eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6.1هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوست دارم که اربعین امسال بشوم جزء کربلایی ها و زمینی به کربلا بروم بین جمعیت هوایی ها باید اول که ترک غیر کنم اقتدا خاصه بر ظهیر کنم چشم بسته دوباره سیر کنم در قدمگاه ماورایی ها حاجیانی که می روند به حج راهشان سوی کربلا شده کج مستقیم است تا خدا اینجا راه پهناور خدایی ها قبله را سوی کربلا چرخاند هر که شد مست از شراب حسین نکند اعتماد زین پس به اشتباه جهت نمایی ها همسفر شد خیال من با عشق از نجف راهی بهشت شدم پر شده باز کلّ مشّایه از قدم های این فدایی ها با غم خوب سیدالشهدا اشک در چشم و در دلم شوق است حس و حال دلم شده مثل طعم شیرین و تلخ چایی ها یک نفر موکبی بزرگ زده یک نفر با تعارف شربت... می کنند افتخار هم دارا هم نداران به این گدایی ها استراحت در امتداد مسیر شد وبال دو پای آبله دار کاش تا آخرین نفس باشم پای‌دربند این رهایی ها چشم شوقم به گنبدش مبهوت خیره بر آن شکوه با جبروت حرف هایی نگفتنی و سکوت می‌شود پاسخ چرایی ها یک طرف مرقد خدای کرم یک طرف هم شهید گریه و غم صحن زیبای بین این دو حرم نقطه ی عطف دلربایی ها نه مسلمان که گبر و ترسا هم محو این همدلی ما شده اند ذکر "حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا" می شود رمز هم صدایی ها اربعين زیر قُبه‌ی حَرَمت به اَباالفضل می‌دهم قَسَمت بِگُذر ای عزیز زهرا(س) از این خطاها و بی‌وفایی ها کاش باشد عمود آخر من پرچم روی گنبد عباس جان سپردن کنار شش گوشه روز پایان این جدایی ها ✍ .
. ای ھمہ تاب وتبم،یاحسین یا حسین ھمیشہ ذکر لبم،یاحسین یاحسین فاطمه را یادگار السلام السلام حجت پروردگار السلام السلام قسم به‌ میر نجف یاحسین یاحسین ببین مسیر نجف یاحسین یاحسین به کودک پرپرت السلام السلام به شبه پیغمبرت السلام السلام تشنہ ی آب فرات یاحسین یاحسین معنی صوم و صلاہ،یاحسین یا حسین سید و سالار دین السلام السلام آیہ ی حب المتین السلام السلام به ساقی علقمه یاحسین یاحسین ای پسر فاطمه یاحسین یاحسین لاله ی پاک و طاهر السلام السلام حبیب ابن مظاھر السلام السلام سورہ بہ سورہ نوشت یاحسین یا حسین کرب و بلایت بھشت یاحسین یا حسین تشنه لب بی کفن السلام السلام به قاسم ابن الحسن السلام السلام ای ھدف تیرھا یاحسین یاحسین کشتہ ی شمشیرھا یاحسین یا حسین به ماه نورانیت السلام السلام بہ زخم پیشانیت  السلام السلام زائر کوی توام یاحسین یاحسین عاشق روی توام یاحسین یاحسین آمده جان بر لبم یاحسین یاحسین خاک ره زینبم یاحسین یاحسین بحق اشک بتول یاحسین یاحسین نوکریم کن قبول یاحسین یا حسین یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ .
. . دلم بخاطر زوّار ساده راه افتاد برای اینکه شود استفاده راه افتاد رسید با گُذر دیگری به مرز خودش اجازه داده اجازه نداده راه افتاد پدر بزرگ و تمامی بچه ها یعنی «حبیب» با همه ی خانواده راه افتاد شکست حضرت جبریل بالهایش را سپس شبیه من و تو پیاده راه افتاد نه اینکه پای پیاده به سمت تو زائر برای بردن زوّار،جاده راه افتاد همینکه جاده به پا خاست،در یسار و یمین نشسته باد و درخت ایستاده راه افتاد برای خاطر آهن ربای شش گوشه بُراده آب شد و بی اراده راه افتاد شکست شیشه ی مِی در نجف به دست علی که سمت کرب و بلا رود باده راه افتاد ✅مهدی رحیمی شهریور۱۴۰۲ علیه_السلام .
. همه از هر کجا باشند از این راه می‌آیند به سویت ای امین‌الله خلق‌الله می‌آیند صف جن و ملک با زائرانت هم‌قدم هستند به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه می‌آیند زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد زمین و آسمان با زائرانت راه می‌آیند ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا به شوق دیدن تو پابه‌پا، همراه می‌آیند گروهی غرق توصیف‌اند و مستِ مدح چشمانت گروهی روضه‌خوان، با سیل اشک و آه می‌آیند به شهرت می‌رسند و حال و روز شهر بارانی است پر از بغض‌اند و نم‌نم تا دم درگاه می‌آیند مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه می‌آیند قیامت کرده‌ای، انگار تصویری‌ست از محشر که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه می‌آیند نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم می‌گیرند به لطف گوشه‌چشمت آخرش کوتاه می‌آیند ✍ .
. گریز به در تمنای تو عرضی مختصر آورده ام حسرت دیدار را وقت سحر آورده ام ذره ذره بار هجران را به دوشم میکِشم مورم اینطور از سلیمانم خبر آورده ام سنگ روی یخ شدم پیش غریب و آشنا آبروی رفته را بین گذر آورده ام با سرِ زانو کشاندم عجز خود را پیش تو دستهای خالی ام را پُشت در آورده ام من بجای کار کردن سرصدا کردم فقط های و هوی بیشمار و بی ثمر آورده ام اربعین آمد... حرم، آغوش خود را باز کرد باز، دردم را برای یک نفر آورده ام سالها صبح و غروبی گریه کردم با حسین سالها نان از تنور روضه در آورده ام کربلا و شام و کوفه زیر پای زینب است آنکه می گوید حسین؛ درد کمر آورده ام گریه کرد و گفت؛ راهم را سریعاً واکنید سر برای جسم مفقود الاثر آورده ام آنقدر اهل و عیالت تازیانه خورده اند از کبوترهای تو یک مُشت، پَر آورده ام ✍ .
. السلام علیک یا اباعبدالله به عشق حاضران در دل می زنم به جادّه ، دارم میام پیاده چون حرم تو داره ، یه حس فوق العاده ای همه جود و کرم ، محفل ذکرت حرم خدا به اهل عالم ، عشقتو هدیه داده می خوام که با خدا شم ، زائر کربلا شم برای تو فدا شم ، یه عاشقیِ ساده حال دلم جنونه ، اسم تو رو می خونه به پای تو می مونه ، مجنون و بی اراده موج و تلاطم میشم ، قاتی مردم میشم توُ نوکرات گم میشم ، عاشق تو زیاده از لحظه ی ولادت ، عشق تو شد عبادت فدای خانواده ت ، تموم خانواده تا بشه هستیم فدات ، فدا یه لحظه نگات تا جون بِدم رُو پاهات ، دل می زنم به جاده .
. حالا که دیگر جا نماندم اربعین را می بوسم از جان، جای جای این زمین را این خاک کہ، این روزها بوسیده در راه صحن کف پاهای یاری نازنین را آقا کجایی تا که ھم چون جاده؛ من نیز برخاک پاهای تو بگذارم جبین را بین کدامین موکب امشب با حضورت خوشحال کردی مردم جاده نشین را دیدم کہ با قصد شکار زائرانت موکب بہ موکب چشم های در کمین را بر دوش خود آورده ام بار سلامه جاماندہ ھای دلشکسته ،دل غمین را پا در مسیری مینِھم کہ قبل از آن بردند اهل بیت شاهنشاه دین را اینجاست آنجایی که پوشانده است زینب بر صورت خود جای معجر آستین را .
. از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ها کردم تو را ای آشنایِ دل اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم به‌سان شمع، آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم وا کردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم.. ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم ✍ ................. هیهات منا الذله این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟ چشمه‌ها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟ جاده‌های پیش پا افتاده بسیارند، لیک ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟ بندگی یعنی عطش، تنها شدن، بی‌سر شدن او که دل شد بنده‌اش، خود بندۀ درگاه کیست؟ انتقامی سرخ بعد از انتظار سبز ماست لاله‌های این چمن در حسرت خون‌خواه کیست؟ هر کران پژواکی از «هیهات منا الذله» است این که آتش زد به عالم جملۀ کوتاه کیست؟... ✍🏻 🏷 🇮🇷
. دوباره شهر پر از شور و شوق و شیدایی‌ست دوباره حال همه عاشقان تماشایی‌ست که فصل پر زدن از انزوای تنهایی‌ست سفر، حکایت یک اتفاق رؤیایی‌ست ببند بار سفر را که یار نزدیک است طلوع صبح شب انتظار نزدیک است ببین که قفل قفس را شکسته، می‌آیند کبوتران حرم دسته دسته می‌آیند چو موج از همه سو دلشکسته می‌آیند غریب، از نفس افتاده، خسته، می‌آیند که باز بعد چهل شب، کنار او باشند شبیه حضرت زینب کنار او باشند تمام پشت سر جابر بن عبدالله چه عاشقانه قدم می‌زنند در این راه از اشتیاق حرم راه می‌شود کوتاه هر آن‌که خواهد از این جام عشق، بسم الله که این پیاده‌روی برترین عزاداری‌ست قسم به نور، که این ابتدای بیداری‌ست دوباره حال من و شعر می‌شود مبهم دلی که دست خودم نیست می‌شود کم‌کم در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم- «غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت» ✍ .
. در صحن تو با شِکوِه رسیدم ارباب عمریست امام خود ندیدم ارباب شد حاجت ِ تحت قبّه ام با اصرار تنها فرج شاه طریدم ارباب اللهم عجل لولیک الفرج ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. تقدیم به موکب داران راه کربلا بر روح پدر، مادرتان صد رحمت در راه، کشیده اید خیلی زحمت در بین حرم به جایتان می گوییم هر لحظه به دشمنان مهدی لعنت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ...................... موکب دار حالا که شده منصب تو: موکب دار از راه امام عصر، سنگی بردار خواهی که به موکبت قدم بگذارد؟ اصرار نما بهر ظهورش بسیار ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. انتهای صفِ گذرنامه ایستاده به فکر این هستم کار و بارم اگر که جور شود زائرِ روز اربعين هستم گرچه خیلی شلوغ اما خُب این شلوغی به عشق می اَرزد در دلم شورشی شده بر پا پُشتَم از شوق وَصْل می لرزد من نه تنها، در اين مكان هستند كودک و نوجوان و پیر حتی.. هر کدام از عشیره ای هستند تُرک و کُرد و لُر و بلوچ اینجا می نِشینم که نوبتم بشود با خودم گویم اصلاً ای آقا گر گذرنامه هم نشد ممکن.. کارت ملی که هست، شُکر خدا باید امسال زائرت بشوم کرده مادر دعا میانِ نماز گفته میخواهد از رقيّه تو تا بیایم به کربلای تو باز مثل اینکه رسیده نوبت من می رَوَم تا به کارها بِرسم همه اینها بِخاطر حرم است نَکند من به کربلا نَرسم با اُميد آمدم در اين دفتر نا اُميدم نَكن مرا آقا وعده‌مان روز ٢٠ ماهِ صفر می‌رسم از نجف به کرببلا اللهم ارزقنا زیارت الحسین فی یوم الاربعین... .