eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
295 عکس
180 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکِ یا سیدتنا رقیه ✋ بین طوفان غنچه و گل سر در آغوش هم اند او به زینب یا که زینب می بَرد بر او پناه؟
. دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد... تنها امید ظرفِ غذای گدا..،حسین حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد فردای حشر می کند او را سوا حسین حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین "آدم" برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقت همه ی انبیا حسین دَمنوش روضه ات دمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه ات شده دارُالشَفا حسین در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت سرمایه ی مُحبَّت زهراست "یا حسین" هرگاه بی قرار حریم تو می شویم باید پناه بُرد به صحنِ رضا..،حسین دلشوره ی زیارت تو می کُشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین مقتل نوشته است نفس می زدی هنوز وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین جسمت به راحتی نشود جمع و جور..،آه آخر کشید کار تو بر بوریا حسین شاعر: ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها شاه غریب ، وارث صبر کریم ها‌ بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی زائر برای مظهر جود خدا شدی وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین آماده ی زیارت ایّام اربعین گریه کنی به دور حصارش نمانده است جز تو کسی کنار مزارش نمانده است حالا به روی خاک حریمش نشسته ای از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت از فرصت نبودن حیدر توان گرفت جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید روی کبود حوریه را در حجاب دید از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش وقتی که شد شهید جنایات همسرش با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. السلام ای آفتاب عالم بالا حسن السلام ای ماه بی همتای این دنیا حسن یا صبور الصابرین یا کعبة للسائلین یا کریم و یا رحیم و یا عطوف و یا حسن یا جلیس الذاکرین یا رغبة للراغبین اشتیاق بی مثال هر دل شیدا حسن یا انیس المومنین یا شافعاً للمذنبین ای امید شیعیان در محشر کبری حسن یا سرور" فی القبور و یا شفاء"للصدور ای دمت احیاگر صدها هزار عیسی حسن ای مناجات علی باب ملاقات علی صاحب سِرِّ علیِ عالی اعلا حسن ای صدای فاطمه ای مجتبی فاطمه ای شریک غصه های حضرت زهرا حسن اسوة" للعالمین یا مقتداء" للحسین نام تو بر پرچم خونین عاشورا حسن در همان روز ازل در وقت تقسیم مقام ثبت شد در لوح حق نوکر همه،آقا حسن کار دنیا راه ما را از حریمت دور کرد کار غفلت بود اگر هستیم کم پیدا حسن گر چه آلوده شدیم اما شما آسوده باش در دل ما هیچ کس جز تو ندارد جا حسن هم میان خانه هم در خیمه ات بی یاوری ای گرفتار بلای بی وفائی ها حسن ای نماز با زره ،ای خورده با غربت گره من نمیدانم چرا ماندی چنین تنها حسن گریه کن هایت کم است و غصه های تو زیاد ای که می سوزد برایت ماهی دریا حسن روی مرکب بودی و پای شریفت زخم شد با عصای جهل آن نامرد نابینا حسن دشمنانش جای خود این دوستانش پس چرا... ...در مدینه با همه خوبند الا با حسن ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مُسمّط ترکیب‌بند – شهادت امام حسن علیه السّلام آمـدیم از تو بگـوییم و بباریم حسن ما تعصّب به تو و نامِ تو داریم حسن کاش در صحنِ شما پا بِگـُذاریم حسن کـَرمی کن که بیاییم و بیـاریم حسن .... سنگ و سیمان که بقیعِ غمَت آباد کنیم صحـنِ خاکی تو را مثلِ گوهرشاد کنیم کم ندیدی غم و غصّه!!! پس ازامروز بس است دشمنت زخمِ زبان می‌زند و بوُالـهَوس است در دلِ خانه‌ای و قلبِ تو در تیررَس است لخته‌خون می‌چکد از کنجِ دهان ... یا نفَس است؟ می‌چکد خونِ دل از گوشه‌یِ لبهایِ حسن کـاش می‌سـوخت تمامِ بدنـم جـایِ حسن تا زمین خورد حسن زود حـرم آه کشید شاه می‌گفت شکسته کـمرم ... آه کشید جعده خندید ولی صبر و کرم ... آه کشید مـادری گـفت خـدایا پسرم .... آه کشید لخته خونِ جگرش ریخت درون ظرفی مانده در سینه‌یِ آشفته‌یِ آقا حـرفی ... حرفی از کوچه نشد غصّه وغمها را خورد کـوچه‌ای که دل زخـمیِ حسن را آزرد ضربه‌یِ سیلی کین ... سویِ نگاهی را بُرد ای هـَلائل به خـدا یوسف ما آنجا مـُرد مادر افتاد ... پَر افتاد ... سر افتاد به زیر زیرِ لب گفت حـسن زیر دو بازومْ بگیر داغـدارانِ حسن داغ دلم بسـیار است شال مشکی به رویِ شانهٔ پرچمدار است تیرها آمد و تابوتِ کـرم پُرْخـار است آخرین روضه‌یِ ما هلهله در بازار است ندبه بر رویِ لب فاتحِ جنگ جمل است مـَرهم داغ دل شـیعه دَم العـجل است . ................ غمی به سینه به اندازه جهان داری دلی ملال زده قد کهکشان داری میان خانه غریبی میان یاران هم چه غم که زینب و عباس در میان داری بریز لخته خون را ز حنجرت بیرون حسین آمده اینجا بگو توان داری؟ تمام لشگریانت تو را رها کردند هزار زخم زبان از سپاهیان داری رسید زینب و گفتی که طشت را ببرند هنوز هم تو کریمی و میهمان داری نفس بکش ولی آرام و گریه کمتر کن مگر چقدر در این لحظه ها تو جان داری خودت برای حسین روضه حرم خواندی کنار بستر خود چند سایبان داری ... . : من از دهان جگرم ریخت ای برادر جان ولی تو نیزه ای آن روز در دهان داری به سینه تو زدم بوسه ها و می بینم که چند نیزه شکسته در استخوان داری خدا به خیر کند از هجوم بعد از تو میان شعله چقد دختر جوان داری من از جگر شده پرخون لبم ، ولی یک روز به ساحت لب خود چوب خیزران داری ز زیر حنجر تو بوی خاک می آید فدای موی تو بوی تنور نان داری قضیب و طشت برای تو اشک می ریزند سه ساله دختری در قصر روضه خوان داری ✅مجید احدزاده ۱۴۰۰/۰۶/۲۲ ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم از شوق سفره یِ کرمت گریه می کنم در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم وقتی برای درد و غمت گریه می کنم حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند در خانواده ات همه خوشحال میشوند دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر پایِ غریبی تو به پا برنخواستند یا دشمنت شدند و یا برنخواستند مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند وارد شدی به پایِ شما برنخواستند اهل مدینه ناز شما را کشیده اند یک عده جانماز شما را کشیده اند با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی با راز خویش تا به سحر آه میکشی داری به جای چند نفر آه میکشی در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را زینب رسیده است بگو راهِ چاره را خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک میکند این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال میرود او از کنار تو تهِ گودال میرود شکر خدا که پیرُهنت در نیامده با زور خاتم یمنت در نیامده دیگر لباسهایِ تنت در نیامده یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت با چوبدست رویِ لبش مینواختند یک عده مست رویِ لبش مینواختند ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. با غصه های کوچه کم کم قد کشیدم از من مپرسید ای عزیزان من چه دیدم عیبی ندارد دشمنی در خانه دارم تنها غریبم وای بر این حال زارم عیبی ندارد زهر کین دل پاره کرده زهر عدو درد مرا هم چاره کرده رازی درون سینه ، من ، از کوچه دارم حتی به بابایم نگفتم غصه دارم من بودم و یک کوچه و یک عده نامرد سیلی دشمن، مادرم پیچید از درد نامرد آنجا مادرم را بی هوا زد با اضطراب مادری من را صدا زد چشمان مادر از جفا آزار میدید میبردمش خانه ولیکن تار میدید باشد مدینه مادرم تا خانه ، ای داد در راه چندین مرتبه بر خاک افتاد عیبی ندارد جسم بی جان تیر اگر خورد کودک اگر بر غیرتم آنروز برخورد ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
﷽ . تقدیم بہ ڪریم ابن الڪریم حسن بن علی(ع): . . . دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر! به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است خوشا به حال کسی که شده گدای حسن ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست نگاه کن که اجابت شده دعای حسن چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست چه رازهای مگویی ز ردپای حسن چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم غریب ها همه هستند آشنای حسن بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر کفن برای حسین و حرم برای حسن ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم همیشه مست حسین و همیشه پای حسن... . . ‌............... ﷽ . . گمنامیِ اورا نفهـمیدند نامے هـا هـرگز نشد آشفتہ از بے احترامے هـا آرے نشان از داغیِ بازارِ تهـمت هـاست وقتے ڪہ خالے میشود دورت ز عامے هـا در مهـربانے شهـرہ بود آنقَدْر ڪہ حتی خوردند از نان حلالِ او حرامے هـا حتے سگے را رد نڪرد از سفرہ ے لطفش لبخند میزد در جوابِ بے مرامے هـا در بین شهـرے ڪہ محبت را نمے فهـمید تنهـا "حَسَن" هـم سفرہ میشد با جُذامے هـا من شڪ ندارم ڪامِ او با زهـر شیرین شد زهـرے ڪہ مرهـم بود خود بر تلخڪامے هـا . . ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. مجتبی علیه‌السلام ای کاش بگیرند دو چشمِ پسرش را تا در دلِ این طشت نبیند جگرش را بدجور غریبانه نفَس می‌زند آقا آتش زده با غربت خود دور و برش را خوب است که آغوش حسین است کنارش تا که نزد هِی به زمین بال و پرش را نه اُم‌ِبنین نه که ابالفضل توان داشت عباس گرفته است کنارش کمرش را تا خواهرش اینجا نرسیده است بگویید بر طشت نریزد جگرِ شعله‌ورش را از زهر نبود اینهمه خونابه که آمد آن کوچه نشان داد خدایا اثرش را صد شُکر سرش بر روی دامان حسین است تا بر روی حجره نکشد باز سرش را افسوس حسن نیست به گودالِ حسینش تا شمر نگیرد روی آن سر تبرش را (حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۲۳) ..___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. پای فقیران می‌رود سوی کریمان تا اینکه بنشینند پهلوی کریمان هرکس گداتر شد مقرب‌تر شد اینجا هستیم ما زانو به زانوی کریمان حس می‌کند در عین دارایی فقیر است رد می‌شود هر کس که از کوی کریمان محتاج اگر صدبار هم چیزی بخواهد اخمی نمی‌آید به ابروی کریمان حتی جزامی های تنهای مدینه خوش‌بو شدند از عطر خوش بوی کریمان در پاسخ دشنام روی خوش نشان داد جز این توقع نیست از روی کریمان ای دل کریمان را به زرق و برق مفروش دنیا نمی‌ارزد به یک موی کریمان باید خدا اعمال بی مقدار ما را اندازه گیرد با ترازوی کریمان بین فقیران هیچکس مانند من نیست بین کریمان هم کریمی جز حسن نیست نشنیده ام جایی صدایی بهتر از تو «آقا» ندیدم هیچ جایی بهتر از تو هرکس بگوید باوفا هستم دروغ است عالم ندارد باوفایی بهتر از تو هر قدر می‌گشتم برای دردهایم پیدا نمی‌کردم دوایی بهتر از تو نام تو را خواندم میان هر قنوتم زیرا نمیدانم دعایی بهتر از تو در روز محشر که غریبم یاد من باش آنجا ندارم آشنایی بهتر از تو اسلام بر صلح تو قطعا متکی شد دینم ندارد اتکایی بهتر از تو آیینه وجه خدا هستی و یعنی... ...در تو نمی‌بینم خدایی بهتر از تو تو مظهر تام صفات ذوالجلالی نامت می‌آید می‌شوم حالی به حالی نام تو برد از خاطرم طعم عسل را اسم تو شیرین می‌کند شعر و غزل را یادم می‌آید عاشقت بودم از اول یادم نمی‌آید ولی روز ازل را در زندگی هرجا به مشکل خورد کارم نذر تو کردم تا بجویم راه حل را آغوش تو باز است بر روی فقیران هرگز خدا از ما نگیرد این بغل را گفتم بساط سفره داری تو پهن است وقتی‌که دیدم نانوایی محل را هرکس تو راهنگام جنگیدن ببیند انگار می‌بیند به چشم خود اجل را قبل از همه ای کاش می‌رفتی به میدان تا زودتر پایان دهی جنگ جمل را تو از خواص بی بصیرت ضربه خوردی دشمن خرید آن عالمان بی عمل را از دشمنانت هیچ خیری که ندیدی از دوستانت هم فقط طعنه شنیدی تنهای تنها ماندی و لشگر نمانده از دوستانت هیچکس دیگر نمانده در شهر پیغمبر به حیدر لعن گفتند هیچ احترامی دیگر از حیدر نمانده انکار کردی داغ مادر را همیشه گفتی زمان حمله پشت در نمانده اصلا میان کوچه بعد از ضرب سیلی ردی به روی صورت مادر نمانده بعد از تو تنها یا ... ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. علیه‌السلام کرامت مثل یک‌جرعه‌ست از پیمانۀ‌جانش سخاوت لقمه‌ای از سادگی سفرۀ نانش.. کسی که سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست دلش دربند دنیانیست،دنیا هست زندانش سپاهش را صدای‌سکّه غرق‌روسیاهی‌کرد نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش صَلاح این‌گونه‌می‌بیند، سِلاح‌صلح بردارد چه‌دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟ امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت چه‌رنجی‌می‌کشید‌ازدوستان‌سُست‌پیمانش زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش کسی‌که‌چشم‌فتنه‌کورشد بابرق شمشیرش چگونه‌گوشه‌ای بنشیند و سر در گریبانش چه‌زهری‌محرمش‌بوده؟چه‌دردی‌همدمش‌بوده؟ نمی‌دانم چه‌راز سینه‌سوزی‌بوده مهمانش! به روی دست‌های آل طاها باز تابوتی‌ست مبادا زخم بردارد مبادا تیربارانش... اگرچه تلخ‌تر از زهر بوده زندگی امروز ولی فردا عسل می‌ریزد از کام جوانانش خیالت جمع سردار جمل! تنها نمی‌مانی به زودی کربلا از راه می‌آید که طوفانش «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ...___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .