💢اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی،
بنیاد وجودشناختی شئون فردی و اجتماعی انسان💢
▪️با تقریر دکتر سیدحمید طالبزاده (5 و پایانی)
🔹نوبت به آن رسیده مشخص شود که دکتر طالب زاده با چه توضیحی مدعی است که اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی میتواند شرایط امکانِ علوم انسانی نوینی را فراهم آورد.
🔹 ایشان بعد از بیان لوازم طرح اعتباریات، در به شالودهریزی نسبت جدیدی میان حکمت نظری و حکمت عملی (در تقریر شماره 4 گذشت)، دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی را چنین صورتبندی میکند:👇
1️⃣ ادراکات اعتباری، تمهیدی از ناحیه تکوین و وجود است که امکان تمامیت وجود خاص انسانی را در تمام شئون و مراتب آن فراهم میکند.
2️⃣ بنیاد همه ادراکات اعتباری، «اعتبار وجوب» است که زاییدهی بلافصل آن، «اعتبار حسن و قبح» است.
3️⃣ تمهید وجود برای سیر وجود خاص انسانی در جهت تمامیت خود از طریق اعتبار عام «وجوب» است که مبداء مفاهیم حُسن و قبح است. اما چنانچه وجود انسانی تمایت خود را به نحو غیراصیل و در افق نشأه أولی مشاهده کند، حسن و قبح اخلاق یه مفاهیم نسبی بدل می شود که تابع غایات اعتباری فرد و اجتماع است و اگر وجود انسانی، تمامیت خود را به نحو اصیل و در افق نشأه ثانی ـ که باطن جهان محسوس است ـ مشاهده کند، حسن و قبح اخلاقی نیز ذاتی خواهد بود.
4️⃣ اعتبار «وجوب»، زمینه را برای اعتبارات دیگر از جمله اعتبار بسیار مهم «اصل استخدام» آماده میکند. مراد از اصل استخدام این است که انسان نمیتواند در ساحت زندگانی فردی خود محصور بماند و تداوم بسط وجودی او در گرو ارتباطی متقابل با دیگران است. ندای تکوین، وجود انسانی را به برخوداری از همنوع خود فرا میخواند تا از او نیز همانند طبایع دیگر بهرهمند شود.
5️⃣انسان خودبنیاد عصر جدید با إعراض از وضع طبیعی، پای در وضع اجتماعی میگذارد و حتی انسانیت او نیز با همین إعراض رقم میخورد. سودپرستی انسان خودبنیاد که حد و مرزی نمی شناسد اقتضا دارد تا با قرارداد اجتماعی مهار شود تا بتواند باقی بماند و در حدود قانون ارضاء شود، اما اصل استخدام علامه طباطبایی ره، با سودپرستی بیانتهای انسان خودبنیاد ربطی ندارد و باید آن را بر اساس «وجود رو به تمامیت» تفسیر کرد. اصل استخدام، اعتباری است که قوام اجتماع به آن است و تحت هدایت نظم وجودی جهان اعتبار میشود؛ به تعبیر دیگر، همانطور که اعتبار «وجوب»، نصاب اعتبار در تحقق غایات حیات طبیعی از جنبهی شخصی است، «اصل استخدام» هم نصاب اعتبار در تحقق غایات حیات طبیعی از جنبهی نوعی است و به اجتماع انسان میانجامد. بدین ترتیب، علامه طباطبایی، بنیاد وجودشناختی (آنتولوژیک) اجتماع انسانی را تعیین کردهاست، به این معنا که اعتبار اجتماع، تمهید وجود در چشمانداز تمامیت یافتن وجود خاص انسانی است از آن حیث که پیوندی دوجانبه با همنوع خود دارد.
6️⃣ در نگاه مرحوم علامه طباطبایی، عدالت اجتماعی یعنی برخورداری متقابل از وجود و افعال همنوع. ستم و بیعدالتی هیچ مجالی به هیچ کمال و فضیلتی نمیدهد و استعدادها را تباه میکند. عدالت در نگاه مرحوم علامه، نقطه مقابل سودپرستی و طرد کنندهی آن است.
7️⃣ مرحوم علامه توانسته اعتباریاتی را توضیح دهد که هرچند بر فطرت تکیه دارد، ولی فطرت را به عنوان امری صرفاٌ پیشینی و بیواسطه رها نکرده که بخواهد همه چیز را به آن ارجاع دهد، بلکه تلاش کرده اعتباریات یا همان امر با واسطه را بر اساس آن توضیح دهد.
⏹ جمع بندی:
تبیین وجودشناختی همهی شئون فردی و اجتماعی انسان برای نخستین بار در بحث ادراکات اعتباری به قلمرو حکمت اسلامی وارد شده، ولی قدر آن، چنانکه باید دانسته نشده است. وجود خاص انسان در بطن وجود جهان بیوقفه دستخوش تغییر است و تار و پود وجود در نسبتهای زمانی و مکانی یافت میشود. انعکاس آینهها و امتزاج افق، گوش و زبانی را پدیدار میکند تا شاید «علم انسان» از پایگاه وجودی طرح و نهال وجود انسانی که از ریشههایش در زمین وجود گسسته شده، دیگر بار با ریشههایش متصل، باطراوت و بالنده شود.
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#علوم_انسانی_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/6/31
https://eitaa.com/alimohammadi1389/161
هدایت شده از شهید سید محمدباقر صدر
💠 سرور و استاد و تکیهگاهم
انتشار برای نخستین بار به مناسبت سالگرد ارتحال آیتالله خویی رحمهالله🔻 در دورهای در اثر برخی رفتارهای اطرافیان، شایعه شده بود رابطه میان آیتاللهالعظمی خویی و شهید صدر سرد و سست شده است. شهید صدر دراینباره بیانیهای را در قالب پاسخ به پرسشی تدوین کرد تا مانع ترویج این شایعهها شود. او در این بیانیه درباره جایگاه بیبدیل استادش سخن گفته و نکات مهمی را درباره نسبت مرجعیت و مرجعیت اعلی متذکر شده است: بسم الله الرحمن الرحیم این سؤالی که شما لطف کرده و از من میپرسید از یک جهت باعث امتنان من است؛ چون فرصت بیان آنچه را در دلم میگذرد به من میدهد و از جهت دیگر باعث ناراحتی من است؛ چون حاکی از این معناست که رابطهای که از شریفترین و پاکترین و مقدسترین روابط در زندگی من است، یعنی رابطهام با سرور و استاد و تکیهگاهم، آیتاللهالعظمی امام خویی ـ سایهاش مستدام باد ـ در معرض شک و ابهام قرار گرفته است؛ استادی که من در محضر او نور علم را دیدم و بهدست او طعم معرفت را چشیدم. علم بزرگترین نعمتی است که خداوند پس از ایمان به بشر ارزانی میدارد و اگر من چیزی از این نعمت بهدست آورده باشم، همه ارزش آن به ایشان بازمیگردد. من چیزی نیستم جز ثمرهای از ثمرات وجود و فیض شریف ایشان و فرزندی از فرزندان معنویشان. حال اگر کسی میخواهد از این حقیقت چشمپوشی کند یا این چشمپوشی را به من نسبت بدهد و با این کار قلب پدر را از پسر برگرداند یا از موقعیت این پسر سوءاستفاده کند و مقام والاتر پدر را زیرسؤال ببرد، من از فرصتی که سؤال شما ایجاد کرده استفاده میکنم تا خیلی شفاف به شما بگویم: من با حضرت استاد خویی ـ سایهاش مستدام باد ـ تاکنون بهسان فرزندی برای پدر و شاگردی برای استاد و طلبهای برای مرجع بوده و پس از این نیز چنین خواهم بود. من بارها این مطلب را به صراحت به مردم و طلاب و مسئولان گفتهام و راضی نیستم کسی غیر از این بگوید و براساس دیگری غیر از این با من و ایشان ـ سایهاش مستدام باد ـ رفتار نماید. اگر کسی هم میخواهد نام مرا [به عنوان مرجع] مطرح کند باید بداند که چیزی که بیشازاندازه من را آزار میدهد این است که بخواهد این مسئله بهشکلی بیرون از رابطه طولی [و بالابهپایین] میان پدر و فرزند و استاد و شاگرد طرح شود. هر نوع اقدامی که با اقتضائات این رابطه همخوان نباشد، خلاف رفتار و رابطه من با ایشان است. از گذشته شیوه و روش عالمان بر این بوده است که بین دو مسئله تفاوت