🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🔴 پیکر پاک و مطهر شهید والا مقام#یونس_یوسف_زاده_مسعود فرزند مختار بعد از 39 سال شناسایی شد
شهید یونس یوسف زاده مسعود از رزمندگان #گردان_عاشورای لشکر10حضرت سید الشهداء(ع) که درعملیات خیبر در تاریخ 4 اسفند 1362به شهادت رسیده بود در تفحص های جدید شناسایی شد.
✅ گردان عاشورای تیپ سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی ، که عمده نفرات آن از پاسداران آموزش دیده بودند در روزهای آغازین #عملیات_خیبر در #جزیره_مجنون به دشمن بعثی یورش برد و تعدادی از رزمندگان این گردان به شهادت رسیده و پیکر مطهرشان در صحنه ی نبرد برجای ماند.
@alvaresinchannel
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#جزیره_ام_الرصاص
🔶 حاج محمود عطایی
داخل کانال
از جبهه صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
این تصاویر توسط گروه روایت فتح در صبح روز 21 بهمن در جزیره ام الرصاص در جمع رزمندگان خط شکن لشگر10 ضبط شده است.
@alvaresinchannel
هدایت شده از شهید محمدحسین حدادیان
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨مراسم پنجمین سالگرد شهادت
«شهید محمد حسین حدادیان»
🎙سخنران: حجت السلام حاج مصطفی کرمی
🎙مداح: حاج حمید دادوندی
🎙شاعر آئینی: برادر محمد رسولی
با اجرای برادر سید ایمان یار احمدی
🗓️پنج شنبه ۲۷ بهمن ماه
⏰۱۵:۳۰ تا ۱۷
📍آستان مقدس امام زاده علی اکبر(ع) چیذر
🔶«مردی از جنس علی» را در بازار اندروید ببینید:
✅ سرگذشت زندگی سردار #شهید_حاج_یدالله_کلهر
جانشین لشگر 10 سیدالشهداء(ع)
بصورت اپلیکیشن در کافه بازار به آدرس زیر موجود است
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.shaahhid.kalhor&ref=share
❇️ @alvaresinchannel
☑️ رزمنده تخریبچی مرحوم الله وردی محسنی فرمانده گردان والفجر تخریب لشگر 27 در عملیات والفجر مقدماتی بود که هفته پیش به همسنگران شهیدش پیوست.
@alvaresinchannel
تصویر خسته و غمدیده
سردار شهید
#حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده تخریب و مهندسی لشگر10
روز21 بهمن 64
در ساحل جزیره ام الرصاص
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🍃🌷 #حاج_عبدالله اومد یک عده رو جدا کرد و به گردان ها برای عملیات فرستاد و من جا موندم.🌷🍃
#عملیات_والفجر_8
#سردارشهید #حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده تخریب و مهندسی لشگر10سیدالشهداء(ع)
🍃🌷 ✍🏿✍🏿 راوی : مرحوم #حاج_پرویز_معصومی
رفتم داخل #حسینیه_مقر_ام_النوشه برای نماز صبح.
هنوز تا نماز صبح خیلی مونده بود.مشغول نوافل شدم.
دیدم از کنار چادر صدای گریه میاد با خودم گفتم بچه ها مشغول نماز شب هستند و حال خوبی دارند.
چند دقیقه ای گذشت دیدم صدای گریه بلندتر و بلند تر شد. گوش هام رو تیز کردم بشنوم صاجب گریه چی میگه اما کلمه هاش بریده بریده بود و من هیچی نفهمیدم.
از من سن و سالی گذشته بود و این بچه ها در حکم بچه های خودم بودند. گریه این نوجون من رو بی تاب کرد و رفتم کنارش نشستم.
گفتم پسر عزیزم مشکلی داری اینجور ناله و ضجه میزنی؟؟؟؟
دلت برای خانواده ات تنگ شده؟
پول میخواهی ؟؟؟
کسی ناراحتت کرده؟
به من بگو
تو که با ناله هات دل منو آب کردی!!!
سنی هم نداری که بگم برای گناهات گریه میکنی..
بگو چی شده...
سرش رو بالا آورد و در حالیکه صورت پر از اشکش رو به من نشان میداد ...گفت: حاج آقا...از تهران که اعزام شدم از خدا خواستم که این بار دیگه شهید بشم..
اما امروز #حاج_عبدالله اومد یک عده رو جدا کرد و به گردان ها برای عملیات فرستاد و من جا موندم.
دارم گریه میکنم برای بی لیاقتی خودم. من چکار کردم که برادر عبدالله به من اجازه شرکت در عملیات رو نداد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#فرشته_گل_آلود
#غواص_شهید
#سید_مصطفی_خاتمیان
گردان قمر بنی هاشم علیه السلام
✍🏿✍🏿راوی :#جعفر_طهماسبی
حدود ساعت 9 شب بود که ار کنار #نهر_عرایض به آب افتادیم...#غواص_های
_اطلاعات و #تخریب جلو میرفتند و من و #علی پیکاری پشت سر اونها و سید هم پشت سر علی، قرار بود که وقتی وارد جریان اروند شدیم دستها رو به هم بدیم تا جریان آب بچه ها رو پراکنده نکنه. با لطف خدا و توجه خاص فرمانده مون #حضرت_صاحب علیه_السلام پامون به اونطرف آب و ساحل #جزیره_ام_الرصاص رسید
حدود ساعت 10 شب بود که سمت راست ما یعنی در نوک #جزیره_ماهی درگیری شروع شد و آسمان پر شد از منور و سنگر تیربار مقابل دشمن مقابل معبر ما تیر اندازی رو شروع کرد.. هنوز موانع کامل باز نشده بود که سید به من گفت جعفر امانش نده دقیق گلوله #آر_پی_جی رو بزن توی دریچه سنگر تیربار..
من تا سینه از آب بالا اومدم و به سمت سنگر شلیک کردم...
گلوله اول به علت اینکه خرجش توی آب خیس شده بود شلیک نشد.. سید با عصبانیت گفت گلوله دوم... و تا من اومدم گلوله رو توی لوله آرپی جی بگذارم سید زیر لب مدام میگفت یا فاطمه زهراء(س) خودت کمکمون کن...
تا من گلوله رو بزنم سید امان نداد و با بچه ها از معبر رد شدند و وارد کانال شدند....
قبل از من ، علی پیکاری وارد کانال شد و من هم آخرین نفری بودم که توی کانال پریدم ...
وارد کانال شدیم و رفتیم سمت مسیری که بچه ها رفته بودند که دیدم یکی کف کانال افتاده و یکی دیگه از بچه ها بالای سرش و هی صداش میکنه ...#آقاسید...#آقا سید...چی شد...
بارون هم داشت میومد ...کف کانال خیلی لیز شده بود و وقت معطلی کنار سید نبود....
هرکسی سراغ سنگری رفته بود و با دشمن درگیر بود..من هم توی کانال دنبال نارنجک های عراقی ها میگشتم چون نارنجک های خودم رو توی آب ریخته بودم .
توی کانال کار به درگیری تن به تن کشیده بود .... یک دستمون کارد غواصی بود و دست دیگرمون نارنجک...
مثل فیلم های جنگی پیم نارنجک رو با دندون بیرون میکشیدیم و پرت میکردیم ... تقریبا کانال پاکسازی شده بود... غیر از شهدا همه مجروح بودند و عمده بچه ها هم از ناحیه #سر و #صورت و #پهلو مورد اصابت قرار گرفتند ....
صدای #قایق_ها میومد که این نوید رسیدن نیروی پشتیبانی بود. بچه ها اومدند و کمک کردن برای انتقال مجروحین....
وقتی عقب میرفتیم زیر نور منور چشمم افتاد به پیکر مطهر شهید آقا #سید_مصطفی_خاتمیان که گونه سمت چپش گود رفته بود...
یاد یکی دو ساعت قبل افتادم که وقت حرکت سید گفت: من شبها چشمهام کوره و نمیبینه....گلوله دشمن درست توی چشم سید نشسته بود.....
چشم هایی که شبها قوت دیدن نداشت به لقاء خدا روشن شده بود ...
.سیدی که به ما سفارش میکرد که هوای منو داشته باشید در نوزده سالگی به آسمان پرکشید و ما امروز به او التماس میکنیم که سید !!!!!! هوای ما رو داشته باش .....
هرکس به سید بدهکاره به این آدرس مراجعه کنه و بدهیش رو بده .
گلزار شهدای بهشت زهراء(س)-قطعه 53 –ردیف 22 - شماره 1
@alvaresinchannel
🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷
🔶
#یک_روح_در_دو_جسم
🔶حاج عبدالله براتی
🔶و مرحوم دیانت
این دو تا یار و همکار هم بودند
این دو تا برای رزمنده های قدیمی تیپ و بعد لشگر 10 سیدالشهداء(ع) آشنا هستند.
از وقتی تیپ تاسیس شد و شهید علی موحد فرمانده شد تا شهید رستگار و بعد هم حاج فضلی کنار فرمانده ها بودن
اسم حاج عبدالله براتی و مرحوم دیانت شناسنامه تدارکات و پشتیبانی لشگر10 سیدالشهداء(ع) است.
فرمانده ما #شهید_حاج_عبدالله_نوریان علمدار تخریب و مهندسی لشگر10 عاشق این دو یار دلسوز و متدین بود و این دو هم عاشقانه فرمانده ما را دوست داشتند.
مرحوم دیانت تعریف میکرد: که هر وقت حاجت مهمی دارم میرم چیذر سر مزار حاج عبدالله و از او میخوام..
مرحوم حاج دیانت چند سال پیش غریبانه پر کشید و حاج براتی که حکم پدری برای بچه های لشگر 10 رو داره روزگار میگذرونه...
نمیدونم کسی قبر حاج دیانت رو بلده؟؟؟؟ فقط میدونم قم دفن شده...
این چند جمله رو نوشتم تا ذکر خیری از این دو مجاهد بشه.
یاد اون روزهای خوب بخیر ، که حاج براتی و دیانت با اینکه همه ی امکانات تدارکات دستشون بود میگفتن اول رزمنده ها نوش جان کنند بعدش اگر چیزی تهش موند ما به چشم میکشیم...
✅یه نگاه هم به اطلاعیه روزهای مراجعه ی گردان ها و واحدها به تدارکات بیاندازید
(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel