eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
215 دنبال‌کننده
626 عکس
33 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 [ ] 🌺 📌 ها 🏻♂️ خدا خیال‌باف‌های خودپسند را دوست ندارد😖؛ (36) همان کسانی که می‌ورزند و دیگران را هم به بخیل‌بودن می‌کنند 👤🗣 و نعمت‌هایی را که خدا از سرِ‌ بزرگواری به آن‌ها داده است، می‌کنند.¹ 🤑 برای چنین بی‌دین‌های نمک‌نشناسی، عذابی خفت‌بار آماده کرده‌ایم. 🔥 (37) همچنین، آن‌ها همان کسانی‌اند که اموال‌شان را انفاق می‌کنند. 😃✌ نه خدا را باور دارند و نه روز قیامت را. شیطان همنشین این ریاکارهاست 👺 و اگر شیطان همنشین کسی باشد، بد همنشینی است او! ☠ (38) چه می‌شد که آن‌ها خدا و روز قیامت را باور داشتند و از چیزهایی که خدا روزی‌شان کرده است، بدون و ، هزینه می‌کردند؟! 😔 خدا نیت‌ها و کارهای‌شان را می‌داند. (39) همین خدا ذره‌ای به بندگانش ستم نمی‌کند 😇😌 و اگر کوچک‌ترین کار خوبی هم باشد، می‌کند و از پیش خودش هم پاداشی بزرگ می‌دهد 💵💰(40 - ) (ترجمه ) ♦️ ¹. پی‌نوشت ( ) : می‌فرماید «يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ». یک روحیه‌ای در بعضی از ما هست؛ روحیه‌ی و . روحیه‌ای که داشته‌هایش را نمی‌بیند و سعی می‌کند خودش را جلوه دهد. روحیه‌ی مصیبت‌زده‌نمایاندن‌خود. روان‌شناسان حرف‌های مفصلی درباره‌ی این عادت دارند. نوعی بیماری روانی است. این افراد آرامش خودشان را در مظلوم‌نمایی می‌بینند؛ اینکه دیگران فکر کنند این‌ها بدبخت‌اند، باعث آرامش‌شان می‌شود. مشکل این روحیه این است که آنقدر به خودشان می‌گویند که باورشان می‌شود. نوعی و است. خدا ناراحت می‌شود. خدا دوست دارد بنده‌هایش از نعمت‌هایی که بهشان می‌دهد، استفاده کنند و اتفاقا دوست دارد اثر آن نعمت‌ها را در ظاهر زندگی‌شان ببیند. بدروحیه‌ای است این روحیه. خدا نصیب هم نکند. اولش نوعی احساس آرامش برای فرد می‌آورد ولی آرام‌آرام زندگی را به نکبت و می‌کشد. خدا خودش رحم کند از ناشکری و . [ | | | ] [ ] [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 مربی د[و]ر[ان] گذشته و بحران پیله ناامیدی 🔸 من در کلاس نویسندگی، متن مرحوم را مشق نوشتن می‌کردم. شاگرد شاگردان او در نویسندگی محسوب می‌شوم. در کلاس‌ها و گفت‌وگوهایم هم همیشه کتاب او را معرفی و توصیه کرده‌ام و می‌کنم. (هرچند با عموم اظهارعقیده‌هایی که ورای اصول نویسندگی در متن بروز می‌دهد، هم‌دل نبوده و نیستم) 🔸 اما معتقدم متاسفانه او جزو آن مربیانی بود که -به‌قول دیالوگ معروف آژانس‌شیشه‌ای- "دوره‌اش گذشته". نه فقط بابایی، درباره رسول جعفریان هم همین نظر را دارم. این بزرگواران، دورانی را به تامل و مطالعه گذراندند ولی در نهایت چون نتوانستند خودشان راه به جایی پیدا کنند، یک‌سر از عقیده و آرمان‌شان گذشتند و فرمان چرخاندند و نسبت به کل مسیر ابتدا و سپس شدند. از آن زمان هم در پیله خود خزیدند و مشغول شدند به بازتولید مکرر این ناامیدی و بدبینی در یادداشت‌های روزانه و هفتگی و واگویه‌ی آن در قالب تطبیق بر نمونه‌های روزمره. نه مسئله‌ای را حل کردند، نه تقریر جدیدی از مسائل ارائه دادند و نه حتی پرسش قابل‌توجهی بر پرسش‌های پیشین افزودند. 🔶 تجربه‌ی میدانی نشان می‌دهد این بحرانِ برای تمامی افراد در اواسط عمر رخ می‌دهد. بحران کمرشکنی است که تصورش هم برایم واهمه ایجاد می‌کند. فعلا تنها امیدم، "إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي" است. 🔻پی‌نوشت: خبر درگذشت استاد رضا بابایی را شنیدم. قلم استواری داشت؛ سرمشق، معیار و الگو بود. خواندن متن کتاب اش -جدای از محتوا- خودش سلوک بهتر نوشتن است؛ ان‌شاءالله باقیات‌الصالحاتی برایش باشد. حیف که سرطان و ، روحش را آنقدر آزرد که جسمش تاب نیاورد... روحش شاد. 🔖آخرین یادداشت او که تبلور تامی از روح ناامید اوست:👇 t.me/rezababaei43/1269 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722 🌐 @aliebrahimpour_ir ۱۳۹۹.۰۱.۱۸