eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
150 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره شورى : ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «23» . اين (فضل بزرگ) چيزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند بشارت مى‏دهد. (اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ جز نزديكانم را نمى‏ خواهم و هركس كار نيكى انجام دهد، براى او در نيكويى آن مى ‏افزاييم. همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است. نكته ‏ها: در آيه قبل خوانديم كه پاداش مؤمنان نيكوكار، باغ‏هاى بهشتى و رسيدن به تمام خواسته ‏ها و فضل بزرگ پروردگار است. در اين آيه سخن از پاداش كسى است كه با خود ، صدها ميليون نفر را به اين باغ‏ها و خواسته ‏ها رسانده است، يعنى پيامبر اسلام. . اگر هديه يك شاخه گل تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشريّت چه پاداشى خواهد داشت. با نگاهى به قرآن مى‏بينيم كه شعار تمام انبيا اين بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمى‏خواهيم. در سوره شعراء از آيه 109 تا آيه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيب عليهم السلام و در سوره سبأ آيه 47، سخن پيامبر اسلام چنين است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ»* البتّه شكى نيست كه مراد انبيا اين بود كه ما مادى نمى‏خواهيم، ولى اطاعت كردن و هدايت شدن شما را مى‏خواهيم، زيرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفى دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مى‏كردند. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»* . پس انبيا پاداش مادى نمى‏خواهند، ولى مزد معنوى و هدايت مردم را خواهانند كه اين مزد در واقع به خود مردم است، نظير اينكه استادى به شاگردش بگويد: من از تو مزدى نمى‏خواهم و پاداش من تنها يك چيز است و آن اينكه تو درس بخوانى كه در واقع اين پاداش براى شاگرد است. . رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چيست؟ پيامبر اسلام نيز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندين مرتبه از طرف با كلمه‏ «قُلْ» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» اين مزد معنوى نيز در دو تعبير آمده است. يك بار مى‏فرمايد: من هيچ مزدى نمى‏خواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلًا» و يك بار در آيه مورد بحث كه مى‏فرمايد: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكى انتخاب راه خدا و ديگرى مودّت قربى‏. جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه‏ «إِلَّا» مطرح شده است، يعنى مزد من تنها همين مورد است. با كمى تأمل مى‏فهميم كه بايد راه خدا و مودّت يكى باشد، زيرا اگر دو تا باشد، تناقض است، يعنى نمى‏توان گفت: من فقط تابستان‏ها مطالعه مى‏كنم و بار ديگر گفت: من فقط زمستان‏ها مطالعه مى‏كنم. زيرا محصور بايد يك چيز باشد..... . پيام‏ها: 1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظيم است. «رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ‏- ما يَشاؤُنَ‏- الْفَضْلُ الْكَبِيرُ- ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ» 2- نشانه بنده خدا ايمان و عمل صالح است. «عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» 3- رمز دريافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ايمان و نيكوكارى است. عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا ... 4- مودت قربى مصداق روشن ايمان و عمل صالح است. يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ‏ ... إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ 5- درخواست مزد از زبان خود سنگين است، لذا پيامبر مأمور مى‏شود از طرف‏ خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ‏ ... 6- مودّت بدون امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چيز شناخت اهل بيت پيامبر است سپس مودّت آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» 7- مودّت بدون ، ريا و تملّق است. (پس مودّت قربى يعنى اطاعت از آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» 8- قربى معصومند. زيرا مودّت گناهكار نمى‏تواند مزد رسالت قرار گيرد. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» 9- مودّتى كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهل‏بيت مستقر است. (كلمه «فى» رمز آن است كه جايگاه مودّت تنها اهل‏بيت است.) «فِي الْقُرْبى‏» 10- مودّت فى القربى، راهى براى كسب خوبى‏ هاست. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً» 11- مودّت اهل بيت عليهم السلام، برجسته‏ ترين حسنه است. «الْمَوَدَّةَ فِي