بگذارند: یکی صدور فتوا و امور مربوط به آن که در عمل دینی شخصی بهکار میآید و دیگری پایبندی به اقتضائات مرجعیت اعلی و پاسداری از آن. من بر این باورم که باید میان این دو مسئله تمایز گذاشت و آنها را جدای از هم دید و بههیچوجه جایز نیست که جایگاه مرجعیت اعلی مورد خدشه قرار بگیرد و هر عملی که موجب گسستن اتحاد و اجتماع مؤمنان بر گِرد مرجعیت اعلی باشد و منجر به تفرقهشان شود، جایز نیست. عاجزانه از خداوند متعال خواستارم که ما را به بقای وجود حضرت استاد بهرهمند فرماید و سایه گستردهاش را بر سر ما مستدام بدارد و توفیق انجام تکلیف فرزندی نسبت به ایشان را به ما بدهد. ٨ جمادیالاولی ١٣٩۶ق. [١٨اردبیهشت ۱٣۵۵ش.] محمدباقر صدر 🌐 تصویر نامه را در اینجا ببینید 🆔 @shahidsadr
💢تقریر نظریه فقه حکومتی آیتالله فرحانی💢
🔹ابتدای مهرماه امسال (99) توفیقی شد و در معیت دوستان عزیزم، جلسهای خدمت آیتالله فرحانی حفظه الله رسیدیم.
🔹موضوع جلسه درخواست از ایشان برای همکاری در تقریر دیدگاه فقه حکومتیشان بود و درضمن، گزارش مختصری از فعالیتهای دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی نیز خدمتشان ارائه شد.
🔹با روی بسیار باز استقبال کردند و بنا شد که دوست عزیزم جناب آقای اسدپور که الحمدلله از شاگردان موفق ایشان هستند تهیه پیشنویس نظریه ایشان را برعهده بگیرند.
🔹حضرت آیتالله معتقد بودند که مشکل اصلی حوزههای علمیه، عدم توجه و پیگیری مبانی فقاهتی حضرت امام خمینی ره به عنوان فقیهِ بیبدیلِ انقلاب اسلامی و همچنین بهترین مقرر ایشان یعنی مقام معظم رهبری دامت برکاته است.
🔹انشاءالله که بتوانیم تقریر خوبی از دیدگاه ایشان به جامعه علمی تقدیم کنیم.
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#فقه_حکومتی
#هماندیشی_فقه_حکومتی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/163
هدایت شده از دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی
#نشست_هم_اندیشی_فقه_حکومتی
🔰 یازدهمین نشست هم اندیشی فقه حکومتی با ارائه نظریه «فقه نظام ولائی» توسط استاد خسروپناه
🔹 پنجشنبه دهم مهرماه ۱۳۹۹ ساعت ۹ تا ۱۲
🔻🔻🔻🔻
🌐لینک پخش آنلاین نشست:
🆔https://bit.ly/3cW1qVY
🌐لینک پشتیبان در «Skype» در صورت بروز مشکل:
🆔https://join.skype.com/gQ5jOvYXXjiz
هدایت شده از روش شناسی اجتهاد | روشنا
36380418_-211114.pdf
559.7K
✅ مقاله گستره و #روش شناسی #فقه_الاجتماع
🔹نگارش: استاد عبدالحسین #خسروپناه، استاد مجید #رجبی معاون پژوهش پژوهشگاه فقه نظام
🔹فقه الاجتماع مطلوب از منظر نویسندگان:
▫️توسعه در «موضوع» به معنای مکلّف شدن جامعه، حکومت و تاریخ در خطابات شرعی
▫️توسعه در «حکم» به معنای عمومیت احکام نسبت به رفتارها، راهبردها و ساختارها
#روششناسی_فقه_تخصصی
#روششناسی_فقه_اجتماعی
🔸 کانال روششناسی اجتهاد (روشنا)
🆔 https://eitaa.com/ravesh_ejtehad
🆔 https://ble.ir/ravesh_ejtehad
🌐 http://ravesh-ejtehad.blog.ir
سؤالات نظریه فقه حکومتی استاد خسروپناه.pdf
197.4K
سؤالات یازدهمین هماندیشی فقه حکومتی با ارائه استاد عبدالحسین خسروپناه👇
https://eitaa.com/alimohammadi1389/166
عقلنوشتههای انقلابی
سؤالات یازدهمین هماندیشی فقه حکومتی با ارائه استاد عبدالحسین خسروپناه👇 https://eitaa.com/alimohamm
🔹با اعضای دبیرخانه فقه حکومتی، سال گذشته نظریه استاد خسروپناه را خواندیم و مباحثه کردیم. نتیجه آن، 18 پرسش شد که برای #یازدهمین هماندیشی فقه حکومتی که ان شاء الله فردا (10 مهرماه 99) برگزار میشود در اختیار استاد خسروپناه قرار گرفته است.
