♨️#عرفان| تشكيل حكومت براى عرفان است،البته اقامه عدل است، لكن غايت نهايى معرفى خداست و عرفان اسلام.
🔅عرض من اين است كه تمام تشكيلاتى كه در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است، و تمام چيزهايى كه انبيا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولياى اسلام تا آخر دارند، معنويات اسلام است، #عرفان اسلام است، معرفت اسلام است، در رأس همه امور اين معنويات واقع است. تشكيل حكومت براى همين است، البته اقامه عدل است، لكن غايت نهايى معرفى خداست و عرفان اسلام.
🔅هيچ كتابى از كتب الهى و فلسفى مثل قرآن نيست كه حقايق معارف را به طور صريح در بعضى جاها و به طور كنايه بسيارى جاها فرموده است. و آقايان بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه مردم را آشنا به معارف الهى كنند. اسلام بسيار غنى است، هم از حيث جهات معنوى كه در رتبه عالى است، از جهت #عرفانى كه بالاتر از آن است و هم غنى است از حيث تشكيلات ادارى.
🔅و البته آقايان مىدانند اين را، در عين حالى كه عنايت به طبيعت نبوده است و عمده هدايت به غيب بوده، مع ذلك، مىبينيد كه قرآن در بعضى جاها بر خلاف آن چيزى كه در بين- مثلًا- هيئتدانهاى سابق بوده است، بر خلاف آنها مىگويد. قرآن اول كتابى است كه حركت زمين را بيان كرده با صراحت. جبال را فرموده مثل ابرها حركت مىكنند خيال نكنيد كه اينها جامدند، منتها چون سابق هيئت بطلميوس غلبه داشته است، بعضى از آقايان اين را تعبير كردهاند به حركت جوهرى و حال آنكه حركت جوهرى حركتش مثل حركت سحاب نيست؛ هيچ ربطى به او ندارد. و همين طور در بسيارى از جاها قرآن شريف مسائلى فرمودهاند كه در سابق نبوده است نظيرش؛ اصلش نبوده است.
🔅از اين جهت، ما بايد عمده توجهمان به #عرفان_اسلامى باشد. اگر ملاحظه فرموده باشيد در آيات شريفهاى كه مربوط به معنويات و #عرفان و- عرض مىكنم كه- #سلوك و اين طور چيزهاست، در هيچ كتابى نظير قرآن نيست و هيچ كتابى سابقه ندارد كه اين طور #عرفان داشته باشد؛ اين طور #فلسفه داشته باشد. منتها از باب اينكه ما عقب بوديم و عقب هم هستيم، نمىتوانيم اين طورى كه قرآن شريف فرموده است، ما هم بتوانيم آن طور بگوييم. همين قدر مىدانيم كه بايد ما همّمان را صرف كنيم تا آن قدرى كه استعداد داريم، قدرت داريم تا آن اندازه ما معارف اسلامى را به مردم بفهمانيم. معارف اسلامى بسيار غنى است؛ بسيار بزرگ است و بايد اين را فهماند.
🔅مثلًا در عين حالى كه توجه به ماديات نبوده است و عمده نظر روى معنويات است، مع ذلك، بر خلاف هيئت بطلميوس، قرآن مىگويد كه تمام ستارهها در آسمان پايين واقع شدند. در صورتى كه هيئت سابق اين طور نمىگفتند هر چه ستاره هست در آسمان پايين است و «سبع سماوات» از اينجا معلوم مىشود كه غير آن سبع سماواتى است كه بطلميوسيها گفتهاند. آنها مىگويند كه هفت آسمان يكىاش كره كذا دارد، يكى كره كذا، يكى كره كذا و آن آخريش عبارت از آنى است كه ستارهها را دارند. قرآن مىگويد كه نجوم در دنياى آسمانها واقع شده است، تمام نجوم اين طور است. بنا بر اين، آن چيزى كه ماوراى اينهاست- مثلًا سماءِ دوم- ما نمىدانيم چى است قصهاش، بالاترش هم ما نمىدانيم چى است. زَيَّنا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِب، اين آسمان پايين را تزئين به زينت كواكب كرده.
