eitaa logo
کانون گفتگوی قرآنی
801 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
322 ویدیو
61 فایل
با توجه به عدم پاسخگویی به سوالات در انجمن های مرکز ملی برای طرح سوال خود از سامانه پاسخگو استفاده کنید 📱 نرم افزار پاسخگو app.mmpd.ir 🌐 پایگاه پاسخگوی من my.pasokhgoo.ir آیدی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در پیام رسان ها @pasokhgoo
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿 ⁉️پرسش: با توجه به عصمت پیامبران، علت توبه حضرت داوود چیست؟ ✍️پاسخ: «قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلىَ‏ نِعَاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الخُلَطَاءِ لَيَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ قَلِيلٌ مَّا هُمْ وَ ظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاكِعًا وَ أَنَابَ» (داوود) گفت: «مسلّماً او با درخواست يك ميش تو براى افزودن آن به ميش هايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان (و دوستان) به يكديگر ستم مى ‏كنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند امّا عدّه آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با اين ماجرا) آزموده‏ ايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد.(1) 💠در مورد ماجرای حضرت داوود(علیه السلام) كه خداوند متعال در آیات 24ـ21 سوره "ص" به آن اشاره فرموده است، باید گفت حضرت بین دو نفر قضاوت نمود و قضاوت صحیح هم نمود، ولی چون از طریق علم لدنی كه خداوند به او عطا فرموده بود، و در شرائط و امور عادی هم نباید از آن استفاده می كرد، استفاده نمود؛ ترک اولی محسوب شده و استغفار کرد. در تفسیر اطیب البیان آمده: 🔹ممكن است كه داود (علیه السلام) علم به صدق مدّعى پيدا كرد و از اين جهت اين فرمايش را فرمود و نبايد به علم خود حكم كند، چنانچه از پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه فرمود: «انما اقضى بينكم بالبيّنات و الأيمان؛ همانا ما بین شما با دلیل و قسم (مدرک و دلیل) حکم می کنیم»؛ و هم چنين در باب شهادت، شهادت علمى كافى نيست بلكه بايد حسّى باشد؛ و بعيد نيست كه بدون بيّنه و يمين و اقرار، موجب سوء ظن مي شود و همين ترك اولى است.(2) 👈پس در عین حال كه حضرت داوود (علیه السلام) بین آن ها قضاوتی صحیح داشت، ولی چون از علم لدنی استفاده كرده بود، از خداوند طلب استغفار نمود؛ و این از مقوله ترک اولی است، نه ذنب و گناه. ⛔️بنابر این آن گونه كه برخی مطرح می کنند (که حضرت قضاوتی غلط داشته لذا توبه نموده) نیست، چرا كه یک انسان مؤمن هم قضاوت بی حساب نمی كند، چه برسد به پیامبر الهی؛ آن هم پیامبری كه صددرصد مورد تأیید خداوند متعال است. ☀️خداوند در حق حضرت داوود می فرماید: 🌿«وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّاب‏»؛ و به خاطر بياور بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسيار توبه‏ كننده بود.(3) 🌿«وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبي‏ مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ»؛ و ما به داوود از سوى خود فضيلتى بزرگ بخشيديم (ما به كوه‏ ها و پرندگان گفتيم) اى كوه‏ ها و اى پرندگان! با او هم‏ آواز شويد و همراه او تسبيح خدا گوييد! و آهن را براى او نرم كرديم.(4) 🌿«وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»؛ ما سليمان را به داوود بخشيديم چه بنده خوبى! زيرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‏ كرد (و به ياد او بود)!(5) 📚پی نوشت ها: (1)ص، 24./(2)طیب، اطيب البيان فى تفسير القرآن، ج ‏11، ص 233./(3)ص، 17./(4)سبأ، 10./(5)ص، 30. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=17943&page=3 🏴 🏴@skquranir 🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿🥗🌿
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿 ⁉️پرسش: چرا چندین سوره با نام و القاب پیامبر (صلوات الله علیه) نازل شد!؟ ✍️پاسخ: در بحث نامگذاری سوره های قرآن با سه نظر عمده مواجه هستیم: 🍃1- نامگذاری سوره های قرآن توفیقی و بر اساس دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در زمان حیات ایشان صورت گرفته است و لذا بر اساس وحی است. 🍃2- نامگذاری سوره های قرآن اجتهادی و بدست علما و صحابه صورت گرفته است و لذا وحیانی نیست. 🍃3- بخشی از سوره ها در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله) نامگذاری شدند و برخی بعد از رحلت ایشان و بدست علما. هر یک از طرفداران نظریه های فوق برای اثبات مدعای خویش به دلایل و اسنادی استدلال می کنند. 🔹مرحوم معرفت معتقدند: "بیشتر دانشمندان علوم قرآن عقیده دارند که نام های سوره های قرآن کریم توقیفی است و اجتهاد را در آن نقشی نیست و برای مستدل ساختن دیدگاه خویش به احادیثی از رسول خدا (صلوات الله علیه) استناد می جویند که در آنها نام سوره ها مذکور است چنان که در حدیث مشهوری آمده است که آن حضرت به محض نزول آیه یا آیاتی فرمان می داد که آن را در جایگاهش در فلان سوره بنویسند".(1) 🔹به نظر علامه طباطبایی بسیاری از نام های سوره ها، در زمان پیامبر اکرم بر اثر کثرت استعمال تعیین پیدا کرده و هیچ گونه جنبه توقیف شرعی ندارد. این عمل به صورت طبیعی شکل گرفته و نمی توان گفت به دستور رسول الله (صلی الله علیه وآله) می باشد و برای همین نکته است که بسیاری از سوره ها بیش از یک اسم دارند مانند بقره آل عمران نحل توبه غاشیه و ...(2) 👈اگر نامگذاری سُور، وحیانی باشد دیگر نام سوره ها بر اساس وحی تعیین شده است. 👈و اگر بر اساس وحی نباشد، همانگونه که در پست قبل ذکر شد، ممکن است به دلیل وجود نام یا لقبی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده در ابتدا یا متن آن سوره باشد. 📚پی نوشت ها: (1) معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، مؤسسه التمهید، ص 112. (2) با تلخیص طباطبایی، محمد حسین، قرآن در اسلام، ص 147، دفتر انتشارات اسلامی. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=58652 🏴 🏴@skquranir 🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿🌳🌿
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🔹🔵🔹〰️♾♾🔹🔵🔹♾♾〰️🔹🔵🔹 ⁉️پرسش: در آيه 73 سوره توبه اومده که خداوند به پيامبر(ص) ميگه که با کافران بجنگ و بر آنان سخت بگيرو در آيه 128 سوره آل عمران اومده که هيچ اختياري نسبت به کافران نداريم، يعني حق جنگ يا کشتن اونارو نداريم؟ ✍️پاسخ: هیچ از این دو آیه با هم تناقض و مغایرت ندارند زیرا موضوع هر یک با دیگری متفاوت است. در آیه 73 سوره مبارکه توبه آمده است: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير و جايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است مرحوم علامه در خصوص این آیه می فرمایندکه :كفار و منافقين مستوجب غلظت و خشونت و جهادند.(1) لذا آیه فوق در فضای ارائه راهکار برای مبارزه با کید منافقین و دشمنی آشکار کفار است. اما در ایه 128 سوره مبارکه آل عمران ،فضای بحث چیز دیگری است .در آیات قبل آمده است: بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ(آل عمران /125) آرى اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد و با همين جوش [و خروش] بر شما بتازند همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى خواهد كرد وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ(آل عمران/126) و خدا آن [وعده پيروزى] را جز مژده‏ اى براى شما قرار نداد تا [بدين وسيله شادمان شويد و] دلهاى شما بدان آرامش يابد و پيروزى جز از جانب خداوند تواناى حكيم نيست لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خَائِبِينَ (آل عمران/127) تا برخى از كسانى را كه كافر شده‏ اند نابود كند يا آنان را خوار سازد تا نوميد بازگردند حال پس از ذکر این امدادهای غیبی (اعم از نصرت مومنین و افکندن رعب در دل کفار ) می فرماید: لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ هيچ يك از اين كارها در اختيار تو نيست‏ يا [خدا] بر آنان مى ‏بخشايد يا عذابشان مى ‏كند زيرا آنان ستمكارند لذا همانطور که ملاحظه میکنید فضای آیه 128 آل عمران با 73 توبه، کاملا فضایی متفاوت و در دو موضوع جدا ست. در آن آیه صحبت بر سر راهکار برخورد و مقابله با کفار و منافقین بود و در آیات مورد بحث از سوره مبارکه آل عمران صحبت از امداهای غیبی و نصرت مومنین و شکست و خذلان و نهایت کار کفار است که اختیار این امور با خداوند است. لذا هیچ تناقضی وجود ندارد. 📚پی نوشت: (1)- المیزان، ذیل آیه 73 سوره مبارکه توبه http://www.askquran.ir/showthread.php?t=57060 🏴 🏴@skquranir 🔹🔵🔹〰️♾♾🔹🔵🔹♾♾〰️🔹🔵🔹
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ ⚜️⚜️⚜️ ⚜️⚜️ ⚜️ ⁉️پرسش: آل عمران چه کسانی بودند؟ تفاوت آن ها با موسی بن عمران در چه بود که خاندان حضرت موسی (علیه السلام) برتری نیافت؟ چرا فقط نام حضرت آدم و نوح در کنار آل ابراهیم و آل عمران آمد؟ ✍️پاسخ را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=58534&page=2 🏴 🏴@skquranir ⚜️ ⚜️⚜️ ⚜️⚜️⚜️ ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🏴شهادت امام سجاد(علیه السلام) تسلیت باد 🏴 🏴@skquranir
❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊 ⁉️پرسش: محل ادراک و تفکر طبق ادبیات قرآن همان قلب صنوبری است که در سینه قرار دارد؟ ✍️پاسخ: لغت دانان متخصص در ادبیات قرآنی قلب را به چند معنی آورده اند: ❤️1- قلب به معنای خالص هر چیزی و برتر و شریف آن مثل قلب انسان. ❤️2- تغییر و تحول چیزی از حالتی به حالتی دیگر مثل تغییر لباس از رویی به روی دیگر. 🕊علمای لغت تصریح کرده اند که گاهی از عقل و یا روح تعبیر به قلب می شود. ✅قلب اولا برای خالص چیزی و ارزشمند و شریف آن گفته می شود و معنای دیگر ردّ چیزی از صورتی به صورت دیگر می باشد. معنای اول مثل قلب انسان و موجودات دیگر بخاطر اینکه خالص ترین و ارزشمندترین چیز در وجود انسان است. خالص و شریف هر چیز قلب اوست. ✅اصل معنایی دوم در قلب: برگرداندن لباس است. و یا برگرداندن و چرخاندن لب.(1) 🕊❤️قلب همان دل و روح است و گاهی برای قلب استعمال می شود. و از عقل هم تعبیر به قلب می شود. منظور از اینکه گفته می شود. کسی که قلب داشته باشد. یعنی عقل داشته باشد.(2) 💠 راغب می گوید: قلب چیزی برگرداندن آن از حالتی به حالت دیگر است. مثل قلب لباس که پشت و رو کردن آن است. اموری که چنین حالتی داشته باشند. از آنها تعبیر به قلب می شود. مثل روح، علم، و شجاعت و غیر آن مانند عقل. مثلا علم برگرداندن جهل به دانش است. و یا عقل برگرداندن جهل به دانایی است. و در همه اینها حالتی از تغییر است.(3) 👈با توجه به معنای قلب در نزد عرب مراد از قلب در قرآن چیزی که معروف در نزد ما می باشد نیست. بلکه آنهم یکی از مصادیق قلب است. و در واقع معنای حقیقی قلب روح می باشد. که شریف ترین و با ارزش ترین دارایی انسان است. علاوه بر اینکه قلب صنوبری که کار پمپاژ خون در بدن و رساندن آن به سلول های بدن را دارد محل ادراک نیست و از جنس مجردات است. بلکه کارش عملیاتی و جسمی است. و مراد از قلب برای ادراک در آیات قرآن مثل: «افلم يسيروا في الارض فتكون لهم قلوب يعقلون بها او ءاذان يسمعون بها فانها لا تعمي الابصار و لكن تعمي القلوب التی في الصدور» عقل های انسانی و فطرت آنها می باشد. 📚پی نوشت ها: (1) حسن مصطفوی؛ التحقیق فی کلمات القرآن، ج9، ص303. (2) ‏التحقیق فی کلمات القرآن، ج9، ص303. (3) مفردات الفاظ القرآن، ص681. (4) حج/ 46. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=32767 🏴 🏴@skquranir ❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃 ⁉️پرسش: در مورد عالم برزخ، زنده شدن بعد از مرگ، زندگی برزخی و خیراتی که برای اموات هدیه می کنیم اطلاعاتی می خواستم. ✍️پاسخ را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=56612 🏴 🏴@skquranir 🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱 ⁉️پرسش: در شبانه روز 10 بار به خداوند مي گویيم «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم». كسانی كه خداوند به آن ها نعمت داده است كيانند؟ و اين نعمت ها چيست؟ ✍️پاسخ: قرآن کریم در آیه ای دیگر افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى‏كند: پيامبران، صديقين، شهداء و صالحين: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»؛ كسانى كه دستورات خدا و پيامبر را اطاعت كنند، خدا آنها را با كسانى قرار مى ‏دهد كه مشمول نعمت خود ساخته، از پيامبران و رهبران صادق و راستين و جانبازان و شهيدان راه خدا و افراد صالح، و اينان رفيقان خوبى هستند.(1) 💠در روایتی امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مراد از قول خداوند در سوره حمد «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» یعنی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و ذریه ایشان (اهلبیت علیهم السلام).(2) 🌿در روایت دیگری در تفسیر این آیه، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده: شیعیان و پیروان علی بن ابیطالب، کسانی هستند که خداوند با ولایت علی بن ابیطالب بر آن ها نعمت فرستاد، آن ها مغضوب و گمراه نیستند.(3) هم چنین در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ما راه روشن، و صراط مستقیم به سوی خداوندیم، و ما از نعمت های خداوند بر خلائق هستیم.(4) 🌳علامه طباطبایی(ره) قائل است مقام اصحاب صراط مستقیم که خداوند بر آن ها نعمت داده، بالاتر از مؤمنان است. ایشان چنین می آورد: با توجه به آیات 68 و 69 سوره نساء، معلوم مى‏ شود اصحاب صراط مستقيم، يعنى (الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ)، قدر و منزلت و درجه بلندترى از درجه مؤمنين خالص دارند، حتى مؤمنينى كه دل ها و اعمالشان از ضلالت و شرک و ظلم، به طور كلى خالص است. لذا مؤمنين با اين كه فضائل والایی را دارا هستند، با این حال، در فضيلت كامل نيستند و هنوز ظرفيت آن را دارند كه خود را به (الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ) برسانند، و با پر كردن بقيه ظرفيت خود، همنشين با آنان شوند، و به درجه آنان برسند. بعید نیست آن بقیه ظرفیت وجودی که کامل شدنش باعث می شود اصحاب صراط مستقیم بالاتر از مؤمنان باشند، نوعى علم و ايمان خاصى به خدا باشد، چون در آيه «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»(5) دارندگان علم را از مؤمنين بالاتر دانسته، معلوم مى ‏شود: برترى (الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ) از مؤمنين، به داشتن همان علمى است كه خدا به آنان داده، نه علمى كه خود از مسير عادى كسب كنند. د👈ر نتیجه، اصحاب صراط مستقيم كه (أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ) به خاطر داشتن نعمتى كه خدا به ايشان داده، (يعنى نعمت علمى مخصوص)، قدر و منزلت بالاترى دارند، و حتى از دارندگان نعمت ايمان كامل نيز بالاترند (6) 💠نتیجه: مصداق اتم و اکمل «انعمت علیهم» پیامبران و معصومین (علیهم السلام) هستند و آن نعمت نیز مقام و علم مخصوصی است که خداوند به آن ها عطا فرموده است. 📚پی نوشت ها: (1) نساء/ 69. (2) تفسير نور الثقلين، ج ‏1، ص 23. (3) همان، ج ‏1، ص 24. (4) همان. (5) مجادله/ 11. (6) ر.ک: ترجمه تفسیر الميزان، ج ‏1، ص 49. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24098&page=3 🏴 🏴@skquranir 🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋 ⁉️پرسش: از چه حشرات و جانوراني در قرآن کريم ياد شده است؟ ✍️پاسخ: در قرآن کریم نام حدود 35 حیوان آمده است. پرندگان و حشراتی که در قرآن از آنها نام برده شده، عبارتند از: سلوى = بلدرچین (بقره،57)، بَعوض = پشه (بقره،26)، ذباب = مگس (حجّ،73)، نحل = زنبور عسل (نحل،68)، عنکبوت (عنکبوت،41)، جراد = ملخ (اعراف، 133)، هدهد = شانه به سر (نمل،27)، غراب = کلاغ (مائده، 31)، ابابیل = احتمالا پرستو (فیل،3)، نمل = مورچه (نمل، 18)، فراش = پروانه (قارعه،4)، قُمَّل = شپش (اعراف،133) علاوه بر موارد فوق، نام حیوانات دیگری نیز در قرآن وجود دارد، چون: قرده = میمون (بقره،65)، بغال = استر (نحل،16)، غنم، نعجه، ضأن و معز = گوسفند (انعام ،143 ـ 146؛ ص، 23 ـ 24)، ذئب = گرگ (یوسف،15)، بعیر و جَمَل = شتر (یوسف،65 ؛ اعراف،40؛ ...)، قَسْوَرَة = شیر (مدثّر،51)، خَیْل و جیاد (جمع جواد) و صافنات (جمع صافنه) = اسب (نحل،8 ؛ ص،51)، بقر = گاو (بقره،70)، عِجْل = گوساله (هود،69)، حیّه = مار (طه،20)، ثُعبان = اژدها (اعراف، 107)، حمار و حمیر = اُلاغ (نحل،8 ؛ بقره،259؛ ...)، خنزیر = خوک (بقره،173)، کَلْب = سگ (اعراف،176)، ، نون و حوت = ماهى (انبیاء،87 ؛ کهف،63)، ضفادع = قورباغه (اعراف،133)، فیل (فیل، 105)؛ همچنین مى‌توان از بحیره، سائبه، حام و وصیله (مائده،103) به عنوان نام هایى براى اصنافى از شتر و گوسفند که در میان عرب جاهلى رایج بوده است نام برد. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=56116 🏴 🏴@skquranir 🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ⁉️پرسش: این که در قرآن آمده جهنم محل عبور همه است، آیا شامل همه افراد می شود و یا استثناء هم دارد؟ ✍️پاسخ: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمينَ فيها جِثِيًّا»؛ و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى ‏شويد اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت! سپس آن ها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مى ‏بخشيم و ظالمان را - در حالى كه (از ضعف و ذلّت) به زانو درآمده‏اند - در آن رها مى ‏سازيم در تفسير اين دو آيه در ميان مفسران گفتگوى دامنه ‏دارى است، بر اساس اين كه منظور از ورود چيست؟ 🔴بعضى از مفسران معتقدند كه "ورود" در اين جا به معنى نزديک شدن و اشراف پيدا كردن است، يعنى همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا براى حسابرسى يا براى مشاهده سرنوشت نهايى بدكاران، به كنار جهنم مى ‏آيند، سپس خداوند پرهيزگاران را رهايى مى ‏بخشد و ستمگران را در آن رها مى‏ كند. 🔥تفسير دومى كه اكثر مفسران آن را انتخاب كرده ‏اند اين است كه "ورود" در اين جا به معنى دخول است و به اين ترتيب همه انسان ها بدون استثناء، نيک و بد، وارد جهنم مى ‏شوند، منتها دوزخ بر نيكان سرد و سالم خواهد بود، همان گونه كه آتش نمرود بر ابراهيم: «يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهِيمَ». 💠چرا كه آتش با آن ها سنخيت ندارد گويى از آنان دور مى ‏شود و فرار مى ‏كند، و هر جا آن ها قرار مى ‏گيرند خاموش مى ‏گردد، ولى دوزخيان كه تناسب با آتش دوزخ دارند هم چون ماده قابل اشتعالى كه به آتش برسد فورا شعله ‏ور مى ‏شوند. ظاهر آيه فوق با تفسير دوم هماهنگ است، زيرا معنى اصلى ورود، دخول است و غير آن نياز به قرينه دارد، علاوه بر اين جمله «ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا» (سپس پرهيزگاران را نجات مى ‏دهيم) هم چون جمله «نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها» (ستمگران را در آن وا مى ‏گذاريم) همه شاهد براى اين معنى است.. ⚜️بعلاوه روايات متعددى در تفسير آيه رسيده است كه اين معنى را كاملا تقويت مى ‏كند. پاسخ کامل را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23854 ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ ♦️🔴♦️ 🏴 🏴@skquranir
پاسخ کامل را در نرم افزار مطالعه بفرمایید: https://cafebazaar.ir/app/com.pasokhgoo.mesbah.al.hoda
🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃 ⁉️پرسش: نظر قران در باره اهميت دو موضوع تدبر و تفكر چيست؟ كداميك از اين دو مورد اهميت بيشتری دارد؟ ✍️پاسخ: 💠در «تفسیرالميزان» در معنای تدبر آمده است: تدبر، يعنی گرفتن چيزی بعد از چيز ديگر و در مورد آيات قرآن به معنای تأمل در آيه پس از آيه ديگر و يا تأمل بعد از تأمل است.(1) هم چنين در تفسير «نمونه» آمده: «تدبر» از ماده «دبر» (بر وزن أبر) به معنی بررسی نتايج و عواقب چيزی است؛ به عكس تفكر كه بيشتر به بررسی علل و اسباب چيزی گفته می‌شود.(2) در «مجمع البیان» نیز آمده: فرق ميان تدبر و تفكر اين است كه تدبر، نظر در سرانجام، ولى تفكر، نظر در دلايل است.(3) 👈چند نکته: 🍃1. اصل اهمیت و ارزش تفکر و تدبر، نیاز به بیان و اثبات ندارد، و بدیهی و بر همگان هم روشن است. 🍃2. توصیه قرآن به این موارد، و تاکید و تکرار آن ها به تناسب آیات و موضوعات، علاوه بر بیان اهمیت و ارزش آن ها، بر اهمیت و ارزش آن موضوعی که توصیه به تفکر و تدبر در آن شده اشاره دارد. لذا باید در اموری که توصیه به تفکر و تدبر شده، تمرکز بیشتری نمود تا به مراد خداوند و پیام الهی او نزدیکتر شده و بدان جامه عمل پوشاند. 🍃3. با بیانی معمولی و ساده شاید بتوان گفت: تفکر، همان تامل کردن و اندیشیدن در چیزی برای هدایت و رسیدن به مطلوب و مقصود است. یعنی چگونه این مسیر را طی کنم تا به آن مقصود برسم. و تدبر، به گونه ای توجه و دقتش بر روی آخر و عاقبت یک چیز است، چه بسا به دنبال آخر و عاقبتی مطلوب است؛ یعنی توجه به عواقب و سرانجام امور. البته تفاوت های دقیق لغوی بیان شده که نیازی به پرداختن به آن ها نیست. 🍃4. با توجه به حیطه و محدوده تفکر و تدبر، و این که یکی به مقدمات و ابتدا بیشتر ناظر است، و دیگری بر دقت به عاقبت و آخر کار؛ چه لزومی دارد که در مقایسه بین آن دو بخواهیم یکی را انتخاب نماییم، چون هر دو در جایگاه خود از اهمیت بسزایی برخوردار هستند و نمی توان از هیچ کدام چشم پوشی کرد و گفت یکی از دیگری مهمتر است؛ و همین که قرآن هم به هر دو تاکید دارد، ناظر به اهمیت هر دو است؛ و در مقام ترجیح یکی بر دیگری و این که یکی مهمتر از دیگری است نیست. 🔹بیانی دیگر: اگر چه در معنای لغوی آمده که تفکر بیشتر بر ابتدا و دلالت ها تمرکز دارد، و تدبر بر عاقبت اندیشی و انتهای امر؛ ولی مشکل است تصور کنیم که کسی راجع به امری تفکر کند اما نسبت به انتها و سرانجام آن فکر نکند؛ چنان که مشکل است تصور کنیم که کسی در امری تدبر کند بدون این که نسبت به ابتدا و دلالت های موجود برای انجام و تحقق بهتر آن امر، اندیشه نکند. لذا در تدبر، تفکر هم هست؛ همان طور که در تفکر نیز نوعی تدبر هست. البته تدبر حاکی از تعمق و دقت بیشتر است. از اینرو نمی توان تدبری خالی از تفکر، تصور کرد؛ در تدبر، تفکر هم خوابیده است. ⚜️با این بیان، در جایی ندیدم کسی بطور واضح این دو را از هم جدا دانسته و یا به یکی اکتفا نموده و از دیگری دست بکشد. حتی از نظر دقت لغوی، هر کدام به حیث و جهتی تاکید دارند، یکی بر ابتدا و مدلولات انجام امر، و دیگری بر حیث عاقبت اندیشی امر تاکید بیشتری دارد. لذا اکثرا تفاوت این دو را از همین جهت و حیث، دانسته اند. 📕ضمنا در کتب لغت، بین "النظر و الفكر" و بين "النظر و التأمّل" و بین "البديهة و الرويّة" و بين "التفكّر و التدبّر"، و ... تفاوت هایی بیان شده که خارج از حوصله این گفتگو است و اگر کسی بخواهد می تواند کتب مربوطه(4) ذیل واژه فکر و دبر مراجعه نماید. 📚پی نوشت ها: (1) ترجمه تفسير الميزان، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏5، ص 26. (2) تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏4، ص 28 و 29. (3) مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏3، ص 124. (4) ر.ک: التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج ‏9 و ج ‏3؛ مجمع البحرين، ج ‏3، ص 298؛ كتاب العين، ج ‏8؛ لسان العرب، ج ‏4؛ المفردات في غريب القرآن، واژه فکر و دبر؛ قاموس قرآن، ج ‏2؛ و ... . http://www.askquran.ir/showthread.php?t=22066&page=2 🏴 🏴@skquranir 🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃
🏴شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) تسلیت باد 🏴@skquranir
🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗 ⁉️پرسش: آيا آيه «قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» (رعد/27) با عدل الهي منافات ندارد؟ ✍️پاسخ: چند نکته: 📖خداوند متعال زمینه و امکانات هدایت و راهنمایی را برای همه انسان ها فراهم نموده و به آن ها نیز اختیار داده تا مسیر حرکت خویش را انتخاب نمایند. از طرفی خداوند قوانین و سنت هایی دارد و هر کس به گونه ای مسیر زندگی و حرکت خویش را انتخاب نمود که مشمول این سنت ها شد، سنت الهی در مورد او جاری می شود. 🏃🏽‍♂️کسی که در مسیر کمال و در پی جلب رضایت الهی گام بردارد مشمول سنت هدایت الهی قرار می گیرد. سنت هدایت در مورد نیکوکاران و نیز توبه کنندگان و ... جاری می شود. 👣کسی که از مسیر حق منحرف شود و در مسیر باطل حرکت کند، اگر تا حدی پیش برود که زمینه رشد و هدایت را در خود نابود کند، مشمول سنت اضلال و گمراهی قرار می گیرد. سنت اضلال در مورد کافران، ظالمان، فاسقان، مسرفان و ... جاری می شود. ضمنا کسی نمی تواند سنت الهی را تغییر داده یا تبدیل نماید. 💠بنابر این، چون از ابتدا انسان به اختیار خود تعیین مسیر نموده، و از طرفی تذکر و آگاهی های لازم به او داده شده است، در صورت اجرای سنت الهی در مورد او، بی عدالتی نشده است. 📖بیان تفسیری: 🍃1. مساله هدايت و ضلالت، مستند به خداوند سبحان است. او هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مى‏ كند. 🍃2. سنت الهی بر این تعلق گرفته که كسانى را هدايت می نمايد كه بسوى او بازگشت كنند: «يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ»(7) و كسانى را گمراه می كند كه به آيات واضحه و روشن او كفر بورزند: «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» كسانى را كه از اهل كفر و مكر، خداوند گمراهشان كرده باشد ديگر هدايت شدنى نيستند.(8) این بر اساس سنت الهی و نظام متقنى است كه دائما جريان داشته و هرگز خلل نمى‏ پذيرد.(9) 🍃3. هميشه اعمال و كردار انسان، نتائج و ثمرات و بازتاب خاصى دارد. اگر انسان به دنبال عمل نيك باشد، نتيجه آن، روشن‏ بينى و توفيق و هدايت بيشتر به سوى خدا و انجام اعمال بهتر است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»؛ اگر پرهيزگارى پيشه كنيد خداوند حس تشخيص حق از باطل را در شما زنده مى‏ كند و به شما روشن‏ بينى عطا مى ‏فرمايد.(10) 👣اگر انسان به دنبال زشتی ها برود، تاريكى و تيرگى قلبش افزون مى‏ گردد، و به سوى گناه بيشترى سوق داده مى‏ شود، و گاه تا سر حد انكار خداوند مى‏ رسند: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ»؛ عاقبت افرادى كه اعمال بد انجام مى ‏دهند به اين جا منتهى شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و مورد استهزاء قرار دادند.(11) و در آيه ديگر: «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» هنگامى كه از حق برگشتند خداوند دل هاى آن ها را برگردانيد.(12) 🍃4. پس اگر خدا به كسانى توفيق هدايت مى‏ دهد و يا از كسانى توفيق را سلب مى‏ كند نتيجه مستقيم اعمال خود آن ها است. 💠به عبارت دیگر: كسى كه متصف به صفت توبه و رجوع به حق باشد و افكار و عقايدش در گرو هواهای نفسانیش نباشد، خداوند او را با اين دعوت حقه (قرآن) هدايت مى‏ فرمايد. و كسى كه افكار و عقايدش در قيد هوای نفسش گرفتار باشد گمراه مى‏ شود و از آيات قرآن نیز منتفع نمى‏ گردد، هر چند كه معجزه هم باشد: «وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»(13).(14) 🔴پاسخ کامل و منابع را در سایت مطالعه کنید:👇 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27496 🏴 🏴@skquranir 🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗🌱🥗