eitaa logo
المرسلات
9.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
701 ویدیو
46 فایل
🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 📌 تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰 آثار و دروس استاد علی فرحانی 📍 آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
0165-KharejOsul-14040727.mp3
زمان: حجم: 47.56M
| 🎙 استاد علی فرحانی 🔹تبیین دقیق‌تر نظریه آیت‌الله بروجردی (جامع به مثابه نوع بسیط) 🔹نکته روش‌شناختی: خطر تمرکز بر مصداق (المثال) در بحث جامع 🔹ورود به نظریه امام خمینی (ره): تکمیل نظریه بروجردی با الگوی «ماده و صورت» 🔹استدلال امام بر رجحان الگوی «ماده و صورت» از باب فهم عقلایی 🔹تبیین نظریه امام: «صورت» بسیط و «ماده» لا بشرطی در امر اعتباری 📚درس خارج اصول | 165 | یکشنبه 1404/07/27 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912322691Cd7b7696c9b
0152-KharejFeq-14040727.mp3
زمان: حجم: 10.23M
| 🎙استاد علی فرحانی 🔹ادامه بررسی قاعده کلی مطهریت آب باران و پاسخ به اشکال محقق خویی 🔹تثبیت اعتبار مرسله کاهلی از طریق جبر به عمل اصحاب 🔹تحلیل مجدد معنای «الحاق مطر به جاری» بر اساس ملاک «ذات الماده» 🔹بازخوانی هندسه بحث آب ها و نقش ملاک ذات الماده در آن 🔹نتیجه: اثبات کلیت مطهریت آب باران هم از باب نص و هم از باب ملاک 📚درس خارج فقه | 152 | یکشنبه 1404/07/27 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912322691Cd7b7696c9b
📝 تحلیل مبانی اعتبارسنجی حدیث در بیان و بنان استاد علی فرحانی ▪️ یادداشت شماره ۴ 💠 کاربرد نظام تراکمی در تحلیل فتاوا و دلالت‌سنجی 🔻 مقدمه در یادداشت‌های گذشته، چارچوب نظری مبانی اعتبارسنجی استاد فرحانی، برگرفته از مبانی شیخ اعظم انصاری، تبیین گردید. یادداشت حاضر به ابعاد عملیاتی و کاربردی این نظام در فرآیند استنباط فقهی می‌پردازد. این بخش نشان می‌دهد که نظام تراکمی، صرفاً یک نظریه در سند نیست، بلکه یک روش‌شناسی جامع برای مواجهه با کل میراث فقهی است. در این نگاه، فقیه نه تنها با نصوص، بلکه با تاریخ فهم نصوص نیز روبروست. از این رو، تحلیل فتاوای قدما، فهم مستندات آنان و تأثیر نظراتشان بر ظهور ادله، بخش جدایی‌ناپذیر اجتهاد است. در ادامه، سه اصل دیگر که این ابعاد عملیاتی را روشن می‌سازند، تحلیل و ارائه می‌گردد. 👈 اصول تکمیلی در نظام اعتبارسنجی 9️⃣ اصل نهم: تأثیر «فهم قدما» بر دلالت‌سنجی و تزلزل در اطلاقات 📍 اصل: در نظام تراکمی، «شهرت» و نظر فقهای متقدم صرفاً در حوزه «سند» و جبران ضعف آن (که در یادداشت اول، اصل دوم بیان شد) خلاصه نمی‌شود، بلکه تأثیری مستقیم بر حوزه «دلالت» دارد. وجود استظهارات و فهم‌های متفاوت از یک روایت نزد قدما (که به منابع و قرائن نزدیک‌تر بوده‌اند)، می‌تواند موجب تزلزل در ظهور اطلاقی آن روایت نزد فقیه متأخر شده و او را به سمت اخذ به قدر متیقّن سوق دهد. ⬅️ تبیین اصل: این اصل، نتیجه مستقیم نگاه تراکمی به فقه است که در یادداشت سوم، اصل ششم تشریح شد. برخلاف نگاه قالبی که استظهار شخصی مجتهد را محور قرار می‌دهد، در این نظام، فهم مجتهد در طول تاریخ فهم فقها قرار می‌گیرد. این بدان معناست که فقیه متأخر نمی‌تواند عملکرد و فهم متقدمین را نادیده بگیرد، زیرا آنان به عصر صدور و قرائن متصل به آن نزدیک‌تر بوده‌اند. 🔸 تفاوت دو رویکرد: در نگاه غیرتراکمی، شهرت در بهترین حالت جابر ضعف سند است و در مقام دلالت، فهم شخصی مجتهد ملاک نهایی است. اما در نگاه ، اگر فقیه مشاهده کند که بزرگانی چون شیخ طوسی و دیگر معاصران او، از یک روایت، اطلاق‌گیری نکرده و آن را در دایره‌ای محدود به کار برده‌اند، این عملکرد تاریخی، خود به قرینه‌ای قوی تبدیل می‌شود که ظهور ابتدایی اطلاق را در نظر فقیه متأخر متزلزل می‌سازد. به تعبیر استاد فرحانی، وقتی فقیه متأخر می‌بیند که قدما با وجود دسترسی به قرائن محیطی، برداشت‌های متفاوتی داشته‌اند، استظهار شخصی‌اش متزلزل می‌شود. 🌀 نمونه کاربردی (روایات «ثمن العذرة سحت»): شیخ اعظم انصاری در مواجهه با این روایات، با اینکه ممکن بود شخصاً از آنها اطلاقی برای حرمت بیع همه انواع عذره (سرگین) بفهمد، اما به دلیل مشاهده اختلاف نظر و عملکرد متفاوت فقهای متقدم در استناد به این روایات، در ظهور اطلاقی آنها تردید می‌کند. این تردید باعث می‌شود که ایشان از تمسک به اطلاق دست کشیده و حکم را به قدر متیقن (مانند عذره نجس انسان) محدود سازد. این روش، احترام به تاریخ فهم نص و احتیاط در دلالت‌سنجی را به نمایش می‌گذارد. 🔟 اصل دهم: روش‌شناسی تحلیل فتاوای شاذّ و نقش آن در ارزیابی شهرت 📍 اصل: در مواجهه با فتوای شاذّ یکی از فقهای متقدم (مانند شیخ مفید یا سلّار دیلمی) که در مقابل یک شهرت یا اجماع منقول قرار گرفته، وظیفه فقیه صرفاً نقل آن خلاف نیست؛ بلکه باید به مثابه یک محقق، به «تحلیل و کشف مستند» آن فتوای مخالف بپردازد. وزن و تأثیر این فتوای شاذّ در «» (موضوع یادداشت سوم، اصل ششم)، بستگی به ماهیت مستند احتمالی آن دارد. ⬅️ تبیین اصل: این اصل، یک گام فراتر از صرفاً کنار گذاشتن شهرت است. در این روش، فتوای شاذ به یک «سرنخ» برای تحقیقات عمیق‌تر تبدیل می‌شود. 🔸 تفکیک مستندات: فقیه باید بررسی کند که آیا فتوای مخالف، ناشی از یک اجتهاد شخصی در عمومات (مانند استناد به آیه «یحرم علیهم الخبائث») است، یا احتمالاً مبتنی بر یک نصّ خاص (روایتی که به دست ما نرسیده) بوده است. تشخیص این امر با توجه به سبک نگارش قدما که غالباً «» بوده و استدلالات خود را به صورت ضمنی بیان می‌کردند، امری دقیق و نیازمند تخصص است. 🌀 ارزیابی مخالف: اگر تحلیل نشان دهد که فتوای مخالف، محصول یک اجتهاد قابل نقد است (همان‌طور که شیخ انصاری استدلال شیخ مفید و سلار را با قرائن داخلی آیه و قواعد اصولی نقد می‌کند)، فقیه می‌تواند آن اجتهاد را ارزیابی و رد کند. با رد کردن مبنای اجتهادیِ فتوای شاذّ، آن فتوا از اعتبار ساقط شده و دیگر نمی‌تواند شهرتِ مقابل خود را تضعیف کند. اما اگر احتمال استناد به یک نص خاص قوی باشد، آن فتوای شاذ وزن بیشتری یافته و می‌تواند در حجیت شهرت ایجاد تردید نماید. 👈ادامه در پست بعد👉
👈ادامه از پست قبل👉 1️⃣1️⃣ اصل یازدهم: اولویت‌بندی راهبردی در پژوهش رجالی 📍 اصل: در ، بررسی‌های دقیق و جزئی‌نگر رجالی، ابزار نهایی و راهبردی محسوب می‌شود، نه اولین قدم پیش‌فرض. فقیه تنها زمانی به سراغ تحقیقات عمیق رجالی می‌رود که راه‌حل یک مسئله فقهی، منحصراً به حجیت سندی یک روایت خاص گره خورده باشد و قرائن دیگر برای پر کردن «سبد حجت» کافی نباشند. ⬅️ تبیین اصل: این اصل، رویکرد شیخ اعظم به علم رجال را تبیین می‌کند و پاسخی است به این تصور که ایشان در علم رجال ضعیف بوده‌اند. استاد فرحانی تأکید دارند که عدم ورود گسترده شیخ به مباحث رجالی، نه از سر ضعف، بلکه مبتنی بر یک روش‌شناسی دقیق و اولویت‌بندی در استدلال است. 🔸 منطق اولویت‌بندی: در نگاه شیخ، اگر ادله‌ای مانند شهرت عملی، عمومات کتاب و سنت، و سایر قرائن، برای رسیدن به در یک مسئله کافی باشند، دیگر نیازی به صرف انرژی پژوهشی برای اثبات وثاقت تک‌تک راویان یک سند خاص نیست. به عبارت دیگر، تا زمانی که «سبد حجت» از راه‌های دیگر پر می‌شود، ورود به مباحث جزئی رجالی ضرورتی ندارد. 🌀 کاربرد استراتژیک : علم رجال زمانی به کار گرفته می‌شود که تمام راه‌های دیگر به بن‌بست رسیده و سرنوشت یک فتوا تماماً به یک روایت با سند مورد مناقشه وابسته باشد. در چنین نقطه‌ای است که شیخ اعظم آستین بالا زده و تحقیقات رجالی عمیقی را به نمایش می‌گذارد، زیرا در آنجا، این تنها راه باقی‌مانده برای پر کردن سبد حجت است. استاد فرحانی با اشاره به تسلط شگفت‌انگیز شیخ بر کتب فقهی متعدد (مانند تذکره، جواهر، مفتاح الکرامة و جامع المقاصد)، این نکته را یادآور می‌شوند که چنین شخصیتی، قطعاً از تحلیل کتب رجالی که حجم و پیچیدگی کمتری دارند، عاجز نبوده است. 🔺 جمع‌بندی اصول مطرح شده در این یادداشت، ابعاد عملیاتی و پویای نظام تراکم ظنون را به تصویر می‌کشند. این نظام، فقه را از یک فعالیت ریاضی‌وار و مبتنی بر قواعد خشک، به یک اجتهاد عمیق و چندبعدی تبدیل می‌کند که در آن، تاریخ حدیث، سیره فقها، و تحلیل انتقادی قرائن، همگی در خدمت یک هدف واحد قرار می‌گیرند: حصول اطمینان و وثوق به حکم الهی. این مسیر، اگرچه دشوارتر از نگاه قالبی است، اما به نتایجی استوارتر، دقیق‌تر و منطبق‌تر با روح حاکم بر میراث روایی شیعه منتهی می‌شود. ✍️ حسن ابراهیم پور 🖇 بیشتر بخوانید و بشنوید 👇 👈 تحلیل مبانی اعتبارسنجی حدیث در بیان و بنان استاد علی فرحانی، بخش اول / بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم / بخش هفتم 👈 تحف العقول و مبنای تراکم ظنون 👈 بحث تراکم ظنون شیخ انصاری 👈 پیرایش دوباره اصول اربعمائه در زمان شیخ‌ کلینی تا شیخ‌ طوسی (ج44 درس خارج فقه) 👈 تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 👈 عدم لزوم بررسی سند مولفین کتب اربعه تا اصول اربعمائه (ج73 درس خارج فقه) 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
تاثیر نوشتن در سلوک علمی.mp3
زمان: حجم: 11.93M
🔊 | لزوم تقریر نویسی و تاثیر آن در سلوک علمی 🎙استاد علی فرحانی 📌یکی از مسائلی که استاد در تمام تدریسات خود بسیار بر آن تاکید دارند مساله است. ایشان در صوت بالا نیز نوشتن تقریر را از واجبات سلوک علمی دانسته و به همین مناسبت روش صحیح تقریر نویسی و علم آموزی را نیز توضیح میدهند. 📚رسائل. استصحاب. سال 87 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
♨️از نگاه علامه طباطبایی چرا اگر انسان از اعراض کند، زندگی او بدون آرامش می شود؟ 🌀و قوله: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» أي ضيقة و ذلك أن من نسي ربه و انقطع عن ذكره لم يبق له إلا أن يتعلق بالدنيا و يجعلها مطلوبه الوحيد الذي يسعى له و يهتم بإصلاح معيشته و التوسع فيها و التمتع منها، و المعيشة التي أوتيها لا تسعه سواء كانت قليلة أو كثيرة لأنه كلما حصل منها و اقتناها لم يرض نفسه بها و انتزعت إلى تحصيل ما هو أزيد و أوسع من غير أن يقف منها على حد فهو دائما في ضيق صدر و حنق مما وجد متعلق القلب بما وراءه مع ما يهجم عليه من الهم و الغم و الحزن و القلق و الاضطراب و الخوف بنزول النوازل و عروض العوارض من موت و مرض و عاهة و حسد حاسد و كيد كائد و خيبة سعي و فراق حبيب. 🌀و لو أنه عرف مقام ربه ذاكرا غير ناس أيقن أن له حياة عند ربه لا يخالطها موت و ملكا لا يعتريه زوال و عزة لا يشوبها ذلة و فرحا و سرورا و رفعة و كرامة لا تقدر بقدر و لا تنتهي إلى أمد و أن الدنيا دار مجاز و ما حياتها في الآخرة إلا متاع فلو عرف ذلك قنعت نفسه بما قدر له من الدنيا و وسعه ما أوتيه من المعيشة من غير ضيق و ضنك. ❇️ ترجمه: 🔻 و این سخن خداوند که: «و هرکس از یاد من روی بگرداند، همانا زندگی تنگ و سختی خواهد داشت»؛ «ضَنک» در اینجا به معنای «تنگ» است. دلیلش این است که هرکس پروردگارش را فراموش کند و از یاد او ببرد، چاره‌ای جز دل بستن به دنیا نخواهد داشت. دنیا به تنها هدف او تبدیل می‌شود که برایش می‌کوشد و تمام همتش را صرف آباد کردن زندگی [دنیوی]، گسترش دادن آن و بهره بردن از آن می‌کند. 📍 اما زندگی‌ای که به او داده شده، چه کم و چه زیاد، هرگز برایش کافی نیست و او را ارضا نمی‌کند. زیرا هرقدر از [نعمت‌های] آن به دست آورد، باز نفسش بدان راضی نمی‌شود و [حریصانه] برای به دست آوردن چیزی بیشتر و گسترده‌تر تلاش می‌کند، بی‌آنکه در هیچ حدی متوقف شود. 📌 در نتیجه، او همواره دچار دل‌تنگی، فشار روحی و کلافگی از داشته‌های خویش است و دلش به چیزی فراتر از آن بند است. این‌ها همه، جدای از سیل اندوه، غم، ناراحتی، نگرانی، آشفتگی و ترسی است که در اثر پیشامدها و حوادث ناگوار بر او هجوم می‌آورد؛ حوادثی چون: مرگ، بیماری، نقص عضو، حسادت حسودان، نیرنگ بدخواهان، شکست در تلاش‌ها و جدایی از عزیزان. 🌀 اما اگر او جایگاه پروردگارش را می‌شناخت و همواره به یاد او بود (و او را فراموش نمی‌کرد)، به یقین می‌رسید که نزد پروردگارش حیاتی دارد که مرگ در آن راه ندارد، و پادشاهی‌ای که هرگز زایل نمی‌شود، و عزتی که هیچ خواری‌ای آن را نمی‌آلاید، و نیز شادمانی، سرور، بزرگی و کرامتی که در هیچ مقیاسی نمی‌گنجد و هیچ پایانی ندارد. و [به یقین می‌رسید] که دنیا تنها «سرای گذر» است و زندگی‌اش در برابر آخرت، جز بهره‌ای [ناچیز] نیست. 🔺 اگر او چنین شناختی می‌داشت، نفسش به آنچه از دنیا برایش مقدر شده بود، قانع می‌شد و آن زندگی‌ای که به او داده شده بود، بدون هیچ فشار و تنگی، برایش کاملاً کافی و بسنده بود. 📚الميزان ج‌14، ص: 225 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
وظیفه_طلبه_کار_علمی_و_دفاع_از_دین_است_.mp3
زمان: حجم: 4.3M
🔊| خودسازی و تهذیب نفس، مقدمه واجب برای وظایف طلبگی است 🎙استاد علی فرحانی ❇️ استاد در این صوت ضمن نقل عبارت مهمی از شهید ثانی؛ می فرمایند اگرچه وظیفه انسانی طلبه تهذیب نفس است اما وظیفه طلبگیِ طلبه، دفاع از دین می باشد و‌ نسبت به این مطلب وظیفه جدی دارد. هر چند که خودسازی، مقدمه انجام وظایف طلبگی است. 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
♨️حوزه‌هاى علميه در گذشته از زمان خودشان عقب نبودند. اما امروز، حوزه‌ى علميه از زمان خودش است. 🔹شما نگاه كنيد در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و كلامى براى مردمِ زمان خودشان دارند. همان عدّه‌ى كمى كه در گذشته بودند، كارهاى بزرگى انجام دادند. 🔹اگر در نيشابور يا بلخ يا هرات يا طوس كه اقصى نقاط دنياى اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شيعه زندگى مى‌كردند و سؤال فقهى يا كلامى داشتند، «شيخ مفيد» آنان را از بغداد هدايت و راهنمايى مى‌كرد. يعنى «شيخ مفيد» از زمان خودش عقب نبود. يا در زمان «شيخ طوسى»، اگر دشمنِ مكتبِ اهل بيت مى‌گفت: «أن لا مصنّفَ لكم»؛ شما كتاب و تصنيف نداريد، «شيخ طوسى» خودش به تنهايى وارد ميدان مى‌شد و بزرگترين كتاب رجالى را تلخيص مى‌كرد و اختصاصاً يك كتاب و فهرست رجالى ديگر مى‌نوشت. يعنى بدون معطّلى، رجال «كشّى» را تلخيص كرد، رجال خود را نوشت و فهرست «شيخ» را هم نگاشت! 🔹هنوز پاسخ در خانه‌ى اشكال‌كننده بود كه مى‌گفت فقه نداريد؛ ناگهان يك كتاب عظيم پرفرع پرتحقيق - به حسب سطح تحقيق آن روز - مبسوط از آب در مى‌آمد. اگر «محمد بن زكرياى رازى»، چهار كلمه‌ى الحادى بر زبانش جارى مى‌شد، فوراً «سيد مرتضاى رازى» در ردّ او كتاب مى‌نوشت و نمى‌گذاشت حرف او بى‌جواب بماند. اگر فلان نويسنده‌ى معاند اهل بيت، كتابى مى‌نوشت و حقايق و اعمال شيعه را مسخره مى‌كرد، بلافاصله «عبد الجليل رازى قزوينى» حقّش را كف دستش مى‌گذاشت و كتاب «النقض» را مى‌نوشت. 🔹بنابراين، هركسى كه در زمينه‌هاى فقهى و كلامى - بخصوص - چيزى به شيعه مى‌گفت، شيعه با قدرت و قوت، به زبان علمى به او جواب مى‌داد و سخن تلخِ رقيب و حريف و معاند را به خانه نمى‌برد. 🔹تا اواخر هم وضعيت اين‌گونه بوده است. در هند يك نفر پيدا شد و كتاب «تحفه‌ى اثناعشريه» را كه بر ضدّ و ذمّ شيعه و در قدح اهل بيت است، نوشت. «سيد حامد حسين»، كتاب «عبقاتِ‌» به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آن‌طور كه به نظرم مى‌رسد، شايد حدود ده ردّ بر كتاب «تحفه‌ى اثناعشريه» نوشته شده است. 🔹من فهرستى را نگاه مى‌كردم كه متعلّق به كتب علماى هندىِ شيعه بود كه البته بزرگان و اعلام درجه‌ى يك هم در ميان آنان بودند. به نظرم ده ردّ و شايد هم بيشتر عليه اين كتاب نوشتند. 🔹بنابراين، حوزه‌هاى علميه از زمان خودشان عقب نبودند. يك نفر پيدا مى‌شد حرفى را در يك كتاب خطّى مى‌زد و يك نسخه مى‌نوشت و ديگرى پخش مى‌كرد و ديگرى مى‌خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع مى‌شدند؛ عالم شيعه هم برمى‌داشت همين كار را عيناً جواب مى‌داد و گاهى تندتر و سريع‌تر و بهتر از او اقدام مى‌كرد و عقب نمى‌ماند. 🔹تا زمان «شهيد اوّل» كتب فقهى ما غالباً متضمّن آراى فقهاى اهل سنّت - مثل كتب «علّامه» و «فخر المحقّقين» - هم بوده است؛ ولى بعد از آن زمان، كتب شيعه غالباً ديگر آراى اهل سنّت را ذكر نمى‌كنند. وقتى شما نگاه مى‌كنيد، مى‌بينيد كه در آن كتابها، رأى فقهاى اهل سنّت، با ادلّه‌ى متعدّد جواب گفته شده است. فقط كتاب «خلاف» را نگاه نكنيد كه «شيخ طوسى» در آنجا فقط به اجماع تمسّك كرده است. غالباً استدلالهاى محكمِ كتب «علّامه» و ديگران و نيز كتاب خودِ «شيخ»، مبسوط است. 🔹اما امروز، اين‌گونه نيست. امروز، حوزه‌ى علميه از زمان خودش خيلى عقب است. حساب يك‌ذرّه و دو ذرّه نيست. مثل اين است كه دو نفر سوار بر اسب، در وادى اى همراه يكديگر بروند و يكى اسبش از ديگرى تندروتر باشد و آنكه اسبش كندروتر است، بعداً به اتومبيل دست پيدا كند. طبيعى است آنكه اسبش تندروتر است، به گرد او هم نمى‌رسد. الآن وضعيت اين‌گونه است. در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و كلام و حقوق، دنيا را فراگرفته است. ما وقتى به خودمان برگرديم، خيلى فاصله داريم. 📚رهبر معظم انقلاب 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
استاد علی فرحانیاهمیت علم در رشد انسان.mp3
زمان: حجم: 2.21M
💠 اهمیت علم در رشد انسان 🎧 استاد علی فرحانی 🔷 عمل در شریعت اعم از علم و عمل متعارف است؛ لذا عمل در عالم اسلام، اخلاص را هم دربر می گیرد. 🔻 معنای ذکر خاموش در روایات توجه به حق تعالی است. 🔶 تبیین شهید مطهری از معنای ذکر خاموش. 🔻 جزای ذکر خاموش را خود حق تعالی می دهد. 🌐المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
شرح مجتهد را از مجتهد بگیرید.mp3
زمان: حجم: 3.46M
❇️ | 🎙استاد علی فرحانی 💠 توصیه میکنم شرح عبارات مجتهد را از مجتهد بگیرید. 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912322691Cd7b7696c9b
📝 تحلیل مبانی اعتبارسنجی حدیث در بیان و بنان استاد علی فرحانی ▪️ یادداشت شماره ۵ 💠 روش‌شناسی مسائل مستحدثه و اجتهاد در رجال 🔻 مقدمه در یادداشت‌های پیشین (۱ تا ۴)، ارکان مبانی اعتبارسنجی حدیث در بیان استاد فرحانی، با الهام از مکتب شیخ اعظم انصاری، تشریح گردید. اصولی همچون حجیت طرق کتب اربعه، جبران ضعف سند با قرائن، تفسیر اعتمادمحور از اصحاب اجماع (اصول یادداشت اول)، رویکرد فهرستی در توثیق کتب، محوریت «عدم الریب» (اصول یادداشت دوم)، ماهیت تشکیکی حجیت در فقه، حجیت تاریخی طریق «سماع»، تحلیل انتقادی شهرت و اجماع منقول (اصول یادداشت سوم)، تأثیر فهم قدما بر دلالت‌سنجی، روش‌شناسی تحلیل فتاوای شاذّ و اولویت‌بندی راهبردی در پژوهش رجالی (اصول یادداشت چهارم)، ابعاد مختلف این منظومه را آشکار ساختند. 🔹 یادداشت حاضر، با تکیه بر مباحث تکمیلی استاد در دروس فقه و اصول، به سه محور کلیدی دیگر می‌پردازد: 👈 اصول تکمیلی در نظام اعتبارسنجی 2️⃣1️⃣ اصل دوازدهم: مواجهه با تعارض دو ملاک «تعبدی» و «عقلایی» و راه‌حل شیخ اعظم 📍 اصل: در نظام فقهی معاملات، دو دسته ملاک برای حرمت وجود دارد: ملاک‌های تعبدی (مانند حرمت معامله اعیان نجس مستند به شهرت و اجماع) و ملاک‌های عقلایی (مانند شرط «منفعت محلله مقصوده»). چالش اصلی اجتهاد، در مواردی رخ می‌دهد که این دو ملاک تعارض پیدا می‌کنند؛ یعنی یک شیء نجس (که طبق ملاک تعبدی معامله‌اش حرام است)، دارای منفعت محلله مقصوده عقلایی باشد. ⬅️ تبیین اصل: استاد فرحانی با طرح این دوگانگی، به یکی از عمیق‌ترین چالش‌های فقه معاملات اشاره می‌کنند و راه‌حل شیخ انصاری را به عنوان یک شاهکار اجتهادی مبتنی بر تبیین می‌نمایند. 🔸 تبارشناسی دو ملاک: ملاک تعبدی حرمت، ریشه در ادله‌ای مانند اجماع، شهرت و روایاتی دارد که شارع به صورت مستقیم موضوعی را تحریم کرده (مانند «إنّ الله إذا حرّم شیئاً حرّم ثمنه»). این ملاک، تأسیسی است. در مقابل، ملاک عقلایی «منفعت»، از ادله امضایی معاملات و بنای عقلا استخراج می‌شود و ماهیتی ارشادی دارد. شیخ انصاری خود دلیل «اکل مال بالباطل» را به بطلان عرفی و سفهی بودن معامله‌ی فاقد منفعت بازمی‌گرداند. 🔹 راه‌حل شیخ انصاری (بازگشت تعبد به عقلائیت): شیخ در مواجهه با این تعارض، با یک تحلیل تاریخی-فقهی عمیق مبتنی بر ، نشان می‌دهد که خودِ ملاک تعبدی (نجاست)، در نگاه قدما و در بستر تاریخی صدور روایات، ملاک مستقلی نبوده، بلکه و مُعرِّف عدم منفعت مقصوده عقلایی بوده است. به عبارت دیگر، شیخ اثبات می‌کند که در عصر صدور، «نجاست» غالباً با «بی‌فایده بودن عقلایی» ملازمه داشته و فقها از باب نجاست، به عدم منفعت پی می‌برده‌اند، نه اینکه نجاست را (بما هی نجاسة) علت تامه حرمت بدانند. 🌀 شواهد تراکمی شیخ: شیخ برای اثبات این مدعا به مجموعه‌ای از قرائن استناد می‌کند، از جمله: روایت تحف العقول، روایت دعائم الاسلام و عبارات فقهایی چون ابن زهره حلبی در الغنیة، شیخ طوسی در الخلاف، فخرالمحققین در شرح ارشاد و فاضل مقداد در التنقیح که همگی حرمت نجس را به «حرمت انتفاع» یا «عدم انتفاع» بازگردانده‌اند. 📌 نتیجه‌گیری اجتهادی: با این تحلیل، شیخ تعارض ظاهری را حل کرده و نتیجه می‌گیرد که ملاک اصلی، «منفعت عقلایی» است و نجاست، کاشف نوعی از عدم این منفعت در زمان‌های گذشته بوده است. لذا اگر در موردی، با وجود نجاست، منفعت عقلایی محلله‌ای احراز شود (مانند استصباح با دهن متنجس یا استفاده از جلد میته در روایت صیقل)، دلیلی بر حرمت معامله نیست، مگر آنکه اجماع تعبدی خاصی بر حرمت آن مورد اقامه شود. 3️⃣1️⃣ اصل سیزدهم: روش‌شناسی پژوهش در مسائل مستحدثه و لزوم تجمیع مجدد منابع 📍 اصل: مواجهه با مسائل مستحدثه (مانند فقه فرهنگ یا فقه المرأة)، نیازمند بازگشت به همان متدولوژی سنتی فقها، به‌ویژه روش قدمایی مبتنی بر است. این روش شامل دو گام اساسی است: 1️⃣ موضوع‌شناسی دقیق و همه‌جانبه 2️⃣ تجمیع مجدد و گسترده منابع دینی، فراتر از ابواب فقهی سنتی. ⬅️ تبیین اصل: استاد فرحانی راه حل مواجهه با مسائل نوپدید را در بازخوانی و به‌کارگیری عمیق‌تر متدولوژی فقهای بزرگ می‌دانند مانند: 🔸 موضوع‌شناسی دقیق: ابتدا باید موضوع مستحدثه به عنوان یک «سوال» فارغ از پیش‌فرض‌های حکمی، با تمام ابعاد و اجزاء پیچیده‌اش شناخته شود. این موضوع‌شناسی در مسائل مستحدثه، به دلیل ماهیت میان‌رشته‌ای آنها، دقتی مضاعف می‌طلبد. 👈ادامه در پست بعد👉
👈ادامه از پست قبل👉 🔹 تجمیع مجدد منابع: سپس، نباید به تبویب‌های سنتی کتب حدیثی (مانند وسائل الشیعه) اکتفا کرد. زیرا آن تبویب‌ها بر اساس سوالات زمانه خود شکل گرفته‌اند و ممکن است روایات مرتبط با مسائل مستحدثه، در ابواب غیرمرتبط پراکنده باشند یا اصلاً گردآوری نشده باشند. 📌 فقیه امروز، همانند شیخ طوسی در زمان خود، باید با نگاهی جامع به کل تراث حدیثی، منابع مرتبط با سوال جدید را گردآوری و تبویب نماید. این همان روشی بود که آیت‌الله بروجردی با تأکید بر لزوم مراجعه به کتب اولیه و توجه به تقطیع روایات دنبال می‌کردند. 🌀 شبکه‌سازی مفاهیم: تجمیع مجدد منابع، امکان کشف «شبکه مفاهیم مشترک» میان ابواب ظاهراً نامرتبط را فراهم می‌آورد. به عنوان مثال، در موضوع «فقه المرأة»، با کنار هم قرار دادن روایات ابواب مختلف، می‌توان به نگاهی جامع و سیستمی به جایگاه زن در اسلام دست یافت. 4️⃣1️⃣ اصل چهاردهم: ضرورت «اجتهاد در رجال» و نقد نگاه قالبی به جرح و تعدیل 📍 اصل: علم رجال و قواعد جرح و تعدیل، ابزارهایی در خدمت «اجتهاد فقیه» برای حصول وثوق به صدور حدیث هستند و نباید به صورت قالبی و مکانیکی به کار گرفته شوند. اجتهاد در رجال، فراتر از تطبیق قواعد، نیازمند در نظر گرفتن قرائن متعدد تاریخی، متنی، فقهی و حتی معرفتی است تا فقیه به وثوق شخصی دست یابد. ⬅️ تبیین اصل: این اصل، نگاه عمیق و انتقادی استاد فرحانی به کارکرد علم رجال را نشان می‌دهد که همسو با دیدگاه بزرگانی چون آیت‌الله بروجردی ، امام راحل و آیت‌الله بهجت رضوان الله علیهم است. این نگاه، رجال را از یک علم تعبدیِ صِرف خارج کرده و در جایگاه واقعی خود به عنوان یکی از قرار می‌دهد. 🔸 نقد نگاه قالبی: نگاه صفر و یکی به رجال، که صرفاً با یافتن توثیق یا تضعیف در کتب رجالی حکم به صحت یا ضعف سند می‌دهد، مورد نقد جدی است. زیرا: 📍 مبنای جرح و تعدیل قدما: بسیاری از جرح‌های رجالیون متقدم، به‌ویژه با عناوینی چون «غلو» یا «کذب»، ریشه در مبانی کلامی و معرفتی آنان داشته است که ممکن است امروز مورد قبول نباشد. آیت‌الله بهجت رحمه الله به این نکته اشاره داشتند که بسیاری از آنچه در گذشته غلو تلقی می‌شد، امروز جزء اعتقادات مسلم شیعه است. 🔹 حسّی یا حدسی بودن: توثیقات و تضعیفات رجالیون متأخر نسبت به راویان قرون اولیه، مبتنی بر «حدس» بوده، نه «حس». 🔸 عمل فقها: فقها در عمل، فهم رجالیون در توثیق راوی را می‌پذیرند، اما ممکن است فهم فقهی همان رجالی در مقام فتوا را نپذیرند. 📌 «اجتهاد در رجال» در بنای محقق بروجردی: اجتهاد در رجال مورد نظر آیت‌الله بروجردی، صرفاً جمع‌آوری اقوال رجالی نیست، بلکه فرآیندی تحلیلی است که فقیه با استفاده از ابزارهای مختلف به وثوق شخصی می‌رسد. این ابزارها و قرائن عبارتند از: شناخت طبقات روات، کثرت و قلت روایات، محتوای روایات (مانند تفاوت روایات ابن بزیع)، موافقت با مشهور (روش مرحوم آیت‌الله بهجت)، اعتماد بزرگان (با تفسیر یادداشت اول، اصل سوم)، صاحب اصل یا کتاب بودن و اعتبار مرسلات برخی افراد مانند ابن ابی عمیر. ♦️ نتیجه: در این نگاه اجتهادی، علم رجال جایگاه ابزاری خود را بازمی‌یابد. فقیه با کنار هم قرار دادن تمام این قرائن (که کلام رجالیون تنها یکی از آنهاست)، در نهایت به وثوق شخصی نسبت به صدور روایت می‌رسد یا نمی‌رسد. این فرآیند، رجال را از یک علم خشک و قالبی به بخشی پویا از فرآیند پیچیده اجتهاد تبدیل می‌کند. 🔺 جمع‌بندی: این سلسله یادداشت‌ها تاکنون تلاش کرده تا بخشی از منظومه فکری استاد علی فرحانی در باب اعتبارسنجی حدیث را با تکیه بر چهارده اصل کلیدی ترسیم نماید. نظام «تراکمی ظنون»، به عنوان نخ تسبیح این اصول، نشان می‌دهد که اجتهاد در این مکتب، فرآیندی پویا، چندبعدی و مبتنی بر تحلیل جامع قرائن سندی، متنی، تاریخی و فقهی است. این روش‌شناسی، ضمن احترام به تراث غنی گذشته، راه را برای مواجهه عالمانه با چالش‌ها و مسائل نوپدید فقهی هموار می‌سازد و افق‌های جدیدی را در فهم و کاربرد سنت معصومین (ع) می‌گشاید. ✍️ حسن ابراهیم پور 🖇 بیشتر بخوانید و بشنوید 👇 👈 تحلیل مبانی اعتبارسنجی حدیث در بیان و بنان استاد علی فرحانی، بخش اول / بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم / بخش هفتم 👈 نقش طریق سماع حدیث در احراز اعتبار سند 👈 جلسه 75 خارج فقه 👈 حجیت سندی روایت انما یحلل الکلام 👈 تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 👈 فقه فرهنگ؛ متدولوژی فقها 👈 فقه المرأة؛ تجمیع ادله 🌐 المرسلات؛ از مقدمات تا اجتهاد 🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b