🔅در هر صورت آن چيزى كه من توصيه مىكنم به همه اهل علم و به همه آقايان، به همه دانشمندان اينكه دنبال اين برويد كه #معارف_اسلامى را در بين مردم تقويت كنيد كه رأس امور اين معارف اسلامى است و اگر او درست بشود همه كارها درست مىشود.
📚صحیفه امام ج20 ص300
#در_مدرسه_امام_خمینی #عرفان
@almorsalaat
🔊🔊شرح این عبارات را در صوت زیر بشنوید👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐#عرفان_اسلامی| عرفان اسلامی قابل انکار نیست اما نباید اسلام را منحصر به عرفان دانست کما اینکه منحصر به فقه نیست.
🎙استاد علی فرحانی
📌گزیده سخنرانی استاد به مناسبت شهادت امام رضا (ع). 99/07/26
#پای_درس_استاد #اهل_بیت #معارف
@almorsalaat
💢 من در میان جمع و دلم جای دیگر است
👈 نگاهی به عرفان اجتماعی اسلام
🔰علامه طباطبایی
💠در آيين مقدس اسلام روش زندگى طورى تنظيم شده كه زندگى اجتماعى و مادى انسان به منزله گاهواره اى است كه زندگى معنوى در آن پروريده مى شود.
💠نورانيت معنوى يك فرد مسلمان كه دستورات اسلامى را اجرا مى كند نورانيتى است كه همه اعمال فردى و اجتماعى، وى را نورانى ساخته، پاك مى كند.
💠وى در حالى كه با مردم است، با خداى خود است و در حالى كه در ميان جمع است در خلوتگه راز به سر مى برد و در حالى كه براى مقاصد مادى خود در تكاپو و تلاش مى باشد و گرفتار يك سلسله پيش آمدهاى شيرين و تلخ، گوارا و ناگوارا و زيبا و زشت و پايبند حوادث اين جهان پرآشوب است، دلى دارد آزاد و در جهانى است آرام و به هر سو كه روى مى آورد، جز روى خداى خود نمى بيند. «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ».
💠يك فرد مسلمان متعبّد چنانكه روشن شد زندگى معنوى خود را به هرگوشه و كنار زندگى مادى خود پهن كرده، هرجا باشد و به هر عملى بپردازد به خداى خود راه دارد و هر اشتغال مادى براى وى به منزله آينه اى است كه خداى خود را به وى نشان مى دهد ولى ديگران كه به فكر زندگى معنوى مى افتند زندگى عادى و فطرى را ميان خود و حقيقتى كه مى جويند حجابى فرض مى كنند و در نتيجه ناچار زندگى عادى را ترك گفته، مانند رهبانان نصارا يا برهمنان هندى، و يا مرتاضان جوكى براى زندگى معنوى و تكامل روحى راهى غيرمعتاد در پيش مى گيرند، اين راه هرچه باشد از نظر كسى كه در خط زندگى مادى معمولى به سر مى برد راهى است سخت و استقامت در آن نيازمند اراده اى بس قوى، ولى كسى كه زندگى معنوى را با دستور اسلام از راه زندگى اجتماعى عادى تعقيب مى كند به خوبى مى داند كه روش آنان روشى است آسانتر از روش اسلامى و در حقيقت آنان با ترك زندگى عادى، خود را راحت كرده و از سختى مراقبت و مجاهدت مداوم فرار مى كنند و در حقيقت راه كمالى را كه آفرينش با تجهيزات برايشان هموار كرده بر خود بسته، راه ديگرى با پندار خود پيش مى گيرند. آيا در اين صورت به هدفى كه آفرينش تعيين نموده خواهند رسيد؟
💠علاوه بر اين، چنانكه جهان و آنچه در آن است آفريده خدا مى باشد و هر پديده اى از پديده هاى آن با اختلاف وجودى كه دارند آيتى است از حق و آيينه اى است خدا نما و انسان و احوال گوناگون فطرى وى يكى از آنهاست، بايد در زندگى معنوى (خداشناسى و خودشناسى) در همه احوال خدا را شناخت و از همه اين آيينه ها براى تحصيل معرفت تام به جمال حق تماشا كرد و گرنه انسان از كوشش خود بهره اى جز معرفتى ناقص يا جهالتى كامل نخواهد برد.
📚 بررسي هاي اسلامي، ج1، ص: 41
#عرفان
#عرفان_اسلامی
#در_محضر_علامه
@almorsalat
#عرفان_اسلامی
#شهادت
♨️♨️ #شهید نظیر انبیا، وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی #جلوه میکند به او و او هم #یَنْظُرُ_الی_وَجْهِ_الله و این #آخرین_کمالی است که برای انسان هست.
🔰 امام خمینی (ره)
🔸درباره #شهید و در فضل شهادت آن قدر از اسلام و از اولیای اسلام روایات وارد شده است، که انسان متحیر میشود. در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که برای #شهید هفت خصلت است و مهم آن، آخرین خصلتی است که میفرماید. میفرمایند که که شهید نظر میکند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی و هر #شهید.
🔸شاید نکته این باشد که حجابهایی که بین ما و حق تعالی و وجه الله و تجلیات حق تعالی هست، تمام این حجابها منتهی میشوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگی است که همه حجابهایی که هست، چه آن حجابهایی که از ظلمت باشند و آن حجابهایی که از نور باشند منتهی میشود به اینکه حجابی که خود انسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله.
🔸اگر کسی فی سبیل الله و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدا همه حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است. و چون برای خدا جهاد کرده است و برای خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آئین الهی و هر چه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است، خود را داده است، این حجاب شکسته میشود.
شهدا، شهدایی که در سبیل خدای تبارک و تعالی و راه خدای تبارک و تعالی جان خودشان را تقدیم میکنند، و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزی است که آنها دارند تقدیم خدا میکنند، در عوض، خدای تبارک و تعالی این حجاب که برداشته شد جلوه میکند برای آنها، تجلی میکند برای آنها.
🔸چنانچه برای انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا میخواهند، و آنها خودی را نمیبینند و خود را از خدا میبینند، و برای خودشان شخصیتی قائل نیستند، حیثیتی قائل نیستند در مقابل حق تعالی. آنها هم حجاب را برمیدارند. فَلَمَّا تَجَلّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً تجلی میکند خدای تبارک و تعالی در کوه طور و یا در جَبَل انیّت خودِ موسی و موسی «صَعْق» برایش پیش میآید.
🔸آنها در حال حیات، انبیا و اولیا نظیر انبیا و تالی تِلو انبیا در زمان حیاتشان آن چیزهایی که حجاب بوده است بین آنها و بین حق تعالی میشکنند و صَعْق برای آنها حاصل میشود و #موت_اختیاری برای آنها حاصل میشود.
🔸خدای تبارک و تعالی بر آنها تجلی میکند، و نگاه میکنند به حسب آن نگاه عقلی، باطنی و روحی و عرفانی، و ادراک میکنند و مشاهده میکنند جلوه حق تعالی را، و شهید هم به حسب این روایتی که وارد شده است، نظیر انبیا، وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی جلوه میکند به او و آن هم «یَنْظُرُ الی» جلوه خدا، الی وَجْهِ الله این آخر چیزی است که برای انسان، آخر کمالی است که برای انسان هست.
🔸در این روایتی که در کافی نقل شده است، در این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوهای که حق تعالی میکند بر انبیا همان جلوه را هم بر شهدا میکند. شهید هم یَنْظُرُ الی وَجْهِ اللهِ و حجاب را شکسته است. همان طوری که انبیا حجابها را شکسته بودند. و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد. مژده دادهاند که برای شهدا این آخر منزلی که برای انبیا هم هست، شهدا هم به حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل میرسند.
📚صحیفه ج۱۳ ص ۵۱۳
#شهید #دفاع_مقدس
#در_مدرسه_امام_خمینی
#عرفان_اسلامی
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalaat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#تفسیر|معنای دقیق آیه «سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین»
🎙استاد علی فرحانی
📚گزیده جلسات ولایت در قرآن
#فلسفه #تفسیر #عرفان_اسلامی
#پای_درس_استاد
@almorsalaat
📌اوج راز نماز، شهود خداوند است/ نیت یعنی تحقق انبعاث روح از خلق به حق نه تصور بعث/ سر نماز، نمازگزار را به مقام قرب نوافل میرساند
🔰حضرت آیت الله جوادی
🌀اوج راز نماز در شهود خداوند نهفته است: وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ، و از محدوده «لا حول ولا قوّة الّا باللَّه» گذشتن و مرحله «لا اله الّا اللَّه» را پيمودن، به ذروه «لا هو الا هو» رسيدن است.
