eitaa logo
علم سرخ
105 دنبال‌کننده
114 عکس
79 ویدیو
4 فایل
سردار شهید: « امروز جمهوری‌اسلامی حرم است...» @saeed_alef "سعید اسماعیل دخت"، یاعلی. درس خارج #حوزه ارشد علوم سیاسی #دانشگاه تربیت مدرس تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️جریان غربگرای حامی برجام ، تحلیل گران و رسانه های حامیشان بعد از افتادن تشت رسوایی برجام همین روز ها شروع به تحمیل هزینه خروج آمریکا از برجام بر دوش نظام ، رهبری ، جریان های رقیب ، سپاه و...خواهند کرد. دو شیوه برای این کار در پیش خواهند گرفت ... 🔴عده ای خواهند گفت برجام تصمیم نظام بوده است ، بدون اینکه اشاره کنند اجازه اجرای برجام با ۲۷ شرط از جانب مجلس قبل، شورای امنیت ملی و رهبری داده شد و البته دولت آنها را زیر سیبیلی رد کرد . البته در مسأله برجام تشخیص غلط هم کم نداشتیم از برخی فرماندهان نظامی گرفته تا علماء و سیاسیون ، اصولگرا و اصلاح طلب اما هیچ ‌یک از اینها مطابق با تحلیل رهبری و‌جریانات واقع گرا و سیاسیون مومن نبود . 🔴عده ای دیگر اما به گونه ای دیگر از زیر بار هزینه شانه خالی خواهند کرد ... و آن هم اینکه با دادن اطلاعات غلط و بدون پشتواته در قالب خبر محرمانه و پشت پرده و کنار هم قرار دادن سخنان رهبری در کنار این اخبار دروغین خواهند کوشید موضع رهبری در حراست از منافع ملی در دوران مذاکره و اجرای برجام را عامل قتل برجام از جانب ترامپ جا بزنند ... این جریان سیاسی هر چند دل خوشی از ترامپ ندارد اما ترجیح می دهد بیشتر هزینه را بر دوش سید علی خامنه ای بیندازد تا دونالد ترامپ! چرایش هم کاملا واضح هست ، جریان غربگرا برای شنیدن شدن و نفوذ حرف هایش نباید بگذارد بر بلور غرب غبار تردید بنشیند و مردم نباید به غرب بد بین باشند چون اگر این گونه شود ثروت ، شهرت ، قدرت و البته آبرو و خانواده !!! جریان غربگرا در خطر است . طبیعی است اگر مردم به تحلیل استقلال و توانمندسازی داخلی در همه زمینه ها برسند رسانه های مواجب بگیر غرب نانشان در خطر است ، قراردادهای اقتصادی و وساطت بی معنا میشود ، دیگر با شکلات مذاکره نمی توان رای آورد ، برای بعضی هم شاید آبروی شخصی و‌خانوادگیشان در خطر باشد ، ضمن اینکه آقازاده هاشان هم باید راحت باشند!! https://sapp.ir/Alamesorkh https://eitaa.com/Alamesorkh
💬یکی دو تیکه خوب حسن روحانی ...بعد از چندین سال ... 📄نامه سردار سلیمانی در تقدیر از این حرکت روحانی ... و باز هم تحلیل ها ...! 📝چند چیز رو توجه کنیم بد نیست : ۱-خدمت به جمهوری اسلامی از هر طریقی مطلوب است و در درجه اول این تکلیف دولت و‌مسـٔولین است و هر کس دیگری هم بتواند خدمتی بکند و صرفا بخاطر مساىٔل جناحی دست نگه دارد *خیانت و‌خباثت* کرده . ۲-حسن روحانی ، حسن روحانیست ، *دنیای سیاست دنیای حرف زدنها نیست ، دنیای عمل کردن هاست* تجربه بارها به ما نشون داده پایبند حرفهای کسی نمیشه بود که در حرم امام و جمع ایثارگران یکجور موضع میگیرد و در بین هنرمندان و اصحاب رسانه و حامیان خودش جور دیگری ... نمیشه به کسی که با دغل کاری به پست و مقامش رسیده و با دغل کاری کار خود رو پیش برده اعتماد کرد ... ۳-*ملاک حال فعلی افراد است اینجا جایش نیست* قاتی نفرمایند دوستان. ملاک حال بودن منظور هر حالی نیست اینکه ساده لوحی است که به صرف یک موضع آن هم از کسانی که مسبوق به حالات متحوله محیرالعقول هستند این حالشان را ملاک بدانیم و چشم از تجربه و عقل ببندیم ! اگر در مورد یک شخص عادی که در حال تجربه کردن مسیر زندگی است سخن میگفتیم که هر از چندگاهی احوالش تغییر میکند حرفی نبود که به حال فعلی اش اعتماد کنیم تا اصلاح شود اما سیاستمداری که پیر سیاست است ، یک جوان خام نیست که سریع به این نتیجه برسیم که به همین راحتی امروز و دیروزش تغییر جدی کرده ... پس مقصود از جمله مذکور *ملاک حالِ ”مستقر” شده در افراد است* نه هر حالی...! ۴-*حسن ظن* داشتن در مورد مومنین و مسلمین است و البته در جای خودش بسیار هم عمل اخلاقی صحیح و بجایی است و لازم ، اما در مورد کسانی که مسبوق به اعمال ، مواضع و رفتاری هستند که اگر نگوییم آنها را در جناح منافقین تعریف می کند ، حداقل شبهه قوی در مورد آنها وجود دارد این حکم اگر نگوییم دقیقا عکس است ، حداقل جریان نمی یابد . حسن ظن داشتن در مورد چنین افرادی ممکن است ما رو با خطرات جدی مواجه کند بخصوص اگر اون شخص دارای قدرت و‌نفوذ فراونی باشه ... پس عاقلانه این است که مواظب باشید ، و *ببینید ”چه میکنند” ، نه ”چه می گویند”* ، احتمالات خطر در رفتار و مواضع رو ‌حتما باید مد نظر داشت و براش برنامه و راهکار ریخت . ۵-کار سردار سلیمانی در تقدیر از دو ‌موضع در سخنرانی به جای خودش کار سردار سلیمانی است ، *قرار نیست در کشور همه یک کار کنند* ، سردار سلیمانی فرمانده ارشد نظامی است که در شرایط فعلی برای نشان دادن انسجام و ‌اتحاد در مواجهه با دشمن باید این نامه را میداد حالا حرفهای روحانی ظاهری بوده باشد یا واقعی ... اما کار یک تحلیلگر ، جهادگر ، صنعتکار و دانشجو ، که می خواهند بار انقلاب رو بردارند *لزوما شبیه کار سردار سلیمانی نباید باشد* ، بلکه *مهم حفظ انسجام داخلی در برابر دشمن و کمک به دولت برای ”درست عمل کردن”* فارغ از جناح بندی هاست و البته گذشتن از یکسری اختلافات غیرضروری در شرایط فعلی و این ممکن است بعضی جاها با تشویق کردن دولت حاصل شود و بعضی جاها با نقد کردن . https://sapp.ir/Alamesorkh https://eitaa.com/Alamesorkh
در آیه 29 سوره مبارکه فتح برای پیامبر (ص) و یاران حضرت خصوصیاتی ذکر می فرماید(محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...) در این خصوصیات دو دسته شاخصه وجود دارد یکی شاخصه سیاسی و دیگری فردی ، که بین این دو, آیه شریفه شاخصه سیاسی یاران حضرت را مقدم بر شاخصه فردی آنها آورده که خود می تواند دال بر مهمتر بودن آن از جنبه "شناخته شدن" باشد .  نکته ای داخل پرانتز عرض کنم که در آیه مذکور مقصود از کافر به استناد آیه 73 توبه(جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم) ، هم کافر به معنای خارج از مذهب اسلام را در بر می گیرد و هم منافقین که اسلام را به ظاهر پذیرفته اما در واقع با اسلام و مومنین دشمنی دارند ، چون در آیه مذکور به پیامبر امر میشود که با هر دو دسته کفار و منافق در جنگ باش.  نکته دیگر مشهود در آیه ضرورت داشتن فهم سیاسی است: در آیه شریفه حکم در ستیز بودن و دوست بودن بیان شده است اما در مسائلی که موضوعات اون در عالم حقیقی و خارجی وجود دارد (یعنی یک مساله ذهنی و قلبی صرف نیست ) عمل به حکم تنها با فهم حکم محقق نمیشود . شما برای عمل به حکم نیاز به فهم مصادیق و موضوعاتی دارید که بر این حکم تطبیق می کند یا نمی کند . و در هر موضوعی به نسبت حکمی که در شریعت برای آن بیان شده است عمل می کنید. از جمله در آیه مذکور شدت با کفار و منافقین و محبت با جبهه خودی بیان شده اما کار با همین فهم حکم تمام میشود ؟! خیر ، اینکه کافر و منافق چه کسان، کشور ، جبهه فکری و سیاسی و ...در حال حاضر هستند ؟  اینکه جبهه خودی چه اشخاص و گروه ها و تفکراتی هستند ؟ همه اینها نیاز به فهم میدانی از صحنه سیاسی اجتماعی جامعه مومنین دارد تا با شناخت این اشخاص و جریانات بتوانیم علیه کسان یا جریاناتی که مصداق کافر و منافق هستند  شدت عمل و زاویه داشته باشیم و با کسان یا جریاناتی که مصداق جبهه خودی و مومنین هستند بیشترین محبت ، انسجام و پیوستگی رو داشته باشیم . کسی که می گوید من نیستم یا کاری به ندارم چنین شخصی نمی توند به صرف اینکه را تلاوت می کند یا صوت و لحن یا حتی تفسیر و تبیین می کند ادعا کند که به آیه مذکور عمل کرده است و داخل در یاران حضرت است ، واضح است که به صرف دانستن حکم ، به حکم عمل نکرده ایم حتی اگر عالم دهر باشیم ، همانطوری که به صرف اینکه من رساله عملیه را حفظ کنم نماز خوان نمی شم و به حکم خدا بر نماز خواندن عمل نکرده ام.من وقتی به وظیفه خودم عمل کرده ام که هم بدانم نماز چیست و چطور خوانده میشود و هم واقعا بروم و نماز را بخوانم! 🔘ادامه دارد ان شاء الله https://www.instagram.com/p/CGxBWj2p32j/?igshid=ztatlph00fza
چای دبش، حجاب،بنزین، اغتشاش، فرهنگ،مذاکره، انتخابات، لیست، چند موضوع دیگر و هیچکدام! یکی از مشکلات جامعه سیاسی ایران چه در سطح مردم، چه در سطح نخبگان و چه در سطح مسئولین پنهان شدن مساله در پشت دعواست! متاسفانه. این به معنای این نیست که افراد دلسوزی در هر یک از این سطوح نیستند، بلکه به معنای این است که غلبه نگاه سیاسی به معنای دعواهای از سر احساس(در بین مردم) و دعوای از سر منفعت، شهرت و قدرت (در بین نخبگان و مسئولین) موجب شده مساله گم شود، گم شدن مساله یعنی استمرار مشکلات! (انکار نمی کنم که من هم ممکن است همین نقش های منفی را پذیرفته باشم و بازی کرده باشم یا بازی داده شده باشم) هر کسی دلش برای این مردم و ایران می سوزد به جای تک و پاتک های عرصه عمل سیاسی، بایستی به خود فرصت خلوت نشینی بدهد، باید در کنار حرفی که می زند، حرفی هم بشنود. برنده عرصه سیاسی آن کسی است که در لا به لای دعواهای سیاسی به دنبال حل مساله باشد، اما متاسفانه همانطوری که بیان شد رویکردهای سه سطح از بازیگران عرصه اجتماعی ایران بر این مدار است که برنده را در فضای دعواهای سیاسی می جوید. نتیجه این رویکرد در سطح عمومی دعواها و گوشه و کنایه ها روزمره رها و بی نتیجه از طرفی و بی انگیزگی و دلزدگی و ناامیدی از طرفی دیگر؛ در سطح نخبگان میل به خود نمایی و تسلط سلیبریتیسم نخبگانی؛ و در سطح مسئولین گرایش به کارهای روبنایی، رای جمع کن، سطحی، مقطعی و فریبنده به جای دنباله گیری حل مساله بوده است. یک کلام سکوت و شنیدن در رخداد، انصاف در قضاوت و فکر و دور اندیشی در حل مساله در فضای غالب جامعه سیاسی-اجتماعی مفقود است و بیشتر اوقات ما به زد و خورد می انجامد! در هر سه سطح! حتی اگر کسی از انحطاط می گوید باید این ها را بگوید! و نخواهند گفت، بخشی از آنهایی که مساله انحطاط جامعه را مطرح می کنند هم متاسفانه خودشان جزوی از دعوای هستند و طرفی از دعوا شده اند. و ریشه مساله در همین است که طرح موضوع نه برای حل مساله و دعوت به تفکر و تعمیق که برای حمله است! حمله! و غلیان احساس، برای شوراندن! برای اینکه وسط دعوا فحش یا لگدی پرانده باشد حرف از عدالت و فساد و انحطاط و پیشرفت، مردم و غیره میزند! کسی که خود را در مواجهه با مساله ببیند به دنبال صاف کردن دهن طرف مقابل نیست! به دنبال شکستن پای طرف مقابل برای انداختنش نیست! و ما هستیم، در تک تک چیز هایی که درک می کنیم! برای همین است که فضای سیاسی اجتماعی ایران دچار تشویش است، جامعه ما شبیه کلاس درس دانشگاه یا حوزه نیست که افرادی با آرا و نظرات متفاوت با اعتقاد شخصی خودشان در مورد مساله ای نظر می دهند و حول مساله ای گفتگو می کنند، با همه اختلاف نظر ها! شبیه مجلس لات های چاله میدونی شده! فحش و فحش کاری، لگد پرانی و مشت زنی. و ما مدام در همه اتفاقات جامعه این را تکرار می کنیم، سیطره دعوای سیاسی بر مساله سیاسی-اجتماعی افتضاح ترین آفت امروز جامعه ماست. برای همین است که به جای حل مساله به فحش یا ضربه کاری تر می اندیشیم و مساله می ماند! مشکل می ماند! ریشه می ماند. "قرار" و "تسکین" نیست، یا مچ گیری است یا فرار!. بیاییم همیشه بازنده باشیم، بازنده ای به دنبال حل مساله. 🖊سعید اسماعیل دخت، دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🟩https://eitaa.com/Alamesorkh
🟢تنها رای آوردن اصلح مساله نیست! 🔴سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه ◻استدلال خیلی از دوستان برای وارد شدن به یک رقابت تند و تیز شناساندن اصلح است. اما آیا رای آوردن اصلح همه چیز در یک انتخابات، نظام و جامعه است؟ ◻عموما برای رای آوردن اصلح در انتخاباتی مانند ریاست جمهوری و شوراها و مجالس استدلال میشود به مسائل تاریخی که ریشه خیلی از آنها با مساله ولایت گره خورده است. از این جهت بسیاری از این استدلال ها و فکت های تاریخی در غیر مورد خودش استفاده شده اند. که بایستی در این مورد دقت لازم را نمود. چرا که لزوما مساله مسئولیت های گوناگونی که در جامعه وجود دارد، منطبق بر ملاکی نیست که در مساله ولایت وجود دارد. ◻نکته دیگر اینکه چرا ذهنیت ما چنین شکل گرفته است که همه چیز حول رای آوردن اصلح می چرخد؟ شاید برای برخی سنگین باشد اما بر کرسی نشستن، مسئولیت و حتی ولایت اصلح با توجه به استناد های تاریخی از سیره اهلبیت هر چند به عنوان یک مطلوب مطرح بوده است، اما هیچ گاه به عنوان مطلوب اعلی نبوده، چه اینکه امیرالمومنین اصلح زمان خود بود اما برای مصلحتی مهم تر، از رسیدن خود به کرسی خلافت دست کشید، ایضا امام حسن علیه السلام. ◻بنظر می رسد عمده نگرش تک بعدی در تاکید بر اصلح ناشی از نگرش امام محور در ذهن ما باشد. همان چیزی که به غلط از حکومت معصومین در ذهن خود داریم، و همان چیزی که از حکومت حضرت حجة انتظار داریم، و البته همین ذهنیتی که موافق و مخالف نسبت به جمهوری اسلامی دارند. یعنی وقتی می خواهیم محاسنی را از نظام بشماریم، در دفاع خودمان، رهبری به عنوان منشاء و مجری همه ی آنها ذکر میشود. از سوی دیگر مخالفین هم وقتی می خواهند ایرادی وارد کنند، منشاء همه ایرادات را به رهبری می رسانند! و اساسا منظور آنها از کلمه "نظام" همان «رهبری» است! تصوری که در هر دو گروه مبتنی بر یک نگرش خلافتی-سلطنتی است. ◻با اینکه مبتنی بر نظر و نگرش صحیح اسلامی، از پیامبر(ص)، حضرت امیر علیه السلام، و سایر معصومین علیهم السلام تا حضرت امام، مقام معظم رهبری و بزرگانی چون شهید بهشتی، جامعه اسلامی یک جامعه امت-امامتی است و اساسا "ولایت" یک ارتباط دو جانبه و بقول قرآن "بعضهم اولیاء بعض" است. ولایت یعنی پیوستگی! نظام امت و امامت و نظام ولایت در بستر این دوستی و به هم پیوستگی شکل می گیرد. قرار است، ما در این بستر کنش سیاسی و انتخاباتی داشته باشیم. حتی کنار زدن کفار و منافقین هم برای ماندن این پیوستگی است. اگر این پیوستگی نباشد، حتی ولایت امیرالمومنین هم کارساز نیست! ولایت امام حسن علیه السلام هم کارساز نیست! مگر نه اینکه حضرت امیر در پاسخ به صدیقه کبری سلام الله علیها، دلیل دست به شمشیر نبردن خود را بقای شعار توحید عنوان کردند؟ آیا برای پهلوان بدر و خیبر سخت بود مبارزه کند تا رسیدن به خلافت؟ ‼با این بیان، اگر دغدغه ما نظام ولایی است، اگر دغدغه ما کارآمدی نظام مبتنی بر ولایت است، رای آوردن اصلح به تنهایی کافی نیست، این مهم تنها زمانی کارآمدی خواهد داشت که بیشترین میزان دوستی و ولایت نیز در آحاد جامعه، بخصوص جامعه مومنین رقم بخورد. از این جهت، وارد شدن به زد و خورد های کلامی و سیاسی، حتی اگر منجر به اثبات اصلح شود، در فرضی که ایجاد انشقاق و کدورت کند، حسنی ندارد. ⚠هنر جامعه مومن این است که در عین متانت و دوستی و پیوستگی بتواند اصلح را در مسئولیت های مختلف بر کرسی بنشاند. @alamesorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طیب نیا(وزیر اقتصاد دوره اول روحانی): ظریف ضعیف ترین وزیر امور خارجه بعد از انقلاب بوده است. روابط اقتصادی ما با کشورهای منطقه در دوره ایشون در پایین ترین سطح ممکن بود. @alamesorkh
🟢حفره های گفتمان سازی سبد رای مشترک ⚪سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔹یکی از خطوط انحرافی که در طول انتخابات شاهدش بودیم تاکید غلط بر سبد رای مشترک بود 🔹حامیان برخی از کاندیداها با تاکید بر داشتن سبد رای مشترک کاندیدای خود با جریانات غیر انقلابی، لیبرال و ... اساس وجود این سبد رای مشترک را یک امتیاز عنوان می کردند. زیربنای این نوع نگاه باز می گردد به همان نتیجه گرایی. یعنی اساس کار سنگینی و وزانت سبد رای است و نه کیفیت و چگونگی آن. 🔹البته اصل داشتن سبد رای مشترک مذموم نیست، بلکه هنر و ضرورت هم هست، پس مساله در چگونگی ایجاد آن است. 🔺مساله این است که دلالت اصلی در این سبد مشترک وجود رفتار و مواضع منطبق با گفتمان انقلاب اسلامی است، که یک سیطره و اشتراک عام درست کرده؟ و یا خیر، ناشی از یک رفتار مریض، دو پهلو است؟ برای مثال این ایراد ندارد که یک شخص عدالت، معنویت، استقلال و آزادی مسئولانه که جزو شعارهای انقلاب اسلامی است را در رفتار خودش برجسته کرده باشد و سبد رای مشترک بواسطه وجود این اشتراک در بین او و سبد سایرین باشد. چون اساس این اشتراک بر ارزشی برخاسته از متن ارزش های انقلاب اسلامی است. 🔺اما اگر این سبد رای مشترک بخاطر این است که بخشی از عموم مردم که رفتارهای التقاطی دارند چنین درکی دارند که فلانی در ارزشها با تسامح و تقلیل گرایی رفتار می کند، این نه تنها امتیاز برای یک فرد شاخص جبهه انقلاب نیست، بلکه نیاز به آسیب شناسی هم دارد. این مسئولیت این شخص و جریان حامی اوست که این سبد رای مشترک را به سمت اشتراک در ارزشها بکشاند، نه اینکه به آن فخر هم کنند . ‼متاسفانه آنچه شاهدش هستیم این است که برخی از نگاه های التقاطی یکی از انتقاداتشان به افراد شاخص جریان انقلاب اسلامی این است که اینها سبد رایشان عمومیت ندارد، چون فلانی زیادی بسیجی است! یعنی بسیجی و انقلابی بودن در جریان انتخابات عیب میشود! 🔺این نگاه در غیر انتخابات هم همین گونه زیست می کند، در مواضعی که باید گفتمان انقلاب اسلامی را تبیین کند، برای خراب نشدن سبد رای مشترک، خواص خود را در آب نمک می خواباند! به جای اینکه چهار سال به دنبال ترویج و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطح عموم باشد، به دنبال ارزشمند کردن ملاک های عوامانه در بین جامعه مذهبی در ایام انتخابات است. 🔴این نگاه و رفتار هم یک رفتار غلط انتخاباتی و سیاسی است، و هم یک اعتقاد غلط گفتمانی. 🔺نگاه و رفتار غلط سیاسی است از این جهت که قرار است ترویج و عمومیت یافتن گفتمان اصل باشد و پیروزی در انتخابات برایند و نشان دهنده این عمومیت یافتگی!. اگر دلیل عمومیت نیافتن یک شخص بخاطر شاخص بودن او در انقلابی و بسیجی بودن است، این ایراد از شخص او نیست، ایراد از همه خواص و نخبگان جبهه انقلابی است که موفق نشده اند ارزش های انقلابی را عمومی کنند. مواقعی که اختلاف های اجتماعی وجود داشته، به جای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی، با همین رویه های غلط، به دنبال تامین درخواست مردم بوده اند و نه تبیین مصلحت مردم. 🔺اما انحراف در سطح گفتمان آنجاست که خیزش و بعثت این نگاه، نه از متن اسلام به سمت عوام، بلکه بعثت و خوانشش از بین عوام به سوی دین است. یعنی همان جریان عرف گرایی و عوام گرایی مذهبی. این یعنی انحراف، یعنی التقاط گفتمانی. 🔺سبد مشترک خودش یک گفتمان میشود و جای خودش را به تبیین برای نفوذ گفتمان عقلانیت اسلامی می گیرد. در نتیجه مواضع افراد شاخص و خواص و فعالان جریان انقلابی با یک تحلیل غلط نه بر اساس بینش عقلانی-اسلامی که بر اساس نگاه به تعمیم سبد مشترک بسته میشود! چیزی که ما عملا در مباحث مربوط به معضلات فرهنگی شاهدش بوده ایم. 🔹با همه این حرف ها تعمیم سبد رای مهم است، اما این تعمیم باید گفتمانی باشد. ◻در انتخابات اخیر، یکی از دلایل عدم موفقیت جریانی که تاکید زیادی بر روی سبد رای مشترک داشت هم همین عدم توجه به سبد گفتمانی بود. سبد رای گفتمانی حتی ممکن است از نظر کمیت زیاد نباشد اما به لحاظ کیفیت به منزله یک موتور در سطح عمومی رفتار می کند که می تواند جریان های خاکستری و عمومی را جلب کند، در کنشگری ها ساکت نیست، پیش برنده و فعال است و با جریان مقابل فعالانه مقابله می کند. اما کاندیدایی که درصد کمی از آرایش گفتمانی است، نمی تواند نیروی محرکه یک جریان عمده باشد، مثل این می ماند که بخواهیم با موتور پراید یک تریلی را بکشیم. تریلی بودن(سبد رای عمومیت یافته) موقعی جواب می دهد که موتور شما هم موتور تریلی باشد!. بعضا سعی شد این خلاء با کارهای رسانه ای و نیز وام گرفتن از شخصیت های گفتمانی جبران شود، که عملا چنین نشد. 📝 @ALAMESORKH
🟩سیاست، میدان جبری برای انتخاب ما. 🟥نگاهی به چیستی سیاست و چگونگی ما. ⬜ تیز، برنده، کدر، بد بو، رنج آور، تلخ، سخت و در عین حال شکننده است. واقعیت سیاست، هراس آور و حول انگیز است. ⬜سیاست گاهی عابدان و زاهدان تاریخ را به ته دره ها پرت کرده! چه انسان های مستجاب الدعوه ای که در میدان سیاست نلغزیدند و سقوط نکردند. ⬜سیاست، گاهی یک انسان احمق را بر اریکه قدرت نشانده، گاهی یک ملت را نابود کرده. ‼️با این اوصاف؛ فقط دیوانگان فکر می کنند می توانند در این میدان بدون نقشه و طرح، ایمان و تقوا، علم و دانش و تحقیق وارد شد و سالم ماند! و بدون اینها، پر حرف و پر تحرک بود. ⬜اما با این حال، بر هر کسی واجب است تا خود را برای این میدان تجهیز کند، چون ستاندن حق و کوبیدن باطل جز در میدان نیست. میدان وحشت انگیز سیاست که از آن گفتیم، چیزی جز محل مجادله و نبرد حق و باطل نیست. لشکریان عقل در مقابل لشکریان جهل. خروج از این میدان ممکن نیست. ‼️انتخابی در کار نیست. مقابله حق و باطل جبر است، مثل تولد، مثل مرگ. ما فقط میتوانیم کیفیت وجود خودمان را در این میدان تعریف کنیم، شکل بدهیم، تولید کنیم. ⬜عزلت و گوشه گیری برای در امان ماندن از باطل ممکن نیست، چون گاهی سکوت و گوشه گیری عین جنگیدن برای باطل است. ⬜چونان اسب های وحشی رمیده، یا چونان تشنگان و گرسنگان سر بر هر راه و چاه کردن هم سرنوشتی جز گمراهی ندارد. 🟥سیاست، این میدان لرزان چموش، جز با قرار و اطمینان رام نمیشود. اطمینانی که جز حاصل اتصال و تمسک به منشأ حق نیست. اما این اتصال، نه در برگزیدن مسلک صوفیانه، که در میدان جامعه و زندگی حاصل میشود. در میدان تضادها، در نسبت بین منفعت من، زندگی من، احساس من، حب من، بغض من با حق. و نسبت رشد ما، بسته به میزان تواضع ما بر حق در این تضادها ست. هم در سیاست و هم در تقوا، هم در عقلانیت. توقف، انحراف یا عقب گرد ما در هر شرایطی، در هر رده ای از جامعه و زندگی، بواسطه کنارگذاشته‌شدن حق، بخاطر منافع و حب و بغض های ماست. و این انتخاب‌های ما در این میدان جبری است. 🖋️سعید اسماعیل دخت/طلبه حوزه علمیه قم ، ارشد علوم سیاسی 👇👇👇👇 @alamesorkh