eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
68 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
تو با من عهد بسته ای در دنیا هیچ چیز را شریک من قرار ندهی و بدانی هرچه داری از من است که اگر تو را خلق نمی کردم و اگر بعد از خلق، تو را از دنیا می بردم نمی توانستی تلاش کنی و چیزی بیاندوزی. پس در مالی که به امانت در اختیار تو گذاشته ام عهد بسته ای حق نیازمندان را از سهم من بدهی و حق مرا رعایت کنی و من حق زیادی بر تو نگذاشته ام و بخشش اندکی از آن را از تو خواسته ام که در حق من مراعات کنی. در بحث رَعیٰ حق تعالی می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ (۱۰۴_ بقره) ای مسلمانان، (در خطاب به پیامبر) نگویید «راعنا» (زیرا این واژه در زبان عبری، معنای ناپسندی دارد و استفاده‌ی یهودیان از آن در مقابل پیامبر اسلام برای ناسزاگویی بوده است)، و بگویید «انظرنا» (یعنی به ما توجّه کن)، و (به این توصیه) گوش فرا دهید و (بدانید که) کافران، عذاب دردناکی خواهند داشت. یعنی ای کسانی که ایمان آوردید در برابر کافران در برابر حق تان نگویید ما را مراعات کنید و سهم ما را بدهید، بلکه بدانید آنان از شما هیچ سهمی در دنیا ندارند در چشم آنان نگاه کرده و بگویید ما را نگاه کن و گوش کن و حق ما را ببین و پس بده و برای گرفتن حق خود با آنان جنگ کنید. چنانکه رعایت برای دختران شعیب نبی آمده است که برای گرفتن حق مشترک شان با آنان جنگ نکردند و در گوشه ای ایستادند. شما حق ندارید در گوشه ای ایستاده و منتظر رعایت حق تان از سوی کافران شوید. اگر دختران شعیب نبی در گوشه ای ایستاده و منتظر رعایت حق شان از سوی دیگران شوند به خاطر جنس شان بود که زن بودند و خداوند اجازه مشاجره و تکلم با نامحرمان را به آنان نداده بود چنانچه که موسی نبی که مرد بود و خودش به اخذ حق دختران شعیب بی درنگ بدون اجازه از آنان اقدام کرد. امام على عليه السّلام در فرمان خود به مالك اشتر نوشت: حقّ خدا و مردم را از خودت و خويشان و نزديكان ات و هر رعيتى كه مورد توجه و علاقه توست بستان؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى!... تمام علت عدم رعایت عهد ما در امانت الهی و عهد عالم الست مان با او در دو چیز نهفته است که منشاء تمام گناهان بزرگ است: «شرک و کفر»؛ شرک و کفری که همگی از وجود آن در خود بی خبریم. در حدیثی از قول خداوند از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: مرا به خاطر نعمت های ام دوست بدارید، و نعمت ها درک نمی شود مگر با معرفت و شکر نمی شود مگر با درک شان. و هدف اصلی شیطان از نزدیکی و حمله از چهار سو به انسان فقط ناشکر کردن اوست. (ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ) و یا شرک است، چون انسان در شرک غیر خدا را بر نعمات او شریک می کند، مانند کسی که قلب اش بیمار بوده و پزشک می رود و بهبود می یابد گمان می کند سلامتی او فقط در دستان معجزه گر پزشک است؛ یا کسی را خداوند خانه ای می رساند گمان می کند خودش زحمت کشیده و خریده است و نفس خود شریک خدا قرار می دهد، پس چنین کسی هرگز خود را در مقام بدهکاری به خدای خود نمی بیند که او را شکر کند. وقتی شکر نکرد، یعنی حقی از خدا بر خود نمی بیند که رعایت اش کند. بحث استغفار و و طلب بخشش پیش نمی آید که انسان از صاحب نعمت که حق او رعایت نکرده اعتذار کند. برای همین طبق حدیث امام صادق علیه السَّلام، کلّ دین در شکر و استغفار است. و انسانی که شرک و کفر نداشته بلکه شکر و استغفار کند، قطعاً به کمالات می رسد که باعث رعایت حق خدا می شود و در چنین رعایتی صبر و عمل صالح و تقوی و همه چیز زاده می گردد. شکر نعمت باعث احساس بدهکاری به خداوند می شود؛ و عدم شرک باعث می شود انسان در زمان انجام عهد و رعایت آن دچار منت