eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
288 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل من با فراق در جنگ است جوهر اشک دیده پر رنگ است حال من را تو خوب می دانی من حرم لازمم دلم تنگ است در تب انتظار میسوزم تا به کی غرق درد و غم باشم ایها العشق مرحمت بنما می‌شود اربعین حرم باشم شانه ام خسته گشته از بسکه بار هجران کشیده بر دوشم شب و روزم به گریه سر شده و نشده کربلا فراموشم سینه زن های روز عاشورا کربلا با هزار غم رفتند مانده ام با خیال شش گوشه گریه کن هات با کرم رفتند دل من مانده با حکایت تو میشوم زائر از عنایت تو عطشم ...ای همیشه آب حیات تشنه ام تشنه ی زیارت تو عهد بستم اگر حرم رفتم مثل مرغ اسیر گریه کنم روبه روی ضریح سجده کنم روبه روی تو سیر گریه کنم همه پرواز تا حرم کردند منه بی دست و پا زمین گیرم کربلایی شدند عاشق هات شب جمعه ست بی تو میمیرم... ✍محمد_حبیب_زاده ۴۰۱/۶/۱۷ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
. چشم انتظارِ رؤیت رویت ستاره ها آتش زده فراق تو بر سنگ خاره ها دیگر چرا به هجر، تو پایان نمی دهی هجرت شرر فتاده به جان شراره ها مانده به راه آمدنت ای حضورمحض چشمان خون چکیدۀ سال و هزاره ها پای پیاده در دل صحرا چه میکنی جانا فدای جان تو جان سواره ها گریان به یاد کشتۀ کرببلا شوی گریان جسمهای ز کین پاره پاره ها آقا ببخش، لحظۀ تاراج خیمه ها بردند ز گوش دخترکان گوشواره ها ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
. اِی روضه‌یِ تو اوج و عروجِ برکات اشکی که برایت بِچکد از حسنات مظلوم‌تر از تو نیست آقای غریب کشتند تو را با سلام و صلوات ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
. چهل شب است که پای غم تو سوخته‌ایم به اشک خویش و نگاه تو چشم دوخته‌ایم چهل شب است نفس‌هایمان همه آه است پر از سکوت، پر از گریه‌های ناگاه است چهل شب است که مات غروب صحراییم چهل شب است که محو طلوع سرهاییم چهل شب است ز دیدار آب می‌سوزیم به یاد هق‌هق طفل رباب می‌سوزیم چهل شب است خدایا و نیست باورمان سری به نیزه بلند است در برابرمان سرت ستاره دنباله‌دار صحراهاست همیشه در شب تاریخ شعله‌ات برپاست زمین مزار شهیدان توست سرتاسر زمانه شام غریبان توست تا محشر مرا دلی‌ست که چله‌نشین ماتم توست پیاده‌ای به ره اربعین ماتم توست امید هست مرانی ز خویش ما را هم رِعایتی کنی إبن‌السبیل‌ها را هم قبول کن تو دلم را که زائر آمده است ببین کنار قدم‌های جابر آمده است تو گویی از قفس سینه خارج است دلم میان گرد و غبار طویرج است دلم نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون دویده است به شوق فرج ستون به ستون ولایت است و شهادت شروع و مقصد ما مسیر زندگی ما: نجف به کرب‌وبلا ز جای‌جای جهان گِرد دوست جمع شدیم به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم 📝 ✍ . ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
. این حسین است که در روضه نجاتم بدهد با مسیحا نفسش باز حیاتم بدهد شده هر ذکر و دعا از جهتی منشأ خیر ذکر او خیر ز مجموع جهاتم بدهد ذات من ذات حسینی است، نبینید بدم یک نفر کاش که ارجاع به ذاتم بدهد دلبری هست مرا، بردن نامش به خدا طعم شیرین تری از نقل و نباتم بدهد کیست جز او که شده شهره به ارباب وفا لحظه ی مرگ نجات از سکراتم بدهد؟ روز محشر که شود، نوکری بزم حسین... قدر و ارزش به مناجات و صلاتم بدهد سخت دلتنگ سحرهای حریمش شده ام اربعین کاش برات عتباتم بدهد در شب قدر من از فاطمه خواهش کردم رزق گریه به قتیل العبراتم بدهد کاش تا اینکه خدا جای کفن، لحظه ی مرگ یاد ارباب، حصیری ز دهاتم بدهد شرح یک گوشه از اعضاء مقطع شده را داغ انگشت و غم غارت خاتم بدهد شاعر: ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
