eitaa logo
البیان
11.2هزار دنبال‌کننده
748 عکس
173 ویدیو
69 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 🔹 مکتب فقه الخمینی نتیجه و حصیله ۳۵ سال تحقیق، تدرس و تدریس استاد آیت الله فرحانی است که بر مبانی حضرت امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره) استوار گردیده است. 🔹 این مکتب با این نگاه که " دستاوردها ، ابداعات و نظریات امام(ره) و علامه (ره) موجب تحول در علوم مادر و اصالی حوزه علمیه می شود" ، منظومه ای را تعریف کرده که نتیجه آن پویایی در اجتهاد مصطلح و وصول به تولید علم اسلامی خواهد شد. 🔸 متاسفانه جریان شناسی حیات علمی این دو نابغه حوزه مبارکه علمیه، گواه این است ، که نه تنها آنگونه که باید نوآوری های این دو بزرگمرد تفصیل و تشریح نشد؛ بلکه با آماج اشکالات و نقود فضلا و اعلام مواجه شده و در نتیجه قبل از اینکه به منصه ظهور و تجلی برسد و به درستی عرضه شود، زیر تلی از مخالفت های علمی و عملی دفن گردید. البته در چند دهه اخیر جریاناتی درصدد احیا و عرضه این مبانی شدند که اغلب با ضعف ها و کاستی های جدی روبرو شده و یا با تبدیل شدن به جناح های سیاسی ، از هدف تئوریک خود فاصله گرفتند. ✅ همانگونه که دأب به حق جامعه حوزوی و دانشگاهی، بر عدم بیان ادعای بدون دلیل است، رسالت مهم این کانال تبیین این دیدگاه به همراه ادله و شواهد علمی است. امید است بتوانیم هر آنچه که از جانب استاد آیت الله فرحانی در تمامی این سال ها در این زمینه ارائه شده است را به خوبی ارائه کنیم. @albayann
🔺 در سال 1335 یا 1336 شمسی با حساسیت هایی که نسبت به علوم معقول پدید بود، دروس علامه طباطبایی(ره) تعطیل شد. پس از چندی در شبی بارانی به اتفاق بعضی از اعاظم درس فلسفه به منزل رفتیم. ایشان در کوچه ارک نزدیک منزل آیت الله سید احمد زنجانی مستاجر بودند. 💢 از ایشان تقاضا کردیم که درس را مجددا شروع کنند. علامه (ره) فرمود: « اولا ادامه درس اسفار مناسب و لازم است و ثانیا من به تفال زدم و این غزل آمد: من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم محتسب داند که من این کارها کمتر کنم   من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم   عشق دردانه ست و من غواص و دریا میکده سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم   لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم   بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم   من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج ها کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم   چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم   عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم   من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم   گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم   عاشقان را گر در آتش می پسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم   دوش لعلش عشوه ای می داد حافظ را ولی من نه آنم کز وی این افسانه ها باور کنم   📚 شمس الوحی تبریزی، آیت الله جوادی آملی، ص ۲۲۳ @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 🔰 درس خارج آیت الله فرحانی 📌ذیل مبحث ماهیة الواجب إنیته عناوین مطروحه: 🔅 تحلیلی از اصالة الوجود 🔅 توضیحی از ضرورت ازلی اصل واقعیت از منظر 🔅 توضیح کلی سعی و تمییز آن از کلی مفهومی در عبارات صدرا 🔅تفاوت دیدگاه استاد با مشهور در تفسیر عبارات ملاصدرا نسبت به تحلیل وجود سعی و نسبت آن با حقیقت محمدیه(ص) 🔅 شواهد روایی از تعین وجود سعی در حقیقت محمدیه(ص) @albayann
