آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى
وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً
إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «23»
.
اين (فضل بزرگ) چيزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند بشارت مىدهد.
(اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ #مزدى جز #مودت نزديكانم را نمى خواهم
و هركس كار نيكى انجام دهد، براى او در نيكويى آن مى افزاييم.
همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است.
نكته ها:
در آيه قبل خوانديم كه پاداش مؤمنان نيكوكار، باغهاى بهشتى و رسيدن به تمام خواسته ها و فضل بزرگ پروردگار است.
در اين آيه سخن از پاداش كسى است كه با #هدايت خود ، صدها ميليون نفر را به اين باغها و خواسته ها رسانده است، يعنى پيامبر اسلام.
.
اگر هديه يك شاخه گل تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشريّت چه پاداشى خواهد داشت.
با نگاهى به قرآن مىبينيم كه شعار تمام انبيا اين بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمىخواهيم.
در سوره شعراء از آيه 109 تا آيه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيب عليهم السلام و در سوره سبأ آيه 47، سخن پيامبر اسلام چنين است:
مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ»*
البتّه شكى نيست كه مراد انبيا اين بود كه ما #پاداش مادى نمىخواهيم،
ولى اطاعت كردن و هدايت شدن شما را مىخواهيم،
زيرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفى دانستند،
به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مىكردند. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»*
.
پس انبيا پاداش مادى نمىخواهند، ولى مزد معنوى و هدايت مردم را خواهانند كه اين مزد در واقع به #نفع خود مردم است،
نظير اينكه استادى به شاگردش بگويد:
من از تو مزدى نمىخواهم و پاداش من تنها يك چيز است و آن اينكه تو درس بخوانى كه در واقع اين پاداش براى شاگرد است.
.
#مزد رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چيست؟
پيامبر اسلام نيز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندين مرتبه از طرف #خداوند با كلمه «قُلْ» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ»
اين مزد معنوى نيز در دو تعبير آمده است.
يك بار مىفرمايد: من هيچ مزدى نمىخواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا»
و يك بار در آيه مورد بحث كه مىفرمايد: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكى انتخاب راه خدا و ديگرى مودّت قربى.
جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه «إِلَّا» مطرح شده است، يعنى مزد من تنها همين مورد است.
با كمى تأمل مىفهميم كه بايد راه خدا و مودّت #اهل_بيت يكى باشد،
زيرا اگر دو تا باشد، تناقض است، يعنى نمىتوان گفت:
من فقط تابستانها مطالعه مىكنم و بار ديگر گفت:
من فقط زمستانها مطالعه مىكنم. زيرا محصور بايد يك چيز باشد.....
.
پيامها:
1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظيم است. «رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ- ما يَشاؤُنَ- الْفَضْلُ الْكَبِيرُ- ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ»
2- نشانه بنده خدا ايمان و عمل صالح است. «عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
3- رمز دريافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ايمان و نيكوكارى است.
عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا ...
4- مودت قربى مصداق روشن ايمان و عمل صالح است. يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ ... إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى
5- درخواست مزد از زبان خود سنگين است، لذا پيامبر مأمور مىشود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ ...
6- مودّت بدون #معرفت امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چيز شناخت اهل بيت پيامبر است سپس مودّت آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
7- مودّت بدون #اطاعت، ريا و تملّق است. (پس مودّت قربى يعنى اطاعت از آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
8- قربى معصومند. زيرا مودّت گناهكار نمىتواند مزد رسالت قرار گيرد. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
9- مودّتى كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهلبيت مستقر است.
(كلمه «فى» رمز آن است كه جايگاه مودّت تنها اهلبيت است.) «فِي الْقُرْبى»
10- مودّت فى القربى، راهى براى كسب خوبى هاست.
«إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً»
11- مودّت اهل بيت عليهم السلام، برجسته ترين حسنه است. «الْمَوَدَّةَ فِي
آیات بامداد چهارشنبه : ( آیات آخر سوره شوری )
#قرآن
.
سوره شورى : وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا
ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ
وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا
وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «52»
.
