🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌷
🌷
🍃🌷 #عملیات_بیت_المقدس_2
مجروحی که از سرما یخ زد و شهید شد
🌷🌷 #شهید_محمد_رضا_حیدری
✍🏿 راوی: #عباس_جهانبخش
تو ی عملیات بیت المقدس 2 فکر کنم من سر تیم بچه های تخریب مامور به گردان پیاده بودم شاید گردان حضرت علی اصغر علیه السلام.
فرمانده گردان برادر رضا پور بود
شهید حیدری از یچه های تخریب مامور به واحد اطلاعات بود و از اون واحد مامور به گردان پیاده شده بود
وقتی رسیدیم بالای #قمیش خیلی سرد بود
تا صبح توی نیم متر برف یخ زده خوابیدیم
نزدیکهای صبح رفتم پیش فرمانده گردان که اجازه بگیرم تیم 3 نفره تخریب رو بیارم عقب
دیدم مجروح ها رو تو یه سنگ چین کنار هم خوابوندن
شهید حیدری مجروح بود
به نظرم دستش با جاهای دیگه تیر خورده بود و باند پیچ بود
باهاش صحبت کردم گفتم میبریمت عقب
با بچه های تخریب گشتیم پتو پیدا کردیم که بیاریمش عقب که پتو پاره شد درد زیادی داشت
لازم بود با برانکارد اون مسیر کوهستانی رو بیاد پایین
با رضاپور صحبت کردم گفت بچه های تعاون دارن میان بالا
گم شده بودند یه گلوله کلت منور زدن دیدم خیلی نزدیکن
حداکثر نیمساعت راه داشتن که به ما برسند و قطعا اونا اگه مجروحها رو برمیگردوندند سریعتر به پایین میرسیدند
من هم اعتماد کردم و بعد از خداحافظی با حیدری و فرمانده گردان با بچه ها اومدیم پایین
وقتی حدود ظهر رسیدیم به غار چیزی شنیدم که پاهام سست شد
بچه های تعاون راه رو گم کرده بودند و برگشته بودند به غار
که متاسفانه دیگه حیدری شهید شده بود
با اینکه اگر حیدری رو میاوردیم پایین و نزدیکهای غروب میرسیدیم به غار و اون شهید میشد هرگز خودم رو نبخشیدم
سرمای شدید خستگی و بیخوابی باعث شد اون تصمیم رو بگیرم
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
📢📢📢📢📢قلمها بشکنند
🍃🌹🌹🌹اگرننویسند بر #فرزندان_خمینی_(ره) چه گذشت
برای اولین بار میخوانیم
حکایت معراج تخریبچی شهید عبدالعلی روشنی
🍃🌺🌺 #شهید_عبدالعلی_روشنی
🍃🌷🌷#عملیات_بیت_المقدس_2
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #رضا_شفیع_زاده
چند شب از عملیات بیت المقدس 2 میگذشت و چندین بار برای عملیات. و یا پاتک و کاشت #میدان_مین بالای #قمیش رفته بودیم خیلی خسته شده بودیم هوا هم خیلی سرد بود بعضی جاها برف از زانو هم بالاتر بود .بالاخره دم دمای غروب به سمت چپ قمیش رسیدیم به سمت دره رفتیم اون پایین توی فاصله 50 متری کمین عراقیها بود و دایم بدون هدف به سمت ما تیراندازی میکردند ولی چون قرار بود برای جلوگیری پاتک دشمن مین گذاری کنیم بی سرو صدا کارمان را ادامه دادیم تا اینکه تمام مین هایی رو که با خودمون برده بودیم کاشتیم . من به سمت علی روشنی رفتم او هم کارش تمام شده بود. با هم به سمت قله برگشتیم که یکی از تیرهای بی هدف دشمن به جناق سینه علی خورد و از پهلوش خارج شد .
علی خیلی سنگین بود شماره پوتینش 52 بود .به هر زحمتی بود علی رو آوردم بالای قله که ناگهان یکی از بچههای خودی یه نارنجک به سمت ما پرتاب کرد ولی به کسی آسیبی نرسید بالاخره به کانال رسیدیم. یه برانکار جور کردیم و با سه چهار نفر از بچهها علی رو بلند کردیم که یه نفر گفت: از مسیر اصلی خودتون نرین خیلی دوره اگه از پشت قمیش برین زودتر به بهداری لشکر عاشورا میرسین.
برای همین ما هم از مسیر پیشنهادی که اصلا نمیشناختیمش به راه افتادیم چندین بار از سخره ها پرت شدیم ولی راه رو ادامه دادیم علی خیلی درد میکشید ولی دایم زیر لب #یا_زهراء_(س) میگفت. گاه و بیگاه هم منو صدا میزد و از درد شدید صدایش میلرزید و میگفت بچهها شما بروید کار من دیگرتمومه . ....
ناگهان برف هم شروع به باریدن گرفت و با محدود کردن دید مشکلمان دوچندان شد .
بالاخره به اورژانس رسیدم.. گفتند اینجا دیگر جمع شده و کسی برای مداوا وجود ندارد فقط یه وانت تویوتا داریم که شیشه جلو هم ندارد. من قبول کردم که جلو بنشینم و مسیر را به راننده نشان بدهم چندین بار نزدیک بود به داخل دره سقوط کنیم و چند بار هم روی صخره های رفتیم. واقعا بارش برف در شب تاریک بدون چراغ و شیشه جلوی حرکت ما رو کندکرده بود. بالاخره به اورژانس دیگه ای رسیدیم تقریبا ساعت 2 صبح بود.. از 10 شب از علی خون زیادی رفته بود .اونجا هم به سختی یک پد شکمی پیدا شد و زخم علی پانسمان شد و با یه آمبولانس تا بالای گرده رش رفتیم ولی آمبولانس خراب شد و من به ناچار به سنگر فرماندهی #لشکر_عاشورا رفتم و همه درحال خواندن #زیارت_عاشورا بودن که با خواهش و التماس و نهایتا داد و فریاد یه تویوتا فرماندهی رو گرفتم و تا پایین گردرش که اورژانس اصلی لشکر عاشورا بود رسیدیم ساعت 7 صبح بود و علی دیگر رمقی نداشت و فقط زمزمه آهسته ای به گوش میرسید خوب که گوش دادم میگفت یا زهرا ......
اونجا هم همه وسایل رو جمعآوری کرده بودند به هر زحمتی بود یکی دو تا سرم تزریق کردن و چون گروه خونی من با علی یکی بود مقداری خون بصورت مستقیم تزریق کردیم. علی به هوش اومد و میتونست حرف بزنه که دکترا گفتن باید سریع ببرینش عقب. ما دوباره راه افتادیم توی مسیر هواپیما های عراقی با بمب خوشه ای مارو بمباران کردن که بصورت معجزه آسایی نجات پیدا کردیم ولی آمبولانس سوراخ سوراخ شد. بالاخره ساعت 12 ظهر به اورژانس اصلی #لشکر_10 رسیدیم و اونجا پزشکان خوبی داشت چند کیسه خون به علی تزریق کردند و پزشکان حاضر مارو آرام کردند و گفتند انشاالله دوستتان خوب میشود . وقتی هلیکوپتر آمد و علی رو سوار کردیم دیگر به ما اجازه ندادن همراه دوست و همسنگر عزیزم بروم . به ناچار با علی یه شوخی کردم گفتم یادته تو کربلای 5 تو زخم منو بستی و راهی کردی اینم جای اون ...
علی رفت.
وبعد از عملیات به سراغ او رفتم.
بیمارستان نه.....
#قطعه_29_گلزار_شهدای_بهشت_زهراء_سلام الله_علیها_ردیف_6_شماره_14
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍃
🌺🍃🍃حسن مرد خدا بود
#تخریبچی_شهید_حسن_جدی
#عملیات_بیت_المقدس_2
شهادت 1 بهمن 1366
توی #گردان_تخریب بالاتفاق بچه ها اهل معنویت بودند اما بعضی ها یه سر و گردن از بقیه بلند تر بودند. شهید #حسن_جدی یکی از اونها بود.
بعضی ها به اشتباه اهل معنویت وآخرت بودن رو با گوشه گیری و دوری از اجتماعات اشتباهی میگیرند. شهید حسن جدی الگوی تمام وکمال یک رزمنده تخریبچی عارف بود.
حسن #دائم_الذکر بود یک آن از یاد خدا غافل نبود و این گره خوردن با خدا رو هرکس که کنارش بود احسای میکرد
حسن #دائم_الوضو بود.
حسن همیشه عطر زده و خوش بود بود
حسن همیشه منظم ومرتب بود
حسن مبادی آداب بود
حسن میان بچه ها بود
حسن اهل نیمه شب بود
حسن اهل تبسم بود
و در یک کلام #حسن_مرد_خدا بود
هروقت مراسمی توی گردان بود برای برپایی هرچه باشکوه تر مراسمات کمک میکرد
اگر مسابقه ورزشی بود سعی میکرد زودتر از همه اعلام آمادگی کنه.
اگر مسابقه حفظ سوره های قرآن بود اسم حسن هم توی لیست بود
برای نظافت چادر و شستن ظروف به قول بچه های جبهه(شهردارچادر) اسم حسن همیشه اول لوح بود
در آموزش های تخریب هم حسن از بهترین و سخت کوش ترین ها بود.
و در عملیات هم حسن شیر بود.
روز عملیات نصر4 از نزدیک نترسی و دلاوری حسن رو دیدم. دشمن با گلوله های کاتیوشا خط مقدم رو زیر آتش گرفته بود. از شدت انفجارهای پشت سر هم همه کلافه بودند و سینه ها به زمین چسبیده بود یکعده شهید شده بودند و مجروحان هم کمک میخواستند.کسی جرات از زمین کندن را نداشت منتظر یک نفر بودن که سینه از خاک بلند کند. حسن از جا کنده شد و تجهیزات خود را رها کرد و به سمت مجروحین دوید و دیگران هم پشت سر او جلو رفتند.
حسن اهل شهادت بود و ما اهل ماندن...
و حسن شهید شد و ما اسیر..
اسیر دنیا
خدا به ما رحم کند.
خدا از تقصیرات این حقیر بگذرد من با حسن خیلی شوخی میکردم و او هم به من محبت داشت من میخواستم با این کارها حسن رو از آسمون واز ملکوت روی زمین بکشم اما حسن اصلا اهل زمین نبود. اگر روی زمین بود توی آسمون سیر میکرد... یادش بخیر...خیلی عزیز بود.
🍃🌹🌹 # جعفرطهماسبی
@alvaresinchannel
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹
🌹
آخرین ورق زندگی #تخریبچی_شهید_حسن_جدی
#عملیات_بیت_المقدس_2
بخوانیم و بسوزیم. که ما ماندیم وآنها رفتند.
و رفتن حقشان بود.
نه حق ما.........
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷 بخوانیم دلنوشته حسن را.....
اکنون آخرین فرصت های دنیاست،
آخرین لحظات است.
شاید که آخرین روز عمرمانیز باشد.
وامشب باهمه شبهای دیگرفرق دارد.
امشب آسمانها خون خواهندگریه کرد.
ستارگان باهمه فروغ و روشنایی شان مرواریدهای خونین راخواهندبرچید.
امشب شب حمله شب ازخودگذشتن ،شب هدیه دادن.
خداوندا هدیه اینجانب رابپذیر.
امشب شب معراج،
شب پرواز،
شب دیداربامهدی(عج)،
شب ایمان شب فداکاری،
شب ایثار،
شبی که گل های محمدی برچیده خواهندشد.
شب جویبارهای خون الله ،الله،الله.
🌺همه وسایلشان را آماده کرده اند و آماده رزم می باشند و گروه گروه و دسته دسته به محل های ازپیش تعیین شده حرکت میکنند و هرگروه ماموریت خاص خود را آماده انجام دادن هستند.
ماهم از#گردان_تخریب ماموریت به مهندسی یافته ایم تامعبرمیان میدانهای مین بزنیم و یا احیانا معبر را گشادکنیم.
آرامشی عجیب سراسرقلبها رافراگرفته است،
گویی که آرامترازاین ممکن نیست.
همانا یادخدا قلبها راآرام میکند.
سبحان الله،الله اکبر،لااله الا الله.
گهگاهی درمیان اینهمه هیاهو یادخانه می افتم،
یادخانواده عزیزم،یاد مادر ،مادری که همیشه برایم زحمت می کشید و من هرگز جبران زحمت هایش رانتوانستم بکنم.
وقتی که به یادرنج های زندگی اش می افتم ابرهای قلبم شروع به باریدن میکند.که همه دریاهای قلبم راپرمیکند.نه،نه،هرگز ازیادم نمی روی مادر.
ای پدر،ای خواهر،ای برادرم حتی هحرت ازاین دنیای فانی هم نمیتواند فاصله بین من وشما عزیزان ایجادکند .
اما با وجود این همه درد و رنجها و این همه گرفتاری ها وقتی که به اسلام فکری می کنم می بینم که درد اسلام بالاترازاینهاست.
بنابراین باردیگرعاجزانه ازشماعزیزانم وهمه فامیل های عزیزم میخواهم که در شهادت من گریه نکنید.وغمگین نشوید.گریه برای اسلام باشد.گریه برای گرفتاری مسلمین باشد.و می گویم که اگربرای من اشک بریزید.قلبم راشکسته خواهیدکرد.
حسن جدی 1/11/66
شهادت:عملیات بیت المقدس 2...شهادت 1/11/66
🌺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#آقا_مجید_در_قرارگاه
🔴 همسنگر عزیز مهندس آقا مجید چگینی معاون وزیر نفت و رئیس شرکت گاز
در مرکز کنترل شرکت گاز در حال گزارش وضعیت گاز رسانی کشور به رئیس جمهور
✅ این روزهای برفی که مصادف با سی و پنجمین سالگرد#عملیات_بیت_المقدس_2 است یاد و خاطره شهدای این عملیات را گرامی میداریم و برای موفقیت برادر آقا مجید چگینی همسنگر عزیزمان و همکاران جهادگرشان در جبهه گاز رسانی به مردم کشورمان آرزوی موفقیت داریم.
@alvaresinchannel
#26_دیماه
#نقطه_عطف
روز فرار طاغوت
26 دیماه سال 1357 طاغوت زمان از کشور ایران فرار کرد
قل جاء الحق و زهق الباطل
#44_سال_گذشت
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
زمستان سال 1366
کردستان عراق
🔸 جمعی از فرماندهان لشگر10 در #عملیات_نفوذ_به_خاک_دشمن
سردار فضلی فرمانده لشکر
سردار خادم حسینی
سردار محقق
سردار عدالتی و......
🔴 لشگر سیدالشهداء(ع) در دومین ماموریت عملیاتی خود در منطقه برفی
با حضور در #عملیات_بیت_المقدس_2 در ارتفاعات مشرف به #شهر_ماووت در سرمای 20 درجه زیر صفر خوش درخشید.
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#پل_هفتی_هشتی
قرارگاه شهدای لشگر10
در #عملیات_کربلای_5 دیماه 1365
بازدید رزمندگان تخریبچی لشگر10 بعد از سال های دفاع مقدس از پل هفتی و هشتی
و ذکر خاطرات با شهدای کربلای 5
🔴 عملیات کربلای 5 در سحرگاه روز 19 دیماه سال 1365 در منطقه شلمچه انجام شد و گردان تخریب در این عملیات 9 شهید تقدیم نمود.