یا سستی یا انتظار پاداش در اجرای عهد نگردد، چون هرچه دارد را از خدا می بیند و چنین کسی در بخشش چیزی که مالک آن خود را نمی داند منتی بر کسی نمی گذارد و انتظار تشکر ندارد و بعد از انجام آن از خدا منتظر نیست مشکلات اش حل شود و یا اگر مشکلی داشت از خدای خود شاکی نمی شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَعی در قرآن فایل اول صوتی 🔉🔊 حسین جعفری ✅(سخنرانی فارسی) لینک کانال👇🔊 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَعی در قرآن ادامه فایل دوم صوتی 🔉🔊 ✅(سخنرانی فارسی) لینک کانال👇🔊 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۶ ✍گاهی شیطان بر انسان خواطری در خواب و بیداری وارد می کند که انسان حس می کند مقرب خداوند شده است. (مثال خواب های او را واقعی می کند) چنین انسانی باید اندیشه کند اگر خواب های او واقعی و لطف خداوند در حق اوست پس باید او هم در راه خدا متناسب آن فضل قدم های مجاهدانه ای برداشته باشد؛ در حالی که اگر دقت کند می بیند چنین قدم هایی بر نداشته است، پس باید یقین کند تمام آن ها از شیطان بوده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
در چاه بلاء رفتن با إذن تو درمان است أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ (۱۵_ یوسف) در اوج سماء رفتن بی إذن تو عصیان است  فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً (۳۸_ طه) ما را چه شود رمزی با نور خود آموزی يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ (۳۵_ نور) تا یاد دهی ما را هر چیز به فرمان است وَ لِلَّـهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ  (۷_ فتح) ✍ حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶📜 نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: هرکس از تکبر به دور باشد سرچمشه های حکمت در قلب او می جوشد. برای فروتنی تا می توانید با فقراء نشست و برخاست کنید تا در نزد خداوند عزیز باشید. 📕نهج‌ الفصاحه🍃 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۳ 📆۱۴۰۲/۰۵/۲۴ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ (۴_تکویر) و آنگاه كه شتران ده ماه آبستن به حال خود رها شوند. در آیه فوق، مراد از ع‍ِشار را شتر آبستن ده ماهه و عُطِّلَتْ را رها کردن آن در روز قیامت گرفته اند. این ترجمه در چند جای محل ایراد است. نخست آن که در قیامت در صور اول همه جنبندگان خواهند مُرد، و یکی از معانی عُطِّلَتْ، رها کردن است. "وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ" به معنی چاه رها شده است. عُطَّل به معنی رها شده و سرگردان است. اگر مراد از عِشار شتر ده ماه آبستن باشد که در نزد عرب نفیس گرفته شده است باز جای بحث است، چون هیچ چیز از طلا و نقره نفیس تر نزد بشر نیست که حق تعالی گنج بر آن اطلاق نموده است. (وَالَّذينَ يَكنِزونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ) پس عِشار معنای دیگری دارد. عِشار از ع‍َشر به معنای کثرت جمعیت است. "يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ" معنی آیه آن که در روز قیامت عده کثیری از جمعیت در گروه های مختلف جمع شده اند و در صحرای قیامت سرگردان و بلاتکلیف در انتظار حسابرسی از خود به سر می برند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
عُطِّلَتْ به معنای بلاتکلیف است؛ چنانچه در "وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ" یعنی چاهی که به علت مرگ صاحبان شان بلاتکلیف و در انتظار یافتن صاحبی جدید است. معنای دیگر بر این آیه آن است، زمانی که عِشار یا شتران ده ماهه باردار که نیاز به مراقبت دارند و درد زایمان بر آنان است در صحرای محشر بی صاحب و بلاتکلیف رها شده اند. چون شتر حیوانی است که بدون کمک انسان توانِ به دنیا آوردن فرزندش را ندارد. در اوصاف قیامت است که باردار از ترس، فرزندش سقط خواهد کرد. (وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا) خداوند در قرآن می فرماید: أَلا لَهُ الحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الحاسِبينَ (خداوند سریع حساب می کند)، پس چرا روز قیامت را هزار سال طولانی کرده و مردم را سریع حسابرسی نمی کند تا بهشت و جهنم شان مشخص شود؟ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (۴۷_حج) و کافران (به سخریه) از تو تقاضای تعجیل در عذاب می‌کنند و هرگز خدا در وعده خود (به عذاب آنان) خلف نخواهد کرد، و همانا یک روز نزد خدا (و از نظر حلم او) چون هزار سال به حساب شماست. البته این امر برای همه بنی آدم نیست، بسیاری از مردم و مؤمنان در روایت است سریع حساب و کتاب شده و وارد بهشت می شوند، ولی در بحث ورود به جهنم حق تعالی چنین به سرعت عمل نمی کند. إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيم (۳۶_مائده) آنان که کافر شدند اگر دو برابر آنچه در زمین است فدا آرند تا به آن خود را از عذاب قیامت رهانند هرگز از آنها قبول نشود و آنان را عذاب دردناک خواهد بود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: رحِمَ اللهُ امْرَأً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَي، وَدُعِيَ إِلَي رَشَاد فَدَنَا، وَأَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا خداوند رحمت کند کسى را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فرا گیرد؛ و چون هدایت شود بپذیرد و دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
یَا مَن وَحْدَهُ لَاشَریک لَه أحَداً فِی مُلکِهِ وَ قُدرتِهِ وَ بقائِهِ، از رحمت خویش شیطان را از ما دور بدار و ما را شیطانی بر سر راه کسی برای گمراهی اش با کلام و رفتارمان قرار مفرما. چه بسا آدمی فرار می کند از کسی که خود اوست، و چه سخت است فرار کنی از کسی که ندانی تو خود هم او هستی و باید از خویش هم فرار کنی، ولی کجا فرار کنی از خویش نمی‌دانی؟!!! 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۰۸ ✍در محله با ماشین از منزل خارج می شوم. از هر ده خودرو یکی بوق می زند و دستی به نشان سلام تکان می دهد. روز بعد که پیاده از منزل بیرون می روم حتی یک ماشین هم بوق نمی زند. برایم عجیب است؛ با خود فکر می کنم علت اش چیست؟!!! وقتی در خودرو هستم کسانی که بوق می زنند خیال شان راحت است که به خودروی آنها نیازی ندارم پس راحت و بدون دغدغه نگاه می کنند، ولی زمانی که پیاده هستم می دانند به خودرویی برای رفتن نیاز دارم برای همین سلامی نمی دهند که مبادا گرفتار حاجتی از من شوند.... ما انسان ها سلام ها و احوالپرسی هایمان هم برای نفس مان هست. من نگفتم آنان بد هستند و من خوب؛ چون من هم یکی مثل آن‌ ها هستم و اگر جایش برسد همان کاری را می کنم که آن ها می کنند....... 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۴ 📆۱۴۰۲/۰۵/۲۸ قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (۳۹_حجر) گفت: «پروردگارا، چون مرا گمراه کردی، حتماً (گناهان را) در زمین برایشان زیبا جلوه می‌دهم و قطعاً همگان را گمراه خواهم کرد. ابلیس ادعا می کند خداوند او را گمراه ساخته و اگر خدا انسان را خلق و مورد امتحان ابلیس قرار نداده بود، ابلیس گمراه و رانده شده از درگاه قدسی حق تعالی نمی گشت. این شگرد عظیم ابلیس را در فرافکنی خود بهتر است بدانیم، کسانی که در قرآن در اوصاف حالشان آمده است که خداوند می توانست ما را هدایت کند و چون هدایت مان نکرد ما مشرک شدیم. سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا (۱۴۸_انعام) پس خداوند باعث مشرک شدن ما شده است که به این امر چنانچه عرض شد "الحاد" گفته می شود. یعنی کافر قدرت هدایت خدا را انکار می کند؛ ولی مُلحد قدرت هدایت خدا را انکار نمی کند، ولی اراده خود را که از سوی خدا برای هدایت شدن اش به او عطاء شده بود و هدایت نشدن خود را به خدا نسبت می دهد؛ کاری که شیطان در این امر نمود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
یا کسانی که صفت روزی رسانی خدا را قبول دارند کافر نیستند، ولی وقتی به گرسنه ای طعام نمی دهند با استناد به این که خداوند قدرت روزی رسانی دارد و اگر می خواست آنان را روزی می داد دچار الحاد می شوند. کسی که قدرت خدا را در نابود کردن ظالم باور دارد ولی به علت نقص در فهم عدل الهی بر این باور است که خداوند ظالمان را در ظلم شان رها کرده و به این طریق (معاذالله) با ظالمان همدست و آنان را یاری می کند، دچار الحاد است. دقت کنیم تمام کسانی که گناهان مسبب جزای خود را انکار و مصیبت خود را به خطای دیگران در حق خود نسبت می دهند پیرو شیطان در حق خود بوده و با کمی دقت متوجه می شویم پای در جای پای شیطان در فرافکنی عصیان خود دارند. کسی که فرزندش معتاد است و این به علت مال حرامی است که او در زندگی اش جمع کرده است پس عصیان خود را انکار می کند و سبب اعتیاد فرزندش را رفیق بد او می داند و نه خطای خودش، و رفیق اش را متهم و دنبال مجازات اوست، جای در پای شیطان نهاده است. چرا که اگر شیطانِ سبب مذلت و خواری خویش را که تکبر او بود فهم کرده و توبه می کرد علت رانده شدن خود را به خدا نسبت نمی داد. این افراد کسانی هستند که چون شیطان در زمان بروز اتفاق و حادثه ای که ناشی از گناهان آنان است بجای باور آن سعی در نپذیرفتن و اصلاح خطای خود دارند و آن را فرافکنی کرده و به دیگران منتسب می کنند. حق تعالی می‌فرماید: وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (۲۹_تكویر) و (البتّه) شما نخواهید خواست؛ مگر این‌که خداوند که مالک و صاحب‌اختیار جهانیان است، بخواهد. پس کسی که به یشاء الهی ایمان دارد ولی یشاء خود را نمی بیند و تمام اتفاقات ناگوار در زندگی خود را به یشاء الهی یا یشاء فرد دیگری برای تبرئه نفس خود از خطا و گناهانی که کرده است منسوب می کند دچار نوعی الحاد و پیرو شیطان است. درست است که حق تعالی فرموده من هرکس را بخواهم هدایت می کنم، این آیه متشابه است و خداوند هرکس را که خودش هم بخواهد هدایت می کند و هدایت اجباری در حق کسی انجام نمی دهد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: 🔮وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ کَيْفَ الْمَرْجِعُ 🟠 آن كس كه از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۳۰ 🌟عَدن: به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. معدن از عَدن است، چون اگر در طبیعت تکه سنگی حاوی طلا پیدا شود ما را دلالت به یک معدن می کند که بی تردید آن سنگ طلا فقط یک مورد نبوده و در آن مجاورت به حالت متراکم و انبوه از آن سنگ وجود دارد. حق تعالی می فرماید: وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ (۷۲_ توبه) یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زندگی نمی کنند، بلکه به صورت متراکم در مجاورت هم ساکن هستند‌. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 ✍نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند: جهنمیان که در جهنم ماندنی هستند در آن مرگ و زندگی ندارند، ولی مردمی که بواسطه گناهان خود جهنمی شده اند در جهنم می میرند و همین که زغال شدند اجازه شفاعت داده می شوند و آن ها را گروه گروه می آورند و کنار نهرهای بهشت می اندازند و اهل بهشت گویند بر آن ها آب بریزید و چون دانه ای که در گذرگاه سیل باشد از نو آنان می رویند. در شرح حدیث آن که، می دانیم طبق قرآن اهل جهنم بر دو گروه هستند: گروهی که به خاطر گناهان اعتقادی مثل شرک و کفر در آن هستند که این گروه در جهنم ماندنی هستند؛ و گروه دیگر اهل جهنم که گناهان اعتقادی به خداوند ندارند بلکه به خاطر گناهان ارتکابی مثل زناء و عاق والدین و خساست در بخشش در جهنم هستند. 📕نهج‌ الفصاحه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۳۱ 📆۱۴۰۲/۰۵/۳۱ 🌟شأن: به کار مهم و اساسی در پاسخ خواسته ای را گویند. مثال پدر ما بیمار است، از ما می خواهد او را به پزشک ببریم. اگر او را نزد بهترین پزشک متخصص ببریم شأن او را حفظ و کاری در شأن خواسته او انجام داده ایم. فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ (۶۲_نور) یعنی اگر برای کارهای مهمی از تو اجازه خواستند و سؤال کردند، بر هر کدام از آنان رخصت خواستی بده. وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّىٰ (۱۱_ لیل) "يُغْنِي" در قیامت به معنای بی نیاز کردن انسان از آتش است و کسانی که از عمل صالح غنی نباشند نیازمند آتش الهی خواهند شد. پس آیه "لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ" می دانیم در روز قیامت انسان در ترس حساب و کتاب و سؤال و جواب الهی بوده و درگیر آن است که با خود چه عمل صالحی به قیامت آورده باشد تا از آتش الهی غنی شود و بِرهد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
این آیه تصریح می کند که در روز قیامت انسان به دنبال کار و عملی می گردد که او را از عذاب الهی غنی و بی نیاز کند. "لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ" یعنی در برابر هر خواسته ای از ما در روز قیامت انسان در تلاش و فکر است کار مهمی (شَأْنی) از خود پیدا کند تا او را از عذاب ما بی نیاز (يُغْنِيهِ) سازد. وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا (۶۱_یونس) پس شأن به معنای اجابت عملی در مقابل خواسته ای را گویند. "وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ" یعنی هر کاری که شما در دنیا در برابر خواسته من از خود می کنید.......... من شاهد آن هستم. يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (۲۹_ الرحمن) یعنی هر لحظه هر آنچه در آسمان ها و زمین است از او چیزی طلب می کنند و حق تعالی در حال پاسخ دادن به خواسته آنها با انجام کاری است. پس وقتی می گویند از شأن امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام بگویید؛ یعنی از کارهایی که آن حضرت در پاسخ به خواسته مردم می کردند سخن بگویید. مثال، وقتی سائلی از آن حضرت در نماز چیزی خواست و حضرت انگشتر خود در رکوع به سائل بخشیدند در برابر مسئلت سائل، جواب دادند که به آن شأن حضرت علی علیه السَّلام گفته می شود. وقتی کسی از ما سؤالی می پرسد و ما جواب نامناسبی می دهیم، می گویند: این کار در شأن شما نبود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
برای رسیدن به معرفت حق تعالی انسان باید بزرگ ترین دشمن خود نفس و شیطان را بشناسد. کسی که شیطان را شناخت، وجود و نزدیکی او را به خود حس می کند و به إذن اللّه از او دوری می کند تا از شرّ و آسیب او در امان بماند. شیطان شناسی به صورت مستقل بر انسان امری غیرممکن و دست نیافتنی است. یعنی کسی نمی تواند در مسیر معرفت به دنبال شناخت شیطان برود و سپس به شناخت خدا روی آورد، بلکه باید با نور حق تعالی شناخته شود. پس برای شیطان شناسی ابتدا باید به سمت معرفت اللّه رفت. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۰۹ ✍تیمور راننده آمبولانس بود که بازنشسته شده است. او تعریف می کند سالیان دور تماس گرفتند و آمبولانسی برای حمل جسد درخواست دادند. تماس از منطقه ارمنی نشین شهر بود. وقتی به آدرس رسیدم نزدیک درب منزل متوفی تراکم جمعیت با خودروی پلیس را شاهد بودم. پلیس مرا با دست اشاره به درون خانه راهنمایی کرد. بوی بدی در داخل حیاط خانه بود که با نزدیک‌تر شدن به ساختمان این بو شدیدتر و تهوع آورتر می شد. جسد را دیدم چند روز از مرگش گذشته و به دمر بر روی زمین خوابیده بود، در حالی که لباس هایش بر اثر تورم بدن پاره شده بود. به پلیس گفتم: من مأموریت حمل جنازه با ماشین را دارم. حمل جنازه تا ماشین، با صاحب میت است و این فرد گویی بی وارث است. 