eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
798 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
چند متر به ازراست نفر اول پشت سرش برادر محمدی نژاد دوم و برادر سید بزرگی نفر سوم @alvaresinchannel
🌴🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌴🌿 (ع) در جمع بچه های تخریب لشگر10 اردیبهشت 66 ✍️✍️✍️ راوی: چند روز به نیمه ماه رمضان مونده بود که فرمانده گردان تخریب فرمودند برای ولادت باید سنگ تموم بگذارید. و همه ی بچه ها دست به کار شدند. یه تعداد پیگیر مسابقه قرآن شدند و دو تا تئاتر هم پیشنهاد شد. یکی با محتوی طنز که و برادر پورمند رفتند دنبال نوشتن نمایشنامه و تمرین و یکی هم با محتوی تاریخی که نقش اصلی اون رو داشت و هماهنگ کننده همه ی این برنامه ها روحانی گردان حاج آقا عابدین زاده بود. در طول یک هفته به نیمه رمضان هر شب در برنامه بود. هم جشن با شکوهی برگزار شد و صبح ولادت هم بعد از نماز صبح و مسایقه ی دوی استقامت به مسافت 5 کیلومتر از دوراهی سایت تا رو بچه ها دویدند و در این مسابقه اول و برادر _مهدی_محمدی_نژاد دوم شد. بعد از خوردن صبحانه هم برای یه عده دیگه از بچه ها مسابقه تیر اندازی گذاشته شد. سال 66 آخرین سالی بود که فرمانده ما در میان ما بود و هرچه توانست در برگزاری سنگ تموم گذاشت . ارادت خاصی به داشت و توی ماشین یه نوار کاست داشت که شب ولادت امام مجتبی (ع) خونده بود و آقا_سید با عشق گوش میداد و به من میگفت : حاج منصور توی این جلسه حق جشن پسر فاطمه (س) ادا کرد. یاد همه ی شهدا بخیر و یاد همه ی اون هایی که برای هرچه با شکوهتر برگزار شدن جشن تولد اولین (س) تلاش کردند. ☘️ ☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💐💐💐💐💐💐 💐💐💐💐 (ع) نیمه ماه رمضان شب ولادت (ع) ✍️✍️✍️ راوی: توی بازی های نمایشی هم هنر مند بود. اما به سختی قبول میکرد روی سن تئاتر بره. ایام بود وبچه ها توطئه کردن که من و رسول و غلام رو با هم روی سن بفرستند. موضوع تئاتر در مورد بعضی از امام حسن علیه السلام بود. من و رسول وغلام در نقش فرماندهانی بودیم که در خفاء سر سفره معاویه مینشستند.و به امام خیانت کردند. شب پانزدهم ماه مبارک رمضان بود که داخل روی سن رفتیم و پرده کنار رفت. و غلام و رسول سر سفره مشغول خوردن غذا بودند و من هم در کنار سفره ریاکارانه مشغول تسبیح انداختن بودم و گاهی اوقات هم نصیبی از سفره میبردم. غلام در خوردن به کسی امان نمیداد و هرچی دستش می اومد داخل دهانش میگذاشت و کوزه آب رو بالا میکشید . برنامه این بود در حال خوردن غذا که جزء فرماندهان با وفای علیه السلام بود وارد جمع ما میشد و به هرکدام از ماها چیزی میگفت و صحنه ما تموم میشد. اومد و حرف ها رد و بدل شد و پرده رو کشیدند. من دیدم غلام روی سن داره دست وپا میزنه. اول فکر کردم شوخی میکنه اما دیدم نه !!!! نفس نفس میزنه...انگار داره خفه میشه. با رسول دویدیم سمتش و دهنش رو باز کردیم دیدیم یک شاخه سبزی ریحون نصفش داخل حلقشه ونصفش بیرونه. من شاخه ریحون رو کشیدم ورسول هم فکش رو فشار داد و غلام هرچی خورده بود بیرون داد و خلاصه تئاتر رو به هم ریخت...بهم ریخت یعنی حسینیه شد یک پارچه خنده.... یاد اون شب شاد بخیر خیلی شاد بودیم 🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @alvaresinchannel
27.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹✅🌹✅🌹✅🌹✅🌹✅ 🌹✅ در ایام ولادت کریم اهل بیت(ع)-ماه رمضان 1366- اردیبهشت قرائت قرآن با حضور @alvaresinchannel
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 توسط ماه رمضان سال 1366 ✅به مناسبت ولادت امام مجتبی علیه السلام مسابقه قرائت قرآن برگزار شد و شهید طحانی از شرکت کنندگان این مسابقه بود 🔴 معلم شهید علی اکبر طحانی در فروردین ماه 1367 در با بمباران شیمیایی دشمن در منطقه حلبچه به شهادت رسید. @alvaresinchannel