eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
243 ویدیو
123 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
آرایه های ادبی
‍ ۲۰ شهریور زادروز غلامحسین سالمی (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۲۳ تهران) شاعر، مترجم و ویراستار او دارای مدارک دیپلم ریاضی و لیسانس علوم بانکی، کارمند بازنشسته بانک ملت و از اعضای اولیه کانون نویسندگان است. در زمان تحصیل دوره دبیرستان، به شعر پرداخت و بعد اشعارش در مجله‌های تهران مصور، سخن، خوشه، آرش، بامشاد، فردوسی، دوران و…چاپ شد. علاوه بر شعر همزمان به کار ترجمه و ویرایش نیز پرداخته است. وی اغلب در مجالس و محافل ادبی، با صدایی سخن می‌گوید و شعر می‌خواند که از فرط بمی، نه‌ تنها کودکان بلکه بزرگسالان را هم می‌ترساند و صدا و لحن حماسی همراه با بی‌تعارفی‌اش در ابراز عقیده، او را به «مرد خشمگین» شش دهه اخیر شعر معاصر بدل کرده، اما واقعا نه خشمگین است نه یادآور خشم رستم. اما او یکی از هنرمندان خیرخواه حوزه ادبیات فارسی و از معدود بزرگان اهل تمیز روزگار روشنفکری ماست که از هیچ یاری، هنگامی که درها فروبسته‌اند، فروگذار نکرده و نمی‌کند. ▪️︎کتاب‌شناسی: - مجموعه شعر مرد حادثه‌ها، انتشارات گلسرخ، چاپ اوّل ۱۳۴۹. - مجموعه شعر غریبانه در شهر (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.) - مجموعه شعر آوازهای تلخ مصیبت (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.) - مجموعه شعر با بار عشق و آینه و نور در آستانه‌ شب و دلتنگی، انتشارات نگاه، چاپ یکم ۱۳۸۷ دوم ۱۳۹۵ و سوم ۱۳۹۹. - یک نکته از هزاران - فرازهایی از سخنان چهارده معصوم (ع) کتابسرای تندیس، سال ۱۳۹۰. ▪️︎ترجمه‌ها: - دختر کشیش - جرج اورول. - سفر بی‌بازگشت - گراهام گرین، ترجمه به اتفاق سیهلا فرزین‌نژاد. - مامور ما در هاوانا - گراهام گرین. - پرونده اودسا - فردریک فورسایت. - روز شغال - فردریک فورسایت. - حالا نگاه نکن - دافنه دوموریه. - بعد از نیمه شب هرگز - دافنه دوموریه. - آذرخش در ظلمت - دالایی لاما. - آنتونی هاپکینز در سایه روشن - مایکل فینی کالان. - مردان مریخی+ زنان ونوسی= بچه‌های بهشتی - جان گری. - رسوایی اخلاقی در کاخ سفید - کن استار. - گل آفتابگردان - ویلیام کِنِدی. - مجموعه چهارگانه دریای حاصلخیزی: شامل “برف بهاری” “اسب‌های لگام گسیخته” “معبد سپیده دم” و “زوال فرشته” از یوکیو می شیما. - جاناتان مرغ دریایی - ریچارد دیوید باخ. - آوای موج‌ها - یوکیو می شیما. ‎@arayehha
آفتاب و آفتابه این دو واژه با اینکه شکل ظاهری‌شان شبیه هم است اما دو ساخت و معنای متفاوت دارند. 🔸«آفتاب» متشکل است از آف+تاب. آف صورت تغییریافتۀ آب است که در اینجا به معنی water نیست، بلکه معنایش «درخشندگی، روشنی، نور، پرتو و فروغ» است. در کلمات «آبرو» و «خوش‌آب‌ورنگ» آب به همین معناست (بنگرید به فرستۀ «آبِ رو/ماء الوجه» در همین کانال). تاب هم بن مضارع تابیدن یا تافتن است، چون «تافتن» معنای «پرتو انداختن و درخشیدن» هم می‌دهد. مثلاً جامی می‌گوید: به نوری کز جمالت بر دلم تافت  یقین دانم که آخر خواهمت یافت پس آفتاب یعنی «تابندۀ نور». 🔸«آفتابه» متشکل است از: آف+تابه. آف در اینجا همان آب است، اما این بار به معنای water. تابه دلالت بر نوعی ظرف می‌کند که در کلمۀ «ماهی‌تابه» وجود دارد. تابه از کلمۀ tāpak/tābag در فارسی میانه آمده. می‌شود گفت تابه از تافتن در معنای «داغ کردن و گرم کردن» به‌علاوۀ «-ه» اسم آلت‌ساز (باقی‌ماندۀ همان ak ایرانی باستان و ag میانه) ساخته شده. کلمۀ «تابستان» هم از این معنای «تافتن» آمده. پس آفتابه یعنی ظرفی که در آن آب می‌ریزند. سجادسرگلی @arayehha
بدین‌ وسیله 🔸کلمۀ «بدین‌ وسیله» را در مکاتبات اداری بسیاری دیده‌ایم: «بدین‌ وسیله از شما دعوت می‌شود...» «بدین وسیله به استحضار می‌رساند...» «بدین وسیله گواهی می‌شود...» «بدین‌ وسیله گزارش می‌شود» یکی از استادان بزرگ، که هم منصب اجرایی دارد و هم منصب علمی، با آمدن این کلمه در نامه‌های رسمی و اداری مخالف است. دلیل مخالفتش هم این است که «بدین‌ وسیله» عبارت زاید و بی‌معنایی است. مثلاً وقتی می‌خواهیم نامه بنویسیم طبیعتاً مشخص است که با کدام وسیله می‌خواهیم چیزی را بیان یا اعلام کنیم. پس آمدنش ضرورتی ندارد. 🔸درست است که این عبارت جزو کلیشه‌های نامه‌های اداری شده و بهتر است کمتر از آن استفاده کنیم، اما خوب است کمی هم به ضرورتش توجه کنیم. در نامه‌های اداری معمولاً شخص نویسنده می‌خواهد فاعلیت خودش را از نامه حذف کند تا لحن نامه‌اش مؤدبانه‌تر و محترمانه‌تر به نظر برسد، مثلاً به‌جای «پیشنهاد می‌کنم» می‌نویسد «پیشنهاد می‌شود». همین حذف فاعل اقتضائات جدیدی در نحو کلام ایجاد می‌کند. 🔸فرض کنیم کارمندی می‌خواهد ساعات کاری‌اش را با نامه به مافوق اطلاع دهد. جمله‌اش را با چه چیزی شروع کند؟ با «اینجانب»؟ «اینجانب ساعات کاری را به استحضار/عرض می‌رساند». اگر بخواهد به‌صورت مجهول بیان کند چه؟ «ساعات کاری به استحضار/عرض می‌رسد»؟ انگار یک چیزی در جمله کم است. این جای خالی با چه پر شود؟ «بدین‌ وسیله» چه‌بسا می‌خواهد جای خالیِ آن فاعلِ محذوف را، از نظر معنایی، پر کند: «بدین وسیله ساعات کاری به استحضار می‌رسد». پس شاید حضورش در بعضی نامه‌ها چندان هم بی‌معنا و زاید نباشد، هرچند کسانی که خلاقانه‌تر می‌نویسند بالطبع از این‌گونه تعابیر استفاده نمی‌کنند. 🔸دلیل دیگرِ استفاده از چنین تعبیراتی این است که نامه‌های اداری معمولاً حاوی پیامی یک‌جمله‌ای هستند. اگر آن پیام در یک جمله بیان شود نامحترمانه و خلاف آداب اجتماعی است. پس باید با یک‌سری تعبیراتِ به‌ظاهر زاید و بی‌مصرف پر شود تا نامه پر و پیمان‌تر به نظر برسد. اگر به این نکته توجه داشته باشیم، احتمالاً با تسامح بیشتری به نامه‌های اداری ایراد وارد می‌کنیم. سجادسرگلی @arayehha
انالله و انا الیه راجعون با کمال تاسف خبردار شدیم که آقای حمید رضا چوپانی گرامی استاد بزرگوار به رحمت خدا رفت. آرزو می‌کنیم که وسعت صبر خانواده‌ی گرامی آن عزیز از دست‌رفته به اندازه‌ی دریای غمشان باشد. با هم دعا کنیم تا خداوند بزرگ روح عزیز از دست رفته را قرین رحمت کند و از این میهمان جدید به نیکی پذیرایی کند خاموش شدن این شمع نورانی را خدمت جامعه ادبی تسلیت عرض میکنیم .. روحش شاد ویادش گرامی ... 🥀🙏
آرایه های ادبی
انالله و انا الیه راجعون با کمال تاسف خبردار شدیم که آقای حمید رضا چوپانی گرامی استاد بزرگوار به رح
🥀 فکر کردن به تو زیبا است چون مهتاب در دلِ تاریکی چون نوازشِ خورشید  گاه می پندارم نشسته ام‌ ترانه ی دریا می شنوم‌ گاه بر می خیزم غنچه های سرخِ باغچه را می نگرم‌‌  می روم‌ بر ردِ پاهایی بوسه می نهم که سالهاست میزبانِ گرد و غبارند . https://t.me/Hamid_Reza_Chopani/4433 @arayehha
سینما به پنجره‌ای می‌ماند باید به سمتش بروی و با دلی بزرگ آن را باز کنی تا دوردست ها را بهتر و عمیق تر ببینی ۲۱ شهریور"روز ملی سینما" بر تمامی دوستداران هنر هفتم مبارکباد @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۱ شهریور روز ملی سینما اولين جشن خانه سينما در ۱۹ تير ۱۳۷۶ در تهران برگزار شد که اكبر نبوی، ابوالحسن داوودی، احمدرضا درويش، محمدرضا موئینی و منوچهر شاهسواری اعضای شورای برگزاری آن بودند. در آن زمان ابوالحسن داوودی اعلام کرده بود که موضوع «روز سينما» در جلسات خانه سینما مطرح و مقرر شده كه يک روز از سال باعنوان «روز ملی سينما» نامگذاری شود. سرانجام چهارسال بعد در ۱۳۷۹ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که ۲۱ شهریور به‌عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد و هر سال جشن خانه سینما در این روز برگزار می‌شود و ۲۱ شهریور به‌عنوان روزی نمادین وارد تقویم شد. خروج روز ملی سینما از تقویم: اما سال ۱۳۹۱ مشاهده تقویم‌های مختلف، نشان از حذف نام روز سینما از تقویم رسمی کشور می‌داد. در آن زمان شنیده می‌شد با توجه به اختلافاتی که بین خانه سینما و سازمان سینمایی وجود داشت، منجر به تعطیلی موقت خانه سینما شد. این اتفاق واکنش‌های بسیاری را در میان هنرمندان و سینماگران در پی داشت که همگی این افراد اعتقاد داشتند، روز سینما باعث همبستگی سینماگران و یادآوری زحمت‌های افرادی که در سینما مشغول به فعالیت هستند، می‌شود. بنا بر این حذف آن بی‌انصافی در حق سینما خواهد بود. شلوغی تقویم، دلیل حذف نام سینما اعلام شد: منصور واعظی دبیر وقت شورای فرهنگ عمومی، درباره این انتقال در گفت‌‌وگويی مطرح کرده بود: این روز از تقویم حذف نشده بلکه از صفحات اصلی تقویم به ضمایم انتقال یافته و ثانیا امسال دومین سالی است که این امر اجرایی می‌شود. اولین بار در امرداد ۱۳۸۹ در جلسه‌ای که درباره حذف برخی مناسبت‌ها از تقویم صورت گرفته بود، در این باره شور کردیم و مقرر شد که برخی مناسبت‌ها را حذف و برخی را نیز به ضمایم منتقل کنیم. در این راستا روز سینما را هم به بخش ضمایم منتقل کردیم. حذف نام روز سینما از تقویم‌های رسمی تا سال ۱۳۹۳ ادامه داشت، تا اینکه علی جنتی وزیر فرهنگ دولت یازدهم در اولین مراسم جشن ملی سینما که بعد از بازگشایی خانه سینما در دولت روحانی برگزار شده بود، از بازگشت مجدد روز سینما به تقویم خبر داد که باعث خرسندی اهالی سینما شد. پس از گذشت کمتر از دوماه از صحبت‌های وزیر، ۴ آبان بر اساس مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی روز سینما رسما به تقویم کشور بازگشت. بازگشت روز سینما به تقویم رسمی کشور از سال ۱۳۹۴، باعث خرسندی اهالی سینما و علاقمندان به این هنر شد که می‌تواند این هنر را به‌عنوان یک عنصر فرهنگی در میان مردم جامعه بیشتر مورد توجه قرار دهد. @atayehha
آرایه های ادبی
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۱ شهریور زادروز افشین یداللهی (زاده ۲۱ شهریور ۱۳۴۷ اصفهان — درگذشته ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ تهران) پزشک، شاعر و ترانه‌سرا او متخصص اعصاب و روان و از ترانه‌سرایان موفق بود که فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی را در سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. نخستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی بود که با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد. وی برای تیتراژ بسیاری از سریال‌های معروف تلویزیونی، ترانه‌ گفت و بیشترین شهرتش در این زمینه برای سرودن ترانه شب آفتابی، سریال غریبانه، شب دهم، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه بود. وی چندین سال بود که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده داشت که در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانه‌سرایان: عباس سجادی، سعید امیراصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاری‌پور و محمدرضا حبیبی راه‌اندازی شد. این جلسات به‌خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص می‌یافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق انتقال یافت. در سال‌های گذشته به‌تدریج ترانه‌سراهای مؤسس خانه ترانه به دلایل گوناگون از آن جدا شدند و او تنها فرد باقی‌مانده از هیئت مؤسس این انجمن بود که بعد از این اتفاق همچنان اداره خانه ترانه را برعهده داشت. از ترانه‌سرایان قدیمی در خانه ترانه: نادر بختیاری، مونا برزویی، ساناز صفایی، علیرضا سلیمانی، روزبه بمانی، سیامک رجاور، فروه مخصوص، بامداد بامداد، کوروش سمیعی، سعید کریمی، صابر قدیمی، میثاق جوهری، وحید عربانی، مهسا سماواتی، المیرا آقازاده، نیما کوکلانی، میثم یوسفی و بسیاری دیگر از اعضای قدیمی انجمن بودند. او در حادثه رانندگی درگذشت. آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است. @arayehha
‍ ‍ ۲۱ شهریور سالروز درگذشت جمشید طاهری (زاده ۲۵ خرداد ۱۳۳۶ شهرضا -- درگذشته ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ اصفهان) شاعر و نویسنده او در دانشگاه در دو رشته برق و ادبیات تحصیل کرد. در دوره دبیرستان در انجمن شعر شهر که با حضور آشفته، نظام صنیعی، سلطانیان، پاینده‌مهر و آقالر برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. او در شعر کهن خود را شاگرد شادروان آشفته و در شعرنو خود را شاگرد پاینده‌مهر می‌دانست. وی تا ۱۸ سالگی در شهرضا زندگی کرد و پس از آن به مدت ۳۰ سال به عنوان دبیر در آموزش و پروش خدمت کرد و در تمام این سال‌ها، به فعالیت فرهنگی و ادبی مشغول بود. مجموعه غزل چله‌نشینان چله خانه دل، پسر آتش (داستان کودک) عالم دیگر از زبان مردگانی که زنده شده‌اند (اثری تحقیقی در زمینه فراروانکاوی) حدیث عشق (رمان) طریق عشق (رمان) همراز عشق (رمان) یاس سپید عشق (رمان) درد محبت (رمان) غزل آریا (رمان) مهرگل (رمان) ساده اما... (کلامی چند) بابک (رمان) نوشین (رمان) آیدا (رمان) سیاوش (رمان) غزل (رمان) شبانه‌های پدرم (رمان) و داستان من (رمان) آثار ادبی منتشر شده از اوست. «داستان من» آخرین رمان این نویسنده بود که در سال ۱۳۹۲ نامزد جایزه کتاب سال شد. @arayehha
•[📚]• مقدمه: منظور از ریتم و آهنگِ نوشته‌ها چیست؟ 📘|• صدا و آهنگی که نویسندگان با واژه‌ها ایجاد می‌کنند، یکی از دلایل متمایز کردن‌شان از همدیگر است. 📗|• به عبارت دیگر، جمله بسیار فراتر از اطلاعاتی است که منتقل می‌کند. 💠|• جین کاکتئو این مفهوم را به گونه دیگری بیان کرده و گفته است قبل از آنکه حتی یک کلمه خواندن بلد باشد، فقط با گوش کردن به آهنگ نوشته‌های شکسپیر، می‌توانست بفهمد که او نویسنده بزرگی است. 📒|• صدایی که نویسنده روی کاغذ ایجاد می‌کند، نوعی موسیقی است. 📙|• می‌توان گفت که نوشته، نوعی نت موسیقی است که همه می‌توانند بخوانند. 📕|• در این نوع موسیقی به جای علایم معمول نت‌نویسی همچون باس، تنور، آکورد و غیره، از حروف و کلمات استفاده می‌شود. 📘|• روش های زیادی برای کنترل صدای کلمات وجود دارد. 📗|• بعضی از این روش‌ها ظریف هستند و برای چیره شدن بر آن‌ها تمرین زیادی لازم است. همان‌طور که برای تسلط به نواختن یک ساز به زمانی طولانی نیاز است. 📒|• نحوه چینش واژه‌ها در جمله، می‌تواند صدا یا آهنگ خروجی آن را تعیین کند، اما خود آن جمله هم نمی‌تواند مستقل از متن باشد و در ارتباط با سایر جمله‌هاست. 📙|• بنابراین موسیقی انفرادی آن مثل سازی در یک ارکستر بزرگ در نوای فراگیرتر یک پاراگراف ادغام می شود. 📕|• یکی از تعیین‌کننده‌های موسیقی متن، نحوه نقطه‌گذاری جمله‌ها است. 📓|• به طور مثال، من با استفاده از همین. نقطه. کوچک. می‌توانم. شما. را. وادار کنم. این متن. را با سرعتی. که دوست دارم. بخوانید. •[📚]• اصلاً چرا به موضوع موسیقی در نوشتن اهمیت می‌دهیم؟ 🎶 چون موجوداتی موسیقیایی هستیم. 🎶 موسیقی در ذات ما انسان‌هاست. 🫀|• ما قلب داریم. درست از لحظه تولد- یا حتی قبل از آن صدای تپش یکنواخت و مدام قلبمان را در وجود خود حس می‌کنیم: تیپ-تاپ تیپ-تاپ. 🫀|• در اثر این تپش، فشار خون ما مانند جزر و مد دائم در افت و خیز است. 🫀|• به این ترتیب نوعی کوبش مؤکد و غیرمؤکد را درون خود تجربه می‌کنیم که همان نبض یا اساس موسیقی است. 🫀|• این امر، یکی از زمینه‌های گرایش ما به موسیقی و آفرینش آن است. موسیقی در جسم و جان ما ریشه دارد. @arayehha