eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم تا ابد زیر پر چادر مادر باشیم نمک نام تو در کام رطب میریزد جان فدایت که ز نام تو ادب میریزد هرچه در ساغر این سوخته، رب میریزد از تمسک به تو بانوی عرب میریزد آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم از همان روز ازل ام بنینی بودم رشته ی چادر تو دست گداها بانو در طواف قدمت وسعت دریا بانو حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو محرم راز دل زینب کبری بانو ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها مثل هر روز دوباره جگرش میسوزد جگرش در غم هجر قمرش میسوزد پسرش رفته زدستش سپرش میسوزد زیر خورشید دوتا پلک ترش میسوزد با عصا آمده خود را برساند امروز باز با سوز جگر روضه بخواند امروز روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب روضۀ حال خراب و دل گریان رباب جای خالی علی برروی دامان رباب پسرش را سر نیزه به طنابی بستند بس که افتاد به هررنج و عذابی بستند روضه میخواند که پروانه پرش زخمی شد بین بازار تن محتضرش زخمی شد سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد در بر مردم شهر پدرش زخمی شد به جراحات تن قافله میخندیدند وسط ساز و دف و هلهله میخندیدند بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد گذر آل پیمبر به کجاها افتاد چقدر پای سرش زینب کبری افتاد رد شلاق به روی بدن ما افتاد روضۀ ام بنین تاکه به این حرف رسید زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای غارت پیرهنت هست به یادم ای وای نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای بدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت بند آمد نفس مادرت از حال که رفت دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد گذر خنجر کندی به گلویت افتاد زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا... یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا... ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
تار می دیدم و به شک بودم این صدا از گلوی پنج تن اسـت عطر سیب ات که در هوا پیچید با خودم گفتم این حسین من است وقت مرگ آمدی به دیدن من حاضری پیش جان محتضرم لطف کردی، به زحمت افتادی من توقع نداشتم پسرم جرعه آبی بنوش، خسته راه نفسی تازه کن، برم بنشین ساعتی صبر کرده بودی اگر محضرت می رسید ام بنین تاج منت گذاشتی به سرم تو تمنایم از دو دنیایی من کجا این شکوه و رتبه کجا من کنیزم تو کنزِ زهرایی کربلا قسمتم نشد آخر حسـرت دل شمیم تربت توست گریه ام از هراس مردن نیست اشک هایم برای غربت توست گریه از دست من کلافه شده از جگر آه می کشم شب و روز آهِ سردم گواه درد دلی ست شعله ور تر از آفتاب تموز روز اول که دیدمت گفتم در غمت باید امتحان بدهم چار قل خواندم و قسم خوردم پای تو چار دفعه جان بدهم با هدف می گذشت روز و شبم تلخی روزگار شیرین بود بچه هایم فدایی ات بشوند همه آرزوی من این بود معرفت را به حوصله با ذوق کاشتم در نهاد تک تک شان گشت سیراب از اشک های سحر ریشه اعتقاد تک تک شان نیمه شب ها به جای لالایی دائم اسم تو را به لب بردم قبل هر دفعه شیر دادن شان جای خرما غم علی خوردم گرد غربت به صورتت که نشست تا مسیرت به نینوا افتاد یک به یک عرضه داشتند ای دوست با تو هستیم هرچه باداباد با من از کربلا بگو پسرم خیمه بی پناه یعنی چه؟ زینت دوش مصطفی تو بگو گودی قتلگاه یعنی چه؟ گاه کابوس آب می بینم غرق آشفتگی ست احساسم گفت راوی که تشنه جان دادی نکند کم گذاشت عباسم خواهرت از وفای او می گفت با سر و چشم و دست شد سپرت؟ آه از روضه عمود اما هرچه آمد سرش فدای سرت ساربان در شلوغیِ گودال خاتمت را ندیده بود ای کاش شمر جای سرِ مطهرِ تو سر من را بریده بود ای کاش گر عبا و عمامه را بردند غارت پیرهن برای چه بود؟ بدنی با هزار و نهصد زخم نعل تازه زدن برای چه بود؟ نفسم به شماره افتاده از عنایت نظر به حالم کن ملک مرگ هم رسید از راه این دم آخری حلالم کن بدنم بر زمین نمی ماند کفنم خاک و خون نخواهد شد جانم از تن بُرون شود اما داغت از دل برون نخواهد شد ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
بیا برای یتیمان انیس و مونس باش سخن به مهر بگو ، عشق را مُدرس باش شب است روز یتیمی که مشق نان می کرد تو‌ نیز تخته سیاه غم مدارس باش اگر گلی به تمنٌا تعارفت کرده است بگیر تا که بخندد ، تو نیز نرگس باش وزیر با هوس زر به صدر مجلس رفت هوای خادمیت هست ؟ خاک مجلس باش نماز ، طفل شهیدی است شاخه گل در دست تو حاج قاسم او باش ، صاف و خالص باش به علم نیست ، که تقوا غیور می طلبد مهندسا ! بِبُر از خویش ، اَلمهندس باش به عشق آل کسا دم بزن ، بیا دل من ! شهید واقعه ی آن عزیز خامس باش ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. جان داد که در امان ببیند ما را خالی کند از یزیدیان دنیا را دزفول، هویزه، کربلا، شام، دمشق سردار ادامه داد عاشورا را ✍🏻 🏷 🇮🇷 ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
مرا یاد است سطری بی‌بدیل از شعر خاقانی: «که سلطانی‌ست درویشی و درویشی‌ست سلطانی» الا روح صداقت، معنی ایثار و آگاهی! جهان غرق است در خودبینی و تزویر و نادانی تویی از عاشقان سر به زیر و سربلند ماه تویی از اهل‌بیت عشق ای خورشیدپیشانی دمی که با شهیدان خدایی راز می‌گویی تو حتی می‌توانی قدسیان را هم بگریانی... نوشتی دیو نفست را ببر اول به قربانگاه به روی خاتم انگشترت با خط دیوانی خلیل خودشکن کم دیده‌ام چونان تو در میدان که اسماعیل جان را می‌کند هر روز قربانی... الا پیر خراسانی، مریدی این چنین داری! سَبَق برده‌ست از رستم مگر این گُرد کرمانی سلام ما به این ظلمت‌شکن ماه بلنداختر درود ما به آن خورشید، آن پیر خراسانی صدای پارسایان از عراق و شام می‌آید مگر ایران برون آرد جهان را از پریشانی... الا ای قاسم فتح درخشان! فتح دیگر کن که خصلت‌های قاسم داری و خوی سلیمانی در این میدان فراوان مدعی دیدم مگر آخر نگین قدس را از دست اهریمن تو بستانی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. نوشید چه عاشقانه از جام اَلست در آتش کینه چشم هایش را بست یک جمعه ی انتظار لبیک به لب روح ملکوتی اش به اعلی پیوست ........................ کشتند عزیز خانه را جانی‌ها خون شد به دل تک تک ایرانی‌ها هر چند که یک لاله‌ی ما پرپر شد می‌روید از این لاله سلیمانی‌ها 🇮🇷 ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع   مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم   تو که بودی که خدا همسرِ مولایت کرد تو چه کردی که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد   با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی   سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی  لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی   بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس   پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی   پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند   زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید   بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب قدری آرام بخوان روضه برای ارباب   روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم   رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت   بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها   ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم   ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ای التیام زخم دل ِ بی قرارها درمان اشک دیده ی چشم انتظارها از کودکی به آمدنت دل سپرده ایم افسوس! از حضور تو فیضی نبرده ایم جمعه به جمعه در طلبت ندبه خوانده ایم اما هنوز بر سر راه تو مانده ایم آقا ببین که منتظرت دل شکسته است از غصه ی ندیدن روی تو خسته است آقا نه این که منتظرت ناامید شد اما ببین تمامی مویش سپید شد قبل از رسیدن ِ خبر مرگ ِ نوکرت مولا به او بده خبر درک ِ محضرت ای باغبان که منتقم یاس احمدی ایّام فاطمیّه گذشت و نیامدی امسال هم بدون تو بگذشت روضه ها در جمع ما نیامدی ای صاحب ِ عزا آقا هنوز چشم‌ تو دریاست در بقیع گویا هنوز بزم تو برپاست در بقیع بر روی خاک، همدم آهی حزین شدی دردآشنای روضه ی امّ البنین شدی گویی هنوز ناله ی او می رسد به گوش بین ِگریز مقتل او می روی ز هوش در پیش چار نقش ِمزار است محتضر باریده است پای غمش چشم ِ رهگذر از بس که روضه را به لب آب برده است حتماً به دلخوشی، دگر آبی نخورده است گاهی کشیده با سر ِ انگشت خود علم در پای آن کشیده دو دست ِ شده قلم دل را که برده علقمه با حال ِ نیمه جان با صورتش به روی زمین خورده ناگهان وقتی که صورتش به روی خاک می رسد نوبت به روضه ی تن صد چاک می رسد با پای دل به گوشه ی گودال می رود در زیر بار ِ لطمه اش از حال می رود خنجر رسید و حنجر شاهی بریده شد ام البنین میان عزایش شهیده شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. صفای ایوونتِ صفایِ چشمِ سرخِ زائرایِ گریونت اونی که بارِ اوله که شده مهمونت صفای ایوونت چه حسِ زیبایی جمعه شب و کرببلا یه شبِ رویایی چش وا کنی ببینی روبروی سقایی چه حس زیبایی دلمو گره بزن به همون شش گوشه ای که ارزوی خیلیاست منو کربلایی کن میدونی کرببلای تو بهشتِ نوکراست تو رو به اُمّ البنین که عزادارِ چشایِ زخم و دستای جداست روضه میخونه ، از بیقراریِ رباب وقتی که میگفت ، الان عمو میاره اب عمو تو راهه ، لالا گلم اروم بخواب بند دوم هوایِ بارونی سقا کجایی مادرت اومده مهمونی تاب نداره ببینتت با چشمایِ خونی اومده مهمونی هنوز علمداری بلند شو باید علمِ حسینُ برداری روحیه ی مادرِ پیرتو نگهداری هنوز علمداری تو که بی دستی اخه چه جوری میخوای بگیری دستای مادرتو مادرِ پیرت باید خم شه به زانو بگیره با چه حالی سرِتو تُ رکابِ زینبی چه جوری میخوای کمک کنی دیگه خواهرتو دستی نمونده ، بال و پرت ریخته زمین میگن سرت هم ، خورده عمودِ اهنین بلند شو امشب ، مهمونته اُمّ البنین بند سوم قمر ندارم من بهم نگین اُمُ البنین پسر ندارم من دیگه عصایِ دست و سایه سر ندارم من پسر ندارم من دلم تو بازاره همونجا که سنگ میومد از در و دیوارِ تمومِ خونه های شهر و زینب آواره دلم تو بازاره روضه خونِ من کجاست که بخونه از سه ساله ای که باباشو ندید پاشو عباسم بگو تو کجا بودی که اون نامرد حسینُ سربرید دست و پا میزد حسین زینبش دنبال قاتل تا به گودالش دوید جلو چشایِ ، زینبِ من سنگش زدن یعده با چوب ، یعده با نِی اومدن نبودی عباس ، خیلی حسینم رو زدن ✍ .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab 👇👇👇
