eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرم به همراه خواهر کوچک‌مان که آن موقع باردار بود، بعد از فهمیدند که به رفته بود. پدرمان هم روز قبل از فهمید.😔 🍃🌷🍃 هر شب به خانه زنگ می‌زد و با و صحبت می‌کرد. بابا از در و حدس زده بود که باید از کشور باشد.ناچار به پدر گفتیم.😔 🍃🌷🍃 نمی‌دانستم می‌خواهد به برود. وقتی فهمیدم است خیلی تعجب کردم. ۲۳ ۹۶# رفت و ۲۰ ۹۷# هم شد. بار در این مدت تلفنی صحبت کردیم.😭 🍃🌷🍃 به نظر می‌رسید اوضاع منطقه ، کما اینکه آن موقع پایان حکومت داعش اعلام شده بود و فکرش را نمی‌کردم به این زودی‌ها صورت بگیرد، اما خب را یافت و شد.😭 🍃🌷🍃 مادرمان گریه می‌کند و غصه می‌خورد، اما با وجود بیماری، بسیار با این موضوع برخورد می‌کند. خیلی جاها می‌گوید،دعا کنید دیگرم را در همین کنم. 🍃🌷🍃
زبان مادر مدافع امنیت اشکانی  🍃⚘🍃 دوست داشت حرم و راه دفاع از حرم شود. 9 ماه خدمت بود. او با خودروی پدرش در ساعت های بیکاری  کار می کرد. با  دختردایی اش هفت ماه بود عقد کرده و قرار بود پایان سال به خانه بخت بروند. شهیدم تازه 20 ساله شده بود. با آرزوی دامادی او بر دلم ماند.😔 یک هفته پیش از این که به آخرین ماموریت بی بازگشت برود، من خواب  عجیبی دیدم. خواب  دیدم در یک مزرعه پر از گل ایستاده و چفیه  به دور گردنش انداخته است. می گفت: مامان من شده ام برایم بی تابی نکن. از خواب  که بیدار شدم، خیلی دلنگران  بودم.صبح که می خواست به کلانتری محل خدمتش برود، خوابم را برایش تعریف کردم که گفت: مامان نگران نباش است. یک هفته بعد از آن خواب او به ماموریت رفت و دیگر بازنگشت. او برای در اش شد.😔 🍃⚘🍃
دوران حضور ایشان در 41 ثارالله ، بخش زمان حضورش را در شامل مي شد در ابتدا به عنوان و پس از گذشت مدت كوتاهي در اين قسمت با توجه به كه در كسب كرد به عنوان منصوب شد. 🍃🌷🍃 يكي از هاي مسئولين لشكر در زمان استقرار در يك منطقه ، استفاده از ارتباط سيم و دستگاه هاي با سيم و ارتباط بود كه براي اين منظور از تلفن هاي صحرايي قورباغه اي استفاده مي شد. براي اين كه بين مقرها برقرار شود نياز بود كه به همه ي اين سيم كشيده شود. براي اين منظور مشكلات زيادي به سبب كشيدن اين سيمها و از طرفي حجم زياد نيرويي كه لازم بود اين قرقره هاي سيم را روي زمين بكشند و تلفاتي كه در اين راه لشكر متحمل مي شد. 🍃🌷🍃 و پس از مدت كوتاهي هم بر اثر ناشي از هاي خمپاره و بعضا ، اين سيمها به سبب اينكه  روي خاك بودند قطع ميشد ؛ اين ایشان را به انديشي واداشت،و نهايتا به اين نتيجه رسید كه اين كار را كند. 🍃🌷🍃
زبان مادر مدافع امنیت اشکانی  🍃⚘🍃 دوست داشت حرم و راه دفاع از حرم شود. 9 ماه خدمت بود. او با خودروی پدرش در ساعت های بیکاری  کار می کرد. با  دختردایی اش هفت ماه بود عقد کرده و قرار بود پایان سال به خانه بخت بروند. شهیدم تازه 20 ساله شده بود. با آرزوی دامادی او بر دلم ماند.😔 یک هفته پیش از این که به آخرین ماموریت بی بازگشت برود، من خواب  عجیبی دیدم. خواب  دیدم در یک مزرعه پر از گل ایستاده و چفیه  به دور گردنش انداخته است. می گفت: مامان من شده ام برایم بی تابی نکن. از خواب  که بیدار شدم، خیلی دل نگران  بودم.صبح که می خواست به کلانتری محل خدمتش برود، خوابم را برایش تعریف کردم که گفت: مامان نگران نباش است. یک هفته بعد از آن خواب او به ماموریت رفت و دیگر بازنگشت. او برای در اش شد.😔 🍃⚘🍃
دوران حضور ایشان در 41 ثارالله ، بخش زمان حضورش را در شامل مي شد در ابتدا به عنوان و پس از گذشت مدت كوتاهي در اين قسمت با توجه به كه در كسب كرد به عنوان منصوب شد. 🍃🌷🍃 يكي از هاي مسئولين لشكر در زمان استقرار در يك منطقه ، استفاده از ارتباط سيم و دستگاه هاي با سيم و ارتباط بود كه براي اين منظور از تلفن هاي صحرايي قورباغه اي استفاده مي شد. براي اين كه بين مقرها برقرار شود نياز بود كه به همه ي اين سيم كشيده شود. براي اين منظور مشكلات زيادي به سبب كشيدن اين سيمها و از طرفي حجم زياد نيرويي كه لازم بود اين قرقره هاي سيم را روي زمين بكشند و تلفاتي كه در اين راه لشكر متحمل مي شد. 🍃🌷🍃 و پس از مدت كوتاهي هم بر اثر ناشي از هاي خمپاره و بعضا ، اين سيمها به سبب اينكه  روي خاك بودند قطع ميشد ؛ اين ایشان را به انديشي واداشت،و نهايتا به اين نتيجه رسید كه اين كار را كند. 🍃🌷🍃