eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
2976328.mp3
4.41M
ترتیل صفحه ۸۷ @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
2976329.mp3
2.9M
ترجمه صفحه ۸۷ @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
🪴 🦋 🌿﷽🌿 من چقدرپست بودم که اسم هوس هام رومیذاشتم انتقام ازجنس لعیا...من دیگه بایداین بازی کثیفو تموم کنم این که بایه دلیل غیرمنطقی گندبزنم به زندگی خودم ودیگران ...بایداین بازی تموم میشدتاجنسای آیه درامان ازگرگ های وحشی مثل من بمونن ...حداقل من یه نفربایدبه بازی های کثیفم خاتمه میدادم چون این خیانت هامثل یه سایه ترسناک بالا سراحساس عشق من سنگینی میکردومن بایدخودمواحساسموازاین سایه سنگین خالص میکردم... "آیه" دوباره بهم گفت خرگوش کوچولوواین بارهم ازمالکیت استفاده کرد...ودوباره وجودم مملوشدازاحساس های خوب مختلف...شده بودم مثل یه تشنه که به دنبال یک قطره آبه اونم توی یه کویرگرم وخشک که هیچ بارونی هم نمیباره...مثل اون تشنه توکویربودم که بهش یک بطری پرازآب خنک داده بودن...دیگه مهم نبودپاکان شبشو پیش کی وتوچه وضعی کجاصبح کرده شایدکارم اشتباه بودامامن بایدازکناراین موضوع ردمیشدم چون سختگیری باعث عذاب کشیدن هردومون میشدبه خودم قول دادم که فقط این بارمی‌بخشمش فقط این دفعست که ازکنارخطای بزرگش ردمیشم .امیدوارم دفعه دیگه ای وجودنداشته باشه امااگرم وجودداشته باشه بخششی وجودنداره...واردخونم شدم ودروبستم به درتکیه دادم.من واقعایه چیزیم بود...تواین مدت همش سعی داشتم بی تفاوت ازکنارش ردبشم ...هم ازکناراحساسم ...هم ازکنار پاکان...وچقدرهم این ادعای بی تفاوتی عذابم میداد...اما حالاوقتش بودباخودم واحساساتم که تاحالا باهاشون درجدال بودم روراست شم...دلیل این حال عجیبم چی بود?این توجه واحساس خاصی که به پاکان داشتم چه معنی میداد؟ "بهش علاقه داری؟ من بهش علاقه داشتم؟به مردی که ازهمه جهت بامن تفاوت داشت علاقه داشتم؟.... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🪴 🦋 🌿﷽🌿 احساسی که به تمام سلول هام رخنه کرده بودعشق بود؟؟ احساسی که نسبت به پاکان داشتم همون احساسی بودکه بابام به مامان داشت وهمیشه ازش تعریف میکرد؟ من که میخواستم عاشق آدمی مثل بابابشم امااین آدم کجاوباباکجا؟؟ واقعاکه عشق دلیل ومنطق سرش نمیشه وبه زورخودشوتوهرقلبی جامیکنه ودقیقاهم به کسی میچسبه که دنیاش ازدنیای توخیلی دوره...ومن هم اسیراین احساس سرکش وچموش بی منطق شده بودم که افسارزندگی منودستش گرفته بودوهرکاری که دوست داشت روانجام میداد من عاشق شده بودم عاشق فردی که گناه کردنش روگناه کاربودنش روباچشمام دیده بودم امابی اعتنابه اون هابهش احساس پیداکرده بودم وناراحت هم نیستم وخیلی هم احساس خوبی دارم ازاینکه عاشقشم من عاشق پاکانم ودلیلی برای ناراحتی ودست کشیدن ازعشقی که تازه کشفش کردم نمیدیدم چون همیشه دلم میخواست مثل باباکه انقدرعاشقانه مامانودوست داشت این احساس خوب وشیرین رولمس کنم.من عشق رولمس کرده بودم امابه شکلی متفاوت تر...وباآدم متفاوت تر...من تواون حدی نبودم که پاکان روبازخواست ومجازات کنم.پاکان بودوخطاواشتباهاتش وخدای خودش...ومن بینشون هیچ کاره بودم پس دلیلی هم نداشت دخالت کنم...هرچندسخت بودامابایدشب سختی روکه ازفکروخیال اینکه یعنی الان پاکان کجاست وپیش کیه گذروندم به فراموشی میسپردم ...بایدفراموش میکردم همه چیوکه تلخ بودوپاکان روپیش من انسان بدی جلوه میداد...بایدحتی خاطره اولین دیدارمون روهم به دست فراموشی هامیسپردم...اولین دیداری که بدترین نوع دیداربود...من وپاکان توبدترین شرایط همو دیده بودیم وتودیدار اول دستش برام روشدامابااین حال من بازعاشقش شده بودم ...پس باتموم گناهانش حتمایه خوبی هاوزیبایی هایی داشت که خدامهرشوبه دلم انداخته بود...واقعاشایدحکمتی تواین عشق بودکه ذهن وقلب من ازدرک وفهمش عاجزبود...شایدمن برای همین عاشق شدن به این خونه اومدم اگرغیرازاین بودپس چرابابابهم گفت":بخاطرکسی که عمدا دستشو رو خارا میکشه" کسی که بابامدنظرش بودکی بودجزپاکانی که مسلمه بادلایلی غیرمنطقی گناه میکنه وخودشووهمینطوراطرافیانش رواذیت میکنه.... شایدپاکان واقعایه ذات خوب داشت که خدابهش نظرکرده بودومیخواست راه توبه رونشونش بده وشایدمن هم نشانه این راه که برای پاکان تاریک بود،بودم...واقعاانسان هاازحکمت خدابی خبرن ومن چه بی خبروارداین خونه شدم بدون اینکه بدونم قراره نشانه بشم ...نشانه مردی که تومنجالب گناه دست وپامیزنه ... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                ●○●
                   @Aksneveshteheitaa                ●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم ها قدر چیزهای مفت رو نمیدونن.... حکایت                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
نیازی نیست برای توصیف بزرگواری یک خانم او را تشبیه به مرد یا شیر کنیم او به سادگی یک زن است با شکوه ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
الهی غبار غم برود حال خوش شود ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
━═━⊰🍃✺‌﷽‌‌‌✺🍃⊱━═━ 💚 امام علی علیه‌السلام فرمودند:💚 زبان خود را به نرمگويى و سلام كردن عادت ده، تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند. ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💚 دل آمده از غمت به جان جان آمده بر لب الأمان ادرکنی ترسم که و رویت صاحب الزمان ادرکنی @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
۸۸.mp3
7.74M
[تلاوت صفحه هشتاد و هشتم قرآن کریم به همراه ترجمه] @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
🪴 🦋 🌿﷽🌿 موبایلم زنگ خوردکه منوازفکربیرون اوردشماره ناشناس بودجواب دادم:بله؟ صدای سامان توگوشم پیچید:الو سلام -سلام شماشماره منو ازکجا اوردید؟ اینش زیادمهم نیست فقط زنگ زدم بگم به این پاکان بگودستم که خوب بشه دمار از روز گارش-درمیارم حیف که هرچی زنگ میزنم جواب نمیده وگرنه داشتم براش متعجب پرسیدم:مگه دستتون چی شده؟ اومده- همون بلایی که سردست تواومده دست سردست من .... -یعنی اون پاکان دستموشکوند- یعنی چی؟ -قراره دست منم مثل دست تو،دوهفته توگچ بمونه بهت زده گفتم:چی؟ قلبم ومغزم همزمان ازکارافتادپس وقتی که غیب شده بودبه سراغ سامان رفته بود تا تلافی دست منوسرش دربیاره...بااینکه که ازشکستن دست سامان بخاطرمن ناراحت شدم اما غیرارادی لبخندی رولبهام نقش بست...بااین که کارپاکان اشتباه بودامابرای من پرازمعناومفهموم بود...وباخودم فکرکردم شایداحساسی پشت این کارغیرعقلانی پنهونه حرفی برای گفتن نداشتم پس سریع خودم رو جمع و جور کردم و رو به سامان گفتم :من ...نمیدونم چی باید بگم پس فعال خداحافظ تماس که قطع شد سریع از خونم زدم بیرون و به سمت اتاق پاکان راه افتادم همزمان با به در کوبیدن های متوالی ام در اتاق به سرعت باز شد و پاکان با قیافه ای آشفته و نگران رو به روم ظاهر شد با دیدن چهرش همه چی از ذهنم پرید درست مثل یه گنجشک که با گذر هر عابری سریع پر میزنه و فرار میکنه تمام حرفها و تردید هام با دیدن پاکان به سرعت همون گنجشک از کوچه پس کوچه های ذهنم پر کشید و حالا من مونده بودم با یه کوچه ی باریک و خالی از سکنه و یه قیافه ی مظلوم و مات مونده به چهره ی مردی که حقیقتا عاشقش بودم و میدونستم پشت این عشق حرفها و حدیث های زیادی خواهد بود با صدای پاکان که پشت سر هم اسمم رو صدا میزد و با نگرانی بهم زل زده بود و منتظر عکس العملی از من بالاخره به خودم اومدم وارد اتاقش شدم که پاکان مبهوت و متعجب به سمتم برگشت و با لحن سوالی اما همچنان نگران پرسید :اتفاقی افتاده ؟ با لحنی که کم کم به دلیل عمل بی منطق و دلیل پاکان عصبی می شد پرسیدم :اقا سامان چی میگه ؟ پاکان اخم هاش رو در هم کشید و گفت :اقا سامان کلا حرف زیاد میزنه بستگی داره که تو کدومشو بگی ؟ عصبی دستم رو به حالت بال بال زدن پروانه تکون دادم که لبخند محوی روی لبهای پاکان نشست ادامه دادم :اینکه رفتی دستشو شکوندی آخه این چه کاریه میخوام بدونم با چه منطقی اینکارو کردی -با منطق خودم عصبی جیغ کشیدم :اینکارتون کاملا بدون هیچ منطقی بود و اگه ادعاتون که با منطق خودت اینکارو کردی پس باید به خودم تبریک بگم که گیر آدم بی منطقی افتادم..... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🪴 🦋 🌿﷽🌿 پاکان هم لحنش عصبی شد تلخ و گزنده و دقیقا مثل همون اوایل که حرفهاش نیشتری بود به قلب زخمی ام -حالا چرا اینقدر خودتو به آب و آتیش میزنی اینقدر عصبی هستی که دست عشقتو شکوندم ؟ با تعجب و بهت انگشت اشاره ی دست خودم رو به سمت خودم گرفتم و با لحن پرسشی ای پرسیدم :عشق من ؟ خشن تر از هر زمان دیگه ای جواب داد :بله یادت رفته تو شرکت عشقم صداش میزدی ؟ با شنیدن حرفش نتونستم خودم رو کنترل کنم و به شدت زدم زیر خنده پاکان هر لحظه چشمهاش گشاد تر میشد و ابروهاش بالا تر میپرید آخر هم طاقت نیاورد و با لحن کلافه ای گفت :چیز خنده داری گفتم؟ ازخنده افتادم کف زمین ومیون خنده به زورگفتم :و....وا..وای خدا ...م...مردم پاکان که انگار ترقه ای زیر پاش ترکیده باشه عصبی به سمتم هجوم آورد. قاطی خندم جیغ کنترل شده ای کشیدم وخودموعقب بردم. آیه اینقدر اذیت نکن ببین درک میکنم که عاشقش شده باشی سامان آدم زبون بازیه نمیخواد با- این خنده هات احساستو مخفی کنی یا شایدم از من خجالت میکشی باور کن که درکت میکنم خندم قطع شد پاکان واقعا با خودش چه فکری کرده بود .پاکانی که سلول به سلول وجودم بسته به نفساش بود پاکانی که عاشقش بودم منو متهم به عاشقی با مردی میکرد که از همون اولین دیدار ازش خوشم نیومد بود ؟ پاکان با صدایی که خشم و عصبانیت بلند تر از حد معمولش کرده بود گفت :به نظرت من خرم ؟یا شایدم کور و کرم که ندیدم و نشنیدم که تو به کی چی گفتی ؟ من فقط میخواستم بهش بگم که به جای اون لقبی که بهم داده بود از عشقم و این حرفا استفاده-کنه صورت پاکان به آنی سرخ شد و رگ های گردنش متورم مثل شیر نری که با قدرت نمایی و نعره هاش قلمروش رو به یه کفتار نشون میده تو صورتم نعره کشید و گفت :اینقدر کمبود محبت داری که نیاز به شنیدن عشقم و عزیزم از جانب سامان پیدا کردی ؟ نفسم بند اومد از بی اعتمادی مردی که عشقش توی خونه ی قلبم ادعای مالکیت میکرد . تنها راه دفاعی خودم رو چنگ زدن به طناب پوسیده ای میکنم اخمهام رو درهم کشیدم و گفتم :من نه تنها از آقا سامان خوشم نمیاد بلکه ازش بدمم میاد پاکان ابرو بالا انداخت دست به سینه بالای سرم ایستاد و گفت :اِ جدا ؟پس اون عشقمی که توی شرکت گفتی مخاطبش کی بود ؟ ابروهام محکم تر از قبل در هم گره خوردند و اینبار من بودم که با لحن تهدید آمیزی گفتم :یادمه که ازم یه فرصت خواستی برای جبران تمام تهمت ها و حرفای ناحقت اما مثل اینکه این فرصتتم رو به اتمامه .متاسفم برای خودم که بهت اعتماد کرده بودم و تصورم این بود که طرز فکرت راجبم عوض شده یعنی تو واقعا منو همچین آدمی دیدی که عاشق یکی مثل سامان بشه ؟ پاکان کلافه دستی تو موهاش کشید و با صدای نیمه بلندی گفت :پس چرا بهش گفتی عشقم ؟ -من نگفتم اون بهم میگفت 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
دوستان عزيز سلام طبق قرارمون شب جمعه تا جمعه غروب ختم صلوات داریم 🌹 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله و پیروزی رزمندگان غزه نجات همه ي مظلومان عالم و شفای مریض ها هدایت و عاقبت بخیری همه جوان ها و همه ی اعضای کانال و حاجت روائی همه ي اعضای کانال و ثواب صلوات ها هدیه به شهداي کربلا و ۱۴ معصوم، علیه‌السلام ...... 🌺 🌹🌹🌹🌹 تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید بسم الله ⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 دوستان سلام عید میلاد رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مکتب شیعه و رئیس مذهب شیعه پیشاپیش مبارک 🌸🌸🌸
حسادت میکنم به صدای رعد و برق ... آسمان چه راحت دردش را فریاد میزند ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
در پس جوانیمان آرزوهایی خفته است ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
یا رب ... محتاج بغیر خود مگردان ما را ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
اگر انسان نباشیم هیچ دینی ما را به بهشت نخواهد برد ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
هرگز اجازه ندهید کسی دوبار به شما نشان دهد که شما را نمی خواهد ...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
Saman Jalili - Ghabool Kon ( GandomMusic.ir ).mp3
2.78M
🎼آوای زیبای : کسی مثل تو نمیشه برام... 🍃🌲🎤سامان جلیلی...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼🕊نماهنگی شاد و زیبا 🍃🌲❣🕊بهمراه آوایی شاد و مناظرچشم نواز طبیعت و...                    @Aksneveshteheitaa                ●○●