحث طبیعیات و ریاضیات و طب را به صورت «خودخوان» و «بدون نیاز به استاد»، مطالعه کرد و در آنها نظریه‌پرداز شد، درباره دشواری فهم مسائل فلسفی و الهیاتی می‌گوید: برای فهم مسائل الهیاتی ریاضت‌های فراوان کشیدم و کراراً‌ برای پاسخ آنها به تضرع و زاری به درگاه الهی پرداختم و پاسخ آنها را از خداوند مدد جستم. حتی برخی از کتاب‌های فلسفی را چهل نوبت خواندم و باز هم حقیقت مسأله بر من منکشف نشد! این همه در حالی است که آگاهان می‌دانند اشتباهات و خطاهای فلسفی ابن‌سینا کم نیست! اینها نشان می‌دهد که هر کسی صلاحیت و شایستگی فهم این مسائل را ندارد. و نباید به آنها ورود کند. فهم مسائل فلسفی افزون بر استعداد و توانانی‌های علمی، نیازمند تهذیب نفس و ریاضت‌های معنوی هم هست. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ابن‌سینا و عیاشی! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برخی از گزارشگران زندگی سعی کرده‌اند او را فردی عیاش و خوشگذران و به ویژه شراب‌خوار و در نتیجه بی‌اعتنای به احکام شرعی و حتی نامتشرع معرفی کنند. شهید مطهری نیز درباره ابن‌سینا می‌گوید: افزون بر مشغله‌های سیاسی، اهل عیش و بزم هم بود! «و مقدارى از وقتش صرف اين كارها شده است و بالاخره جانش را روى اين دو كار- عياشى و وزارت- گذاشت.» بنده نمی‌دانم منبع برای چنین انتسابی به ابن‌سینا چه بوده است؛ گویا منبع اصلی چنین انتساباتی به ابن‌سینا، دو بخش از زندگی‌نامه کوتاه‌نوشت اوست که بخش اول آن را خودش و مابقی آن را شاگرد همراه و وفادارش ابوعبید جوزجانی نوشته‌اند: خود ابن‌سینا می‌گوید: «شبها به خانه می‌آمدم و چراغ را روشن می‌کردم و مشغول خواندن و نوشتن می‌شدم و هرگاه خواب به سراغم می‌آمد یا احساس ضعف می‌کردم، ظرفی «شراب» می‌نوشیدم و قوت خود را باز می‌یافتم و دوباره مشغول خواندن و هرگاه دیگر توان مقاومت در برابر خواب را نداشتم و اندکی خواب می‌رفتم، خواب آن مسائل را می‌دیدم تا جایی که پاسخ بسیاری از آنها را عیناً‌ در عالم رؤیا می‌یافتم» به نظر می‌رسد چنین عباراتی هرگز دال بر عیاشی و شراب‌خواری ابن‌سینا نیست؛ «شراب» در عربی یعنی «نوشیدنی» و ابن‌سینا در این عبارات می‌گویید یک «نوشیدنی خواب‌زدا» و «نیروزا» می‌نوشیدم تا بتوانم با قوت بیشتر به فعالیت‌های علمی‌ و فلسفی‌ام ادامه دهم و این غیر از می‌‌خواری و می‌گساری است! افزون بر این، خود ابن‌سینا در جملاتی قبل از آن جملات پیش‌گفته، چنین می‌نویسد: «هرگاه در پاسخ مسأله‌ای می‌ماندم و نمی‌توانستم حد وسط قیاس آن را بیابم، به مسجد می‌رفتم و نماز می‌گذاردم و به درگاه خالق هستی تضرع و زاری می‌کردم تا آنکه گره آن گشوده می‌شد و مشکل بر من آسان می‌گشت» و چنین باوری و رفتاری با عیاشی و شراب‌خواری و مستی و می‌گساری نمی‌تواند سازگار باشد. بخش دیگری از زندگی‌نامه ابن‌سینا که مستند ادعای شهید مطهری و دیگران بوده است گزارشی است که ابوعبید از ملاقات شیخ‌ ابوالقاسم کرمانی با ابن‌سینا نقل کرده است. وقتی کرمانی در یک روز تابستانی و خیلی گرم، مجموعه نقدهای اهل علم شیراز درباره کتاب الاصغر فی المنطق ابن‌سینا را در کتابچه‌ای به ابن‌سینا تقدیم کرد، «شیخ از من خواست تا برای او کاغذ سفید حاضر کنم» پنجاه ورق را در پنج دسته ده‌تایی برای او آماده کردم «سپس نماز عشاء را خواندیم و شمعی را جلوی خود گذاشت و دستور داد «شراب» را آماده کنند. من و برادرش نشستیم و از ما خواست تا شراب بنوشیم و خودش مشغول نوشتن پاسخ آن مسائل شد. پیوسته می‌نوشت و می‌نوشید تا نیمه‌های شب. تا آنکه خواب بر من و برادرش چیره شد. شیخ از ما خواست که به خانه برویم و استراحت کنیم. صبح‌هنگام، فرستاده شیخ آمد و گفت شیخ با تو کار دارد. من خدمتش رسیدم دیدم که در «نمازخانه» و مصلای خود نشسته» و پاسخ‌ نقدهای منطق‌دانان شیرازی را در پنجاه صفحه آماده کرده بود و «به من گفت اینها را بگیر و به شیخ ابوالقاسم کرمانی بده!» دقت در این داستان و توجه به صدر و ذیل آن نیز نشان می‌دهد که منظور از «شراب» در اینجا نیز نوعی نوشیدنی خواب‌زدا و نیروافزا بوده است و نه خمر و می مست‌کننده! وصیت‌نامه مشهور او که خطاب به عده‌ای از دوستانش و طبق برخی از گزارش‌ها خطاب به ابوسعید ابوالخیر نوشته است گویای شدت التزام او به احکام شرعی است: «بدان که برترین حرکات، نماز است؛ و عالی‌ترین سکنات روزه است و نافع‌ترین خیرات، صدقه داده و کمک به مستمدان است و ... برترین کارها کاری است که با خلوص نیت انجام گرفته باشد و ام الفضائل، حکمت است ...» حالات شیخ‌ در واپسین روزهای عمر پر برکتش نیز از شدت التزام عملی او به شریعت تا واپسین نفس‌های زندگی‌اش حکایت می‌دهد: «هنگامی که ضعف و ناتوانی او شدید شد، غسل کرد و به درگاه الهی از ناکرده‌ها یا بدکرده‌های خود طلب مغفرت کرد و همه اموالش را به مستمندان و نیازمندان بخشید و خدمتکاران خودش را آزاد کرد و رد مظالم کرد و پیوسته مشغول تلاوت قرآن شد تا اینکه جان به جان آفرین تسلیم کرد.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
