eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
نامت جنون خیز است، حق دارد موذن هم وقت اذان با دست خود سر را نگه دارد... مهدی رحیمی(زمستان) @aleyasein
باز بر نخل ولایت ثمری داده خدا آسمان عظمت را قمری داده خدا در بهاری همه زیبائی و امید و صفا گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا دهم و ماه رجب لیله قدر دل ماست وه بر این شب چه مبارک سحری داده خدا شب قدر است بخوان سوره کوثر زیرا به رضا(ع) کوثر وقدر دگری داده خدا حجره کوچک ریحانه بهشتی دگر است که بر این خانه صفای دگری داده خدا به جهان بشریت زحریم ملکوت با جمال ملکوتی بشری داده خدا تا که در بادیه عشق توقف نکند باز این قافله را راهبری داده خدا همه از مرحمت این پدر و این پسر است هر چه بر هر پسر و هر پدری داده خدا همچو او نیست دگر پر برکت مولودی مقدمش را چه مبارک اثری داده خدا اولیاء جمله جوادند  ولیکن ز جواد(ع) جود را جلوه تابنده تری داده خدا تا دهد قدرت فرعونی مامون برباد به جگر گوشه موسی پسری داده خدا جز مدیح علی(ع) وآل (موید) را نیست آری آری که به هر کس هنری داده خدا شادی كل عباد است عباد است عباد فتح ابواب مراد است مراد است مراد شادی و شور، جهاد است جهاد است جهاد عید میلاد جواد است جواد است جواد مظهر عفو رحیم است رحیم است رحیم كه كریم ابن كریم است كریم است كریم حبّذا شمس ولایت قمرت بخشیدند بصر نوری و نور بصرت بخشیدند قرص خورشید به وقت سحرت بخشیدند خود جوادی و جواد دگرت بخشیدند گشته از فیض گلت بیت ولایت گلشن دیده‌ات باد به دیدار محمد روشن این پسر مظهر حسن احد دادگر است این پسر خلق زمین را و زمان را پدر است این پسر همچو پدر بضعة خیرالبشر است این پسر از همه خوبان جهان خوب‌تر است این پسر هستِ رضا هستِ رضا هستِ رضاست همچو قرآنِ محمد به سر دستِ رضاست این جواد است كه جود آمده جود از كرمش خواهد ار جود كند ظرف وجود است كمش جود آرد همه شب سجده به خاك قدمش ماه و خورشید بود گرم طواف حرمش هر طرف روی كند باز مه محفل ماست حرمش كعبه جانها به حجاز دل ماست حامد خالق و دردانة محمود است این به جمال ازلی شاهد و مشهود است این کنز مخفی ابد را در مقصود است این گوهر هشت سپهر كرم و جود است این صاحبان كرم و جود جوادش گویند كعبة اهل دل و باب مرادش گویند ای به هر لحظه دو صد جان و سرم قربانت نیست چیزیم که گویم، هنرم قربانت جان چه قابل كه ز جان خوب‌ترم قربانت پدرت گفت كه جان پدرم قربانت تو به تن روح و به سر شور و به دل آرامی رضوی روی، علی خوی و محمد نامی كل هستی چو كف دست به پیش نظرت دو مطیعند و غلامند، قضا و قدرت هر كجا پای نهی علم بود پشت سرت پور اكثم زده زانوی تلمّذ به برت به خدایی كه تو را داده چنین جاه و مقام تو ولی نعمت مایی و امام ابن امام پور هارون ستمگر چو مقام تو شناخت رنگ از چهره، قرار از دل و هوش از سر باخت آتشی بود كه در شعلة نور تو گداخت گوئیا قلب ورا نطق تو از كار انداخت خبری تازه ز اسرار الهی گفتی از هوا و مه و ابر و یم و ماهی گفتی ای وجود تو همه شاهد یكتایی تو قلم