eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
887 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
تا صبح می‌خوابند و من تاصبح بیدارم تازه به غیر از درد و دل ، من درد هم دارم درمان بیندازی نگاهش هم نخواهم کرد اما بجایش درد بفروشی خریدارم دیروز مجنون بودم و حالا زليخايم من داستانم، قصه‌ی در حال تکرارم این کوچه‌گردی‌ام برای کوچه‌گردی نیست دارم نهال عشق را در کوچه می‌کارم اشک مرا هر وقت می‌بینی تفضل کن هر وقت گریه می‌کنم یعنی گرفتارم من عرضه کردم خویش را، بی‌مشتری ماندم مانند جنس دور ریز بین بازارم جز کنج این کوچه دگر جايى ندارم من جايى ندارم من ولی این کنج را دارم هرطور باشی زندگی ما همانطور است ابرو گره کردی، گره افتاد در کارم من فقر را مانند فرزندم بغل کردم نفرين به من گر دست از اين کار بردارم امروز که پشت درم خب دستگیری کن فردا که اعلامیه‌ی ترحیم دیوارم @aleyasein
ز بوی زلف تو یک عمر مست و مدهوشم ز چشم خویش ز داغت همیشه می‌جوشم اگر چه نیست نصیب دو دیده‌ام رویت ولی خیال جمال تو می‌برد هوشم منی که سوخته این سینه‌ام ز سوز فراق بیا و لحظه‌ی آخر مکن فراموشم نبین که غرق سکوتم در این دو روزه‌ی عمر پر از نوا و فغانم اگر که خاموشم بیا و بر سر بازار و این گدا بنواز که نقد جان به هوای نگات بفروشم به شوق روز وصال تو یوسف زهرا به نام نامی –یابن الحسن– به چاووشم بیا و این شب جمعه ببر حرم جانا که در هوای طواف حریم شش‌گوشم چو نی نوای غم نینوا به سینه‌ی توست شبیه‌تان ز غم جدتان سیه‌پوشم خدا گواست که آبی اگر که بردارم بدون یاد لبش قطره‌ای نمی‌نوشم @aleyasein
بیچاره دلی که به محبت نتپیده است یا در ره معشوق مشقت نخریده است بیچاره کسی که شب جمعه شده اما از گوشه‌ی چشمش نم غربت نچکیده است اربابی و ما ماتِ کرامات تو هستیم از خوان تو کس غیر کرامت نشنیده است "ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است"* ما پوزه به پای تو بمالیم و تو ای کاش روی سر ما از سر رأفت بکشی دست خوشبخت کسی شد که به شکرانه‌ی این عشق دامان حیا... پرده‌ی عصمت ندریده است امشب سر سجاده دلم ریخته برهم... ...یاد گذرم که به مزارت نرسیده است بگذار که من هم برسم کرب و بلایت تا نوکرتان باز خجالت نکشیده است بنگر تو به زینب که پس از رفتنت آقا قدّش ز غریبی و اسارت چه خمیده است *بیت چهارم از غزلی از جناب سعدی @aleyasein
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم می‌زند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه‌ات؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم هرچه می‌گردم چرا ترکیب جسمت جور نیست سال‌ها دنبال آن انگشت بی‌انگشترم مثل من پیشانی‌ات با تیزی سنگی شکست درد می‌گیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می‌برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم @aleyasein
امام حسین(ع) - مناجات شب جمعه هوا هوای حسینیه ها شب جمعه رسیده این دل من تا خدا شب جمعه شب زیارت مخصوص سیدالشهدا شب زیارت ارباب ما شب جمعه حوائج همگی مستجاب خواهد شد رواست حاجت دل با دعا شب جمعه "حسین" گفتم و در بین روضه می شنوم صدای مادر سادات را شب جمعه خدا کند که همین روزها حرم باشم خدا کند برسم کربلا شب جمعه حرم بیایم و بر سینه مُهر غم بزنم کنار مرقد شش گوشه از تو دم بزنم @aleyasein
اشعار ناب آئینی: امام حسین(ع) - مناجات خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد اول قدم آن است جگر داشته باشد چون شمع سحرگاه مرا کشته خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد ما را سر این گریه به دوزخ نفروشند حاشا که شرر هیزم تر داشته باشد جز گریه طفلانه ز من هیچ نیاید دیوانه محال است خطر داشته باشد @aleyasein
امام حسین(ع) - مناجات شب جمعه قال الصادق (علیه السلام): نوحوا علی الحسین نوح الثَکلی علی ولدها؛ برای حسین (علیه السلام) مثل مادر جوان از دست داده گریه کنید با اشک و آه و زمزمه نوحوا علی الحسین با اضطراب و واهمه نوحوا علی الحسین فرموده است حضرت صادق به شیعیان ای شیعیان من همه نوحوا علی الحسین باید پس از سلام به تو زود گریه کرد یعنی که بی مقدمه نوحوا علی الحسین باید تمام وقت برای تو ضجه زد ممتد، بدون خاتمه نوحوا علی الحسین در مجلس حسین نباید سکوت کرد در ازدحام و همهمه نوحوا علی الحسین شب های جمعه فاطمه هم نوحه میکند با ناله های فاطمه نوحوا علی الحسین پشت حسین فاطمه در علقمه شکست پس در کنار علقمه نوحوا علی الحسین هم ناله صدای غم انگیز زینبیم با زینب مکرمه نوحوا علی الحسین @aleyasein
امام حسین(ع) - مناجات شب جمعه زائری دیدم که دارد چشمِ تر می‌آورد یک نفر هم نذر پاهای تو سر می‌آورد کفتری دیدم که از بالابلندِ گنبدت نذر چوبِ جاروی صحن تو پر می‌آورد مادری دیدم؛ شب جمعه؛ که با قدی کمان بین صحن تو زبانِ نوحه‌گر می‌آورد خواب ، چشمم را که می‌بندم به پابوسی تو می‌برد روح مرا ؛ وقتِ سحر می‌آورد من یقین دارم نسیمی که به پرچم می‌خورد از دلِ تنگم برای تو خبر می‌آورد رو به صحنت سجده کردم ؛ مُهرِ تربت خیس شد بوی خاک کربلا هم گریه در می‌آورد دَلوِ چشمم از تهِ چاهی که در آن اشک نیست با طنابِ روضه‌ات خونِ جگر می‌آورد نسل اندر نسل نوکرزاده ؛ مجنون زاده‌ایم می‌رود دیوانه‌ای ؛ دیوانه‌تر می‌آورد شاد خواهد شد؛ چرا که سینه‌زن آورده است از تبارِ نوکران هر کس پسر می‌آورد زائرم؛ حتی پس از مرگم؛ چرا که در حرم ... باد ، از خاکم غباری مختصر می‌آورد @aleyasein
مناجات با خدا - استقبال از ماه رمضان امام حسین(ع) - مناجات قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین خدا به حشر ببخشد گناه ما به حسین طلوع ماه مبارک مبارکش باشد کسیکه روزه ی خود سازد ابتدا به حسین خوشا به روزه ی مقبول روزه دارانی که ابتدا به حسین است و انتها به حسین اجابت ار طلبی بر دعای خویش بخوان به هر دعا که توانی خدای را به حسین سلام باد بر آن روزه دار تشنه لبی که آب نوشد و گوید سلام ما به حسین شروع و آخر این ماه با زیارت اوست چه عزت است که داده است کبریا به حسین زیارتش سه شب قدر لذتی دارد شب علی است ولی باید التجا به حسین خدای عالمیان می دهد جوابش را دهد سلام هر آنکس ز هر کجا به حسین نما روایت ابن شبیب را تفسیر زاشک صبح و شب حضرت رضا به حسین سه روز اگر تن او بود بر زمین داده است فضلیت سه شب قدر را خدا به حسین توای خدای حسین و علی در این رمضان قبول کن همه طاعات شیعه را به حسین موید از در این خانه رو نگرداند قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین @aleyasein
مناجات با خدا - استقبال از ماه رمضان به لطف شاه کرم ، باز روزه میگیرم شکسته بال و پرم ، باز روزه میگیرم اگر شود برسم کربلا در این رمضان کنار تاج سرم ، باز روزه میگیرم کنار صحن اباالفضل ، سفره ی افطار به پا کند پدرم ، باز روزه میگیرم و تا سحر... دو سه دفعه زیارت ارباب بهشت در نظرم ، باز روزه میگیرم دو چشم خسته و بی حال من کنار ضریح ز گریه کرده ورم ، باز روزه میگیرم روم به سوی شلوغی شارع العباس شده دم سحرم ، باز روزه میگیرم "دهین" و "چای" عراقی ، نگاه بر گنبد اذان صبح حرم... باز روزه میگیرم @aleyasein
