eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
318 عکس
28 ویدیو
211 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
رجال 14 الف.mp3
9.04M
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوعات؛ ۱- عدم پذیرش تضعیفات مبتنی بر غلو - مخالفت نجاشی و ابن غضائری با برخی تضعیفات مبتنی بر غلو. https://eitaa.com/alfigh_alosul/60
الفقه و الاصول
#صوت_جلسه_چهاردهم_رجال 🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوعات؛ ۱- عدم پذیرش تضعیفات مبتنی بر غلو - م
🔸 متاسفانه جلسه چهاردهم رجال مقطعه ضبط شده است. با عنوان الف و ب این جلسه بارگذاری شد.
📚 چاپ دوم کتاب «اعتبارسنجی احادیث شیعه» 📝 اثر گرانسنگ 💳 قیمت: 💥با 18% تخفیف به مدت محدود 70،000 تومان💥 فروش 09904132177 02537725224 02537725225 موسسه امام هادی (ع)
رجال 15.mp3
30.95M
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوعات؛ ۱- بررسی عناصر مفهوم وثاقت - صحت مذهب -صداقت و راستگویی و امانتداری https://eitaa.com/alfigh_alosul/63
رجال 16.mp3
27.8M
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوعات؛ ۱- ادامه بررسی عناصر مفهوم وثاقت - اتقان آموزه های دینی راوی - مقبول افتادن منفردات راوی - شریعت مداری راوی https://eitaa.com/alfigh_alosul/64
رجال 17.mp3
23.39M
🔸استادسیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوع؛ _ بررسی نظریه آیت الله خویی درباره اعتبار توثیقات رجالیون https://eitaa.com/alfigh_alosul/65
رجال 18.mp3
24.24M
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔅 جلسه ۱۸ آخرین جلسه از مباحث تئوریک در باب علم رجال است و جلسات بعدی وارد بررسی کارگاهی اسناد مشهوره میشود. https://eitaa.com/alfigh_alosul/66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 عرض سلام و ادب محضر دوستان گرامی؛ برخی از مقالاتی که از در اختیار دارم و مرتبط با موضوعات مطروحه در جلسات رجال ایشان می باشد، در اختیار دوستان عزیز قرار میدهم. 👇👇👇👇 @alfigh_alosul
مفهوم شناسی توثیق وتضعیف.pdf
291.6K
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸موضوع؛ مفهوم شناسی توثیق و تضعیف 🔸مدرسه فقهی امام محمدباقر(سلام الله علیه) @alfigh_alosul
جایگاه نقد محتوایی در اعتبارسنجی احادیث شیعه - Copy.pdf
493K
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸عنوان؛ جایگاه نقد محتوایی در اعتبارسنجی احادیث شیعه @alfigh_alosul
واکاوی مهم ترین معیار داوری رجالی.pdf
337.5K
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸عنوان؛ واکاوی مهمترین معیار داوری رجالی در پرتو نگرش کلامی @alfigh_alosul
نقش راهبردی.pdf
431.9K
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸عنوان؛ نگاه راهبردی اهل بیت در پالایش و انتشار حدیث شیعه @alfigh_alosul
بازخواني گزارش دس .PDF
3.53M
🔸استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 🔸عنوان؛ بازخوانی گزارش دس و تحریف غالیان @alfigh_alosul
1- آیا روش های استنباط در دروس و مکاتب فقهیه علی السویه و واحد است؟ 2- اگر روش های استنباط و تفقه متفاوت است، آنها را در چند روش میتوان دسته بندی نمود؟ 3- آیا این اختلافات واقعی است یا انتزاعی و مدرسی است و هیچ تأثیری در فقه ندارد؟ 4- عناصر مختصه هر کدام از روشها و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟ ....... 🔺طلاب محترمی که قصد شرکت در را دارند با موضوع را پیگیری نمایند. https://eitaa.com/alfigh_alosul/82
✍ محمد(صالح) متقیان تمهیدٌ 1⃣ با دقت در ابعاد و زوایای موضوع تفقه و استنباط این نتیجه به دست می آید که، امر استنباط دارای سه مؤلفه؛ منابع استنباط، روش استنباط و رویکرد استنباط است. این سه عنصر ساختمان اصلی را می سازند. در این سه عنصر اختلافاتی میان فقهای امامیه مشاهده می شود. هرچند در هر کدام قدرمتیقن و نقاط اشتراکی وجود دارد و بینونت مطلق میان فقها وجود ندارد. در این پرونده از میان عناصر سه گانه به موضوع می پردازیم. مقصود از روش شناسی؛ است. آن فرآیندی که فقیه طی می کند تا به حکم شرعی دست یابد به آن روش استنباط می گوییم. 2⃣همانطور که گفته شد، علیرغم وجود اختلافاتی در ناحیه روش استنباط نقاط اشتراک میان فقها وجود دارد. تذکر به آن نقاط اشتراک از این باب ضرورت دارد که، مانع از شکل گیری این ذهنیت و ارتکاز شود که در میان فقهای امامیه با دو گونه روش مواجهیم که جدایی مطلق از همدیگر دارند. برخی از متحصلین در امر فقاهت با دمیدن به اختلافات دایره بسیار تنگی از استنباط و اجتهاد را تعریف می کنند که بسیاری از اعاظم فقهای شیعه از آن دایره بیرون می مانند. 3⃣ در این مطلب، به دو نوع روش شناسی اشاره خواهد شد که برگرفته از مطالعات میدانی و حضور در دروس خارج اساتید عظام است. ذکر نام اساتید بزرگوار در این وجیزه فقط جهت بیان مثالهای واقعی خواهد بود. قصد هم ندارم که این دو نوع روش شناسی را در ابتدای مطالب نامگذاری کنم. بلکه با سیر طبیعی که در ارائه نکات صورت خواهد گرفت عنوان آنها استخراج می شود. با این روش از هرگونه برچسب زنی و ایجاد ذهنیت جلوگیری خواهد شد. @alfigh_alosul
✍ محمد(صالح) متقیان ✔ برای مقایسه میان روش های استنباط عناصر دخیل در استنباط را مطرح کرده و موضع هر کدام از سبک های فقهی را نسبت به آنها بیان می کنیم. 🔺 عنصر اول؛ ؛ 1⃣ بعد از تلقی درس اصول فقه و تعلم این نکته که «کتاب» از منابع استنباط است، اینگونه به ذهن می رسد که همه دروس فقهی به این نکته اصولی التزامی علی السویه دارند. اما آنچه که به عنوان نقطه فارق میان دروس و سبک های فقهی قابل طرح است این است که، سطح مواجهه هر کدام از اساتید با کتاب و وحی و استفاده از آن منبع برای وصول به «حکم شارع» متفاوت است. حداقل دو سطح از مواجهه قابل طرح است. 2⃣ ؛ در این مواجهه، استاد و محقق فقه به کتاب به عنوان منبعی که باید از آن حکم شارع را به دست آورد نگاه نمی کند زیرا او اطمینان به اخبار و سنت دارد و تکیه گاه اصلی خود را سنت قرار داده است. از این روی، مواجهه او با کتاب در تحقیق فقهی و در درس خارج، مواجهه ای تبرکا و تیمنا است. او عازم بر استنطاق از قرآن و بهره گیری از آن برای استنباط نیست، زیرا می داند که با کمک ادله روایی می تواند پاسخ سؤالهای فقهی خود را پیدا نماید. و چنانچه از آن ادله هم نتوانست استفاده کند متشبث به اصول عملیه می شود. روشن است که نوع مواجهه این سبک فقهی از تا متفاوت است. 3⃣؛ در این مواجهه، شخص مُستَنبِط اعتقاد دارد که کتاب و وحی است. با این اعتقاد است که، در مواجهه با کتاب سعی بر آن دارد که مقصود شارع را استظهار و استخراج کند. آنچه از این مواجهه با کتاب به دست می آید، سرمایه اولیه ای است که محقق فقه آن را به عنوان در اختیار می گیرد تا در مراحل بعدی تفقه و استنباط از آن بهره بگیرد. این سبک فقهی به این رویکرد در تمام ابواب فقهی التزام عملی دارد و اختلافی میان موضوعات و ابواب در مراجعه به قرآن ندارد. ✔ در مطلب بعدی هرکدام از این دو روش را ارزیابی میکنم و سپس وارد در بررسی عناصر بعدی دخیل در استنباط میشوم. @alfigh_alosul
🔅استاد ابوالقاسم علیدوست در مصاحبه ای که با سایت «مباحثات» دارد، از تمایزات می گوید و در میان آنها به توجه ویژه این مکتب به در مقام استنباط اشاره می کند: 🔺اگر منظورمان از مکتب، تفکیک اقلیمی نباشد، بلکه دو نوع رویکرد در استنباط را قصد کنیم، تفکیک این دو مکتب کار دشواری نیست؛ چون یکی از این دو مکتب فقهی در استنباطات فقهی ـ به‌ویژه در بخش غیر عبادات ـ به‌عرف و توجه بیشتری می‌کند؛ به صدور روایات و آیات نگاه جدی‌تر و مؤثرتری دارد؛ به در فقه و حدیث مقارن نیم‌نگاهی دارد؛ داده‌های دانش تاریخ را در استنباط مطمح نظر قرار می‌دهد؛ به ، بیشتر از سندشناسی توجه می‌کند؛ کم‌تر به‌صورت ریاضی فکر می‌کند؛ در استنباطاتش مجموعه‌ای از را در نظر می‌گیرد (درست است که تک‌تک آن‌ها را معتبر نمی‌داند؛ ولی آن‌ها را در یک نظام حلقوی تنظیم می‌کند تا از به هم پیوستن همان اسناد نامعتبر دلیل معتبری آفریده شود)؛ «به و توجه می‌کند»؛ نگاهش به شریعت اجتماعی است؛ از نصوصی که در موارد خُرد وارد شده‌اند گاه می‌تواند به یک قاعده کلان برسد؛ را در نظر می‌گیرد و آن را جابر ضعف سند یا جابر ضعف دلالت می‌انگارد، رویکرد خاصی به دانش فقه را که مشتمل بر این عناصر باشد، من «مکتب قم» می‌نامم و معتقدم که بر قله‌ی آن نیز آیت‌الله بروجردی و شاگردان ایشان ایستاده‌اند. http://mobahesat.ir/15695 @alfigh_alosul
◾️آجرک الله يا بقية الله◾️ ◾️السلام عليك يا جعفر بن محمد أيها الصادق يابن رسول الله◾️ ◾️حضرت آیت الله خامنه ای: استمرارِ جهاد و مبارزه خستگی‌ناپذیر، اولین درس حضرت امام صادق علیه‌السلام برای ما‌ست. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان 🔺 1⃣ با توجه به مطلبی که گذشت، شاید اینگونه ایراد شود که، ممکن نیست در میان فقهای امامیه «منبعیت قرآن» در فرآیند اجتهاد، جدی گرفته نشود. پاسخ این است که؛ آنچه درباره گفته شد، به این معنا نیست که از قرآن بهره ای نمی گیرند بلکه سخن بر سر آن است که، تمام بهره خود را از قرآن نمی برند و منبع اصلی ایشان در استنباط «اخبار» است و به همین دلیل، تشنگی استنطاق از قرآن در ایشان بسیار کم است. 2⃣ اما در این باور وجود دارد که، است. یعنی از آنجا که خالق متعال، ربوبیت بر عالم دارد (رب العالمین) و یکی از ابعاد ربوبیت او عباد است. و او تنظیمات خود را در لسان و لباس در کلام خود (کتاب) به واسطه نبی مکرم اسلام به بشریت عرضه میکند. یعنی قرآن نقطه آغاز تقنین و تشریع الهی است. و از آن منبع است که مُشرِّعیت الهی شروع می شود و در اخبار اهل البیت استمرار و امتداد می یابد. زیرا جریان تشریع از ربوبیت حق تعالی آغاز می شود و نبی مکرم اسلام باذنه تبارک و تعالی تشریع و تقنین دارند. 3⃣ چنین باوری، لوازمی هم دارد. از لوازم باور به مبدئیت تشریعی قرآن، آن است که، مُستنبِط با مراجعه به کتاب، تمام سعی خود را دارد که با استنطاق از قرآن به و اصل اولیه ای دست یابد، زیرا شارع اقدس بنای قانونی خود را در کتاب خویش تأسیس کرده است و لسان او در موضوعات فقهی لسان تشریع و جعل است. این سعی در تأسیس اصل از قرآن مانند تلاش برخی مدارس فقهی است که سعی وافر دارند که، فرآیند استنباط را با تأسیس اصلی عقلائی آغاز نمایند. ↩ و پرسش نهایی؛ آیا می توان بر صحت ادعای مذکور ادله ای اقامه نمود؟ علاوه بر مطلب مختصری که گذشت و داشت، ادله روایی که دال بر صحت ادعای مواجهه حداکثری باشد فراوان است. در مطلب بعدی به ادله روایی اشاره خواهد شد. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان 🔺 ⬅ ادعای که مطرح شد این بود که، قرآن مبدأ تشریع و تقنین الهی است و برای دریافت احکام الهی باید از قرآن آغاز نمود و از آن بهره برداری کرد و سپس با این سرمایه ها وارد اخبار اهل البیت گردید. در کتاب شریف جلد اول باب «الرد الی الکتاب و السنة» احادیثی وارد شده است که به دو مورد از آنها اشاره می شود؛ 1⃣عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (سلام الله علیه) إِذَا حَدَّثْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَاسْأَلُونِي مِنْ كِتَابِ اللَّه. حضرت می فرمایند: وقتی با شما درباره چیزی حدیث میگویم، ریشه آن را از کتاب الله از من مطالبه کنید. 2⃣عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ. حضرت می فرمایند: هیچ موضوعی نیست که دو نفر در آن اختلاف پیدا کنند، مگر آنکه آن موضوع ریشه و اصلی در کتاب الله عزوجل دارد و لکن عقول رجال به آن اصل و ریشه نمی رسد (و دچار اختلاف میشوند) 🔺اگر اصل ها و ریشه ها در کتاب الله عزوجل باشد، و اخبار اهل البیت هم کاملترین و تنها بیان از آن اصل ها باشد، روشن است که در اجتهاد باید از قرآن شروع نمود و در سنت استمرار پیدا کرد. در مطلب بعدی به یک در توضیح این ایده پرداخته خواهد شد. @alfigh_alosul
✔بعض الأصدقاء درباره مطالب شماره 3و 4 ان قلتی داشتند. فرمودند: احتجاج به ادله روایی یک وقت است برای اثبات حجیت ظواهر است در مقابل مثل اخباریین که در این صورت مفید خواهد بود. اما شما مطلبتان ناظر بر اثبات حجیت نیست. و اگر تمسک به این ادله کردید برای نقد برخی مدارس فقهی، این تمسک و استناد ناقص است. چرا که ایشان ظواهر قران را قبول دارند و در برخی آیات فقهی تردید دارند. 🔺 ضمن تشکر از دوست و برادر گرامی؛ 1- مباحث پیش روی، مباحث اصولی نیست که در آن از حجیت ظواهر کتاب بحث شود و با اخباریین محاجه گردد. پس حجیت ظاهر قرآن در این مباحث مفروغُ عنه است. 2- آنچه در این مباحث، طرح می شود روی سخنش با برخی مدارس و مکاتب فقهی معاصر است که استفاده ایشان از قرآن حداقلی است به دلیل اتکائی به ادله روایی و اصول عملیه دارند. 🔺دلیل تمسک به ادله روایی؛ این دو روایت بیشتر از حجیت ظواهر را می گویند و آن اینکه «ریشه همه نصوص روایی در قرآن است.» نقد ما به برخی مدارس فقهی این است که، اگر این قاعده را قبول کنیم، فلذا در مقام استنباط باید از ریشه ها شروع کنیم و از آن به یک قاعده عام برسیم و سپس وارد روایات گردیم. اینکه ایشان در دلالت آیات تردید می کنند و اغلب به اجمال میرسند و نمی توانند قاعده عام قرآنی به دست بیاورند، به خاطر این است که، قرآن را مبدأ و نقطه آغاز تشریع نمی دانند - هرچند حجیت ظواهر کتاب را قبول دارند- و ریشه استنباط را از قرآن پی جویی نمیکنند و نگاهشان به اخبار و احادیث نگاه استقلالی است. در حالیکه احادیث اهل البیت فرع بر اصل (قرآن) هستند. 🔺خلاصه اینکه؛ حجیت ظواهر کتاب یک مساله اصولی است که غیر از مبدئیت تشریعی قرآن است که روش و رویکرد استنباطی است. فتامل جیدا. ✔ در مطالب آتی با ارائه به صورتی شفافتر به توضیح مراد خواهم پرداخت. لیکن قبل از ورود به نمونه موردی باید را هم توضیح دهم. @alfigh_alosul
✍محمد متقیان 🔸 🔸 1⃣ خداوند متعال رب العالمین است، و ربوبیت او در ناحیه به معنای تشریع و تقنین است. شارعیت الهی در تجلی می کند و نمود می یابد. پس کلام الهی نقطه آغاز تشریع و تقنین است. اما آیا قرآن برای و اتمام و اکمال و کافی است؟ امامیه معتقد است که قرآن کافی نیست. 2⃣ تشریع الهی از قرآن آغاز می شود ولی در قرآن بسنده نمی شود بلکه می یابد. از آنجا که شریعت مقدسه اسلام، باید تمام انسان ها را در طول تاریخ هدایت و سرپرستی کند نیازمند عنصر دیگری است که بتواند متمم تشریع الهی باشد و آن عنصر است. سنت ادامه کتاب است. سنت فرع است و کتاب اصل است. سنت از درون کتاب میجوشد. در کلام الهی و بیان می شود و سنت عهده دار استمراربخشی و توسعه آن است. فلذا هیچ گاه تعارضی میان کتاب و سنت پیدا نمی شود. و به همین دلیل است که یکی از مرجحات را «موافقت با کتاب» گفته اند. 3⃣ به نظر میر سد، مجموع کتاب و سنت را باید بدانیم که فرمود: و ما ینطق عن الهوی، إن هو إلا وحی یوحی. و چون چنین است استنباط از کتاب بدون نظر به سنت و استنباط از سنت بدون نظر به کتاب ناقص میباشد. اینکه گفته شود هر کدام دلالتی منحاز و مستقل دارند و باید جداگانه بررسی شود خلاف مبانی است. امر تشریع از قرآن آغاز می شود و در سنت توسعه و استمرار می یابد. و باید مجموع این دو را باهم ملاحظه نمود تا به قاعده و اصل دست یافت. 🔺بهترین نمونه ای که می تواند این ایده را توضیح دهد روش فقهی آیت الله بروجردی و منهج حدیثی ایشان در کتاب جامع احادیث الشیعه است. 🔺 مقصود از "سنت" در این متن همانا معنای عام آن یعنی قول، فعل و تقریر معصوم است. چون اعتقاد داریم که همه افعال، اقوال و تقریرات و امضائات و سکوتهای معصوم دال و مرشد به معانی وحی هستند. @alfigh_alosul