صنع كند فخر به زیبایی تو ماه حیرت زدة حسن تماشایی تو زنده هر مرده دل از فیض مسیحایی تو رضوی ماه رضا جلوة تو در دل ماست دست ما خالی و جود تو همه حاصل ماست كیست تا چون تو به یك قطره دو دریا بدهد به گدا بیشتر از ثروت دنیا بدهد با كلامش همه را شهد مصفا بدهد حرز مادر را بر قاتل بابا بدهد ای هماره كرم و جود و عطا زندة تو جود كن جود كه جود است برازندة تو من كیم خاك گدایان سر كوی توام خالی ام از همه و پر ز هیاهوی توام تشنه‌ام تشنه ولی تشنه لب جوی توام میثم بی سر و پایم كه ثنا گوی توام گر چه قابل نبود دم زدنم وقف شماست قلم و طبع و زبان و سخنم وقف شماست @aleyasein
ای که از دست کریمت خیر و برکت می‌رسد هر کسی شد سائل جودت به عزت می‌رسد تو نشان دادی که در آل امیرالمومنین ظاهراً بر کودکانش هم امامت می‌رسد از "رضا" باید "جوادی" اینچنین یابد ثمر از قیامت انتظاری جز قیامت می‌رسد؟! ظرف عقل آدمی از درک جودت عاجز است بر امامان از تو وقتی که محبت می‌رسد من خودم را می شناسم مستحق نقمتم از تو اما سمت من هر بار نعمت می‌رسد من اگر از تو فقط دنیا بخواهم باختم بس که از معنای جودت معنویت می‌رسد لطف ابراهیم چشمانت به من آموخته دست بر دامان تو روزی به خُلّت می‌رسد وای بر دستی که یک دفعه به سمتت رو نزد بیشتر در روز حسرت، او به حسرت می‌رسد شاعری بیتی برایت گفت و رفت، اما بر او از علی موسی الرضا صدبار خلعت می‌رسد زائر مشهد شدم دیدم که از باب الجواد بیشتر از پیش بر زائر عنایت می‌رسد یابن سلطان خراسان! از پر قنداقه‌ات به علی‌اصغر قسم آدم به دولت می‌رسد حرف قنداقه شد و دیدم که در کرببلا از کمان حرمله تیری به دقت می‌رسد تیر، حلق کودک ارباب مان را پاره کرد روضه‌ی این طفل آخر شیعه را بیچاره کرد @aleyasein
زمین گهواره‌ی ماهِ ربابه داره آروم، می‌گرده؛ بخوابه می‌جوشه اشکِ شوقش چشمه‌چشمه چشای آسمونم خیسِ آبه چشاش‌و حتی وقتی که می‌بنده نگاش شیرین‌تر از حلوا و قنده بهشتِ آسمونا خالی می‌شه بهشتِ رو زمین وقتی می‌خنده پَرِ قنداقه‌ش از پرواز میگه صدا گهواره‌ش از اعجاز میگه «علی‌اصغر» شد اسمش؛ چونکه بابا بهش کوچیکترین سرباز میگه کی گفته جا توی لشکر نداره ؟! بدونه هر کسی باور نداره بنی‌حیدر پُر از مردِ نبرده علی‌اصغر؛ علی‌اکبر؛ نداره شبای آسمون؛ جشنِ شرابه می‌گن خورشید، هم می‌خواد بتابه می‌گه مادر به اهلِ آسمونا یه کم آروم‌تر؛ بچه‌م بخوابه ! لالایی‌هاش مثِ روضه می‌مونه زمین شونه‌ش می‌لرزه؛ تا می‌خونه می‌گه مادر یه وقت از شب نترسی ! نگاه کن؛ آسمونه؛ مهربونه ! کنارِ باغچه‌ی رویا می‌شینم گل از گلدونِ فردامون می‌چینم بذار آروم بگم؛ پاییز نفهمه الهی که دومادیت‌و ببینم ! دلِ پاکت مثِ دریا بزرگه چقد دستات مثِ بابابزرگه تو هم مثل باباجون مرد، می‌شی خدای روزِ عاشورا بزرگه ! رباب و آرزوهای درازش قنوتای پُر از راز و نیازش تا بچه‌ش تشنه می‌شه؛ آب می‌شه دلش می‌ریزه روی جانمازش به جز گریه نداره راهِ دیگه زمانِ خنده‌هاش کوتاهه دیگه با غصه‌ش داره از حالا می‌میره خدا صبرش بده شش‌ماهِ دیگه @aleyasein
ما را چه نیاز است به سلطان و سلاطین وقتی همه در سلطه ی چشمان جوادیم @aleyasein
ای چشم رضا محو تماشای جمالت جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت بالیده رضا لحظه‌به‌لحظه به وجودت مشهورتر از کل امامان شده جودت @aleyasein
ترکیب بند ولادت امام جواد علیه السلام ما تا نفس داریم از حیدر بخوانیم از معجزات دائم این در بخوانیم این چارده رکعت نماز عاشقی را رکعت به رکعت تا دم آخر بخوانیم ما را درین عالم خدا آورده تا که بدخواه آل الله را کافر بخوانیم دنیا و محشر در عذاب اندر عذابیم هر بی سر و پا را اگر دلبر بخوانیم حالا که رسوایی نصیب ابتران شد خوب است با هم سوره کوثر بخوانیم دنیا دوباره عطر زهرا دارد امشب حال سیه رویان تماشا دارد امشب امشب ببین دنیا ولیعهد رضا را دسته گل صدیقه و خیرالنسا را هر کس غلام خانه ابن الرضا شد حاتم نماید گوشه ی چشمش گدا را امکان ندارد رد شود ، هر کس قسم داد بر جان این آقا ، علی موسی الرضا را هر بنده ای که شد دلش ابن الرضایی دارد همیشه پشت سر ، دست خدا را آن قدر از میخانه ی او خیر دیدیم آن قدر لطف او خجالت داد مرا مردم همه دنیاش بر وفق مراد است هر کس رفیق بی کسی هایش جواد است ای که تو را پروردگارت داده عزت نه ساله بودی و شدی صاحب ولایت ای که به گهواره چو عیسی لب گشودی عالم به قربانت ، خداوند کرامت ای یادگار حضرت باب الحوائج ! دیدیم از تو معجزات بی نهایت دل برده ای از دوستان و دشمنانت مامون به آقایی تو داده شهادت از عمر کوتاه تو مردم ، قدر یک قرن دیدند آقایی ، وفاداری ، محبت مثل رضا با دشمنت هم مهربانی امّید اول ، آخر بیچارگانی دار و ندار حضرت معصومه ای تو آقا بهار حضرت معصومه ای تو بعد از علی موسی الرضا در این زمانه دلدار و یار حضرت معصومه ای تو گردد علیِ اکبر و زینب تداعی وقتی کنار حضرت معصومه ای تو هم حضرت معصومه باشد بی قرارت هم بی قرار حضرت معصومه ای تو مانند یک قرص قمر امّید بخشه شبهای تار حضرت معصومه ای تو دیدیم که در صحن قم حاجت روا شد هر کس که ذکرش یا جواد و یا رضا شد بابا پس از اینکه به گوش تو اذان گفت از داغ عاشورایی این دودمان گفت از کربلا ، از تشنگی ، از سربریدن از کوفه و بی حرمتی بر میهمان گفت از تشنگی ، از حرمله ، از شرم عباس از کودک شش ماهه و تیر و کمان گفت از غصه گهواره خالی اصغر از خون دل های رباب نیمه جان گفت من مطئن هستم که ای آقا برایت نه سال هر جا کرد فرصت ، آن به آن گفت : بابا همیشه یاد جد سرجدا باش هر روز و شب گریه کن کرببلا باش فروردین ۹۷ @aleyasein
🌷میلاد با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام تبریک و تهنیت باد... من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم @aleyasein
جایی برای عرضه‌ی حاجت نداشتیم ما را پناه گوشه‌ی "باب الجواد" داد دستش به کم نمی‌رود و کم نمی‌دهد کم خواستیم حاجت خود را، زیاد داد @aleyasein
در مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام قصه ی این عشق را میثم روایت می کند قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط نور یک تا عبای او هدایت می کند نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر! بردن نام علی هم مبتلایت می کند لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست نوکر این خانه هم احساس عزت می کند وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است گرد نعلین علی کار طبابت می کند فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد در پناهش آسمان قصد اقامت می کند کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را با کرامت بین خلق الله قسمت می کند کیست این آقا که حتی در میان کارزار وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند کیست این آقا که آیات خدا را در برش مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند شکر که دامان پاک مادرم تایید شد هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند وحید محمدی ۹۸/۱۲/۱۰ علیه السلام علیه السلام @aleyasein
گر قلب جهان پر شود از عشق مجازی این سینه بی کینه فقط جای حسین است @aleyasein
السلام علیکم یااهل ببت النبوه هردوتا باب الحوائج هردوتا مشگل گشا این غریب کاظمین و آن ذبیح کربلا @aleyasein
4_5981309556788037290.mp3
1.74M
🎙امام جواد(ع)...حجت الاسلام عالی @aleyasein
بنویسیم اول و آخر کیست کهف الوری بجز حیدر کهفِ امن و امان کجا کعبه است که قدمهای مرتضا کعبه است کعبه کوی ولادت علی است قبله ی ما حقیقت علی است به پناه علی، امان حتمی است یاریِ صاحب الزمان حتمی است حاجی اطرافِ کیست میگردد حج بدورِ علیست میگردد آنکه آدم به او شده مسجود خود علی بود سجده را مقصود میبرد هر فرشته ای فرمان وَاجتَنِب عَن تکبُّرِ الشَّیطان اهل دین بنگرد پیمبر را تا شناسد صراطِ حیدر را اولین کس که میرِ ما را دید مصطفی بود مرتضی را دید تا که قنداقه را گرفت آغوش کوهِ سنگینی اَش نشست بدوش چون علی دَم ز حیِّ سرمد زد بر لبش بوسه ها محمد زد آنکه قبل از نزول، قاری بود لب به آیات مومنون بگشود داشت آیات خویش را میخواند جبرئیل از تلاوتش میماند از مصلّین و خاشعین میگفت وز محبین و متقین میگفت چون علیهِ منافقین فرمود پس کلامی به مومنین فرمود ای محبِّ علی، علی با توست سخن ذاتِ منجلی با توست از علی هر دلی جدا بشود بی گمان دشمن خدا بشود یک نفَس با علی، بیا بنشین چارصد سال عبادتت تضمین □ □ □ ذکر مولا علی عبادت ماست نام او در اذان شهادت ماست پنج نوبت که نه، هزاران بار روز و شب نام او کنم تکرار در سلامم همیشه نامش هست در خداحافظی سلامش هست صبحمان با علی شود آغاز شبمان با علیست خوابِ ناز در نشستن، کلام ما علی است نیروی پا شدن ز جا علی است ز علی قلبِ منجلی داریم هر چه داریم از علی داریم بر یتیمان نوازش از مولاست در دل شب نیایش از مولاست کار خیری اگر کنیم از اوست دفعِ شری اگر کنیم از اوست با دل تنگ یاعلی گوییم در صف جنگ یاعلی گوییم در صف جنگ با علی مَردیم پشت بر دشمنان نمیکردیم دوست با دوستان مولاییم دشمنِ دشمنان مولاییم وقت نابودیِ ستمکاران لب ما میشود علی باران وقت همدردیِ گرفتاران دلِ ما چون علیست با یاران در عدالت علیست رهبرمان در شجاعت علیست سَرورمان در معیشت کنار محرومان در تظلم معینِ مظلومان زُهد اگر هست، درسی از مولاست زانکه مولا معلم تقواست طبعِ ما را مناعت از علی است سیره ی ما اطاعت از علی است همه ی افتخارمان حیدر صاحب اختیارمان حیدر □ □ □ اقتدارِ ممالکِ شیعه دستِ مولاست، مالکِ شیعه شیعه یعنی حواریون علی شیعه یعنی پُر از جنون علی شیعه یعنی چو فاطمه یکرنگ در مسیر علی به کوچه ی تنگ شیعه یعنی تنوریِ مولا دستِ بسته، صبوری مولا شیعه یعنی چو مجتبی خالص صلح و جنگش علی به او شاخص شیعه یعنی حسین در هر حال سر به نیزه، بدن تهِ گودال شیعه یعنی دلیریِ زینب بعدِ مقتل، اسیریِ زینب شیعه یعنی غریبیِ سجاد در حرم بی حبیبیِ سجاد شیعه یعنی عبادت عباس اوجِ غربت، شهادت عباس شیعه یعنی چو اکبرِ رعنا ارباً اربا به او شود معنا شیعه یعنی تلظیِ اصغر کودکی با عطش زند پرپر شیعه یعنی سه ساله دختر هم جان دهد از غم پدر کم کم شیعه یعنی شبیهِ ثارالله قاسم بن الحسن و عبدالله شیعه یعنی چو عابسِ عاشق بَرده بود و به بندگی لایق شیعه یعنی وهب، حبیب، زهیر عون، جعفر، هِلال، جوون، بریر شیعه خود کِی بهشت میخواهد از علی سرنوشت میخواهد شیعه ی حیدری، علی گویان چون شهیدان شود بخون غلتان هر که با مرتضا بپیوندد عاقبت با خدا بپيوندد @aleyasein
﷽ نذر امیرالمؤمنین مولا علی علیه السلام . می نویسم به نام آقایی که جهانی به کار او مانده هر که مبعوث شد فقط خطی از کتاب فضائلش خوانده معنی و مقصد تمام وجود علت خلقت زمین و زمان هل اتی ، قدر ، مؤمنون ، یس حب او مرز کفر با ایمان اسدالله غالب القهار فاتح هر نبرد و هر میدان فوق ایدییشان یدالله اش قاصم شوکت ستمکاران انما او خلیفة الله است سائلان رکوع مولاییم چون گدای گدای او هستیم برترین مردمان دنیاییم اشهد انک ولی الله اشهد انک نمی دانم! چه بگویم فراتر از بشری نه! شما را خدا نمیخوانم! این صدا آشناست... می دانم! مصطفی نیز غرق تردید است شب معراج ما ورای همه باز هم جلوه ی تو را دیده است مثل هارون برای موسی تو منزلت نزد مصطفی داری چه بگویم به وصف تو وقتی پسری مثل مجتبا داری طبق نص صریح انفسنا دل و جان بوده ای پیمبر را حسنین ات به جای خود ، حتی ما نفهمیده ایم قنبر را تو همانی که من نمیفهمم از تو باید پیمبران گویند رد پای کرامتت را خلق نیمه شب در خرابه ها جویند تو که هستی ابوالعجایب دهر کودکان یتیم می دانند ها علی بشر و کیف بشر؟؟ بشری بی نظیر و بی مانند @aleyasein
﷽ "برای ولادت امیرالمومنین صلوات الله علیه" ای قطره در حوالی دریا قدم مزن ای ذره از ستایش خورشید دم مزن حرف وجود را به زبان عدم مزن کار تو نیست؛ مدح علی را قلم مزن هرچند آرزوی من از او سرودن است کی در توان بنده خدا را ستودن است روزی اگر که خلق به وصفت زنند دم یا شاعران شوند به مدح تو هم قسم دریا شود مرکب و اشجار هم قلم صدها هزار حافظ و سعدی و محتشم لالند در بیان تو یا مرتضی علی وقتی که هست وصف تو کار خدا علی باید غزل نوشت گدای در تو را باید سرود هر نفس قنبر تو را من کیستم که وصف کنم بوذر تو را باید که واژه واژه ی هر منبر تو را دریایی از بحار، و یا الغدیر کرد خود را چنان سخن، به کمندت اسیر کرد پر کرد تا صدای خدا گوش کعبه را روشن نمود خانه ی خاموش کعبه را دیدار تو ربود ز سر هوش کعبه را دیدند باز بودن آغوش کعبه را یعنی که باده ریخت ز پیمانه ی خدا دیدند حق درآمده از خانه ی خدا راهی اگر به سمت خدا هست راه توست غیر از خدا زمین و زمان در پناه توست خوشبخت کیست؟! انکه هلاک نگاه توست کعبه کجاست؟! کعبه همان زادگاه توست کعبه همانکه در طلبت سینه میدرد هر شب بر آستان نجف سجده می برد گفتم نجف دوباره به غم مبتلا شدم بی اختیار راهی ایوان طلا شدم هر بار که مسافر کرب و بلا شدم در آسمان شهر تو اول رها شدم ای کوه! باز اذن به این کاه می دهی؟ ما را به خانه ی پدری راه می دهی؟ ای خانه ی تو خانه ی ما از قدیم ها بابای مهربان تمام یتیم ها هستند در پناه تو حتی رجیم ها محشر نجاتمان بده از چنگ بیم ها ای کاش روز حشر من اهل رجب شوم با دست های فاطمه ات منتخب شوم محمدعلي بياباني @aleyasein
﷽ "براي اميرالمومنين صلوات الله عليه" به نام عشق به نام خدا به نام علی شروع می کنم این شعر را به نام علی هزار مرتبه ممنون مادر و پدرم که کرده اند مرا آشنا به نام علی برو به طوس، برو كاظمين و سامرا برو مدينه برو کربلا به نام علی نهاده اند سرم تاج جاه و عزت را قدم گذاشته ام هر کجا به نام علی به زیر پرتو این نام، هرچه نام، گم است همينكه مي تابد آفتاب نام علی تو را خدای تو از بسکه دوست داشت علی خودش علی شد و نام تو را گذاشت علی زمان رو شدن گنج های راز شده که روشن از دل ویرانه ی حجاز شده چه بوده است مگر راز سر به مهر خدا که بر ظهورش لب های کعبه باز شده ببین تواضع معبودهای سنگی را حقیقت آمده، در سجده هر مجاز شده و بی نیازی مخصوص آسمان ها بود علي رسيد و زمین نیز بی نیاز شده و ان یکاد نخوانید که برای علی زمین پر است از آیات در فراز شده رسید حضرت قرآن و از درون میخواند برای احمد از آیات مومنون میخواند بگو تو را که چه بنویسم ای نمود خدا اگر قلم نزنم در حد و حدود خدا کسی به چشم خدا را ندید و تو دیدی تویی که غرق شدی غرق در وجود خدا زمان خلقت نور تو را که می داند؟ تو نیز بوده ای از آن زمان که بوده خدا روانه است به سمت علی و آل علی همیشه تیر سلام خدا درود خدا فضائل تو اگرچه زیاد، باز کم است یقین فراتر از این ها تو را ستوده خدا به حق عشق، به حق علی و آل علی خدا نصیب کند باز هم وصال علی خدا نصیب کند باز هم سفر به نجف ببر دوباره مرا باز هم ببر به نجف نجف؟! کدام نجف؟! آن دیار که انگار گشوده است خدا از بهشت، در به نجف به نیت همه ی مادران مدینه برو بیا به نیت پابوسی پدر به نجف هزار بار نظر سمت کعبه بردن را معاوضه نکنم با یکی نظر به نجف اگر بناست که در کربلا بمیرم، کاش که قبل از آن برسد جسم محتضر به نجف هزار مرتبه ما را به کربلا ببری نرفته ایم به زیبایی نجف سفری محمدعلي بياباني @aleyasein
اولین بار علی گفتم و جانم دادند با علی در رگ غیرت ضربانم دادند یا علی گفتم و معیار نشانم دادند با تماشای نجف جان جهانم دادند لب من تا که به انگور ضریح تو رسید لرزه افتاد به جان و ز سرم عقل پرید اسم اعظم همه جا نام علی بود علی مظهر لطف خداوند جلی بود علی در شب جهل چراغ ازلی بود علی به خدا در همه افاق ولی بود علی قبل از ایجاد علی نقش به دلها می زد بر گِل شیعه چه با حوصله امضا می زد هر که از جام تو نوشید خدا باور شد هر که سودای جهان داشت تو را نوکر شد رند ان بود که دنباله روی قنبر شد حرف سلمان شد و دیدم ز ملک سرتر شد حب حیدر شده مبنای مسلمانی ما از علی بوده مسلمانی ایرانی ما نوکرت نزد تو ارامش فردا دارد بی نیاز است هر ان کس که علی را دارد ملکوت نجفت ارزش دنیا دارد هر که از عشق تو دیوانه شود جا دارد معنی دست خدا دست توانای علی ست بهترین نام جهان نام دل ارای علی ست بی علی هیچ نمازی به خدا واصل نیست قبله یک لحظه به بدخواه علی مایل نیست جز علی شیعه امیری به جهان قائل نیست بی علی دعوت یک عمر نبی کامل نیست نفسی از تو اگر وقت حسابش برسد به همه خلق خداوند ثوابش برسد دم تو معجز عیسای مسیحا میشد روشنایت ید بیضایی موسا میشد به خلیل عشق تو بردأ و سلاما میشد گره نوح به یک ناد علی وا میشد یار شبهای حرایی محمد بودی مثل زهرا ز همه خلق سرامد بودی مظهر قهر خدا تیغ دو ابروی علی می وزد از شب معراج نبی بوی علی تکیه زد پرچم اسلام به بازوی علی اُحد انگشت به لب مانده ز نیروی علی ذولفقار تو خدا را به تغزل اورد جبرییل ایه برایت عوض گل اورد @aleyasein
می نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو تیغ بالای سر فتنه و شر یعنی تو سوره‌ی فتح و سلیمانِ ظفر یعنی تو ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو دوستداران تو با عرش برابر هستند سینه‌چاکان تو با کعبه برادر هستند شعر در وصف تو ای شاه سرودم، امروز واژه در مدح تو از عرش ربودم امروز می‌شوی ذکر مناجات و درودم امروز من به کعبه به خدا سجده نمودم امروز قبله در ماه رجب سمت تو آقا آمد کعبه‌ای بود در این کعبه به دنیا آمد صدف کعبه در این لحظه پر از دُر شده بود خانه از عرش‌نشینان خدا پر شده بود فاطمه بنت اسد غرق تحیر شده بود درک میلاد تو بیرون ز تصور شده بود دو سه روزی که شده کعبه ز عطرت لبریز معتکف بود حرم با تو شد ایام البیض برکت رفته از آن خوان که در آن نیست نمک فکر کردم که در این واژه چه چیزیست "نمک" صد و ده بار علی و صدو ده چیست، نمک نان این سفره حسینش شده، کافیست نمک نمکین عشق علی شد ابدی و ازلی برکت سفره‌ی شیعه است حسین بن علی کیست این، معرکه‌دار همه‌ی جولان‌ها؟ کیست این، پیر و امیر همه‌ی ایمان‌ها؟ کیست این، خطبه‌ی کولاک همه توفان‌ها؟ کیست این اُسّ و اساس همه‌ی بنیان‌ها؟ مست شو با لب خورشید، لب ماه بگو أشهد انّ علیّاً ولی الله بگو ناگهان پرده برانداخته حق می‌بینی مست از خانه برون تاخته حق، می‌بینی نرد عشقی به خودش باخته حق، می‌بینی چهره را مثل علی ساخته حق، می‌بینی چه شرابی است که کعبه شده میخانه‌ی او این علی کیست که زهرا شده پروانه‌ی او ساقیا، ای که شراب تو چشیدن دارد ناز از نرگس مست تو کشیدن دارد پابرهنه به طواف تو دویدن دارد وقت جان‌کندن‌مان روی تو دیدن دارد جان ناقابل من پیش تو مثل برگ است مستی دیدنت آقا سکرات مرگ است یا علی ای که خودت هم هدفی، هم راهی بنده‌ی حقی و در بندگی خود شاهی کهکشان هستی و خورشیدترینی، ماهی آیه‌ی «أنفسنا»، نفس رسول اللهی این تو بودی که به بت‌های تهی «لا» گفتی نیمه شب، وقت خطر، جای پیمبر خفتی ای پیمبر تو بگو مرد خطر کیست، علی وسط معرکه‌ها شیرجگر کیست، علی قاتل عبدود و دافع شر کیست، علی یار غارند همه، سینه سپر کیست، علی باید ای شیعه به خصمش برسانی لعنت بر فلانی و فلانی و فلانی لعنت صاحب تیغ دو لب، لب به سخن باز کن و خطبه بی‌نقطه بخوان، با سخن اعجاز کن و زمزم کعبه، شبی زمزمه‌ای ساز کن و تا ثریای خودت فاطمه پرواز کن و بگو ای شعر تو یک مصرع دیگر داری آینه‌دار تو زهراست، برابر داری کعبه معنا شده‌ای تو، لک لبیک علی قبله‌ی ما شده‌ای تو، لک لبیک علی شاه و مولا شده‌ای تو لک لبیک علی ذکر زهرا شده‌ای تو لک لبیک علی می‌نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو @aleyasein
برقِ چشمانِ تو بر ظلمت میدان تابید کوه لرزید و به یُمْنِ قَدمت ویران شد خوب فهمید خودش تیغ علی یعنی چه آنکه از دیدن شمشیر دودم عریان شد! تیغ در مرحله ی آخرِ تعریفِ علیست پدرم گفت از این وصف کمی دلگیر است همه ی زندگی ات بویِ عطوفت دارد چه کسی گفته علی یکسره با شمشیر است؟! . از علی گفتم ویک بند جسارت کردم کاش میشد بزنم از بدنم دستم را کاش قصابِ جوانمردِ تو باشم آقا تا به دستم بزنی خوب ترین مرهَم را پدرم گفت خدا را به خدا در عالَم آنکه اول به تو رو کرد فقط میفهمد شانه ی زخمی ات از عشق حکایت دارد پینه ی دست تورا مَرد فقط میفهمد پدرم گفت همانندِ پیمبر هستی جان خود میدهی و مال امانت را نه پدرم گفت چه بسیار یَلان از دستت تیغ خوردند ولی زخم زبانت را نه هرکسی پیش من از وصف خدا میگوید اصلاً انگار فقط از تو به من میگوید پدرم گفت نبی در شب معراج شنید که شبیه تو خداوند سخن میگوید پدرم گفت پس از مرگ پیمبَر دیگر هرکسی مُدعیِ دین پیمبر شده بود فصل افراط شد و خانه نشینت کردند از علی هرکسی انگار علی تَر شده بود پُشت هم زخمِ زبان خوردی و ساکت ماندی چقَدَر خوبی ناگفته به مَردم کردی چقَدَر حرف که پشت سرتو گفتند و صبر کردی و به یک شهر تَبَسُم کردی پدرم روزِ پدر گفت برایَم از تو تا از این پس پسرش هم پیِ راهَش باشد پدرم زندگی ام بوده و من میخواهم که فقط دست خودَت پشت و پناهَش باشد... @aleyasein
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاَّ لَکَ‏... جــز تو ای خداونــد مهـربان من! به هر که روی آورم، و به هر چه امــيد بندم ناامیـــد و زیانکار خواهم بود، چه خواهم داشت جزبه اراده تو وچه چیز نصــيب و سهم من از عالـم است، به غیرِ آنچه تو بخواهی عزیزقلبم! که همـه چیز در دســتان پر قدرت توست وبرگی از درخت نمی افتد مگر به حکمت وعلم بی پایانت ای حکیم بی نظیر! @aleyasein