♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️
#پرسش_و_پاسخ_های_فقهی
پرسش:من اینجا (اروپا)با خانمی از همکارانم خیلی وقته که آشنا شدم، ایشون تحت مزاحمت و آزار فردی قرار گرفته بود که مثلا قصد ازدواج باهاش داشت. اما قصد سوءاستفاده داشته.
اخیرا این آزار به حدی رسید که من سعی کردم بهش کمک کنم و ایشون رو نجات بدم
الان از من خواستن که حد اقل هفته ای یک یا دو روز که وقت دارم، برم منزلشون تا احساس امنیت بهشون بدم.و همچنین کمی هم باهاشون مشاوره روانی کنم.
میخوام ببینم حرف زدن با ایشون در محیط بسته، اون هم بخصوص در شرایطی که ایشون بالباس ساده خانگی (تقریبا کم حجاب) حضور دارن،
آیا جایز یا صحیح هست که با خواندن صیغه موقت، محرم بشیم تا گناه نباشه.
در مرحله بعدی، آیا اگر در این مسیر، اگر صیغه جاری شد،
آیا برقرای ارتباط جنسی جایز هست یا خیر؟یا این که راه و مرحله ی دیگری داره؟
خانم شیعه مرجع امام خامنه ای
آقا شیعه مرجع امام خامنه ای
پاسخ:
در فرض سؤال رفتن شما به آن منزل جایز نیست مگر اینکه با احراز شرایط شرعی مانند خواندن صحیح صیغه و داشتن اذن پدر، عقدی بین شما خوانده شود( در صورتی که دختر باشد اذن پدر نیاز دارد)
در صورت جاری شدن صیغه ازدواج با رعایت تمام شرایط شرعی آن، ارتباط جنسی مانعی ندارد.
پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=57351
♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️♦️🔴♦️♥️
💞🍃🌸🍃💞🍃🌸🍃💞🍃🌸🍃💞🍃🌸🍃💞
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: "سابقون" که درآیه 10سوره واقعه آمده چه کسانی هستند؟
✍️پاسخ: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئكَ الْمُقَرَّبُون»؛ و پيشگامان پيشگامند، آن ها مقرّبانند.(1)
🌸"سابقون" كسانى هستند كه نه تنها در ايمان پيشگامند، كه در اعمال خير و صفات و اخلاق انسانى نيز پيشقدمند، آن ها "اسوه" و "قدوه" مردمند، و امام و پيشواى خلقند، و به همين دليل مقربان درگاه خداوند بزرگند.
🌷تفسیر به سبقت در طاعة اللَّه (اطاعت خدا)، نمازهاى پنجگانه، جهاد، هجرت، یا توبه و امثال آن اشاره به گوشه اى از اين مفهوم وسيع است.
و نيز اشاره روایات به هابيل، مؤمن آل فرعون، حبيب نجار و هم چنين اميرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام)، در حقيقت بيان مصداق هاى روشن آن است، و به معنى محدود ساختن مفهوم آيه نیست.(2)
♦️علامه طباطبایی (ره) می آورد:
به استناد آیات «وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ»(3)، و آیه «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»(4)، و نیز آیه «وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ»(5)، به دست مى آيد مراد از سابقون اول، كسانى هستند كه در خيرات سبقت مى گيرند. و قهرا وقتى به اعمال خير سبقت مى گيرند، به مغفرت و رحمتى هم كه در ازاى آن اعمال هست سبقت گرفته اند. و لذا در آيه «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ»(6) به جاى امر به سبقت در اعمال خير، دستور فرموده: به مغفرت و جنت سبقت گيرند. پس سابقون به خيرات، سابقون به رحمت و مغفرتند.
⚜️بنابر این؛ در «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ»، مراد از سابقون اول، سابقين به خيرات، و مراد از سابقون دوم سابقين به اثر خيرات يعنى مغفرت و رحمت است.
اما اشاره به افرادی مانند انبیاء، مؤمن آل فرعون، علی بن ابی طالب (علیه السلام) و ...، از باب تمثیل است.(7)
بیانی دیگر؛ سبقت گیرندگان به طاعت خداوند، سبقت گیرنده به رحمت و مغفرت او هستند.
👈سابقین، دو گروهند، یکی رهبر و پیشرو، و دیگری تابع و پیرو. گروه اول، افضل و بالاترند، لذا سابقون دوم بهتر از سابقون اول است.
با این تفسیر، سابقون دوم، خبر از سابقون اول است. و ممکن است سابقون دوم، تاکید سابقون اول باشد که خبر آن «أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون» می شود.(8)
ممکن است پرسیده شود چرا قرآن كريم می فرمايد كه تنها عده كمی از آيندگان جزء سابقون هستند؟ در جواب این سؤال، چند نکته قابل توجه است:
✅1. در امت اسلامى پيشگامان در پذيرش اسلام در صدر اول گروه اندكى بودند كه نخستين آن ها از مردان على (علیه السلام) و از زنان خديجه (سلام الله علیها) بود، در حالى كه كثرت پيامبران پيشين و تعداد امت هاى آن ها و وجود پيشگامان در هر امت، سبب مى شود كه آن ها از نظر تعداد فزونى يابند.
✅2. كثرت عددى دليل بر كثرت كيفى نيست، و به تعبير ديگر ممكن است تعداد سابقون اين امت كمتر باشند ولى از نظر مقام بسيار برتر، همان گونه كه در ميان خود پيامبران نيز تفاوت است: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ» ما بعضى از رسولان را بر بعض ديگرى برترى داديم.(9)
✅3. ممكن است بعضى از مؤمنان در زمره پيشگامان در ايمان نباشند، اما داراى صفات و ويژگی هاى ديگرى باشند كه آن ها را همرديف سابقون قرار مى دهد و از نظر پاداش و اجر همرديف آن ها هستند.
در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده: «نحن السابقون السابقون و نحن الآخرون»؛ ما پيشگامان پيشگام، و ما آخرون هستيم.(10)
و در روايتى امام صادق (علیه السلام) در خطاب به جمعى از پيروان خود چنین می فرمایند: «انتم السابقون الأولون، و السابقون الآخرون، و السابقون فى الدنيا الى ولايتنا، و فى الآخرة الى الجنة»؛ شما سابقون نخستين و سابقون آخرين هستيد، در دنيا پيشگام در ولايت ما بوديد و در آخرت پيشگام در بهشتيد.(11)
✅4. بعضى تعبير به اولين و آخرين را به اولين امت اسلام، و آخرين امت اسلام، تفسير كرده اند، طبق اين تفسير همه مقربان از امت اسلامند.(12)
ممکن است گفته شود پس "قلیل من الاخرین" فقط امت شیعه است که در بهشت است. در جواب باید گفت درست است که شیعه حق است و بقیه باطل؛ ولی این گونه نیست که غیر شیعه به بهشت نمی رود.
🍂هر کس مطابق با فطرت انسانی عمل کرده باشد، اگر حجت بر او تمام نبوده است، مأجور است. حجت تمام نبودن یعنی این که اگر حقیقت اسلام و تشیع برای او بیان می شد حتما می پذیرفت. چنین شخصی اگر در این دنیا بر اساس فطرت انسانی عمل کرده باشد، پس از مرگ و وقتی حقایق بر او آشکار می شود، می پذیرد لذا شیعه می شود و با اعتقاد صحیح وارد بهشت می شود.
💠پس کسانی که وارد بهشت می شوند با عقیده صحیح و شیعه وارد بهشت می شوند. لذا بیشتر انسان ها وارد بهشت می شوند زیرا هر کسی یا پیامبر ظاهر (رسولان الهی) دارد یا پیامبر باطن (عقل و فطرت)، لذا از این جهت، اختصاص به شیعه ندارد.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=33658&page=2
#یکشنبه_های_مهدوی
🌸@askquranir
✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از (ذكر خدا) در آيه 9 سوره منافقون چيست؟ چه نوع ذکری مد نظر است؟
✍️پاسخ:يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلْهِكمُْ أَمْوَالُكُمْ وَ لَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(9منافقين )
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اموال و اولادتان شما را از ذكر خدا به خود مشغول ندارد، كه هر كه چنين كند زيانكار است.
💠اقوال متعددی ذكر كرده اند بعضى آن را به نمازهاى پنجگانه، و بعضى شكر نعمت و صبر بر بلا و رضاى به قضا، و بعضى حج و زكات و تلاوت قرآن، و بعضى به تمام فرائض تفسير كردهاند، ولى روشن است ذكر خدا معنى وسيعى دارد كه همه ايناز آنجا كه يكى از عوامل مهم نفاق حب دنيا، و علاقه افراطى به اموال و فرزندان است، در اين آيات كه آخرين آيات سوره" منافقين" است مؤمنان را از چنين علاقه افراطى باز مىدارد، و مىگويد:" اى كسانى كه ايمان آوردهايد اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكندها و غير اينها را شامل مىشود بنا بر اين تفسير به امور فوق از قبيل ذكر مصداقهاى روشن است.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34953
#دوشنبه_های_مهدوی
🌸@askquranir
✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨🔹💠🔹✨
🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀
#پرسش_و_پاسخ_های_فقهی
⁉️پرسش: آیا با خانمی که قبلا رابطه نامشروع داشته است میتوان ازدواج نمود؟ در صورتی که توبه کرده باشد چه طور؟
✍️پاسخ: خداوند متعال ميفرمايد:
«الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات؛ زنان پليد سزاوار مردان پليدند و مردان پليد سزاوار زنان پليد، زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك.»(1)
«الزَّاني لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنين؛ مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمىكند و زن زناكار را، جز مرد زناكار يا مشرك، به ازدواج خود در نمى آورد و اين كار بر مؤمنان حرام شده است!»(2)
⛔️با توجه به این دو آیه شریفه به نظر میرسد ازدواج با کسی که زنا کرده است در هیچ صورتی جایز نیست. اما مراجعه به روایات، تفاسیر و فتاوای ذیل این آیات نشان میدهد که حرمت ازدواج با زنا کار بستگی به شرایط خاصی دارد که باید بررسی شود. اینکه حد بر روی او جاری شده یا نه؟ اکنون مشهور به زنا است یا نه؟ اینکه توبه کرده است یا نه؟ ....
بیان تفسیری آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله) در تفسیر نمونه کامل و جامع است:
👈"گفتيم ظاهر آيات فوق تحريم ازدواج با زانى و زانيه است، البته اين حكم در روايات اسلامى مقيد به مردان و زنانى شده است كه مشهور به اين عمل بوده و توبه نكرده اند، بنا بر اين اگر مشهور به اين عمل نباشند، يا از اعمال گذشته خود كناره گيرى كرده و تصميم بر پاكى و عفت گرفته، و اثر توبه خود را نيز عملا نشان داده اند، ازدواج با آنها شرعا بى مانع است. اما در صورت دوم به اين دليل است كه عنوان" زانى" و" زانيه" بر آنها صدق نمی كند، حالتى بوده است كه زائل شده، ولى در صورت اول، اين قيد از روايات اسلامى استفاده شده و شان نزول آيه نيز آن را تاييد می كند.
⚠️در حديث معتبرى از امام صادق (علیه السلام) می خوانيم كه فقيه معروف" زراره" از آن حضرت پرسيد: تفسير آيه الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً ... چيست؟ امام فرمود: «هن نساء مشهورات بالزنا و رجال مشهورون بالزنا، قد شهروا بالزنا و عرفوا به، و الناس اليوم بذلك المنزل، فمن اقيم عليه حد الزنا، او شهر بالزنا، لم ينبغ لاحد ان يناكحه حتى يعرف منه توبته. اين آيه اشاره به زنان و مردانى است كه مشهور به زنا بوده و به اين عمل زشت شناخته شده بودند، و امروز نيز چنين است، كسى كه حد زنا بر او اجرا شود يا مشهور به اين عمل شنيع گردد سزاوار نيست احدى با او ازدواج كند، تا توبه او ظاهر و شناخته شود.»
اين مضمون در روايات ديگر نيز آمده است."(3)
✅بنابراین ازدواج با کسی که به این گناه بزرگ آلوده شده اما از آن توبه کرده است از لحاظ شرعی بی اشکال است. اما بی اشکال بودن آن به معنای مورد توصیه بودن نیست. بلکه در زمینه ازدواج با چنین فردی باید ملاحظات اخلاقی و روانشناسی لازم اتخاذ شود تا بتوان به یک ازدواج موفق امیدوار ماند.
1. نور/26.
2. نور/3.
3.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1374 ه ش، ج14، ص 366-367
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60683
#دوشنبه_های_مهدوی
🌸@askquranir
🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀♦️🔹♦️🥀
🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از " ارذل العمر " در آیه 5 سوره حج چیست؟
✍️پاسخ: قسمت مورد اشاره شما از آیه کریمه، چنین است: «...ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً...»؛ ...آن گاه شما را [به صورت] كودك برون مى آوريم، سپس حيات شما را ادامه مى دهيم] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما زودرس] مى ميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مى رسد، به گونه اى كه پس از دانستن [بسى چيزها،] چيزى نمى داند... .(1)
خدای متعال در این آیه زیبا، برای اثبات معاد، به دو دلیل روشن و همه فهم اشاره می کند: ✅اول مراحل خلقت انسان از خاک و بعد نطفه و سپس دوران رشد او از جنینی تا پیری، و ✅دوم رویش گیاهان در بهار پس از خشک شدن آن ها در زمستان.
🌵«ارذل» از ماده «رذل» به معنى چيز پست و نامطلوب است، و منظور از «ارذل العمر»، نامطلوب ترين دوران هاى زندگی انسان است كه به نهايت پيرى مى رسد و معلومات خود را به كلى فراموش مى كند و از نظر معلومات و تدبیر امور و سایر خصلت ها، همانند كودکی خردسال می گردد؛ همانند يک كودك از موضوع جزئی ناراحت مى شود؛ با امر مختصری خوشحال و راضى مى گردد؛ ظرفيت و حوصله خود را از دست مى دهد و ... با اين تفاوت كه مردم از كودک انتظارى ندارند اما از او توقعات دارند! علاوه این که، در مورد كودكان اين اميدوارى هست كه با رشد و نمو جسم و روحشان همه اين حالات بر طرف گردد اما در مورد پيران فرتوت و كهن سال چنين اميدى وجود ندارد! نیز این تفاوت هم هست که كودک چيزى نداشته كه از دست بدهد اما اين پير كهن سال همه سرمايه هاى زندگانی خود را در اوج دوران پیری و فرتوتی از دست می دهد! روى اين جهات، حال پيران سالخورده در مقايسه با حال كودكان خردسال، بسيار رقت بارتر و ناگوارتر است.
👓در بعضى از روايات «ارذل العمر» به سن صد سالگى به بالا تفسير شده است؛ احتمالا این گونه روایات، ناظر به نوع افراد باشد، زیرا كسانى هستند كه در سنين پایين تر از صد سالگى هم به اين مرحله _که در آیه کریمه اشاره شده است_ مى رسند.(2)
(1) حج/5.
(2) تفسير نمونه، ج14، ص 26.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34703
#دوشنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻
🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹
#پرسش_و_پاسخ_های_فقهی
⁉️پرسش: بارها و بارها قسم خورده ام و قسمم را شکسته ام
مثلا اگه یک نفر بره به یک امام زاده و یا حرم مثلا حرم امام رضا و روی قبر امام قسم بخوره و بازم قسمش را بشکنه مثلا قسم بخوره که سیگار نمی کشم و بازم بکشه چه گناهی داره و تکلیف چیه یا اگه به خدا قسم بخوره و قسمش را بشکند یا به جان شخصی دیگر مثل مادر یا برادر و خواهر؟
✍️پاسخ: برای دریافت پاسخ به مسائل زیر دقت بفرمایید درصورتی که شرایط قسم وجود داشته باشد از جمله قسم به نام خدا باشد،شکستن آن کفاره دارد البته برای دریافت پاسخ دقیق نام مرجع تقلیدتان را ارسال نمایید تا مشخص شود برای هربار شکستن قسم کفاره جدا نیاز است یا خیر،
👈اگر قسم بخورد كه كاری را انجام دهد يا ترك كند، مثلا قسم بخورد كه روزه بگيرد يا دود استعمال نكند، چنانچه عمدا مخالفت كند بايد كفاره بدهد يعنی يك بنده آزاد كند يا ده فقير را سير كند يا آنان را بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز روزه بگيرد.
قسم چند شرط دارد:
✅ اول: كسی كه قسم می خورد بايد بالغ و عاقل باشد، و اگر می خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد، بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشد و حاكم شرع او را از تصرف در اموالش منع نكرده باشد، و از روی قصد و اختيار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و ديوانه و مست و كسی كه مجبورش كرده اند، درست نيست و همچنين است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد قسم بخورد.
✅ دوم: كاری را كه قسم می خورد انجام دهد، بايد حرام و مكروه نباشد و كاری را كه قسم می خورد ترك كند،بايد واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد كه كار مباحی را به جا آورد، بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نيز اگر قسم بخورد كار مباحی را ترك كند، بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از تركش نباشد.
✅ سوم: به يكی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد كه به غير ذات مقدس او گفته نمی شود، مثل خدا و الله و نيز اگر به اسمی قسم بخورد كه به غير خدا هم می گويند، ولی به قدری به خدا گفته می شود كه هر وقت كسی آن اسم را بگويد، ذات مقدس حق در نظر می آيد، مثل آن كه به خالق و رازق قسم بخورد، صحيح است، بلكه اگر به لفظ ی قسم بخورد كه بدون قرينه خدا بنظر نمی آيد، ولی او قصد خدا را كند بنابر احتياط، بايد به آن قسم عمل نمايد.
✅ چهارم: قسم را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد كند صحيح نيست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است.
✅ پنجم: عمل كردن به قسم برای او ممكن باشد و اگر موقعی كه قسم می خورد ممكن باشد و بعد تا آخر وقتی كه برای قسم معين كرده عاجز شود يا برايش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی كه عاجز شده به هم می خورد.
رساله مراجع، م2670و2671
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=59238
#چهار_شنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹💠💠💠🔹
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️ پرسش: ومکروا مکر الله والله خیر الماکرین
اگر مکر صفت مذمومیه، پس چرا خداوند خود را خیر الماکرین(بهترین مکر کننده) می خواند؟ البته این تنها مورد نیست که ما می بینیم صفتی برای نوع بشر مذمومه اما همان ویژگی برای خدا صفت پسندیده محسوب میشه ، مثل صفت کبر یا جبار.
✍️پاسخ: مکر در لغت، به معنای تدبیر، چاره اندیشی و بازداشتن کسی از مقصودش است، اعم از آن که در کار بد باشد یا در کار خوب.(1)
♦️البته مکر به معنای خدعه و حیله گری که بار منفی دارد، غلبه استعمال پیدا کرده است، نه این که معنای لغوی چنین باشد.
✅اگر هم بپذیریم که حیله و چاره اندیشی بار منفی دارد، خداوند این را در مقابل کسانی که خودشان اقدام به مکر کرده اند به کار برده است، لذا دیگر منفی نیست و با آن معنای مکر که اکنون در زبانها است (نقشه های شیطانی و زیان آور)، تفاوت اساسی دارد.
با توجه به موارد و مصادیق مکر الهی، این مطلب بیشتر روشن می شود:
1️⃣. مراد از مکر الهی، تدبیر و چاره اندیشی است که خداوند در مقابل مکر دیگران، انجام داده است:
«وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»؛ آنها چاره مى انديشيدند (و نقشه مى كشيدند)، و خداوند هم تدبير مى كرد، و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است.(2)
⚜️مراد از «يَمْكُرُونَ» حيله و تدبير مشركين است كه مي خواستند حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را کشته يا زندانى کرده يا تبعيد نمايند، و مراد از «يَمْكُرُ اللَّهُ» همان تدبير خداوند است كه آن حضرت را مأمور به هجرت نمود.
«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»؛ و (يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش،) نقشه كشيدند و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره جويى كرد و خداوند، بهترين چاره جويان است.(3)
🔺كه مراد از مكر اول حيله يهود است در باره كشتن عيسى (علیه السلام) و منظور از مكر اللّه، نجات دادن عيسى از دست آنها است.
2️⃣. مراد از مکر الهی، نوعی عاقبت و نتیجه مکری است که در برابر خدا به کار برده اند، مانند:
«وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ»
آنها نقشه مهمّى كشيدند، و ما هم نقشه مهمّى، در حالى كه آنها درك نمىكردند! بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم.(4)
🔻منظور از مكر اول، طفره رفتن و انحراف كفار است از پيروى حضرت صالح (علیه السلام)، و غرض از مكر دوم هلاكت و عذاب آنها است كه نتيجه طبيعى مكر آنها بود.
3️⃣. مراد از مكر الهی، عذاب خداست، مانند:
«أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»؛
آيا آنها خود را از مكر الهى در امان مى دانند؟! در حالى كه جز زيانكاران، خود را از مكر (و مجازات) خدا ايمن نمى دانند!(5)
🔴هشداری است برای همه که از عذاب الهی غافل نشوید. هر کس از عذاب خدا غافل شد، مشمول عذاب خواهد شد.
⚠️مراقب باشید نعمتها و ... شما را غافل نکنند و گمان کنید هر کاری (گناه و معصیت) بکنید، در امان هستید و در برابر معصیت، عذاب نمی شوید.
به بیان دیگر، مبادا در صورت غفلت و انجام معاصی به گمان در امان بودن از عذاب، مکر الهی که همان عذاب است، شما را در بر بگیرد.
📚المفردات في غريب القرآن، ص 772؛ قاموس قرآن، ج 6، ص 265.
انفال، 30.
آل عمران، 54.
نمل،50 و 51.
اعراف، 99.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34679
#پنج_شنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🕊🕊🕊🕊
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از کلمه روح در آیه "تنزل الملائکه و الروح" چیست.؟
✍️پاسخ: در آیه 4 سوره مبارکه قدر به نزول فرشتگان همراه با «روح» اشاره شده است که برای تقدیر امور عالم، در شب قدر، بر انسان کامل نازل می شوند.
در اين كه منظور از روح چيست، چند نظریه مطرح شده:
✅1- بعضى گفته اند: منظور «جبرئيل امين» است كه «روح الامين» نيز ناميده مى شود: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ»؛ روح الامين آن را نازل كرده است.(1) «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمينَ»؛ بگو، روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحقّ نازل كرده، تا افراد با ايمان را ثابت قدم گرداند و هدايت و بشارتى است براى عموم مسلمانان!.(2)
✅2- برخی نیز آن را به معنى «وحى» دانسته اند: «و كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا»؛ همان گونه كه بر پيامبران پيشین وحى فرستاديم، بر تو نيز به فرمان خود وحى فرستادیم.(3)
بنا بر اين معنا، مفهوم آیه چنین می شود: فرشتگان همراه با وحى الهى، در زمينه تعيين مقدرات، در شب قدر نازل مى شوند.
✅3- برخی دیگر نیز آن را به «مخلوق بزرگی که برتر از فرشتگان است» تفسیر کرده اند؛ شاهد این گروه، حديثى است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده كه شخصى از ایشان سؤال كرد: آيا روح همان جبرئيل است؟ و ایشان پاسخ دادند: «جبرئيل من الملائكة، و الروح اعظم من الملائكة، أليس انّ اللَّه عز و جل يقول: تنزل الملائكة و الروح» ؛ جبرئيل از فرشتگان است اما روح، برتر از فرشتگان است، مگر خداوند عزّ و جلّ نمى فرمايد: ملائكه و روح نازل مى شوند [یعنی «روح»، را جدای از فرشتگان نام برده]. استاد مکارم شیرازی نظر سوم را صحیح تر دانسته است.(4)
(1) شعراء/ 193.
(2) نحل/ 102.
(3) شوری/ 52.
(4) تفسير نمونه، ج27، ص 184.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34512
#جمعه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🕊🕊🕊🕊
♦️🍂🌼🍂♦️🍂🌼🍂♦️
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از "طیبات" در آیه 20 سوره احقاف چیست؟
✍️پاسخ: «وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُواْ عَلىَ النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكمُْ فىِ حَيَاتِكمُُ الدُّنْيَا وَ اسْتَمْتَعْتُم بهِا فَالْيَوْمَ تجزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبرِونَ فىِ الْأَرْضِ بِغَير الحقِّ وَ بما كُنتُمْ تَفْسُقُونَ»
آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى كنند (به آنها گفته مى شود از طيّبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد اما امروز عذاب ذلّتبار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مى داديد جزاى شما خواهد بود!(1)
👈مراد از طیبات، همه نعمتها و مواهبی است که خداوند در زندگی دنیا به انسان عطا فرموده است.
🖤کافرانی که در این آیه به آنها اشاره شده است کسانی هستند که نعمتهای الهی را در دنیا فقط برای خود دنیا مورد استفاده قرار داده و از آخرت و یاد خدا غافل بوده و غرق در دنیا و کامیابی از لذتهای دنیوی بوده اند.
❌به همین خاطر در استفاده از این نعمتها فقط به فکر زندگی دنیا و بهره دنیوی آن بوده و برای زندگی آخرتی خود هیچ توشه و ذخیره ای نفرستاده اند.
🔰در ادامه با بیان مطالبی از کتب تفسیری، مراد آیه روشنتر می شود:
"أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ" به معنى بهره گيرى از لذائذ دنياست، و تعبير به "اذهبتم" (برديد) به خاطر آن است كه اين لذائذ و مواهب با بهره گيرى نابود مى شوند و از بين مى روند.
اين تعبير اشاره به اين است كه گاه انسان از لذات دنيا چشم مى پوشد، يا جز به مقدار لازم براى نيرو گرفتن در كارهاى الهى از آنها بهره نمى گيرد، در اين صورت گويى اين طيبات را ذخيره براى آخرتش كرده است.
ولى بسيار مىشود كه همچون چهارپايان، بدون قيد و شرط از آنها بهره مى گيرد و همه را به نابودى مى كشاند، و نه تنها چيزى براى آخرت ذخيره نمى كند بلكه كوله بارى از گناه نيز براى خود فراهم مى سازد، قرآن در باره اين گروه مىگويد: «أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا».(2)
♦️علامه طباطبایی(ره) می آورد:
كلمه "طيبات" به معناى امورى است كه ملايم با نفس و موافق با طبع آدمى است، و انسان از آنها لذت مى برد. و "اذهاب طيبات" به معناى از بين بردن و مصرف كردن آنها است.
و مراد از "استمتاع از طيبات" استعمال و بهرهمند شدن از آنها است، به طورى كه اين بهرهمندى در نظر، هدف باشد، نه وسيله براى زندگى آخرت و آمادگى براى آن.
و معناى آيه اين است كه: وقتى عرضه بر آتش مى شوند به ايشان گفته مى شود: شما همه آن طيباتى كه بايد امروز از آن لذت ببريد در زندگى دنيا از بين برديد، و همان جا از آنها بهره مند شديد، و ديگر چيزى برايتان نمانده كه امروز در اين عالم از آن لذت ببريد.(3)
به بیان دیگر؛ به کافران گفته می شود نعمتها و لذتهاى دنيا را بر نعمتها و لذتهاى بهشتى ترجيح داديد و در لذات دنيا فرو رفته از آنها بهره مند شديد بدون این که از این همه نعمت، در راه رضای خدا بهره برده و انفاق کرده باشید.(4)
احقاف، 20.
تفسير نمونه، ج 21، ص 346.
ترجمه الميزان، ج 18، ص 314.
ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 133؛ تفسير جوامع الجامع، ج 4، ص 109.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=33737
#یکشنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
♦️🍂🌼🍂♦️🍂🌼🍂♦️
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
#پرسش_و_پاسخ_های_فقهی
⁉️پرسش: ارش چیست و چگونه محاسبه میشود؟
✍️پاسخ: اَرش و نحوه محاسبه آن:
معمولا جبران خسارات بدنی با پرداخت دیه یا ارش می باشد. دیه مالی است که در شریعت و به تبع در قانون مجازات اسلامی، برای جنایت تعیین شده است. مثلا دیه قطع دست. اما میزان ارش مشخص نیست.(1)
👈ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی يا بدنی که در شريعت برای آن اندازهای مشخص نشده به خسارت ديده پرداخت میگردد. در فقه از ارش هم در مباحث دیات بحث شده است و هم در بحث تجارت.
چند مورد ارش داریم مانند ارش عیب، ارش جنایت و ارش بکارت.
✅ارش عیب:
«وكيف كان فان ظهر به عيب سابق على العقد فالمشتري خاصة بالخيار، بين فسخ العقد وأخذ الأرش»؛ اگر مشتری جنسی را خرید و بعد متوجه شد که قبل از خرید، عیبی داشته است، مخیر است که عقد را فسخ کند یا عقد را تایید کرده و ارش یعنی ما به التفاوت قيمت صحيح و معيوب بگیرد.(2)
✍️روش محاسبه ارش:
در محاسبه ارش، ابتدا قيمت حالت سالم و نيز حالت معيوب جنس مشخص می شود، مثلا جنس سالم، 120 تومان و جنس معیوب، 80 تومان است.
تفاوت قیمت سالم با معیوب محاسبه می شود (40 تومان).
نسبت ميان این تفاوت با قيمت صحيح (120 تومان) محاسبه می شود (یک سوم). (یعنی نسبت بین تفاضل سالم به معیوب با سالم)
همين نسبت را در قيمت مورد توافق (90 تومان که ثمن پرداخت شده است، نه قيمت واقعی) محاسبه می کنیم. حاصل، مقدار ارش خواهد بود (یک سوم از 90 تومان=30 تومان).
ارش (30 تومان) به مشتری برگردانده می شود (3).
🤔به بیانی دیگر:
ارش به صورت کسری محاسبه می شود:
صورت کسر: تفاوت قیمت صحیح و معیوب روز تقویم مال مورد معامله، (تقویم: قیمت گذاری)
مخرج کسر: قیمت صحیح روز تقویم.
سپس این کسر در قیمت ثمن روز وقوع عقد ضرب می شود. عددی که به دست می آید، مقدار ارش را نشان می دهد. یعنی حاصل ضرب مزبور، اصطلاحا ارش نامیده می شود.
✅ارش جنایت:
اگر کسی به بدن دیگری آسیبی وارد کرد که شارع مقدار مشخصی برای آن بیان نکرده است، قاضی دادگاه بر اساس نظریه کارشناسی پزشکی قانونی عمل می کند. پزشکی قانونی معمولا این خسارت را با درصدی از دیه عضوی بیان میکند.(4)
📚پی نوشت ها:
1. ماده 367 قانون مجازات اسلامی: هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و شرعاٌ مقدار خاصی به عنوان دیه برای آن تعیین نشده باشد جانی باید ارش بپردازد.
2. نجفى، محمد حسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، 43 جلد، دار إحياء التراث العربي، بيروت - لبنان، هفتم، 1404 ه ق، ج 23، ص 236
3. «المسألة الثالثة إذا أراد المشتري أخذ الأرش حيث يكون له، فطريق معرفته أنه يقوم المبيع صحيحا و معيبا و ينظر في نسبة النقيصة من القيمة فيؤخذ من الثمن بنسبتها أى ما بين القيمتين، لأنه هو الذي فات عليه بسبب العيب، لا أنه يؤخذ تفاوت ما بين القيمتين.»، جواهر الكلام، ج23، ص 288.
4. ماده 495 قانون مجازات اسلامی: در کلیه مواردی که به موجب مقررات این قانون ارش منظور گردیده با در نظر گرفتن دیه کامله انسان و نوع وکیفیت جنایت، میزان خسارت وارده طبق نظر کارشناس تعیین می شود.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60620
#یکشنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
☀️🕊☀️🕊☀️🕊☀️🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از حمد و ستایش خداوند در آخرت چیست؟
✍️پاسخ: پرسش شما ناظر به آیه این آیه می باشد:«الحمْدُ للَّهِ الَّذِى لَهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ لَهُ الحمْدُ فى الاَخِرَةِ وَ هُوَ الحكِيمُ الْخَبِيرُ»؛ حمد (و ستايش) مخصوص خداوندى است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است، و حمد (و سپاس ) براى او است در سراى آخرت و او دانا و آگاه است.(1)
⚜️علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، بحث کوتاه و زیبایی ذیل همین آیه آورده اند. ایشان در ضمن این بحث، پرسش شما را این گونه پاسخ می دهند:
اگر در این قسمت از آیه، با جمله (لَهُ الحمْدُ فى الاَخِرَةِ)، حمد خدای تعالی را مختص به زمان آخرت بیان فرمود، براى اين است كه در جمله قبل از آن (یعنی: الحمْدُ للَّهِ الَّذِى لَهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ) به حمد خدا در دنيا اشاره فرمود، زیرا در این جمله به آسمان ها و زمین که نظام کیهانی دنیاست اشاره نموده است.
🌎نظام محسوس در آسمان ها و زمين، که در قست اول آیه اشاره دارد، نظام کیهانی دنياست اما همین آسمان ها و زمين با برپایی قیامت و جهان آخرت، به چیز دیگری بدل خواهد شد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماوات»؛ روزى كه زمين به زمينى ديگر دگرگون شود و آسمان ها [نيز چنين شوند].(2) و (3)
📚(1) سباء/ 1.
(2) ابراهیم/ 48.
(3) الميزان في تفسير القرآن، ج16، ص 356.
توضیحات دیگری نیز در تفسير نمونه، ج 18، ص 8 و 9 ، آمده است که جهت اطلاعات بیشتر می توانید مطالعه بفرمایید.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34392
#دوشنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
☀️🕊☀️🕊☀️🕊☀️🕊🕊🕊🕊🕊🕊
☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از لقاء الله (ملاقات پروردگار) چيست؟ آيه می شود خدا را ملاقات کرد.؟
✍️پاسخ: منظور از «لقاء» و ملاقات خداوند سبحان، ملاقات حسى (همانند ملاقات افراد بشر با يكديگر) نيست، زیرا خداوند جسم و رنگ و مكان ندارد كه با چشم ظاهر ديده شود؛ ملاقات حسى لازمه اش جسميت است، و لازمه جسميت هم محدود بودن و نيازمند بودن و فنا پذير بودن است، و هر عاقلى مى داند که خداوند نمى تواند داراى چنين صفاتى باشد، بنا براین منظور از «ملاقات» يا «رؤيت» در آيات مختلف قرآن _هنگامى كه به خدا نسبت داده مى شود_ ملاقات حسى نيست بلكه شهود باطنى است؛ يعنى انسان چون در قيامت، آثار خدا را بيشتر و بهتر از هر زمان دیگری مشاهده مى كند، ايمان او نسبت به خدا يک ايمان شهودى مى شود و گویی او را با چشم دل آشكارا مى بيند؛ به همين دليل، طبق آيات دیگر قرآن، حتى لجوج ترين منكران خدا هم در قيامت زبان به اعتراف مى گشايند چرا که راهى براى انكار نمى بينند.
☀️انسان گاه به جايى مى رسد كه گويى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مى كند، به طورى كه هيچ گونه شک و ترديدى براى او باقى نمى ماند. اين حالت ممكن است بر اثر پاكى و تقوا و عبادت و تهذيب نفس در اين دنيا برایش حاصل شود، هم چنان كه در نهج البلاغه مى خوانيم:
💞يكى از اصحاب امام على (علیه السلام) به نام ذعلب يمانى از ایشان پرسيد: هل رايت ربك؟ آيا خداى خود را ديده اى؟! امام فرمود: «أفأعبد ما لا ارى؟» آيا خدايى را كه نبينم، پرستش كنم؟! ذعلب توضيح بيشتری خواست، امام اضافه كرد: «لا تدركه العيون بمشاهدة العيان و لكن تدركه القلوب بحقائق الايمان»؛ چشم هاى ظاهر هرگز او را مشاهده نكنند، بلكه قلب ها به وسيله نور ايمان، او را درک مى نمايند. اين حالت شهود باطنى، در قيامت براى همگان پيدا مى شود، چرا كه آثار عظمت و قدرت خدا در آن جا آن چنان آشكار است كه هر كور دلى هم ايمان قطعى پيدا مى كند.
☀️به سخن دیگر، در قيامت حجاب ها كنار رفته، عظمت خدا و آيات او از هر زمان دیگری، روشن تر جلوه مىكند و انسان را به مقام شهود باطنى و ديد قلبى مى رساند و هر كس به فراخور معرفت و عمل صالح دنیوی اش، بهره بیشتری از این شهود باطنی خواهد داشت.
💠البته گروهى از مفسران، تعبير «لقاء الله» را به معنای مشاهده نعمت ها و پاداش ها، و همچنين دیدن عذاب و كيفرهاى الهى تفسیر کرده اند، یعنی كلمه «نعمت» و «ثواب» و «جزا» را در تقدير گرفته اند و گفته اند: از آن جا كه ملاقات حسى در مورد پروردگار مفهوم ندارد، چرا كه او نه جسم است و نه داراى عوارض جسم، پس در اینجا باید در تعبیر «لقاء الله»، مُضافى در تقدير بگيریم و بگوییم: منظور «لقاء ثواب اللَّه» يا «لقاء عقاب اللَّه» و مانند آن است.(1)
🌷علامه طباطبایی ضمن بی اعتبار خواندن قول دوم، ذیل آیه 5 سوره عنکبوت می نویسد:
مراد از «لِقاءَ اللَّهِ»، قرار گرفتن بنده در حالتی است كه ديگر بين او و بين پروردگارش حجابى نباشد، هم چنان كه روز قيامت چنين خواهد شد، زیرا روز قيامت روز ظهور و آشکار شدن حقايق است: «وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»؛ آن روز يقين مى كنند كه خدا حق آشكار است.(2)
📚(1) تفسير نمونه، ج 1، ص 217 و 218، و ج 12، ص 566 و 567، و ج 17، ص 358 و 359.
(2) الميزان، ج16، ص 102
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34341
#سه_شنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️🍃🌸🍃☀️
🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: تعبیر"غول" و "ینزفون" در آیه 47 سوره صافات چه چیزهایی را از شراب های بهشتی دور می سازد؟ تفسیر دقیق این آیه را میخواهم.
✍️پاسخ: «لا فيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ»؛ شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است، و نه از آن مست مى شوند.(1)
🌲در این آیات کریمه _که بیانگر نعمات و پاداش های بهشتی بندگان مخلص خداست_ از نعمت شراب طهور الهی یاد می کند. این شراب فقط در نامش با شراب های دنیوی _که مست کننده و زایل کننده عقل اند_ شباهت دارد اما ماهیتش چیز دیگری است. پیشتر در اینجا «12» درباره تفاوت های شراب دنیوی و شراب بهشتی مباحثی از آیات کریمه قرآن عرض کرده ام که ان شاء الله مطالعه می فرمایید.
🍁«غول» در اصل به معنى فسادى است كه به طور پنهانى در چيزى نفوذ مى كند. «ينزفون» هم در اصل از ماده «نزف» و به معنى از بين بردن چيزى به صورت تدريجى است. اين واژه هنگامى كه در مورد آب چاه به كار رود مفهومش اين است كه آب را به تدريج از چاه بكشند تا پايان يابد. در مورد خونريزى تدريجى كه منتهى به ريختن تمام خون بدن شود نيز تعبير «نزف الدم» به كار مى رود.
🌷منظور از این واژه ها در آيه مورد بحث، از بين رفتن تدريجى عقل و مست شدن است؛ شراب طهور بهشتی فاقد این آفات است یعنی نه از هوشیاری و عقل نوشنده اش مى كاهد و نه در او فساد توليد مى نماید.
⚠️البته اين دو تعبير به طور ضمنى بيان ظريفی در مورد شراب هاى دنيوی و مواد الكلى دارد و آن این که شراب دنیا به صورت تدريجى و مخفيانه در وجود انسان نفوذ مى كند و او را به فساد و تباهى مى کشاند؛ نه تنها عقل و سلسله اعصابش را به تدریج ويران مى کند، كه در تمام دستگاه هاى بدنش از قلب گرفته تا عروق، و از معده تا كليه و كبد، تأثيری مخرب و غير قابل انكارى می گذارد و گويى انسان را به صورت مخفیانه «ترور» مى كند و نابود مى سازد! نيز به تدریج عقل و هوش او را همانند آب چاه مى كشد و سرانجام آن را خشک و خالى مى نماید!.(2)
(1) صافات/ 47.
(2) تفسير نمونه، ج19، ص54 و 55.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34843
#چهار_شنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲💐🌲
☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: یکی از موهبت هایی که به اصحاب یمین داده می شود "طلح منضود" است مراد از آن چیست.؟
✍️پاسخ: پرسش شما ناظر به آیه 29 سوره مبارکه واقعه است که نعمت های اصحاب الیمین را بر می شمارد. در این آیه از این نعمت با تعبیر «وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ» یاد شده است.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، در توضیح آیه کریمه می نویسد:
🍌«طلح» نام درخت موز است [و «منضود»، (اسم مفعول از مصدر نَضد) به معنی روی هم قرار گرفتن است] و منضود از هر چيز، روی هم چيده شده آن چیز است؛ بنابراین معناى آيه مورد بحث چنین می شود: اصحاب يمين در [زیر] درختان موز هستند كه ميوه هايش روى هم چيده شده، از پايين درخت تا بالاى آن.(1)
استاد مکارم شیرازی هم در تفسیر نمونه، ذیل آیه کریمه می نویسد:
💐«طلح» درختى است سبز و خوش رنگ و خوش بو؛ جمعى گفته اند همان درختان موز است كه برگ هاى بسيار پهن و سبز و زيبا و ميوهاى شيرين و گوارا دارد. «منضود» از ماده «نضد» به معنى متراكم است. ممكن است اين تعبير اشاره به تراكم برگ ها يا تراكم ميوه ها و يا هر دو باشد؛ حتى بعضى گفته اند: اين درختان چنان پر ثمر است كه ساقه ها و شاخه هایش غرق ميوه و پوشيده از آن است.
🌿بعضى از مفسران نیز گفته اند: با توجه به اين كه درخت سدر، برگ هايى بسيار كوچک و درخت موز برگ هايى بسيار پهن و بزرگ و گسترده دارند، ذكر اين دو درخت، اشاره لطيفى به تمام درختان بهشتى است كه در ميان اين دو قرار دارند.(2)
📚(1) الميزان، ج19، ص 123.
(2) تفسير نمونه، ج 23، ص 221.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34479
#پنج_شنبه_های_مهدوی
🆔@askquranir
☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻☀️🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#پرسش_و_پاسخ_های_تفسیری
⁉️پرسش: منظور از ایذاء موسی (علیه السلام) «ءَاذَوْا مُوسى» در آیه 69 سوره احزاب چیست؟
پاسخ را در سایت مطالعه کنید:
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34827
#جمعه_های_مهدوی
🆔@askquranir
🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🍃🌷🍃🌷🍃🌷