.
#امام_حسین
.
پیگیر ماست روز قیامت محبتش
نوری که میشوند همه محو شوکتش
با سنگ دل نخورْد محک گوهر حسین
آنجا عیان شود به همه قدر و قیمتش
تا به ابد زیارت او را طلب کند
هر کس که کام او بشود وا به تربتش
مست است و هیچکس نکند شک به مستی اش
بر هر کسی رسیده نسیمی ز رایتش
جنت مبارک همه خوبان بهشت ما
دیدار اوست دیدنِ قامتْ قیامتش
غلمان و حور هر چه که باشد چه فایده
وقتی نشسته است دلم پای صحبتش
خسران زده است هر که توسل نکرده است
پاسخ نداده است به او و به بیعتش
شبهای جمعه هست خدا زائر حسین
هستیم زائران خدا با زیارتش
شبهای جمعه زخم تنش خوب میشود
شبهای جمعه فاطمه آید عیادتش
پیگیر روضه های حسینیم روز و شب
پیگیر ماست روز قیامت محبتش
#بهمن_ترکمانی ✍
#مناجات_سیدالشهداء
#اربعین
.
#شعر_روضه_حضرت_رقیه
سوی سابق را ندارد دیده تارم پدر
همچو ابرم در نبودت سخت میبارم پدر
به گمانم عمه هم از دست من خسته شده
بعد تو بر دوش او افتاده هر کارم پدر
دست در دست پدر رد شد از اینجا هر کسی
با غرور دخترانه گفت که، دارم پدر
این که هم بازی ندارم حوصله بر میشود
بیشتر سرگرم زخم طاول و خارم پدر
تو خودت گفتی که می آیی بیا پس زودتر
تا نداده بیشتر این زجر آزارم پدر
من که بوده بالشم نرمی دستان عمو
حال سر بر سنگ این ویرانه میذارم پدر
من که نازم را عمو عباس روزی میکشید
در طناب سلسله حالا گرفتارم پدر
من دگر از تو النگویی نمیخواهم بیا
بیشتر از هر کجا ترسان ز بازارم پدر
من به عشق اینکه یک بار دگر میبینمت
از سر شب تا طلوع صبح بیدارم پدر
تو فقط یک لحظه از نیزه به آغوشم بیا
تا ببینی از لبت لب بر نمیدارم پدر
#خرابه_شام
#بهمن_ترکمانی ✍
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
.
.
#امام_زمان
ماه دارم ولی از ظلمت شب نالانم
راه گم کرده ام و بهت زده، حیرانم
دور افتاده ام از مردم و تنها شده ام
جرمم این است که از دوری تو گریانم
قفسی ساخته ام از حسد و کبر و غرور
تا نگاهم نکنی ساکن این زندانم
آسمان دل من ابر ندیده به خودش
سالها منتظر قطره ای از بارانم
آرزوی منِ نوکر فقط این باشد و بس
که صدایم کنی و من به تو گویم جانم
شرمگینم که نشد نوکر خوبی باشم
من بدم چون که نماندم به سر پیمانم
علت معصیتم نفس ضعیفم بوده
بی جهت در پی مجرم شدن شیطانم
گله ای نیست که تقصیر فقط از خودم است
معصیت کرد مرا از نظرت پنهانم
نه سحر دارم و نه حال مناجاتی هست
آب رفته ز گنه پیرُهن ایمانم
حرص روزی نخورم چون که علی رزاق است
میرسد از نجف حضرت مولا نانم
عطر دلخواه نجف مانده به گوش دل من
برسد کاش نسیمی ز کوی سلطانم
دل من تنگ شده تنگ شبستان نجف
کاش میشد که ببینم جلوی ایوانم
چوب دستی یزید علت پیری من است
میزنم بر دهنم تا شکند دندانم
#مناجات_با_امام_زمان عج
#بهمن_ترکمانی ✍
.