. علیه_السلام کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را کشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را به پا می‌خیزم و پا در رکاب جاده می‌آیم به پای عشق خواهم رفت راه بی‌نهایت را هوای روزگار من سیاه از دود غفلت‌هاست شلوغی‌های شهر از من گرفته کنج خلوت را زمین گم می‌شود در ازدحام گام‌های شوق کم آورده‌ست جاده این همه شوق زیارت را.. نشاندی پرچم هیهات را بر قلهٔ عالم به پای سر، سراسر فتح کردی قاف عزت را.. مرام ساقی تو رودها را تشنهٔ حق کرد که از آن روز می‌جویند دریای حقیقت را جهان خود را رها کرده... به راهت اقتدا کرده ببین لبیک‌های فرد فرد این جماعت را امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزی به پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
. پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال حس می کنم افتاده ام از شیب گودال یادم نرفته ذوالجناح بی سوارت یادم نرفته دختران بی قرارت یادم نرفته سنگ بر آیینه ات خورد یادم نرفته چکمه ای بر سینه ات خورد یادم نرفته گریه ام سیلاب می شد طفلی رقیه پابه پایم آب می شد زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم من زودتر از خیمه ها آتش گرفتم از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سر بازار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم از ازدحام کوچه ها رنجید زینب از هم محلی، کم محلی دید زینب همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم، برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از خنده های ساربان رنجید زینب آخر سرِ دروازه را هم دید زینب از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایی بسته پای طشت رفتم پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم با خونِ دل عمامه ات را پس گرفتم در قتلگاه غم، زمین گیرم برادر دارم به قتل صبر می میرم برادر ✍ . ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
. بی تو دلم، بسمل بی‌بال بود داغ چهل روزه، چهل سال بود طایر جان، دور سرت می‌پرید مرغ دلم، گوشه گودال بود سلسله، گردیده النگوی دست خار، به پای همه خلخال بود سینه ما، داغ روی داغ داشت خال لب ما، همه تبخال بود همره ما، تار و نی و چنگ بود دسته گل محفل ما، سنگ بود --- اگر چه، خون جگر آورده ام پرچم فتح و ظفر آورده ام ای به فدای تن پاکت، سرم بر تن پاک تو، سر آورده ام بر لب خشک تو ز شام بلا اشکْ فشان، چشم تر آورده ام گرچه تو خود از همه داری خبر من ز سه ساله، خبر آورده ام داغ بزرگی است غم کودکت فاطمه ی سه ساله ی کوچکت --- خیز، زجا، ای پسر مادرم من نه مگر این که تو را خواهرم معجر نو، بر سر خود کرده ام بس‌که به سر، ریخته خاکسترم تو در مدینه، وسط آفتاب عبا کشیدی به روی پیکرم در پی این قصه، گمانم نبود از سر نی، سایه کنی بر سرم من نه فقط همسفرت گشته ام سوخته ‌ام و دور سرت گشته ام --- کرب و بلا، باغ گل ما کجاست؟ مصحف صدپاره ی زهرا کجاست؟ ای بدنت پاره تر از برگ یاس! باغ گل و لاله ی لیلا کجاست؟ رباب با شاخه ی گل آمده غنچه ی پرپر شده ی ما کجاست؟ رقیّه را، اگر نیاورده ام سکینه ات آمده، سقّا کجاست؟ آن‌همه گل در چمنت کو حسین لاله ی باغ حسَنَت کو حسین --- شام و کف و خنده و دشنام بود عترت تو، در ملاء عام بود دسته گل سلسله دار همه سلسله و سنگ لب بام بود طفل تو، از بیم جنایت‌گران اشک به رخ ریخت و آرام بود شب همه، با گریه ی ما صبح شد شام هم از غربت ما شام بود رأس تو تا، زینتِ دروازه شد داغ دل ما همگی تازه شد --- پیش بلا، سینه سپر گشته ام راهی طوفان خطر، گشته ام چهره برافروز، عزیز دلم من پی دیدار تو برگشته ام گرچه رسیدم ز سفر، سرفراز با غم تو، خمیده تر گشته ام از اینکه تو رفتی و من مانده ام خجل ز مادر و پدر گشته ام داغ تو زخم جگرم شد حسین قاتل تو هم‌سفرم شد حسین --- کوه غمت به شانه آورده ام قامت خم نشانه آورده ام ناز مرا مکش که از بهر تو قصه ی نازْدانه آورده ام کبوتران بال و پرْبسته را باز به آشیانه آورده ام خیز و ببین شبیه زهرا شدم نشان تازیانه آورده ام همّت من، فاتح دینم شده مدال من، زخم جبینم شده --- ای به ابی انت و امّی فداک جانِ اخا! دست، برون کن ز خاک سر، که نداری، ز لبت بشنوم حرف بزن، از گلوی چاکْچاک وای اگر رود، ربابت ز دست آه اگر سکینه، گردد هلاک قلب رباب را بده تسلیت اشک سکینه را کن از چهره پاک نظر، به زین العابدینت، فکن زخم غل جامعه را بوسه زن --- قسم! به خون دل و زخم سرم قسم! به کام خشک و چشم ترم قسم! به جان خاتم الانبیا قسم! به جانِ پدر و مادرم قسم! به دست‌های عبّاس تو قسم! به آن دو کودک بی‌سرم هزار بار اگر، به شامم برند باز تو را، باز تو را، یاورم سایه ی من فرش بیابان توست لاله ی من، خار مغیلان توست --- میثم اگر در غم ما، سوخته از دل سوزان من آموخته ظرف گناهش، پر و دستش تهی از همه سو، چشم به ما دوخته هر نفسش شعله ای از آه ماست با نفس ما شرر افروخته ناله ی ما، گریه ی ما، سوز ماست هر چه که آورده و اندوخته اوست که یک عمر، ثناگوی ماست خاک قدم‌های سگ کوی ماست حاج غلام رضا سازگار✍ . ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
. و از کنار نخستین عمود راه افتاد دوباره قافله مانند رود راه افتاد قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب عدم به سمت تمام وجود راه افتاد دهان قافله یکباره پر شد از صلوات بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد به لطف زمزمه‌ی شعر دسته‌جمعی ما میان جاده گروه سرود راه افتاد نشست قافله قدری کنار موکب چای همین که خستگی‌اش رفت زود راه افتاد صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا چه هق‌هقی که میان سجود راه افتاد پس از نهار که یک روضه بود چاشنی‌اش بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد و من کنار همین خاطرات خوابم برد دوباره قافله مانند رود راه افتاد... و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب و چشم‌هام پر از اشک بود... شاعر: ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
. شد اربعین و بردل ما غم اضافه شد یک فصل دیگری به محرم اضافه شد تشبیه شد به کوثر و زمزم چو اشک ما بر آبروی کوثر و زمزم اضافه شد پای پیاده کار دوصد بال وپر کند وقتی به سر هوای تو هر دم اضافه شد دشمن شکسته تر شد و تیرش به سنگ خورد تا برشمار موکب و پرچم اضافه شد لبیک یاحسین زمین و زمان که گفت بر. اعتبار عالم و آدم اضافه شد خالیست جای محتشم واین چه شورش است گویا که رستخیز دگر هم اضافه شد شاعر: ۱۴۰۱ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
. ✍ برخیز و حال خواهر غم پرورت ببین چشمان خونفشان مرا در برت ببین از راه دور آمده ام،زائرت شوم بر خیز و ناله ها تو از این زائرت ببین آثار تازیانه و سیلی و کعب نی بر روی جسم و صورت همسنگرت ببین همدوش گریه های من و همنوای من همراه اشک و ناله و غم دخترت ببین بی تو چگونه سوی مدینه سفر کنم آه ای غریب،بیکسی خواهرت ببین برخیز و حال مادر شیرخواره را حسین خونین جگر ز داغ علی اصغرت ببین مشکی ز اشک دیده سکینه به علقمه تحفه برد به سوی آب آورت، ببین بوی مدینه می رسد از کربلای تو برخیز و حال غمزده ی مادرت ببین ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
. میان ما که نرفتیم و رفته‌ها- شاید- تفاوتی‌است در آغاز و، در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌است بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌است، بی‌سعادت نیست... شاعر: مریم کرباسی✍ ................................ علیهاالسلام از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم به‌سان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم شکسته جای مُهرت را، ز بی‌مهری به نی دیدم شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم 📝 ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۲۲ شهریور ۱۴۰۱