eitaa logo
المحکمات
1.1هزار دنبال‌کننده
115 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌐المحکمات 🔰بازتاب اندیشه های استاد حجت الاسلام و المسلمین سید فرید موالی زاده 📜استاد درس خارج حوزه علمیه قم 📚نکات تفسیری براساس تفسیر المیزان 📙تبیین منظومه فقه الخمینی 📕بایسته های روش تحصیل در‌حوزه 📞 ارتباط با ادمین: @adminalmohkamat
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمه واجب37.mp3
11.07M
🎙 🔊فایل صوتی کتاب مناهج الوصول 📌مبحث مقدمه واجب جلسه سی و هفتم 🔰استاد موالی زاده @almohkamat
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ 🏴سالروز شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد. @almohkamat
🖊حجاب متصوفانه و حجاب متمدنانه 4⃣نوشتار چهارم از سلسله نوشته های «مساله حجاب» ✍به قلم استاد موالی زاده: ⁉️آیا حجاب شرعی از نمادهای صوفی گری و رهبانیت در اسلام است و باید تفسیری متصوفانه و راهبانه از آن داشت یا آنکه حجاب نشان اهتمام اسلام به زندگی اجتماعی و متمدنانه است و باید آن را بر اساس منظومه تمدنی اسلام تفسیر کرد ؟ 🖊نگاه راهبانه به حجاب : 🔹تصور برخی از روشنفکران و عمل برخی از متنسکان به این نگاه دامن می زند . در این نگاه ، زن عامل شهوت پراکنی در جامعه بشری است که معاشرت مردان با او ، شهوت جنسی مردان را شعله ور می کند و آنها را به تباهی و فساد می کشاند . از این رو ، به دنبال محافظت از مردان و دور ساختن زنان از مردان ، از زنان خواستند در هنگام حضور در اجتماع ، ژولیده و زشت باشند تا مردان را از خود متنفر سازند و آنها را فراری دهند ، لذا حجاب را به عنوان نماد ژولیدگی بر زنان تحمیل کردند . 🖊نگاه متمدنانه به حجاب : 🔸اسلام ساختن جامعه ای متمدنانه را نتیجه تلاش و کوشش همه جانبه هر دو جنس مردان و زنان می داند . در این راستا ، فقه وظایف اجتماعی و سیاسی برای زن تعیین کرده است که انجام آن نیازمند حضور در اجتماع می باشد و اینگونه ارتباطش با محیط اجتماعی رقم می خورد . ⁉️پرسش نخست در اینجاست با توجه به روحیات سخت و زمخت مردان و غریزه هوس برخی دیگر ، و همچنین روحیات لطیف و شکننده زنان و گرایش به خودنمایی و تبرّج در برخی از آنها ، چگونه حضور زنان در اجتماع تنظیم شود تا هم ارزش و کرامت زن حفظ شود و هم تمرکز و اعتماد به نفس وی در انجام وظایف اجتماعی فراهم گردد ؟ ✅در پاسخ ، به آیه حجاب «ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ‏ يُعْرَفْنَ‏ فَلا يُؤْذَيْن»(احزاب/59) روی می آوریم و با بهره گیری از تفسیر علامه از تعبیر «أَنْ‏ يُعْرَفْنَ‏» در می یابیم که اسلام میگوید ، باید روشی را در پیش گیریم که بانوان در محیط های اجتماعی ، به گونه ای حاضر شوند که شکوه و جلال شخصیت آنها بروز کند و به متانت و نجابت شناخته شوند و از خود نمایی های جلف و سبک (تبرّج) دور گردند تا از سوی مردان ، آزار و آسیب نبینند . (دقت کنید آزارهای مردان تنها جنسی نیست بلکه رفتارهای نامحترمانه و تبعیض آلود مردان معمولی نسبت به زنان را هم در بر می گیرد .) 📌روش اسلام برای ایجاد چنین فضایی در اجتماع ، «حجاب» است . حجاب ابزاری است که به بانوان کمک می کند رفتاری با متانت و ابهت داشته باشند و به مردان کمک می کند که در برابر بانوان ، به رفتاری محترمانه و متواضعانه روی آورند . @almohkamat
🏴قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام – : لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ. امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می باشد. 📚«مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۸۳، ح ۱۲۶۹۰» 🖊 علیه السلام تسلیت باد. @almohkamat
🖊ضرورت انسان شناسی در سیر علمی طلبه ✍به قلم استاد موالی زاده: 💠در سیره علمی امام خمینی انسان شناسی مبداء سیر علمی طلبه است اگر چه مقصد سیر عملی وی می باشد . اگر تالیفات نخستین امام را ملاحظه کنیم ، فضای فکری و معرفتی و حکمی ایشان در قالب انسان شناسی عرفانی مستند به آیات و روایات ، ارائه شده است . 📌کتاب های سرّ الصلات ، شرح دعای سحر ، جنود عقل و جهل و در راس همه کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» همگی در رابطه با انسان و قوس نزول و صعود او و نسبتش با توحید و اسماء الهی بحث می کند . 🔰امام خمینی در سال 1365 شمسی در ضمن نامه عرفانی خود به فرزندش مرحوم سید احمد ، کتاب «سرّ الصلات» را به وی هدیه کرد . در واقع امام خمینی این کتاب را با آن نامه عرفانی ، به همه طلاب و فضلای حوزوی که در حکم فرزندان ایشان هستیم ، اهداء کرد و از همه آنها ورود به این عرصه علمی و عملی را خواسته است تا بسیاری از گره های فکری و میدانی آنها در زندگی طلبگی حل شود .   @almohkamat
🖊ابطال نگاه ارسطویی به تمایز علوم 3️⃣نوشتار سوم از مباحث «مکتب اصولی امام خمینی» ✍️به قلم استاد موالی زاده: 🔹اگر چه تمایز به موضوع به معنای «ما یبحث عن عوارضه الذاتیة» در نزد محققان از فلاسفه به پیروی از ارسطو ، تنها به علوم حقیقی اعم از حکمت نظری و حکمت عملی اختصاص دارد اما دانشمندان علوم غیر برهانی در اشتباهی فاحش ، تمایز به موضوع را به علومی همانند ادبیات ، فقه ، تفسیر ، کلام و تاریخ نیز سرایت دادند . 🔸برخی از فلاسفه معاصر در دفاع از دیدگاه ارسطویی ، ایراد خلط میان ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری را به عموم دانشمندان علوم غیر برهانی وارد دانسته و اعتقاد دا رند تمایز علوم برهانی به موضوع است اما علوم غیر برهانی با غرض تمایز می یابند . 📌اما امام خمینی جدای از ایرادات نقضی به موضوع داشتن علوم غیر برهانی مانند فقه و ادبیات ، با نگاهی دقیق تر به مساله تمایز می پردازد و پس از جدا ساختن علم از معلوم ، آن را به معنای « مجموعه مسائل » به عنوان امری اعتباری معرفی می کند که دارای وحدت اعتباری است که با روشی برهانی قابل تمایز نمی باشد . در نتیجه ایشان از اساس ، دیدگاه ارسطویی حتی در علوم حقیقی را به شدت انکار می کند و بر بطلان آن دلیل می آورد : 1️⃣ قبض و بسط در همه علوم به معنای حذف و اضافه شدن مسائل به علم در طول تاریخ آن علم از زمان تدوین تا کنون ، نشانه اعتباری بودن مرکب و مجموعه علم است . 2️⃣ اقوال متضاد در یک علم مانند اصالت وجود و اصالت ماهیت در علم فلسفه ، نمی توانند هر دو با هم عرض ذاتی موضوع باشند و در نتیجه ، باید یکی از آن دو از علم خارج گردد در حالی که اقوال مختلف ـ فارغ از صحت و سقم آن ـ همگی در درون آن علم جای می گیرند . 3️⃣ گزاره های سالبه که در هر علمی یافت می شود اما نمی تواند رابطه عرض ذاتی با موضوع علم داشته باشد . 4️⃣تداخل میان علوم در برخی از مسائل که واقعیتی انکار نشدنی است حال آنکه یک محمول در یک قضیه نمی تواند عرض ذاتی دو موضوع مختلف باشد . 💠بنابراین ، فلسفه، هندسه ، حساب ، شیمی و پزشکی به عنوان مجموعه مسائلی که در یک کتاب تدوین می شود ، موجودی اعتباری است که پذیرای هیچ یک از روابط فلسفی نخواهد شد . لذا تقسیم ارسطویی در حکمت نظری به علوم سه گانه الهیات ، ریاضیات و طبیعیات پس از قرن ها حاکمیت بر جوامع علمی توسط امام خمینی انکار گردید . 🖇ایشان ما را از بند انحصار تمایز علوم به موضوع رها ساخت و راه را برای تولید رشته های جدید علمی بر اساس نیاز جامعه بشری باز کرد . امام خمینی با این نوآوری در فضای علمی ، یکی از موانع بزرگ بر سر راه ایجاد علوم میان رشته ای در حوزه علمیه را از میان برداشت . @almohkamat
🔔قابل توجه مخاطبین محترم کانال المحکمات 📌از این پس صوت های دروس حوزوی استاد حجةالإسلام و المسلمین موالی زاده در کانال دروس استاد مولی زاده ارائه خواهد شد. 🌐جهت پیوستن به کانال لینک ذیل را انتخاب نمایید:‌ @mavalyzade_ir
📚 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ (۱) ✍️به قلم 1️⃣ بخش اول مقدمه: 🔹 نسبت میان فقه و فلسفه به عنوان دو علم اصالی در حوزه علوم اسلامی ، پس از چشم پوشی از نگاه برون دینی به فلسفه و اتهام تکفیری به فلاسفه ، از مباحث چالشی حال حاضر مجامع علمی است که در صورت تعیین سرنوشت آن می تواند به تحول در هر دو حوزه دانشی کمک شایانی کند . 📌 بی شک انتقال از فقه مساله محور به فقه منظومه ای ، و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی ، بدون تعیین تکلیف نحوه ارتباط منطقی میان فقه و فلسفه(حکمت) به عنوان نخستین گام انجام این پویش ، امکان پذیر نیست . به جرات می توان گفت ، یکی از عوامل اصلی کند بودن حرکت تولید علم در عرصه علوم اسلامی ، مبهم ماندن ارتباط میان فلسفه و فقه است . ⁉️پرسش های زیر بستر مناسبی برای تحلیل دقیق تر این موضوع ارزشمند خواهد بود : 🔺 آیا فقیه باید از فلسفه دوری کند تا ذوق فقهی تعبدی خود را از دست ندهد و به استفاده از قیاس و سد ذرایع و استحسان در امر استنباط احکام شرعی گرایش نیابد، یا آنکه فلسفه ، می تواند فقه را پویا کند و بدان تحرک بخشد و از انجماد و ایستائی خارج نماید بدون آنکه هویت جواهری آن به خطر افتد ؟ 🔺در مقابل ،آیا فقه می تواند برای فلسفه فایده داشته باشد و آن را از انتزاعی بودن و حصر ذهن خارج کند و بدان امتداد عملیاتی دهد ، و یا آنکه فیلسوف باید از فقه که از سویی نماد امور تعبدی ، و از سوی دیگر نماد عرفیات و نگاه تسامحی است ، دوری گزیند تا دچار ضعف در قوّه عاقله خود نگردد و ملکه پرسشگری و کنجکاوی خود را از دست ندهد ؟ 🔺کسانی که به نزدیک کردن و تقریب این دو علم باور دارند ، چه فرآیندی را تعریف کرده اند ؟ آیا به دنبال جمع مکسر این دو علم و درهم آمیختن فلسفه در فقه هستند به گونه ای که قوانین تکوینی را در میان مقولات اعتباری حاکم کنند ، و یا فقه را امتداد عملی فلسفه و حکمت می دانند بدون آنکه امتزاج ظاهری رخ دهد ؟ تلاش می کنند از وحدت وجود و قاعده بسیط الحقیقه و بسیاری دیگر از مبانی حکمت متعالیه ، یک دستگاه فلسفی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی درست شود تا بر پایه آن وضع حکومت ، روابط اجتماعی مردم با همدیگر ، نظام اقتصادی و دیگر مسائل روشن گردد (۲). 💠 در مساله نسبت میان فقه و فلسفه ، می توان به سه دیدگاه اشاره کرد : 1️⃣دیدگاه تباین و تفریق 2️⃣ دیدگاه تداخل و جمع 3️⃣دیدگاه امتداد حکمت 🖇انشا الله ، ادامه بحث و شرح هر یک از دیدگاهها در بخش های آینده خواهد آمد ... (۱) تضاد و تضایف در اینجا به معنای اعتباری آن است . (۲) برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید علوم عقلی حوزه علمیه در سال ۸۲ @almohkamat
🖊روش نوین استنباط فقهی امام خمینی ✍️به قلم استاد موالی زاده: 🔰امام خمینی در ماجرای حکم بازی با شطرنج در سال 1367 در پاسخ به نامه شاگرد فقیهشان می نویسد : «آن گونه كه جنابعالى از اخبار و روايات برداشت داريد، تمدن جديد بكلى بايد از بين برود و مردم كوخ‏نشين بوده و يا براى هميشه در صحراها زندگى نمايند.» ⁉️امام خمینی با وجود تاکید بر روش استنباطی فقه جواهری ، چه انتقادی از استنباط فقهی شاگرد خود داشت ؟ 💠اگر نامه شاگرد امام در اعتراض به حکم فقهی ایشان نسبت به شطرنج را مطالعه کنیم ، شاهد استدلالی فقهی با رعایت قواعد اصولی و فقهی و رجالی و لغت از شاگرد امام هستیم . بنابراین ، وجه نکوهش شدید اللحن امام چیست ؟ ❓روش استنباط فقهی شاگرد امام چه کم داشت و حلقه مفقوده آن در نظر امام خمینی کدام است ؟ 🔶 تامل و تفکر در پاسخ به این پرسش ها به ما کمک می کند تا مسیر علمی خود را به درستی بیابیم . @almohkamat
📣مخاطبین محترم کانال المحکمات جهت ارتباط با به آیدی زیر پیام دهید: 🌐@adminalmohkamat
📚 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف ؟ (۲) ✍به قلم 2⃣ قسمت دوم 💠 در قسمت گذشته گفته شد ، سه دیدگاه در خصوص نسبت میان فقه و فلسفه (حکمت) وجود دارد : ا - دیدگاه تباین ب - دیدگاه تداخل ج - دیدگاه امتداد حکمت حال ، در این قسمت به شرح دیدگاه اول می پردازیم . 📗دیدگاه نخست (دیدگاه تباین)   🔹بر اساس این دیدگاه ، حوزه فلسفه و حکمت با حوزه فقه و احکام شرعی ، تباین تام دارند . دیدگاه تباین را می توان به دو گونه تقریر و شرح داد : 1⃣تقریر اول : تباین بر پایه ملکات نفسانی 🔸همواره در نگاه بسیاری از دانشمندان از زمان های گذشته ، میان علم فقه و علم فلسفه ، تقابلی شبه تضاد حاکم است . تقابلی که ناشی از رویارویی عقل با نقل و یا تعبد با تعقل می باشد . 🔹تعبد به معنای روحیه اطاعت پذیری بی چون و چرا ، و تعقل به معنای روحیه پذیرش با برهان ، دو ملکه از ملکات نفسانی انسان می باشند که در تضاد با همدیگرند . 📎لذا در نگاه این گروه از علما ، با توجه به شکل گیری فقه بر پایه تعبد محض، و پدیداری فلسفه بر تعقل محض ، فقه و فلسفه مثار آن کثرتی خواهند بود که همچون جنس الاجناس ها ، تباین به تمام ذات خواهند داشت بلکه بالاتر از آن ، سبب آسیب دیگری خواهند شد . روحیه لمّی و علت جوی فیلسوف اگر چه برای نیل به یقین برهانی ، قابل ستایش است اما در فقه ، خط قرمز فقیه می باشد . تعبد در فقه به معنای حرمت تلاش برای فهم مناطات احکام است در حالی که ابزار کار فیلسوف ، برهان لم است که از علت به معلول می رسد . 🔺این نگرش در میان هر دو گروه از فلاسفه و فقهاء ، طرفدارانی فراوان در طول تاریخ اسلام دارد ، و همانگونه که فلاسفه از پژوهش فقهی دوری می کنند ، فقهاء هم ، از گرایش به فلسفه و قواعد آن نهی کرده اند. این نگرش ناشی از عداوت فقها با فلسفه یا فلاسفه با فقه نیست بلکه ریشه در باور ایشان به ناسازگاری دو ملکه تعقل محض و تعبد محض در انسان دارد که در هر یک از دانش فقه و فلسفه نمود یافته است .     💢با توجه به این دیدگاه ، نمی توان فیلسوف بود و هم زمان به کار فقهی پرداخت ، و یا فقیه بود و هم زمان از گرایش فلسفی بهره داشت . فیلسوف با عقل و برهان ، سر و کار دارد که پای آن در فقه و استنباط احکام شرعی ، چوبین بُود ، و فقیه هم پیرو تعبد بی چون و چرا در احکام و تسامحات عرفی در موضوعات است که امری بیگانه با فضای فلسفه و سبب لنگ شدن پای فیلسوف خواهد شد . در نتیجه ، فقیه توانمند کسی است که بویی از فلسفه نشنیده باشد ، و فیلسوف نمونه هم باید خود را از انس با مقوله تعبد و تسامحات عرفی برهاند. 💠به یاد دارم در چند سال پیش از این در یکی از نشست های تربیتی ، یکی از اساتید حاضر در جلسه ، اصرار داشت که باید عموم جوانان را از مباحث فلسفی دور نگه داشت تا روحیه تعبد آن ها به احکام شرعی تضعیف نگردد و در امر تقلید از مجتهد دچار سستی نشوند . 🔸برخی از فقهاء با استناد به آیه شریفه «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ » (۲) بر این باورند که احکام شرعی و فقهی با زبان عرفی و همه فهم ابلاغ شده است که فیلسوف از فهم آن زبان ناتوان است و فلسفه سبب اعوجاج و کج فهمی در برداشت از متون دینی و شرعی می گردد . (۳) 📌بر این اساس، مصالحه ای نانوشته میان فقها و فلاسفه از گذشته دور تا عصر حاضر شکل گرفته که بر پایه آن هر کس در حوزه علمی و پژوهشی خود بدون تعرض به دیگری پیش رود و پژوهش کند .   🔹بنابراین در طول تاریخ علمی جهان تشیع ، شاهد دو گرایش و دو جریان علمی در میان دانشمندان اسلامی هستیم . یکی جریان علمی حکمت که دانش مادر آن فلسفه است ، و دیگری جریان علمی منقول که سردسته آن علم فقه می باشد . دانشمندانی همانند شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی متخصص علوم فقه ، اصول ، تفسیر و کلام بوده اند ، و در برابر آنها ، فرهیختگانی همچون فارابی و بوعلی سینا و سهروردی که در حکمت نظری و عملی غرق بوده اند و علاوه بر فلسفه ، علوم ریاضی و طبیعی و اخلاق در زمینه های فردی و تدبیر منزل و سیاست مدن را هم فرا می گرفتند . 🖇البته اگر چه بزرگانی در طول تاریخ علمی جهان تشیع همچون علامه حلی و محقق و فاضل نراقی در هر دو فضای علمی تحقیق و پژوهش داشته اند ولی بر تباین فقه و فلسفه و عدم تاثیرگذاری بر هم اصرار داشته اند ، و خود هم تلاش می کردند مرز هر یک را نگه دارند . 🖊ان شااله ، ادامه بحث و شرح تقریر دوم دیدگاه تباین در بخش های آینده خواهد آمد ... پانویس : (۱) تضاد و تضایف در عنوان به معنای اعتباری آن است (۲) سوره ابراهیم ، ۴ (۳) مدارک العروه، اشتهاردی ، ج ۱ ، ص ۱۲۵ @almohkamat