آیات بامداد چهارشنبه : ( آیات آخر سوره شوری ) . سوره شورى : وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «52» . و بدين گونه ما روحى (به نام قرآن) را از فرمان خود به تو كرديم و تو نه كتاب را مى‏ دانستى چيست و نه ايمان را، ولى ما آن را قرار داديم كه هر كه از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن كنيم و همانا تو (مردم را) به راه راست هدايت مى‏كنى. . سوره شورى : صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ «53» . خداوندى كه آنچه در آسمان‏ها و زمين است براى اوست. بدانيد كه همه امور به سوى او باز مى‏گردد. . نكته‏ ها: اين سوره با آيه وحى شروع شد، «حم‏، عسق‏، كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ» و با آيه وحى پايان مى‏پذيرد. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» . مراد از « @روح» در اين آيه را بعضى روح الامين گرفته ‏اند و بعضى فرشته‏ اى بالاتر از ساير فرشتگان كه همراه آنهاست، نظير «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها» و گروهى قرآن دانسته‏اند كه به نظر اين معنا بهتر است. روح مايه حيات و زندگى است و قرآن رمز حيات معنوى انسان است. همان گونه كه جسم بدون روح متلاشى و متعفن مى‏شود، جامعه‏ى بدون كتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است. آن گونه كه حقيقت روح درك نشدنى است، حقيقت قرآن نيز درك ناشدنى است و آن طور كه روح كهنه نمى‏شود قرآن نيز كهنه شدنى نيست. . براى حركت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» راهنما، «إِنَّكَ لَتَهْدِي» نور، «وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً» نقشه، «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» و هدف و مقصد. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» . پيام‏ها: 1- وحى به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله استمرار وحى به انبياى پيشين است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» 2- سه نوع وحى كه در آيه قبل آمده بود براى پيامبر اسلام بوده است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» 3- پيامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود. «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ» 4- حتّى پيامبران بدون هدايت الهى راهى از پيش نمى‏برند. ما كُنْتَ تَدْرِي‏ ... 5- صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نيستند سابقه‏ى خود را اين گونه براى مردم مطرح كنند. ما كُنْتَ تَدْرِي‏ ... 6- گرچه هدايت به دست خداست‏ «مَنْ نَشاءُ» لكن بستر هدايت، روح بندگى و دورى از تكبّر است. «عِبادِنا» 7- كسى كه مى‏خواهد ديگران را هدايت كند بايد خود بر راه حقّ مسلط باشد. «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» ، «إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» 8- قرآن و رسول وسيله هدايتند. نُوراً نَهْدِي بِهِ‏ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‏ 9- ملاك، لياقت فعلى افراد است، گرچه در گذشته دست آنها خالى باشد. ما كُنْتَ تَدْرِي‏ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‏ 10- تكامل حتّى براى انبيا نيز هست. ما كُنْتَ تَدْرِي‏ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‏ 11- اگر لطف خدا شامل حال انسانى شود، ناآگاه ديروز معلم امروز مى‏شود. ما كُنْتَ تَدْرِي‏ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‏ 12- قرآن به تنهايى كافى نيست، با اينكه قرآن نور هدايت است‏ نُوراً نَهْدِي بِهِ‏ ... لكن باز هم نياز به رسول است. «إِنَّكَ لَتَهْدِي» 13- راه راست همان راه خداست. (مكاتب غير الهى از تعيين راه درست براى بشر عاجزند.) «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي») 14- راه كسى را بپيمائيم كه فرمانرواى هستى باشد. صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ‏ ... 15- اهل ايمان دلشاد باشند و اهل لجاجت و كفر هشدار يابند كه پايان كار آنها با خداست. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» 16- حركت جهان هستى، هدفدار و تكاملى است. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»
آیات بامداد یکشنبه : . سوره زخرف : قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‏ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» . (پيامبرشان) گفت: آيا اگر آئينى بخش‏تر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد برايتان بياورم (حاضريد دست از راه نياكان برداريد) ؟ گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شده ‏ايد كافريم ! . سوره زخرف : فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «25» . پس ما از آنان گرفتيم و بنگر كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه است. پيام‏ها: 1- در نهى از منكر ابتدا بايد معروف بهترى را عرضه كرد و سپس تقاضاى ترك منكر را نمود. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‏» 2- يكى از راههاى معرّفى مكتب، مقايسه ميان تعاليم مكاتب است. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‏» (انبيا در دعوت خود عقل و خرد را مطرح مى‏كردند و مخالفان تقليد و قوميّت‏گرايى را) 3- هدايت برتر ملاك انتخاب است، نه چيز ديگر. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‏» 4- با اينكه مى‏دانيم در بت پرستى هدايتى نيست تا دعوت به توحيد هدايت برتر باشد، امّا جدال نيكو اقتضا مى‏كند كه براى دعوت به حقّ با مخالفان مماشات كرد. «بِأَهْدى‏ مِمَّا وَجَدْتُمْ» 5- لجاجت كه آمد، قدرت تشخيص برتر را مى‏گيرد. بِأَهْدى‏ مِمَّا وَجَدْتُمْ‏ ... كافِرُونَ‏ 6- تحجّر و تعصّب، سبب ناديده گرفتن حقايق است. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» 7- پايان كفر و نابودى است. «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» 8- كيفر الهى، پس از اتمام حجّت است. جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‏ ... إِنَّا ... كافِرُونَ فَانْتَقَمْنا 9- انتقام و خشونت در جاى خود با رحمت و رأفت الهى منافاتى ندارد. «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ» 10- از حوادث تلخ تاريخ بگيريم. فَانْظُرْ ... عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‏ 11- پايان كار ملاك است، نه جلوه ‏هاى زودگذر. «عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»
آیه بامداد چهارشنبه : . سوره جاثيه‏ : هذا هُدىً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «11» اين (قرآن) مايه‏ى هدايت است و كسانى كه به آيات پروردگارشان كفر ورزيدند برايشان عذابى دردناك از هول و اضطراب است. نكته‏ها: «رِجْزٍ» به معناى رجس و آلودگى است، يعنى كفّار به وسيله موادى آلوده و نفرت‏انگيز عذاب مى‏شوند. پيام‏ها: 1- قرآن، يكپارچه است: فرامين و نواهى آن، داستان‏ها و تشبيهات آن. «هذا هُدىً» 2- عذاب الهى بعد از اتمام حجّت است. هذا هُدىً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
آیه بامداد یکشنبه : . سوره جاثيه‏ : أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ؟! وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ؟ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «23» . پس آيا ديدى كسى را كه خويش را معبود خود قرار داده ؟! و خداوند او را با وجود آگاهيش به بيراهه گذاشت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشمش پرده ‏اى نهاد. پس بعد از خدا كيست كه او را كند ؟ پس آيا پند نمى ‏گيريد؟ نكته ‏ها: قرآن درباره‏ى دو گروه تعبير «خَتَمَ اللَّهُ» آورده است: يكى كفّار كه مى‏فرمايد: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ» و ديگرى كه مى‏فرمايد: «خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» . مراد از هوى ‏پرستى ناديده گرفتن وظيفه و پيروى از غريزه است. هوى پرستى ، شناخت را از كار مى ‏اندازد، نه چشم حقيقت را مى‏بيند و نه گوش حقّ را مى‏شنود و نه دل درك صحيح دارد. . يكى از عوامل هوى پرستى، گرايش به مادّيات است. چنانكه در جاى ديگر مى‏خوانيم: «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ» هوا پرستى اساس محنت ‏هاست: «الهوى اس المحن» هوسها مركب ‏هاست. «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع» سرچشمه‏ى فتنه ‏ها، از هوس‏هاست. هوى پرستى مانع عدالت است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‏ أَنْ تَعْدِلُوا» سبب انحراف از راه خداست. «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» سبب سقوط انسان است. «وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى‏» و در اين آيه مى‏خوانيم كه هوى‏ پرستى سبب مهر خوردن بر گوش و دل است. «اتَّخَذَ إِلهَهُ‏ هَواهُ‏ ... وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ» پيام‏ها: 1- هوى پرستى نوعى شرك ، و هوى‏ پرست سزاوار توبيخ است. «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» 2- با اينكه هوس‏ها در درون است ولى بازتاب هوا پرستى در اعمال انسان هويداست. «أَ فَرَأَيْتَ» 3- انسان ذاتاً موجودى پرستش‏گر است امّا در انتخاب معبود منحرف مى‏شود و به جاى خدا به سراغ هوس‏ها مى‏رود. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» 4- كيفر كسى كه خدا را رها كرده و به دنبال تمايلات نفسانى خود باشد آن است كه خداوند او را گمراه نمايد. «أَضَلَّهُ اللَّهُ» 5- اگر هوى پرستى حاكم شد، از كارآيى مى‏افتد. هوا پرستى حتّى دانشمندان را منحرف مى‏كند. «وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ» 6- گمراهى و كوردلى، نتیجه و كيفر الهى براى هوى‏ پرستان است. اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‏ ... أَضَلَّهُ اللَّهُ‏ ... خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ‏ 7- هوى پرستى، سبب مسدود شدن درهاى هدايت به روى انسان است. مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‏ ... فَمَنْ يَهْدِيهِ‏ 8- جز هدايت الهى، هر راهى به ضلالت مى ‏انجامد. «فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ»
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره احقاف‏ : وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى‏ لِلْمُحْسِنِينَ «12» . و پيش از قرآن، كتاب موسى امام و رحمت بود و اين كتاب كه به زبان عربى است، كننده (كتاب‏هاى آسمانى) است تا به ظالمان هشدار دهد و براى نيكوكاران بشارت باشد. . نكته‏ ها: در آيه‏ى 9، از قول پيامبر صلى الله عليه و آله خوانديم كه فرمود: پيامبرىِ من، نوظهور و بى‏سابقه نيست، اين آيه همان مطلب را دنبال مى‏كند و مى‏فرمايد: قبل از قرآن، كتاب موسى، امام بود. پيام‏ها: 1- فرستادن آسمانى، از سنّت‏هاى الهى است. «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏» 2- مردم نياز به الگو و راهبر دارند و كتاب‏هاى آسمانى كه جلوه‏اى از رحمت الهى مى‏باشند، امام مردم هستند. «كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً» 3- بر خلاف حكومت سلاطين كه غالباً با سلطه و ضلالت همراه است، امامت دينى، آميخته با و رحمت است. «إِماماً وَ رَحْمَةً» 4- در تجليل از حاضران، قبلى‏ها را فراموش نكنيد. وَ مِنْ قَبْلِهِ‏ ... وَ هذا كِتابٌ‏ ... 5- هماهنگى و همسويى ميان كتب آسمانى، دليلى بر حقانيّت آنهاست. وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ ... وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ‏ 6- در برابر تخريب و تهمت، تجليل و تأييد لازم است. هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ‏ ... هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ‏ 7- قرآن با تصديق كتب آسمانى پيشين، حق بزرگى بر آنان دارد. «مُصَدِّقٌ» 8- كتاب آسمانى، وسيله‏ى هشدار ستمگران و بشارت نيكوكاران است. لِيُنْذِرَ ... وَ بُشْرى‏ 9- پذيرش كتاب آسمانى، احسان و انكار آن، ظلم به خويشتن است. ظَلَمُوا ... لِلْمُحْسِنِينَ‏
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره احقاف‏ : قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى‏ طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ «30» . گفتند: اى قوم ما! همانا ما (آيات) كتابى را شنيديم كه بعد از نازل شده و كتاب‏هاى پيش از خود را تصديق مى‏كند. مردم را به سوى حق و به سوى راه راست مى‏نمايد. . پيام‏ها: 1- پيامبر انسان‏ها، پيامبر جنّيان نيز هست و گروهى از ، مأمور تبليغِ دين و آيين پيامبران در ميان جامعه خود هستند. قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا ... 2- جنّيان، از تاريخ انبيا و كتب آسمانى آگاه هستند. «كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏» 3- جنّيان، از محتواى كتاب‏هاى آسمانى آگاه هستند. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ» 4- ميان كتب آسمانى، نشانه حقانيّت آنهاست. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ» 5- جنّيان با شنيدن چند آيه، حق را فهميدند ولى انسان‏هايى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پيامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ» 6- راه حق، راه است. راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفريط. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى‏ طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ»
آیات بامداد یکشنبه : . سوره محمّد : سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ «5» . خداوند، به زودى آنان را (به سوى مقامات والا) مى‏كند و حال و كارشان را نيكو مى‏ گرداند. . سوره محمّد : وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ «6» . و در بهشتى كه براى آنان توصيف كرده، وارد مى‏سازد. . پيام‏ها: 1- هدايت الهى، دائمى است و حتّى پس از مرگ و شهادت نيز ادامه دارد. قُتِلُوا ... سَيَهْدِيهِمْ‏ 2- هنگام رفتن به و جهاد، نگران زندگى فردى و خانوادگى خود نباشيد. «يُصْلِحُ بالَهُمْ» 3- شهادت در راه خدا، همه‏ى نابسامانى‏ هاى انسان را جبران مى‏كند؛ لغزش‏ها بخشيده و عيب‏ها ناديده گرفته مى‏شود. «يُصْلِحُ بالَهُمْ» 4- مديريّت كارهاى را ذات مقدّس خداوند بر عهده دارد. سَيَهْدِيهِمْ‏ ... يُصْلِحُ‏ ... 5- تشويق‏ ها و پاداش‏هاى بزرگ، بهترين وسيله براى ايجاد انگيزه در كارهاى سخت است. فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ‏ ... سَيَهْدِيهِمْ‏ ... يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ 6- شناخت قبلى از پاداش، لذّت و شوق انسان را به هنگام دريافت آن بيشتر مى‏كند. «الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ»
آیه بامداد چهارشنبه : . سوره محمّد : وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ «17» وكسانى كه يافته‏ اند، خداوند هدايتشان را بيفزايد و روح پرهيزگارى به آنان عطا كند. . نكته‏ ها: در آيه قبل خوانديم كه گروهى با اينكه سخنان حق و آيات قرآن را از پيامبر مى ‏شنيدند، امّا حاضر به پذيرش آن نبودند. اين آيه مى‏فرمايد: گروهى با شنيدن همان آيات و سخنان، رشد يافته و وسعت روحى و معنوى پيدا مى‏كنند. . عباراتى مانند «زادَهُمْ هُدىً» و «زِدْنِي عِلْماً» صرفاً فزونى هدايت يا علم را بيان نمى‏كند، بلكه بيانگر رشد و بالندگى روحى و فزونى آن كسى است كه از اين هدايت يا علم برخوردار مى‏شود. . چند چيز باعث ازدياد هدايت مؤمنان مى‏شود: الف) آيات و معارفى كه خداوند نازل مى‏كند. ب) سخنان و حكمت‏هاى پيامبر. ج) صبر و تحمّل آنان در برابر استهزاى منافقان. . پيام‏ها: 1- پذيرش هدايت از طرف انسان، زمينه ‏ساز فزونى هدايت از طرف خداوند است. «اهْتَدَوْا زادَهُمْ» 2- هدايت، مراحل و دارد. «زادَهُمْ هُدىً» 3- هدايت پذيرى، ظرفيّت روحى انسان را توسعه مى‏دهد. «زادَهُمْ» (و نفرمود: «زاد هدايتهم») 4- يك گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد. «اهْتَدَوْا» از طرف انسان، زادَهُمْ‏ ... وَ آتاهُمْ‏ از طرف خدا. 5- هدايت واقعى آن است كه انسان را به برساند. اهْتَدَوْا ... آتاهُمْ تَقْواهُمْ‏ 6- تقوا، هديه و الهى براى هدايت پذيران است. «آتاهُمْ تَقْواهُمْ»
آیه بامداد پنجشنبه : . سوره محمّد : فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ «35» . پس نورزيد، تا به سازش دعوت كنيد، با اينكه شما برتريد و خداوند با شماست و هرگز چيزى از (پاداش) اعمالتان را كم نمى‏كند. . نكته‏ ها: جمله‏ «يَتِرَكُمْ» از «وتر» به معناى نقصان و كاهش است. سؤال: قرآن در يك جا مى‏فرمايد: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» اگر دشمن آغوش خود را براى باز كرد، شما نيز بال خود را بگشاييد و پيشنهاد صلح را بپذيريد، امّا اين آيه از صلح انتقاد كرده و مى‏فرمايد: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» پس تكليف چيست و بايد به كدام آيه عمل كرد؟ . پاسخ: هر آيه نظر به يك جنبه ‏اى دارد، سازش بر اساس ترس و سستى و زدگى ناپسند است، زيرا آرزو و علاقه دشمنان همين است، «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» امّا مدارا كه از موضع قدرت و ترحم بر ضعيف است، پسنديده مى‏باشد. چنانكه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است وگاهى براى همراهى با كودكان و سالمندان كه توان تند رفتن ندارند. اسلام مى‏فرمايد: شما از نظر روحيه، قدرت و امكانات بايد در مرحله عالى باشيد و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح كرد بپذيريد. مراد از معيّت و خداوند با مؤمنان‏ «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»، معيّت عمومى خداوند، كه فرموده است: «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» نيست، بلكه معيّت خاص است كه در اينجا به معناى عزّت و نصرت و ويژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست. چنانكه در آيات ديگر نيز به اين همراهى خاص اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» هنگامى كه خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» امكان داشت كه‏ برخى مؤمنان با ديدن كمى خودى و كثرت نفرات و تجهيزات و قدرت دشمن دچار ترديد و دودلى شوند، لذا خداوند بلافاصله فرمود: «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ». . پيام‏ها: 1- مؤمن، نبايد به خود سستى راه دهد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَلا تَهِنُوا 2- صلابت و جبهه داخلى، شرط اساسى پيروزى است. فَلا تَهِنُوا ... 3- پيشنهاد صلح و سازش، از جانب جبهه ايمان مطرح نمى‏گردد. «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» (ولى اگر دشمنان دادند و به مصلحت بود پذيرفته مى‏شود. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها») 4- به مسلمانان روحيه بدهيد و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهيد. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ» 5- الهى همواره با مؤمنان مجاهد است. «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ» 6- خداوند، مجاهدان را تضمين نموده است. «وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ»
آیه بامداد دوشنبه : . سوره فتح : وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20» . خداوند، ‏ هاى بسيارى به شما وعده داده است كه آنها را خواهيد گرفت، پس اين (غنايم ) را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست مردم را از (تعرّض بر) شما بازداشت، تا براى مؤمنان (و عبرتى) باشد و شما را به راهى راست، هدايت كند. . نكته ‏ها: در دو آيه قبل، به كسانى كه با پيامبر بيعت كردند، وعده « قريب» داد كه به گفته برخى مفسّران، همچون طبرى، شيخ طوسى، زمخشرى، مراغى و طبرسى، مراد فتح خيبر است. قلعه در حدود دويست كيلومترى مدينه بود با حصارهاى بلند و حدود ده هزار نفر يهودى در آن زندگى مى‏كردند و اطرافش كشاورزى داشتند. اين قلعه‏ى بسيار محكم، در سنگين و عجيبى داشت كه چهل نفر آن را حركت مى‏دادند. از آنجايى كه خيبر پايگاه دشمنان و لانه جاسوسى مخالفان اسلام شده بود، يك پس از صلح حديبيّه، مسلمانان به سراغ آنجا رفتند. . ابتدا فرماندهى مسلمانان را كسانى به عهده داشتند كه نتواستند كارى را از پيش ببرند، تا آنكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: فردا را به دست كسى خواهم داد كه خدا و رسولش از او راضى هستند و او را دوست دارند و روز بعد پرچم را به دست امام عليه السلام داد.... . راهيابى به صراط مستقيم، بزرگترين نعمت و تفضل الهى است و خداوند همواره انسان را به آن سفارش كرده است و تمام مسلمانان و مؤمنان نيز بايد در شبانه روز در حال نماز و مناجات از خداوند هدايت به آن راه را در خواست كنند. با اين‏كه خداوند به پيامبر اسلام مى‏فرمايد: «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ‏، عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» تو از پيامبران و در راه مستقيم مى‏باشى؛ باز هم آن حضرت، مأمور است كه در نمازهاى خود از خداوند هدايت به راه مستقيم را بخواهد و بگويد: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» . با توجّه به اين‏كه نمازهاى نافله نيز بر پيامبر واجب بود و از 51 ركعت نماز واجب و مستحب، در 44 ركعت آن بايد سوره حمد تلاوت و اين درخواست مطرح شود، آنهم از جانب رسول خدايى كه راه و عمل او از طرف خدا بيمه و تأمين شده، نشان دهنده خطر انحراف و لغزش در همه حالات انسان است. . پيام‏ها: 1- در جنگ و جهاد، كسب غنيمت از دشمن، امرى مجاز و از وعده ‏هاى الهى است. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً» 2- گسترش و توسعه اقتصادى مسلمانان، نعمت و موهبتى الهى است و سبب ايجاد انگيزه مى‏شود. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً» 3- آنچه مسلمانان در امثال خيبر، به عنوان غنايم به دست مى‏آوردند، تمام وعده ‏هاى الهى نيست. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ» 4- عجله، در بعضى جاها پسنديده است. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ» 5- غنايم، آنگاه گواراست كه همراه با امنيّت باشد. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ» 6- دست كشيدن دشمن از شما، يك الهى است. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ» 7- حوادث و برخوردها را تلخ نپنداريد، بلكه هر يك در جاى خود نشانه قدرت‏ نمايى خداوند است. «لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ» 8- غنيمت، امنيّت و هدايت، پاداش مؤمنان است. مَغانِمَ‏ ... كَفَّ أَيْدِيَ‏ ... يَهْدِيَكُمْ‏ 9- مال و ثروت، لغزشگاهى خطرناك است و لطف الهى زمانى است كه ثروت همراه با هدايت باشد. مَغانِمَ كَثِيرَةً ... يَهْدِيَكُمْ‏ 10- درخواست به راه مستقيم، همواره لازم است، حتّى بعد از بيعت با رسول خدا و پيروزى و كسب غنايم و رضاى خداوند. «وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً»
آیه بامداد پنجشنبه ، سالروز میلاد پر برکت زین العابدین ، حضرت سجاد علیه السلام : . سوره حجرات : يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «17» . آنان بر تو مى‏گذارند كه اسلام آورده اند ! بگو: اسلام آوردنتان را بر من منّت ننهيد، بلكه اين خداوند است كه بر شما منّت دارد كه شما را به سوى ايمان كرد، اگر راست مى‏گوييد. . نكته‏ ها: بعضى از مسلمانان مثل طائفه‏ى بنى ‏اسد، اسلام آوردن خود را منّتى بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‏دانستند و مى‏گفتند: ما با آغوش باز به اسلام روى آورديم و تو بايد قدرشناس ما باشى. اين آيه آنان را از اين عمل نهى فرمود. خداوند در اين آيه، نعمت ايمان و در آيه‏ى 164 سوره آل‏ عمران، فرستادن انبيا و در آيه‏ى 5 سوره قصص، وارث كردن مستضعفان را منّت خود بر مردم شمرده است و اين نشان مى‏دهد كه مهم‏ترين نعمت‏ها، نعمت هدايت الهى، رهبرى معصوم و حكومت حقّ مى‏باشد. . پيام‏ها: 1- هدايت شدن به اسلام و پذيرش اسلام، بزرگ الهى و منّتى از جانب خداست. «بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ» 2- خداوند به اسلام و ايمان و عبادت ما احتياج و نيازى ندارد. «لا تَمُنُّوا عَلَيَّ» 3- نشانه‏ى ايمان صادقانه، خود را منّت‏دار خداوند دانستن است، نه منّت گذاشتن بر او. لا تَمُنُّوا ... بَلِ اللَّهُ يَمُنُ‏ ... إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏ (مسلمان واقعى خود را طلبكار خدا نمى‏داند.) 4- منّت نهادن بر پيامبر، در حقيقت منّت گذاردن بر خداست. (خداوند پاسخ منّت بر پيامبرش را آنگونه مى‏دهد كه گويا منّت بر او گذاشته ‏اند.) يَمُنُّونَ عَلَيْكَ‏ ... بَلِ اللَّهُ يَمُنُ‏ ... 5- شما اسلام آوردن خود را منّت مى‏گذاريد، «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا» در حالى كه خداوند شما را به مرحله‏ى ايمان هدايت فرموده است. «هَداكُمْ لِلْإِيمانِ» 6- مقصد نهايىِ تكامل انسان، ايمان است، «هَداكُمْ لِلْإِيمانِ» نه تظاهر به اسلام، زيرا منافقان نيز در ظاهر چنين مى‏باشند.