eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
205 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
156 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
ای نکهتی از کوی فلانی به من آر زار و غمم راحت جانی به من آر بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد یعنی از خاک در نشانی به من آر در کمینگاه نظر با دل خویشم است ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر در غریبی و فراق و دل پیر شدم می ز کف تازه جوانی به من آر منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان وگر ایشان نستانند روانی به من آر ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن یا ز دیوان خط امانی به من آر دلم از دست بشد دوش چو می‌گفت کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر لینک کانال 👈 @ajs_org
ای از ورای پرده‌ها تاب تو ما ما را چو تابستان ببر دل تا بستان ما ای جان را آخر کجا رفتی بیا تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد ما شد خارها گلزارها از رویت بارها تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما در دود غم بگشا طرب روزی نما از عین شب روزی غریب و بوالعجب ای نورافشان ما گوهر کنی خرمهره را زهره بدری زهره را سلطان کنی بی‌بهره را ای ما کو دیده‌ها درخورد تو تا دررسد در گرد تو کو گوش هوش آورد تو تا بشنود برهان ما چون دل شود شمر در شکر آن شاخ شکر نعره برآرد چاشنی از بیخ هر دندان ما آمد ز جان بانگ دهل تا جزوها آید به کل ریحان به ریحان گل به از حبس خارستان ما لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 به سر اگر رخت نبندم چه کنم واندر آن کوی اگر ندهندم چه کنم من ز در بستن و واکردن به جان آمدم گر نکنم باز و نبندم چه کنم غم و و بدبختی من تو پسندیدی اگر من نپسندم چه کنم مانده در قید اسارت تن من وان خم زلف می‌کشد، می‌روم افتاده به بندم چه کنم من به اوضاع تو ای بی‌صاحب جم نکنم گریه پس از نخندم چه کنم آیت روی تو ز است من بر آن آتش چو سپندم چه کنم من ریختی و وصل تو شد کام رقیب من به ناچار از تو کندم چه کنم شرط است سپس راه گیرم و بس عارف آسوده من از ناصح و پندم چه کنم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 در هستی شراب ناب نیست و آنچه در شفق بینی به جز خوناب نیست خوشتر بود در پردهٔ وهم و خیال صبح روشن را صفای مهتاب نیست شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو در میان سوزنده جای خواب نیست مردم چشمم فرومانده‌ست در مور را پای رهایی از دل نیست خاطر دانا ز حوادث فارغ است کوه گردون سای را اندیشه از نیست ما به آن گل از وفای خویشتن بسته ایم ورنه این صحرا تهی از لالهٔ سیراب نیست آنچه نایاب است در عالم وفا و ماست ورنه در هستی سرو و نایاب نیست گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا ماه من در چشم آب هست و خواب نیست جلوهٔ صبح و شکرخند گل و آوای چنگ دلگشا باشد ولی چون صحبت احباب نیست جای آسایش چه می جویی رهی در ملک را آسودگی در بی پایاب نیست لینک کانال 👈 @ajs_org