امام حسین(ع) - مناجات روز چهارم رمضان دارم امشب از گناهانم خجالت می کشم از گناهان فراوانم خجالت می کشم سر به زیر انداختم، از روی تو شرمنده ام بازهم سر در گریبانم، خجالت می کشم اشک را از من گرفته این گناه لعنتی دارم از خشکی چشمانم خجالت می کشم من زمین خوردم دوباره، باز دستم را بگیر من از اینکه سست ایمانم خجالت می کشم پر نمی گیرم به سوی آسمانت چون شده این هوای نفس زندانم، خجالت می کشم لطف های بی حسابت زود یادم می رود من که قَدرت را نمی دانم خجالت می کشم باز آوردی مرا که چوب کاری ام کنی من از اینکه باز مهمانم خجالت می کشم دارم از این حسرت کرببلا دق می کنم من که از دوری جانانم خجالت می کشم از همان روزی که بین روضه می گفتم حسین مادرت می گفت: ای جانم ... خجالت می کشم جان زهرا آبرویم را بخر فردای حشر فاش گردد روی پنهانم خجالت می کشم آمدم با سر به زیری تا مرا حُرّم کنی من از این حال پریشانم خجالت می کشم @aleyasein
مناجات با خدا - امام حسین(ع) ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر از من تمام عمر گنه دیدی و گنه شرمنده ام از این همه تکرار یا مجیر از بس که تو ندیده گرفتی گناه من بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر می ترسم از قیامت و از دوری حسین برگ امان به من بده از نار یا مجیر دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می شود هستم به یاد تشنگی یار یا مجیر تا کربلای حضرت ارباب پر کشم با یک سلام لحظۀ افطار یا مجیر خواهم که بی حجاب تماشا کنم تو را در تحت قبۀ حرم یار یا مجیر آیا شود فدای علی اکبرم کنی پایین پای حضرت دلدار یا مجیر امشب جواب سوز و نوای مرا بده دیگر برات کرب و بلای مرا بده @aleyasein
در هوای کربلایش آهِ حسرت می‌کشیم ناز اگر دارد، خریداریم، منت می‌کشیم چارده قرن است بارِ نوکری بر دوش ماست از ازل تا به ابد، بارِ امانت می‌کشیم زندگی معنا ندارد بی حسین بن علی ما نَفَس از لطفِ ثارالله، راحت می‌کشیم گریه در روضه به ما احساسِ عزت می‌دهد زیر "این" پرچم کرامت، ورنه ذلت می‌کشیم مزدِ هیأت‌داریِ عشاق، دست فاطمه‌ست با هزار امّید در یک گوشه زحمت می‌کشیم گریه بر مظلومِ عالم، تشنه‌کامِ کربلا باطناً نور است، در ظاهر مصیبت می‌کشیم @aleyasein
ای در غمت هلال محرم گریسته خورشید و ماه نه ، همه عالم گریسته صاحب عزای توست خداوند ذوالجلال جبریل روضه خوانده و آدم گریسته از لحظه ای که چشم به عالم کشوده ای درماتمت پیمبر اکرم گریسته در کوه طور موسی عمران فشانده اشک بربام چرخ عیسی مریم گریسته آب از خجالت لب خشک تو گشته آب شمشیر و تیر و سنگ و سنان هم گریسته گرآسمان به اشک شود غرق در غمت سوگند می خورم به خدا کم گریسته طول زمان به یاد تو ماه محرم است تنها نه برتو ماه محرم گریسته روی خدا تویی که زخون گشته ای خضاب چشم خدا علی ست کز این غم گریسته هرماه نو که سرزده از بام آسمان دیدم هلال با کمر خم گریسته فردا حضور حضرت زهرا گواه باش یک عمر از برای تو میثم گریسته @aleyasein
ما از دعای خیر به هیئت رسیده‌ایم از دولتِ حسین به عزت رسیده‌ایم هیئت تمام زندگی ما غریب‌هاست با پرچم حسین به قدرت رسیده‌ایم این پای منبر است همان قبة‌الحسین اینجا هزار بار به حاجت رسیده‌ایم زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع وقتی که ما به اوج مصیبت رسیده‌ایم در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند پیداست ما به بام سعادت رسیده‌ایم چون عمرمان گذشت بمانیم گریه‌کن مثل حبیب اگر به شهادت رسیده‌ایم تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند پس بی‌حساب تا به قیامت رسیده‌ایم هر روز با حسین دوباره تولّدیست بارید اشک و ما به طهارت رسیده‌ایم با یک سلام پاک شود هر گناهکار ما خود به این مقام و فضیلت رسیده‌ایم با این حیات طیبه عمری‌ست دل‌خوشیم یعنی به اوج شادی و بهجت رسیده‌ایم با چه زبان ز گریه بگوییم با شما با گریه بر حسین به جنّت رسیده‌ایم بس چشمان به اشک عزا شستشو شده در فتنه‌ها به درک بصیرت رسیده‌ایم لازم نبود خُدعه‌گران موعظه کنند عمری‌ست ما به حکم ولایت رسیده‌ایم وقتی برای قافله‌اش گریه می‌کنیم انگار که به یاریِ عترت رسیده‌ایم شد بارها امام زمان هم‌نشین‌مان در روضه‌ها به محضر حضرت رسیده‌ایم @aleyasein
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود: ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین @aleyasein
به انتظار نشستیم کربلا بشود که پیش مرگی مولا نصیب ما بشود به جان کرببلا عطر عید قربان است خوشا کسی که چنین در منا فدا بشود سر تعارفمان نیست با حسین ولی کجا به دادن سر دین ما ادا بشود بدا به نامۀ اعمال ما به روز حساب نماز صبح شهادت اگر قضا بشود خدا نبخشدمان گر دمی که جان داریم خیام دوست، گذر گاه اشقیا بشود خدا نبخشدمان گر دمی که ما هستیم سه شعبه در گلوی شیرخواره جا بشود خوشا که جان بدهیم و به لحظه ای نرسیم که جسم اکبر او جمع در عبا بشود به قطعه قطعه شدن در هوای عشق حسین رضا دهیم، خداوند اگر رضا بشود @aleyasein
تشنه ام آبِ حیاتی برسانید به من لذّتِ صوم و صلاتی برسانید به من رمضان آمد و گفتم: بِعَلیٍّ ألعفو... گوشه-چشمی؛ نظَراتی برسانید به من توبه کردم به خدا تا که محلّم بدهید طبق عادت حسَناتی برسانید به من غرق در معصیتم! شوقِ هدایت دارم باز کشتیِ نجاتی برسانید به من رزقِ چشمان ِ مرا بیشتر از پیش کنید کنج هیئت برَکاتی برسانید به من تا که جاری شوم از روضۂ جانسوزِ حسین(ع) خبر از آب فراتی برسانید به من نگذارید از این داغ شبی دق بکنم لااقل یک عتباتی برسانید به من کربلا، حرکتِ پرچم، من و بین الحرمین باز هم برگ براتی برسانید به من! @aleyasein
شد عشق تو دارٱلشفا یکسالِ دیگر نام تو شد مشکل گشا یکسالِ دیگر حاجتروایم کردی و شرمنده ات شد این رو سیاهِ بی وفا یکسالِ دیگر با چشم خود دیدم که رزق از تو گرفتند در هیئتت خیل گدا یکسالِ دیگر تا اینکه حُرّت باشم و مشغولِ توبه هر سال میگویی بیا یکسالِ دیگر من سعی کردم قدرِ وُسعم با تو باشم تأیید کن آقا مرا یکسالِ دیگر ممنونِ لطف ِ مادرت هستم که آورد در تکیه ها و روضه ها یکسالِ دیگر قسمت نشد پابوسی ات، طی شد دوباره در حسرت کرب و بلا یکسال دیگر فرزندِ تو مهدی(عج) ظهورش را طلب کرد در روضهٔ «أدرک أخا» یکسالِ دیگر! @aleyasein
هر که را مهر تو ای دوست عطایش نکنند عاشق وشیفتۀ کرببلایش نکنند پای میزان قیامت چه تهی دست بود آنکه را گوهر مهرتو عطایش نکنند به حریم تو که شد کعبۀ مقصود قسم دل بی عشق تورا قبله نمایش نکنند به حرمخانۀ عشق تو کجا ره یابد هرکه را درره تو آبله پایش نکنند کی غنی می شود ایدوست دل مسکینم بردر خانۀ تو گرکه گدایش نکنند هرکه امروز نبندد کمرخدمت تو به جزا با نظر لطف صدایش نکنند دل اگرنیست گرفتار کمند غم تو روز محشر زغم وغصه رهایش نکنند همۀ عمرطلب کرد «وفائی» زخدا که زدرگاه تو یک لحظه جدایش نکنند @aleyasein
زمین، حسینیه کوچک حسینی هاست غمش قشنگ ترین اتفاق این دنیاست به جای عالم و آدم به خویش زحمت داد کسی نخواست از او ، او خودش چنین می خواست برای هیچ کسی آرزوی مرگ نداشت ((هوالکریم)) یکی از صفات این آقاست خودش تمام جهان را سوار کشتی کرد بگو به نوح که آقای ما دلش دریاست دلیر بود ولی جنگ را شروع نکرد حریف، مرد نباشد، جدال بی معناست حریف آمدو جای حسین خود را کشت حسین علت هستی حسین روح بقا ست سرش به نیزه علم شد که بعد اینهمه سال به یاد او سر عشاق تا ابد بالاست و با شهادت خود آنچنان قیامت کرد که تا قیام قیامت عزای او برپاست ازآن زمان که لباس حسین غارت شد الی الابد به تن شیعیان لباس عزاست نگو دلیل ندارد به سینه کوبیدن دلیل، سینه مجروح سید الشهداست به یاد حاجی شش ماهه شور باید داشت چنانکه هروله از واجبات سعی و صفاست حسین غایت دین است و عالِم شیعه اگر حسین شناس است صاحب فتواست غبار قبر بروجردی ام همانکه نوشت گل عزای لرستان به درد چشم شفاست مرید(( شاخسیِ )) پرشور آذری هایم خروش غیرت آنان زبانزد دنیا ست ببین چه روضه ی داغیست نخل یزدی ها که یاد یک تن عریان میان یک صحراست جریده و کتل و چلچراغ و طوق و علم... ...علم بزرگترین یادگار عاشوراست علم نماد قیام است مثل سرو، رشید علم به یاد علمدار،خوش قد و بالاست لوای زاده ی مرجانه سرنگون گردید ولی هنوز علم مثل کوه پا برجاست @aleyasein
خسته و دلگیرم از عالم به تو رو میزنم تا دلم پُر میشود از غم به تو رو میزنم دردمندم! بغض هایم در گلو سنگین شده باز میخواهم کمی مرهم! به تو رو میزنم من گدایی وقت نشناسم! حلالم کن حسین(ع) هر زمان، هر ثانیه هردم به تو رو میزنم زحمتت دادم به جایش عزّتم دادی مدام هم بدهکارم به لطفت، هم به تو رو میزنم توبه آوردم، قبولش کن که بین روضه ها پا به پای حضرت آدم به تو رو میزنم هست احسانِ تو از عهد قدیم و در حرم- دست بر کهنه ترین پرچم به تو رو میزنم اشک هایم را ببین! شب های جمعه بیشتر آرزوی کربلا دارم به تو رو میزنم! @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحيم بهتر که این دل دست تو دلبر بیفتد ای کاش دل در دام تو با سر بیفتد این دل بمیرد بهتر از آنکه مبادا در بند دام دلبری دیگر بیفتد هر کس ادب کرده به تو تاج سر ماست هر کس به پایت پا نشد، بهتر بیفتد در کار ما اصلا گره بنداز، شاید دست تو روزی کار این نوکر بیفتد فردا تمام حشر دنبال تو هستند ای کاش راه ما به تو، محشر بیفتد ای کاش که پرونده ی اعمال من هم آن روز دست حضرت مادر بیفتد این بیت های آخرم را روضه بِنْویس تا اشک از این چشم های تر بیفتد ...... اینجا همان جایی است که فرمود حیدر: روی زمین هفتاد و دو سرور بیفتد برگرد آقا قبل از آنکه چشم شومی بر قد و بالای علی اکبر بیفتد برگرد قبل از آن که راه تیرهاشان با حنجر پاک علی اصغر بیفتد برگرد آقای غریبم قبل از آنکه این ساربان در فکر انگشتر بیفتد برگرد آقا قبل از آنکه شمر دون با خنجر به جان گودی حنجر بیفتد برگرد قبل از آنکه جسمت روی سینه در گودی گودالشان بی سر بیفتد طاقت ندارد خواهرت زینب ببیند در چنگ های گرگ این پیکر بیفتد ای وای اگر بی دست از مرکب، سواری ... ای وای اگر از ناقه ای دختر بیفتد وحید محمدی @aleyasein
در آرزوی شهادت ... کاش اسم تو آخرین کلامم باشد پروانه شدن حُسن ختامم باشد مانند کبوترانِ در خون خفته عنوان "شهید" قبل نامم باشد... @aleyasein