و بدين گونه ما روحى (به نام قرآن) را از فرمان خود به تو #وحى كرديم
و تو نه كتاب را مى دانستى چيست و نه ايمان را،
ولى ما آن را #نورى قرار داديم كه هر كه از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن #هدايت كنيم
و همانا تو (مردم را) به راه راست هدايت مىكنى.
.
سوره شورى : صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ «53»
.
#راه خداوندى كه آنچه در آسمانها و زمين است براى اوست. بدانيد كه همه امور به سوى او باز مىگردد.
.
نكته ها:
اين سوره با آيه وحى شروع شد، «حم، عسق، كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ» و با آيه وحى پايان مىپذيرد. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ»
.
مراد از « @روح» در اين آيه را بعضى روح الامين گرفته اند
و بعضى فرشته اى بالاتر از ساير فرشتگان كه همراه آنهاست،
نظير «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها» و گروهى قرآن دانستهاند كه به نظر اين معنا بهتر است.
روح مايه حيات و زندگى است و قرآن رمز حيات معنوى انسان است.
همان گونه كه جسم بدون روح متلاشى و متعفن مىشود، جامعهى بدون كتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است.
آن گونه كه حقيقت روح درك نشدنى است، حقيقت قرآن نيز درك ناشدنى است
و آن طور كه روح كهنه نمىشود قرآن نيز كهنه شدنى نيست.
.
براى حركت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» راهنما، «إِنَّكَ لَتَهْدِي» نور، «وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً» نقشه، «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» و هدف و مقصد. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»
.
پيامها:
1- وحى به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله استمرار وحى به انبياى پيشين است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ»
2- سه نوع وحى كه در آيه قبل آمده بود براى پيامبر اسلام بوده است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ»
3- پيامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود. «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ»
4- حتّى پيامبران بدون هدايت الهى راهى از پيش نمىبرند. ما كُنْتَ تَدْرِي ...
5- صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نيستند سابقهى خود را اين گونه براى مردم مطرح كنند. ما كُنْتَ تَدْرِي ...
6- گرچه هدايت به دست خداست «مَنْ نَشاءُ» لكن بستر هدايت، روح بندگى و دورى از تكبّر است. «عِبادِنا»
7- كسى كه مىخواهد ديگران را هدايت كند بايد خود بر راه حقّ مسلط باشد.
«إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» ، «إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»
8- قرآن و رسول وسيله هدايتند. نُوراً نَهْدِي بِهِ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي
9- ملاك، لياقت فعلى افراد است، گرچه در گذشته دست آنها خالى باشد. ما كُنْتَ تَدْرِي ... إِنَّكَ لَتَهْدِي
10- تكامل حتّى براى انبيا نيز هست. ما كُنْتَ تَدْرِي ... إِنَّكَ لَتَهْدِي
11- اگر لطف خدا شامل حال انسانى شود، ناآگاه ديروز معلم امروز مىشود. ما كُنْتَ تَدْرِي ... إِنَّكَ لَتَهْدِي
12- قرآن به تنهايى كافى نيست، با اينكه قرآن نور هدايت است نُوراً نَهْدِي بِهِ ...
لكن باز هم نياز به رسول است. «إِنَّكَ لَتَهْدِي»
13- راه راست همان راه خداست. (مكاتب غير الهى از تعيين راه درست براى بشر عاجزند.) «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي»)
14- راه كسى را بپيمائيم كه فرمانرواى هستى باشد. صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ ...
15- اهل ايمان دلشاد باشند و اهل لجاجت و كفر هشدار يابند كه پايان كار آنها با خداست. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»
16- حركت جهان هستى، هدفدار و تكاملى است. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ»
آیات بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره زخرف : قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ
قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24»
.
(پيامبرشان) گفت: آيا اگر آئينى #هدايت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد برايتان بياورم (حاضريد دست از راه نياكان برداريد) ؟
گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شده ايد كافريم !
.
سوره زخرف : فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «25»
.
پس ما از آنان #انتقام گرفتيم و بنگر كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه است.
پيامها:
1- در نهى از منكر ابتدا بايد معروف بهترى را عرضه كرد و سپس تقاضاى ترك منكر را نمود. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى»
2- يكى از راههاى معرّفى مكتب، مقايسه ميان تعاليم مكاتب است. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى»
(انبيا در دعوت خود عقل و خرد را مطرح مىكردند و مخالفان تقليد و قوميّتگرايى را)
3- هدايت برتر ملاك انتخاب است، نه چيز ديگر. «جِئْتُكُمْ بِأَهْدى»
4- با اينكه مىدانيم در بت پرستى هدايتى نيست تا دعوت به توحيد هدايت برتر باشد،
امّا جدال نيكو اقتضا مىكند كه براى دعوت به حقّ با مخالفان مماشات كرد. «بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ»
5- لجاجت كه آمد، قدرت تشخيص برتر را مىگيرد. بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ ... كافِرُونَ
6- تحجّر و تعصّب، سبب ناديده گرفتن حقايق است. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ»
7- پايان كفر و #لجاجت نابودى است. «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ»
8- كيفر الهى، پس از اتمام حجّت است. جِئْتُكُمْ بِأَهْدى ... إِنَّا ... كافِرُونَ فَانْتَقَمْنا
9- انتقام و خشونت در جاى خود با رحمت و رأفت الهى منافاتى ندارد. «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ»
10- از حوادث تلخ تاريخ #عبرت بگيريم. فَانْظُرْ ... عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
11- پايان كار ملاك است، نه جلوه هاى زودگذر. «عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»
آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : هذا هُدىً
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «11»
اين (قرآن) مايهى هدايت است
و كسانى كه به آيات پروردگارشان كفر ورزيدند برايشان عذابى دردناك از هول و اضطراب است.
نكتهها:
«رِجْزٍ» به معناى رجس و آلودگى است،
يعنى كفّار به وسيله موادى آلوده و نفرتانگيز عذاب مىشوند.
پيامها:
1- قرآن، يكپارچه #هدايت است:
فرامين و نواهى آن، داستانها و تشبيهات آن.
«هذا هُدىً»
2- عذاب الهى بعد از اتمام حجّت است. هذا هُدىً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
آیه بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ؟!
وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ
وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ
وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً
فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ؟
أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «23»
.
پس آيا ديدى كسى را كه #هواى خويش را معبود خود قرار داده ؟!
و خداوند او را با وجود آگاهيش به بيراهه گذاشت
و بر گوش و قلبش مهر زد
و بر چشمش پرده اى نهاد.
پس بعد از خدا كيست كه او را #هدايت كند ؟
پس آيا پند نمى گيريد؟
نكته ها:
قرآن دربارهى دو گروه تعبير «خَتَمَ اللَّهُ» آورده است: يكى كفّار كه مىفرمايد: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ»
و ديگرى #هواپرستان كه مىفرمايد: «خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ»
.
مراد از هوى پرستى ناديده گرفتن وظيفه و پيروى از غريزه است.
هوى پرستى ، #ابزار شناخت را از كار مى اندازد، نه چشم حقيقت را مىبيند و نه گوش حقّ را مىشنود و نه دل درك صحيح دارد.
.
يكى از عوامل هوى پرستى، گرايش به مادّيات است. چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم:
«أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ»
هوا پرستى اساس محنت هاست: «الهوى اس المحن» هوسها مركب #فتنه هاست.
«انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع» سرچشمهى فتنه ها، #پيروى از هوسهاست.
هوى پرستى مانع عدالت است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا»
سبب انحراف از راه خداست. «وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»
سبب سقوط انسان است. «وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى»
و در اين آيه مىخوانيم كه هوى پرستى سبب مهر خوردن بر گوش و دل است. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ... وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ»
پيامها:
1- هوى پرستى نوعى شرك ، و هوى پرست سزاوار توبيخ است. «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»
2- با اينكه هوسها در درون است ولى بازتاب هوا پرستى در اعمال انسان هويداست. «أَ فَرَأَيْتَ»
3- انسان ذاتاً موجودى پرستشگر است
امّا در انتخاب معبود منحرف مىشود و به جاى خدا به سراغ هوسها مىرود. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»
4- كيفر كسى كه خدا را رها كرده و به دنبال تمايلات نفسانى خود باشد آن است كه خداوند او را گمراه نمايد. «أَضَلَّهُ اللَّهُ»
5- اگر هوى پرستى حاكم شد، #علم از كارآيى مىافتد.
هوا پرستى حتّى دانشمندان را منحرف مىكند. «وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ»
6- گمراهى و كوردلى، نتیجه و كيفر الهى براى هوى پرستان است. اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ... أَضَلَّهُ اللَّهُ ... خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ
7- هوى پرستى، سبب مسدود شدن درهاى هدايت به روى انسان است. مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ ... فَمَنْ يَهْدِيهِ
8- جز هدايت الهى، هر راهى به ضلالت مى انجامد. «فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ»
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً
وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا
لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنِينَ «12»
.
و پيش از قرآن، كتاب موسى امام و رحمت بود
و اين كتاب كه به زبان عربى است، #تصديق كننده (كتابهاى آسمانى) است
تا به ظالمان هشدار دهد و براى نيكوكاران بشارت باشد.
.
نكته ها:
در آيهى 9، از قول پيامبر صلى الله عليه و آله خوانديم كه فرمود: پيامبرىِ من، نوظهور و بىسابقه نيست،
اين آيه همان مطلب را دنبال مىكند و مىفرمايد:
قبل از قرآن، كتاب موسى، امام بود.
پيامها:
1- فرستادن #كتاب آسمانى، از سنّتهاى الهى است. «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى»
2- مردم نياز به الگو و راهبر دارند و كتابهاى آسمانى كه جلوهاى از رحمت الهى مىباشند، امام مردم هستند. «كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً»
3- بر خلاف حكومت سلاطين كه غالباً با سلطه و ضلالت همراه است،
امامت دينى، آميخته با #هدايت و رحمت است. «إِماماً وَ رَحْمَةً»
4- در تجليل از حاضران، قبلىها را فراموش نكنيد. وَ مِنْ قَبْلِهِ ... وَ هذا كِتابٌ ...
5- هماهنگى و همسويى ميان كتب آسمانى، دليلى بر حقانيّت آنهاست. وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى ... وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ
6- در برابر تخريب و تهمت، تجليل و تأييد لازم است. هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ ... هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ
7- قرآن با تصديق كتب آسمانى پيشين، حق بزرگى بر آنان دارد. «مُصَدِّقٌ»
8- كتاب آسمانى، وسيلهى هشدار ستمگران و بشارت نيكوكاران است. لِيُنْذِرَ ...
وَ بُشْرى
9- پذيرش كتاب آسمانى، احسان و انكار آن، ظلم به خويشتن است. ظَلَمُوا ... لِلْمُحْسِنِينَ
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره احقاف : قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى
مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ
يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ «30»
.
گفتند: اى قوم ما! همانا ما (آيات) كتابى را شنيديم كه بعد از #موسى نازل شده
و كتابهاى پيش از خود را تصديق مىكند.
مردم را به سوى حق و به سوى راه راست #هدايت مىنمايد.
.
پيامها:
1- پيامبر انسانها، پيامبر جنّيان نيز هست
و گروهى از #جن، مأمور تبليغِ دين و آيين پيامبران در ميان جامعه خود هستند. قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا ...
2- جنّيان، از تاريخ انبيا و كتب آسمانى آگاه هستند. «كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى»
3- جنّيان، از محتواى كتابهاى آسمانى آگاه هستند.
«مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ»
4- #هماهنگى ميان كتب آسمانى، نشانه حقانيّت آنهاست.
«مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ»
5- جنّيان با شنيدن چند آيه، حق را فهميدند
ولى انسانهايى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پيامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ»
6- راه حق، راه #مستقيم است.
راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفريط. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ»
آیات بامداد یکشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ «5»
.
خداوند، به زودى آنان را (به سوى مقامات والا) #هدايت مىكند
و حال و كارشان را نيكو مى گرداند.
.
سوره محمّد : وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ «6»
.
و در بهشتى كه براى آنان توصيف كرده، وارد مىسازد.
.
پيامها:
1- هدايت الهى، دائمى است و حتّى پس از مرگ و شهادت نيز ادامه دارد. قُتِلُوا ...
سَيَهْدِيهِمْ
2- هنگام رفتن به #جبهه و جهاد، نگران زندگى فردى و خانوادگى خود نباشيد.
«يُصْلِحُ بالَهُمْ»
3- شهادت در راه خدا، همهى نابسامانى هاى انسان را جبران مىكند؛
لغزشها بخشيده و عيبها ناديده گرفته مىشود. «يُصْلِحُ بالَهُمْ»
4- مديريّت كارهاى #شهيد را ذات مقدّس خداوند بر عهده دارد. سَيَهْدِيهِمْ ...
يُصْلِحُ ...
5- تشويق ها و پاداشهاى بزرگ، بهترين وسيله براى ايجاد انگيزه در كارهاى سخت است.
فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ ... سَيَهْدِيهِمْ ... يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ
6- شناخت قبلى از پاداش، لذّت و شوق انسان را به هنگام دريافت آن بيشتر مىكند. «الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ»
آیه بامداد چهارشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً
وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ «17»
وكسانى كه #هدايت يافته اند، خداوند هدايتشان را بيفزايد
و روح پرهيزگارى به آنان عطا كند.
.
نكته ها:
در آيه قبل خوانديم كه گروهى با اينكه سخنان حق و آيات قرآن را از پيامبر مى شنيدند، امّا حاضر به پذيرش آن نبودند.
اين آيه مىفرمايد: گروهى با شنيدن همان آيات و سخنان، رشد يافته و وسعت روحى و معنوى پيدا مىكنند.
.
عباراتى مانند «زادَهُمْ هُدىً» و «زِدْنِي عِلْماً» صرفاً فزونى هدايت يا علم را بيان نمىكند،
بلكه بيانگر رشد و بالندگى روحى و فزونى #ظرفيت آن كسى است كه از اين هدايت يا علم برخوردار مىشود.
.
چند چيز باعث ازدياد هدايت مؤمنان مىشود:
الف) آيات و معارفى كه خداوند نازل مىكند.
ب) سخنان و حكمتهاى پيامبر.
ج) صبر و تحمّل آنان در برابر استهزاى منافقان.
.
پيامها:
1- پذيرش هدايت از طرف انسان، زمينه ساز فزونى هدايت از طرف خداوند است. «اهْتَدَوْا زادَهُمْ»
2- هدايت، مراحل و #مراتبى دارد. «زادَهُمْ هُدىً»
3- هدايت پذيرى، ظرفيّت روحى انسان را توسعه مىدهد. «زادَهُمْ» (و نفرمود:
«زاد هدايتهم»)
4- يك گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد.
«اهْتَدَوْا» از طرف انسان، زادَهُمْ ... وَ آتاهُمْ از طرف خدا.
5- هدايت واقعى آن است كه انسان را به #تقوا برساند. اهْتَدَوْا ... آتاهُمْ تَقْواهُمْ
6- تقوا، هديه و #پاداش الهى براى هدايت پذيران است. «آتاهُمْ تَقْواهُمْ»
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره محمّد : فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ
وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ
وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ «35»
.
پس #سستى نورزيد، تا به سازش دعوت كنيد،
با اينكه شما برتريد و خداوند با شماست
و هرگز چيزى از (پاداش) اعمالتان را كم نمىكند.
.
نكته ها:
جمله «يَتِرَكُمْ» از «وتر» به معناى نقصان و كاهش است.
سؤال: قرآن در يك جا مىفرمايد: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها»
اگر دشمن آغوش خود را براى #صلح باز كرد، شما نيز بال خود را بگشاييد و پيشنهاد صلح را بپذيريد،
امّا اين آيه از صلح انتقاد كرده و مىفرمايد: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ»
پس تكليف چيست و بايد به كدام آيه عمل كرد؟
.
پاسخ: هر آيه نظر به يك جنبه اى دارد،
سازش بر اساس ترس و سستى و #رعب زدگى ناپسند است،
زيرا آرزو و علاقه دشمنان همين است، «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ»
امّا مدارا كه از موضع قدرت و ترحم بر ضعيف است، پسنديده مىباشد.
چنانكه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است وگاهى براى همراهى با كودكان و سالمندان كه توان تند رفتن ندارند.
اسلام مىفرمايد: شما از نظر روحيه، قدرت و امكانات بايد در مرحله عالى باشيد و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح كرد بپذيريد.
مراد از معيّت و #همراهى خداوند با مؤمنان «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»، معيّت عمومى خداوند، كه فرموده است: «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» نيست،
بلكه معيّت خاص است كه در اينجا به معناى عزّت و نصرت و #هدايت ويژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست.
چنانكه در آيات ديگر نيز به اين همراهى خاص اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
هنگامى كه خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ»
امكان داشت كه برخى مؤمنان با ديدن كمى #نفرات خودى و كثرت نفرات
و تجهيزات و قدرت دشمن دچار ترديد و دودلى شوند،
لذا خداوند بلافاصله فرمود: «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ».
.
پيامها:
1- مؤمن، نبايد به خود سستى راه دهد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَلا تَهِنُوا
2- صلابت و #استحكام جبهه داخلى، شرط اساسى پيروزى است. فَلا تَهِنُوا ...
3- پيشنهاد صلح و سازش، از جانب جبهه ايمان مطرح نمىگردد. «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ»
(ولى اگر دشمنان #پيشنهاد دادند و به مصلحت بود پذيرفته مىشود. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها»)
4- به مسلمانان روحيه بدهيد و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهيد.
«وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»
5- #امدادهاى الهى همواره با مؤمنان مجاهد است. «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»
6- خداوند، #پاداش مجاهدان را تضمين نموده است. «وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ»
آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره فتح : وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها
فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ
وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»
.
خداوند، #غنيمت هاى بسيارى به شما وعده داده است كه آنها را خواهيد گرفت،
پس اين (غنايم #خيبر) را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست مردم را از (تعرّض بر) شما بازداشت،
تا براى مؤمنان #نشانه (و عبرتى) باشد و شما را به راهى راست، هدايت كند.
.
نكته ها:
در دو آيه قبل، به كسانى كه با پيامبر بيعت كردند، وعده « #فتح قريب» داد
كه به گفته برخى مفسّران، همچون طبرى، شيخ طوسى، زمخشرى، مراغى و طبرسى، مراد فتح خيبر است.
قلعه #خيبر در حدود دويست كيلومترى مدينه بود با حصارهاى بلند
و حدود ده هزار نفر يهودى در آن زندگى مىكردند
و اطرافش كشاورزى داشتند.
اين قلعهى بسيار محكم، در سنگين و عجيبى داشت كه چهل نفر آن را حركت مىدادند.
از آنجايى كه خيبر پايگاه دشمنان و لانه جاسوسى مخالفان اسلام شده بود،
يك #ماه پس از صلح حديبيّه، مسلمانان به سراغ آنجا رفتند.
.
ابتدا فرماندهى مسلمانان را كسانى به عهده داشتند كه نتواستند كارى را از پيش ببرند،
تا آنكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
فردا #پرچم را به دست كسى خواهم داد كه خدا و رسولش از او راضى هستند و او را دوست دارند
و روز بعد پرچم را به دست امام #على عليه السلام داد....
.
راهيابى به صراط مستقيم، بزرگترين نعمت و تفضل الهى است و خداوند همواره انسان را به آن سفارش كرده است
و تمام مسلمانان و مؤمنان نيز بايد در شبانه روز در حال نماز و مناجات از خداوند هدايت به آن راه را در خواست كنند.
با اينكه خداوند به پيامبر اسلام مىفرمايد:
«إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ، عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»
تو از پيامبران و در راه مستقيم مىباشى؛
باز هم آن حضرت، مأمور است كه در نمازهاى خود از خداوند هدايت به راه مستقيم را بخواهد و بگويد: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»
.
با توجّه به اينكه نمازهاى نافله نيز بر پيامبر واجب بود و از 51 ركعت نماز واجب و مستحب، در 44 ركعت آن بايد سوره حمد تلاوت و اين درخواست مطرح شود،
آنهم از جانب رسول خدايى كه راه و عمل او از طرف خدا بيمه و تأمين شده، نشان دهنده خطر انحراف و لغزش در همه حالات انسان است.
.
پيامها:
1- در جنگ و جهاد، كسب غنيمت از دشمن، امرى مجاز و از وعده هاى الهى است. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً»
2- گسترش و توسعه اقتصادى مسلمانان، نعمت و موهبتى الهى است و سبب ايجاد انگيزه مىشود. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً»
3- آنچه مسلمانان در امثال خيبر، به عنوان غنايم به دست مىآوردند، تمام وعده هاى الهى نيست. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ»
4- عجله، در بعضى جاها پسنديده است. «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ»
5- غنايم، آنگاه گواراست كه همراه با امنيّت باشد. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ»
6- دست كشيدن دشمن از شما، يك #نعمت الهى است. «كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ»
7- حوادث و برخوردها را تلخ نپنداريد، بلكه هر يك در جاى خود نشانه قدرت نمايى خداوند است. «لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ»
8- غنيمت، امنيّت و هدايت، پاداش مؤمنان است. مَغانِمَ ... كَفَّ أَيْدِيَ ... يَهْدِيَكُمْ
9- مال و ثروت، لغزشگاهى خطرناك است و لطف الهى زمانى است كه ثروت همراه با هدايت باشد. مَغانِمَ كَثِيرَةً ... يَهْدِيَكُمْ
10- درخواست #هدايت به راه مستقيم، همواره لازم است،
حتّى بعد از بيعت با رسول خدا و پيروزى و كسب غنايم و رضاى خداوند.
«وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً»
آیه بامداد پنجشنبه ، سالروز میلاد پر برکت زین العابدین ، حضرت سجاد علیه السلام :
#قرآن
.
سوره حجرات : يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا
قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ
بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ
إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «17»
.
آنان بر تو #منت مىگذارند كه اسلام آورده اند !
بگو: اسلام آوردنتان را بر من منّت ننهيد،
بلكه اين خداوند است كه بر شما منّت دارد كه شما را به سوى ايمان #هدايت كرد،
اگر راست مىگوييد.
.
نكته ها:
بعضى از مسلمانان مثل طائفهى بنى اسد، اسلام آوردن خود را منّتى بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مىدانستند
و مىگفتند: ما با آغوش باز به اسلام روى آورديم و تو بايد قدرشناس ما باشى.
اين آيه آنان را از اين عمل نهى فرمود.
خداوند در اين آيه، نعمت ايمان و در آيهى 164 سوره آل عمران، فرستادن انبيا
و در آيهى 5 سوره قصص، وارث كردن مستضعفان را منّت خود بر مردم شمرده است
و اين نشان مىدهد كه مهمترين نعمتها، نعمت هدايت الهى، رهبرى معصوم و حكومت حقّ مىباشد.
.
پيامها:
1- هدايت شدن به اسلام و پذيرش اسلام، #نعمت بزرگ الهى و منّتى از جانب خداست. «بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ»
2- خداوند به اسلام و ايمان و عبادت ما احتياج و نيازى ندارد. «لا تَمُنُّوا عَلَيَّ»
3- نشانهى ايمان صادقانه، خود را منّتدار خداوند دانستن است،
نه منّت گذاشتن بر او.
لا تَمُنُّوا ... بَلِ اللَّهُ يَمُنُ ... إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (مسلمان واقعى خود را طلبكار خدا نمىداند.)
4- منّت نهادن بر پيامبر، در حقيقت منّت گذاردن بر خداست.
(خداوند پاسخ منّت بر پيامبرش را آنگونه مىدهد كه گويا منّت بر او گذاشته اند.)
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ ... بَلِ اللَّهُ يَمُنُ ...
5- شما اسلام آوردن خود را منّت مىگذاريد، «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا»
در حالى كه خداوند شما را به مرحلهى ايمان هدايت فرموده است. «هَداكُمْ لِلْإِيمانِ»
6- مقصد نهايىِ تكامل انسان، ايمان است، «هَداكُمْ لِلْإِيمانِ»
نه تظاهر به اسلام، زيرا منافقان نيز در ظاهر چنين مىباشند.