eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.8هزار دنبال‌کننده
257 عکس
163 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات می کنی خون گریه هر صبح و مسا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن تیرباران شد عمویت در میان علقمه در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. . بیا که محفل ما بی تو آسمانی نیست اگر نظر نکنی اشک دیدگانی نیست تو پیر گریهء مایی مرا دعائی کن که بی دعای تو خیری در این جوانی نیست بهار بودن من دیده های نمناک است به روضه ها که ببارم دگر خزانی نیست چقدر دوری از تو ز گریه دورم کرد برای وسعت این رزق جُز تو بانی نیست شباهت من و تو این لباس مِشکی شد وگرنه بهر رسیدن به تو توانی نیست گذشت هم رمضان و گذشت هم عرفه هنوز غرق گناهم غمم نهانی نیست به دستهای عمویت بگیر دست مرا که بهتر از تو مرا چاره و اَمانی نیست بیا به روضهء دستِ قَلم سراسیمه بیا و روضه بخوان جز تو روضه خوانی نیست بیا بگو که علمدار بر زمین اُفتاد ز چشم پاره بگو قدرت بیانی نیست بگو چه شد که ز پهلو سرش به نیزه نشست که بعد از آن به تن اهل خیمه جانی نیست مگر چه بوده عمودی که بر سرش آمد که بهر ساقیِ طفلان لب و دهانی نیست ز علقمه که می آمد حسین شَک کردند صدا زدند که بابای ما کمانے نیست مجتبی صمدی شهاب✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ دریـا کشیـد نعـره، صـدا زد مرا بنوش  غیرت نهیب زد که بـه دریا بگو خموش  وقـتی کـه آب را بـه روی آب ریـختی  آمد چو موج در جگر بحر خون به جوش  گفتـی بــه آب، آب، چـه بی‌غیرتی برو  بی‌آبـرو بــه ریـختن آبــرو مکــوش  آوردَمــت بــه نـزد دهان تا بگویمت  بشنو که العطش رسد از خیمه‌ها به گوش  بـر کام خشک یوسف زهرا شدی حرام  با آنکه خوردن تو حلال است بر وحوش  تـو مـوج می‌زنـی و علی‌اصغر از عطش  گاهی به هوش آید و گاهی رود ز هوش  از بس کـه «آب، آب» شنیـدم ز تشنگان  دیگر نفس به سینه تنگم شده خـروش  در آب پـا نهـادم و بـر خود زدم نهیب  گفتم بسـوز از عطش و آب را ننـوش  بــالله بـوَد ز رشتــة عمـرم عزیزتر  این بندمشک را که گرفتم به روی دوش  «میثم» هزار بار اگرت سر ز تن بُرند  چشم از محبت علی و آل او مپوش محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ مصحف مولا امیرالمؤمنین عبّاس من از چه رو گردیده ای نقش زمین عبّاس من ساقی لب تشنه گان بهر تو آب آورده ام دیده بگشا سیل اشکم را ببین عبّاس من زادۀ دست خدا از پیکر پاکت کجا زیر پا افتاده دست نازنین عبّاس من با دو چشم خویش دیدم بر تن بی دست تو تیر بارید از یسار و از یمین عبّاس من رفته از ضرب عمود آهنت در هم فرو فرق خونین و رخ و چشم و جبین عبّاس من کس نکرده چون تو دست و چشم و سر تقدیم یار ای به ایثار و وفایت آفرین عبّآس من در نماز عشقی و دریای خون سجّاده ات مُهر پیشانی عمود آهنین عبّاس من قامت زینب کمان گردید و پشت من شکست تا تو افتادی به خاک از صدر زین عبّاس من لعل لب چون شاخۀ خشکیده، تن چون باغ گل کس ندیده کشته ای را اینچنین عبّاس من کودکان چشم انتظار آب و زینب خون جگر تو به خواب ناز و من ماتم نشین عبّاس من در عزای خود به «میثم» چشم گریانی بده تا بشوید دائم از خون آستین عبّاس من محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ نه ز شمشیر نه از تیر، تو را واهمه بود از ازل مرغ دلت شیفتۀ علقمه بود زائر پیکر صدپارۀ تو فاطمه بود آب را با تو به دور حرمت زمزمه بود  کای شرار عطشت در جگر آب، عباس! آب از شـرم لـب تشنۀ تو آب عباس! **** آب‌ها تشنۀ داغ لب عطشان تواند نخل‌ها سوخته و سربه‌گریبان تواند اشک‌ها وقف تو و زخم فراوان تواند دست‌ها تا ابدالدّهر به دامان تواند چه شـود تـا ز گنـه، نامـۀ او پاک کنند «میثم» دلشده را در حرمت خاک کنند محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. آتش بگیری ای آب، آتش زدی به جانم  از سردی، تو افروخت، تا مغز استخوانم  هرگز مرا نشاید، نوشم تو را، تو باید  سیراب گردی ای آب، از اشک دیدگانم  تو می‌دهی نمایش، امواج سرد خود را  من شعلۀ دلم را، با تشنگی نشانم  آتش گرفته قلبم، از گریۀ سکینه  امروز دادِ او را، از آب، می‌ستانم  با نفْس، در ستیزم، از بحر، می‌گریزم  ای آب هر چه خواهی آتش بزن به جانم  من تشنۀ حسینم، این تشنگی است دینم  پیش از شب ولادت کردند امتحانم  آتش بوَد از آن به، کز آب تر کنم لب  از تشنگی اگر چه بند آمده زبانم  دست از عطش نشویم، تا اوفتد دو دستم  آب روان ننوشم، سوزد اگر روانم  امروز باشد ای آب روز ولادت من  زیرا که با شهادت، تا حشر جاودانم  هر زخم پیکر من، گردد کتاب مدحم  صدها هزار «میثم» گردد مدیحه‌خوانم محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا
. ✍ سقّا بـه غیر خون جگر در بصر نـداشت  آبی که چشم خود کند از گریه تر، نداشت  پـوشید چشم از سـر و از دامـن حسین  تا دست داشت در بدنش، دست بر نداشت  دریـا نگـه بـه داغ لب خشـک او نکرد  آب از شــرارة جگــر او خبـر نداشت  تاریخ شاهد است که در عمر خود حسین!  بعد از حسن بـرادر از او خوب‌تـر نداشت  باران تیـر دشمـن و او پیـش روی دوست  جز چشم ودست وسینه وصورت سپرنداشت  دست امـام بـود و دو دستش ز تـن فتـاد  چشم حسین بود، ولی چشم و سر نداشت  از شیـرخوارگـی دل او را حسیـن بـرد  حتی قرار بـر سرِ دستِ پــدر نـداشت  هجده ستاره داشت سر نیزه‌ها حسین!  مثـل سـر بریـدة او یک قمـر نـداشت  وقتی که عکس تشنه لبان را در آب دید  از بس که سوخت اشک خجالت دگرنداشت  از آه او اگـر دلـش آتـش نمی‌گــرفت  اینقــدر ســوز سینه «میثم» اثر نداشت محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد فلك نگاه خود از آفتاب بردارد اگر كه قطره ای از آب مشك او برسد خدا ز اهل جهنم عذاب بردارد به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد كسی كه نقش نگینش حسین شد بی شك ز خاك علقمه باید ركاب بردارد به سنگفرش حریمش هر آنكه معتقد است اگر كه آب بریزد،گلاب بردارد قلم شده است دو بازوی او كه در محشر بیاید و ز محبان حساب بردارد زمان زیاد نمانده برای شش ماهه خدا كند بتواند كه آب بردارد برای بوسه ز چشمان ساقی سرمست ببین سه شعبه چگونه شتاب بردارد محسن عرب خالقی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مَردِ مُشکل گُشا اَبَاالفضل است دَردها را دَوا اَبَاالفضل است . ذِکرِ تَسبیحِ عارفان، اَلله ذِکرِ تَسبیحِ ما اَبَاالفضل است . شُهداء غِبطه میخورَند به او مَلکِ کِبریا اَبَاالفضل است . آنکه بابُ الحُسِین هَست و مَرا می بَرَد کَربَلا اَبَاالفضل است . تشنه لَب دَر کنارِ عَلقمه با دَستهای جُدا اَبَاالفضل است . شَرمگین از سَکینه و اَصغر تا به روزِ جَزا اَبَاالفضل است . دستگیر اَست، گَرچه بی دَست است پِسَرِ مُرتضی اَبَاالفضل است شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. با سوز و گداز و شور و اخلاص بخوان با حنجرۀ زخمی احساس بخوان صحن دل من عین حسینیه شده ای عشق! بیا روضۀ عباس بخوان در چشم حسین، نور عین است عباس فرمانده بین‌الحرمین است عباس مانند دو آیینه مقابل هستند عباس حسین است و حسین است عباس «یا