#گزارش #یادداشت #مقاله 🔰الحمدلله بعد از یک‌هفته کار به‌شدت متمرکز، نوشتن این مقاله-یادداشت تموم شد. موضوع و قالب سختی نبود، جمع‌بندی و ساختاردهی‌اش یکم کار بُرد. مقاله-یادداشت مفصل: 4479کلمه. ✅موضوع: بررسی چرایی تأکیدات مقام‌معظم‌رهبری بر تنظیم و اجرای #سندتحول #بنیادین آموزش‌وپرورش ✅تیتر انتخابی من: «این از اوایل انقلاب، جزو #آرزوها بود...» ✅توضیح و معرفی: 🔸این مقاله‌ی بسیار کاملی شد. من برای این کار، کل بیانات امام درباره‌ی ‌شورای‌عالی‌انقلاب‌فرهنگی و همچنین کل بیانات آیت‌الله خامنه‌ای از سال 68 تا سال 96 در دیدار با معلمین و مسئولین آموزش و پرورش و در دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی، مطالعه کردم. یک حجم بسیاربسیار انبوه! تقریبا تمام نکات موجود در این بیانات که مرتبط با موضوع بودند، در متن منعکس شده. لذا جمله‌بندی‌ها دقیق و حساب‌شده هستند. 🔸تمام تلاش من در این متن این بوده که در یک خط روایی، #جریان تحول رو توضیح بدم. کسی که این خط روایی رو از اولش طی کنه، شناخت موطن امروز براش بسیار آسان هست. یعنی در این متن نشون دادم بحث نوسازی و تحول سیستم آموزشی از کجا آغاز شد (سال59) و چه مسیر پرفراز و نشیبی داشته و کل کشور چقدر تجربه و زحمت و توان صرف کرده تا امروز به چیزی به‌نام سندتحول‌بنیادین دست پیدا کرده. لذا شناخت این مسیر نشون میده این جمله آقا یعنی چی؟ «اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است. نظام آموزشی ما را چهار نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟ این همان مسئله‌ی #استقلال است. (۹۶/۳/۱۷)» . 🔹پ.ن: قرار است در نشریه #رسائل چاپ شود مثل اینکه.😃 . ✅بخش‌هایی از متن: 🔶مقدمه: مقاله حاضر «چرایی تأکیدات مقام‌معظم‌رهبری بر تنظیم و اجرای سند بنیادین تحول آموزش‌وپرورش» را در 3فراز بررسی می‌کند. در فراز اول با بیانی روایی-گزارشی، با هدف تبارشناسی سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، دغدغه‌ی تحول نظام آموزشی بررسی می‌شود. در فراز دوم دلایل و لوازم تحول بنیادین از منظر مقام‌معظم‌رهبری طرح می‌گردد. در فراز پایانی، دغدغه‌های بعد از تدوین سند تحول و راه‌کارها و لوازم اجرایی آن اشاره خواهند شد. در فراز اخیر، به تناسب بحث، به «ابلاغ سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش‌وپرورش» نیز اشاره می‌شود. 🔶سخن آخر: نظام جمهوری اسلامی بعد از 38سال و پس از تجربه‌ها و افت‌وخیزهای فراوان توانسته نخبگان و نوابغ‌اش را برای اجرای بنیادین انقلاب فرهنگی در یکی از مهم‌ترین عرصه‌ها -یعنی آموزش‌وپرورش- بسیج کند و با تلاش‌های فراوان به موطنی دست‌یافته است که با در دست‌داشتن سندهای پخته و عمیق و بومی، به استقلال فرهنگی -که سخت‌ترین نوع استقلال است (15/ 02/ 1372) - دست یابد. در این میان وادادگی فرهنگی و دست‌درازی به سوی سندهای #بیگانه چه معنا و موجودیتی دارند؟ 🌐 @aliebrahimpour_ir

#مقاله - #یادداشت 🔰جزو آخرین کارهایی که در دقایق پایانی سال 95 در قم انجام دادم، نوشتن این یادداشت بود. از خوب حادثه، شیرین‌ترین یادداشتی بود که در سال 95 نوشتم. هرچند به‌علت کمبود وقت و استرس تحویل، شدیدا از لحاظ روحی در فشار بودم، اما لذت‌بخش‌ترین موضوع و شیرین‌ترین یادداشتم شد. چسبید! ☺️😊 ✅موضوع: بررسی نقش #علامه_طباطبایی در جریان #انقلاب_اسلامی با تاکید بر نقش #فکری ✅تیتر انتخابی من: «رهبرِ فرهنگیِ انقلابِ اسلامی» ✅توضیح و معرفی: 🔸علامه #طباطبایی را کسی نیست نشناسد. مهم‌ترین اثر علامه، تفسیر المیزان است که بی‌حساب نیست اگر بگوییم جزو اعجازهای علمی قرن است! مثلش نیامده و نخواهد آمد! این حرف من نیست؛ حرف کارشناس‌های این زمینه است، مثل شهید مطهری. غیر از تفسیر، علامه عجوبه‌ی فلسفه هم هست. جریان #فلسفه اسلامی با علامه تحول می‌یابد. علامه سردمدار جریان #نو_صدرایی در حکمت اسلامی است. در استخوان‌داری و وزانت علمی علامه شکی نیست. اما گاهی شبهه‌ای درباره‌ی نسبت علامه و انقلاب مطرح می‌شود. بعضی‌ها هم سوء استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند علامه را مصادره کنند. 🔸در این یادداشت، بر اساس تئوری #جریان، جایگاه علامه در ایجاد و بقای #جریان_انقلاب_اسلامی مشخص شد و شواهد و نتایجش ارائه گردید. این موضوع قابلیت تبدیل به یک مقاله‌ی علمی-پژوهشی را دارد. به نظرم یادداشت قوی و پخته‌ای شد، تا اساتید و محققان چه نظری بدهند... . 🔹پ.ن: فکر می‌کنم در ویژه‌نامه‌ی «علامه طباطبایی» جامعه‌المصطفی برای طلاب خارجی کشورها قرار بود به زبان‌های مختلف ترجمه و منتشر شود.😃 . 🖋علی.ا . ✅بخش‌هایی از متن: 🔶جمع‌بندی: در مجموع به نظر می‌رسد در عین ارتباط نزدیک و صمیمی علامه طباطبایی و امام #خمینی ، در فرآیند انقلاب اسلامی، متناسب با روحیات شخصی و مقتضیات زمانی، تقسیم مسئولیت نانوشته‌ای بین این دو شخصیت شکل می‌گیرد. امام خمینی، رهبری #سیاسی_اجتماعی را بر عهده می‌گیرند و علامه طباطبایی، رهبری #فکری_فرهنگی را عهده‌دار می‌شوند. 🗓 نوشته 1395/12/24 🌐 @aliebrahimpour_ir

🔶 ریشه‌شناسی #انتقادات و بی‌مهری بر #جریان_شناسی 🔸 اختلاف در مبادی #معرفت_شناختی و #فلسفی ✅ اساسی‌ترین اشکالات بر جریان‌شناسی، نقدهایی است که در اصل بر مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی‌ای وارد می‌شوند که جریان‌شناسی به عنوان یک دانش بر آن مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی تکیه دارد. لذا این اشکالات امتدادیافته‌ی اختلافات فلسفی و معرفت‌شناختی است که در بسیاری از #علوم_انسانی از جمله جریان‌شناسی قابل طرح است. پاسخ به چنین اشکالاتی، پاسخ درون علمی نیست. اختلاف در مبانی است که خارج از محدوده و مسائل درون یک #علم است. مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی به عنوان اصول موضوعه و مبانی مقدماتی یک علم، قبل از ورود به علم مفروض‌الثبوت در نظر گرفته می‌شوند و علم بر مبنای آن بنا می‌شود. (ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، 1375: 299؛ ساوی، 1386: 404) ابن سینا دراین‌باره می‌آورد: ♦️ «كل واحد من العلوم الجزئية- و هى المتعلقة ببعض الأمور و الموجودات- يقتصر المتعلّم فيه أن يسلّم أصولا و مبادئ تتبرهن فى غير علمه و تكون فى علمه مستعملة على سبيل الأصول الموضوعة. و الطبيعى علم جزئى، فله أصول موضوعة فنعدّها عدّا و نبرهن عليها فى الحكمة الأولى.» (ابن سینا، 1400: 31 ؛ همو، 1980: 17) ✳️ استدلال ابن‌سینا –که خود برای علوم طبیعی آن را پیاده کرده است- بدین صورت است که: 1.مخاطب هر کدام از علوم جزئی –یعنی آن علومی که امور و موجودات جزئی را به عنوان موضوع خود برگزیده‌‌اند- بعضی از اصول و مبادی را که در علوم دیگر اثبات می‌شوند، به عنوان اصول موضوعه می‌پذیرد و مسلّم می‌انگارد. (کبری) 2.علم طبیعی هم، علمی جزئی است. (صغری) 3. در نتیجه در علم طبیعی، اصول موضوعه‌ای هستند که در خودِ این علم بررسی نمی‌شوند، بلکه مسلم انگاشته می‌شوند و فلسفه مسئولیت اثبات آن‌ها را برعهده دارد. ❎ در اینجا، مسئله را با تغییر صغرای استدلال ابن‌سینا می‌توانیم نتیجه بگیریم؛ بدین بیان که جریان‌شناسی نیز چنین است و علمی جزئی محسوب می‌شود که یکی از حقایق خاص و جزئی (یعنی #جریان ) را به‌عنوان موضوع خود برگزیده است؛ ازاین‌رو مبادی و اصول موضوعه‌ای دارد که مسئولیت اثبات آن‌ها برعهده‌ی #فلسفه است، نه خودِ این دانش. لذا اشکالات مبنایی، باید با نگاهی کلان –و نه درون علمی- و در جایگاه و مقام خود طرح‌و‌بررسی و حل‌و فصل شوند، نه در خود علم جریان‌شناسی. 🔖 بخشی از #مقاله «بررسی تحلیلی نقدها و آسیب‌شناسی «جریان‌شناسی» و ریشه‌شناسی انتقادات وارده بر آن» ؛ نگارش علی ابراهیم‌پور؛ نگارش سال 1394 ؛ بازبینی و ویرایش سال 1396. #گزارش_مقاله #نویسندگی 🌐 @aliebrahimpour_ir

باسمه‌تعالی 📌 ارائه مقاله #برگزیده در «پنجمین کنگره بین‌المللی #علوم_انسانی_اسلامی #صدرا» 🛋 کمیسیون تخصصی فلسفه و #روش_شناسی علوم انسانی اسلامی 📖 عنوان #مقاله: «بررسی تحلیلی لوازم روش‌شناسانه ماهیت « #جریان اجتماعی» در راستای تنقیح دورنما و چارچوب روش‌شناسی #جریان_شناسی مبتنی بر #پارادایم_علم_اسلامی» 👤 ارائه‌دهنده: علی ابراهیم‌پور (طلبه درس خارج حوزه علمیه قم) 🗓زمان: سه‌شنبه ۵ آذر ۹۸، ساعت ۸:۰۰ الی ۱۵:۰۰ 🌍مکان: #قم، بلوار ۱۵ خرداد، کوچه شهید میثمی (کوچه ۱۰)، سازمان مرکزی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم 🔗 http://icih.ir/%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%da%a9%d9%85%db%8c%d8%b3%db%8c%d9%88%d9%86-%d9%81%d9%84%d8%b3%d9%81%d9%87-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4%e2%80%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d9%84%d9%88%d9%85/ 🌐 @aliebrahimpour_ir

🎧 #دانلود #صوت ارائه #مقاله #برگزیده 📌«پنجمین کنگره بین‌المللی #علوم_انسانی_اسلامی #صدرا» 🛋 کمیسیون تخصصی فلسفه و #روش_شناسی علوم انسانی اسلامی 📖 عنوان #مقاله:«بررسی تحلیلی لوازم روش‌شناسانه ماهیت « #جریان اجتماعی» در راستای تنقیح دورنما و چارچوب روش‌شناسی #جریان_شناسی مبتنی بر #پارادایم_علم_اسلامی» 👤علی ابراهیم‌پور (طلبه درس خارج حوزه علمیه قم) 🗓سه‌شنبه 5 آذر۹۸؛ #قم. 🌐 @aliebrahimpour_ir

#نمایه #مقاله #علمی_پژوهشی / سال97 📌 عنوان: بررسی تحلیلی نظریه‌های مطرح در مفهوم‌شناسی « #جریان » و « #جریان_شناسی » 📰 #همایش جریان‌شناسی فرهنگی در عرصه بین‌الملل (امتیاز 75 از 100) لینک نمایه در #ISC : 📎 http://mcl.isc.gov.ir/article.aspx?aid=432504 🌐 @aliebrahimpour_ir

#نمایه #مقاله #علمی_پژوهشی / سال97 📌 عنوان: تحلیل عناصر و ابعاد حقیقتِ چندبعدی اجتماعی-معرفتی « #جریان» به مثابه موضوع دانش «#جریان_شناسی» 📰 #همایش جریان‌شناسی فرهنگی در عرصه بین‌الملل (امتیاز 75 از 100) لینک نمایه در #ISC : 📎 http://mcl.isc.gov.ir/article.aspx?aid=435330 🌐 @aliebrahimpour_ir

📌 اصطلاح #جریان_اجتماعی و دورکیم 🍀 امروزه واژه #جریان و #جریان_شناسی نزد ما رواج دارد که از ابداعات نظری سخنوران و اندیشوران ایرانی است؛ اما واژه «Social Current»‌ تاریخچه‌ای به طول عمر جامعه‌شناسی دارد و امیل دورکیم نیز از آن استفاده کرده است. او کتاب «قواعد روش جامعه‌شناسی» در مقام تعریف واقعیت اجتماعی (Social fact) به‌عنوان یک واقعیت عینی و برتر از فرد، برای تثبیت ویژگی عینی‌بودن، با تکیه بر قاعده‌ی علیت، از راه نشان‌دادن تاثیرات مختص، استفاده می‌کند. 🍀 او اصطلاح جریان اجتماعی (Social current) را به میان آورده و از آن تنها برای نشان‌دادن تاثیرات غیرشفاف واقعیت اجتماعی استفاده می‌کند و تلاش می‌کند با روش شهودی این را اثبات کند که احساساتی که در جریان اجتماعی مثل یک گردهمایی عمومی به فرد داده می‌شود، کاملا متفاوت از احساسی است که در تنهایی به او دست می‌دهد. (دورکیم،‌ قواعد روش جامعه‌شناسی: 38-39) 🍀چنان‌که واضح است، جریان اجتماعی در ادبیات دورکیم، -به تعبیر منطقی- مفهومی عام و کلی (جنسی) دارد، نه «نوعی». او از جریان اجتماعی برای اشاره به واقعیت‌های اجتماعی‌ای که به‌شکلی غیرشفاف خود را می‌نمایانند استفاده می‌کند. این اصطلاح در ادبیات او در همین حد متوقف می‌شود. درحالی‌که مراد ما از جریان اجتماعی، یک‌نوع بخصوص از حقایق اجتماعی است که ابعاد مشخصی دارد. بنابراین جریان در اصطلاح معاصر را نمی‌توان به اصطلاح دورکیمی بازگرداند و آن را پیشینه‌ای برای اصطلاح معاصر تلقی کرد. 🌐 @aliebrahimpour_ir