.
مُسمّط مثلّث #شهادت_امام_حسن علیهالسلام
سلامْ حضرتِ باران سلامْ حضرتِ نور
سلام سورهیِ رحمان سلام سنگِ صبور
سلام چشمهیِ ایمان سلام کوهِ غرور
سلامِ ما به سرایِ پر از غبارِ شما
سلامِ ما به دلِ خون و داغدارِ شما
کسی برایِ سفر بارِ خود نَبسته چرا؟!
دوباره وقتِ زیارت دلم شکسته خدا
چکیده اشک و رسیده به عرش دستِ دعا
زیارت آمدهایم و حرم نمیبینیم
نَه گنبدی نَه ضریحی عَلم نمیبینیم
به تکّهسنگی اگر اِکتفا کنم بعدَش....
به گریه تکیه به دیوارها کنم بعدش....
دوباره مادرتان را صدا کنم بعدش....
به یادِ ضربهیِ سنگینِ دست میافتم
میان کوچه چه شد؟!چه شکست؟! میافتم
به گوشواره شبیهَم شکستهام مادر
شبیهِ چادرِ خاکی و خستهام مادر
همیشه گوشهیِ خانه نشستهام مادر
به یادِ کوچهیِ تنگ و هجومِ طوفانم
عصایِ دستِ تو هستم اگر چه لرزانم
شرارِ زهرِ جفا آرزویِ من بوده
همیشه بغض و غمی در گلویِ من بوده
تمامِ روضهیِ تو پیش رویِ من بوده
صدایِ ضربهیِ سیلی به گوش من پیچید
اگر چه تکیه به دیوار داد میلرزید
حرم ندارد اگر بیحرم شدن خوب است
همیشه سهمِ دل فاطمیه آشوب است
وَ آخرین سخنم پیکری لگدکوب است
تنی به رویِ زمین مانده پیرُهن رفته
چقدر نیزه شکسته در این بدن رفته
حرم اَسیر و اَمیرِ حرم کرم میکرد
نگینِ خاتمِ او ساربان به چنگ آوَرد
نشسته بر رویِ گُل رَدِّ پنجهیِ نامرد
مدینه مثل حرم ندبهخوان و سوزان است
نوایِ کرب و بلا رفتهها حسن جان است
#حسین_ایمانی ✍
........................
غزل مدح و مرثیه #امام_حسن علیهالسلام
حتّٰی سیاهیلشگرِ خوبی برایت نیستم
داری هوایم را ولی مرغِ هوایت نیستم
یک بینوایم در سرایت شرحِ حالم این نوا
من با نوایت نینوایی بینوایت نیستم
شاهانه میگویم گدایِ خانهزادِ دلبرم
هیچم ندارم نیستم وقتی گدایت نیستم
حرفِ دلِ این سینهزن بعد از دوماه این شد حسین
در کربلا هم جز به یادِ مجتبایت نیستم
از روضهیِ گودال هم این روضهاش سنگینتر است
این کوچه پیرت کرده امّا من عصایت نیستم
دیوار را میگیری و دست مرا وِل میکنی
مادر مگر من مَحرمِ درد و عزایت نیستم
یک تکّه از آویزهات بر رویِ خاکِ کوچههاست
حیرانِ این کوچه نباشم مبتلایت نیستم
باران که میبارد به یادِ ندبههایت هستم و...
باور نخواهم کرد مشمولِ دعایت نیستم
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #حسین_ایمانی✍
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_رقیه
قسم به ساحت ذکر شریف"هو" بابا
به روی من شده این اشک آبرو بابا
"عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد"
چه خوب شد که شدم با تو روبرو بابا
چه حیف شانه نداری که سر بر آن بنهم
بگویم از غم خود شرح مو به مو بابا
مرا ببخش که نشناختم تو را اوّل
به چهرهی تو نماندهست رنگ و رو بابا
خداش خیر دهد راهب مسیحی را...
که با گلاب تو را داده شستشو بابا
خداش نگذرد ای کاش، خولی نامرد
کشید دست به روی تو بی وضو بابا
نمانده وقت زیادی به رفتنم حالا...
شدم کنار سرت گرم گفتگو بابا
بیا و باز صدایم بزن "رقیه ی من"
تو هم بخواه ز من که "بگو بگو بابا"
چهقدر خاطرهی تلخ دارم از کوفه
چه بد گذشت به من شام بی عمو بابا
لبِ ترک ترکت را ندیده میبوسم...
