eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
712 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢🔶🟢🔶🔶🟢🔶🟢🔶🔶 🟢🔸 دیدار با زائران مزار شهدا برادر تخریبچی دکتر علیرضا زاکانی پنجشنبه 20 خرداد 1400 @alvaresinchannel
مرغ دلم راهی قم می‌شود‌ در حرم امن تو گم می‌شود عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک 🌺 میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) مبارک باد... @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 1️⃣ به روایت دکتر حاج علیرضا زاکانی روز 7 اسفند بود که با هلکوپتر وارد جزیره مجنون جنوبی شدیم.به محض ورود به جزیره مواجه شدیم با بمباران هواپیماهای ملخ دار دشمن که از هرسو محل پیاده شدن بچه ها رو بمباران میکردند.به خاطر اینکه بچه ها آسیب نبینند سوار بر کامیونها به جزیره شمالی رفتیم و شب رو در آنجا ماندیم و روز 8 اسفند برای دفع پاتک ها وارد جزیره مجنون جنوبی شدیم. چون عراق باور نمیکرد رزمنده ای پایش به جزایر برسد میدان مین و موانع خاصی نگذاشته بود و ما هم به عنوان احتیاط همراه گردانهای رزمی راهی شدیم. قرار بود گردان علی اکبر علیه السلام تیپ 10 سیدالشهداء(ع) در تاریکی شب دشمن رو دور بزنه و عقبه اش رو تصرف کنه با شهید حاج قاسم اصغری پیش فرمانده گردان رفتیم و خودمون رو معرفی کردیم گفتیم ما هستیم . فرمانده گردان فهمید ما بچه های تخریب هستیم خیلی خوشحال شد و اجازه پیدا کردیم که با دسته ویژه گردان علی اکبر علیه السلام جلو برویم.ماموریت دسته ویژه این بود که از تاریکی شب استفاده کند و به محل تجمع دشمن حمله کند.چند ساعتی از شب گذشته بود که با دسته ویژه راه افتادیم مسیر ما جاده مالروی کنار پد بود و آنطرف پد در فاصله هفت هشت متری ما دشمن در کمین بود. به محل درگیری که رسیدیم فرمان حمله صادر شد. نارنجک بود که بین ما و دشمن رد و بدل میشد و تیربارهای سنگین دشمن تنها خشکی جزیره مجنون که همان پدی بود که ما در دو طرف آن سنگر گرفته بودیم زیر آتش گرفتند و حتی نارنجک ها قبل از اینکه تاخیرشان تمام شود با تیر تیربارها منفجر میشدند. فرصت نشد ما از آرپی جی استفاده کنیم فقط نارنجک ها به کار اومد. من آشنایی زیادی با قاسم اصغری نداشتم از عملیات والفجر 4 او رو میشناختم و توی مسوول ترابری بود؟؟؟؟!!!!!! ماشین نداشت!!!بلکه دو تا قاطر در اختیار داشت که با اونها مهمات و اقلام پشتیبانی رو جابجا میکرد.خیلی کار سختی بود. به این خاطر بچه ها با او شوخی میکردند و بهش میگفتن قاسم قاطرچی. من تصورم از قاسم یک همچنین آدمی بود.و نگران بودم که نتونه پابه پای من توی درگیری جلو بیاد. من هیکل درشت و قوی داشتم و به این توانایی خیلی امیدوار بودم و حالا که درگیری جدی بود میخواستم کمکم کنه اما دیدم که قاسم قاطرچی رو نمیشه کنترل کرد انگار نه انگار دشمن مقابلش داره تیر اندازی میکنه. ماها از کنار پد نارنجک می انداختیم اما قاسم سعی میکرد فاصله اش با دشمن حداقل بشه توی این زد و خورد نارنجکی مقابل من افتاد و تا اومدم به خودم بیام منفجرشد و ترکشی به سرم اصابت کرد. قاسم دوید سمت من و امدادگرها اومدند و زخم سرم رو بستند..درگیری سختی بود ما آمادگی حمله به این تعداد نیروی دشمن رو نداشتیم...یک تعداد از بچه ها شهید ومجروح شدند..دیدم قاسم نگرانه!!!گفت علی میتونی ادامه کار بدی گفتم آره ..چیزیم نیست...گفت آرپی چی رو به من بده.من هم قبول کردم و وقت حرکت دیدم یک قبضه تیربار روی زمین افتاده ، برداشتم و با قاسم به محل تجمع دشمن حمله کردیم.توی تاریکی هوا نیروهای ما با دشمن قاطی شده بودند.و درگیری تن به تن بود.من خیال میکردم خودم جیگردارم اما پیش قاسم کم آوردم.دیدم یک ستون از روی پد بدو رد می شوند.اومدم رگبار تیربار رو به سمتشون بگیرم.قاسم داد زد علی!!!!نزنی.بچه ها خودمون هستن.یکی از اونها صدا رو که شنید سمت ما اومد و صدا زد. برادرها !!روی جاده یک قبضه تیربارچهارلول دشمن هست که مدام شلیک میکنه و تلفات میگیره.کمک کنید تا تیربار خاموش بشه.با قاسم حرکت کردیم و دولا دولا از کنار جاده مالرو میرفتیم .قاسم خیلی بی محابا جلو میرفت...گفتم قاسم مواظب باش دور نخوریم.به پشت سر هم نگاه کن..فاصله ما با دشمن خیلی کمه...شاید اسیر بشیم...قاسم اصلا حرفهای من رو متوجه نمیشد...فاصله ما با تیربار دشمن چند متری بیشتر نبود و آتش لوله تیربار در اون تاریکی شب یک لحظه خاموش نمیشد. همینطور که دولا دولا میرفتیم من احساس کردم که سینه ام سوخت و در یک لحظه تیربار از دستم افتاد. خیال کردم دست راستم کنده شد.افتادم روی زمین. قاسم دید همراهش نمیرم برگشت بالا سرم. گفت علی چی شد؟؟؟؟گفتم قاسم مثل اینکه تیر خوردم گفت کجات تیر خورده ؟؟؟گفتم گردنم وکمرم بی حس شده. قاسم پیراهن من رو پاره کرد تیر از گردنم وارد ریه ام شده بود و از پشت کمرم بیرون رفته بود. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel ادامه دارد👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 2️⃣ به روایت دکتر حاج علیرضا زاکانی نگران بودم که هوا داخل ریه ام بشه.من قبلا آموزش امدادگری دیده بودم به قاسم گفتم یک گاز استریل توی کوله ام هست بردار و با آب قمقمه ات خیس کن و روی محل ورود گلوله بگذار.قاسم زود زخم من رو بست اما دیدم نفسم بالا نمیاد .مثل اینکه از محل خروج گلوله هوا داخل ریه ام میشد.قاسم گفت علی من میرم کمک بیارم.قاسم رفت و من بیهوش شدم. مثل اینکه قاسم رفته بود سر وقت تیربارچی دشمن و او رو به هلاکت رسونده بود. آفتاب که بالا اومد و صورتم گرم شد بهوش اومدم.. من توی شانه جاده افتاده بودم ودیدم بچه هایی که جلو رفته بودند دارند با عجله بر میگردند و صدای غرش تانک ها هم داره میاد.قاسم اومد بالای سرم و گفت علی زنده ای. گفتم میبینی که زنده ام. گفتم بی وفا تو رفتی کمک بیاری . گفت علی شرمنده ام. گفتم قاسم چه خبره گفت علی عقب نشینی شده.باید زود منطقه رو تخلیه کرد همه دارند عقب میرن پاشو کمکت کنم بریم عقب گفتم من نمیتونم تکان بخورم و باز این دفعه هم گفت :پس من میرم و کمک میارم قاسم که رفت یک رزمنده دیگه بالا سرم رسید. برادر آقا بزرگی(در عملیاتهای بعد به شهادت رسید) بود اون بچه شهریار بود گفت برادر دستت رو دور گردن من حلقه کن و از جا بلند شو تا با هم عقب بریم چند قدم که را رفتیم من روی زمین افتادم هم درد میکشدم و هم به خاطر اینکه خون زیادی از بدنم خارج شده بود ضعف شدیدی همه وجودم رو گرفته بود دیگه نیمه جون بودم