eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. نمی‌گریم که می‌ترسم جهان را سیل بر دارد قرار است این بنا را صور اسرافیل بر دارد اگرچه رفت «اسماعیل» اما می‌رسد روزی که دنیا را سراسر باز اسماعیل بر دارد هدر هرگز نخواهد رفت این خون‌ها و نزدیک است که سیلابی شود وَ خاک اسرائیل بر دارد چنان سیلاب سنگینی که درجا غرق خواهد کرد برای بستن آن هرکسی که بیل بر دارد برای قتل موسی رفت فرعون و خدا می‌خواست که موسی مردهِ فرعون را از نیل بر دارد که اسرائیل گفت حماس را از بین خواهد برد! مگر که می‌تواند مورچه هم فیل بر دارد؟ شاعر: .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح و تفسیر زیارت اربعین را در کانال ضامن اشک مشاهده بفرمایید آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
. 🔹با کاروان نیزه🔹 می‌آیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت‌منزلی که سفرها در او گم است از لا‌به‌لای آتش و خون جمع کرده‌ام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است دردی کشیده‌ام که دلم داغدار اوست داغی چشیده‌ام که جگرها در او گم است با تشنگان چشمۀ اَحلی مِن العسل نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است این سرخی غروب که همرنگ آتش است توفان کربلاست که سرها در او گم است یاقوت و دُرّ صیرفیان را رها کنید اشک است جوهری که گهرها در او گم است هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند این است آن شبی که سحرها در او گم است باران نیزه بود و سر شه‌سوارها جز تشنگی نکرد علاج خمارها :: جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر نشنید کس مصیبت از این جان‌گدازتر صبحی دمید از شب عاصی سیاه‌تر وز پی شبی ز روز قیامت درازتر بر نیزه‌ها تلاوت خورشید، دیدنی‌ست قرآن کسی شنیده از این دل‌نوازتر؟ قرآن منم چه غم که شود نیزه، رحل من امشب مرا در اوج ببین سرفرازتر عشق توام کشاند بدین‌جا، نه کوفیان من بی‌نیازم از همه، تو بی‌نیازتر قنداق اصغر است مرا تیر آخرین در عاشقی نبوده ز من پاک‌بازتر با کاروان نیزه شبی را سحر کنید باران شوید و با همه تن گریه سر کنید :: فرصت دهید گریه کند بی‌صدا، فرات با تشنگان بگوید از آن ماجرا، فرات گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا باور مکن که بگذرد از کربلا، فرات با چشم اهل راز نگاهی اگر کنید در بر گرفته مویه‌کنان مشک را فرات چشم فرات در ره او اشک بود و اشک زآن‌گونه اشک‌ها که مرا هست با فرات حالی به داغ تازۀ خود گریه می‌کنی تا می‌رسی به مرقد عباس، یا فرات از بس که تیر بود و سنان بود و نیزه بود هفتاد حجله بسته شد از خیمه تا فرات از طفل آب، خجلت بسیار می‌کشم آن یوسفم که ناز خریدار می‌کشم :: بعد از شما به سایۀ ما تیر می‌زدند زخم زبان به بغض گلوگیر می‌زدند پیشانی تمامی‌شان داغ سجده داشت آنان که خیمه‌گاه مرا تیر می‌زدند این مردمان غریبه نبودند، ای پدر دیروز در رکاب تو شمشیر می‌زدند غوغای فتنه بود که با تیغ آبدار آتش به جان کودک بی‌شیر می‌زدند ماندند در بطالت اعمال حجشان مُحرم نگشته تیغ به تقصیر می‌زدند در پنج نوبتی که هبا شد نمازشان بر عشق، چار مرتبه تکبیر می‌زدند هم روز و شب به گرد تو بودند سینه‌زن هم ماه و سال، بعد تو زنجیر می‌زدند از حلق‌های تشنه، صدای اذان رسید در آن غروب، تا که سرت بر سنان رسید... :: ای زلف خون فشان توام لیلة البرات وقت نماز شب شده، حی علی الصلات از منظر بلند، ببین صف کشیده‌اند پشت سرت تمامی ذرات کائنات خود، جاری وضوست، ولی در نماز عشق از مشک‌های تشنه وضو می‌کند، فرات توفان خون وزیده، سر کیست در تنور؟ خاک تو نوح حادثه را می‌دهد نجات! بین دو نهر، خضر شهادت به جستجوست تا آب نوشد از لبت، ای چشمۀ حیات ما را حیات لم یزلی، جز رخ تو نیست ما بی‌تو چشم بسته و ماتیم و در ممات عشقت نشاند، باز به دریای خون، مرا وقت است تیغت آورد از خود، برون، مرا... :: خون می‌رود هنوز ز چشم تر شما خرمن زده‌ست ماه، به گرد سر شما آن زخم‌های شعله‌فشان، هفت اخترند یا زخم‌های نعش علی‌اکبر شما؟ آن کهکشان شعله‌ور راه شیری است یا روشنانِ خون علی‌اصغر شما؟ دیوان کوفه از پی تاراج آمدند گم شد نگین آبی انگشتر شما از مکه و مدینه، نشان داشت کربلا گل داد «نور» و «واقعه» در حنجر شما با زخم خویش، بوسه به محراب می‌زدید زآن پیشتر که نیزه شود منبر شما گاهی به غمزه، یاد ز اصحاب می‌کنی بر نیزه، شرح سورۀ احزاب می‌کنی... :: قربان آن نی‌ای که دمندش سحر، مدام قربان آن می‌ای که دهندش علی الدوام قربان آن پری که رساند تو را به عرش قربان آن سری که سجودش شود قیام هنگامۀ برون شدن از خویش، چون حسین راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام این خطی از حکایت مستان کربلاست: ساقی فتاد، باده نگون شد، شکست جام! تسبیح گریه بود و مصیبت، دو چشم ما یک اَلاَمان ز کوفه و صد اَلاَمان ز شام اشکم تمام گشت و نشد گریه‌ام خموش مجلس به سر رسید و نشد روضه‌ام تمام با کاروان نیزه به دنبال، می‌رویم در منزل نخست تو از حال می‌رویم .
. السلام علیک یا اباعبدالله تکرار عزای تو چه بسیار شود داغ تو به هر زمان پدیدار شود گه فکه و مجنون و گهی شام و حلب گه کرببلا به غزه تکرار شود ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ نقش دل ما داغ غم یار شود چشمان ز عزای نینوا تار شد صد باره ز داغ کربلا جان بدهد در غزه اگر دلی گرفتار شود ✍ .
. هم حرملهٔ جبههٔ استکبار است هم شمر حرام زادهٔ خونخوار است فرموده به ما رهبرمان، اسرائیل... دولت که نه! یک باند جنایتکار است ✍ ‌.
هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است. ذاکر بصیر ایتا https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac واتساپ https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
سلام استاد.. این چند روز هرجا روضه و مجلس هست سوال این هست که شهید اسماعیل هنیه شیعه نبودند سنی بودند ایا جایگاهشان با شهدای شیعه یکی است ... واینکه بحث امامت در این مورد چی میشه؟ استاد ممنون میشم جواب بفرمایید ومن با اجازه شماصوت شما را براشون بفرستم... . سلام علیکم بحث بسیار مهم در این است که الان شیعه پرچمدار است و برادران اهل تسنن و ادیان دیگر بدنبال ما دارند حرکت می کنند و شیعه می شوند و یا تمایل به شیعه شدن دارند چنانچه روی دیوار تونل های غزه نام حضرت آقا و حاج قاسم ثبت است و این برای ما مهم است و اصل امامت هم یعنی همین که همه به دنبال رهبری شیعه باشند. خدا درباره ی غفران و آمرزش و جایگاه ایشان در بهشت، تصمیم می گیرد. و اصولا این یک بحث بسیار زیبای قرآنی این است که غفران و دادن مقام در دست خداست و ما حتی در باره ی شهدای شیعه که جایشان در بهشت در چه محل و مکانی است نمی توانیم نظر دهیم. بخشش گناه و دادن درجه فقط خاص خداست. 🌺 در مکتب عاشوراء با جمله ی حیات بخش امام حسین علیه السلام « ان لم یکن دین فکونوا احرارا فی دنیاکم، اگر دین ندارید لا اقل ازاده باشید»» مطرح است و ما مامور به مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم با هر دین و مذهبی هستیم. 🌺 بسیار مهم : الان این حرفها وحدت را از بین می برد که نتیجه ی افکار دور از شناخت ولایت و یا طرح این مسائل از طرف دشمن است. 🌺 حقیر دیشب در منبر عرض کردم ما باید به شدت فقط با رهبر و امام زمان عج باشیم چنانچه ما این مطلب را در زیارت عاشوراء می خوانیم. پرداختن به حواشی و اینکه چه کسی بهشت می رود و یا نمی رود با خداست. 🌺 اکنون تمایل دنیا به حضرت آقا به عنوان رهبر شیعه می باشد. ، و در نتیجه تمایل به شیعه است اگر ما از سد اسرائیل عبور کنیم دنیا ی غرب با هر نوع فکر و مذهب و دینی که دارد به سمت شیعه و جهانی شدن عاشوراء و مهدویت می رود. چنانچه الان این تمایل به شیعه را در اروپا و آمریکا می بینیم. خودمان را محدود نکنیم و فکرمان را در گیر افراد بی اطلاع و رسانی های غربی نگذدانیم. 🌺 لطفا متن را در جلسه برای بقیه بخوانید. ❤️ یا امیر المومنین @zameneashk1
. *********** پیاده ،پا برهنه، می گذارم پا در این جاده پریدم مثل یک پروانه بی پروا در این جاده به دنیا پشت کردم آمدم ، در هر قدم دیدم کشانده کیمیای عشق ، دنیا را در این جاده درخشان است هر "موکِب"چنان"کوکَب" که می دانم مسیرِ آسمان را می کنم پیدا در این جاده به زینب اقتدا کردم به چشمم قول دادم که تمامِ رنج ها را بنگرم زیبا در این جاده حرارت آن چنان بالاست در دل های غم دیده که می گیرد دلِ خورشید هم گرما در این جاده هزاران قطره طوری دست گیری می کنند از هم که می سازند با هم جلوه ی دریا در این جاده نظر بر علت و معلول ها زیباست ، می بینم که می آید به عشقِ نور ، نابینا در این جاده چنان پیوند داده حضرت محبوب دلها را که معلوم است وحدت می شود معنا در این جاده خودش را با همه زوّار قوم و خویش می داند اگر دیدید آمد زائری تنها در این جاده همه هستیم از یک خانواده زیرِ یک پرچم دو چندان می شود عقدِ اُخُوَّت ها در این جاده به هم آب گوارا می دهند اینجا برادر ها چه زیبا جلوه کرده کِسوَتِ سقّا در این جاده در این راهِ پر از عاشق فقط یک رنگ می بینم و این یعنی که " مَن مَن ها " شده یک" ما" در این جاده فقط خدمت فقط خدمت دلیلِ سبقت است اینجا چه عرفانی شده دنیای وانفسا در این جاده جهان فهمیده آری ، شیعه دارد می شود کم کم مهیّای ظهورِ مهدیِ زهرا (س) در این جاده ************ .
. نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را به شادی دو عالم‌ هم نباید داد این غم را تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را "حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" ای دل برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟! به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را؟! ۲۸ محرم ۱۴۴۶ ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ .
. السلام علیکم یا اهلَ بیت النبوة هل الدين إلا الحب و البغض بر دشمنان فطرت ، با هر نشانه نفرین بر خصم آل عترت ، بس جاودانه نفرین گفته خدا به قرآن ، لعنت به اهل ظلم و بر قوم ظالمین و ، هر ظالمانه نفرین دین خداست یک سو ، حب و محبت و مهر سوی دیگر تبرّی ، با یک نشانه ؛ نفرین نیمی ز دین تولاست ، نیم دگر تبرّاست بر دشمن حقیقت ، کن عارفانه نفرین فرمود مصطفی که ، لعنت به اهل تابوت اول به جان قابیل ، در هر کرانه نفرین شش تن ز اولین و ، شش تن ز آخرین اند بر هر کسی که گفت آن ، ماه یگانه نفرین نمرود و آل فرعون ، کذاب قوم موسی قدارِ قتل ناقه ، دانه به دانه نفرین لعنت به ابن ملجم ، معاویه ، یزید و هر که به کربلا بود ، در هر میانه نفرین هر دم به ابن سعد و ، ابن زیاد ملعون بر شمر و حرمله هم ، کن عابدانه نفرین دائم به آل سفیان ، بر قنفذ و مغیره بر آن که آتش انداخت ، بر آشیانه نفرین مادر به دشمنان گفت ، که بر شما نمایم از بعد هر نمازم ، من محرمانه نفرین بر هر که کعب نیزه ، می زد به جسم زینب بر آن که بر رقیه ، زد تازیانه نفرین هر ثانیه دقیقه ، هر ساعت و به هر روز هم دور ماهیانه ، هم سالیانه نفرین بر ظالمان تاریخ ، بر امتداد آن ها بر وارثان قابیل ، با هر بهانه نفرین ریگان و بوش و کارتر ، بانی طالبان و القاعده ی گمراه ، شانه به شانه نفرین کلینتون و اوباما ، مؤسسان داعش بر جبهة النصره و ، آن مارِ لانه نفرین بر عمرو عاص و نیزه ، رَجّاله ها و دجال بر صاحب فریب و ، اهل فسانه نفرین بر هر چه صهیونیست و ، آنان که قبل از ظهور دنبالشان بگردند ، خانه به خانه نفرین اما نتانیاهو ، نفرین به هیکل او بر آن که کودکان را ، کشته شبانه نفرین بر آن که با رسانه ، شد در مسیر شیطان بر هر که با آمریکا ، شد عاشقانه نفرین عمود خیمه ی دین ، ولایت علی است از شاخه های طوبی ، سر زد جوانه نفرین هر که دلش حسینی است ، با ظلم در ستیز است بر جان قوم ظالم ، سازد روانه نفرین هستی اگر عزادار ، بر زینب و علمدار کن با بصیرتت بر ، شمر زمانه نفرین شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ✍ شب ۲۹ محرم ۱۴۴۶ .
. ای دختر قهرمانِ حیدر ای حافظ دودمانِ حیدر ای سرّ خفیِ علویه آه دل خون چکان حیدر ای مادر جمله ی مصائب ای دختر قد کمان حیدر ای مظهر حزن آل طاها غم مایه ی عاشقان حیدر ای بار ِ امانت شهادت بر دوش تو با زبان حیدر غمهای تو دل نموده پر خون چون کارد بر استخوان حیدر بس محنت تازیانه دیدی این غم ببُرد امان حیدر دستان تو نیز بسته بودند داری به خدا نشان حیدر ما را بنما غلامِ بابت بر جان تو بسته جان حیدر ما را برسان به کوی عشاق ای روح علی، روان حیدر ای زینبِ خونجگر، فدایت جان من و عاشقان حیدر
. دنیای شگفتـی است در سینـه ی آه مظلـوم امید بستـه و چشم بـه راه باید بزنیـم ریشـه ی صهیون را ای لشکر صاحب الزمان (ع)بسم الله .
. نه زاهد می شود هر آدمی با جای مهر روی پیشانی نه دائم سد خورشید است ابر روز های سرد بارانی مچ سفت صدف وا می شود معلوم خواهد شد چه چیزی را به جان می پرورد در بطن خود از چشم خلق الله پنهانی نفوذی آدمی از جنس ما و درد های مشترک دارد شکایت دارد از فقر و فلاکتهای زنهای خیابانی خودی در ظاهر اما ناخدای کشتی دزدان دریایی نه سرباز وطن یک مهره ی شیطان برای خلق ویرانی نفوذی می تواند خادم و خدمتگزار مهربان باشد نفوذی انجمن دار است گاهی در لباس پاک روحانی نفوذی می تواند دکتر و سرهنگ وشاعر باشد و گاهی نفوذی عارف و علامه ی دهر است و استاد سخندانی نفوذی داور و بازیگر و در هر لباسی فتنه انگیز است نفوذی می تواند یک بسیجی باشد و در نفرت افشانی نفوذیها فراوانند این ایام ،باید با بصیرت بود گرفتاریم در یک کشتی آشفته در دریای طوفانی فرج در پیش،ساحل روبرو،با ناخدایی از تبار نور مسیر ما نخواهد شد عوض در التهاب هیچ بحرانی کسی از راه خواهد آمد و کاخ ستم ویرانه خواهد شد و خواهد رفت از کل جهان با مقدمش درد و پریشانی .
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __ .
❤️❤️🌴🌴🌺🌺 ادامه ی کلاس تدریس مذبوح فرات بین ساعت 4 تا 5 عصر بر گزار می شود. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 یا امیر المومنین ع
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی روضه‌شهر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دم دروازه ساعات قیامت شده بود حضرت عمه سادات اذیت شده بود نه فقط عمه که در تابش داغ خورشید سوخته عارض ذریه عصمت شده بود بین آن هلهله و ولوله و رقص و طرب به بنات علوی سخت جسارت شده بود پیش ناموس خدا آن همه سر بر سر نی پای سرها چقدر مضحکه راحت شده بود آن همه سنگ پران بر سر بام و سر راه قحطی معرفت و قحطی غیرت شده بود قافله بود معطل در دروازه شهر و چه خونی به دل آل رسالت شده بود بین این شور و بلا چشم و دل بانوی صبر محو دیدار لب و حنجر و صورت شده بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .
. و چشمم به جمال گنبدش تا افتاد از چشـم دلـم ، تمـام دنیـا افتاد پا بـال در آورد پرد سمت حـرم قلب از طپش زیاد از پا افتاد... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. السلام علیک یا اباعبدالله هر روز بدان که روز ما عاشوراست هر قطعه ی خاک ما دماء الشهداست لبنان و یمن ، ، فلسطین ، ایران هر گوشه ی این جهان ما کرببلاست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ هر لحظه ی تاریخ پر از تمثیل است گاهی به فرات و علقمه گه نیل است بر شمر و یزید و حرمله لعنت باد هم شمر زمان ما که اسرائیل است .
سلام علیکم کلاس مقتل کتاب مذبوح فرات ساعت 4 شروع می شود و بمناسبت شب اول صفر از دروازه ساعات تدریس هم داریم داستان دیر راهب 675 سفارش راهب به شمر ملعون درباره‌ی سر مطهر 678 ماجرای دستی که با قلم آهنین بر دیوار نوشت 678 ورود به شام از دروازه ساعات 682 نگه داشتن اسراء در پشت دروازه شام 683 ملاقات سر مطهر با رقیه÷ پشت دروازه ساعات 683 ورود اسرای آل محمّد| و رئوس طاهره در روز اول صفر به شهر شام 686 ورود از دروازه ساعات 687 ورود سرهای مطهر در بازار شام 688 مصیبت بازار و کوچه 689 گزارش سهل ساعدی درباره‌ی وضعیت اسراء و سرهای مطهر 691 قرار عاشقی در خرابه‌ی شام 692 🌺قسمتی از فهرست مذبوح فرات برای تدریس 🌴 السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
السلام علیک یا اباعبدالله شب اول ماه صفر ؛ ورود به شام آن چه در دایره ی عشق به اثبات رسید جلوه ی نور خدا بود به مرآت رسید حق که در صبح ازل دم ز تجلی می زد آیه ی نور به مصباح و به مشکات رسید سجده کردند همه مثل سجود آدم تا که بر خیل مَلَک وقت ملاقات رسید بعثت دیگری انگار به پا گردیده یا که کلیم آمد و در طور به میقات رسید صوت قرآن حجازی تو غوغا می کرد گویی از وحی خدا روح افاضات رسید رأس زیبای تو بر نیزه پدیدار شد و بین من با سر تو وقت مناجات رسید همه در تابش خورشید سه روزی ماندیم قافله تا که به دروازه ی ساعات رسید شهر آذین شد و در جشن و چراغانی بود تهمت خارجی و رَجم و مکافات رسید غربت و بی کسی و بی سر و سامانی ما بیشتر از همه در شام به اثبات رسید امتی آمده و اجر رسالت می داد یا که بر عترت او وقت مجازات رسید من سرم مثل تو بشکسته ز سنگ از سر بام سر به سر بود چنین رسم مساوات رسید سرِ ما شعله ی آتش سر تو خاکستر سر ما خم نشد و نغمه ی هیهات رسید همه را صبر نمودم به شکیبایی خود ولی از زخم زبان شرح شکایات رسید تشت زر ، بزم شراب و من و نامحرم ها حرف معجر شد و هنگام مراعات رسید خطبه ی حیدری ام کرد چه طوفان بر پا که یزید آن همه حیرت زده و مات رسید عاقبت کنج خرابه شده منزلگه ما هر که سرمست تو گردد به خرابات رسید نیمه شب رأس تو آمد به دل ویرانه به نماز شب من اوج عبادات رسید دخترت رأس تو را تا که به آغوش کشید جان فدا کرده و بر اوج زیارات رسید   دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ✍ شب اول ماه صفر ۱۴۴۶ .
. به هرکه دم ز علی(ع) زد رفیق باید گفت جدا ز بُعد فواصل شفیق باید گفت ته رفاقت ما را به ماه و سال که نه به عمق رابطه، عهد عتیق باید گفت به شهرتی که به مدح علی(ع) نصیب شود عنایتی است که طی طریق باید گفت به آنکه سنگِ علی(ع)را فقط به سینه زده است جواهریست که او را عقیق باید گفت به مدح آل نبی هرکسی قلم زده است میان بحر ولایت غریق باید گفت .
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 ۱۴۰۳ شمسی 💥با پا یا با سر هرطور باشد می آییم... 🦶🦶هر قدم به نیت ظهور مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/joinchat/2563638059C6d9452935e
. عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" از خاک تربتش همگی بهره برده اند آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند *** خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند ✍ .