eitaa logo
کانون گفتگوی قرآنی
820 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
322 ویدیو
61 فایل
با توجه به عدم پاسخگویی به سوالات در انجمن های مرکز ملی برای طرح سوال خود از سامانه پاسخگو استفاده کنید 📱 نرم افزار پاسخگو app.mmpd.ir 🌐 پایگاه پاسخگوی من my.pasokhgoo.ir آیدی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در پیام رسان ها @pasokhgoo
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮🌼🔮🌼🔮 ⁉️پرسش: پاره‎‎ای از‌ آیات به دستور پیامبر اکرم به سوره‌هایی که قبلاً نازل شده بود، ملحق می‌شدند. اين الحاق به چه حكمتي بود و چرا صورت مي گرفت؟ ✍️پاسخ: در اين زمينه هم اختلاف نظر و جود دارد و دو دیدگاه مهم مطرح است: 1- سور قرآن يكباره و دفعتاً نازل شده است. 2- اجتهادي بودن ترتيب آيات. 🔍شواهد و قرائن فراواني كه پيش رو داريم نشان مي‌دهد كه اكثريت قاطع سور قرآن يكباره و دفعتاً نازل شده است؛ هر« بسمله» اي كه نازل مي‌شد سوره نويني پايه‌گذاري مي‌كرد كه آيات نازله بعدي را در خود جاي مي‌داد. ابن عباس مي‌گويد: 💫« هر گاه بسمله‌اي نازل مي‌شد، ‌پيغمبر(صلی الله علیه و آله) و اصحاب، متوجه پايان سوره قبلي و آغاز سوره ديگر مي‌شدند[اليعقوبي، تاريخ اليعقوبي،ج 2، ص 34. ]». از امام ابوعبدالله صادق(علیه السلام) نقل است كه فرمود: 💠«صحابه، پايان سوره قبلي و شروع سوره بعدي را با نزول بسم‌الله الرحمن الرحيم در مي‌يافتند[بحار الانوار، ج 92، ص 236.]». همچنين آياتي از خود قرآن كه با تعبير «إنزال» (نزول دفعي و يكپارچه) ، از يكپارچگي نزول سوره‌ها سخن گفته است، گواه اين مدعا تواند بود: 1ـ « سورة أنزلناها و فرضناها و أنزلنا فيها آيات بينات[نور/1.]». 2ـ « واذا ما أنزلت سورة فمنهم من يقول ايكم زادته هذه ايماناً [توبه /124.]». اين چنين نزولي، علاوه بر اين كه به طور قطع سوره‌هاي كوتاه را شامل مي‌شده ، همچنين درمورد بعضي سوره‌هاي طولاني‌تر قرآن مانند انعام[الاتقان في علوم القرآن، ج 1، ص 37 و نيز سيد علي كمالي دزفولي، شناخت قرآن،ص 294.] و توبه [حقائق هامة حول القرآن الكريم ، ص 142.] به طور حتم صادق بوده است. ✨شكل‌گيري طبيعي آيات در درون سوره‌ها، تصريحي ويژه از جانب پيامبر(صلی الله علیه وآله) نمي‌طلبيد؛ چه كاتبان خود فهميده بودند كه آيات نازله را بايد در سوره‌اي جاي دهند كه بسمله آن قبلاً نازل شده بود. چنين ترتيبي كه« ترتيب طبيعي» نامگذاري شده[التمهيد في علوم القرآن، ج 1 ص 212.]، اساسي‌ترين و گسترده‌ترين عامل تنظيم آيات در سوره‌هاست. 🎙غير از «ترتيب طبيعي» عامل ديگري نيز در نظم بخشيدن به آيات قرآني دست داشته است و آن تصريح حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) دائر بر سازمان يافتن آيه يا آياتي بر ترتيبي بجز« ترتيب طبيعي» آنهاست كه طبعاً در موارد اندكي اتفاق افتاده است. لازم به ذكر است كه اعتقاد به اين مسأله،‌ در هر مورد، به وجود روايت و ثبوت آن محتاج است تا خروج از« ترتيب طبيعي» را اثبات كند . http://www.askquran.ir/showthread.php?t=26747 🆔 @skquranir 🔮🌼🔮🌼🔮
🌷🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷🕊🌷 ⁉️پرسش: اگر کسی حق الناس مالی و غیر مالی به گردنش باشد و با صدقه دادن و نماز خواندن بخواهد جبران بکند، آیا از حق الناس در عالم برزخ رهایی پیدا می کند و یا در عالم برزخ عذاب می‌کشد تا قیامت فرا برسد؟ ✍️پاسخ: ☀️با توجه به آیه شریفه «مَنْ تابَ‏ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما (1) كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند گناهان اين گروه را به حسنات تبديل مى‌‏كند و خداوند آمرزنده و مهربان است.» و فرمایش امام باقر (عله السلام): «التَّائِبُ‏ مِنَ‏ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏ (2) کسي که از گناه توبه کرده، مانند کسي است که گناهي نکرده است» می توان این نتیجه را گرفت که در چنین مواردی، وقتی انسان به درگاه الهی توبه می کند 👈و در صدد جبران حق الناس هم بر می آید👉، دیگر گناهی در نامه اعمال او باقی نخواهد ماند و بالطبع، عذاب هم منتفی می باشد. 📚پی نوشت: 1.فرقان/70 2.كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي(ط- الإسلامية)،دار الكتب الإسلامية،تهران،1407ق،ج2،ص435 . http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62424 🆔 @skquranir 🌷🕊🌷🕊🌷
🍃💐🍃 🍃💐🍃 🍃💐🍃 ⁉️پرسش: وقتی خطبة البیان امیرالمومنین(علیه السلام) را مطالعه می کردم، حضرت مرتب می فرمودند: منم کسی که .... . طبیعتا ایشان نعمت هایی که خداوند به او داده بود را نمی توانست کتمان کند. اما از طرفی آمده است زشت ترین راستگویی تمجید از خود است. آیا باید شاکر نعمت هایی باشیم که خدا به ما داده است؟ در اینصورت آیا این مساله خودستایی نیست؟ ✍️پاسخ: خودستائی یکی از رذائل اخلاقی و اعتراف به نعمت هاي الهي یکی از مراتب شکر گذاری است. تفاوت اصلی در میان این دو این است که در خودستائی فرد نعمت ها را به خود و لیاقت خود منتسب می کند و در شکرگذاری به خداوند منتسب میکند و تفضل خدا می داند. ☀️در قرآن کریم توصیه شده است: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث‏؛ نعمت های پروردگارت را بازگو کن.»(1) 🤲بازگو کردن نعمت های خداوند به نوعی شکر آنها است. همانطوری که کتمان کردن این نعمت ها انکار نعمت و ناشکری است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: 🌸«إنَّ اللّه َ يُحِبُّ أن يَرى أثَرَ نِعمَتِهِ على عَبدِهِ؛ خداوند دوست دارد كه اثر نعمت خود را در بنده اش ببيند.»(2) بنابراین بازگو کردن نعمت های خود به هدف بیان لطف و عنایت خداوند و نه استحقاق خود و یا فخرفروشی بر دیگران کاملا پسندیده است. 📚پی نوشت ها: 1. ضحی، 11. 2. العروسى الحويزى، عبد على بن جمعة(1112ق)، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج1، ص289. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62240 🆔 @skquranir 🍃💐🍃 🍃💐🍃 🍃💐🍃
🍃🌻🍃🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🍃🌻🍃 ⁉️پرسش: من دوست ندارم درباره ی بعضی مسائل به بقیه جواب بدهم. به همین دلیل دروغ می گویم. آیا این گناه است؟ ✍️پاسخ: ⛔️دروغ گفتن یک عمل زشت است که نه تنها در اسلام، بلکه در تمام ادیان الهی و حتی نزد انسان های بی قید و بند هم قبیح و ناپسند شمرده می شود. اما راست گفتن و بیان کردن تمام مسائل به دیگران، واجب نیست. شما در درجه ی اول می توانید بدون اینکه دروغ بگویید، خیلی ساده از جواب دادن طفره رفته و از بیان کردن مسائلی که دوست ندارید دیگران اطلاع پیدا کنند، خودداری کنید. 🔄در عین حال اگر در جایی ناچار به جواب دادن شدید، می توانید از «توریه» استفاده کنید. توریه بر وزن توصیه، یعنی کلامى که از آن دو معنا فهمیده شود: یکى معناى ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل مى‏ شود؛ و دیگرى معناى نهانى و ناپیدا که مقصود اصلى گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمى‏ شود. به عبارت دیگر، در توریه ظاهر کلام چیزی است که مخاطب دریافت می کند، در حالیکه متکلم معنای دیگری را در نظر دارد. مثلا وقتی شخصِ بدحسابی تقاضای پول می کند و طرف مقابل تمایل ندارد که به او پولی قرض بدهد، می گوید «فعلا که دستم خالی است.» در این صورت مخاطب چنین دریافت می کند که او پولی ندارد، در حالیکه منظور او این بوده که در حال حاضر در دست هایم چیزی ندارم؛ هرچند ممکن است در حساب بانکی اش پول داشته باشد. 🔹دروغ گفتن تعریف خاص خودش را دارد و به معنای «خبر مخالف با واقع» می باشد. در توریه، شما خبری غیر واقعی نداده اید و اینکه شنونده برداشت دیگری دارد، حرف را تبدیل به دروغ (در معنای اصلیش) نمی کند. هرچند اگر قصدِ‌ گوینده فریب باشد، کار درستی نکرده؛ اما گناهی که مرتکب شده،‌ نامش فریب است، نه دروغ. فریبکاری هم گناه و مستوجب عقوبت است و توریه به هیچ عنوان مستمسکی برای فریبکاری نیست؛ بلکه راهی برای برون رفت از مفسده و زیان هایی است که با راست گفتن ایجاد می شود. 💠این یك قانون مسلّم عقلى است كه هرگاه فساد چیزى از صلاح آن بیشتر شد، باید از آن دوری کرد. خیلی اوقات انسان برای جلوگیری از مفاسدی،‌ مجبور به پنهان کردن برخی موضوعات می شود و در اسلام برای برون رفت از گناه و نافرمانی الهی، راهکارهایی برای این قبیل مواقع پیشنهاد شده. سوء استفاده کردنِ برخی افراد از این راهکار، دلیل موجهی برای تخریبش نیست. همیشه افرادی هستند که از هر چیزی به بدترین شکل استفاده می کنند. 👈همانطور که عرض شد، دروغ گفتن حرام است ولی بیان کردنِ همه چیز برای دیگران واجب نیست. چنانکه امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «لا تَقُلْ ما لا تَعلَمُ، بَل لا تَقُلْ كُلَّ ما تَعلَمُ»؛ آنچه نمى دانى مگوى، حتى تمام آنچه را هم كه مى دانى مگوى. (۱) 📚پی نوشت: ۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۱۰، ص ۱۹۸ http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62141 🆔 @skquranir 🍃🌻🍃🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🍃🌻🍃
🌱🥗🌱 ⁉️پرسش: الف:شرط انفاق کردن در چیست! ب: شامل چه کسانی میشود، دهنده و‌ گیرنده!؟ ج:آیا نقص عضو کردن خود هم انفاق محسوب میشود!؟ د:حد و حدود در انفاق چگونه برای جامعه اسلامی مفید هست که حقوق رعایت گردد!؟ ✍️پاسخ: پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62235 🆔 @skquranir 🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗
🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 ⁉️پرسش: درباره عزت نفس چند سوال داشتم: الف: آیا احساس حقارت در مقابل عزت نفس قرار دارد؟ ب: تفاوت عزت نفس با تکبر و عجب که از گناهان بزرگ هستند چیست؟ ج: آیا عزت نفسی که اسلام مدنظر دارد با مفهوم self-esteem که در روانشناسی غرب وجود دارد و در فارسی معادل عزت نفس ترجمه میشود تفاوت دارد؟ ✍️پاسخ اجمالی: ✅الف: بله؛ عزتمندی نقطه مقابل حقارت و ذلت است. ✅ب: عزت نفس و تکبر مرز دقیقی با یکدیگر دارند که باعث میشود گاه با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. تا آنجا که حتی عزت نفس معصومین(علیهم السلام) حمل بر تکبر می شده است. ✅ج: میان عزت نفس در دیدگاه اسلامی و روانشناسی غرب تفاوت هایی وجود دارد. در تعریف روانشناسی از عزت نفس بر روی عناصری مانند خودارزیابی مثبت، خودرضایتمندی و تایید اجتماعی تاکید شده است. اما عزت نفس در دیدگاه اسلامی مبتنی بر پیوند فرد با منشا هستی و انطباق رفتاری با ملاک های صحیح است. بنابراین عزت نفس در روانشناسی وامدار و وابسته به حالات روانشناختی فرد و بازخوردهایی است که از جامعه پیرامونی خود دریافت میکند که عموما اموری مادی، محیطی و نسبی هستند. اما عزت نفس در اسلام ناظر به امور معنوی و وابسته به امور و معیارهای واقعی و ثابت همچون ایمان و عمل صالح است. پاسخ تفصیلی را در سایت مطالعه کنید: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62020 🆔 @skquranir 💐🕊💐🕊🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊
🍃🌴🍃 🍃🌴🍃 🍃🌴🍃 ⁉️پرسش: چرا در قرآن سوره ای در مذمت ابولهب وارد شده و به نام او تصریح می کند؟ ✍️پاسخ: روش قرآن کریم اینست که نوعا غیر انبیا را با صفاتشان یاد می کند، مثلا برای معرفی مؤمنین صفات آنها را بر می شمارد و می فرمایند مؤمنین واقعی کسانی هستند که دارای این صفاتند. ☀️یا مثلا زمانی که می خواهد سرپرستان جامعه اسلامی را معرفی کند با وصفی قابل توجه آنها را معرفی می نماید: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (مائده/55) سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده ‏اند همانها كه نماز را برپا مى ‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى ‏دهند. 🔥سوره «مسد» از این نظر بیانی خاص دارد که به ذکر صفات شخص بسنده نکرده و با صراحت درباره دو تن از دشمنان سرسخت پیامبر اکرم سخن می گوید؛ دشمنانی که در اوج غربت و تنهایی حضرت، به شدت ایشان را آزار می دادند و مانع بزرگی در راه تبلیغ اسلام بودند. برای نمونه : ☄️در روايتى آمده است كه شخصى به نام طارق محاربى مى‏ گويد: من در بازار ذى المجاز بودم (ذى المجاز نزديك عرفات در فاصله كمى از مكه است) ناگهان جوانى را ديدم كه صدا مى ‏زند: اى مردم! بگویيد: لا اله الا اللَّه تا رستگار شويد، و مردى را پشت سر او ديدم كه با سنگ به پشت پاى او مى‏ زند به گونه ‏اى كه خون از پاهايش جارى بود و فرياد مى‏ زد: اى مردم! اين دروغگوست، او را تصديق نكنيد! من سؤال كردم اين جوان كيست؟ گفتند: محمد است كه گمان مى‏ كند پيامبر است و آن پير مرد هم، عمويش ابو لهب است كه او را دروغگو مى‏ داند. (1) 📣در خبر ديگرى آمده است كه ربيعة بن عباد مى ‏گويد: من با پدرم بودم. پیامبر را ديدم كه به سراغ قبائل عرب مى‏ رفت و هر كدام را صدا مى ‏زد و مى‏ گفت: من رسول خدا به سوى شما هستم، جز خداى يگانه را نپرستيد، و چيزى را همتاى او قرار ندهيد ... هنگامى كه او از سخنش فارغ مى‏ شد، مرد احول خوش صورتى كه پشت سرش بود صدا مى‏ زد: اى قبيله فلان! اين مرد مى‏ خواهد كه شما بت لات و عزى را رها كنيد و به سراغ بدعت و ضلالت او برويد! به سخنانش گوش فرا ندهيد و از او پيروى نكنيد! من سؤال كردم او كيست؟ گفتند: عمويش ابو لهب است. (2) 🔴در خبر ديگرى مى ‏خوانيم: هر زمان گروهى از اعراب خارج مكه وارد آن شهر مى ‏شدند، به خاطر خويشاوندی ابولهب نسبت به پيامبر (ص) و سن و سال بالای ابولهب، به سراغ او رفته و از پیامبر تحقيق مى‏ کردند. او نیز از پیامبر بدگویی می کرد و مى‏ گفت: محمد ساحر است! آنها نيز بى آنكه پيغمبر را ملاقات كنند باز مى ‏گشتند. در اين هنگام گروهى آمدند و گفتند: ما از مكه باز نمى‏ گرديم تا او را ببينيم. ابو لهب گفت: ما پيوسته مشغول مداواى جنون او هستيم! مرگ بر او باد! (3) 🍂به گفته مورخین، ابولهب تنها كسى بود كه پيمان حمايت بنى هاشم از پيامبر اكرم را را امضاء نكرد و در صف دشمنان او قرار گرفت، و در پيمانهاى دشمنان شركت نمود. از اين روايات به خوبى استفاده مى‏ شود كه او از هيچ كارشكنى علیه پیامبر فروگذاری نمى‏ كرد، مخصوصا اینکه بدزبان بود و تعبيرات زننده ای نسبت به حضرت بیان مى‏ كرد! به همين جهت آيات مورد بحث با اين صراحت تمام، او و همسرش ام جميل (که در این دشمنیها با او همکاری می کرد) را به آتش جهنم تهدید می کند. 📚پی نوشت ها: 1- مجمع البيان/ج10/ص559 2- فى ظلال القرآن/ج8/ص697 3- تفسير الفرقان/ج30/ص503 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24371&page=8 🆔 @skquranir 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
☀️🕊☀️🕊☀️ ⁉️پرسش: لطفا در مورد معنای شرح صدر و عوامل آن و آثار شرح صدر توضیحاتی مطرح بفرمایید. ✍️پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62402 🆔 @skquranir ☀️🕊☀️🕊☀️
🍂🥀🍂 🍂🥀🍂 🍂🥀🍂 ⁉️پرسش: در آیات کریمه قرآن بین آزر عموی ابراهیم و ابولهب عموی پیامبر اسلام، چه شباهت هایی ذکر شده است؟ ✍️پاسخ: بین آزر عموی ابراهیم (ع) و ابولهب عموی پیامبر شباهت زیادی وجود داشت: 💠آزر، ابراهیم را تهدید می کرد (مریم/46)، همانگونه هم ابولهب، پیامبر را آزار می داد (مجمع البيان/ج10/ص559). 💠آزر دعوت ابراهیم به توحید را رد می کرد (مریم/46)، همانگونه هم ابولهب دعوت پیامبر را نمی پذیرفت (سوره مسد). 💠آزر با کفر از دنیا رفت و از از اصحاب دوزخ گشت (توبه/113و114)، همانگونه هم ابولهب با کفر از دنیا رفت و از اصحاب دوزخ شد. (مسد/3) ☀️قرآن کریم در آیات متعددی به استدلال های ابراهیم در برابر آزر و قومش اشاره می کند؛ به عنوان نمونه: انعام/74 و مریم/42 و انبیا/52 و شعراء/70 و صافات/85 و زخرف/26 🔥اما از ابولهب تنها در سوره مسد یاد نموده و او را به آتش جهنم وعده داده است که نشان از سرسختی شدید ابولهب در دشمنی با پیامبر اسلام است. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24371&page=8 🆔 @skquranir 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍁 🍁 🍁 ⁉️پرسش: من نسبت به یکی از اقوام که با رفتار و زبانش خیلی من را آزار داده،‌ احساس ناراحتی و رنجش دارم، در عین حال برایش دعا می کنم. در روایات یکی از شرایط عدم استجابت دعا را کینه بیان کرده اند. آیا این حسی که من دارم کینه است؟ لطفا من را راهنمایی کنید. ✍️پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62671 🆔 @skquranir 🍁 🍁 🍁
🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥 ⁉️پرسش: زن ابولهب بر اساس آیه آخر سوره طنابی از لیف خرما به دور گردن دارد سوالم این است که چگونه این لیف خرما نمی سوزد؟ چرا مثلا نگفته زنجیری آهنین دور گردنش خواهد بود؟ ✍️ پاسخ: 🍂 در مورد معنای «مسد» بیشتر لغویین طناب بافته شده از شاخه های نخل را ذکر کرده اند اما برخی دیگر از لغویین، طناب بافته شده از هر چیزی را مسد دانسته اند. اما از جهت معنای آیه، چند فرض وجود دارد: ✅ یکی اینکه بیان آیه را کنایی بدانیم و اینکه مفهوم آیه، كنايه ای از تحقير همسر ابولهب است‏؛ ✅ یا اینکه آیه را به همان لغوی و تحت اللفظی معنا کنیم؛ یعنی واقعا در دوزخ طنابی از خرما بر گردن همسر ابولهب وجود دارد که هم تحقیر اخروی اوست و هم اینکه همان طناب از جهت سنگینی و خشونت و عذاب، متناسب با اوضاع دوزخ می باشد. 🔥 این طناب اگر هم از شاخه خرما باشد، جنسی متناسب با آن احوال و اوضاع را دارد. اگر مردم گنه کار هیزم دوزخند و با هر بار سوختن ظاهرشان، پوستی جدید بر آنان می روید، چه ایرادی دارد که شاخه خرمایی هم آویز گردن این دوزخیان باشد و همراه آنان بسوزد و دوباره ساخته شود! 👈 نکته پایانی اینکه، علامه طباطبایی ذیل آیات مورد بحث می نویسد: «ظاهرا منظور آيه هم اين است که: همسر ابو لهب به زودى در روز قيامت به همان شکلی در خواهد آمد كه در دنيا به خود گرفته بود؛ یعنی همانطور که در دنيا شاخه‏ ها و بوته های خار را با طناب مى‏ پيچيد و حمل مى‏ كرد و شبانه آنها را در مسیر رسول خدا (ص) مى‏ ريخت تا به اين وسيله آن جناب را آزار دهد، در آخرت و در آتش دوزخ هم به همين شکل در خواهد آمد و طناب به گردن و هيزم به پشت، ظاهر شده و در آتش عذاب مى‏ گردد»! (1) 📚 پی نوشت: 1. الميزان في تفسير القرآن، ج‏20، ص: 385 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24371&page=9 🆔 @skquranir 🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥
🥗🍃🥗 ⁉️پرسش: همه ما دارای عیوب و گناهان پیدا و پنهانی هستیم. اما برخی از گناهان با اینکه ترک و توبه صورت گرفته اما همچنان به انسان یادآوری می شوند. آیا این یادآوری نشانه این است که در قیامت نیز عده ای از آن آگاه می شوند و رسوا می شویم؟ یا اینکه وسیله ای برای انجام ذکر و توبه است تا به خداوند نزدیک تر شویم؟ ✍️پاسخ: 🥗 یادآوری گناه و فراموش نکردن آن می تواند آثار مثبتی همچون تجدید توبه، جلوگیری از عجب و غرور، درس گرفتن از گذشته و ... داشته باشد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در بیانی می فرمایند: ☀️«يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ ذُنُوبَهُ‏ بَيْنَ‏ عَيْنَيْهِ‏ مُمَثَّلَةً وَ الْإِثْمَ عَلَيْهِ ثَقِيلًا وَبِيلًا وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً أَنْسَاهُ ذُنُوبَهُ؛ هرگاه خداوند تبارک و تعالى خوبى بنده اى را بخواهد، گناهان او را در برابر چشمانش مجسّم مى کند و بار گناه را بر دوش او سنگین مى سازد و هرگاه شر برای او مقرر شده باشد، گناهانش را از یادش مى برد.»(1) 🕊بنابراین یادآوری گناهان اگر بر اثر وسواس فکری نباشد و موجب ناامیدی از رحمت خداوند هم نشود نه تنها به معنای این نیست که در قیامت انسان رسوا میشود بلکه در جهت دور ماندن هر چه بیشتر او از گناه و حفظ روسفیدی در قیامت است. 📚پی نوشت: 1. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج‏74، ص77. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62233 🆔 @skquranir 🥗🍃🥗🍃🥗🍃🥗🍃🥗
🌿🌿 🌿🌿 🌿🌿 ⁉️پرسش: دو نمونه از پیام های مهم سوره مسد را شرح دهید؟ ✍️پاسخ: ✅1- پیوند خویشاوندی سبب نجات اخروی نمی شود: پیوند خویشاوندی سبب نجات اخروی نمی شود. اگر کسی عموی پیغمبر هم باشد (مانند ابولهب) اما در مقابل او بیایستد، این پیوند نسبی در فردای قیامت کمترین سودی به حالش نخواهد داشت و به دردناک ترین شکل ممکن عذاب خواهد شد: ✅ 2- مال و ثروت و قدرت، کسی را از عذاب الهی نجات نمی دهد: عمل برخی دنیاطلبان و تشنگان قدرت و زر و زور و ثروت، به گونه ای است که گویی می پندارند: حرص در جمع مال و ساختن خانه های آنچنانی و غوطه خوردن در زرق و برق دنیا، می تواند آرامش ابدی را برایشان به ارمغان آورده و آنها را از چنگال مرگ رهایی بخشد! غافل از اینکه چنگال تیز و پنهان و ناگهانی مرگ، برج و بارو نمی شناسد و کاخ و کوخ، برایش یکسان است. 👈 زندگی و رفتار نقل شده از ابولهب و سرسختی و لجاجت فوق العاده ای که در مقابل پیامبر داشت، نشان می داد که چقدر فریب این زرق و برق دنیا را خورده که بدون کمترین اعتنا و اعتقادی به حساب و کتاب سرایی جاوید و وجود پروردگاری بزرگ، سرسختانه تیشه به ریشه نونهال اسلام می زد و از هیچ کاری برای نابود کردن دعوت پیامبر رحمت فروگذاری نمی نمود. گویی گمان می کرد با ثروت زیاد و قدرت پوشالی اش می تواند نهال نوپای اسلام را از همان ابتدا ریشه کن نموده و در مقابل محمد (ص) و خدای بزرگ او بایستد! اما نه تنها چنین نشد، که مایه عبرت دیگران گشت و با خواری و نگون بختی از بین رفت: http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24371&page=9 🆔 @skquranir 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🔥🔴🔥 🔥🔴🔥 🔥🔴🔥 ⁉️پرسش: آيا ابولهب مفهوم عموى پيغمبر را دارد يا صاحب آتش و مفهوم لغوى خودش را؟ سمبوليك است يا واقعيتى را با خود دارد؟ ✍️پاسخ: 🍂ابولهب یک شخص واقعی و عموی پیامبر است نه یک فرد موهوم و فرضی و سمبولیک! اين سوره در حقيقت پاسخى است به سخنان زشت "ابو لهب" عموى پيامبر اكرم (ص) و فرزند عبد المطلب كه از دشمنان سرسخت اسلام بود و به هنگام شنيدن دعوت آشكار و عمومى پيامبر اكرم (ص) و انذار او نسبت به عذاب الهى گفت: «تبّاً لك! أما جمعتنا الا لهذا؟» زيان و مرگ بر تو باد! آيا تو فقط براى همين سخن ما را جمع كردى؟! (1) 🔥قرآن مجيد در پاسخ اين مرد بد زبان و دشمنی های بی وقفه او با پیامبر، گفتار او را به خودش رد كرد و فرمود: «بريده باد هر دو دست ابو لهب» يا «مرگ و خسران بر او باد» (تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ). 🔹روایت های متعددی درباره دشمنی های ابولهب با پیامبر اکرم (ص) وارد شده است. 🔥استاد مکارم در تفسیر نمونه ذیل آیه کریمه می نویسد: نام او «عبد العزى» (بنده بت عزى) و كنيه او «ابو لهب» بوده و انتخاب اين كنيه براى او شايد از اين جهت بوده كه صورتى سرخ و برافروخته داشت، چون لهب در لغت به معنى شعله آتش است. (2) 💠علامه طباطبایی در المیزان ذیل آیات مورد بحث می نویسد: دلیل اینکه قرآن اسم او [که بنابر برخی نقلها، عبد مناف یا عبد العزی بوده] را نياورده و به ذکر کنیه اش[یعنی ابولهب] اکتفا کرده این بوده كه خواسته است او را به آتش[ِجهنم] نسبت دهد؛ زیرا «أبولهب»، اشعارى به انتساب به آتش دارد؛ همچنانکه وقتى مى ‏گويند فلانى «ابو الخير» است، معنايش اين است كه: با خير رابطه‏ اى دارد، و وقتی می گویند: فلانی «ابو الفضل» است، معنايش اين است كه: با فضل و کرم رابطه‏ اى دارد. 🔥و از آنجا که در آيات بعد مى‏ فرمايد: «سَيَصْلى‏ ناراً ذاتَ لَهَبٍ ، به زودى در آتشى زبانه‏ دار مى‏ سوزد»، از این آیه فهميده مى ‏شود كه معناى «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ» اين است كه: بریده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه ملازم با لهیب و شعله های آتش دوزخ است! (3) 📚پی نوشت ها: 1- تفسير نمونه، ج‏27، ص413 2- همان، ص417 3- الميزان في تفسير القرآن، ج‏20، ص: 384 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24371&page=9 🆔 @skquranir 🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥🔴🔥
🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊 ⁉️پرسش: چه تفاوتی میان عرفان عملی و اخلاق عملی وجود دارد؟ و این دو چه مشترکاتی و چه مفترقاتی با هم دارند؟ اهداف عرفان عملی چه اموری می باشند؟ ✍️پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید: 👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=61929&page=2 🆔 @skquranir 🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊
🍃🌾🍃 🍃🌾🍃 🍃🌾🍃 ⁉️پرسش: غیبت چیست؟ آیا درد دل کردن و تعریف کردنِ ناراحتی هایی که از دیگران داریم، غیبت محسوب می شود؟ ✍️پاسخ: 🗣غيبت در اصطلاح به معنای بیان کردنِ عیوب دیگران است،‌ در حالیکه اگر متوجه شوند، موجب ناراحتی باشد. 👂درد دل کردن هم معمولا بیان کردنِ رفتارهایی است که دیگری انجام داده و از نظر شما کار بدی بوده و ناراحت شده اید. پس قاعدتا نمی تواند بیانِ محاسنِ کسی باشد؛ و بیان عیب هم که غیبت است، در نتیجه درد دل معمولا غیبت محسوب شده و گناه است. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62088 🆔 @skquranir 🍃🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🍃
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ⁉️پرسش: کرامت چیست و چگونه به دست می آید؟ ✍️پاسخ: 💫کرامت در اصطلاح به معنای توانایی انجامِ‌ کارهای خارق العاده است که خداوند به برخی از بندگان خاصش عطا می کند. رسیدن به چنین جایگاهی به این سادگی نیست و افرادی که دارای چنین توانایی هایی شده اند، سالها عبادت خالصانه و بندگیِ توأم با صبر، توکل و رضا را در کارنامه ی خود دارند. هرچند این بزرگواران هرگز برای رسیدن به چنین چیزی به بندگی نپرداخته و خداوند را در ازای این مقام عبادت نکرده اند؛ که اگر چنین بود، رسیدن به این جایگاه را دچار اختلال می کرد. 🌴این افراد قبل از هر چیزی تمام تعلقات دنیوی و میل به قدرت و شهرت را در خود از بین برده و تمام وقت در راه اصلاح نفس خودشان تلاش کرده اند. پس راه رسیدن به چنین جایگاهی، بندگیِ مطلق و بی قید و شرط است. چنانکه خداوند در حدیث قدسی فرمود: «عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حیّ لا اموت اجعلک حیّا لا تموت، أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء یکون أجعلک مهما تشاء یکون»؛ بنده ی من! مرا اطاعت کن تا تو را مثل خود سازم. من زنده ای هستم که نمى میرم؛ تو را هم زنده ای قرار دهم که نمیری. من دارایی هستم که فقیر نمى شوم؛ تو هم چنان سازم که فقیر نگردی. من هر چه را اراده کنم مى شود؛ تو را هم چنان قرار دهم که هر چه بشود» (۱) 📚پی نوشت: ۱. محمدی ری شهری، محمد؛ دانشنامه قرآن و حديث؛ مترجم آژیر، حمید رضا؛ انتشارات دارالحدیث؛ قم ۱۳۹۱؛ ج ۹؛ ص ۲۰۸ http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62047 🆔 @skquranir 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴 ⁉️پرسش: واژه«ویل» که در آیات مختلفی از جمله آیه اول سوره مبارکه همزه آمده، به چه معناست؟ ✍️پاسخ: 🥀«ويل» در لغت به مواردى اطلاق شده كه فرد يا افرادى به هلاكت بيفتند، و معنى عذاب و بدبختى را می رساند و به گفته بعضى، مفهومى شديدتر از عذاب دارد. 🍂واژه ‏هاى ويل و ويس و ويح در لغت عرب در مواردى به كار مى ‏رود كه شخصى به حال ديگرى تاسف مى‏ خورد، منتها "ويل" در موارد كارهاى زشت و قبيح گفته مى ‏شود و "ويس" در مقام تحقير و "ويح" در مقام ترحم. 👈جمعى گفته ‏اند: ويل، چاه يا دره‏ اى است در دوزخ (البته منظورشان اين نيست كه ویل در لغت به اين معنى آمده بلكه در حقيقت یکی از مصادیق ویل را با استناد به برخی روایات، مکانی در دوزخ معرفی نموده اند). 🔴اين تعبير در قرآن مجيد در موارد زيادى از جمله در باره كفار(ابراهيم/2)، مشركین(فصلت/6)، تحریف کنندگان کتابهای آسمانی(بقره/79)، افراد بسیار دروغگو و بسیار گنهکار(جاثيه/7)، تكذيب ‏كنندگان(مرسلات/15)، گنهكاران، كم ‏فروشان(مطففين/1)، نمازگزاران بی خبر(ماعون/4)، عیبجویان مسخره گر (همزه/1) به كار رفته است ولى بيشترين مورد استعمال آن در قرآن مجيد درباره «تكذيب كنندگان» است، از جمله در سوره مرسلات اين جمله ده بار تكرار شده است: 🌑«وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»: واى بر تكذيب‏كنندگان در آن روز http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24873&page=8 🆔 @skquranir 🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴🌑🔴
🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳 ⁉️پرسش: گاهی اوقات مادر خانواده در رفتار و گفتارش در برابر نامحرم رعایت کافی ندارد؟ پسر چگونه غیرت خود را نشان دهد؟ آیا داد و بیداد کردن و یا توسل به زور مجاز است؟ ✍️پاسخ: 🍂ابتدا باید دانست که غیرت با همه فضیلتی که دارد ممکن است از حد و اندازه خارج شود و به صورت نابجا اعمال گردد. در روایات اسلامی مرز غیرت بجا از نابجا مشخص شده است. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «لَا غَيْرَةَ فِي الْحَلَال؛ در حلال غیرت جا ندارد.»(1) 🗣برای صحبت با نامحرم نیز ممکن است ضرورت عرفی و عقلائی وجود داشته باشد. مگر اینکه در لحن گفتار و محتوا، عفت کلام رعایت نشود و از حد ضرورت خارج شود. در شرایطی که لازم است غیرت به خرج داده شود این نکات را باید در نظر گرفت:👇 ✅احترام مادر در هر حال باید حفظ شود. امام باقر(علیه السلام) فرموده اند: «ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ؛ سه چيز است كه خداوند اجازه کوتاهی درباره آنها نداده است: رد امانت به نيكوكار و بد كردار،‌ وفا به پيمان نسبت به نيكوكار و بدكردار و خوش رفتاري با پدر و مادر، نيكوكار باشند يا بد كردار.»(2) ✅غیرت نسبت به یک فرد ریشه در محبت نسبت به او دارد. بنابراین غیرت جلوه محبت است و به همین خاطر اگر به درستی ابراز شود، توجه و استقبال طرف مقابل را نیز جلب خواهد کرد. بدون اینکه نیازی به اجبار و توسل به زور داشته باشد. گاهی یک نگاه تامل برانگیز، اظهار ناراحتی در چهره و یا گفتگوی صمیمانه در این باره میتواند مادر را به خوبی تحت تاثیر قرار دهد و او را نسبت به خطای خود در فکر فرو برد. ✅در ارتباط با لغزش های رفتاری و گفتاری یک خانم، همسر او بیشترین نقش را در پیشگیری و درمان دارد. چراکه تامین نیازهای عاطفی در پیشگیری و غیرت ورزی در درمانگری این لغزش ها بسیار اهمیت دارد و هر دو از وظایف اصلی همسر است. بنابراین ریشه یابی مشکلات و کاستی های روابط زن و مرد نیز میتواند به حل این مشکل کمک کند. 📚پی نوشت ها: 1.کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏5، ص538. 2.همان، ج‏2، ص162. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62035 🆔 @skquranir 🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳
🔹💠🔹 🔹💠🔹 🔹💠🔹 ⁉️پرسش: در آیه دوم سوره مبارکه همزه «جمع کننده مال» سرزنش شده: وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ (همزه/1و2) واى بر هر عيبجوى مسخره‏ كننده‏اى همان كس كه مال فراوانى جمع‏ آورى و شماره كرده آیا هر کسی که مالی را جمع می کند، مورد خطاب و سرزنش این آیات قرار می گیرد؟ ✍️پاسخ: قطعا نه، زیرا از یک سو مال و ثروت در اسلام نه تنها منفور و بد نیست که از نعمات الهی معرفی شده: 🥗امام علی (ع) در بخشی از سفارشات خود به امام حسن (ع) می فرماید: «وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ الْمَال» (1) ؛ و از جمله نعمتهای خداوند، مال بسیار است. 🌷و در روایات به کسب روزی حلال تشویق شده؛ در کتاب شريف وسائل ‌الشيعة (2) باب و فصلی آمده تحت عنوان «استحباب تجارت»؛ در اين باب روايات زيادي آمده است كه انسان را به تلاش همه جانبه، توليد و تجارت دعوت می‌ كند؛ 💫مانند این روایت امام صادق (عليه السلام): «تِسعَةُ اَعشارِ الرّزق في التّجارة» (3)؛ نه دهم روزي در تجارت است. 🌾و نیز این حديث که امام صادق (عليه السلام) فرمود: «التجارةُ تَزيدُ في العقل» (4)؛ تجارت عقل و تجربه را زياد می ‌كند. 🌸قرآن کریم مردمانی را می ستاید که تجارت و داد و ستد و تلاش آنها برای کسب روزی حلال، مانع یاد پروردگارشان نمی شود؛ کسانی که در عین تلاش دنیوی، از نشاط معنوی و تلاش اخروی هم برخوردارند: رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (نور/37) مردانى كه نه تجارت و نه معامله ‏اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمى‏كند آنها از روزى مى ‏ترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مى ‏شود 💎💰از سوی دیگر، خطاب آیات سوره مبارکه همزه، ناظر به زراندوزان از خدا بی خبری است که پول و ثروت را به اصطلاح، حلّال همه مشکلات دانسته، به چشم بتی به آن نگریسته و می پندارند که این ثروت اندوخته، آنها را جاودانه ساخته و از همه مشکلات حتی مرگ رهایی می بخشد؛ به این معنا در ادامه آیه اشاره شده است: يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ (همزه/3) اين انسان زراندوز و مال‏ پرست، گمان مى‏ كند اموالش سبب جاودانگى او است. ☀️جالب اينكه "أخلد" در اينجا به صورت فعل ماضى آمده، يعنى او می پندارد که اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است! نه مرگ مى‏ تواند به سراغ او آيد و نه بيماری ها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مى‏ كند! چرا كه مشكل‏ گشای حقیقی را مال و ثروت می داند! ⚰️اما چه پندار باطل و خيال خامى؟ آیا او نمی داند اموال بی شمار قارون (كه كليد گنجهايش را چندين مرد زورمند به زحمت بر مى‏ داشتند) به هنگام حمله عذاب الهى نتوانست مرگ او را لحظه ای به تاخير اندازند و خداوند او و گنجهايش را در يك لحظه و با يك زمين لرزه مختصر در زمين فرو برد: فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ (قصص/81). آیا او نمی داند که بیشتر از این اموال در دست فراعنه مصر بود: «كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ» چه بسيار باغها و چشمه‏ ها از خود به جاى گذاشتند و زراعت ها و قصرهاى جالب و گرانقيمت و نعمتهاى فراوان ديگر كه در آن متنعم بودند(دخان/25 تا 27) ولى همه اينها به آسانى و در اندک زمانی (پس از عذاب و نابودی آنان) به ديگران رسيد: كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ (دخان/28) آیا چنین کسی نمی داند در قيامت كه پرده ‏ها كنار مى ‏رود، چنان مال اندوزان غافلی به اشتباه بزرگشان پى مى ‏برند و فريادشان بلند مى ‏شود که «ما أَغْنى‏ عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ»: مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرتم نيز از دست رفت (حاقه/28 و 29) 👂🗣آری، اگر می دانست و باور داشت، هرگز به غفلت جاودانگی نمی خرامید و به غرور مالی اش دلشاد نمی گشت و از دیگران عیب جویی و غیبت نمی کرد. 📚پی نوشت ها: 1- بحار الأنوار/ج‏ 74/ص404. 2- وسائل ‌الشيعة/ج17/ص9. 3- همان/ص10. 4- همان/ص12. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24873&page=8 🆔 @skquranir 💠🔹💠 💠🔹💠 💠🔹💠 💠🔹💠
🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 ⁉️پرسش: همسایه ای داریم که تقاضا کرده منزل مان را برای مراسم جشن دخترش در اختیارشان قرار دهیم. متاسفانه اهل آهنگ و ... هستند. تو رو در بایستی قبول کردیم اما خیلی ناراحت بی برکت شدن خانه هستم. ✍️پاسخ: 🎸موسیقی لهوی که مناسب مجالس گناه باشد اولین اثر منفی خود را بر روی افرادی که آن را اجرا میکنند و یا می شنوند خواهد گذاشت. البته شما میتوانید در میهمانی آنها شرکت نکنید و از این آسیب مصون بمانید. 🌑اما روایات اسلامی نشان می دهد دایره تاثیرات منفی موسیقی محدود به آن نیست و حتی باعث ایجاد کدورت و تاریکی معنوی در خانه میشود. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «بَيْتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِيهِ الْفَجِيعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِيهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَكُ؛ خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ دردناک ایمن نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.»(1) ✅بنابراین نگرانی شما نگرانی بجایی است. شما میتوانید خانه را در اختیار آنان قرار دهید اما توصیه کنید از آهنگ و موسیقی لهوی در آن استفاده نکنند. این کار هم احترام گذاشتن به درخواست آنها برای استفاده از منزل شماست و هم نوعی نهی از منکر و دغدغه مندی نسبت به سلامت روحی شان است. 📚پی نوشت: کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج6، ص433. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62176 🆔 @skquranir 🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 ⁉️پرسش: آیا عیب جویی که در آیه اول سوره همزه بدان اشاره شده، جزء گناهان کبیره است؟ ✍️پاسخ: براى شناسایى گناهان کبیره شواهد مختلفى گفته شده که در کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب به تفصیل توضیح داده شده، از جمله: ✅1- هر عملى که خداوند در قرآن مجید، مرتکبین آن را تهدید به مجازات و عذاب کرده است - خواه بطور صریح و آشکار و یا بطور اشاره و نهى اکید و مکرّر - گناه کبیره است. ✅2- از طریق روایات صحیح و معتبرى که از پیشوایان بزرگ اسلام به دست ما رسیده و در آنها گناهان کبیره بطور روشن شمرده شده است؛ مثلاً امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) در نامه اى که به خلیفه عبّاسى «مأمون» نوشته، برخی گناهان کبیره را در آن بیان فرموده است. همچنین در روایتى که «اَعمش» از امام صادق (علیه السلام) نقل نموده، حضرت بسیارى از گناهان کبیره را ذکر نموده است و همچنین در روایات دیگر نیز از گناهان کبیره یاد شده است. 🔥با توجه به تهدید خدای سبحان با کلمه «ویل» نسبت به عیب جویان در اولین آیه سوره همزه، ظاهرا این گناه هم جزو گناهان کبیره محسوب می شود. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24873&page=8 🆔 @skquranir 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃
🔹🔴🔹 🔹🔴🔹 🔹🔴🔹 ⁉️پرسش: صفات رذیله ای که در قیامت حیوان محشور میشوند چیست؟ آیا مطلع شدن از اسرار مردم بدون رضایت ایشان، از صفات رذیله نیست!؟ عقاب چنین افرادی چیست!؟ ✍️پاسخ: هر معصیت و گناهی، یک ظاهر ملکی دارد و یک باطن ملکوتی، که در بیانات دینی به آن ها اشاره شده است. به عنوان نمونه: 🔥الف: خوردن آتش حق تعالی در قرآن کریم، خطاب به ظالمانی که مال یتیم می خورند، می فرماید: « انَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا (1) بی تردید کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند، فقط در شکم های خود آتش می خورند، و به زودی در آتش فروزان در آیند.» ⚰️ب: خوردن گوشت انسان مرده خداوند خطاب به کسانی که غیبت می کنند می فرماید: « وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ (2) و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد، از آن کراهت دارید.» ج: در روایتی، رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز وضعیت ده گروه از مردم، در صحرای محشر که به صورت برزخی خود محشور می شوند، را بیان می فرمایند: 1. کسانی که در دنیا سخن چین بوده اند، به شکل میمون هستند.🐵 2. کسانی که مال حرام می خوردند، به شکل خوک محشور می شوند.🐷 3. کسانی که ربا میخورند، به صورت سرنگون شدن محشور می شوند؛ یعنی پاهایشان بالا و بر روی سر خود راه می روند.🤸‍♂️ 4. فرمان روایان و قاضیانی که به ناحق حکم میکنند، کور محشور می شوند و سرگردان می شوند.🕶 5. افراد مغرور و خودپسند، کر و لال هستند و هوش از سرشان پریده است.🚶‍♀️ 6. قاضیانی که به گفته خود عمل نمی کنند، یا بدون اینکه شایستگی قضاوت داشته باشند در مسند قضاوت نشسته اند، زبان خويش را بر دندان مى گزند و از دهان آنان چرک خارج می شود و اهل محشر از آنان پرهیز مى كنند. 7. کسانی که همسایه خود را آزار می دهند، با دست و پاهاى قطع شده محشور مى شوند.👤 8. کسانی که از مومنان بدگویی می کنند، بر شاخه هاى آتش آویزان هستند.🗣 9. کسانی که شهوت ران و خوشگذران هستند و حقوق الهی اموال خود را نمی پردازند، بعضى از مردار نيز متعفن ترند.🤮 در همین زمینه امام صادق(علیه السلام )، در مورد انسان متکبر می فرمایند: «إِنَ‏ الْمُتَكَبِّرِينَ‏ يُجْعَلُونَ‏ فِي صُوَرِ الذَّرِّ يَتَوَطَّأُهُمُ النَّاسُ حَتَّى يَفْرُغَ اللَّهُ مِنَ الْحِسَاب‏ (4) (روز قیامت) افراد متكبر به شكل مورچه🐜 در آورده می‏ شوند و مردم پیوسته آنها را لگدمال می ‏كنند، تا زمانی كه خدا از رسیدگی به حساب بندگان فارغ شود.» 🔍اما نسبت به مطلع شدن از اسرار مردم بدون رضایت ایشان،قرآن کریم آن گاه که از آسیب های اخلاقی و شخصیتی انسان ها سخن می راند، تجسس در امور و زندگی شخصی دیگران را یاد می کند و ایمان آورندگان را از استمرار این رفتار ناپسند اخلاقی بر حذر می دارد: «یَا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا... (5) ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است و تجسس مکنید...» پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در همین زمینه فرمود: «شَرُّ النّاسِ الظّانّون و شَرُّ الظّانین المُتَجَسِّسون...(6) بدترین مردم، بدگمان ها و فاسدترین بدگمان ها، تجسس کننده ها هستند...» 📚پی نوشت: 1.نساء/10. 2.حجرات/12. 3. أطيب البيان في تفسير القرآن، طيب، سيد عبد الحسين، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش، چاپ دوم، ج‏13، ص359. 4.الكافي (ط- الإسلامية)،كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، تهران‏،1407 ق‏، ج2،ص311. 5.حجرات/12. 6.مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى، مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، قم‏، 1408 ق‏،ج9،ص147. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=62234 🌸 @skquranir 🔹🔴🔹 🔹🔴🔹 🔹🔴🔹
🍂🥀🍂 🍂🥀🍂 🍂🥀🍂 ⁉️پرسش: قرآن کریم در آیه 4 سوره همزه می فرماید: لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ بلكه به زودى با كمال ذلت و حقارت در آتشى خرد كننده پرتاب مى ‏شود! منظور از «آتش خرد كننده» که در این آیه ذکر شده، چیست؟ ✍️پاسخ: 🍁«لينبذنّ» از ماده نبذ، به گفته راغب در مفردات در اصل به معنى دور انداختن چيزى به خاطر حقارت و بى ارزشى آنست؛ يعنى خداوند، اين مغروران خودخواه خود برتربين را در آن روز به صورت موجوداتى ذليل و بى ارزش در آتش دوزخ پرتاب مى‏ كند، تا نتيجه كبر و غرور خود را ببينند. 🔥«حطمه» هم صيغه مبالغه از ماده حطم، به معنى درهم شكستن چيزى است و اين نشان مى‏ دهد كه آتش سوزان دوزخ، به شدت اعضاى آنها را درهم مى‏ شكند، ولى از بعضى از روايات استفاده مى‏ شود كه «حطمه»، نام تمام جهنم نيست بلكه نام بخش فوق العاده سوزانى از آن است. (1) 💥فهم اين مطلب كه آتش به جاى سوزاندن، اعضای بدن را درهم بشكند، شايد در گذشته مشكل بود ولى امروزه كه مساله شدت تاثير امواج انفجار بر همه ما واضح شده كه چگونه ممكن است امواج ناشى از يك انفجار مهيب، نه تنها انسانها بلكه ميله‏ هاى محكم آهن و ستونهاى عظيم ساختمانها را درهم بشكند، مطلب عجيبى نيست. ✨آیات کریمه در ادامه همین عذاب خردکننده را تفسیر می کند: و تو چه مى‏ دانى حطمه چيست؟! (وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ). آتش برافروخته الهى است (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ) آتشى كه از دلها سر مى‏ زند و نخستين جرقه ‏هايش در قلوب ظاهر مى‏ شود! (الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ). 🔥تعبير به «نار اللَّه» (آتش الهى) دليل بر عظمت آنست و تعبير به «موقدة» دليل بر فروزان بودن هميشگى آن است. ⚡️عجيب اينكه اين آتش بر خلاف تمام آتشهاى دنيا كه نخست پوست را مى‏ سوزاند و سپس به داخل نفوذ مى‏ كند، اول بر دلها شراره مى ‏زند و درون را مى ‏سوزاند؛ نخست قلب را و بعد مغز و استخوان را و سپس به خارج سرايت مى ‏كند! 🖤اين چه آتشى است كه اولين جرقه ‏هايش بر دل آدمى ظاهر مى ‏شود؟ اين چه آتشى است كه درون را قبل از برون مى ‏سوزاند؟! همه چيز قيامت عجيب است و با اين جهان تفاوت بسيار دارد، حتى درگيرى آتش سوزانش! و چرا چنين نباشد، در حالى كه قلب هاى آنها كانون كفر و كبر و غرور بود و مركز حب دنيا و ثروت و مال! چرا آتش قهر و غضب الهى، قبل از هر چيز بر قلوب آنها مسلط نشود، در حالى كه آنها دل مؤمنان را در اين دنيا با سخريه‏ ها و عيبجويى و غيبت و تحقير سوزاندند؟! عدالت الهى ايجاب مى ‏كند كه آنها كيفرى همانند اعمالشان را ببينند. (2) 📚پی نوشت ها: 1- نور الثقلين/ج3/ص17 و ص19/ح60 و 64. 2- تفسير نمونه/ج‏27/ص 315. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24873&page=8 🌸 @skquranir 🍂🥀🍂 🍂🥀🍂 🍂🥀🍂
🍂🌻🍂 🍂🌻🍂 🍂🌻🍂 ⁉️پرسش: قرآن کریم در آیه 6 و 7 سوره مبارکه همزه می فرماید: نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتي‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ آتش برافروخته الهى است، آتشى كه از دلها سرمى‏ زند (ترجمه استاد مکارم) ترجمه دقیق آیه 7 (الَّتي‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ) چگونه است؟ از این ترجمه چنین به ذهن می رسد که عذاب مجرم از قلب آغاز می شود؟! ✍️پاسخ: در ترجمه های مشهور، اثری از «آغاز شدن عذاب از قلب» نیست! همان گونه که غالب مترجمان نیز ترجمه کرده اند، به نظر می رسد مسأله «شروع عذاب و شروع آتش گرفتن از قلب» در معنای آیه وجود ندارد؛ یعنی کلمه ای که دال بر شروع عذاب از قلب باشد، در آیه وجود ندارد. تنها کلمه ای که احتمال این معنا از آن می رود، کلمه «تطّلع» در آیه 7 است: الَّتي‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ، که ظاهرا با واژه طلوع هم خانواده است و کلمه طلوع برای ما، برخاستن از جایی و شروع کار از نقطه ای را تداعی می کند، در کتاب قاموس قرآن، معنایی که در ترجمه استاد مکارم آمده را به عنوان لازمه یکی از دو معنای این کلمه می داند و نه معنای تطابقی آن؛ استاد قرشی درباره «تَطَّلِعُ» و آیه مورد بحث می نویسد: اشراف نوعا توأم با تسلط است؛ به نظر مي آيد مراد از «تطلّع» تسلط و استيلا است يعنى: آتش افروخته خدا كه بر دلها چيره شود. و احتمال دارد كه به معنى بروز و آشكار شدن باشد يعنى بر روى قلبها آشكار مي شود و آن ظاهرا سر زدن از قلب هاست با بالا رفتن ضربان آنها به طور شديد؛ به عبارت ديگر، آتش افروخته خدا كه از قلوب اهل آتش زبانه می كشد.*** بیان کوتاه اما دلنشین علامه طباطبایی ذیل آیه مورد بحث به عنوان تکمیل مطلب نقل می شود: در آیه «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَة»، ايقاد نار، به معناى شعله‏ ور ساختن آتش است و كلمه [تَطَّلِعُ یعنی] اطلاع و طلوع بر چيزی، به معناى اشراف بر آن چيز و ظاهر شدن آنست و كلمه «افئدة»، جمع كلمه «فؤاد» است كه به معناى «قلب» است، و مراد از قلب در اصطلاح قرآن كريم [عضو صنوبرى شكل مشهور نیست بلکه] نفس انسانيت است كه شعور و احساس و فكر بشر از آن ناشى مى‏ شود. و منظور از اشراف آتش بر قلبها اينست كه آتش دوزخ، باطن آدمى را مى ‏سوزاند، همان گونه كه ظاهرش را مى‏ سوزاند، بر خلاف آتش دنيا كه تنها ظاهر انسان را مى‏ سوزاند [اما روح و باطن آدمی را نمی سوزاند]. قرآن [برخی مردمان را هیزم آتش جهنم معرفی می کند و] می فرماید: وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ (بقره/24)؛ [از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است].* * مجمع البحرين، ج‏4، ص: 369 ** لسان العرب، ج‏8، ص: 236 *** قاموس قرآن، ج‏4، ص: 230 * المیزان/ج‏20/ص359 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24873&page=9 🏴 @skquranir 🍂🌻🍂