من هو اسمُهُ دوا» عباس است «یا من هو ذکرُهُ شفا» عباس است کعبه است حسین و کربلا هم قبله در مذهب ما قبله‌نما عباس است محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ستون خیمه ی عشق و وفا ابالفضل است شکوه غیرت و حسن و حیا ابالفضل است گره به کار شوم رو نمی زنم به کسی گره گشای من خسته تا ابالفضل است ز آستانه ی لطفش نمی روم جایی امید این دل درد آشنا ابالفضل است قلم قلم شده دستان او که بنویسد حساب نوکر ارباب با ابالفضل است نه بین روضه و در تکیه ی محرم ها همیشه زمزمه ام ذکر یا ابالفضل است وزیر و یار و علمدار و ساقی طفلان بگو که لشگر خون خدا ابالفضل است هنوز می رسد آوای العطش بر گوش نوای اهل حرم یکصدا ابالفضل است کنار پیکر سقا ، حسین آمد و دید تمام علقمه و کربلا ابالفضل است به ذکر "کاشف کرب الحسین" فهمیدم کمیل ، شرط قبول دعا ابالفضل است محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. رفتی و رفت دگر سایهء تو از سرمن بی تو پاشید زِ هم هیمنهء لشکر من همه از قَدّ رشید تو سخن میگفتند شده ای از چه کنون مثل علی اصغر من با زمین خوردن تو شاه زمینگیر شده این قد و قامت درهم نشود باور من روبھان آمده بالای سرت می رقصند غُرّشے کن که بترسند ز شیر نَرِ من دستھايت که دلِ معرکه بر خاک اُفتاد همه گفتند دگر خاک شده بر سر من کاش میشد که نقابے بزنی بر چھره چشم خوردی که شدی مُحتضری در برِمن تیر ، هَم مردُمکِ چشم تورا پاشیده هم که انداخته از پا و کمر پیکر من خونِ پیشانے تو پاک شده قبل از من گوئیا دست کشیده به سرت مادر من بی تو سردار به بَد دردسرےاُفتادم می شود ختم به بد غائله ای آخر من بی نگهبانے زن های حرم از یک سو تشنگیِ حرمم دردسرِ دیگر من نَبرم خیمه تورا روے سرت میریزند ببرم خیمه تو را جان بدهد دختر من زده صدھا گرهء کور غمت بر کارم بی تو بر باد رود مقنعهء خواهر من مجتبی صمدی شهاب ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی از جاده های روشن فردا بیایی دوری تو بغضی نشانده در گلویم ای کاش میشد یا بمیرم یا بیایی دارد توسل میکند چشمان خیسم ای حاجت روز و شب دنیا بیایی پیچیده شد کار تمام شیعیانت باید برای رفع مشکل ها بیایی دیشب دعا کردم برای دیدن تو دیشب دعاکردم که این شبها بیایی امشب دخیلم برعموجانت اباالفضل شاید میان روضه ی سقّا بیایی در انتظار تو تمام لحظه ها را آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دو چشم تو مُحَرّم در مُحَرّم پر از اندوه و اشک و حزن و ماتم فقط یک حرف از غم‌هات کافی‌ست ز یادم می‌رود غم‌های عالم بُوَد ذکر سوارانت: اباالفضل شود لبیک یارانت: اباالفضل فرات خون شده چشمان عالم بیا جان عموجانت اباالفضل بیا تا قلب خسته جان بگیرد بیا تا غصه‌ها پایان پذیرد بیاور با خودت مشک عمو را بیا تا کودکی عطشان نمیرد ببین از دست رفته، صبر و چاره صدای مادری آید دوباره شده لالایی اش: «برگرد آقا به حق این گلوی پاره پاره» بیا آرام کن چشم تری را نگاه نیمه جان و پرپری را شده چشمان مقتل حلقهٔ اشک بیا و پس بگیر انگشتری را فدای اشک‌های بی‌امانت چه بارانی‌ست امشب آسمانت بیا ای التیام روی نیلی بخوان از غصه‌های عمه‌جانت یوسف رحیمی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند ناله دارند تو را دست به دامانی چند کاش باران بزند تا که بشویَد ما را شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند من که از روضه‌ی تان هیچ نمیفهم هیچ تا به پایم نرود خار مغیلانی چند غیر تو حال حرم را چه کسی می‌فهمد کاش آواره شوم بین بیابانی چند هرچه داریم حسین است حسین است حسین خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند حتم دارم که بیایی، شب عباسه شماست بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند حسن لطفی ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا صاحب عزای ماه محرم بیا بیا خیمه به خیمه، روضه شدم‌ در فراق تو ای همنشین گریهٔ نم‌نم بیا بیا اشک فراق، شور شعور آفرین بود شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا در خیمه ای که روضه عباس شد به پا من با امید قول تو ماندم بیا بیا ما نوکریم، خوب و‌ بد از هم سوا نکن ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو اما گرفته است حرم، دم بیا بیا چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا سعید نسیمی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   چون کمر بهرِ طواف عشق بست  در طواف اولش افتاد دست  طوف دوم ،در مطاف داورش  شد فدای دوست ،دست دیگرش  دور سوم، خون به جای اشک خورد  تیر دشمن آمد و بر مشک خورد  دور چارم داشت عزمِ ترکِ سر  کرد پیش تیر ، چشمش را سپر  دور پنجم با عمود آهنین  گشت سروِ قامتش نقش زمین  گشت در دورِ ششم از تیغِ تیز  عضو عضوش، قطعه قطعه ،ریز ریز  دور هفتم داده بود از کف قرار  خویشتن را دید در آغوش یار  شد سراپا چشم ، زخمِ پیکرش  دید زهرا (س) را به بالای سرش  با زبان حال میگفتش بتول : آفرین عباس من حجت قبول  عابد تبریزی ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   خدا کند که دگر خیمه ای بنا نشود بنا اگر شده بی صاحبش رها نشود خدا کند که قد و قامت یلان غیور کنار جسم برادر ز غصه تا نشود خدا کند که اگر هر که داغ دید و شکست شبیه آینه ی خُرد کربلا نشود عموی ساقی من رفته آب بردارد دعا کنید که دستش ز تن جدا نشود ستون خیمه که افتاد عمه ام آمد به معجرم گره ی کور زد که وا نشود محسن ناصحی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   تو بِری ،کسی برام نمی مونه تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟ تو بِری علم می مونه رو زمین تو بِری پس کی علمداری کنه ؟ تو که باشی خاطرم جَمعه داداش تو باشی دلی پر از غم نمی شه هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها مویی از سرِ کسی کم نمی شه تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟ تو بِری من تک و تنها می مونم تو بِری اُمیدی هم نمی مونه دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست نه برام مونده علی اکبری ولی بازم همه دلخوشیم اینه یه تنه برای من یه لشگری ای بنازم به سر دوش تو که تکیه گاهی واسه دخترم می شد چه قَده خواستنیه رقیه جان بغل تو خواستنی ترم می شد دل زینب به تو قُرصه ای داداش قول داده که از تو چشم برنداره تو که باشی دختر سه ساله مون دیگه دلشوره ی معجر نداره بی کسم ولی همه کسم شدی تو بِری گره میفته به کارم سرپناه من بازم خداروشکر اگه اکبر ندارم تو رو دارم آب تکون نمی خوره تو دل من خدا واسم از تو بهتر نداره این قَده خوبی باید داد بزنم هیچ کی مثله من برادر نداره هرچی از وفای تو بگم کَمه تو فداکاری زبون زَدی داداش دشمنت امان نامه آورده بود دست رد به سینه شون زدی داداش الهی فدای تو بشه حسین یکی از خاطرخواهات خود منم یه جوری برادری کردی برام که نمی تونم ازت دل بکَنَم هر دو پاره ی تن من اید داداش برا من فرقی نداری با حسن مادر من به تو میگه پسرم پس تو هم منُ داداش صدا بزن شدی آب آور خیمه های من مشک آب بچه ها به دوش تو جگرت می سوزه وقتی می رسه ناله ی واعطشا به گوش تو نکنه می خوای به میدون بزنی نکنه وعده ی آب می خوای بِدی نکنه برا علی اصغرش یه امیدی به رباب می خوای بدی می دونم می خوای که با دست خودت روی زخم سینه مرهم بذاری می دونم به چی داری فکر میکنی دل به دریا بزنی آب بیاری ولی ۴هزار کمون به دست میخوان تا می شه خون به دل حرم کُنن من از این می ترسم آخر توی راه بی هوا دو دستتُ قلم کنن به خدا به شب نمی کِشم اگه تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن می دونی چی به سَرَم میاد اگه به سرت عمود آهن بِزَنَن با خسوف تو خودت هم می دونی ماه خوش منظر من دِق می کنم تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم الهی یکی باشه عصر دهم چشمای خواهرمونُ بگیره چه جوری طاقت بیاره ببینه سرت از پهلو رو نیزه ها میره تو بِری همین قَده برات بِگَم گره از روسری‌ا وا می کُنَن سر گوشواره ی دخترای من خولی و حرمله دعوا می کُنَن بعد تو شمر و سنان جَری می شَن می زَنَن به روی نیزه سرِ تو می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن به اسیری می بَرَن خواهرتو بچه هام بعد تو همسفر می شَن با سَنان بی حیا و بد دهن هر چی که لایق مادرشونه شمر و حرمله به خواهرت میگَن اینا قصدشون اینه با کُشتنت منُ هم با غصه ی تو بکُشَن تو دلت میاد که من گریه کنم ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن علیرضا خاکساری ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   اگر تیر و عمود و نیزه و شمشیر بگذارد علمدار از علمداری نباید دست بردارد سرش پرخون و مشکش خون، تمام پیکرش پرخون بماند خون دل هائی که از شرم حرم دارد چرا جان بر لب است از مشک آبی که به دندان داشت چه شد از مشک پاره پاره خون تازه میبارد برای صورت ماهش پناهی نیست، آه ای کاش که دست تکیه گاهش را به تیر و تیغ نسپارد به خیمه میرسد یک مشت یاس پرپر از آن یل اگر تیر و عمود و نیزه و شمشیر بگذارد 🔸شاعر: محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   با تو می شد که جهان غرقِ ولایت بشود خاندانِ علوی ..پُر ز صلابت بشود.. ای علمدارِ رشیدِ حرمِ عشق..بمان تا که از دخترکان خوب حمایت بشود پشتِ من می شکند گر بروی از پیشم.. بی تو اصلاً چه نیازی ست قیامت بشود مطمئنم که پس از رفتنِ تو ..ماهِ زمین.. محضرِ زینب کبرا چه جسارت بشود معجرِ اهلِ حرم را به حراجی ببرند بعدِ تو زیور هر غمزده غارت بشود می پسندی پسرِ اُمّ بنین..آلِ علی... بعدِ پروازِ تو مقهورِ حقارت بشود مطمئن باش که بعدِ از تو، همین خواهر مان بند بر سلسله و بندِ اسارت بشود به روی نیزه سرت رفت اگر..دخترِ من روبروی سرِ تو غرقِ شکایت بشود 🔸شاعر : محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.   هرچند ساده قامت او تا نمیشد اما حریف این کف و هورا نمیشد تیر درون چشم خود را با تلاشش میخواست بیرون آورد اما نمیشد از شدت ضرب عمود از اسب افتاد طوریکه دیگر از زمین هم پا نمیشد سنگینی جسمش دلیل دیگری داشت تیری دگر روی تن او جا نمیشد شمشیرها وقتی به بالینش رسیدند حتی شبیهش اکبر لیلا نمیشد این دست و پای قطعه قطعه بر روی خاک دیگر برای پیکرش اعضا نمیشد آمد حسین او را ببوسد حیف حتی یک جای سالم در تنش پیدا نمیشد محرم .___________________________ أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي  وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلي یعنی « الان کمرم شکست و چاره ام کم شد و امیدم قطع و دشمن مرا زخم زبان می زند و غصّه تو مرا می کشد .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af