چه خوب شد که به چشمم نمانده سو بابا
#محمدحسن_بیاتلو
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
.........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی ع
متون مقتل امام حسن مجتبی ع بهمراه مرثیه امام حسن مجتبی ع روی کانال باب الحسین ع قرار گرفت.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_و_عاشوراء
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
"باب الحسین(ع)" در تلگرام
https://t.me/Babolhusein
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی ع
متون مقتل امام حسن مجتبی ع بهمراه مرثیه امام حسن مجتبی ع روی کانال باب الحسین ع قرار گرفت.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_و_عاشوراء
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
"باب الحسین(ع)" در تلگرام
https://t.me/Babolhusein
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
همیشه پلک تر من هوای باران داشت
همیشه اشک در این آستانه جریان داشت
هنوز می شد از آئینه روز را تاباند
هنوز شب نرسیده،هنوز امکان داشت
کسی که نور تو را در ازل زیارت کرد
هوای عشق تو را در سرش کماکان داشت
جذامیان مدینه نماز خوان تواند
چقدر کعبه ی الطاف تو،مسلمان داشت
گدا،گرسنه،تهی دست..،سیرِ سیر شدند
همیشه آب و غذا،خانه ی کریمان داشت
غنی تر از همه ی خلق در جهان گردید
کسی که پشت در تو به فقر ایمان داشت
گدای خانه ی آن مادری مرا خواندند
که در سلاله ی نورانی اش،حسنجان داشت
اگر قرار بر این شد گدا اضافه کنید
تو را به حضرت زهرا مرا اضافه کنید
تو مهربان تر از آغوش مادری آقا
برای من به خدا چیز دیگری آقا
زمان سجده ی تو جبرئیل می آید
زمان سجده به معراج می پری آقا
رسالت تو کرامت،کلام تو وحی است
قسم به نام محمّد ص،پیمبری آقا
تمام کرّوبیانِ بهشت معترفند
ندیده اند شبیه تو دلبری آقا
فقط اجازه بده خاک پایتان باشم
مرا قرار بده جای پادری آقا
مرا به آن گذری که به سگ غذا دادی...
مرا میان همان کوچه می بری آقا!؟
سه بار مال خودت را حراج دین کردی
سه بار..،تا خودِ دینار آخری آقا
تویی امام کرامت تویی امام حسن
منم گدای کرامت منم غلام حسن
به احترام شما شوکران عسل گردید
شرنگ تلخ به شهدشکر بدل گردید
چِقَدر مصرع ابتر میان دفتر بود
که با عنایت چشم شما غزل گردید
جهان پرید به"آغوش"پر محبت تو
جهان توسط "عرش خدا" بغل گردید
تویی که تیغه ی برنده ی دو چشمانت
بلای جان خود حضرت اجل گردید
علی به تیغ حسن جان خود توسل کرد
که ختم غائله ی غزوه ی جمل گردید
گره به کار من افتاد هر زمان،دیدم
که نذر روضه ی طَشت تو،راه حل گردید
تمام کوچه ی ما نذر قاسمت هستند
که بیرق پسرت پرچم محل گردید
قسم به قاسمت آقا چقدر غم خوردیم
کنار خاک بقیع حسرت حرم خوردیم
نفس نفس زدی و آه آخرت رد شد
تمام خاطره ها از برابرت رد شد
جگر نمانده برایت که قِی کنی آن را
ز شرم از جگرت زهر همسرت رد شد
میان آن گذرِ شوم،بغض تو گویاست
چقدر سخت از این کوچه مادرت رد شد
میان کوچه سر مادرت به جایی خورد
تو سرشکسته شدی..،دستی از سرت رد شد
همین که چادر خاکی به زیر پا افتاد
هجوم درد ز اعضای پیکرت رد شد
هزار تیر به تشییع یاکریم آمد
هزار تیرِ نفسگیر از پرت رد شد
اگرچه درد کشیدی..،تن تو دست نخورد
هزار شکر که پیراهن تو دست نخورد
#بردیا_محمدی✍
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#بیست_و_هشتم_صفر
.........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_حسن
#مناجات_انتظار
ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها
شاه غریب ، وارث صبر کریم ها
بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی
زائر برای مظهر جود خدا شدی
وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست
اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست
این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین
آماده ی زیارت ایّام اربعین
گریه کنی به دور حصارش نمانده است
جز تو کسی کنار مزارش نمانده است
حالا به روی خاک حریمش نشسته ای
از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای
مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه
صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه
اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود
آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود
یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت
از فرصت نبودن حیدر توان گرفت
جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد
بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد
از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید
روی کبود حوریه را در حجاب دید
از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید
در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید
راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش
وقتی که شد شهید جنایات همسرش
با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن
او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن
دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش
در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
.........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹غریبتر...🔹
میبینمت میانۀ میدان غریبتر
یعنی که از تمام شهیدان غریبتر
میدان چقدر دستخوش عمروعاصها
بر نیزه است یکسره قرآن غریبتر
میبینمت که خسته و مجروح میروی
میبینم از همیشهات ای جان غریبتر
در غربت بقیع، شبانگاه میوزد
موسیقی ملایم باران غریبتر
باران مگر بیاید و کاری کند دریغ
آنجا گل است وقت بهاران غریبتر...
هر شب شمیم گمشدۀ یاس با تو بود
هر روز در مدینه کماکان غریبتر
افسوس کوفهکوفه خوارج هنوز هست
رسم نفاق -سکۀ رایج- هنوز هست
او کیست بر نخیله که خنجر کشیده است
شولا میان معرکه بر سر کشیده است
سنگر گرفته پشت سرت در پناه نخل
خود را کنار از آن همه لشکر کشیده است
کوفیست... بر سیاهی پیشانیاش کسی،
تصویر ابنملجم دیگر کشیده است...
پرتاب کرده دشنۀ مسموم، ناگهان
آتش از آن به خانۀ حیدر کشیده است
بر دوش کوچههای مدائن چه میکنی؟
در ازدحام لشکر خائن چه میکنی؟
وقت جهاد با تو موافق نبودهاند
یک روز بین معرکه صادق نبودهاند
در برگریز حادثهها رنگ باختند
انگار از تبار شقایق نبودهاند
آن شبه مردها که فقط طعنه میزدند
با چشمهای شبزده، عاشق نبودهاند
گویی تو را به دوش پیمبر ندیدهاند
در اقتدا به چشم تو لایق نبودهاند
گیرم شبی حدیث کسا را نخواندهاند
یک صبح نیز چشم به مشرق نبودهاند؟
والشمس و والضحی مگر از یاد رفته بود
مردان آفتابی سابق نبودهاند
حتی تو را به معرکه تکفیر کردهاند
قومی که غیر آینۀ دق نبودهاند
عمار کو که عرصه سراسر غبار شد
ابر سیاه تفرقهها آشکار شد
ترکیببند، شعلهور از آه میشود
این بند آخر است که کوتاه میشود
انگار در مدینه دلم سینه میزند
یا در بقیع همنفس چاه میشود
گویی امام بین حرم راه میرود
تا شهر غرق ذکر هوالله میشود
ترکیببند از جگرم قطعه قطعهایست
نذر ضریح گمشدۀ ماه میشود
اینجا نشسته جامهدران گریه میکنم
شهری از استغاثهام آگاه میشود...
📝 #محمدحسین_انصارینژاد
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
..........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
مُسمّط مربّع
#رحلت_رسول_اکرم و #شهادت_امام_حسن
تب مثلِ آتش گُر گرفت و پیکرش میسوخت
دریایِ رحمت در میانِ بسترش میسوخت
آلاله میزد ناله وُ برگوُبَرش میسوخت
همراهِ آه او وجودِ دخترش میسوخت
سقفِ سرِ کوثر پس از این بیتُالاحزان است
این روزها صاحبعزا آیاتِ قرآن است
رحمت ببندد دیدههایش را عذابی هست
هرجا که آتش میرود بالا طنابی هست
وقتی که دستی بسته باشد اضطرابی هست
دلواپسیم از بَس که مردِ ناحسابی هست
مزدِ رسالت را مدینه زود خواهد داد
قنفذ غلافَش را که بالا برد دست افتاد
بسته شده دستِ یداللّهِ حرم اِی وای
افتاده رویِ خاکِ کوچه مادرم اِی وای
بازویِ یاسِ مصطفی دارد وَرم اِی وای
دیده چهها در کوچهها شاهِ کرم اِی وای
بر رویِ این گلبرگ رَدِّ پنجه میماند
هر شب حسن در خلوتِ خود روضه میخواند
ای وای از این کوچه و آن خاطراتِ بد
دیدم به روزِ بانویِ گلها چهها آمد
خندید و حقِّ مادرم دزدید و سیلی زد
بد زد فقط من دیدهام مانده به رویش رَد
دیدم که میلرزد تنَش لرزید اُفتادم
با چشمِ گریان چادرِ خاکی تکان دادم
ما گریه میکردیم و آن نامرد میخندید
میگفت یکسیلی زدم اَمّا دو تن لرزید
زخمِ زبان میزد چه شد آویزه گم کردید
از این به بعد از کوچههایِ تنگ میترسید
هرکس که میگوید امیرالمؤمنین مولاست
باید بداند زندگی همراهِ سختیهاست
هرکس که شد یارِ علی زخمِ زبان خورده
یک خنجر از دشمن یکی از دوستان خورده
اینجا کتک یاسِ پیمبر بیامان خورده
در شام بینِ تشت لبها خیزران خورده
با کعبِ نی میزد به لعلِ کعبه واویلا
ذکرِ حرم شد العجل مهدی گل زهرا