🔹این سوالات در ۴ بخش طراحی شده است که برای نمونه چند سؤال را تقدیم میکنم:👇
✅بخش اول: پرسشهای ناظر به تعاریف و چارچوب نظریه
فقه الاجتماع را بخشی از فقه دانستهاید که فقه الحکومه بخشی از آن است. همچنین فقه اجتماعی و فقه حکومتی را یک رویکرد استنباطی به تمامی ابواب فقه معرفی کرده اید که از توجه به عنصر مصلحت اسلام و مسلمین حاصل می آید. (ص19)
➖ 1. پرسش اول
پرسش اول این است که چه تفاوتی بین فقه اجتماعی و فقه حکومتی قائل هستید؟ آیا اینها هم دو رویکرد متفاوت و متمایز هستند؟ وجه تمایز و اشتراکشان چیست؟
➖2. پرسش دوم
رویکرد فقه اجتماعی و رویکرد فقه حکومتی در ابوابی مانند عبادات که تعبدی است، چگونه تصویر میشود؟ عنصر مصلحت اسلام و مسلمین چگونه می تواند در استنباط حضور یابد؟ آیا عنصر مصلحت کارکردش مانند همان عناوین ثانویه متداول مانند عسر و حرج و اضطرار و اکراه و غیره در مقام استنباط و یا تطبیق قاعده اهم و مهم در مقام تزاحم نیست؟
✅بخش دوم: پرسشهای ناظر به توسعه موضوع فقه
به نظر میرسد قبل از هر تقسیمی اگر بخواهیم صرفاً به استقراء اکتفاء نکرده باشیم، لازم است که از مباحث ثبوتی و هستی شناسانه شروع کنیم و سپس اقسام را از تحلیل منطقی مَقسم استخراج نماییم. از این رو لازم است که قبل از ارائهی تقسیماتی مانند «فرد، جامعه و تاریخ» و همچنین تقسیم مکلفین اجتماعی به «جمعی، سازمانی و حکومتی»، حقیقت و هستی جامعه و امر اجتماعی مورد توجه قرار می گرفت و سپس به نحوِ منطقی، این تقسیمات مدلَّل می¬شد.
البته در صفحه 9 مقاله «گستره و روش شناسی فقه الاجتماع»، جامعه را دارای یک اصالت فلسفی و حقیقی دانسته¬اید و تصریح دارید که این اصالت به معنای اصالت اراده اجتماعی است که به لحاظ آثار واقعی قابل شناسایی است و لذا «اراده مجتمع غیر از اراده اجزای خودش» است و در خارج ما بإزای واقعی دارد.
➖5. پرسش پنجم
حال سوال ما این است که «اصالت اراده اجتماعی» چه نسبتی با مبنای «اصالت وجود» دارد؟ آیا پذیرش اصالت جامعه به معنای شکل گیری وجود جدیدی ورای افراد جامعه است؟ اگر چنین است نسبت افراد جامعه با چنین وجود جدیدی به نحو جزء و کل است و یا اینکه افراد جامعه در حکم مادهی صورت جدیدی هستند به نام جامعه؟ آیا چنین وجودی مبتنی بر تشکیک وجودی قابل تصویر است؟ در هر صورت آیا می توان از اصالت و فعلیت توأمان جامعه و افراد آن دفاع کرد؟
➖6. پرسش ششم
علاوه براین، به نظر میرسد گویا در این مقاله نگاه پارسونزی به اجتماع شده است و جامعه را به ساختارها تقلیل داده و به فرهنگ و معنا کمتوجهی شده است.
✅بخش سوم: پرسش های ناظر به توسعه محمول فقه
پرسش بخش دوم، ناظر به توسعه¬ای بود که حضرتعالی در معنای فقه متداول از ناحیه موضوع (مکلف) دادهاید (ص 5 مقاله ) و تلاش شده بود تا این مسئله مورد توجه قرار بگیرد که چگونه تقسیمات ارائه شده، مبتنی بر تعریف و بنیان ثبوتی و هستی شناسانه جامعه و نظام مکلفین است؛ حال بر همین وزان می توان توسعهای که در بخش محمول نیز انجام داده اید مورد پرسش قرار داد و از نسبت ثبوتی احکام و تشریعات الهی و تقسیماتی مانند تقسیم احکام به «افعالی، راهبردی و نهادسازی» پرسید.
➖12. پرسش یازدهم
عمده نظریه حضرتعالی در اطراف تکلیفی بودن حکم و تقسیمبندیهای آن است. سؤال اینجاست که جایگاه نظام توصیفات دین چیست و استنباط احکام توصیفی و ارزشی چگونه است؟ با توجه به اینکه فقه موجود تماماً مبتنی بر معذّریّت و منجّزیّت است و اصول فقه موجود حجیّت را بر همین مبنا تمام کرده است، حجیّت در استنباط نظام احکام توصیفات و ارزشی چگونه حاصل می آید؟ و آیا علم اصول موجود ما از این زاویه نیازمند تکمیل نیست؟
➖13. پرسش دوازدهم
تحلیل نفس الامری از دین و نسبت احکام افعالی، راهبردی و نهادسازی در مرتبه ثبوت چگونه است؟ به عنوان مثال بحث حکومت و ورود را مرحوم شیخ انصاری در لسان تفسیری ادله میبیند که یک بحث اثباتی است، ولی مرحوم امام خمینی ادبیات حکومت را ابتدا در مرحله ثبوت حکومت یک حکم بر حکم دیگر بحث میکند و بعد از آن در مرحله اثبات به تخصیص، تخصّص، حکومت، ورود و ... میپردازد. اگر ثبوت پر رنگ شود تقسیم احکام به افعالی، راهبردی و نهادسازی صرفاً در فضای یک متعلق حکم نگاه نخواهد شد و جنبه ثبوتی پیدا خواهد کرد.
✅بخش چهارم: پرسشهای ناظر به روش شناسی
در این بخش به سئوالات بخش روش شناسی چهارگانه نظریه استاد خسروپناه پرداخته شده است و سؤالاتی از اجتهادهای قسم اول، دوم ، سوم و چهارمِ مدنظر ایشان پرسیده شده است.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/167
💢قبیلهگرایی،
در رسانههای به ظاهر انقلابی !💢
🔹در هماندیشی یازدهم فقه حکومتی، جناب استاد خسروپناه پاسخی به فرمایش اخیر آیت الله علوی بروجردی داد و گفتههای اخیر ایشان را که به صورت مطلق، اقتصاد اسلامی را شوخی قلمداد کرده بود، در پنج محور نقد کرد.
🔹متن فرمایش ایشان را برای چندین رسانهای که از پول بیت المال ارتزاق می کنند و وابسته به نهادهای حاکمیتی هستند، ارسال کردیم. با کمال تعجب با این جمله مواجه شدیم که «چون دیگران این خبر را کار کردهاند {و ما اولین منتشر کننده نیستیم}، پخش نمی کنیم.»
#قبیلهگرایی_رسانهای بهتر از این نمیشود. آنقدر شعور رسانهای شان نمیرسد که در فضای رسانه اگر در حمایت از انقلاب اسلامی یکصدا نشوند، صدایشان به ندایشان نخواهد رسید.
🔹یاد فرمایش حضرت آقا در خصوص #قبیلهگرایی در حزب جمهوری افتادم:👇
➖ «در سال ۶۲ که دوجریانیِ خیلی عمیقی در حزب جمهوری اسلامی به وجود آمده بود و کنگرهی مفصلی هم در مدرسهی عالی شهید مطهری درست کرده بودیم، من صحبت کردم و از این دو جریان، به دو قبیله و دو طایفه تعبیر کردم! اصلًا بحث گروه و حزب نیست؛ چون دو حزب با مواضع فکریشان از هم جدا میشوند؛ اما این دو مجموعه، با خود افراد مجموعه از هم جدا میشوند، نه با مواضعشان...کأنه بحث بر سر تعصبات فامیلی و قبیلهیی است! به عبارت دیگر، وقتی کسی جزو آن عده باشد، این عده نگاه نمیکنند که خصوصیات اخلاقی او چیست و معیارها چهقدر بر او منطبق است؛ ردش میکنند؛ آن عده هم کاری ندارند که معیارها و ضوابط چیست؛ قبولش میکنند؛ این غلط است؛ بعضی اینطوری عمل میکنند.» ۱۳۷۰/۱۲/۰۴
#وارده 1 👇
✅نقد حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
30.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بعد از انتشار مصاحبه آیت الله علوی بروجردی در تاريخ 29/ شهريور/ 1399 با «اکوايران» (رسانه تصويري تخصصي اقتصاد ايران)، واکنشهای متعددی به محتوای این مصاحبه، توسط شخصیتهای علمی صورت پذیرفت که نشان از اهمیت موضوع #شوخی_بودن یا #شوخی_نبودن اقتصاد اسلامی و به تبع، علوم انسانی اسلامی داشت.
🔹بنده نیز معتقدم که سخنان جناب آقای علوی بروجردی بسیار حائز اهمیت است. چرا که بیان ایشان نمایندگی میکند اندیشهی بخش قابل توجهی از روحانیون به اصطلاح سنتی حوزه علمیه را که همراهی آنها با نظام اسلامی در سرتاسر چهار دهه گذشته، حداقلی بوده است. البته بخش بسیار وسیعی از این طیف، هیچگاه با اصل نظام اسلامی نه تنها به مخالف برنخاسته، بلکه هرگاه کار به دفاعِ از اصل نظام اسلامی رسیده نیز جانانه از آن، در برابر جریان استکبار جهانی و استبداد داخلی دفاع کرده است و در مواقع متعددی از کفن پوشیدن و به صحنه آمدن، برای دفاع از نظام اسلامی دریغ نورزیده است.
🔹ولی در عین حال، 1ـ #قرائت_حداقلی از دین و 2ـ #سادهانگاری در شناخت دستاوردهای تمدن غرب، در نظام فکری این جریان موجب گردیده که در مواجهه با «علوم انسانی مدرن»، «ساختارهای اجتماعی مدرن» و «تکنولوژیهای مدرن»، به علت عدم برخورداری از دستگاه تحلیلی قوی، دچار انفعال شوند و با اعلام زودهنگامِ سازگاری این دستاوردها با آموزههای اسلام عزیز، ناخواسته، #زمینهساز_بسطِ_سکولاریسم در جامعه دینی شوند.
🔹از اینرو در ادامه، به خاطر اهمیت مسئله، برخی از واکنشهایی که به فرمایش ایشان صورت گرفته را منعکس میکنم:👇
https://eitaa.com/alimohammadi1389/171
هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقد استاد خسروپناه به سخنان استاد علوی بروجردی درباره اقتصادی اسلامی
جلسه فقه حکومتی ۱۰مهر۹۹
🆔 @khosropanah_ir
#وارده 2 👇
✅نقد دکتر سیدمهدی زریباف
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر سیدمهدی زریباف:
➖تا زمانی که اسلام وارد حوزه حکومت نشود و نظامسازی نکند، شریعت اسلام امکان پیدا شدن ندارد.
➖چگونه میتوان عقلِ خودبنیادِ مادیگرایِ کافر را ملاک قرار داد و به اسم اسلام امضاء کرد؟!
✅نقد سیدمهدی زریباف دارای دکتری اقتصاد و از اساتید صاحبنظر در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به سخنان آیتالله علوی بروجردی.
#وارده 3 👇
✅نقد دکتر محمدرضا قائمی نیک
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
#وارده 4 👇
✅نقد استاد مهدی هادوی تهرانی
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نقد استاد هادوی تهرانی به سخنان اخیر آیتالله علوی بروجردی در خصوص شوخی بودن اقتصاد اسلامی.
هدایت شده از مرتضی رجائی
📌وجود همه مؤلفههای اصلی یک مکتب اقتصادی در آیات و روایات
مگر اختلاف سوسیالیسم و سرمایهداری، به عنوان دو مکتب مهم اقتصادی، بر سرِ محاسبه نرخ تورم یا محاسبه سود و زیان است که برخی با استناد به نبود این مباحث در آیات و روایات، وجود اقتصاد اسلامی را انکار میکنند؟!
آن چیزهایی که عامل اصلی اختلاف سوسیالیسم و سرمایهداری است و درباره آنها بحث دارند، اسلام درباره همه آنها نظر دارد؛ مثل بحث مالکیت با نقش دولت در اقتصاد.
مثلاً سرمایهداری میگوید: اقتصاد آزاد بدون نقش دولت، سوسیالیسم میگوید: اقتصاد دولتی بدون بازار آزاد، اسلام میگوید: نه آن و نه این؛ اسلام نقش خاصی برای دولت ترسیم میکند و برای این نقش، امکانات و وسایلی هم در نظر میگیرد.
این اقتصاد است دیگر.
(استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹)
#فقه_حکومتی
#فقه_الاقتصاد
#اقتصاد_اسلامی
🆔️ @rajaaei
هدایت شده از مرتضی رجائی
📌انکار اقتصاد اسلامی، جفای به اسلام است
امروز در برخی مقالات اقتصادی غرب، خودشان اذعان میکنند که اقتصاد نمیتواند صددرصد آزاد باشد و دولت باید نقش داشته باشد، همانطور که نمیتواند صددرصد دولتی باشد و بازار باید نقش داشته باشد.
این، اعلام ورشکستگی نظری سوسیالیسم و سرمایهداری است. البته اینها (در توجیه این شکست تئوریک) میگویند که ما پیشرفت کردهایم و دیدگاههایمان را تعدیل کردهایم؛ ولی اسلام ۱۴۰۰ سال قبل، این دیدگاه را مطرح کرده است. حالا ما بگوئیم که اسلامْ اقتصاد ندارد و آنها اقتصاد دارند، خیلی جفاست به اسلام.
(استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹)
#فقه_حکومتی
#فقه_الاقتصاد
#اقتصاد_اسلامی
🆔️ @rajaaei
هدایت شده از مرتضی رجائی
📌انکار اقتصاد اسلامی؛ نتیجه ناآگاهی از اسلام و عدم شناخت مؤلفههای شکلدهنده یک مکتب اقتصادی
اگر شما نظامهای اقتصادی دنیا را حتی در حد یک مطالعه اجمالی مطالعه بفرمائید، میبینید آن چیزی که محل بحث سیستمهای اقتصادی است، در اسلام در قالب آیات و روایات مختلف بیان شده است.
من در سال ۱۳۶۸ و در مقاله "ساختار کلی اقتصاد اسلامی در قرآن"، که اکنون به صورت کتاب چاپ شده است، فقط به استناد قرآن و بدون استفاده از احادیث، ساختار کلی اقتصاد اسلامی را توضیح دادهام.
(استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹)
#فقه_حکومتی
#فقه_الاقتصاد
#اقتصاد_اسلامی
🆔️ @rajaaei
هدایت شده از مرتضی رجائی
📌خطرناکتر از منکران اقتصاد اسلامی، کسانی هستند که به زبان طرفدارند، ولی باور ندارند و کارشکنی میکنند.
بعضی از دوستان ما اینقدر صداقت و صراحت دارند که بگویند اسلامْ اقتصاد ندارد؛ هرچند این نظر نادرست است. ولی متأسفانه عدهای هم هستند که نه اینقدر صداقت ندارند و اینقدر صراحت؛
میگویند اسلام اقتصاد دارد، اما در واقع باور ندارند؛
میگویند اسلام اقتصاد دارد، اما در واقع دنبال این هستند کاری بکنند که اقتصاد اسلامی تحقق خارجی پیدا نکند؛
میگویند اسلام اقتصاد دارد، ولی زیرآب هر نوع اندیشهای را که بتواند اقتصاد اسلامی را به نحو جدی مطرح کند، میزنند.
اینها خطرناکاند که به اسم طرفداری از اقتصاد اسلامی جلوی رشد آن را میگیرند.
(استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹)
#فقه_حکومتی
#فقه_الاقتصاد
#اقتصاد_اسلامی
🆔️ @rajaaei