eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی و فضايل (س) شخصيت (س) را نميتوان در اين سطور مختصر بيان كرد. اما در حد امكان قطراتي از دريای فضائل ايشان را انشاءالله بيان خواهيم كرد. در مورد وفات ايشان هم مختصرا عرض كنيم كه وفات ايشان طبق قول مشهور در سال ۶۲ هـ اتفاق افتاده است. 💠زندگی آن حضرت 🔷اين بانوی بزرگوار در شهر مدينه تولد يافت. شوهرِ حضرت، عبدالله بن جعفر پسر عموی بزرگوارش بوده است. او يكي از شخصيتهاي مشهور اسلام و از سخاوتمندان بنام و معروف ميباشد». (س) داراي القاب و كنيه های زيادی است. يكی از القاب آن حضرت كه در روايات آمده، يا «عقيله بنی هاشم» است كه به معنای زن ارجمند و گرامي در فاميل خود، ميباشد. از ديگر القاب آن حضرت ميتوان «صديقه صغری» «عارفه» «عالمه» «فاضله» «كامله» و «عابده آل علی» را نام برد. 🔷 (س) تا زماني كه اميرالمؤمنين(ع) در مدينه بودند با شوهرش عبدالله بن جعفر در مدينه زندگی كردند و زماني كه اميرالمؤمنين(ع) پايتخت حكومت اسلامی را به كوفه منتقل كردند به كوفه نقل مكان نمودند. (س) در كوفه به ارشاد و تعليم زنان كوفه اشتغال داشت». امام علی(ع) در سال ۴۰ هجری در كوفه به شهادت رسيد. بنابراين سن (س) در اين زمان تقريبا ۳۵ سال بود. حدود ۱۰ سال هم بعد از شهادت پدر بزرگوارش با برادرش امام حسن(ع) زيست نمود. امام حسن(ع) در سال ۵۰ هجري به شهادت رسيد. بعد از شهادت امام حسن(ع) ۱۰ سال نيز با برادر ديگرش يعنی امام حسين(ع) زندگی كرد. 🔷حضور ده ساله (س) در صحنه زندگي برادرش امام حسين(ع) پر حادثه ترين و رنج آورترين دوران زندگی ايشان است. (س) در طول زندگي با مصائب زيادي روبرو شد. اما در و ديدن آن صحنه های دلخراش و از دست دادن برادران و فرزندان و فرزندان برادر از همه مصيبات دردآورتر و ناگوارتر بود. چرا كه در يك روز همه عزيزانش خصوصاً برادرش امام حسين(س) را از دست داد. هنگام مصيبت جانگداز كربلا سن (س) ۵۵ سال بود. 🔷اين بانوي بزرگوار در شب يكشنبه چهاردهم ماه رجب سال ۶۲ هجري درگذشت.» هر چند اقوال ديگري نيز در مورد ماه وفات ايشان وجود دارد. اما قول مشهور همان ۱۴ ماه رجب سال ۶۲ هجري است. سيد هاشم رسولی محلاتي مينويسد: «مشهور آن است كه وفات آن بانوی معظمه در شب يكشنبه چهاردهم ماه رجب سال ۶۲ هجري اتفاق افتاد. يعنی حدود يك سال و نيم بعد از واقعه عاشورا». 💠 به طور خلاصه 🔷 حضرت: شهيد مطهری در اين رابطه مينويسد: در حماسه حسينی، آن كسی كه بيش از همه درس تحمل و بردباری را آموخت و بيش از همه اين پرتو حسيني بر روح مقدس او تابيد خواهر بزرگوارش (س) بود، و در ناسخ التواريخ آمده است: محققاً از آغاز خلقت تاكنون از هيچ زني از زنهاي انبياء و اولياء اين حلم و بردباری پديد نيامده است». 🔷 آن حضرت: (س) در تمام مدت اسارت و نماز شبش تعطيل نشد» در كتاب رياحين الشريعه آمده است: شب زنده داری (س) در تمام عمرش ترك نشد حتی شب يازدهم محرم». 🔷 آن حضرت: خطبه های آتشين و زيباي (س) در كوفه و شام كه يزيد و يزيديان را رسوا ساخت و بود. شهيد مطهري در اين رابطه مينويسد:«خطابه اي كه (س) در مجلس يزيد خوانده است از خطابه های بینظير دنياست». 🔷 آن حضرت: زماني كه (س) خطبه پرمحتوا و آتشين خود را در بازار كوفه ايراد نمود، امام سجاد(ع) در تأييد (س) فرمود: الحمدلله تو دانشمند و بدون معلم و بانوی خردمندی بدون استاد ميباشي. اين سخن امام سجاد(س) نشان دهنده آن حضرت ميباشد. 🔷 آن حضرت: در بزرگواری آنحضرت همين نكته بس كه زمانی كه در عصر روز دو پسرش را شهيد كردند از خيمه پای بيرون نگذاشت، در حالی كه هنگام شهادت ساير شهدا از خيمه بيرون می آمد و امام حسين(ع) را دلداری ميداد، ولی اينجا براي اينكه برادرش امام حسين(ع) خجالت نكشد از خيمه بيرون نيامد. 🔷 ايشان: در كتاب «زينب بنت الامام اميرالمؤمنين» مقام عصمت را براي اين بزرگوار ذكر ميكند و مينويسد: هرچند مقام عصمت براي ايشان «ضروري دين» نيست ولي به اين مرحله رسيده اند...» و خلاصه بايد گفت: «شئونات باطنيه و (س) نايبه زهرا، امينه خدا... را هيچكس نتواند به تحرير و تقرير در آورد». ابن اثير مينويسد: (س) در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضيلت و شجاعت و سخاوت شبيه ترين مردم به پدر خود علی(ع) و مادر خود فاطمه(س) بود.  
پس از تحميلی هایی را در پاسداران به گرفت اما ایشان با وجود اين كه به رسيده بود با آرام ننشست. 🍃🌷🍃 و ایشان به صورت به عنوان مستشار شد تا بنی هاشم🌷باشد. 🍃🌷🍃 بالاخره در حلب در بعد از روز ماه سال 95# در اثر يك كورنت به از پا و و ، ایشان به شد. 🍃🌷🍃 واز بازو به محلی و سپس به و ودر ساعت بامداد روز 4 95# ایشان به رسید. 🍃🌷🍃
با شش نفر دیگر برای شناسایی به کارون می‌زنند و وارد سلمانیه می‌شوند. اما گیر عراقی‌ها می‌افتند. نارنجک تفنگی شلیک می‌کنند و می‌افتد. 🍃⚘🍃 بعثی ها می‌رسند بالای سرش و رضا  را جدا می‌کنند و با خودشان می‌برند.# رضا و موهبت، رضا در آن عملیات می‌شوند.»چند روز بعد از پیکر رضا  را می‌آوردند سردخانه😭😭 🍃⚘🍃 خانواده رفتیم تا جسد را تحویل بگیریم، برادرهای سپاه آمدند تا  به خانواده دلداری بدهند. انگار خبری بدتر از دارند.نمی‌دونستندچطور باید به خانواده ما بگویند که رضا نداره « مرتب به ما می گفتند باید باشید😭😭 🍃⚘🍃 پدرم با تمام تلاشی که شده، متوجه می شوند  خبریه و می‌خواهد را ببیند. پدرم بدون آنکه خم به ابرو بیاورد بالای سر پ می‌ایستد. پسرش ندارد.جسد سر را می‌خواهد ببوسد؛اما در بدن نیست.😭😭 🍃⚘🍃 به رسم بنی هاشم خم می‌شود و های بریده شده را می‌بوسد. با افتخار سرش را بالا گرفتند و گفتند: « حسین (ع)⚘ را بردند برای ابن زیاد؛ «رضا»ی من را بردند برای صدام.»😭😭 🍃⚘🍃