🌀و معناى توحيد تامّ، «قطعِ» توجه به غير خدا نيست، زيرا قطع توجه به نوبه خود توجه و التفات است، بلكه «انقطاع» توجه به غير است. و براى اينكه اين «انقطاع» هم ديده نشود، «كمالِ انقطاعْ» مطلوب موحدان ناب مىباشد؛ به طورى كه نه تنها غير حق ديده نشود، بلكه اين نديدن هم ديده نشود. و اين فقط در متن عبادت، مخصوصاً نماز، تعبيه شده است.
🌀فرق بين «#قطع» و «#انقطاع» يا «#كمال_انقطاع» همان امتياز بين مقام «فناء» و «فناء از فناء» است كه مايه «بقاء بعد از فناء» و «صحو بعد از محو» است كه در متن كتاب مكرراً آمده است.
🌀چنانكه برخى ركوع را «فنا»، و سجود را «فناى از فنا» دانستهاند، و چنين سرودهاند:
💢در خدا گم شو كمال اينست و بس (فناى اول)
💢گم شدن گم كن وصال اينست و بس (فناى دوم)
🌀سرّ هر چيزى را بايد در نحوه هستى او يافت. نماز يك نحوه حركت خاص مىباشد، نه تنها در مقوله كيف و ... بلكه در جوهر نمازگزار؛ زيرا صحت آن به «نيت» است، كه «نيت» همان انبعاث روح از خلق به حق است. وآنچه رايج بين غافلان مىباشد، نيّت به حمل اولى و غفلت به حمل شايع است؛ يعنى، «تصور» بَعث است، نه «تحقق» انبعاث؛ و با تخيّل بعث نيل به مقصد مستحيل و شهود مقصود ممتنع مىباشد.
🌀بنابراين، نماز حقيقى آن است كه واجد اين حقيقت، كه همان «سرّ صلاة» است، باشد. و براى نيل به اين هدف، احكام و شرايط و نيز آداب و سُنَنى وضع شده است، كه همه آنها علتهاى اعدادى و امدادىاند؛ و مناسبترين حال براى رازيابى نماز همانا سحر است كه نه محذور اشتغال روز را دارد، و نه مشكلِ رنجورىِ سرشب در آن است....
🌀سرّ نمازْ همه مجارى ادراكى و تحريكى نمازگزار را مظهر درك و فعل حق مىكند؛ لذا ممكن است نوك شكسته تيرى را از پاى نمازگزار در حالت سجده بيرون آورند و او احساس نكند، و ناله مستمندى را در حال ركوع بشنود و انگشتر خويش را به او صدقه دهد؛ زيرا جمع اين دو حال از لحاظ ظاهر بسى دشوار است، ولى از جهت راز نماز كاملًا سهل مىباشد:
🌀چون اگر عبدِ سالك در پرتو #قرب_نوافل به جايى رسيد كه همه كارها را با مجارى ادراكى و تحريكى خداوند، در مقام ظهور فعلى، انجام مىدهد و فعل خداوند حق است و باطل در آن راه ندارد، همه شئون جذب و دفع، ارسال و امساك او حق خواهد بود؛
🌀و لازمه آن اين است كه بيرون آوردن تير احساس نشود؛ چون احساس آن خلاف حضور قلب است و باطل، ولى صداى مستمند را شنيدن و انگشتر به او صدقه دادن حق است و موافق آن. غرض آن است كه سرّ نماز با علن آن همتا نيست، و با راز نماز مسائلى قابل تحليل است كه با علن آن ميسور نيست.
🌀....راز نماز، كه در شهود جمال معبود نهفته است، همه مجارى ادراكى نمازگزار را متوجه آن جمال محض مىكند و از ساير امور باز مىدارد؛ لذا هيچ رنجى را احساس نمىكند. مرحوم حكيم سبزوارى مىفرمايد: جايى كه جمالِ صورىِ يوسفىِ محدود، زنان را فانى كند به نص كلام الهى كه فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ جمال مطلق كه هر جمال ظلّ جمال اوست چه خواهد كرد- خاصه نسبت به عارفين در حال استغراق در ذكر و عبادت.
📚مقدمه بر کتاب سر الصلاه حضرت امام. ص ۱۵-۱۶-۲۱
#عرفان_اسلامی
#در_مدرسه_امام_خمینی
@almorsalaat
💢 من در میان جمع و دلم جای دیگر است
💢 نگاهی به عرفان اجتماعی اسلام
🔰علامه طباطبایی
💠در آيين مقدس اسلام روش زندگى طورى تنظيم شده كه زندگى اجتماعى و مادى انسان به منزله گاهواره اى است كه زندگى معنوى در آن پروريده مى شود.
💠نورانيت معنوى يك فرد مسلمان كه دستورات اسلامى را اجرا مى كند نورانيتى است كه همه اعمال فردى و اجتماعى، وى را نورانى ساخته، پاك مى كند.
💠وى در حالى كه با مردم است، با خداى خود است و در حالى كه در ميان جمع است در خلوتگه راز به سر مى برد و در حالى كه براى مقاصد مادى خود در تكاپو و تلاش مى باشد و گرفتار يك سلسله پيش آمدهاى شيرين و تلخ، گوارا و ناگوارا و زيبا و زشت و پايبند حوادث اين جهان پرآشوب است، دلى دارد آزاد و در جهانى است آرام و به هر سو كه روى مى آورد، جز روى خداى خود نمى بيند. «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ».
💠يك فرد مسلمان متعبّد چنانكه روشن شد زندگى معنوى خود را به هرگوشه و كنار زندگى مادى خود پهن كرده، هرجا باشد و به هر عملى بپردازد به خداى خود راه دارد و هر اشتغال مادى براى وى به منزله آينه اى است كه خداى خود را به وى نشان مى دهد
💠ولى ديگران كه به فكر زندگى معنوى مى افتند زندگى عادى و فطرى را ميان خود و حقيقتى كه مى جويند حجابى فرض مى كنند و در نتيجه ناچار زندگى عادى را ترك گفته، مانند رهبانان نصارا يا برهمنان هندى، و يا مرتاضان جوكى براى زندگى معنوى و تكامل روحى راهى غيرمعتاد در پيش مى گيرند، اين راه هرچه باشد از نظر كسى كه در خط زندگى مادى معمولى به سر مى برد راهى است سخت و استقامت در آن نيازمند اراده اى بس قوى،
💠ولى كسى كه زندگى معنوى را با دستور اسلام از راه زندگى اجتماعى عادى تعقيب مى كند به خوبى مى داند كه روش آنان روشى است آسانتر از روش اسلامى و در حقيقت آنان با ترك زندگى عادى، خود را راحت كرده و از سختى مراقبت و مجاهدت مداوم فرار مى كنند و در حقيقت راه كمالى را كه آفرينش با تجهيزات برايشان هموار كرده بر خود بسته، راه ديگرى با پندار خود پيش مى گيرند. آيا در اين صورت به هدفى كه آفرينش تعيين نموده خواهند رسيد؟
💠علاوه بر اين، چنانكه جهان و آنچه در آن است آفريده خدا مى باشد و هر پديده اى از پديده هاى آن با اختلاف وجودى كه دارند آيتى است از حق و آيينه اى است خدا نما و انسان و احوال گوناگون فطرى وى يكى از آنهاست، بايد در زندگى معنوى (خداشناسى و خودشناسى) در همه احوال خدا را شناخت و از همه اين آيينه ها براى تحصيل معرفت تام به جمال حق تماشا كرد و گرنه انسان از كوشش خود بهره اى جز معرفتى ناقص يا جهالتى كامل نخواهد برد.
📚 بررسي هاي اسلامي، ج1، ص: 41
#عرفان_اسلامی
#المرسلات #استاد_علی_فرحانی
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b