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_بیت_المقدس_2
دیماه 1366 ارتفاعات مشرف به شهر ماووت
#موقعیت_غار
✅موقعیت غار ، نقطه رهایی رزمندگان لشگر10سیدالشهداء(ع) در این عملیات که در بارش باران و برف به عنوان سرپناه رزمندگان بود و حماسه سازان عملیات بیت المقدس 2 در تاریکی شب و در حالیکه باران و برف میبارید و سرمای استخوان سوز آزار دهنده بود برای یورش به دشمن بعثی حرکت کردند
#یادوخاطره_شهدای_عملیات_بیت_المقدس_2_گرامیباد
@alvaresinchannel
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
🔶🔶🔶
🔶
مراسم یادواره شهدای عملیات غرور آفرین کربلای ۵ وبیت المقدس ۲
با محوریت #سردارشهید_حاج_یدالله_کلهر(قائم مقام لشکر ۱۰حضرت سیدالشهداء)
🔶زمان: شنبه یکم بهمن ۱۴۰۱ از ساعت ۱۰صبح تا نماز ظهر
🔶مکان: شهرری، میدان نماز، بلوار امام حسین(علیه السلام) ،
ستاد سپاه حضرت سید الشهداء، حسینیه فاطمه الزهرا(س)
🔵سخنران: سردارحاج محمد کوثری
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#تخریبچی_شهید_عبدالعلی_روشنی
#عملیات_بیت_المقدس_2
شهادت : ارتفاعات قمیش- 66/10/29
یادمه یه چکمه که حداقل دو شماره از پاش کوچکتر بود رو روی اتیش میگرفت و داغ داغ با زحمت پاش میکرد تا جا باز کنه
پاهاش میسوخت و چکمه ها جا باز میکرد
اشتیاق شهادت رو میشد از رفتارش ببینی
تو پوستش نمیگنجید
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #عباس_جهانبخش
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
✅حکایت معراج تخریبچی شهید عبدالعلی روشنی
#شهید_عبدالعلی_روشنی
#عملیات_بیت_المقدس_2
شهادت:ارتفاع قمیش ۲۹ دیماه ۱۳۶۶
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #رضا_شفیع_زاده
چند شب از عملیات بیت المقدس 2 میگذشت و چندین بار برای عملیات. و یا پاتک و کاشت #میدان_مین بالای #قمیش رفته بودیم خیلی خسته شده بودیم هوا هم خیلی سرد بود بعضی جاها برف از زانو هم بالاتر بود .بالاخره دم دمای غروب به سمت چپ قمیش رسیدیم به سمت دره رفتیم اون پایین توی فاصله 50 متری کمین عراقیها بود و دایم بدون هدف به سمت ما تیراندازی میکردند ولی چون قرار بود برای جلوگیری پاتک دشمن مین گذاری کنیم بی سرو صدا کارمان را ادامه دادیم تا اینکه تمام مین هایی رو که با خودمون برده بودیم کاشتیم . من به سمت علی روشنی رفتم او هم کارش تمام شده بود. با هم به سمت قله برگشتیم که یکی از تیرهای بی هدف دشمن به جناق سینه علی خورد و از پهلوش خارج شد .
علی خیلی سنگین بود شماره پوتینش 52 بود .به هر زحمتی بود علی رو آوردم بالای قله که ناگهان یکی از بچههای خودی یه نارنجک به سمت ما پرتاب کرد ولی به کسی آسیبی نرسید بالاخره به کانال رسیدیم. یه برانکار جور کردیم و با سه چهار نفر از بچهها علی رو بلند کردیم که یه نفر گفت: از مسیر اصلی خودتون نرین خیلی دوره اگه از پشت قمیش برین زودتر به بهداری لشکر عاشورا میرسین.
برای همین ما هم از مسیر پیشنهادی که اصلا نمیشناختیمش به راه افتادیم چندین بار از سخره ها پرت شدیم ولی راه رو ادامه دادیم علی خیلی درد میکشید ولی دایم زیر لب #یا_زهراء_(س) میگفت. گاه و بیگاه هم منو صدا میزد و از درد شدید صدایش میلرزید و میگفت بچهها شما بروید کار من دیگرتمومه . ....
ناگهان برف هم شروع به باریدن گرفت و با محدود کردن دید مشکلمان دوچندان شد .
بالاخره به اورژانس رسیدم.. گفتند اینجا دیگر جمع شده و کسی برای مداوا وجود ندارد فقط یه وانت تویوتا داریم که شیشه جلو هم ندارد. من قبول کردم که جلو بنشینم و مسیر را به راننده نشان بدهم چندین بار نزدیک بود به داخل دره سقوط کنیم و چند بار هم روی صخره های رفتیم. واقعا بارش برف در شب تاریک بدون چراغ و شیشه جلوی حرکت ما رو کندکرده بود. بالاخره به اورژانس دیگه ای رسیدیم تقریبا ساعت 2 صبح بود.. از 10 شب از علی خون زیادی رفته بود .اونجا هم به سختی یک پد شکمی پیدا شد و زخم علی پانسمان شد و با یه آمبولانس تا بالای گرده رش رفتیم ولی آمبولانس خراب شد و من به ناچار به سنگر فرماندهی #لشکر_عاشورا رفتم و همه درحال خواندن #زیارت_عاشورا بودن که با خواهش و التماس و نهایتا داد و فریاد یه تویوتا فرماندهی رو گرفتم و تا پایین گردرش که اورژانس اصلی لشکر عاشورا بود رسیدیم ساعت 7 صبح بود و علی دیگر رمقی نداشت و فقط زمزمه آهسته ای به گوش میرسید خوب که گوش دادم میگفت یا زهرا ......
اونجا هم همه وسایل رو جمعآوری کرده بودند به هر زحمتی بود یکی دو تا سرم تزریق کردن و چون گروه خونی من با علی یکی بود مقداری خون بصورت مستقیم تزریق کردیم. علی به هوش اومد و میتونست حرف بزنه که دکترا گفتن باید سریع ببرینش عقب. ما دوباره راه افتادیم توی مسیر هواپیما های عراقی با بمب خوشه ای مارو بمباران کردن که بصورت معجزه آسایی نجات پیدا کردیم ولی آمبولانس سوراخ سوراخ شد. بالاخره ساعت 12 ظهر به اورژانس اصلی #لشکر_10 رسیدیم و اونجا پزشکان خوبی داشت چند کیسه خون به علی تزریق کردند و پزشکان حاضر مارو آرام کردند و گفتند انشاالله دوستتان خوب میشود . وقتی هلیکوپتر آمد و علی رو سوار کردیم دیگر به ما اجازه ندادن همراه دوست و همسنگر عزیزم بروم . به ناچار با علی یه شوخی کردم گفتم یادته تو کربلای 5 تو زخم منو بستی و راهی کردی اینم جای اون ...
علی رفت.
وبعد از عملیات به سراغ او رفتم.
بیمارستان نه.....
#قطعه_29_گلزار_شهدای_بهشت_زهراء_سلام الله_علیها_ردیف_6_شماره_14
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
از سمت راست
#تخریبچی_و_غواص_شهید_مهدی_اسماعیل_پور
شهادت 19 دیماه 65 #عملیات_کربلای_5 شلمچه
#شهید_حسن_مهوش_محمدی
شهادت 25 مرداد 64 #عملیات_عاشورای_3 فکه
@alvaresinchannel
گزیده ای از #وصیت_نامه
#غواص_تخریبچی_شهید_مهدی_اسماعیلی_پور
شهادت: 19 دیماه 65
آبگرفتگی مقابل #دژ_شلمچه
@alvaresinchannel
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
◾️◾️
◾️
#چهل_روز_گذشت
به مناسبت چهلمین روز عروج آسمانی همسنگر #تخریبچی
◾️برادر جانباز مرحوم دکتر حمیدرضا لطیفی آزاد مراسمی به شرح زیر برگزار میگردد
🔸 پنجشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۱ ساعت۱۴ تا ۱۵
🔸حسینیه امام زاده عبدالله علیه السلام
✅پلیس راه شریف آباد بسمت پیشواامامزاده عبداله جلیل آباد
یادش گرامی باد به ذکر صلوات
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
#یادبود_شهدای_تخریبچی
#شهدای_عملیات_بیت_المقدس2
🔸 مکان : #بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
🔶زمان : جمعه 30 دیماه 1401 ساعت 19
بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
🌟🌷 @alvaresinchannel