⚫️ إنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون‏ آیت‌الله سیدحسن سعادت مصطفوی، از اساتید بزرگ و نام‌آشنای حکمت و فلسفه مشاء دار فانی را وداع گفتند. او که سالیان متمادی فقه و فلسفه را از محضر عالمان وارسته‌ای چون آیت‌الله حاج شیخ محمدتقی آملی، و آیت‌الله حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی فراگرفته بود، خود الگویی عینی از زهد و تواضع و علم و حکمت بود. بنده چندان توفیق مصاحبت و بهره‌گیری حضوری از ایشان را نداشته‌ام اما در چند نوبتی که به صورت اتفاقی همسفر او بوده‌ام، از تواضع و فروتنی و عزت‌نفس او بیش از فلسفه و فقه او آموختم. خدایش بیامرزد و با اولیاء الله محشورش گرداند. ✍️احمدحسین شریفی 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻سیل جمعیت اصفهان در تشییع جنازه یک «عالم وارسته»، «مهدوی» و «مدافع سرسخت ولایت». 🔻مطمئن باشید هیچکدام از عالمان سکولار و «مدعیان زبان‌دراز مردم‌شناسی» هیچ تحلیلی در این باره نخواهند نوشت و هیچ میزگرد و نشستی هم درباره آن برگزار نخواهند کرد. اما کافی است کوچکترین اجتماعی در تقابل با ارزش‌های اسلامی و انقلابی صورت گیرد آنگاه است که کفتارصفت مشغول لاشخوری می‌شوند. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴بیانه‌ای بی‌سابقه، کم‌نظیر و افتخارآمیز از آیت‌الله سیدکاظم حائری بسم الله الرحیم الرّحیم با حمد بیکران خداوند متعال و با سلام و صلوات بر محمد مصطفی پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله و اهل بیت پاک آن حضرت: لَا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَها. بدون شک یکی از مسئولیت‌ها و امانت‌های مهم در زمان غیبت امام عصر علیه‌السلام این است که فقهای جامع الشرایط امور امت مسلمان را بر عهده گیرند. پس از آنکه خداوند توفیق داد در خدمت آیت‌الله العظمی سیّد شهید محمّدباقر صدر (رض) شاگردی کنم، این مسئولیت را برعهده گرفتم تا در حد توان، اهداف آن شهید بزرگوار را در عراق حسینی علیه السلام محقق سازم و اسلام را یاری دهم و از مومنان و به ویژه از جامعه عراق در برابر مکر استعمارگران بیگانه حمایت کنم. واضح است که از لوازم عمل به این مسئولیت بزرگ، سلامت جسمی و توان پیگیری مسائل مربوط به امت مسلمان است اما امروزه وضع سلامت من به سبب بیماری و سن بالا مناسب نیست و احساس می‌کنم که مانع انجام وظایفی شده که بر عهده من است. به همین علت اعلام می‌کنم از این به بعد، این مسئولیت را ادامه نمی‌دهم و همه وکالت‌ها و اجازه‌ها از طرف من یا از طرف دفاتر من و نیز حق دریافت هر گونه حقوق شرعی از طرف وکلا و نمایندگان به نیابت از من ساقط است. باید چند کلمه آخر را به فرزندان مؤمن خود توصیه کنم: اولاً: بر همه مومنان لازم است از ولی فقیه، رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای (سایه‌اش مستدام) اطاعت کنند. حضرت ایشان برای رهبری امت و اداره مبارزه با نیروهای ستمگر و مستکبر در این شرایط، شایسته‌تر و بایسته‌ترند، شرایطی که نیروهای کفر و شر ضد اسلام محمدی اصیل هم قسم شده‌اند. ثانیاً: به فرزندانم در عراق عزیزمان توصیه می‌کنم موارد زیر را انجام دهند: الف- حفظ وحدت و وفاق بین خود و اینکه با برافروختن آتش فتنه و نزاع در بین مؤمنان مجال سلطه استعمار و صهیونیسم و عوامل آنها را فراهم نکنند و بدانند که دشمن مشترک آنان آمریکا و صهیونیسم و عوامل آنهایند؛ پس (أشدّاء على الکفّار؛ رحماء بینهم) باشند. ب- آزادسازی عراق از هرگونه اشغال خارجی و حضور هرگونه نیروی امنیتی و نظامی به‌ویژه نیروهای آمریکایی که به بهانه‌های مختلف بر سینه عراق مجروح ما نشسته‌اند و اینکه اجازه ندهند تا آن‌ها در عراق، کشور مقدسات، باقی بمانند. اجازه دادن به ماندن آن‌ها در عراق از بزرگ‌ترین حرام‌ها نزد خداوند متعال است، همان‌گونه که پیشتر گفته‌ایم. ج- از کسانی که متصدی مناصب و مسئولیت‌ها شده‌اند، می‌خواهم که وظایف مشروع خود را که برای مردم تعهد کرده‌اند، انجام دهند و از منافع شخصی و جناحی محدودی که مصیبت‌ها را بر مردم مظلوم عراق وارد آورده است، دوری کنند. در سایه چنین اقدامی آرامش برای آن‌ها، عزت برای مردم و ثبات برای کشور به ارمغان می‌آید. د- علما و طلاب حوزه‌های علمیه و نخبگان فرهنگی و نویسندگان آگاه و مخلص در آگاه‌سازی مردم تلاش کنند تا دشمن و دوست را تشخیص دهند و به واقعیت منافع خود پی ببرند و مورد غفلت و تحقیر قرار نگیرند. ه- فرزندان دو شهید صدر (قدّس الله سرّهما) باید بدانند که محبت آن دو شهید کافی نیست مگر اینکه به سلوک آنان ایمان داشته باشند و نسبت به اهدافی که در راه آن خود را فدا کرده‌اند، پایبندی واقعی داشته باشند. صرف ادعا یا وابستگی کافی نیست و هرکس به نام دو شهید صدر به دنبال جدایی بین مردم عراق و شیعه باشد یا رهبری امت را به نام آن‌ها برعهده گرفته باشد در حالی که فاقد قوه اجتهاد یا بقیه شرایط لازم برای رهبری مشروع است، صرف نظر از اینکه چه ادعا یا انتسابی دارد، در واقع صدری نیست. و- به همه مؤمنان نسبت به حشد شعبی مقدسمان توصیه می‌کنم که باید به‌عنوان یک نیروی مستقل و غیرقابل ادغام با سایر نیروها مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند، زیرا همان‌گونه که بارها اعلام کرده‌ایم، حشد شعبی در کنار سایر نیروهای مسلح عراق، دژ مستحکم، دست ضربه‌زننده و قوه قاهره علیه کسانی است که در کمین امنیت کشور و منافع مردم نشسته‌اند. ز- بعثی‌های جنایتکار و مفسد و کارگزاران آن‌ها را باید از پست‌ها و مسئولیت‌ها در کشور دورنگه داشت و به‌هیچ‌وجه نباید امکانات را در اختیار آن‌ها گذاشت، چراکه آن‌ها خیر را برای شما نمی‌خواهند و جز منافع حزبی خود و خدمت به اربابان استعمارگر، صهیونیست‌ها و عوامل آن‌ها، اهتمام دیگری ندارند. رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرين‏ و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین/ اول صفر المظفر/ ۱۴۴۴ق/ کاظم الحسینی الحائری 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷از همه مخاطبان فرهیخته تقاضا می‌کنم این بیانیه را با دقت مطالعه کنند و عظمت مرجعیت شیعی و دنیاگریزی و بصیرت و خیرخواهی بی‌نظیر آن را مطالعه کنند ✍️احمدحسین شریفی 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ابن‌سینا و تأسیس رصدخانه اصفهان 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از معتبرترین منابع برای شرح زندگی ابن‌سینا کتاب «سرگذشت ابن‌سینا» است که شاگردش ابوعبید جوزجانی نوشته است. بخش اول کتاب که مربوط به سی سال نخست حیات ابن سیناست (۳۷۰ تا ۴۰۰) بیان خود ابن‌سینا است و بخش دوم آن یعنی از ۴۰۰ به بعد نیز (که جوزجانی، مصاحب و ملازم ابن‌سینا می‌شود) تقریر جوزجانی است. این کتاب در سال ۱۳۳۱ توسط سعید نفیسی ترجمه و چاپ شد. جوزجانی می‌گوید وقتی ابن‌سینا وارد اصفهان شد، علاء‌الدوله، حاکم اصفهان، از او خواست تا رصدخانه‌ای در اصفهان دایر کند. و ابن‌سینا هم به این کار اقدام کرد: «یک شب در پیش علاءالدوله سخن از خللی رفت که در تقویم‌های معمول به واسطة رصدهای کلی قدیم فراهم شده است و امیر به شیخ فرمان داد که به رصد این ستاره‌ها بپردازد. و از مال ‌آنچه دربایست بود به او داد. و شیخ به این کار آغاز کرد و مرا به تدارک افزارها و به کار گماشتن سازندگان واداشت تا آنکه بسیاری از وسایل آشکار شد و به واسطه زیادی سفرها در کار رصد خلل افتاد.» (سرگذشت ابن‌سینا، ترجمه سعید نفیسی، ص۱۲-۱۳) شاید در همین رصدخانه بود که چند سال بعد خیام نیشابوری در ۳۲سالگی دقیق‌ترین تقویم جهان را که به سبب حمایت‌های جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی «تقویم جلالی» نامیده می‌شود، تنظیم کرد. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸منشور اخلاقی کارکنان و استادان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 🔻تدوین منشورها و کدهای اخلاقی سازمان‌ها، متناسب با مأموریت‌ها و آرمان‌ها، کاری بسیار شایسته و بایسته است. البته مهم‌تر از تدوین، «فرهنگ‌سازی» در جهت تحقق و «نهادینه شدن» آن است. یعنی مسؤولان سازمان، موظفند زمینه‌های تبدیل این «ارزش‌ها» به «ملکات» را فراهم کنند. و این البته کاری دشوار و «جهادی اخلاقی» است. 🔻ابتکار موسسه امام خمینی(ره) می‌تواند الگوی خوبی برای سایر مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهی و حوزوی باشد. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴شرایط مدرسان مدرسه سپهسالار در وقف‌نامه مدرسه 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مدرسه سپهسالار از سوی میرزا محمدخان سپه‌سالار قاجار دولو (متوفای ۱۲۸۴ق) فرزند امیرخان سالار و پسردایی عباس‌ میرزا، نائب السلطنه، که مدتی وزیر جنگ و مدتها نایب‌التولیه آستان قدس رضوی بود، وقف شده است. وقف‌نامه این مدرسه و مسجد حاوی مطالب بسیار ارزشمندی است. در بخشی از وقف‌نامه مدرسه سپهسالار قدیم (مدرسه شهید بهشتی) با عنوان «در تعيين مدرس و شرايط آن و وظايف او در امور متعلقه به تدريس» چنین آمده است: «جناب جلالت‌مآب فخامت‌نصاب واقف -زيد اجلاله حسب‌الشرط، تدريس مدرسه‏ي مذکوره را نوعاً به عالمي مفوض فرموده‏اند که: 1.در علوم عقليه‏ي الهيه و طبيعيه ماهر 2.و در علوم نقليه، از فقه و تفسير و حديث ناظر باشد 3.و مدرسي است که طلاب را به تحصيل ترغيب نمايد 4.و هر يک از طلاب که واجد شرايط مقرره در حق ايشان نباشد اخراج نمايد. 5.و با امکان متعارف و عادي و عدم موانع عرفي در ايام تحصيل در صورت وجود متعلم از طلاب، مدرس شرعي سه درس از هر علم که باشد تدريس نمايد 6.و در حال طالبين حجرات اولاد تفتيش نمايد 7.و قبل از تفتيش به توقف و سکون در حجرات، ايشان را اذن ندهد و معتبر استمرار اذن و استدامت رضاي است. ... 8.و وظيفه‏ي مدرس آن است که به قدر امکان و عادت مدرسين اشتغال به تدريس نمايد 9.و زايد از قدر متعارف و عادت مدرسين که ايشان را به حسب اوقات و سنوح حالات حاصل است تعطيل ننمايند. 10.و چنانچه سفري طولاني خواهد کند که موجب تعطيل زايد از عادت مدرسين شود، نايبي معين نمايد که تا وقت مراجعت او به تدريس اشتغال داشته باشد. 11.و در اذن حجرات و امور متعلقه‏ي به کتب و کتابخانه که عبارت از توليت کتب موقوفه‏ي مخصوصه به طلاب مدرسه‏ي غير مخصوصه به ايشان و استکتاب کتب و خريدن و مرمت نمودن از حق الکتابة که مرقوم خواهد شد و حفظ و حق الکتابة و عزل و نصب کتابدار و ساير امور متعلقه‏ي به توليت کتب و کتابخانه است، با مدرس است و مخصوص به اوست و مختار است که در امور متعلقه‏ي به توليت کتب و کتابخانه که مذکور خواهد شد، خود مباشر شود يا آنکه به اميني واگذارد. مشروط به آنکه به قدر امکان عادي از اعمال آن امين مطلع باشد. 12.و ان‏شاءالله مدرس مذکور به ميل خواطر خود سالي يک کلام الله مجيد تلاوت نموده، ثواب آن را تفويض جناب واقف نمايد.» 🔻امیدوار که هنوز هم به شرایط مندرج در این وقف‌نامه درباره استادان و مدرسان این مدرسه اهتمام ورزیده شود. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴زندگی‌آموزی زندان و قبرستان و بیمارستان 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با حضور در «بیمارستان» و «زندان»، متوجه می‌شویم «صحت» و «امنیت‌» ارزشمندترین امور زندگی‌اند. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَةُ. و با حضور در «قبرستان» به این حقیقت می‌رسیم که تنها «توشه» و یگانه «همراه»مان، رفتارها و خلقیات‌مان است. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. یا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» و «جامعه‌شناسی اسلامی» و به طور کلی نداریم! آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «اقتصاد» و «جامعه‌شناسی» و امثال آن معنایی ندارد. نهایتاً با تکیه بر روش‌شناسی متعارف‌شان، احکامی درباره حلیت یا حرمت برخی از رفتارها را می‌توانند استنباط کنند. 🔻به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که (ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در روش اجتهادي را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.» 🔻در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به حوزه‌هاي علميه نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.» 🔻در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.» 🔻در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷قدرت‌آفرینی تهدیدها و تحریم‌ها را می‌توان در این کلیپ یک دقیقه‌ای مشاهده کرد 🔻اینان همان محرومان و پابرهنگان یمنی‌اند، که بعد از هشت سال «مقاومت» در برابر یک «تهاجم جهانی» توسط قدرتمندترین و مجهزترین کشورهای جهان به این سطح از پیشرفت و قدرت رسیده‌اند. 🔻رونمایی «نوادگان ولایتمدار اویس قرنی»، از موشک زمین به دریای «فالق۱»، چند نوع مین دریایی، پهباد شناسایی و تهاجمی و انواعی از موشک‌های زمین به زمین! 🔻خدا رحمت کند سردار بزرگ ما، را که می‌فرمود: «من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ابن‌سینا و ابتکاری در دسته‌بندی علوم فلسفی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در چند جا از آثارش به مسأله دسته‌بندی علوم اشاره کرده است. از جمله می‌توان به کتاب‌های عیون الحکمه، الالهیات من الشفاء، رسالة فی اقسام العلوم العقلیه و منطق المشرقیین اشاره کرد. در سه کتاب اول، تقریباً همان دسته‌بندی ارسطوییان را ذکر کرده است. اما در کتاب منطق المشرقیین دسته‌بندی ابتکاری و متفاوتی از علوم عرضه می‌کند. شیخ‌الرئيس ابتدا شاخه‌های مختلف دانش را در نگاه نخست، به دو نوع تقسیم می‌کند: یک. دانش‌های زمان‌مند؛ که احکام آنها «همه‌جایی» و «همه‌گانی» و «همه‌زمانی» نیست. دو. دانش‌هایی غیرزمان‌مند؛ که احکام آنها همه‌جایی، همه‌گانی و همه‌زمانی است. دسته دوم را شایسته نام «حکمت» می‌داند و می‌گوید: «علوم حِکمی» نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: «اصول» و «فروع». «حکمت‌های فرعی» یا تبعی مثل پزشکی، تنجیم، کشاورزی، نجاری، خیاطی و امثال آن. و «حکمت‌های اصلی» که خود بر دو قسم‌اند: «حکمت‌های‌ آلی» و «غیرآلی». «حکمت آلی» یا ابزاری، که در تراث اسلامی به آن «منطق» گفته می‌شود دانشی است که هدف از آن شناخت واقعیت‌های طبیعی و مابعدالطبیعی نیست؛ بلکه صرفاً ابزار و وسیله‌ای است برای شناخت واقعیت‌ها و به تعبیری که در اشارات آورده است ابزاری است برای محفوظ ماندن از کژاندیشی یا به تعبیری که در دانش‌نامه علائی آورده است «ترازویی» است برای «سنجش اندیشه‌های درست و نادرست». «حکمت غیرآلی» را که هدف از آن شناخت واقعیت‌های طبیعی یا مابعدالطبیعی است، به دو دسته کلیِ «حکمت نظری» و «حکمت عملی» تقسیم می‌کند: منظور از حکمت نظری که حکمتی است که غایت القصوی آن «نظر» است. حکمت نظری به دنبال حصول اعتقاد یقینی به احوال و احکام موجوداتی است که وجود آنها وابسته به فعل انسان نیست؛ مثل علم توحید یا علم هیئت. به تعبیر دیگر، غایت حکمت نظری عبارت است از «تزکیه نفس از راه حصول صور ادراکی برای نفس». اما حکمت عملی که غایت القصوی آن «عمل» است، دانشی است که به مطالعه موجوداتی می‌پردازد که وابسته به فعل انسان‌اند. به تعبیر دیگر غایت حکمت عملی عبارت است از «تزکیه نفس از راه حصول صور ادراکی برای نفس و عمل کردن به آن ادراکات». متعلق بحث در حکمت نظری، موجودات است که به چهار دسته تقسیم می‌شوند و بر همین اساس «چهار نوع حکمت نظری» هم داریم: 1.