🆔 @akhlagh_marefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پلیس نگاهی به نماینده دادستان کرد و نماینده دادستان هم کلام مرا تأیید کرد. با شهرداری تماس گرفتند کارگری برای این امر بفرستد. در این زمان من برای رضای خدا مانع شدم و داوطلب شدم جنازه را در آمبولانس قرار دهم ولی نیاز به یک نفر برای کمک داشتم. از شدت بوی تعفن جسد کسی حاضر به کمک نشد. برای رضای خدا و حفظ آبروی میت دستمالی بر دماغ و دهان خود بستم و داخل خانه شدم. تا خواستم جنازه را بلند کنم ناگاه کیسه پلاستیکی سفیدی که با چسب بهم پیچیده شده بود توجه مرا جلب کرد. از صدای آن فهمیدم محتوای آن سکه است. برای این که کسی را متوجه امر نکنم بیرون آمدم و از سر خیابان به منزل زنگ زدم و از همسرم خواستم خود را به آدرس برساند. به همسرم وقتی وارد منزل شد گفتم: طوری خم شو چادرت دید پشت سرت را بپوشاند تا از بیرون چیزی دیده نشود. با مهارت تمام بدون این که از تماشاگران کسی به آن بسته در زیر شکم جنازه پی ببرد، بسته را همسرم در درون پیراهن خود جای داد و با کمک او جنازه را به آمبولانس انداختیم و من سمت گورستان شهر حرکت کردم...... شب که به منزل رسیدم دیدم بسته بیش از صد سکه طلا دارد. در حلال و حرام بودن آن ماندیم و منتظر شدیم تنها ورثه پسر او از خارج از کشور به ایران برگردد. دو ماه بعد داستان را به ورثه گفتم و سکه ها را به او تقدیم کردم و امید داشتم چند سکه به من از آنها برگرداند. داستان بهتر از انتظار من پیش رفت. پسر مرحوم گفت: می دانی چرا پدرم روی سکه ها خوابیده بود؟! این از طمع او نبود، بلکه می دانست ممکن است بعد از مرگش وقتی پیکر او متعفن شده است به جنازه او دسترسی پیدا کنند و کسی حاضر به نزدیک شدن و بلند کردن او نباشد... پس قبل از جان دادنش روی این سکه ها افتاده بود تا پاداشی دهد بر کسی که جنازه او را از زمین بلند می کند، و تمام این سکه ها پاداش اخلاص تو از نزد خدا برای کاری است که برای رضای او کردی..... تیمور می گوید: در آن روز در جلوی منزل دوستی داشتم که خیلی فقیر بود هر کاری کردم حاضر نشد مرا کمک کند که اگر کمک می کرد بی تردید پنجاه سکه خدا به او رسانده بود که براحتی می توانست برای خود خانه جمع و جوری بخرد و از مستأجری برای ابد رها شود. آری! گاهی آدمی یک بار برای رضای خدا کاری می کند و خداوند آن بنده را با بخشش اش از دنیا برای ابد راضی می گرداند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
؟ ۸۱ 📆۱۴۰۲/۰۶/۰۴ ✍️در هر اکثریت دینی و نژادی اقلیت هایی از ادیان و نژاد های مختلف دیگر زندگی می کنند که گاهی برخی اعمال و حرکات شان باعث جذب آن‌ ها در بین اکثریت شده و رفتار آنان قلمدادی از دین و فرهنگ آنان می شود، در حالی که الزاماً چنین برداشتی صحیح نیست. ۱) اقلیت های مذهبی و نژادی چون قدرت تقابل با اکثریت را ندارند لذا سعی خواهند کرد از بروز هرگونه رفتاری که باعث اتحاد اکثریت جامعه علیه آنان می شود پرهیز کنند پس انسان های صبور و خویشتن داری تعریف خواهند شد. ۲) اقلیت های مذهبی و نژادی برای ایجاد تعامل با اکثریت جامعه سعی در کسب وجهه اجتماعی خواهند داشت، لذا برخی کارهای خاص را در جامعه انجام خواهند داد تا وجهه خود را مثبت تر نشان دهند. مثال، در ادای امانت و سخاوت، رفتارهای خاصی از خود نشان خواهند داد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی