eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
به افتخار حمله‌ی امشب عضویت در این کانال تا اطلاع ثانوی رایگانه😄👇 https://eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•𓆩📿𓆪• . . •• •• إِنَّ اللَّهَ یُدَافِـ✌️🏻ــعُ عَنِ الَّذِینَ ءَامَـ🇮🇷ـنُواْ قطعا خداوند از ڪسانی کہ ایمان آورده‌اند دفا؏ مےڪند😌✊🏻 | | . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• اکانت فارسی اسرائیل امروز صبح : ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بهترین انتقام بی توجهیه😂😂😂 پ.ن: تا حالا اینقدر صبحمون به خیر نشده بود😍 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 @ASHEGHANEH_HALAL •𓆩🌤𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• مَن یـخـــاف اللـيــ🌑ـل و أنت الـقــمـــ🌙ـــــر؟! کے از شب مےتـرسه وقـــتــــے که ماهـــــے؟!🥰💖 💫 ✌️🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•𓆩🙍‍♂𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏دم سپاه گرم👌 آنقدر براندازا گفتن شنبه گودبای پارتی رهبره، سپاه شنبه زد که یادشون بده چجوری گودبای پارتی میگیرن!!😂😂😄 . . •📨• • 888 • "شما و مجردی‌تون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩مجردی‌یعنی،مجردی𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🤦‍♂𓆪
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• گاهی وقتا برای تشکر از همسرت پیامای اقتدار دهنده بفرست اینجوری جای خودتو تو قلبش محکمتر میکنی😉💌👇 😍خدا قوت ؛ سایه ی سرم 😍زنده باشی عشق و زندگیم 😍وجودت آرامبخشه مثل ژلوفن 😍یار همیشگی من؛ جهانم باتو زیباست 😍تنها دلیل زندگیم؛سایه ات برقرا . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رصدنما 🚩
🔰 تور زیارتی «مسجدالاقصی» 😍|مجموعه فانوس برگزار میکند: پیش ثبت نام تور زیارتی فلسطین گردی و زیارت مسجدالاقصی 🔹سه روز و سه شب 🔸 صبحانه و ناهار و شام 🔹 حتی نمازهاتون هم با کاروانه😂 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به کانال زیر ملحق شوید😉👇 https://eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d جانمونید که ظرفیت محدووده😳 📌
Entegham Migirim - Master 001.mp3
12.15M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• ضربه قاضیه✊ . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• حالا وقت چیه؟😁 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
•𓆩🕊𓆪• . . •• •• ‌﴿ فرزندانم باید با شهادت آشنا باشند ﴾ همسـ🦋ـر شهید: وقتی در منزل بود با فرزندانش بازی میکرد. یکی از بازی هایش اینگونه بود که خود را درون ملحفه ای پوشانده و به دخترش می‌گفت که اگر من روزی شهید شدم من را اینگونه میبینی. وقتی اعتراض میکردم میگفت فرزند یک مرزبان باید با جمله شهادت آشنا باشد. زمانـ🙂ــی که پیکر شهید را برای وداع آوردند دختر شهید که تنها ۹ سالش بود به راحتی کنار پیکر پدر با او به صحبت پرداخت. ﴿شهید امیر نامدار از مرزبانان مرز خراسان رضوی دهم دیماه ۹۵ در درگیری با اشرار در هنگ مرزی تایباد به شهادت رسید.﴾ . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🕊𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدوچهل‌وچهارم با خانباجی به حیاط رفتیم و به
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• زکیه و زهرا سراسیمه وارد اتاق شدند. خانباجی پشت سر آن ها وارد اتاق شد و در را بست. زهرا و زکیه با گریه خیره ام شدند. زکیه با گریه لب گشود و گفت: بالاخره اومدین؟ داداش خوش غیرتم کجاست؟ حاج علی رو به زکیه گفت: آروم باش بابا جان _میخوام بدونم کجاست؟ میخوام بهش بگم خوش غیرت کلاهت رو بذار بالاتر رو به من کرد و گفت: خبر داره به خاطر اون و کاراش چه بلایی سر مادرمون اومد؟ خبر داره چشم مادرمون به در خشک شد بس که واسه این پسرش منتظر موند؟ خبر داره روز آخر اسم احمد از زبونش نمی افتاد؟ زکیه با صدا زیر گریه زد. وسط اتاق نشست و با گریه گفت: دیر اومدی زن داداش دیر اومدین ... وقتی مادر بود و از دلتنگی جون داد نیومدین حالا اومدین که چی بشه؟ حاج علی به سمت زکیه رفت و سعی کرد او را آرام کند و گفت: بابا این حرفا رو نزن مرگ مادرت تقصیر رقیه و احمد نبوده و نیست. ربطی به این ها هم نداره زکیه با عصبانیت دست حاج علی را پس زد و گفت: اگه به اینا ربط نداره و پس به کی ربط داره؟ به خاطر کارای احمد این بلا سر مامان اومد زکیه دوباره نگاه به من دوخت و گفت: احمد چی با خودش فکر کرده؟ هزار بار بهش گفتیم نکن این که باهاش در افتادی لات سر کوچه نیست شاهه ... شاه مملکته مگه میشه با شاه در افتاد؟ فقط با این کاراشون خودشونو به کشتن میدن و ما رو داغدار می کنن الان کجاست بهش تبریک بگم؟ بگم مبارکت باشه مبارزاتت نتیجه داد بگم به خاطر تو مادرم مریض شد و جون داد و توی خوش غیرت نیومدی یه سر بهش بزنی حاج علی به زکیه تشر زد و گفت: زکیه بسه دیگه داغداری درست همه مون داغداریم ولی حق نداری با حرفات به کسی زخم بزنی زکیه با دست روی لبش زد و گفت: باشه من خفه خون می گیرم ولی احمد هم این دنیا هم اون دنیا بابت کاری که کرده و بلایی که سر مادر آورد باید جوابگو باشه به خاطر چشم انتظاری مادر باید جواب بده به خاطر زینب باید جواب پس بده مادر که تا آن لحظه ساکت بود گفت: زکیه خانم واقعا بی انصافیه پشت سر برادرت که جونش و زندگیش رو به خاطر اسلام کف دستش گرفته این طور حرف بزنی زکیه پوز خند زد و گفت: به خاطر اسلام .... دلت خوشه حاج خانم .... _دلم خوش نیست چشمام بازه دارم می بینم .... آقاجان به مادر تشر زد و گفت: حاج خانم ... مادر نگاه به آقاجان دوخت که آقاجان با چشم و ابرو اشاره کرد ادامه ندهد و ساکت باشد. حاج علی با آه نفسش را بیرون داد و گفت: هر اتفاقی افتاده خیر و مصلحت حتما توی همین بوده حاج خانم خدا بیامرز هم نه احمد رو مقصر می دونست نه به راهی که احمد می رفت اعتراضی داشت تا لحظه آخر هم به احمد افتخار می کرد رو به زکیه کرد و گفت: دیگه نشنوم پشت احمد حرف بزنی و اونو مقصر بدونی 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید علی کرم اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• حاج علی به سمتم آمد. دست پشت کمرم گذاشت و گفت: بیا بشین باباجان کنارش نشستم و بقیه هم نشستند. صدای نق و نوق علیرضا که در بغل خانباجی بود بلند شد. زهرا که تا آن لحظه ساکت بود و فقط اشک می ربخت رو به من پرسید: این بچه توئه؟ به تایید سر تکان دادم که جلو رفت و علیرضا را از بغل خانباجی گرفت. زکیه بدون این که به علیرضا نگاهی بیندازد زیر لب چیزی گفت و از اتاق بیرون رفت. حاج علی به تاسف سر تکان داد و سر به زیر انداخت. زهرا به صورت علیرضا دست کشید و خیره اش شد و پرسید: چند وقتشه؟ خانباجی گفت: یازده روزشه زهرا بچه به بغل کنار حاج علی آمد و حاج علی با ذوق علیرضا را از بغل او گرفت. ماشاء الله گویان صورت او را بوسید. زهرا آه کشید و گفت: کاش مادر هم بود می دیدش. حسابی برای بچه احمد ذوق داشت ... اشکش را با روسری اش پاک کرد و پرسید: تو چه جوری و کی اومدی؟ داداش کجاست؟ چرا نیومده؟ با صدای گرفته و پر از بغضم گفتم: بچه که دنیا اومد به احمد خبر دادن ساواک ردش رو زده و سریع منو برد گذاشت پیش مادر یکی از دوستاش و خودش رفت دیروز صبح که نامه محمد آقا به دست مون رسید احمد هم رسید و بدون معطلی راه افتادیم اومدیم. موقع تشییع .... جنازه .... رسیدیم. احمد خواست بیاد حداقل تو تشییع باشه ولی برادرم که ما رو دید نذاشت بیاد گفت همه جا پر از ماموره اشکم را پاک کردم و گفتم: باور کنید تو این چند ماه لحظه ای نبود روزی نبود که احمد به یاد و به فکر مادر و زینب نباشه و عذاب وجدان نداشته باشه زهرا گفت: عذاب وجدان برای چی؟ مگه عذاب وجدان چیزی رو درست می کنه؟ کاش جای این که عذاب وجدان داشته باشه فقط یک بار میومد دیدن مادر نمی ذاشت چشم انتظار از دنیا بره ... 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید امین علی یوسفی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• و گفت دور نیست لحظه‌ی سلام روبروی قبله‌ی نخست... روبروی مسجدی که خاطرات بیشمار دارد از اشک‌ و انتظار...⛅️✨ . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
هدایت شده از رصدنما 🚩
😄 》 😁 شیطونا، بازم به من خبر ندادید 😫 آخه چرا دارین منو بازی می‌دین شما!؟ چرا می‌خواین شما همه چی رو عادی جلوه بدین؟ چرا دارین منو صحنه‌سازی درست می‌کنین!؟ 😴من خواب موندم، بدم خواب موندم، من صبح فهمیدم، خوب بگذارید برم..😰 | | | اخبار ویژه وعده صادق سپاه •👇• 📍 eitaa.com/Rasad_Nama
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 نیمه شب لشکر حق💚 کرد به دشمن غضبی🚀 "چه مبارک‌سحری بود👌 و چه فرخنده شبی"🌃 ﮼𖡼 گور خود را بکن🔥 ای مرده خور ای اسرائیل🇳🇮 آخر کار تو نزدیک شده👊 جان به لبی😉 عاصی خراسانی /✍🏼 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •🚀 | •📲 بازنشر: •🖇 «1336» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• زندگــی شاید…🖼 عبــور گیــج رهـگــذری باشد🚶🏻‍♀ که کــلاه از ســر بـر مــی‌دارد👒 و بهــ یــک رهــگذر دیگــر با لبخنــدی بی معنــی می‌گوید: صــبح بخیــر😍🕊 🧠✍🏻فروغ فرخزاد . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• امام هادۍ (؏) : به آنڪه تمامِ محـ♥️ـبتش ࢪا نثـ👩🏻‍🍼ــارِ ٺو مےڪنـد، بــا تمام وجود خدمـ😍ـت کن 😘 . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩💌𓆪• . . •• •• ‍ • درامد عالی و تحصیلات عالی داره اخلاق هم عالی... اما جوابم منفیه چون اصلا اهل نمازشب نیست 😔😇 توی ازدواج، موردی که خیلی از ما دخترا دچارش هستیم، اینه: 😎 💕 کمال گرایی یعنی هر معیار رو در بالاترین سطح بخوایم و به کمترش قانع نباشیم؛ چیزی که به این دلایل، سبب مشکلات می‌شه: ⛅ چشم بستن به واقعیت‌ چشم بستن به اینکه خودمون کی هستیم، شرایط جامعه چیه، نقاط مثبت خواستگار چیه ⛅ دید ناامیدانه به ازدواج چون هیچ‌کس بی نقص نیست و هرکسی بهرحال نقطه ضعفی داره ⛅ بعلاوه برای خیلی از دخترها بخاطر جواب منفی به خواستگارها سبب تاخیر در ازدواج می‌شه.. ❤❤ بنظر می‌رسه چاره‌ی کمال گراییِ منفی اینه: تعدیل نگاه و 🌿 یعنی معیارهای اصلی که تعدادش لزوما زیاد نیست رو نمره کامل بخوایم مثلا نماز خوندن (همیشه اهل نماز باشه) یا صداقت (همیشه اهل صداقت باشه) و برای معیارهای فرعی 🔆 به نمره متوسط قانع باشیم مثلا تحصیلات (تحصیلات نسبی کافیه) یا زیبایی (اینکه ظاهرش به دلمون بشینه کافیه) یا هر مورد دیگه که پایه‌ و اساس ازدواج موفق نیست 🌸 ‌‌‌. . 𓆩ازتوبه‌یڪ‌اشارت‌ازمابه‌سردویدن𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💌𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• خــ🏠ـانه نامِ دیگرِ آغــ🫂ــوش است 🫀‌=💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•