گفتم برادر من رو رها کن و تا دشمن نیومده خودت رو عقب بکش اون شروع کرد گریه کردن او رفت با 4 نفر و یک برانکارد برگشت. من رو روی برانکارد گذاشتند باید دولا دولا عقب میرفتند و دشمن هم آتش پرحجم خودش رو روی پد متمرکز کرده بود و با هر سوت خمپاره و توپ برانکارد رو رها میکردند و روی زمین میخوابیدند و من از فاصله نیم متری روی زمین می افتادم. من از شدت درد با عصبانیت سر آقا بزرگی داد زدم که برادر من اصلا نمیخوام عقب بیایم اون چهار نفر من رو رها کردند و رفتند و چند لحظه بعد دیدم آقا بزرگی باز اومد و هفت هشت تا از بچه های تخریب هم همراهش هستند اونها زیر برانکارد رو گرفتند و من رو تا پد هلکوپتر آوردند و من به عقب تخلیه شدم... @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴 فرمانده ما به بچه هاش یاد میداد که دروغ شوخی اش هم دروغه توی 10 سیدالشهداء(ع) این جا افتاده بود چه فرمانده حضور داشت و یا نداشت بچه های تخریب مراقب بودند تابستان سال 63 اسم یه عده رو خوند برای مامور شدن به گردان ها برای بچه هایی که اسمشون برای عملیات خونده نشده بود تجسس میکردند که بچه ها به کدوم گردان مامور میشند و قراره کجا عملیات کنند. وانت ها اومده بودند تا بچه ها به گردان های عملیاتی بروند. و بچه ها هم مشغول وداع بودند و فضای معنوی خاص عملیات در اردوگاه تخریب در حاکم شده بود. اونایی که داشتن عملیات میرفتن در پاسخ اینکه کجا دارید میرید میگفتند : شهید حاج عبدالله نوریان در چند قدمی بود و این جمله رو شنید و جمع بچه ها را مورد خطاب قرار داد و در حالیکه صورتش برافروخته شده بود و صدایش میلرزید گفـت: برادرها ... چرا دارید دروغ میگید این نهیب حاج عبدالله توجه همه رو جلب کرد آخه بچه ها فکر نمیکردند حرف نامربوطی زده باشند اما حاج عبدالله از این فرصت برای نهی از منکر عالی استفاده کرد و یه جوری که تذکرش اثر گذار باشه و بچه هاش تربیت شوند گفت : برادرها من به عنوان فرمانده به کسی نگفتم نگو داری کجا میری و اینکه میگید گفتن نگید یه دروغه... شاید هم شوخی میکنید اما برای اینکه خدای نکرده هم رعایت مسائل حفاظتی عملیات رو بکنید و هم معصیتی صورت نگیره در جواب دوستانتون اینجوری بگید که . از این نکات تربیتی، الی ماشاءالله در سال های فرماندهی شهید نوریان بر گردان تخریب در خاطر بچه های تخریب لشگر10 است و در حقیقت به این خاطر است که عبدالله نوریان را الگو خود میدانند و به این افتخار میکنند که هستند . 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 🔶 🔸 در مناظره امروز همه دیدند حاج علی زاکانی که دست پرورده هست مثل فرمانده اش چگونه نسبت به دروغگویان میخروشد. دروغ شوخی و جدی نداره وقتی دروغگویی جا افتاد حقگویی فراموش میشه. سلام بر شهیدان و سلام بر آنانی که راهرو آنان هستند ✅ (جعفر طهماسبی) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴🔴 عکس یادگاری معبر زنان گردان تخریب لشگر10 20 بهمن 1362 بازی دراز ایستاده از سمت راست نقی جعفری 🌹 🌹 مسعود رضوانیان ✅ دکتر حاج علی زاکانی نشسته از سمت راست صبوری 🌹 🌹 مجتبی صومی @alvaresinchannel
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🔶 بیاییم مروج و عامل به آیات قرآن باشیم و ✅و امام خمینی(ره) اینگونه بود و فرمود: امروز ما از روزهای قبل بیشتر احتیاج به همبستگی داریم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزی می‌کنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیفهایی است که خدا دارد؛ 🔸یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر - ولو امام عصر باشد - اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام. 🔸همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.(صحیفه امام خمینی » جلد 15 » صفحات 365 ) 🔴وعده همه ما روز جمعه و انتخاب صالحان و خادمان انقلاب و رهروان امام و شهدا. @alvaresinchannel ❇️ شما هم در نشر این پیام شریک شوید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔴 . دکتر حاج علیرضا زاکانی ✅ حاج عبدالله اهل تهجد و شب ‌زنده‌داری‌ بود. یکبار او را در بهشت زهرا(س) دیدم. باهم سلام و علیک کردیم. دوباره او را در قطعه 27 دیدم. او مرا ندید. از لابلای مزار شهدا عبور می‌کرد، لا اله‌الا‌الله می‌گفت و می‌لرزید. پیش خودم می‌گفتم: «او چه می‌گوید؟ چه می‌بیند که این گونه می‌لرزد.» 🔸بچّه های گردان(تخریب) هر کدام به نوعی از او بهره می بردند. هر کس در مرتبه ای. حالا هم که به رسیده، هدایت های او قطع نشده. در گرفتاری های زندگی می رویم سر قبر او، متوسل می شویم و از کمک هایش بهره مند میشویم. 🔶 فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10 در عملیات والفجر8 و در شهر فاو در اولین روزهای اسفند سال 1364 به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای چیذر به خاک سپرده شد. @alvaresinchannel
🍁✅🍁✅🍁✅🍁✅🍁✅ ✅🍁 🍁 🔴 ✅ در این چند روز مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری جملات عجیب غریبی در فضای مجازی در وصف حاج علی زاکانی شنیدیم و دیدیم که بعضی از این ها برای بهتر دیده شدن با تصویر هم همراه بود. 😄یه جا تصویر حاج علی با بود 😄یه جا حاج علی سوار بر شنی دار بود 😄یه جا در حال کشیدن طناب بود 😄یه جا با جلو میومد 😄یه جا وسط دریا از داخل ناو میزد همه ی اینها وصفیات مردمی بود که حاج علی زبان گویای آنها بود ................................................. ✅حاج علی در مبارزه با دشمن جدی است ✅حاج علی معرکه نبرد رو ترک نکرده ✅دفاع مقدس حاج علی 8 سال و 10 سال نیست ✅حاج علی هنور هم پشت خاکریز دشمن رو زیر نظر داره ✅برای حاج علی خستگی معنا نداره ✅حاج علی پشت خاکریز در حین ماموریت چرت هم نمیزنه 🔴 است 🔸 اون از فرمانده اش آموخته که وقتی میخواهی وارد بشوی و 1- باید آستین ها رو تا بالای آرنج بالا بزنی چرا که اگر سیم تله ای به دستت خورد حس کنی 2- باید هر آنچکه توی تاریکی شب در تماس با نور ضعیف برق میزنه مثل ساعت و انگشتر از خودت دورکنی 3- به عوارض زمین مثل بوته و تپه مستقیم نگاه نکنی که گمراهت کنه یا توی دلت رو خالی کنه 4- همه ی دارایی های دنیایی ات رو پشت سر بگذاری و به خدا رو کنی ✅و در یک کلام به خدا توکل کنی و با آمادگی به جنگ دشمن بروی در این مناظرات حاج علی خوش درخشید و افتخاری بود برای همه ی رزمندگان علی الخصوص پس باید گفت: @alvaresinchannel
🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶 🔶🔸 🔶 🔴 ✅ اظهارات مهم زاکانی در مسجد نارمک تهران؛ زاکانی موج جدید وحدت کاندیداهای انقلاب را آغاز کرد/ پنج نامزد جریان انقلاب مردم را پای صندوق رای دچار تشتت نکنند/ باید به انسجام و هم افزایی برسیم تا اتفاق سال ۹۲ رخ ندهد/ مردم به کسی از پنج نفر رای دهند که از بقیه جلوتر است @alvaresinchannel
در کتاب هایی که به چاپ 120 و 70 رسیده اند 🌹سردار کارگر با تاکید بر اینکه طبق اساسنامه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد مرجع اطلاعات مربوط به جنگ قرار داده شده است، افزود: طبق اساسنامه بنیاد و با ابلاغ رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس درخصوص مسائل دفاع مقدس مرجعیت قرار داده شده است. جالب اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌عنوان فرمانده کل قوا نیز قائل به مرجعیت این بنیاد در زمینه دفاع مقدس هستند، لذا برخی از کتاب‌ها را پس از مطالعه، برای بررسی به ما ارجاع می‌دهند. وی افزایش کمی و کیفی آثار ادبی دفاع مقدس را هدف بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس دانست و تاکید کرد: درحالی که هنوز بسیاری از رزمندگان دوران دفاع مقدس درقید حیات هستند، شاهد تحریف برخی از وقایع آن دوران هستیم. این تحریف‌ها گاهاً در کتاب‌هایی رخ داده است که به چاپ ۱۲۰ و ۷۰ رسیده‌اند و برخی از فرماندهان حاضر در جنگ که در مسائل مورد اشاره کتاب مسئولیت داشته‌ بر این کتاب‌ها ایراد تاریخی داشته‌ که لازم است تصحیح شوند. رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس جلوگیری از تحریف در آثار ادبی دفاع مقدس را مهم دانست و خاطرنشان کرد: به‌هیچ وجهه قائل به انجام موازی‌کاری و افزایش کار در روند تولید کتاب‌های ادبی با موضوع دفاع مقدس نیستیم، اما اگر از تحریف جلوگیری نشود آیندگان درخصوص دفاع مقدس و وقایع آن قضاوت نادرستی خواهند کرد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 یاد اون روزهای خوب بخیر موتور هندای سی جی داشتن برای خودش یه کلاسی داشت این ها از جبهه اومدن مرخصی و رفتن گلزار شهدای تهران سری به رفقای شهیدشون بزنن احتمالا 4 ترکه هم رفتن همشون هم زیر 20 سال هستن تصویر هم احتمالا برای تابستان سال 63 است از سمت راست برادر آقا جعفر حیدریان که در در حالیکه ماموریت انفجار پل دشمن روی دجله رو داشت اسیر شد که دوتا برادرهاش قبل از خودش شهید شدند و او هم در کربلای 5 شهید شد و . حسن ذاکر اهل بیت(ع) بود و با محمد رضا در کربلای 5 شهید شد و فیلمی هم از نوحه خوانی او در شب عملیات هست. و نفر آخر که به تمام قد ایستاده حاج علی زاکانی است و دست راستش به گردن آویزون است. داش علی در این تصویر تازه از بستر بلند شده و 19 سال سن داره.. 🔶 چقدر زیباست این تصویر که شهدا با مزار شهدا گرفته اند و یادش بخیر هندای CG . یادش بخیر آراستگی جوونا.. پیراهن های روی شلوار . .. و صورت هایی که تازه سبز شده بود. این تصویر را آقا طاها داماد ارسال نمود. @alvaresinchannel
علیرضا زاکانی پس از حضور در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر و در جوار مرقد فرمانده شهیدش حاج محمود (عبدالله) نوریان از حضور در عرصه انتخابات کناره گیری کرد. آقای زاکانی در مصاحبه‌ای گفت: با توجه به اقبال فراوانی که از آیت الله رئیسی شده است من ایشان را اصلح می‌دانم و خودم هم به ایشان رای میدهم و امیدوارم با انتخاب ایشان اصلاحات اساسی در کشور انجام شود. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 🔴 ما زیاد وقت نداریم ✅ مصاحبه ی حاج علی در گلزار شهدای چیذر و اعلام انصراف از رقابت ریاست جمهوری @alvaresinchannel
🍀🍀🍀🍀🍀🌹🍀🍀🍀🍀🍀🌹 🌹 ✅ و سردار عرصه سیاست برادر جانباز دکتر حاج علیرضا زاکانی برای تقویت ایثارگری کرد. این خط شکنی و میدان داری ارثیه فرمانده اش بود به بچه هاش یاد داد این من نیستم که شما را برای باز کردن معبر در میدان مین در ظلمات و تاریکی شب انتخاب میکنم بلکه خداوند عالمیان است که به شما نظر میکند و انتخاب میشوید. و شما که انتخاب میشوید برای باز کردن مسیر امن برای عبور مجاهدان راه خدا در حقیقت هادیان سبیل الله هستید و هادیان سبیل دل به خدا میسپارند و بدور از هرگونه عجب و ریا به وظیفه می اندیشند. یاد اون روزهای خوب بخیر. ✅ شهید نوریان به بچه هایی که به گردان ها برای معبر زدن و عبور نیروها از مامور میکرد سفارش داشت که برادرها : بعد از اینکه با توکل به خدا باز شد و به سلامت نیروها رو عبور دادید و با دشمن درگیر شدند شرعا دیگه مجاز نیست توی خط بمونید. درسته شما سرستونید و از همه جلوتر هستید و درگیری با دشمن برای شما که به منطقه آشنایی کامل دارید خیلی مطلوب است و کیف میکنید. اما انجام تکلیف مطلبوبتر است.سریعا به عقب برگردید و برای ماموریت دیگه کنار دست ما باشید تا در وقت نیاز دست ما خالی نباشه. چقدر این سفارش امروز بدرد خورد. و حاج علی زاکانی بهش عمل کرد ماموریت گرفت و راه را باز کرد و خاطرش جمع شد که نیروها به سلامت عبور کردند و به فرمان فرمانده اش عمل کرد و برگشت. ما برای خدا میجنگیم و خدا هم حاظر و ناظر ماست به قول ما وقت زیاد نداریم وقت تنگ است باید از ثانیه ها استفاده کرد. شهدا همیشه به یاد ما هستند و از ما دستگیری میکنند سعی کنیم از شهدا دور نشویم @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 ¬_جمهوری¬_آقا ✍🏿✍🏿راوی : سحر روز جمعه 25 مرداد ماه سال 64 رزمندگان (ع) با حمله غافلگیرانه به مواضع دشمن در منطقه عمومی فکه در یک عملیات که بشتر از چند ساعت طول نکشید انهدام وسیعی از امکانات و نفرات دشمن انجام دادند و نزدیک 40 نفر از دشمن اسیر گرفتند و 30 نفر از رزمندگان نیز به شهادت رسیدند. قبل از طلوع آفتاب همه گردانها عقب آمده بودند و در دهکده حضرت رسول در چنانه مشغول استراحت بودند. ساعت 6 صبح بود که با ماشین ها به سمت حرکت کردیم. داخل ماشین فقط حرف از شهدا می‌زدند و خاطرات شهدا در آخرین لحظه وداع رو مرور می‌کردند و بعضی‌ها هم که یک مجروحیت سطحی داشتند و عقب نرفته بودند. با افتادن ماشین در دست انداز و یا فشار بچه ها داخل ماشین آخ و اوخ می‌کردند. بعضی از وسواسی ها هم غور غور می‌کردند که برادرها مواظب لباس‌های خونی باشید و به ما نمالید. اونها هم به شوخی می‌گفتند خون شهید پاکه. گاهی هم نام یک شهید رو میاوردند و دسته جمعی براش گریه می‌کردند. خلاصه غوغایی بود. اصلا کسی حواسش نبود که امروز روز است. به همه چی فکر می‌کردند الا رای دادن. ساعت 7 صبح رسیدیم مقابل . بچه‌ها با داد و فریاد ماشین‌ها رو متوقف کردند. همه با تجهزات کامل از ماشین ها پیاده شدند و سمت درب ورودی صلواتی هجوم بردند. مقابل ورودی صلواتی روی پارچه ای نوشته بود محل اخذ رای. اما هنوز صندوقی برای رای گیری نبود. بچه‌ها اسلحه‌ها رو روی میزهای چوبی که داخل صلواتی بود گذاشتند و صف کشیدند برای گرفتن صبحانه. نون و پنیر و چای شیرین داخل لیوانهای پلاستیکی قرمز. تازه صبحانه خوردن تمام شده بود که دست اندکاران اخذ رای از اندیمشک آمدند. ساعت 8 بود که رای گیری شروع شد و برادران ارتشی در صفوف منظم می‌آمدند و رای می‌دادند. کاندیداها سه نفر بیشتر نبودند. مقام معظم رهبری بود و آقای عسگراولادی و آقای کاشانی. از مسولین صندوق سوال کردیم که . گفتند باید کارت شناسایی عکس دار داشته باشید. گفتیم کارت داریم ولی عکس نداره. خودمون که هستیم عکس برای چیه. گفتند به ما این طور ابلاغ شده. هر چی بچه‌ها اصرار کردند فایده ای نداشت. فرمانده ها اعلام کردند که برادران سوار ماشین ها شوند و کسی هم اسلحه و تجهیزاتش رو جا نگذاره. تقریبا ما آخرین نفراتی بودیم که از صلواتی کرخه بیرون آمدیم که مسول صندوق با خوشحالی گفت: برادرهای رزمنده !!!!!، تماس گرفتیم با مرکز و اجازه دادند که با کارت جنگی شما رای دهید. این خبر زود میون بچه ها پخش شد و صدها رزمنده تیپ سیدالشهداء(ع) در یک صف شدند و رای خود را به صندوق ریختند. جالب این بود که همه به هم می‌گفتند به رای بدهید. روز 25 مرداد 64 بچه های رزمنده به دو تکلیف عمل کردند. یکی شرکت در و انهدام و دیگری شرکت در . در این انتخابات بیش از 14 میلیون رای به صندوق ها ریخته شد و با بیش از 12 میلیون یعنی 85 درصد آراء رئیس جمهور کشور اسلامی ایران شد. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
👈 نتایج کامل ۱۱ دوره انتخابات ریاست جمهوری: 👇👇👇 ⭕️ نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 5 بهمن 58 1️⃣ 10،709،330 رای 2️⃣ سید احمد مدنی 2،224،554 رای 3️⃣ حسن حبیبی 674،859 رای 4️⃣ داریوش فروهر 133،478 رای 5️⃣ صادق طباطبایی 114،776 رای 6️⃣ کاظم سامی 89،270 رای 7️⃣ صادق قطب زاده 48،547 رای ⭕️ دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از عزل بنی صدر در تاریخ 2 مرداد 60 1️⃣ 12،770،050 رای 2️⃣ عباس شیبانی 658،498 رای 3️⃣ سید علی اکبر پرورش 339،646 رای 4️⃣ حبیب اله عسگر اولادی 249،457 رای ⭕️ سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از شهادت محمد علی رجایی در تاریخ 10 مهر 60 1️⃣ 15،905،987 رای 2️⃣ سید علی اکبر پرورش 348،294 رای 3️⃣ سید رضا زواره ای 77،798رای 4️⃣ حسن غفوری فرد 61،805 رای ⭕️ چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 25 مرداد 64 1️⃣ 12،205،012 رای 2️⃣ سید محمود مصطفوی کاشانی 1،402،953 رای 3️⃣ حبیب اله عسگراولادی 278،113 رای ⭕️ پنجمین دوره انتخابات (اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از رحلت امام خمینی(ره) و انتخاب ایت الله خامنه ای به سمت رهبری یک ماه و نیم زودتر) در تاریخ 6 مرداد 68 1️⃣ 15،550،528 رای 2️⃣ عباس شیبانی 635،165 رای ⭕️ ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 21 خرداد 72 1️⃣ 10،556،499 رای 2️⃣ احمد توکلی 4،026،879 رای 3️⃣ رجبعلی طاهری 114،776 رای 4️⃣ عبدالله جاسبی 89،280 رای ⭕️ هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 2 خرداد 76 1️⃣ 20،078،178 رای 2️⃣ علی اکبر ناطق نوری 7،242،859 رای 3️⃣ رضا زواره ای 771،460 رای 4️⃣ محمد محمدی ری شهری 744،205 رای ⭕️ هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 18 خرداد 80 1️⃣ 21،659،053 رای 2️⃣ احمد توکلی 4،393،544 رای 3️⃣ علی شمخانی 737،962 رای 4️⃣ عبدالله جاسبی 260،082 رای 5️⃣ محمود کاشانی 235، 363 رای 6️⃣ حسن غفوری فرد 129،222 رای 7️⃣ منصور رضوی 114،327 رای 8️⃣ شهاب الدین صدر 59،646 رای 9️⃣ علی فلاحیان 55،176 رای 🔟 سید مصطفی هاشمی طبا 28،090 رای ⭕️ نهمین دوره انتخاب ریاست جمهوری طی دو مرحله برگزار شد. 💢 مرحله اول در تاریخ 3 تیر 84 1️⃣ علی اکبر هاشمی رفسنجانی 6،211،937 رای 2️⃣ محمود احمدی نژاد 5،711،696 رای 3️⃣ مهدی کروبی 5،070،114 رای 4️⃣ محمد باقر قالیباف 4،095،827 رای 5️⃣ مصطفی معین 4،083،951 رای 6️⃣ علی لاریجانی 1،713،810 رای 7️⃣ محسن مهرعلیزاده 1،288،640 رای 💢 مرحله دوم در تاریخ 10 تیر 84 1️⃣ 17،284،782 رای 2️⃣ علی اکبر هاشمی رفسنحانی 10،046،701 رای ⭕️ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 22خرداد 88 1️⃣ 24،527،516 رای 2️⃣ میرحسین موسوی 13،216،411 رای 3️⃣ محسن رضایی 678،240 رای 4️⃣ مهدی کروبی 333،635 رای ⭕️ یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 24 خرداد 92 1️⃣ 18،613،329 رای 2️⃣ محمد باقر قالیباف 6،077،292 رای 3️⃣ سعید جلیلی 4،168،946 رای 4️⃣ محسن رضایی 3،884،412 رای 5️⃣ علی اکبر ولایتی 2،268،753 رای 6️⃣ محمد غرضی 446،015 رای ⭕️ دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 29 اردیبهشت 96 1️⃣ 23،549،616 رای 2️⃣ سید ابراهیم رییسی 15،786،449 رای 3️⃣ سید مصطفی میرسلیم 478،215 رای 4️⃣ سید مصطفی هاشمی طبا 215،450 رای و اکنون سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ۱۴۰۰/۰۳/۲۸ @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹 همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. (امام خمینی ره) خدایی سلام الله علیها دارالشفاست حس وحال گلزار شهدای تهران عصرهای پنجشنبه وشب های جمعه قابل وصف نیست باید توی این سرزمین قرار بگیری تا حالش رو ببری در یک جا آرمیده و محل نزول رحمت الهی است حال و هوای جبهه رو اونجا میتونی استشمام کنی همه هستند مگر نه اینکه شهیدان زنده هستند .. یعنی اینکه ما پیش زنده ها میریم. از لحظه ای که وارد حریم شهدا میشی انگار آغوش باز میکنند و تو رو در آغوش میکشند. اصلا طول زمان تا وقتی که میونشون هستی معنی نداره مخلص کلام اینکه تعالی در چند دقیقه ای ماست و یه عده دارند از تشنگی تلف میشند. اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند. و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است. هر قطعه ی شهدا جای جنگ شده دل دنیاگرفته ی ماهم بهردیدار یار تنگ شده 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹@alvaresinchannel