موجوداتی که در «حد» و «قوام» (یعنی در تعریف و وجود) وابسته به ماده‌ای معین‌ و مخلوط با آن هستند؛ مثل انسان و خاک و آب؛ علم متکفل این قسم از موجودات را «علم طبیعی» می‌گویند. 2.موجوداتی که هر چند در حد و قوام وابسته به ماده‌ای معین‌اند اما ذهن می‌تواند در «تعریف» یا در «وجود خارجی»، ماده معینی را برای آنها اعتبار نکند مثل دو بودن (الثنائیه) یا سه بودن (الثلاثیه). علم متکفل این بخش از موجودات را «علم ریاضی» می‌گویند. 3.موجوداتی که کاملاً جدای از ماده و حرکت‌اند و هرگز نمی‌توانند با ماده مخلوط شوند؛ مثل خالق متعال یا برخی از فرشتگان. علم متکفل این بخش را «علم الهی» می‌گویند. 4.اموری که گاهی در ماده و مخلوط با ماده‌اند و گاهی هم مجرد از ماده و مجزای از آن؛ مثل «وحدت و کثرت»، «کلی و جزئی» و «علت و معلول». علم متکفل این بخش را «علم کلی» می‌گویند. البته ابن‌سینا در کتاب‌های دیگرش، مثل سایر فیلسوفان، قسم سوم و چهارم را با همدیگر «حکمت الهی یا فلسفه اولی» نامیده است و فقط در منطق المشرقیین آنها را از هم جدا کرده است. متعلق بحث در حکمت عملی نیز افعال و احوال انسان است که این را نیز به چهار قسم تقسیم می‌کند: 1.افعال و احوال ناظر به سعادت شخصی در دنیا و آخرت؛ دانش متکفل بحث از این مسأله را «اخلاق» می‌گویند. 2.افعال و احوال ناظر به چگونگی تدبیر منزل مشترک میان همسران و فرزندان و غلامان و روابط میان آنها. دانش متکفل بحث از این دسته افعال و احوال را «تدبیر منزل» می‌گویند. 3.افعال ناظر به چگونگی تدبیر و اداره شهر. دانش مربوط به این بخش را «تدبیر مدینه» می‌گویند. 4.و بالاخره «صناعت شارعه» یا «قوانین حاکم بر فرد، منزل و مدینه» که درباره مقررات مورد نیاز و قوانین حاکم بر هر یک از سه دانش پیشین یعنی اخلاق، تدبیر منزل و تدبیر مدینه بحث می‌کند. زیرا هر نوع تدبیری نیازمند قانون و قاعده و متولی است. ابن‌سینا معتقد است هر چند اخلاق و تدبیر منزل و تدبیر مدینه هر کدام باید متولی مستقل خود را داشته باشند؛ اما متخصص صناعت شارعه باید کسی باشد که بر همه این سه اشراف داشته باشد و به گونه‌ای نباشد که قوانینی را که برای اخلاق وضع می‌کند در تضاد و تعارض با قوانین حاکم بر تدبیر منزل و سیاست مدینه باشد. و به همین دلیل بهتر آن است که قوانین حاکم بر این سه بخش را از «پیامبر» و «نبی» گرفت. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴مثبت‌اندیشی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از قواعد زندگی انسان‌های بزرگ، مثبت‌اندیشی است. آنها حتی در سخت‌ترین شرایط و تاریک‌ترین فضاها، امیدها و نورها را می‌بینند و خوبی‌ها را بزرگ‌نمایی می‌کنند و اصالت می‌دهند. نلسون ماندلا که مدت ۲۷ سال از زندگی خود را در زندان، و بیشتر اوقات در زندان انفرادی، گذراند، با همین نوع نگرش بود که توانست دوام بیاورد و بالاخره از زندان آزاد شود و رهبری جریان ضد آپارتاید را بر عهده بگیرد و رژیم نژادپرست حاکم بر آفریقای جنوبی را سرنگون کند. از نقل می‌کنند که می‌گفت: «تفاوت من با زندانبانم در این است که زمانی‌که پنجره‌ی کوچک سلولم را باز می‌کند، او تاریکی و غم را می‌بیند و من روشنایی و امید را.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«قدم»و «اقدام» اول ✍️احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هیچ کسی یکباره قسی القلب نمی‌شود؛ هیچ کسی یکباره معتاد نمی‌شود؛ هیچ انسانی یکباره جنایتکار نمی‌شود؛ هیچ کسی یکباره در ته صف جای نمی‌گیرد. «قدم» و «اقدام» اول است که سرنوشت‌ها را رقم می‌زند، مواظب نخستین قدم‌ها و اقدام‌های خود باشیم. 🔻قرآن کریم چهار نوبت به همگان هشدار داده است که: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ... لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(بقره، ۱۶۸) اى مردم ... از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه او دشمن آشكار شماست» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«مراقبه توحیدمحورانه» و «سبک زندگی حسینی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مراقبه يکي از مهم‌ترين کارهايي است که يک عارف براي رسيدن به هدف، بايد انجام دهد؛ حتي در عرفان‌هاي کاذب و دروغيني مثل عرفان اشو و پائولو کوئليو که پر از انحراف و رفتارهاي غيرانساني‌‌اند، مراقبه‌هاي فراواني که بعضاً روزانه بيش از 5 ساعت وقت را به خود اختصاص مي‌دهند، ذکر شده است. در عرفان اصيل اسلامي نيز شرط تکامل و سلامت و رشد معنوي، داشتن مراقبه‌هاي منظم دروني و بيروني است. تمرين‌هاي معنوي فراواني در روايات و همچنين تراث معنوي اسلامي ذکر شده است که بايد در جاي خود مطالعه شود. روايتي از امام حسين نقل شده است که مي‌توان آن را يکي از بهترين مراقبه‌هاي معنوي دانست؛ مراقبه‌اي که توجه به آن مي‌تواند سلامت معنوی فرد را به بهترین شکل ممکن تأمین کند: فردي از امام حسين سؤال کرد: «اي فرزند رسول‌الله، برنامة روزانة شما چيست؟ چگونه صبح خود را آغاز کرده‌اي؟» امام در پاسخ فرمود: صبح خود را با اين باورها آغاز مي‌کنم: پروردگاري بالاي سرم است؛ آتشي در پيش رويم؛ مرگ منتظر من است؛ به تک‌تک اعمال من حسابرسي خواهد شد؛ مي‌دانم که در گرو اعمال خود هستم؛ مي‌دانم که به همة خواسته‌هايم نمي‌رسم؛ مي‌دانم که همة‌ ناخوشي‌ها را نمي‌توانم از خود دفع کنم؛ مي‌دانم که امور عالم به دست خداوند است؛ «فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِي وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّي فَأَيُّ فَقِيرٍ أَفْقَرُ مِنِّي.» همانطور که ملاحظه می‌کنید مهم‌ترین شاخصه سبک زندگی حسین‌پسند، توحیدمحوری و معادباوری و واقع‌بینی در زندگی است. خداشناسي عيني و کاربردي و تحقق‌يافته را مي‌توان در سبک زندگي امام حسين عليه السلام به وضوح مشاهده کرد: دو منبع مهم براي فهم سبک زيست حسيني يکي دعاي عرفه است که سراسر آن توحيد و خداباوري است؛ و ديگري سخنان و حالات امام در مسير قيام و ايام منتتهي به شب و روز عاشورا است. از نگاه ، راه رهايي از همة گناهان فردي و اجتماعي، باور راستين به توحيد و معاد است. فردي به محضر امام حسين(ع) آمد و راهي براي رهايي از زندگي گناه‌آلود خود طلب کرد. امام، در پاسخ، نسخه‌اي شامل پنج دستور که سه‌تا مربوط به توحيد و دو تا مربوط به معاد بود، ارائه دادند: پنج کار را انجام بده و هر گناهي که مي‌خواهي نيز انجام بده: 1.رزق خدا را نخور؛ و هر گناهي که دوست داري انجام بده؛ 2.از تحت سلطة خدا خارج شو؛ و هر گناهي که دوست داري انجام بده؛ 3.جايي برو که خدا ترا نبيند؛ و هر گناهي که دوست داري انجام بده؛ 4.زماني که ملک الموت براي قبض روحت آمد، جان به او نده؛ و هر گناهي که دوست داري انجام بده؛ 5.زماني که مالک جهنم مي‌خواهد ترا روانة دوزخ کند، نرو؛ و هر گناهي که دوست داري انجام بده. محصول و ثمره عینی توحیدمحوری و معادباوری در زندگی متوکلانه، رضایت‌مندی متعالیه و امید پیشبرنده به زندگی نمایان می‌شود. به همین دلیل امام حسین می‌فرماید: [مي‌دانم که امور عالم به دست خداوند است؛ «فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِي وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّي فَأَيُّ فَقِيرٍ أَفْقَرُ مِنِّي.»] گفتار و کردار و رفتار آدميان ممکن است در شرايط عادي تحت تأثير عوامل بيروني قرار گيرد و نتوانند به طور شايسته‌اي آيينة تمام‌نماي وجودي آنان به شمار آيند. همواره ممکن است غباري از موقعيت‌هاي اجتماعي و خانوادگي و هوا و هوس‌هاي دورانديشانه يا مصلحت‌سنجي‌ها و امثال آن بر چهرة سخن و سيره آدمي بنشيند و خود واقعي او را از ديد ديگران پنهان کند. اما وقتي به تعبير پاره‌اي از فيلسوفان اگزيستانس در موقعيت‌هاي مرزي (boundary situations) قرار مي‌گيريم، خود واقعي و اصيل ما نمايان مي‌شود. يکي از بزرگترين موقعيت‌هاي مرزي که بيانگر خود واقعي آدمي است؛ واپسين ساعات زندگي اوست. در چنان حالتي هويت واقعي فرد، باورها و ارزش‌هاي واقعي و زيستة او در چهره و سخنانش آشکار مي‌شود؛ حال بشنوید واپسين سخنان سيدالشهداء در گودال قتلگاه را: إلَهِى رِضًى بقَضَاكَ تَسلِيمًا لِأَمرِكَ‏ لا مَعبُودَ سِوَاكَ يَا غِياثَ المُستَغِيثِين‏ اين سخنان، چکيدة گويايي از سبک زندگي حسيني است: «معرفت، محبت و عبوديت» يا «توحيد، تسليم، رضا و بندگي». 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴مرگ ملکه و چالش بزرگ روشنفکران وطنی! ✍️ احمدحسین شریفی 🔹با مرگ ملکه الیزابت دوم، پسرش جناب چارلز و همسر وی، به صورتی اتوماتیک و بدون آنکه هیچ برتری علمی یا شخصیتی ویژه‌ای داشته باشند، وارث تاج و تخت انگلستان می‌شوند! 🔻توقع زیادی نیست که از عالیجنابان دموکراسی‌ خواه و روشنفکران وطنی و غیروطنی انتظار داشته باشیم در این زمینه اظهار نظری کنند! دست‌کم قدری در اطراف فضایل جناب چارلز و همسرشان کامیلا، بگویند و بنویسند! و یا نسبت این «حکومت وراثتی» را با «دموکراسی» و «حقوق بشر» و حقوق ملت‌ها و «آزادی‌خواهی» و «عدالت» و «شایسته‌سالاری» و سایر کلمات قشنگی که از فیلسوفان انگلیسی! به ارث برده‌اند، تشریح کنند! 🔻اما مطمئن باشید هیچکدام از آنها هیچ سخنی در این موضوع نخواهد گفت! آنها اساساً، توسط ایادی همان ملکه و همان حکومت موروثی برای کار و کارکرد دیگری، در ایران، ساخته و پرداخته شده‌اند! 🆔 eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷امواج و اعماق ✍️ احمدحسین شریفی 🔻همه ما در طول زندگی خود در معرض امواج «پیش‌بینی پذیر» و «غیر پیش‌بینی پذیر» هستیم. 🔻انسان‌های موفق کسانی‌اند که به جای «موج‌سواری» به اعماق «اقیانوس‌های وجودی» می‌روند، و به تفکر و تعمق در پدیده‌های آفاقی و انفسی می‌پردازند. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴علاقه «ملکه» به «لیبرال دموکراسی»! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از بزرگ‌ترین طنزهای تاریخ معاصر ما این است که کارل ریمود پوپر (۱۹۰۲-۱۹۹۴) از مشهورترین مدافعان «دموکراسی» و «حقوق بشر» و «شایسته‌سالاری» و «عدالت»! و نویسنده کتاب بسیار مشهور «جامعه باز و دشمنانش» و از خداوندان فکری پاره‌ای از مدعیان روشنفکری در ایران، در سال ۱۹۶۵ به دلیل خدمات فراوانی که به «خاندان سلطنتی» انگلستان داشتند، از سوی ملکه الیزابت ملقب به لقب «سِر/ Sir» شدند! و در سال ۱۹۸۲ نیز به عنوان «مصاحب افتخاری» ملکه الیزابت و فیلسوف محبوبت «دستگاه پادشاهی» مفتخر شدند! لقب «سر» لقبی که اعطای آن فقط در اختیار ملکه انگلستان است و به افراد معدودی که خدمات شایانی به نظام پادشاهی انگلستان کرده باشند، اعطا می‌شود! «عباس افندی» ملقب به عبدالبهاء فرزند و جانشین حسینعلی نوری ملقب به بهاء الله سرکرده و بنیانگذار فرقه بهائيت، و «سلمان رشدی»، نویسنده هتاک به پیامبر اکرم(ص)، نیز از جمله افرادی هستند که توسط ملکه الیزابت ملقب به لقب «سِر» شده‌اند! 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷حکمت جرئت(۳) ✍️احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تنها کسانی می‌توانند به مروارید‌ها و مرجان‌های موجود در کف دریاها دست‌ یابند که جرئت و جسارت «ترک ساحل» و «فرو رفتن در اعماق دریا» را داشته باشند. و (ص) چه زیبا فرمودند که: «التَّاجِرُ الْجَبَانُ مَحْرُومٌ وَ التَّاجِرُ الْجَسُورُ مَرْزُوقٌ؛ بازرگان ترسو، بی‌روزی می‌ماند؛ و بازرگان جسور، روزی‌مند.» eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴فتح و فلاحی خارج از دستگاه حسینی وجود ندارد 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام حسین(ع) در نامه‌ای بسیار مختصر اما راهبردی خطاب به برادرش محمدبن حنفیه و سایر بنی‌هاشم چنین می‌نویسند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ لَحِقَ بِی اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ لَمْ یَلْحَقْ بِی لَمْ یُدْرِکِ الْفَتْحَ وَ السَّلَامُ».(بحارالانوار، 45، 87) به نام خداوند بخشنده مهربان از حسین بن علی به محمد بن‏علی(محمد حنفیه) و سایر بنی‌هاشم پس از حمد و ثنای الهی حق این است که سرنوشت همه کسانی که به من ملحق شوند،‌ شهادت در راه خدا است؛ و کسانی هم که به من نپیوندند، روی پیروزی را نخواهند دید. تمام شد.» 🔻این یک واقعیت تاریخی است که تاکنون چنین بوده است و تا همیشه تاریخ هم چنین است. سرنوشت همه حسینیان شهادت در راه خدا و رستگاری ابدی است و هر کس به قافله حسین نپیوندند هرگز روی پیروزی و رستگاری را نخواهد دید. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴اندر حکایت «فلسفه لاشخوری» و «فیلسوفان کفتاری» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاید عناوینی چون «فلسفه لاشخوری» یا «فیلسوفان کفتاری» برای برخی از مخاطبان چندان خوشایند نباشد و آن را یک ناسزا و بدگویی تلقی کنند. اما این عناوین بهترین توصیف‌گر واقعیت زندگی برخی از فیلسوفان است. هرگز قصد توهین به شخصیت آنان را ندارم؛ اما فلسفه برخی از افراد و موضع‌گیری‌های اجتماعی آنان بیانگر این حقیقت است. توضیح آنکه فلسفه‌ها و فیلسوفان را می‌توان به اعتبارات مختلفی دسته‌بندی کرد. و پاره‌ای از گذشتگان نیز این کار را کرده‌اند. فی المثل، فرانسیس ، فیلسوف شهیر انگلیسی، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم می‌کرد: یک. «فیلسوفان مورچه‌سان»: که همچون مورچه صرفاً‌ به دنبال گردآ‌وری مطالب دیگران و نهایتاً‌ نظم و نسق دادن به آنها هستند و از خود هیچ آورده‌ای ندارند. دو. «فیلسوفان کرم‌ابریشم‌سان» که بدون اعتنا به ایده‌های دیگران، همواره از بزاق دهان خود، بر گرد خود می‌تنند و عاقبت در همین تارها می‌میرند. و سه. «فیلسوفان زنبورعسل‌گون» که همچون زنبور عسل در باغ‌ها و مزارع زندگی می‌کنند و گل‌ها را می‌یابند و شهد آن‌ها را می‌مکند و محصولی نو و تازه عرضه می‌کنند. 🔻به اعتقاد این بنده نیز از حیث «میزان پایبندی به حقایق و تفسیر و تبیین واقعیت‌ها» فیلسوفان را می‌توان به انواع مختلفی تقسیم کرد. تفصیل این بحث را به مقال و مجال دیگری می‌سپارم اما در اینجا فقط به دو دسته از آنها اشاره می‌کنم: یک. «فیلسوفان عقاب‌گونه» که از افقی بالا به حقایق می‌نگرند و همه جوانب مسأله یا مسائل مورد نظر را به وضوح و دقیق می‌بینند و به همین دلیل می‌توانند توصیف و تفسیر و تبیینی واقع‌بینانه و دقیق از مسائل ارائه ‌دهند. اینان هرگز به بیان مشکلات بسنده نمی‌کنند، بلکه به دلیل دید نافذ و جامعی که دارند همیشه برای مشکلات و گره‌های زندگی راه‌حل‌های واقع‌بینانه و پیش‌برنده هم عرضه می‌کنند. دو. «فیلسوفان کفتارصفت» اینان کسانی‌اند که در مواجهه با مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی، دقیقاً ویژگی‌های کفتارها و لاشخورها را دارند: یک. بیان و بنانی دریده و درنده دارند؛ دو. منحصراً از نعش‌ها و مرده‌ها تزریق و تغدیه می‌کنند؛ حتی اگر جسدی را در روی زمین برای تغذیه و ادامه حیات خود نبینند، سعی می‌کنند اجسادی را از خاک بیرون آورند و بخورند. بعضاً هم به صورت دسته‌جمعی و بسیار بی‌رحمانه به موجودات زنده‌ای که آنها را ضعیف بیابند، حمله‌ور می‌شوند. حیات‌شان در منفی‌بافی و سیاه‌نمایی و ظلمت‌پراکنی است. همچون کفتار دائماً دنبال مردار می‌گردند. به تعبیر فرخی: «گشتند چو کفتار کنون از پی مردار» سه. پر هیاهو و عظیم‌الجثه‌اند؛ اما بسیار ترسو و بزدل. در چهره پلنگان ظاهر می‌شوند اما گربه‌هایی بیش نیستند. چهار. همانطور که کفتارها غالباً روزها را در لانه‌های خود ‌خزیده و پنهان می‌شوند و شبها برای پیدا کردن مردارها بیرون می‌آیند، اینان نیز روشنایی‌ها و خوبی‌های جامعه را نمی‌بینند، صرفاً تاریکی‌ها و بدی‌ها را می‌بینند و از آنها ارتزاق می‌کنند و هرگز قصد تاریکی‌زدایی هم ندارند. به همین دلیل، نه تنها هیچ برنامه‌ای برای روشنایی‌بخشی ندارند که با هرگونه بصیرت‌بخشی اجتماعی هم مخالفت می‌کنند! حیات آنها در افزایش کمی و کیفی تاریکی‌ها و ظلمت‌ها است. پنج. فیلسوفان کفتاری همچون کفتار که ادرارش را بر روی پاهای خود می‌ریزد، مبتلا به انواعی از پلشتی‌ها و بدی‌ها و بدکرداری‌هایند (مطالعه کتاب نوشته نایجل راجرز و مل تامپسون را توصیه می‌کنم) و نجاسات اخلاقی و معنوی سراسر وجود آنها را فراگرفته است؛ اما عجب و غرورشان مانع می‌شود که خباثت‌های درونی خودشان و خوبی‌ها و پاکی‌های دیگران را ببینند. به تعبیر مولوی: ای چو کفتاری گرفتار فجور این گرفتاری نبینی از غرور 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴اخلاق و هوش هیجانی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کسانی که از هوش هیجانی (Emotional intelligence) بالایی برخوردار باشند هرگز اجازه نمی‌دهند که رفتار دیگران، آنان را از چارچوب اخلاق و ادب خارج کند. آنان به ارزش خود و ارزش ادب واقفند. در توصیه‌‌ای حکیمانه به فرزندشان امام باقر علیهما السلام فرمودند: «فرزندم، نسبت به هر کسی که انتظار خیر از تو دارد، خوبی کن؛ اگر شایسته آن بود فبها المطلوب؛ و اگر شایسته آن نبود، تو اهل خیر باش. و اگر کسی به تو ناسزا گفت و با فاصله اندکی عذرخواهی کرد، بلافاصله عذر او را قبول کن.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴شهریار و دفاع از داشته‌های خودی و حکمت قرآنی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امروز (۲۷ شهریور) سالروز رحلت «شهریار شعر ایران» استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵-۱۳۶۷) متخلص به «شهریار» است. بدون تردید او از بزرگترین شاعران معاصر ایران زمین است. اشعار او مشحون از مضامین دینی، اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و انقلابی است. مطالعه دیوان اشعار او را به همه علاقمندان به شعر و ادب فارسی توصیه می‌کنم. به همین مناسبت به نقل برخی از ابیات یکی از قصیده‌های زیبایی او می‌پردازم که در پاسخ یکی از دوستانش که او را برای اقامت در اروپا دعوت کرده است، سروده است. (دیوان اشعار، ج۱، ص۲۹۳) شهریار در این قصیده ضمن رد این دعوت، به بیان‌ داشته‌های خودی و غنای فکری و اخلاقی و معنوی ایرانیان می‌پردازد: جان من بازآ به جان خود که جانان پیش ماست مدعی، آرایش تن می‌کند، جان پیش ماست با چراغ علم راه بت‌پرستی می‌روند کعبهْ چشم‌انداز ما و راه ایمان پیش ماست در سواد شبْ توان خواندن کتاب آسمان شمع بزم صبح دم با ما و قرآن پیش ماست دانش دنیاپرستان علم ابدان است و بس علم ابدان مرگ دارد علم ادیان پیش ماست ماه و کیوان از زمین سفله سرگردان‌ترند آنکه گرداننده‌ی ماه است و کیهان پیش ماست گو کلید قفل زندان طبیعت گم کنید همتی کو بشکند این قفل و زندان پیش ماست آفتاب حکمت از مشرق به مغرب می‌رود چشمه‌ی زاینده‌ی اشراق و عرفان پیش ماست مشعل‌ْافروزان عالم روغن از ما می‌برند آنچه بازار جهان دارد چراغان پیش ماست با لئیمان دامن گوهر نیفشاند فلک سفره‌ی بی‌منت انفاق و احسان پیش ماست از برون پرده کس محرم در این درگاه نیست پرده برگیر اندرونی شو که سلطان پیش ماست دولت باقی فدای عشرت فانی مکن چون که صد آمد نود هم طفل نادان پیش ماست کفر اگر شد چیره بر ما از مسلمانی مرنج دیده بر هم نه که مشتی نامسلمان پیش ماست شهریارا دیو اگر خاتم بدزدد خوی اوست غم مخور صورتگر نقش سلیمان پیش ماست 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