. و ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری آسمان را زیر دین چشم هایت می بری درمقاماتت همین بس انتخاب حیدری تو همان روح زلال از چشمه سار کوثری بعد زهرا بعد زینب از همه زن ها سری ای تمام مادران قربان تو نا مادری خاک پایت سجده گاه نه فلک روی زمین جای پینه آسمان خورشید دارد بر جبین بعد زهرا این قبیله مادری خواهد چنین تا بنی الزهرا تو را خوانند یا ام البنین زن ولیکن هیبتت مرد آفرین روزگار رشته های چادرت جود کرم را آبشار در کلاس درس حجب تو حیا زانو زده قطره لطف تو بر بحر کرم پهلو زده شب زلبخندت ستاره بر سر گیسو زده زیر سایه سار پلکت مهر و مه سوسو زده گرشرف با عزت و لطف و وفا گردد عجین عشق معنا می شود با واژه ام البنبن ردپایت عشق را تا بیت حق تحریر کرد چشمهایت آیه های حجب را تفسیر کرد اشک ها را دستهای گرم تو تبخیر کرد تو چه کردی که خدا کار تو را تقدیر کرد نو عروسی که پی بخت سپیدت امدی پیش پای بچه های فاطمه زانو زدی گفتی ای مردم کجا آیینه زهرا شوم آمدم خاک در انسیه الحرا شوم آمدم تا که کنیز زینب کبری شوم قطره ای امیدوارم وصل بر دریا شوم اهل این خانه همه شمعند و من پروانه ام وقت احرام است من حاجیه ی این خانه ام گرچه با تو باز خانه صاحب غمخوار شد گرچه قلبت از محبت نورگشت و نار شد خاطرات فاطمه با نام تو تکرار شد یاد گل احوال بلبل های خانه زار شد شد تمام خواهش تو از امیر المومنین فاطمه نه بعد از این بر من بگو ام البنین باز می ماند دهان از مهر این نا مادری شیر را با شیره عشق و وفا می پروری مثل هدیه پیش کش بر طفل زهرا می بری عرضه می داری قبولش کن برای نو کری مادر هرگز ندیدم بگذرد از طفل خود مثل تو نا مادری نه مادری پیدا نشد آن هم آن طفلی که چشمش قبله گاه انبیاست از همان میلاد دستش بوسه گاه مرتضاست چهره او والقمر چشمان او شمس و ضحاست گر بگویم لم یلدیولد شبیه او رواست دُر در آغوش صدف آری چو گوهر می شود دامن ام البنین عباس پرور می شود تو ندیدی کربلا از راه تو پا بر نداشت داغ لبهای خودش را بر دل دریا گذاشت علقمه یک مشک از عشق و وفا بر دوش داشت چون نگهبان جان خود را بر سر مشکش گماشت گفت با خود جان مشک و جان طفلان حرم هر چه تیر آید به جان خسته خود می خرم دستهایش رفت اما کم نشد از آن شتاب می شنید از دور آه از خیمه های اضطراب با امیدی خویش را انداخت روی مشک آب ناگهان روی سرش شد اسمان گویا خراب تیر بر مشکش زدند و مثل مشک از تاب رفت ایستادو قطره قطره پیکر او آب رفت انقدر روی زمین شد پیکر او چاک چاک ماند از آن کوه گویا گرد و خاکی روی خاک داشت تنها یک نفس درجان خود آن نفس پاک گفت با ان یک نفس هم یا اخا ادرک اخاک نه فقط عباس از شرمندگی بی تاب شد از خجالت مادرش ام البنین هم آب شد ✍ ایام . .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ای عروس سپید بخت علی که سرآمدترینِ دنیایی در مقامت چه میتوان گفتن? که تو اُمّ الائمه ،زهرایی ای مزار تو کعبه ی خاکی این دل بیقرار،زائر توست توهمانی که ذات حق فرمود خلق دنیا فقط بخاطر توست منم ام البنین که آمده ام بازهم در سکوت قبرستان با نگاهی پُراشک میگویم السلام علیکِ زهرا جان ام کلثوم و زینبت هرشب سرشان هست روی دامن من آب دست حسین میدهم و مادری میکنم برای حسن ای وجود چهار فرزندم به فدای چهار فرزندت حاضرم از صمیم دل همه را بدهم در ازای لبخندت سالیانی و گذشت و ام بنین خسته افتاده بود در بستر عرق سرد روی پیشانی ونگاهی که مانده بود به در آسمان دلگرفته از بغضش شهر در آرزوی لبخندش دور خود را نگاه کرد و نبود اثری از چهار فرزندش نه توانی به دستها مانده نه دگر قوتی به زانویش درهمین حال ناگهان حس کرد درکنارش نشسته بانویش از دلش غصه رفت تا زهرا سر او را گرفت بر دامن گفت ام البنین نگاهم کن این منم مادر حسین وحسن مادر بچه های من بودی از حضورت همیشه ممنونم ای فدایت پسر فداکردی به فداکاری تو ،مدیونم به تلافی اینکه گهگاهی دامنت بود جای بغض حسن تاکه افتاد بر زمین پسرت سر او بود روی دامن من تا گرفتی سرشک زینب را دیدم افتاد شعله بر جگرت یاد آن لحظه پاک میکردم خاک وخون را زصورت پسرت تا نباشد مقابل احدی ساقی سرشکسته عباست در قیامت شفاعت همه را میسپارم به دست عباست ✍مهدی کبیری ................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. "غزلی نذر نگاه حضرت مادر" درها روایت می‌کنند این ماجرا را‌ کج فهمی این مردم پُرمُدَعا را بعد از نبی با "بَضعَهُ مِنّی" چه کردند؟! درهای بسته لب گشوده مامَضی را در شام تیره در مدینه دستِ زهرا خانه به خانه می‌برد نور خدا را بابُ الجِنان هم ضَربِ آهنگش علی بود بستند در تا برده نام مرتضی را ؟! ای تشنگان بر حُبِّ حیدر جام گیرید کوثر خودش در جام می ریزد ولاء را ادراک قدر فاطمه هرگز نکرده است آنکس که مومن نیست حکم "لافتی" را "هل مِن مُعینِ" فاطمه پاسخ ندادند! این بی جوابی ها رقم زد کربلا را درهای بسته چوب...قلب مردمان سنگ سنگ است آتش می زند بیت الهُدی را بر قامت در لرزه افتاده است تا گفت: ( با خود به محشر می برم این دردها را) از شرم می سوزد در و از داغ حیدر درها گواهی می دهند آن ماجرا را ✍ ................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آمدم خط روی خطا بکشم کبر خود را به زیر پا بکشم از خجالت، به سر عبا بکشم نیمه شب منتّ ترا بکشم آمدم مضطر و سر افکنده توبه هایم شکسته شرمنده! بی غم تو دوا ندارم که بزنم ادّعا ندارم که من کسی جز خدا ندارم که غیر اهل کسا ندارم که بد شدم آبروی زهرا ریخت ولی اسمش گناه من را ریخت از خودم سوی تو گریزانم زیر قولم زدم، پشیمانم باز میبخشی ام؟ نمیدانم! البته من گدای سلطانم یاد من کرده یادش افتادم دم باب الجوادش افتادم گم شدم، کوله بار راهم کو! نامهء بخشش گناهم کو! سفره ای که شده فراهم کو! به علی بی کسم، پناهم کو! من از این گریه ها هدف دارم هوس بادهء نجف دارم کمکت را به این گدا برسان برکت خانهء مرا برسان حسنش را به داد ما برسان پای ما را به کربلا برسان آه شش گوشه! از تو دلگیرم چون ترا در بغل نمیگیرم یاحسین ناز کن خریدارم زود ردّم نکن، گرفتارم جان عباس بی کس و کارم به اباالفضل دوستت دارم خسته ام یا مُسبّب الاسباب پیش ام البنین مرا دریاب زینب قد کمان قیامت کرد گریه از داغ بی نهایت کرد از سر روی نیزه صحبت کرد از نماز شبش روایت کرد از شبی که نشست و گفت اُمّاه؛ ریخت جسم حسین تو در راه قاسمم قد کشید و اکبر شد اکبرِ تکّه تکّه، اصغر شد اصغرم پشت خیمه بی سر شد وضع سقا به نیزه بدتر شد بزمشان بزم رقص و هلهله بود مشک سقا به دست حرمله بود دست نامرد، معجرم بود و... هر دو دستم روی سرم بود و... زیر چکمه برادرم بود و... چشم تارش سوی حرم بود و... دشمنش داد زد که بردارَش دم مغرب تمام شد کارش ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آن روز که هر دلی پر از احساس است بر نام علمدار حسین حساس است دارد ز خدا امید عفو و بخشش هر کس که مرید حضرت عباس است ................ آن یل که به نام فاطمه حساس است در علقمه ، سرمستِ شمیم یاس است آن غیرت حیدری که در زهرا بود در چشم خداوند ادب عباس است .............. آن روز که هر دلی پر از احساس است پرونده ی او پر از شمیم یاس است دارد ز خدا امید عفو و بخشش هر کس که محب حضرت عباس است ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام_الله_علیها خسته از یک فراق سنگینم ای مدینه دوباره غمگینم غصه ای بی حساب دارم من پرسشی بی جواب دارم من پسر شیرم که میر لشکر بود آیه ای از وجود حیدر بود او که آب آور خیامش بود آسمان محو احترامش بود او که نامش شراره می افروخت دشمن از تیغ و بازویش می سوخت چه شد از روی مرکبش افتاد دور از چشم زینبش افتاد چه کسی دست از تنش انداخت چه کسی تیر کین سویش انداخت چه کسی لطمه بر وجودش زد چه کسی از قفا عمودش زد او که همواره درد دین می خورد از چه با صورتش زمین می خورد باورم نیست بی قمر شدنم باورم نیست بی پسر شدنم ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بسم الله الرحمن الرحیم مردآفرین ای باعث آرامش احوال مولا با تو همیشه خوب می‌شد حال مولا آسایشی در عمق جان خویش حس کرد هر بار تا رفتی به استقبال مولا در هر کتابی دیده‌ام، بسیار والاست شان تو در آیینه‌ی اقوال مولا از کودکی دنبال یک آیینه بودی تعبیر شد خواب تو در تمثال مولا ارث شجاعت داشت عباس تو از تو ارث ادب را برده بود از آل مولا جای تو حتی لحظه‌ای خالی نمانده در سینه‌ی از عشق مالامال مولا از چشم‌هایت اشک شادی شد سرازیر گفتند تا؛ "مادر" به تو اطفال مولا در آستان توست کار ما گدایی ای مادر عباس‌های کربلایی آنقدر که مهتاب زینت داده شب را نام تو زیبا کرده مفهوم ادب را "ام‌البنین" را "مادر شیران" نوشتد روزی که مولا بر تو بخشید این لقب را گفتی کنیز فاطمه هستی و دیدی نقش رضایت بر لب شاه عرب را در دامنت شیرین‌سخن‌ها پرورش یافت از نخل می‌گیرند محصول رطب را صفیّن می‌داند چه اندازه شجاعی چون پهلوانش داشته از تو نسب را دیدیم مهر مادری در چشم‌هایت در اخم تو دیدیم تمثال غضب را ما صاف‌وساده کربلا درخواست کردیم چون ساده کردی صنعت حسن طلب را هم مادری کردی برای آل‌زهرا هم شد پسرهایت فدای آل‌زهرا بعد از تو دیگر هیچ‌کس ام‌البنین نیست دیگر زنی مانند تو مردآفرین نیست اُم‌ُّ اَدَب، اُم‌ُّ وَفا، اُم‌ُّاَبَاالفَضل غیر از تو وصف هیچ‌شخصی این‌چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده‌ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه‌ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنان را هم درآورد پس خطبه‌ای چون خطبه‌ی تو آتشین نیست فرقی ندارد مدح تو با مدح عباس حتی گریز روضه‌ات هم غیر از این نیست؛ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است یعنی سر عباس تو روی زمین نیست... هستند با اذن خدا روز قیامت دستان عباس تو اسباب شفاعت .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. عطر زیارت‌نامه رفتی ولی چشمانِ ما پر بود از باران در زیر برفِ غربت و در فصل یخبندان مثل پدر بودی عزیز و مهربان یعنی با تو نمی‌شد کودکی بی‌تاب و سرگردان.. هر جا که مظلومی تو را می‌خواند، می‌رفتی تا سوریه، تا غزه، تا بغداد، تا لبنان در خاک غمگینی اگر پای تو وا می‌شد باران به باران عشق می‌بارید و الرحمان آن شب که آتش سوخت جان و پیکر ما را عطر شهادت داشت بغض و گریۀ ایران اما فراقت را چگونه تاب آوردیم؟ مایی که لبریزیم از داغت پس از طوفان بعد از تو حتی روزهای مهربانی رفت این دردها هرگز به آسانی نشد جبران عطر زیارت‌نامه از گلزار می‌آید حتما شهیدانند هر شب پیش تو مهمان ✍🏻 🏷 🇮🇷 .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام_الله_علیها . ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛ که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. علیهاالسلام 🔹دارالشفا🔹 خودت را از هرآنچه غیر عشق او رها کردی خودت را نذر او کردی و از عالم جدا کردی به زهرا قول دادی خادم ایتام او باشی بلاگردانشان بودی به قول خود وفا کردی برای پاسداری از حسینش بچه‌هایت را فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی بشیر از ماه تو گفت و تو از خورشید پرسیدی ادب را تربیت کردی ولا را مبتلا کردی علمدار عزای زینت دوش نبی بودی در آغوش مدینه خیمۀ ماتم به پا کردی تو خاک تیره را با اشک چشمانت بها دادی تو خاک تیره را با اشک چشمانت طلا کردی نشستی روضه خواندی در دل تاریک قبرستان زمین مرده را با اشک خود دارالشفا کردی شبیه فاطمه اشکت چراغ راه مردم شد برای گریه هرجا کربلایی دست و پا کردی چه مادرها که نور تو چراغ راهشان بوده چه فصلی در کتاب غیرت و ایثار وا کردی جهان را خیمۀ شیدایی اصحاب عاشورا جهان را مجلس مرثیۀ خون خدا کردی 📝 .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است زهرا تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است "اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند" وقتی که پیرمردی، با عشق روضه خوان است آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است 🔸شاعر: ✍ .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال... شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 🔸شاعر: _______________________ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. قسمت این بود که بر عشق گرفتار شدی خانه دار علی و محرم اسرار شدی مستفیض از نفس حیدر کرار شدی در مدار پسر فاطمه سیار شدی تو ادب کردی و اینگونه گهربار شدی دامنت مرکز تربیت سقاها بود مهد فرزانگیِ جملهء آقاها بود سر کوی تو پُر از خیل تمانا ها بود فکر و ذکر تو فقط ذریه طه بود همدم زینب و  غمخوار غم یار شدی گفته بودی که علی جان تو نخوان فاطمه ام نسخهء ناطق قرآن تو نخوان فاطمه ام پیش چشمان عزیزان تو نخوان فاطمه ام میشوم مضطر و گریان تو نخوان فاطمه ام اینچنین کردی و بانوی وفادار شدی فاطمه بودی و اما به پرت ضربه نخورد از دم در تو گذشتی و سرت ضربه نخورد وسط معرکه روی کمرت ضربه نخورد نوک مسمار نیامد , پسرت ضربه نخورد بین دیوار نماندی و پسر دار شدی پسرانت همه خوبند ولی عباست.. بین شیران که ندارد بدلی عباست وقت رزمش بشود مثل علی عباست شده ضرب المثل شیر دلی عباست مادری کردی و الگوی علمدار شدی قمرت پر زد و آهِ جگرش گفت حسین مشک او پاره شد و چشم ترش گفت حسین گرز آهن به سرش خورد و سرش گفت حسین تیر باران شد و بعدا خبرش گفت حسین در وفاداری عباس , تو تکرار شدی ز  حسینت خبری آمده که مویش را.. نیزه داری که رسیده است و پهلویش را.. بسکه چرخانده کسی با کف پا سویش را.. زینب آمد دم گودال و گیسویش را .. _______________________________ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab