آدما شوخی شوخی زدن
گنجیشکا جدی جدی مُردن ...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
آن جا که هیچ نیست
به یاد بیاور که دوستت دارم ❤️
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
✨صبحتان متبرك بہ اسماء اللہ
یا اللہ و یا ڪریم
یا رحمن و یا رحیم
یا غفار و یا مجید
یا سبحان و یا حمید
سلاااام
الهی به امیدتو💖
➥ @hedye110
●➼┅═❧═┅┅───┄
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم 💚
همـه جا غـرق دعا می شـوم از آمـدنت
معنی اشک و دعا چيست برايم بنويس
خون دل خوردنت ازبار گناهانمن است
معنی شـرم و حيا چيست برايم بنويس
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شرمندتم_آقا_جان 😔
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
➥ @hedye110
۱۰۲.mp3
8.13M
[تلاوت صفحه صد و دوم قرآن کریم به همراه ترجمه]
#قرآن_کریم
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#درازایمرگپدرم🪴
#قسمتدويستششم 🦋
🌿﷽🌿
پاکان دوباره گفت:عاشق همین خجالت کشیدناتم
دلم خواست زمین دهن بازکنه ومنوببلعه اما اون لحظه
زیرنگاه سنگین فرنوش ونگاه شیطانی وخیره
پاکان نباشم...خداروشکرفرنوش باحرفش حداقل ازنگاه
پاکان راحتم کرد:میگم آقاپاکان
میخوایدمن برم راحت باشید؟
پاکان یدفعه به خودش اومدنگاهشوازم گرفت وبه فرنوش
نگاه کردوگفت:ببخشیدحواسم نبود
فرنوش باظاهری جدی امابه شوخی گفت:ماجوون بودیم
حتی اسم شوهرمونم جلوی کسی
نمیاوردیم جوونای الان چه بی حیاشدن والا .شرم وحیام
خوب چیزیه
به پاکان نگاه کردم اون هم به من نگاه کردوهمزمان باهم
زدیم زیرخنده.
ساعت 5شب بودوقراربوداول بریم سینماوبعدبریم شام
بخوریم قبل رفتن به باباخبردادم وگفتم که
غذاشوگرم کنه وبخوره وچون شک داشتم این کاروکنه به
جون پاکان قسمش دادم که میدونستم
ارزشمندترین دارایی زندگیشه.
واردسالن سینماشدیم وتوردیفای آخرمن وفرنوش کنارهم
نشستیم وپاکان کنارمن وآرمان
کنارفرنوش نشست .تمام مدتی که درحال دیدن فیلم
بودیم صدای زمزمه آرمانو میشنیدم که
بافرنوش حرف میزدونذاشت فرنوش بیچاره چیزی ازفیلم
بفهمه .اخرفیلم به عروسی ختم شدکه
پاکان آروم گفت:یعنی میشه یه روزم عروسی مابشه؟
خجالت کشیدم وسرموپایین انداختم امانتونستم ازکش
اومدن لبخندم جلوگیری کنم که پاکان
بادیدن حالت چهرم گفت:اگه بدونی چقدرسخته وقتی
لپات گل میندازه خودموکنترل کنم
سرم تاآخرین حدپایین رفت حرفاش زیبابودن وحس
خوبی بهم میدادن اماطوری هم بودن که
خجالت زدم میکردن
-دختربامن اینکارونکن. نمیگی چطوری تاوقتی محرم
بشیم خودموکنترل کنم؟ها؟
خداروشکربلندشدن فرنوش وآرمان این فرصتوبهم دادکه
بلندشم وکمی ازپاکان فاصله بگیرم.
برای شام به یه رستوران شیک رفتیم وبعدشام هم
سرتاسرشهروگشتیم وگشتیم وخوش گذروندیم
ودرآخرآرمان من وپاکانوبه خونه رسوندوبعدهم قرارشدکه
فرنوشوبرسونه وهمگیمون خوب
میدونستیم که آرمان چرااول من وپاکانورسوند.
یک هفته ازاتفاقات نافرجام اون روزمنحوس میگذشت
وباباهم کم کم به زندگی عادیش برگشته بودهرچندکه
هنوزهم حس میکردم کمرش خمیده ست
ویه غم بزرگ توچشماشه امابازهم جای شکرش باقی
بودکه خودشوازحصارسنگی دیوارای اتاقش
خلاص کرده بودوسرکارمیرفت کارمیتونست حواسشوازغم
هاوغصه هادورکنه وکم کم ازیادش ببره
.هرچندکه موضوع مادرپاکان یه داغ بودوحتی اگه
ازیادمیرفت بازهم جاش میسوخت وبرای همیشه
دردناک باقی می موند.کم کم رنگ غمی که خونه به
خودش گرفته بودداشت ازبین میرفت که یه
روزپدرآرمان به بابازنگ زدوازش خواست که باخانواده
فرنوش تماس بگیره وواسطه امرخیربشه......
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
#درازایمرگپدرم🪴
#قسمتدويستهفتم 🦋
🌿﷽🌿
.جمعه شب بودکه وقت خواستگاری روگذاشته بودن من
میخواستم زودتربرم پیش فرنوش
تاپیشش باشم وکمکش کنم اماپاکان اجازه ندادوگفت که
باخودش میرم وباخودش برمیگردم
بخاطروجودفرهودومنم به خواستش احترام گذاشتم .شب
خواستگاری کلا زیرنظرپاکان بودم وحتی
برای لحظه ای ازکنارمادرفرنوش جم نخوردم وفرهودهم
طبق دفعات قبل زل میزدبه من وپاکان هم
حرص میخوردومثل آفتاب پرست رنگ عوض میکردومن
هم فقط خجالت بودکه میکشیدم
.آخرمراسم قرارشدکه خانواده فرنوش چندروزفکرکنن
وجوابشون رو اعلام کنن .تقریبا1روزگذشته
بودکه فرنوش وخانوادش جواب مثبت رودادن وتوجلسه
دوم که جنبه بله برون داشت
یه تعدادی مهمون هم داشتن ومراسم
نامزدیم انداختن به تقریبا11روزدیگه وقرارشدجشن
عقدشون روتوخونه آرمانیناویه مراسم مختلط
بگیرن ومنم ناراحت شدم چون بایدباشال وروسری شرکت
میکردم چند روزمونده بودبه جشنشون
ومن هنوزلباس مناسبی روپیدانکرده بودم ومیخواستم
دوباره بزنم به دل لباس فروشیاکه پاکان
باچندتاکیسه اومدخونه وهم خودش وهم کیسه ها
روپخش زمین کردوگفت:وای ازکت وکول افتادم
ایناچین؟
-چندتیکه لباسه واسه توخریدم-
واسه من؟
-آره دل وروده فروشگاهارودرآوردم ببین خوشت میاد-
باذوق جلورفتم ومحتویات کیسه اولی روبیرون آوردم که
مانتوآبی آسمونی بودذوق زده شدم
وگفتم:وای پاکان خیلی قشنگه
لبخندش عریض شد:خوشت اومد؟
اوهوم خیلی
-بقیشم ببین-
کیسه بعدی شلوارجین سرمه ای رنگ وروسری سرمه ای
رنگ بودکه خیلی چشمموگرفت وکیسه
بعدی هم کیف وکفش سرمه ای بودکه قراربودتمام تیرگی
هاروشنی مانتوم روبه چشم بیارن .کیسه
اخری یه لباس ماکسی مشکی طلایی آستین بلندبودکه
فقط یقش یکم بازبودوگرنه هم زیبابودهم
پوشیده ویه شال توری مشکی طلایی که اگردولاش
میکردم موهام دیده نمیشدوبااون میتونستم
قسمت گردنمم بپوشونم..
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
Reza Bahram - Adame Sabegh.mp3
11.5M
🎼آوای زیبای :آدم سابق ...
🍃🌲🎤رضا بهرام...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
ای دریغ ازاین عمرکه بی روی بگذشت
ای دریغ از این دم که بیهوده هدر گشت
.
روشن دیآر ♡
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از رفتن آدما از زندگیت نترس؛ خدا صدای اون هارو وقتی که کنارت نیستند، به خوبی میشنوه✨
شک نکن خداوند جای خالیشون رو با خودش پر میکنه❤️
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش هیچوقت این تصاویرو........
نمیدیدم💔
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگو خدایا شکرت🤲☝
اگر شکرگزار نعمت های الهی باشیم خدا بر نعمت های ما می افزاید
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خدایا عزیزانی دارم
⚡️رسم شـان مـعرفـت
✨و دلشان پرازمحبت
⚡️آنگاه کـه دست نیـاز
✨بسـوی تـو می آورنـد
⚡️پـرکن از آنچه در رحمت
✨و بـرکـت خـــدایـی تـوست
⚡️شبتون بخیر وپر از آرامـش الـهی
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
🔴تضمین سلامتی شما بامحصولات سالم وطبیعی گیاهی 🔴
💥سلامتکده و فروشـگاه سـفیر ســـلامت💥
🥰متنوع ترین محصولات ارگانیک و بهترین خدمات درمانی باکمترین قیمت ،بالاترین کیفیت☺️
✅️ارائه خدمات درمانی:👇👇
مزاجشناسی/بادکش/حجامت/زالو/ماساژ
✅️ داروهای👈 طب سنتی واسلامی
✅️تغذیه طبیعی ارگانیک:👇👇
[سویق/سرلاک/پفک/آبنبات/پودرکیک]
✅️لوازم آرایشی طبیعی :👇👇
[صابون/کرمهاومحصولات کاملاگیاهی]
🍃بزن روی لینک کانال سفیرسلامت وهمراهم باش↙️
https://eitaa.com/joinchat/818938067C32869f2ce2
🌟حضوری/ آنلاین
🚚ارسال به سراسرکشور
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی ...
ای نام توشیرین
ای ذات تودیرین
خوشم که معبودم تویی
خرسندم که مقصودم تویی
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
@hedye110
●➼┅═❧═┅┅
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم
#مهدی_جان
مےنویسم ز تو ڪہ دار و ندارم شده ای
بیقرارٺ شدم و صبر و قرارم شده ای
من ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم
تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده ای
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#عاشقانِمامرضا
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
➥ @hedye110
#درازایمرگپدرم🪴
#قسمتدويستهشتم 🦋
🌿﷽🌿
لبخندعمیقی زدم وگفتم :وای پاکان دستت دردنکنه
خیلی خوشگلن
-قابل تورونداره
به وسایل یه نگاه انداخت ویدفعه زدبه پیشونیش وگفت:ای
وای کفش مجلسی یادم رفت
خندیدم وگفتم:نترس دارم
جدی میگی؟
-اوهوم-
یه سوال بپرسم؟
-بپرس-
میخوای آرایش کنی؟
-خیلی کم فقط یه ذره ازحالت بی روحی دربیام-
-اونجاآدمی هست که حتی اگه آرایشم نکنی
چشتودرمیاره اگه آرایش کنی که دیگه...
حرفشوادامه ندادومنم پیگیرنشدم وفقط گفتم:اینجاهم
دختری هست که حتی ذره ای به اون آدم
توجه نداره
لبخندی زدوگفت:میدونم امااون آدم نمیفهمه که این
دخترمال منه
لبخندی زدم وچون میدونستم اگه چندلحظه دیگه بشینم
پاکان نمیتونه خودشوکنترل کنه سریع
بلندشدم ووسایال روجمع کردم وگفتم:من برم ایناروبذارم
توکمد
چشماشوبه نشونه تاییدروی هم گذاشت ومن هم به خونم
رفتم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
#درازایمرگپدرم🪴
#قسمتدويستنهم 🦋
🌿﷽🌿
"پاکان"
بعدازرفتن آیه رفتم پیش باباتاباهاش راجب خودم وآیه
حرف بزنم تقه ای به دراتاقش زدم که
گفت:بیاتو
رفتم داخل وگفتم:وقت داری بابا؟
-میخوام راجب خودموآیه حرف بزنم-
چه حرفی-
واسه حرف زدن-
واسه چی؟
معترض گفتم:بابا-
نه پاکان وقت ندارم
-بابا و زهرمار
-پاکان قبلا گفتم که تولیاقت آیه رونداری-
یعنی چی بابامگه میخوام خلاف شرع وقانون کنم؟
امابابامن آیه رومیخوام توئم بایدپاپیش بذاری وازش
خواستگاری کنی-
-عه امردیگه؟
بابااذیت نکن دیگه قول میدم قسم میخورم که همیشه
دوسش داشته باشم وخوشبختش کنم-
قول میدی بهش وفادارباشی؟
-وفادارچی؟
یه دفعه بغض بدی به گلوم چنگ زدودرحالی که قورتش
میدادم گفتم:من پسرلعیاهستم من
کاراونوادامه دادم امامن عاشق آیه ام پس لطفادیگه
منوبااون زن مقایسه نکن
بابابه سمتم اومدوگفت:پاکان من منظورم این نبود
اونقدرعصبی شده بودم که صدام ازکنترلم خارج شد:پس
منظورت چی بود؟ها؟
دستشوروی شونم گذاشت وگفت:آروم باش
دستشوپس زدم وفریادزدم:آره من پسرلعیام من پسراون
زن کثیفم امامطمئن باش اونقدرعاشق آیه
هستم که تاآخرعمرم به یه دختردیگه حتی یه نگاه هم
نمیندازم
حرفموکه زدم ازاتاق بابابیرون اومدم ودروباتموم قدرت
بستم وبه اتاق خودم پناه بردم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
بازار خرابه رفیق
ولی تو وجدانتو نفروش
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
زجان خوشتر اگر باشد تو آنی ...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
این روزا با هم دیگه قهر نکنید
تا میتونید هوای همدیگرو
داشته باشید...
زندگی پر از خدافظی های
غیر منتظره هس...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا را سخت نگیرید برای اینکه...
زمینی که امروز روی آن قدم میزنیم
فردا سقفمان خواهد بود
اینقدر با حسرت و غصه خوردن
زندگی را به کام خودمان تلخ نکنیم...
تا آخر گوش کنین...
حرف های شنیدنی مادربزرگ شیرین زبان
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
●○●