eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
275 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. فردا زمین ِ کرب وبلا ،پُر بلا شود مهد ِبکای حضرت خیرالنسا شود بر روی تل روی و ببینی که پیکرم تنها نشان حرمله ی بی حیا شود بین هزار کوفی و شامی اسیرم و جسمم اسیر نیزه و تیغ جفا شود داده مرا سلام به کرّات مصطفی اما سلام ِدشمن من ناسزا شود طوفان سرخ می وزد و روبروی تو رأس عزیز فاطمه از تن جدا شود مویی که شانه خورده ی دستان فاطمه ست اول سپید و بعد ز خونم حنا شود جای هزار و نهصد و پنجاه زخم ِکین با جای بوسه های نبی جابه جا شود قرآن ِ پیکرم بشود آیه آیه و مخفی به زیر نیزه وسنگ وعصا شود این پیکری که زینت دوش نبی شده در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود وقتی که روز، شب شود و قیرگون هوا رأس جدای من قمر ِ نیزه ها شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
❤️ وقایع شب عاشوراء 268 داستان آوردن امان نامه برای عباس و برادرانش 268 خطبه‌ی امام حسین× در شب عاشوراء و برداشتن بیعت 271 یاران در شب عاشوراء به امام حسین× پاسخ گفتند 274 حمایت یاران از امام حسین× 276 سخنان قاسم بن الحسن در شب عاشوراء 279 خبر به شهادت علی اصغر× در شب عاشوراء 280 اهمیت رعایت حق الناس در ورود به عاشوراء 284 خبر اسارت پسر حضرمی و رها نکردن امام حسین× 286 حراست عباس از خیمه‌های امام حسین× تا شب عاشوراء 288 خبر دادن امام حسین× به شهادت خویش در شب عاشوراء 288 نماز شب حضرت زینب÷ و یاد حسین× 292 اصحاب بعد از آزمایش الهی جایشان را در بهشت دیدند 294 سِرّ مکنونه: حسین× برای اصحاب اسرار می‌گفت 296 سخن از رجعت در شب عاشوراء 296 رجعت امام حسین× به همراه امیرالمؤمنین× و معصومین^ 297 وقایع ظهور، شمشیر رسول الله| در دست امام حسین× 299 مقام شیعیان در زمان رجعت 300 برکات و رفاه در زمان ظهور 300 کرامت شیعه در زمان رجعت 301 امام حسین× اصحاب را آب حیات می‌دهد 303 مائده‌ی آسمانی برای اصحاب حسین× 304 دستور امام حسین× به زنان برای خروج از کربلاء 306 تهجد و تلاوت قرآن در شب عاشوراء 308 تهجد و شب زنده داری حضرت زینب÷ در شب عاشوراء 309 عطش اصحاب و اهل بیت^ و رفتن یزید بن حصین همدانی نزد عمر سعد 310 نافع بن هلال در تاریکی شب به دنبال حسین× می رود 314 حمایت اصحاب در شب عاشوراء از اهل بیت^ 315 فرح و نشاط یاران حسین× در لقاء الله (خیمه‌ی بهداشت و نوره) 318 ❤️ کتاب مذبوح فرات ❤️ عزیزانی که موفق به تهیه ی کتاب نشده اند در آ ی دی پیام دهند @m_h_tabemanesh
. مرد قیام از خلوت شب جا نمی ماند عبد خدا از سفره ی نجوا نمی ماند امشب که مهلت داده ما را در مناجاتش دور از ملاقاتش دل شیدا نمی ماند من عاشق صوم و صلاتم، عاشق قرآن از ما کسی در پشت این درها نمی ماند دین خدا حالا که جانِ تازه میخواهد پس جانِ ما دیگر در این تن ها نمی‌ماند باید کنون بار سفر بست ای همه عشاق اهل لقاءالله در دنیا نمی ماند هر کس که میخواهد،، بماند در کنار ما مهلت برای فرصت فردا نمی ماند امشب شهادتنامه عشاق امضا شد این صفحه های سرخ بی امضا نمی ماند ما لشکر زهرائیانِ کربلا هستیم فردا کسی از لشکر زهرا نمی ماند مردانِ ما جمله شهیدان خدا هستند جز سید سجاد کس از ما نمی ماند زنهای ما بعد از شما گردند اَسیرالله سالم سَری، از جمعِ این زنها نمی ماند غارت شود اینجا تمام خیمه های ما بر گوشِ طفلان گوشوار اینجا نمی ماند دستانِ سیلی باز گردد، بعدِ عباسم هرگز گلِ یاسی ز سیلی جا نمی ماند دست همه اهل حرم را ریسمان بندند دیگر برای کودکانم نا نمی ماند این خارها را از زمین باید بگیرم من دیگر برای طفل، دست و پا نمی ماند ✍ .
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آب شد بی‌آبرو، اما تو سقایی هنوز رود، شد مرداب و مُرد، اما تو دریایی هنوز دخترانم با خدای آب، فکرش را نکن غرقِ دریای عطش هم فکر آن‌هایی هنوز بی‌علَم، بی‌دست، بی‌سر هم علمدار منی گرچه افتادی، ستونِ خیمه‌ی مایی هنوز شیرِ زخمی باز هم شیر است، حتی در حصار غم مخور کرَارِ در خون، مثل بابایی هنوز هر کسی یک شاخه از سروِ تو را برداشت برد گرچه غارت شد تنت، خوش قدّ و بالایی هنوز چشم‌ها را خیره کردی با خسوفِ سرخِ خویش ماهِ در حالِ غروبم!، بسکه زیبایی هنوز جانِ بر لب را ببین، برگرد راهِ رفته را یک نفس خرجِ برادر کن، مسیحایی هنوز مادرم آمد تو را یک سر به داغِ کوچه برد اشک‌هایت روضه می‌خوانند، آنجایی هنوز ای مزارِ کوچکت صدها سوالِ بی‌جواب چارده قرن است در مقتل معمّایی هنوز . .
. سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود... با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود شرمنده   شد زمین و  خجالت کشید آب تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود ✍ .
. السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم‏. ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: کسی که صبح کند و اهمیتی به کارهای مسلمانان ندهد او از آنان نیست و کسی که صدای مردی بشنود که فریاد کمک خواهی از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست. الكافي، ج‏ ۲، ص ۱۶۴ ح ۵ ؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۷۵، ح ۲۹ ؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۳۹، ح ۱۲۰. غزه به خون نشسته ، قلب حرم شکسته در لشکر یزید است ، هر کس که دیده بسته غزه چو کربلا شد ، غرق غم و بلا شد چندین هزار کودک ، سر از تنش جدا شد کودک به زیر خاک و ، مادر به زیر آوار نقش زمین جنازه ، در هر طرف پدیدار هر گونه از جنایت ، گشته فراهم از ظلم از کینه های صهیون ، پر گشته عالم از ظلم از ظلم و جور دشمن ، دل ها به خون نشسته بر روی خاک تیره ، رنگ جنون نشسته پروانه پیکرش سوخت ، آتش به بال و پر شد چون کربلای سوزان ، هر خیمه شعله ور شد دلدادگان کجایید ، آزادگان کجایید افتاده یوسف از پا ، کنعانیان کجایید هر که دلش حسینی است ، همراه با خمینی است یاری حق مظلوم ، یک عهد عالمینی است ای روح عدل موعود ، کی می شود بیایی عجل علی ظهورک ، صاحب زمان کجایی یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب نهم محرم ۱۴۴۶ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله شب تا به سحر ستاره می گفت حسین مهتاب به هر اشاره می گفت حسین هر لاله ی پرپری که بر خاک افتاد با پیکر پاره پاره می گفت حسین .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین ما عاشق و دیوانه و مجنون حسینیم تا روز قیامت همه مدیون حسینیم گر مانده به جا دین خدا ، مصحف قرآن تا روز جزا یکسره مرهون حسینیم تا لحظه ی جان دادن و تا محشر کبری در زمزمه و نغمه ی موزون حسینیم ما تا نفس آخر و تا قبر و قیامت در حال عمل بر سر قانون حسینیم آزادگی و غیرت مردانه اگر هست تا آخر دنیا همه ممنون حسینیم در مکتب و منظومه ای از عشق و ولایت در شعر جنون واژه و مضمون حسینیم پروانه ی شمعِ غمِ زینب شده ایم و در گردشِ بر محور و کانون حسینیم با ذکر رقیه همگی جان بسپاریم ما خادم جان بر کف خاتون حسینیم با نام اباالفضل ، علمدار  ولایت مسحور نگاهش شده افسون حسینیم همچون خم گیسوی پر از خون به سر نی آشفته و غم دیده و محزون حسینیم با ناله ی یا فاطمه و نعره ی حیدر ما منتظر منتقم خون حسینیم از جمع ملَک گر که بپرسید بگویند : ما عاشق و دیوانه و مجنون حسینیم دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب عاشورا محرم ۱۴۴۶ .
. صحبت از جنگ و براندازی شد سر قتل تو سندسازی شد تشنه بودی به لبت سنگ زدند با سر خونی تو بازی شد ✍ .
. قدم از قدم برندارم حسین مگر جایِ پایت گذارم حسین مرو اینچنین از برم با شتاب که قلبم شود از فراقِ تو آب به که میسپاری حرم را، به من؟! من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟! مرو از برم، سایه ی بر سرم که بایست محکم کنم معجرم گمانم که هنگام غربت شده خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد از این جمع، بوی اسیری رسد کنون که ز پیشِ حرم میروی چرا باشتاب از برم میروی بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت پیام از جدایی دهد رفتنَت کمی صبر کن، علتِ آه من! بیا قدری آهسته رو ماه من! مَجالی به خواهر ز رویت بده بمن بوسه ای از گلویت بده ز مادر ترا جوشن آورده اَم ببین کهنه پیراهن آورده ام خودت پاره آنرا به خنجر نما که عریان نسازند جسم ترا ترا چونکه کشتند، نامردمان چسازم من و خیلِ نامحرمان پس از اینکه حلقِ ترا میدرند... از اینجا حرم را کجا میبرند؟ رباب از غمت بیقراری کند سکینه پِیَت گریه زاری کند رقیه ندارد توانِ فراق رسد سرنوشتش به شام از عراق حریمِ تو وقتی به غارت رسد اسارت، جسارت، خسارت رسد من و قافله داری اَم بعد از این پرستاری از سیدُ الساجدین اگر حکمِ حمله شود بر صِغار به گوشی نمانَد دگر گوشوار همه زخمها مان نمک می‌خورند یکایک یتیمان کتک می‌خورند چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو نه عباس هست و نه اکبر نه تو مگر از سرِ نی نگاهم کنی کسی را علمدارِ راهم کنی مبادا شوم با عدو همسفر که جانِ یتیمان شود در خطر ‌.
. دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است به چهره های منافق، نقاب ها باقی است قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ بیا امام زمان، انتقام را برسان جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان میان اهل وِلا، انسجام را برسان گِره ز شامِ عزا وا نمی‌شود بی تو ز ما رضایتِ زهرا نمی‌شود بی تو   ✍ .
. قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری می‌برند زینب کبراست که با این حقیری می‌برند؟! او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است با چه اوضاعی بزرگان را اسیری می‌برند؟! شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند باز از گودال، با وضعِ خطیری می‌برند ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه نور را با نار، بی یار و مجیری می‌برند خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی دستهای بسته را با بد سفیری می‌برند شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا بد دهانی می‌کنند و بد مسیری می‌برند جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری می‌برند روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء با لباس پاره چون طفلِ صغیری می‌برند از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا عده ای مظلومه را، جمع کثیری می‌برند حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است بی سر و پاها، سری را با دلیری می‌برند! با کلام الله بازی می‌کنند و سرخوشند رَاس ها را مست ها با دلپذیری می‌برند ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب با ستم دارند جمع بچه شیری می‌برند گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی آل عصمت را به دستور امیری می‌برند دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند کوفیان، این جمع را با سر بزیری می‌برند عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند آل زهرا را ببین از چه مسیری می‌برند ✍ .