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
مُسمّط مربّع سالروزِ #تخریبِ_بقیع و مرثیهیِ #امام_حسن مجتبی علیه السلام
خورشیدی امّا سایهات رویِ سرِ نوکر
گرد وُ غبارِ صحنِ تو از سیم ُو زر بهتر
یابنَ علیِ مرتضی اِی دلبرِ دلبر
جانم حسن ذکرِ لبِ فُلک وُ فَلک یکسر
شاهِ کرم هستی هوایِ نوکرم داری
کوریِ چشمِ دشمنان اینجا حرم داری
سَرتاقدم جود وُ کرم ایثار وُ توحیدی
تاجِ سرِ خیرُالبشر سردارِ اُمّیدی
آرامِ جان آرامشی بر سینه بخشیدی
امّا خودت یک لحظه آرامش مگر دیدی
هر روزِ تو شد روضهای سنگینتر از گودال
پیشِ دوچشمَت مادرت در کوچه رفت از حال
آن روز آقا بر سرَت دنیا شده آوار
سیلی که زد مادر به شدّت خورد بر دیوار
میزد لگد بر رویِ زخمِ تازهیِ مسمار
هر روز وُ شب زخمِ زبان داده تو را آزار
یک روز باید از زمین آویزه برداری
یک روز لختِهلختِه در تشتی جگر داری
آرامِ جانِ فاطمه آرام کِی ماندی؟!
دلخون شدی و از سری بر رویِ نِی خواندی
آقا دلم با روضهیِ گودال سوزاندی
از نعلهایِ اسبها و خیزران خواندی
روز وُ شبَت با روضهها همراه شد حالا
یک سایهبان رویِ مزارت نیست واویلا
داغِ دلِ نوکر شده صحن ُو سرایِ تو
رویایِ خوابم گنبد وُ گلدستههایِ تو
یک روز آقا رو به اِیوانِ طلایِ تو
با گریه میخوانیم در مدح وُ ثنایِ تو
شاهِ کرم هستی هوایِ نوکرم داری
ای ندبهخوانِ کوچهها اینجا حرم داری
#حسین_ایمانی ✍
#سالروز_تخریب #بقیع
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
.
.
#غزل_مصیبت
سالروزِ #تخریب_قبور_ائمه_بقیع
کاش بر رویِ مزارت سایهبانی بود نیست
کاش امشب در بقیعت روضهخوانی بود نیست
کاش یک زائر فقط یک شمع روشن مینمود
جایِ تکّهِسنگ اینجا آستانی بود نیست
کاش جارو میزدم صحنِ شما را با مُژه
گنبدی گلدستهای نام وُ نشانی بود نیست
کاش یک بیرق فقط بالایِ قبرَت بود آه
ریسهبندان صحنِ خاکیِ تو آنی بود نیست
کاش گریه کاش ناله کاشکی سینهزنی
در حریمِ این کریمِ آسمانی بود نیست
کاش خاکِ چادری از خاطرش بیرون شود
یاد دارم پیشِ مادر کودکانی بود نیست
کودکی با ضربهیِ سنگین به پهلو شد شهید
کودکی شد پیر در روضه توانی بود نیست
تکّهای از گوشواره رویِ خاکِ کوچههاست
گوشهای از خانه یاسِ ندبهخوانی بود نیست
#حسین_ایمانی ✍
#سالروز_تخریب #بقیع
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
.
.
#غزل_مصیبت
سالروزِ #تخریب_بقیع
در خیالم چشم میدوزم به گنبد تا بسوزم
باید از داغِ شما با روضهیِ زهرا بسوزم
نیست خورشیدِ جهانافروز محتاجِ چراغی
دوست دارم من که شمعی باشم و اینجا بسوزم
این تماشایِ حریمِ خاکیِ شاهِ کرامت
آنقَدَر سخت است باید در دلِ دریا بسوزم
مجتبیٰ یعنی غریبی بغضِ سنگین آهِ مُمتَد
مجتبیٰ یعنی بگویم کوچه واویلا بسوزم
صحنِ مادر گمشده صحنِ پسر گنبد ندارد
من نمیدانم بسازم با مصیبت یا بسوزم
آفتابِ داغ میتابد دلم آتش بگیرد
سایهبانی هم نمیبینم در اینجا تا بسوزم
سوختن سهمِ حسن سهمِ تمامِ سینهزنهاست
هر دوشنبه میکنم این روضه را برپا بسوزم
کوچهای تنگ و دلی سنگ و صدایِ ضربِ سیلی
باید از این غصّه تا دیدارت اِی آقا بسوزم
#غزل #سالروز_تخریب #بقیع
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
.