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 درس استاد آیت الله فرحانی 👈🏻 فتأمل فی هذا المقام فإنک لو عرفت هذا المعنی فی الوجود صرت من الراسخین فی العلم( الحکمةالمتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعه- ج۱ -ص۱۳۰) 💢 منظور ملاصدرا کدام معنای از وجود است که فهیم به آن را راسخ در علم میداند؟ ملاصدرا می گوید: در عبارات فلاسفه «وجود» دو نوع کاربرد دارد: یکبار مراد از وجود، حقیقت وجود است و یکبار مراد از وجود مفهوم وجود است. فلذا در مسئله وجود یکبار اشتراک ، وصف مفهوم است و در یک جا اشتراک وصف مطابَق است. یکبار مشترک را بر مطابَق و واقع آن حمل می نماییم و یکبار مشترک را بر مفهوم وجود حمل می کنیم. 🔹 بنابراین باید اولاً میان معقول اولی و معقول ثانی فرق نهاد و ثانیاً در معقول ثانی باید بین مشترکی که مفهوم وجود است و متصف به وصف کلیت مفهومی می گردد و بین مشترکی که مربوط به مطابَق این مفهوم است که کلی سعی است، تفکیک نمود. اگر مطابَق را کلی می دانیم، منظور کلی سعی است نه کلی مفهومی. حال اگر مطابَق را به کلی سعی متصف نماییم ، آن چه در تشکیک از آن بحث می کنیم و می گوییم: در همه جا هست، فیض منبسط اوست. 🔺 به تعبیر حضرت امام حقیقت تام احمدی و محمدی(ص) است. همان «بکم فتح الله و بکم یختم» است و به تعبیر حاجی «فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‌ » می باشد. همان «فبهم ملأت سمائک و ارضک» که با آن آسمان و زمین را پر کرده است. و یا فراز«لیس ورائکم و وراء الله یا سادتی منتهی» است. بر این اساس دو شأن درست می شود و دو مرتبه «ذات» و «فیض منبسط ذات» داریم. 💠 ملاصدرا می فرماید: با فهم این نکته از راسخان در علم خواهی بود. استاد ما ، آیت الله جوادی می فرمایند: مراد ملاصدرا از این مطلب، فهم وجود سعی و فیض منبسط است و الا کسی قادر به درک ذات نمی باشد. اگر کلی سعی را که حقیقت فیض منبسط است بفهمیم، از راسخان در علم خواهیم بود؛ به نظر ما ملاصدرا تا آخر به این نکته معتقد است. این که بفهمیم وجود دارای یک مرتبه واقعی حقیقی است به نام کلی سعی که همان حقیقت محمدیه(ص) می باشد. وگرنه ذات که معروف و معبود کسی نیست. پ.ن: انشاءالله توضیح و تفسیر بیشتر نکات و روایات مطروحه در آینده نیز به تفصیل ارائه خواهد شد. @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈🔈. 🔔آینده فقه شیعه وحکومت اسلامی1⃣ 🌀درقرآن چندنوع خلافت داریم؟ 🌀تفاوت خلافت هادرچیست؟ 🌀آیاجامعه استکمال دارد؟نظرقرآن دراین رابطه چیست؟ 🌀ارتباط این مسائل با آینده فقه وحکومت شیعه چیست؟ 🔰 آیت الله فرحانی: 👈 درقرآن کریم چهارنوع خلافت وجود دارد که جنس هرکدام متفاوت از دیگری است: 🔹️اولین خلافت مربوط است به حضرت آدم. 🔹️دومی مربوط است به حضرت داوود 🔹️سومی مربوط است به خاتم الانبیاء 🔹️آخرین خلافت هم مربوط است به خاتم الاوصیاء. 🔺 اما این خلافت هادرعین حال که مربوط به انسان کامل است ولی تفاوت های چشم گیری با هم دارند. فارق را جناب علامه طباطبایی درالمیزان این گونه بیان می کند که استکمال علاوه براینکه برای هر فردقابل تصویراست برای جامعه به عنوان یک مرکب حقیقی هم قابل تصویراست. بایداین مبانی قوی را از قرآن استباط کنیم، تابتوانیم آینده حکومت وفقه شیعه را‌ تصویرکنیم واین مبانی درحوزه شکل نمی گیرد مگراینکه ما بتوانیم فقه الخمینی رادرحوزه رایج کنیم. 👈🏻 تفصیل این نکات را در صوت ارائه شده دنبال نمایید @albayann
♨️تفسیرانسان باانسان 💠آیت الله جوادی آملی: 🌿حضرت استاد علاّمه طباطبايي(قدس‌سرّه) پيش از آنكه به كتابهاي حوزوي بپردازد، به كتاب نفس خويش پرداخت. او انسان را با انسان تفسير كرد، چون تا كسي انسان را با انسان تفسير نكند و مفسّر خويش نباشد، نمي تواند مفسّر امري ديگر باشد. 📚منبع:کتاب شمس الوحی تبریزی اثر علامه جوادی آملی @albayann
💠جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث انسان شناسی 🔰استاد آیت الله فرحانی : 🔺عظمت علامه طباطبائی در تفسیر المیزان و در کتاب های ارزشمندشان در تفسیر و حکمت، بروز کرده است اما امام (رحمه الله علیه) در این جهت یک مظلومیتی دارد. چون که امام انقلاب را رهبری و مدیریت کرد، شخصیتشان بیشتر اجرائی تلقی می شود نه علمی، و آن میراث بسیار عجیب علمی حضرت امام مهجور و محجوب مانده است. ♻️امام یک کتاب بسیار خوب و ارزشمندی دارد (که البته سفارش نمیکنم که دوستان این کتاب را بخوانند؛ چون این کتاب کتابی است که استاد میخواهد.) به نام مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه، که امام( رضوان الله تعالی علیه) خلاصه مطالب این کتاب را در یک کتاب دیگر به نام سرالصلاه بیان کرده است. 🔹کتاب سر الصلاه و مصباح الهدایه تقریبا دو سکوی یک مطلب هستند؛چون از نظر امام، صلاه، معراج مومن است و معراج مراتب انسان را نشان میدهد و امام در مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه مراتب انسان را هم خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔸حضرت امام در باب نماز دو کتاب دارد: کتابی دارد به نام آداب الصلاه که برای متوسطین نوشته اند و کتاب دیگری به نام سرالصلاه. 💢 مرحوم آقای فهری در مقدمه کتاب سر الصلاه می نویسد که امام فرمودند: من این کتاب را برای اخص الخواص نوشتم نه حتی برای خواص؛ امام در کتاب سرالصلاه مراتب انسان در قرآن و روایات را خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔅حضرت علامه طباطبائی یک رساله به نام الولایه دارند و سه رساله دیگر به نام انسان قبل الدنیا، فی الدنیا و بعد الدنیا. 👈🏻 ایشان در این رساله ها به طور خیلی خلاصه، دیدگاهشان را در مورد انسان و مراتب آن گفته است و بعد همین ها را در تفسیر المیزان ،به صورت تفسیر قرآن به قرآن در آورده است و به ما تحویل داده است. 🌀الان وقت آن است که ما تفکرات مان را و تفکرات جامعه علمی را به سمت انسان شناسی، با مبانی این دو فقیه مفسر و فیلسوف بزرگوار آشنا کنیم. ♨️اگر این انسان شناسی را یادبگیریم، بسیاری از مشکلات مسائل، انسان شناسی حل خواهد شد. @albayann
💠جای فلسفه در مسجد است 🔰رهبر معظم انقلاب: 🍃امام (رضوان الله تعالی علیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی می‌آمد و درس میگفت - صبح فقه میگفت، عصر هم اصول میگفت - مرحوم آقای طباطبائی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت؛ 👈🏻فقط تفاوتش این بود که امام آنجا می‌نشست، آقای طباطبائی اینجا می‌نشست؛ جایشان فرق داشت. 🔅هر دو، روی زمین می‌نشستند - هم امام روی زمین می‌نشست، هم آقای طباطبائی - و درس میگفتند؛ آن هم در «مسجد». ❓واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفه‌ی ما - آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگر - آنجا فلسفه بگویند؟ 👈فلسفه را باید به عنوان یک علم دینىِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است... 💢این که ما بگوئیم فقه، مجرد از فلسفه، یک قداستی دارد؛ فلسفه هم دامن خودش را منزه نگه میدارد که داخل وادی فقه و اصول و حدیث و اینها نیفتد، درست نیست؛ 👈🏻اینها همه‌اش یکی است، یک هدف دارد. 🔺یا مثلاً کلام؛ کلام مسئله‌ی مهمی است. امروز شبهات کلامی، حرفهای کلامی، مباحث جدید کلامی، که هرگز فکرش نمیشد، وارد ذهنیات جامعه‌ی ما شده است. خب، باید روی اینها بحث شود؛ 👈و جایش مسجد است. 📙بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳ @albayann