.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#توسل
#مرضیه_عاطفی
گرچه شد مقتلِ تو حجرۂ کنجِ منزل
جگرت سوخت ولی هیچ نسوزاندی دل
سالها شد کرمت شامل حال جعده
او که یک لحظه به راهِ تو نمیشد مایل
از تو پنهانی و پیوسته به من خیر رسید
گرچه بودم همۀ عمر؛ گدایی کاهل
دست پُر رفتم و تا شب نشده برگشتم
باز بخشیدی و دلخور نشدی از سائل
رو زدم تا که به جای تو، به مردم هر بار
کار من زار شد و غصۀ دل شد کامل
همۀ واسطهها آبرویم را بردند
نام تو بردم و بیواسطه حلشد مشکل
تو امام ِ کرم ِ ایل و تبارم هستی
وای بر هر که شد از دست کریمت غافل
منِ بد کمتر از آنم که «تو» را وصف کنم
نذر «خاکِ قدمت» این غزل ناقابل!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#شهادت_امام_حسن #هفتم_صفر
...___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی
اونقده دلم میخواد امام حسن
بیام و میون صحنت بشینم
بگیرم روضه تو ایوون طلات
حرم و من پره زائر ببینم
دوست دارم بیام برا کبوترا
واسه نذرم آقا گندم ببرم
واسه ی تبرک از سقا خونه
یه کمی آب واسه مردم ببرم
کنار پنجره فولاد شما
حاجتو با اشک جاری بگیرم
دست رو سینه رو به گنبدت آقا
چند تا عکس یادگاری بگیرم
اونقده دلم میخواد تو حرمت
ببینم خیل عظیم زائرات
تو طواف حرمت یکی بگه
واسه ی ظهور مهدی صلوات
اونقده دلم میخواد تو حرمت
زائراتون همه محترم بشن
غذای حضرتی سهمشون بشه
مهمون تو شاه با کرم بشن
اونقده دلم میخواد یه روز بیاد
که بگن بهم میای کارگری
هر هنرمندی بیاد تو حرمت
خلق کنه اونجا براتو اثری
کی میگه اینا خیاله واسه ما
دل شیعه ها با این چیزا خوشه
صحن و ایوون طلا توی خیال
با ظهور مهدی واقعی میشه
شاعر:علی اکبر غلامپور
...__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#بقیع
#حسن_زرنقی
ای شکوه زخمی تاریخ بر روی زمین
رشک میورزد تو را ایخاک! فردوس برین
ای نسیمت مشکبار و دلپسند و دلنواز
ای غبار آستانت دلپذیر و دلنشین
ای گلستان غم انگیز بهار سوخته
در هوای دلکشت پیچیده عطر یاسمین
ایستادی در بلاها دردمند و سربلند
آفرین بر صبر زیبای تو صدها آفرین
آسمان هستی و داری در بغل خورشیدها
باقر و صادق ،حسن،سجاد زینالعابدین
زائران آستانت انبیا و اولیا
فرش زیر پایشان بال و پر روحالامین
داغ دیرین پسر باقی ست بر دلهایشان
یکطرف زهرایاطهر، یکطرف امالبنین
گرد و خاک غربت قبر امامان غریب
توتیای دیدۀ دل هست بر اهل یقین
از غم و اندوه دوران هم خزانی هم بهار
کسندیده زردیوسبزی به یکجا اینچنین
بادلیغمگین سلامتمیکند هرصبح و شام
از نجف شاه ولا حیدر امیرالمومنین
از ستمهای زمانه گرچه ویران گشتهای
گنجهای پربها داری ولی در آستین
چون علی را محرم اسرار هستی همچنان
این جماعت از تو دارد کینههای آتشین
صبر کن از بی وفاییها و ظلم امتش
بر پیمبر شکوه خواهی کرد روز واپسین
صبر کن در لابهلای آهها آیینه وار
درد غربت را تحمل کن مباش اندوهگین
آرزو داریم و غیر از این نداریم آرزو
بر دل ما گرد و خاکی از تو بنشیند همین
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
..............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹تنهاترین🔹
نشستم گوشهای از سفرۀ همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابرها تعارف میکنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفتهایت
حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت
دهان وا میکند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ رحمة للعالمین وا شد به تحسینت
تو دینِ تازهای آوردهای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی میشود آزاد در دینت
مُعزّ المؤمنین خواندن مُذلّ المؤمنین گفتن،
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت،
برای تو چه فرقی دارد، ای والتین و الزیتون
که میچینند مضمون آسمانها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز برنمیگشتند
خدا واداشت جبرائیلهایش را به تمکینت
بگو تا تیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تو را پایین کشیدند از سر منبر که میگفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمیآورد پایینت
درون خانه هم محرم نمیبینی، تحمل کن
که میخواهند، ای تنهاترین! تنهاتر از اینت
تو غمهای بزرگی در میان کوچهها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت میآمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره میگردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد
چه میشد مثل مادر نیمۀ شب بود تدفینت
::
صدایت میزند اینک یتیمت از دل خیمه
که او را راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
نمکنشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرۀ همواره رنگینت
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
..........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹غریبتر...🔹
میبینمت میانۀ میدان غریبتر
یعنی که از تمام شهیدان غریبتر
میدان چقدر دستخوش عمروعاصها
بر نیزه است یکسره قرآن غریبتر
میبینمت که خسته و مجروح میروی
میبینم از همیشهات ای جان غریبتر
در غربت بقیع، شبانگاه میوزد
موسیقی ملایم باران غریبتر
باران مگر بیاید و کاری کند دریغ
آنجا گل است وقت بهاران غریبتر...
هر شب شمیم گمشدۀ یاس با تو بود
هر روز در مدینه کماکان غریبتر
افسوس کوفهکوفه خوارج هنوز هست
رسم نفاق -سکۀ رایج- هنوز هست
او کیست بر نخیله که خنجر کشیده است
شولا میان معرکه بر سر کشیده است
سنگر گرفته پشت سرت در پناه نخل
خود را کنار از آن همه لشکر کشیده است
کوفیست... بر سیاهی پیشانیاش کسی،
تصویر ابنملجم دیگر کشیده است...
پرتاب کرده دشنۀ مسموم، ناگهان
آتش از آن به خانۀ حیدر کشیده است
بر دوش کوچههای مدائن چه میکنی؟
در ازدحام لشکر خائن چه میکنی؟
وقت جهاد با تو موافق نبودهاند
یک روز بین معرکه صادق نبودهاند
در برگریز حادثهها رنگ باختند
انگار از تبار شقایق نبودهاند
آن شبه مردها که فقط طعنه میزدند
با چشمهای شبزده، عاشق نبودهاند
گویی تو را به دوش پیمبر ندیدهاند
در اقتدا به چشم تو لایق نبودهاند
گیرم شبی حدیث کسا را نخواندهاند
یک صبح نیز چشم به مشرق نبودهاند؟
والشمس و والضحی مگر از یاد رفته بود
مردان آفتابی سابق نبودهاند
حتی تو را به معرکه تکفیر کردهاند
قومی که غیر آینۀ دق نبودهاند
عمار کو که عرصه سراسر غبار شد
ابر سیاه تفرقهها آشکار شد
ترکیببند، شعلهور از آه میشود
این بند آخر است که کوتاه میشود
انگار در مدینه دلم سینه میزند
یا در بقیع همنفس چاه میشود
گویی امام بین حرم راه میرود
تا شهر غرق ذکر هوالله میشود
ترکیببند از جگرم قطعه قطعهایست
نذر ضریح گمشدۀ ماه میشود
اینجا نشسته جامهدران گریه میکنم
شهری از استغاثهام آگاه میشود...
📝 #محمدحسین_انصارینژاد
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
..........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#غزل_مدح_و_مرثیه
#شهادت_امام_حسن
تو کریمی و منم نوکرِ دربارِ کریم
شک ندارم که حسین است علمدارِ کریم
فاطمه مِهرِ تو را بر دلم انداخته است
هر دلی نیست به وَاللّه سزاوارِ کریم
یوسفِ حضرتِ کوثر پسرِ سرداری
خالقت مشتریِ دائمِ بازارِ کریم
گِرهیِ کورِ مرا باز کند این گریه
گِره در کار ندیدهست گرفتارِ کریم
هرکه دارد هوسِ کربوبلا بسمِاللّه
میشود زائرِ ششگوشه عزادارِ کریم
بیحرم نیست کسی که حرمَش سینهیِ ماست
ندبه آباد کند بُقعهیِ آوارِ کریم
#غزل #مدح_مرثیه #امام_حسن_مجتبی
#حسین_ایمانی
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#میلاد_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی
#کریم_اهلبیت
#حسناماممناستومنمغلامحسن
🌺
رسیده از سوی الله پیکِ خوش خبری
که هدیه داده خدا بر علی عجب پسری
کسی که زندگی اش با کرم شود سپری
صدف که فاطمه باشد ، حسن بود گوهری
پسر فقط پسری که بود به نام حسن
#حسناماممناستومنمغلامحسن
حسن حسن شده امشب نوای نای همه
و مَرحَبا بِکُم امشب بود صدای همه
رسیده از طرف حق یقین دوای همه
کسی که فیض عظیمش بود برای همه
بریز باده به شیرینی کلام حسن
#حسناماممناستومنمغلامحسن
علی و فاطمه و مصطفی فدایی او
نشسته حاتم طایی کند گدایی او
دوباره قُمری قلبم شده هوایی او
فدای هیبت عظما و کبریایی او
فدای رحمت و فیض علی الدوام حسن
#حسناماممناستومنمغلامحسن
وزیده از سوی بیت علی نسیم حسن
دخیل بسته ملک بر در حریم حسن
و جبرئیل بود نوکر قدیم حسن
گرفته حاجت خود از یَدِ کریم حسن
نشسته مرغ دل من به روی بام حسن
#حسناماممناستومنمغلامحسن
وضو گرفته ملک،جن و عالم و آدم
اذان به گوش حسن خوانده حضرت خاتم
قنوت کرده و گفته فداش کن جانم
رکوع کرده به پیش حسن همه عالم
به سجده رفته ام امشب به احترام حسن
#حسناماممناستومنمغلامحسن
سروده از شاعر و مداح اهلبیت(ع) :
#یونسوصالی(یونس)✍
..........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ک
گروه آموزش مقتل.
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسن_مجتبی
السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله
واژه ی عقل مجسم رخ زیبای تو بود
عقل هم آمده و مست تمنای تو بود
به گمانم که خدا در همه طول خلقت
بیشتر از همه مشغول تماشای تو بود
خوبرویان جهان یکسره مبهوت شدند
بس که چشم همه مات رخ زیبای تو بود
نه فقط آمده یوسف به خریداری تو
هر چه لیلا شده مجنون پی سودای تو بود
هر چه عشق است به پای قَدمت ریخته شد
دل عشاق جهان مست تولای تو بود
گر چه از آمدنت قلب همه شاد شده
بیشتر از همه خوشحالی بابای تو بود
کودکی بودی و در خانه سخنران شده ای
هدیه ی مادر تو بوسه به لب های تو بود
دیدنت هر چه غم از هر دل محزون می بُرد
هر که از کوی تو رد می شده شیدای تو بود
حسن رخساره و جود و کرم و شیدایی
همچو مجنون شده آواره ی صحرای تو بود
کل هستی به در خانه ات آمد به طلب
نه فقط حاتم طایی پی اِعطای تو بود
تو فقط وارث میراث علی در رزمی
پهنه ی جنگ جمل صحنه ی غوغای تو بود
ذوالفقار است فقط بهر تو شایسته به جنگ
هر کسی عازم رزمت شده رسوای تو بود
می زدی یک تنه چون بر صف انبوه سپاه
لشکری خسته از این رزم فُرادای تو بود
تا که استاد اباالفضل شدی در پیکار
کربلا هیبت او جلوه ی سیمای تو بود
آن چه با صلح خودت پایه گذارش بودی
کربلا ، گوشه ای از محشر کبرای تو بود
گر چه شد زهر ستم سهم دل خونینت
قاتلت خاطره های غم و نجوای تو بود
با خود از کودکی ات زمزمه ها می کردی
میخ جا مانده به در سرّ سویدای تو بود
بی شک از داغ غم مادر خود جان دادی
چادر خاکی او شرح معمای تو بود
هر کجا زخم زبان بود نصیبت ای وای
صبر هم خون جگر از قلب شکیبای تو بود
جمعی از لشکر تو دشمن خونین بودند
شاهدم خنجر مسموم که بر پای تو بود
زیر پیراهن خود از چه زره پوشیدی
این هم از غربت و مظلومی بالای تو بود
عاقبت جرعه ی زهر آمد و آسوده شدی
لحظه ی راحتی و وقت مداوای تو بود
تشتی از خون جگر شاهد اندوهت شد
مهربان خواهرت آن دم به تسلای تو بود
کودکی ، پیرهن سبز بپوشیدی و باز
سبز از زهر ستم پیکر رعنای تو بود
ذکر لا یوم کیومک به لبت بود نشان
که غریبی برادر غم عظمای تو بود
جرعه ی زهر جفا آخر غم هایت شد
غصه هایی که به دل همدم تنهای تو بود
تن و تابوت به هم دوخته شد از کینه
بس که تیر از همه سو هدیه ی اعدای تو بود
پدر و مادر و جدت همگی منتظرت
در جنان مادر مظلومه پذیرای تو بود
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
السلام علیکـَ یا حسن ابن علی، ایها المجتبی
=========================
مُخَمَس مدح و مرثیه #امام_حسن (ع)
شاه کرم لطفی بفرما مستکینت را
این نوکر افتاده بر روی زمینت را
آقا تفضل کن گدای کمترینت را
در سینه ام پر کن تو مهر بی قرینت را
با سائلان تو مهربانی ای حسن جان
لطفی کن آقا که دلم سامان بگیرد
شعرم به گوشه چشمت آقا جان بگیرد
هم جان بگیرد هم تب طوفان بگیرد
لطفی که قلبم پیش تو اسکان بگیرد
تو حضرت آرام جانی ای حسن جان
من از طفولیت به نامت مبتلایم
خوشنود از این حال جنون و ابتلایم
خرسندم از این که غم تو شد بلایم
اصلاً خودت کردی اسیر کربلایم
روزی رسان نوکرانی ای حسن جان
در میزنم شاید نگاهت را ببینم
یک چشمه شاید روی ماهت را ببینم
حسن رخ و چشم سیاهت را ببینم
شاید که لایق بودم آهت را ببینم
غمگین غمهای نهانی ای حسن جان
در میزنم درباز کن بر من نظر کن
من شاعرت هستم به شعر من اثر کن
منظومهام را از غم خود با خبر کن
از کوچههای کودکی خودت گذر کن
تو آگه از سرّ نهانی ای حسن جان
از کوچهای که غم در آن تکثیر میشد
ناموس ذات حق در آن تحقیر میشد
بی حرمتی بر آیهی تطهیر میشد
آنجا که بغض و کینهها تصویر میشد
آن کوچه را تو روضهخوانی ای حسن جان
وقتی که باد کینه در آن کوچه پیچید
سد شد مسیر و ناگهان آن کوچه لرزید
بعدش صدای نحس آن بی دین که غُرید
وَ چشمهای کودکی که داشت میدید
وای از بلای آسمانی ای حسن جان
هِی بر سرانگشتان پایت قد کشیدی
هِی این طرف هی آن طرفتر میدویدی
غمگینترین تصویر خلقت را تو دیدی
بی احترامی کرد و آقا تو شنیدی
ناموس حق را پاسبانی ای حسن جان
در قلب تو این ماجرا جاماند آن روز
در چشمهایت این بلا جاماند آن روز
در گوشت آن لحن و صدا جاماند آن روز
وقتی به چادر جای پا جاماند آن روز
این درد را تنها تو دانی ای حسن جان
این روضه مرقومه را تنها تو دیدی
وقت لگد، معصومه را تنها تو دیدی
ضرب هجوم لطمه را تنها تو دیدی
آن مادر مظلومه را تنها تو دیدی
از دیدههایت خون فشانی ای حسن جان
#نصیر_حسنی ✍
#مدح_مناجات
#امام_حسن_مجتبی
.
.
عرض توسل به ساحت مقدّس و نورانی #امام_حسن مجتبی علیه السلام
ای ماورای پرده ی پندار یا حسن
ای برتر از مدیحه و گفتار یا حسن
جودِ تو دست اهل دو عالَم گرفته است
عالم به جودِ توست بدهکار یا حسن
آزادگی ست قطره ی بحرِ کمال تو
ای سَروَرِ تمامیِ اَبرار یا حسن
من هیچ وقت، غصه ی روزی نخورده ام
دلخوش به توست عبدِ گرفتار یا حسن
گر شُهره بر جنون و به دلدادگی شوم
از عشق روت، هست سزاوار یا حسن
از برکت ترنّم ذکرِ خداییَت
خاموش میشود شرر نار یا حسن
خانه به خانه، کوچه به کوچه ، اِلیَ الاَبَد
عشق تو را همیشه زنم جار یا حسن
هر کس محبّ توست بُوَد تا به روز حشر
در سایه سار حیدرِ کرار یا حسن
سوگند بر شجاعت و از خود گذشتگی
شاگرد رزمِ توست، علمدار یا حسن
بر گردشِ فلک، به خداوندیِ خدا
نورِ تو هست نقطه ی پرگار یا حسن
رحمانیَت به قلبِ کریمان و مؤمنین
از برکت تو گشته پدیدار یا حسن
ای ماورای پرده ی پندار یا حسن
ای برتر از مدیحه و گفتار یا حسن
لطف تو دست اهل دو عالَم گرفته است
عالم به جودِ توست بدهکار یا حسن
آزادگی ست قطره ی بحرِ کمال تو
ای سَروَرِ تمامیِ اَبرار یا حسن
من هیچ وقت، غصه ی روزی نخورده ام
دلخوش به توست عبدِ گرفتار یا حسن
گر شُهره بر جنون و به دلدادگی شوم
از عشق روت، هست سزاوار یا حسن
از برکتِ ترنّم ذکرِ خداییَت
خاموش میشود شررِ نار یا حسن
خانه به خانه، کوچه به کوچه ، اِلیَ الاَبَد
عشق تو را همیشه زنم جار یا حسن
هر کس مُحبّ توست بُوَد تا به روز حشر
در سایه سارِ حیدرِ کرّار یا حسن
سوگند بر شجاعت و از خود گذشتگی
شاگرد رزمِ توست، علمدار یا حسن
بر گردشِ فلک، به خداوندیِ خدا
نورِ تو هست نقطه ی پرگار یا حسن
رَحمانیَت به قلبِ کریمان و مؤمنین
از برکت تو گشته پدیدار یا حسن
جُعده چه ظلم ها به جنابَت روا نمود
ملعونه داشت کینه ی بسیار یا حسن
پاره جگر شدی و شرارت به عرش رفت
ای اهل عرش بر تو عزادار یا حسن
یک بار جان به موسمِ پیریت دادی و
در سنّ کودکیت، دگر بار یا حسن
آه از دمی که دیده اي، از فتنه ی یهود
مادر میان شعله گرفتار یا حسن
آه از قدِ خمیده و رُخساره ی کبود
آه از غلاف و قُنفذ و مِسمار یا حسن
#امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی
#حاج_امیر_عباسی✍ به عنایت آقا امام رضا علیه السلام در هفتم فروردین ماه ۱۴۰۳ مصادف با روز ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
.
.
عرض توسل به ساحت مقدس و نورانی #امام_حسن مجتبی علیه السلام
کِی گشته ام از لطف تو مأیوس حسن جان
ای اهل بهشت را چو طاووس حسن جان
از تارِ حق و پود عُبودیّتِ مَعبود
روح و تن و جانت شده مَلبوس حسن جان
یک لحظه جدا از تو شوم در همه ی عمر
این است به رویام، چو کابوس حسن جان
رد کردنِ سائل زِ درِ بیتُ العَطایَت
وَاللهِ تو را نیست به قاموس حسن جان
در وحشت و تاریکی دریای جَهالت
نور تو چُنان تابشِ فانوس حسن جان
چون ریگ، که باران به سر و روش ببارد
باشد کرمت بر همه محسوس حسن جان
گلواژه ی آزادی و گلبانگ رهایی
بی توست چو یک معنیِ محبوس حسن جان
آسایش هر مرد زِ آرامش خانه ست
شد قتلگهت، خانه ات، افسوس حسن جان
پاره جگرِ فتنه و مسموم جفایی
از کینه ی آن جُعده ی منحوس حسن جان
آن زهر جفا کرد رهایت زِ غمی سخت
ای وایِ من از روضه ی ناموس حسن جان
#دلنوشته
#امام_حسن_مجتبی
#حاج_امیر_عباسی✍ به عنایت آقا امام رضا علیه السلام در هفتم فروردین ماه ۱۴۰۳
.
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#غزل
سلام مرا میرساند نسیم
به تو همنفس با پرِ یاکریم
چه عطریست میآید از کوچهها!
عجب دلبری میکند این شمیم!
مدینه پر از عطر لبخند توست
که آورده آن را به اینجا نسیم
نشستی سر سفره با کودکان
شد آغوش تو جنت هر یتیم
تو سنگ صبوری برای همه
تویی در غم دردمندان سهیم
قیامت به پا کرده در کوچهها
طنینت: «لَقَولُ رسولٍ کریم»
ولی در مدائن چه تنها شدی
در آن فتنه، آن ابتلای عظیم
امان از ریاکاریِ روزگار
فغان از فریبِ زر و زور و سیم
غریبی تو در بین قوم ریا
غریبی و این غربت است از قدیم
چه کردی که حتی شده دشمنت
اسیر تو و آن نگاه رحیم
چه خاکی بدون تو بر سر کنند
کسانی که رفتند از آن حریم!
مبادا دمی از تو باشم جدا
که جز عشق تو نیست در دل مقیم
#یوسف_رحیمی ✍
#امام_حسن
.