eitaa logo
آستانِ مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ هوای دلم بارانی است شب است و شهر به تنش رخت شب پوشیده و چه زمانی است اکنون که حال و هوای کائنات را به هم ریخته و کهکشان به دنبال کهکشان دگرگون ساخته است حال عالم را ... آری اکنون شب جمعه است ... گویا مادری پهلو شکسته باز از طاق آسمان ، قدم بر دوش ملائک از درگاه این آستان رد شده گویا مادری نگاهش می‌رود و سمتی باز نوحه می‌خواند آه و ناله‌اش جگر یک دشت را سوزانده و حال پشت سرش قامت پسر رعنایش پیداست یوسفش همان که آرام و نوازشگر گوشه‌ی چادر مادر را گرفته و مظلومانه بغض می‌کند و بغضش می‌شکند غرور کوه ها را ... همان که به اقتدایش اولیا و انبیا پشت سرش آمده اند بهر زیارت پادشاه کربلا میعادگاه منتظران شب جمعه بین الحرمین سید الشهدا کاش در خیل زائران شب جمعه‌ات نام مرا هم ببری قرارگاه عاشقی به وقت عاشقی کنار شش گوشه ارباب اللهم ارزقنا کربلا 📸 اسما رنجبر 🖊 فاطمه پاکدامن ◼️◾️▫️◾️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
ایها‌العزیز مجروح را جراحت و بیمار را مرض عشاق را مفارقت یار می‌کُشد... 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
_میگفت: امام زمانه ، امام جمعه نیست که فقط جمعه ها به فکرشی......!!!💔 ┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
دوباره بزم عزا باز مرثیه خوانی دوباره سفره روضه دوباره مهمانی سلام حضرت صاحب عزا که از چشمت جدا نخواهد شد ابر های بارانی سلام صاحب عزای این روز کوچه ها ! سلام داغدار روی نیلی ! سلام آقای غریبم ! یوسف فاطمه سلام الله علیها کجایی آقا ؟ نکند هنوز گرفتار گرد و خاک میان کوچه ای؟ نکند هنوز جای به جایش را به دنبال گوشواره گم شده می‌گردی ؟ یا شاید نه ... شاید رد نگاه پریشانت دیوار گلگون شده را می‌بیند ، شاید دست مباکت همراه دست کودکی بند تکان دادن چادر مادر گشته ؟ شاید ... و چقدر این حادثه هراس انگیز است و این بوی غربت است که کوچه به کوچه شهر را در بر گرفته ای به فدای مروارید چشمانت آجرک الله یا بقیه الله 📝 فاطمه پاکدامن 🔳◽️◾️◽️🔳 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️📚 ⬅️ نام: شبیه مریم ✍🏻 نویسنده: اکرم صادقی 🔸رمان «شبیه مریم» دربارهٔ زندگی حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینة النبی می‌باشد. 🔹آنطور که تاریخ گواهی می‌دهد، این زن والامقام در مدت بیست سال از زندگی خود حتی گفت‌وگو و مکالمات عرفی خود را هم با آیات قرآن کریم بیان می‌کرد. 🔸بانو فضه را پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای کمک در کارها به خانهٔ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرستادند. 📖 برشی از کتاب: ابوالقاسم افسار اسب را در دستش جابه‌جا کرد و متعجب‌تر از قبل پرسید: «از آدمیان هستی یا از طایفه جنی؟» پیرزن که از او رد شده بود جواب داد: « یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکمْ؛ ای فرزندان آدم زیورهای خود را در مقام عبادت به خود برگیرید.» - از کجا می‌آیی؟ پیرزن عصایش را داخل ماسه‌های روان فرو کرد و... ◼️◾️▫️◾️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد امسال سال ظهورت باشه 🌤أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤 @astanehmehr
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر: @karimeh_135 ارسال کنید. ➖➖➖➖➖➖➖ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
🏴 حتما سری است که شده فاطمه نامت بانو و حرم ساخته‌ای بهر مادرت بانو آن مزاری که گم کردیم در مدینه‌ی غربت ، پیدایش کرده‌ایم در قلب این شهر سلام گم شده‌ی دو عالم فاطمه جان امام رضای (علیه السلام ) ما داغدار مادر پهلو شکسته این بار هم به اذن شما وارد حرم می‌شویم و اینک عطر ناب یاس است که در مشام می‌پیچد و خبر از مادر می‌آورد... صحن به صحن این آستان گواه است که اینجا مزار مادر سادات است السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها 🖋 فاطمه پاکدامن 📸 امیر حسامی نژاد ◻️◾️▫️◾️◻️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
ای وفادار ترین محبوب و پشتیبان قلبم ؛ یا غیاث المستغیثین..... ┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
45.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👫 🍃ادامه مبحث تفاوت های روحی ، عاطفی و فکری خانمها و آقایان ➿🌷➿🌷➿🌷➿🌷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 (۱) ❤️وقتی که در مَنی و نفس می‌کشم تو را... به قدرت بی نظیر الهی می‌اندیشم ، به زمانی که تو به قدر یک لوبیا بودی 🙂 و برای اولین بار با تپش‌های قلب کوچکت در من ابراز وجود کردی ...😍 و من شکر گزار این لحظات ناب عبادت و بهشتی شدنم...😌 مثل این بود که من مجاهد در راه خدا شدم و روزها روزه‌دار و شب‌ها ایستاده در مقابل او... چه عاشقانه‌ی شگفتی!💗 روزها سپری می‌شد و من مانند مرغی که از جوجه‌هایش محافظت می‌کند😁، به خاطر تو و وظیفه‌ی عاشقانه‌ی مادری‌ام ، با هر خطری عاشقانه می‌جنگیدم تا با اراده‌ی الهی بتوانم تو را حفظ کنم و دستان کوچکت را به زودی در دستانم بفشارم و بوی ناب خدا را استشمام کنم.💚 چه افتخار قشنگی است مادری👼 ✨وقتی بدانی توفیق خدمت به یک مخلوق پاک را پیدا کردی... ✨وقتی بدانی تمام مراحل خلقت الهی در وجود تو اتفاق افتاد... ✨وقتی احساس کنی در وجود تو دو قلب💕 ، می‌تپد... دو جان در یک بدن ؟! ✨ از خودت بپرس زیباتر از این هم در عالم هستی وجود دارد ؟؟🙂 ❤️فتبارک الله أحسن ‌الخالقین❤️ بزرگی و زیبایی خداوند متعال را در تو دیدم... مـامـانِ مریــم‌گُلی 📝براساس واقعیات زندگی یک مادر همراه با تصویرسازی و طنز 📬 عاشقانه‌‌های مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید. 📲@jelveyedidar 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
قسمت24 رمان1361.mp3
11.69M
🎧 ۱۳۶۱ همونجور که یادتونه درقسمت بیست وسوم داشتیم 👇 احمد با خودش فکر میکرد چرا باید پیام عزادارشدن رو به مادرپدرها بده، مخصوصا این مادر که بنظر قبلا سکته کرده بود و ویلچری بود، چقدر دلش سوخت وقتی مادر گفت کجاش درد میکنه.... ولی پدرش خیلی فهمیده تر عمل کرد گفت پسرم توی خوابم اومده و گفته خبرمو یه مرد با ژاکت طوسی میاره که اونم ژاکتش طوسی بود از بچه توی کوچه پرسید خونه آقای عارفیان کجاست صدای اذان میومد از خدا کمک خواست آقایی اومد سمتش و گفت جانم کاری دارین؟ از دست خودش عصبانی بود هرکاری میکرد نمیپسندید یادش میومد خودش روی تیربرق از خدا خواسته بود شرمنده خودش بشه و حالا شده بود.... رفت یه آدامس خرید و به فروشنده گفت ببخشید شما خانواده آقای شریف پور رو میشناسین؟ پسر هیکلی بود گفت فرمایش؟ احمد گفت برای امرخیر چندتا سوال داشتم گفت دختر بزرگه یا کوچیکه؟.... و امشب ادامه ماجرا رو باهم بشنویم ❣دوست داریم نظرات قشنگتون رو درمورد رمان بدونیم 😊🙏 👇به آیدی @astanee_mehr 🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
سلام بر تو، بانوی آب‌ها و آیینه‌ها! سلام بر نجابت دست‌ها و کرامت نگاه‌هایت! 📸سیده‌زهرا‌آل‌هاشم 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
‌منتظرش نیستیم وگرنه امام کسی را چشم انتظارنمی گذارد...!!!! ┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔻 قالت فاطمة الزهراء سلام‌الله‌علیها: 🔆اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛ 🔅همانا سعادتمند کامل و خوشبخت حقیقی کسی است که علی را در حیاتش و پس از وفاتش دوست بدارد. 📚 أمالي شیخ صدوق، ص ١٨٢ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
📨 اولین باری ڪه یه چادر دیدم فڪر نمیڪردم یه روزی زندگیم وصل بشه بهش... مادرم چادر میپوشید دوست داشتم منم داشته باشم اما هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم توی رویاهای خودم هرجا میرفتم یه چادر رو سرم بود به همین دلیل احساس میکردم رو ابرها راه میرم و همینطور امنیت سراسر وجودم رو گرفته بود . مادربزرگم ٤۰ روز به مڪه رفت و برگشت حس خوبی به رفتنش داشتم و حسی بهتر از اون به برگشتنش. صدام زد رفتم تو اتاق یه ڪیسه بهم داد و گفت"اینم سوغاتی شما"با خودم گفتم شاید روسری یا لباسی باشه اما با ناباوری تمام دیدم چیزی که تو دستمه اونیه ڪه چند ماھه آرزوش رو دارم "چادر بود" زبونم گیر کرد و نمیدونستم چطوری تشکر ڪنم.. با چادرم همه جا میرفتم تمام احکامات را رعایت میکردم هرجا میرفتم احساس میکردم سرشار از ارامشم و خوشحالی و امنیت" تا اینکه چادرم کوچیک شد و من موندم و یه دنیای کسالت بار ظهر عاشورا بود و من دوست داشتم تو عزای امام حسین علیه السلام با چادرم حضور پیدا ڪنم و به آقا بگم منم راهمو پیدا ڪنم اما چادر نداشتم 😔 خیلی دلگیر بودم رو صندلی خونه مادربزرگم نشسته بودم یه آقایی تقریبا ۲۰..۲۱ ساله اومد ڪنارم نشست و سلام ڪرد منم خیلی سرد جوابشو دادم گفت اسمت چیه گفتم فاطمه گفت اسمت چه خوشگله گفتم ممنون گفت تو ڪه اینقدر باحجابی چرا چادر نداری گفتم داشتم کوچیک شد هنوز نخریدم گفت من برات میخرم بعد رفت من بدون هیچ حرفی فقط از پشت نگاهش میڪردم با خودم گفتم شوخی میڪنه ول ڪن . چند روز گذشت قرار بود بریم"آقام شهید در استان فارس" منتظر پدربزرگم بودم ڪه دیدیم یه ماشین دیگه هم اومد نگاش ڪردم هر لحظه حس میڪردم چهارتا چشم دارم "پدر همون اقایی بود ڪه اون روز دیدم" من تعجب ڪردہ بودم مامانم و مادربزرگم با لبخند نگام میڪردن با هرجور جون ڪندنی بود سلام ڪردم خانمش اومد جلو بهم گفت سید یه قولی بهت داده الانم برات اینو فرستاده ڪیسه رو از دستش گرفتم باورم نمیشد چادر بود زبونم قفل شده بود انگار با این قفل ڪتابی های بزرگ بسته بودنش نمیدونستم چطوری بگم ممنون هرجور بود گفتم و با چادرم رفتم آقام شهید و تا آخر عمرم ممنون سید شدم. هیچ وقت فڪر نمیڪردم ڪسی ڪه یه چادر به من هدیه میده سید باشه ✍فاطمه جنگجو ۱۵ ساله فیروزآباد فارس ➿🌸➿🌸➿🌸➿🌸➿ مهربانوان و همراهان عزیز خاطرات زیبای خود با موضوع چادر وحجاب ، را به آیدی زیر برای ما ارسال بفرمایید تا با نام شما در کانال قرار داده شود. @astanee_mehr ➖➖➖➖➖➖ @astanehmehr
این قسمت:دروغگویی 🐝 کودکان در الگوپذیری بینظیرند اول خودتان دروغ نگویید. 🐝در تنبیه کردن سختگیری نکنید تا کودک ترجیح ندهد دروغ بگوید. 🐝بیش از حد توانش به او تکلیف ندهیدتا به دلیل ناتوانی اش وادار به دروغگویی نشود. 🐝سرزنش و مقایسه کردن باعث ایجاد حس حقارت در کودک میشودو اوبرای جبرانش دروغ میگوید. 🐝توجه را از کودک دریغ نکنید گاهی برای جلب توجه دروغ میگوید. 🐝اگربعد از کارنادرستی با دروغگویی کارش راانکار کرد برای هردو کار بدش او را جداگانه تنبیه کنید. 🐝جدولی بسازیدبرای هر راستگویی یک امتیاز بدهید وبرای هرچند امتیازپاداشی معین کنید . 😊باماهمراه باشین 🍃🐝🍃🐝🍃🐝🍃🐝🍃 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
سلام برمهربان مادران سرزمینم 🍂💐🍂 در ایام به سوگ مادر بودنمان، بهانه ای یافتیم تادر دوپست جدید: 1️⃣ درباره اتفاقات و احساسات از اول مادرشدن تا دردسرهای شیرین وجالب بچه داری روزهای شنبه و 2️⃣ درباره نکات جالب و ترفندهای تربیتی بچه ها در روزهای یکشنبه درخدمت شما مهربانوان، مامان های نازنین گذشته، حال و آینده می باشیم 🌞
نقطه نظرات شما چراغ راه خواهران شما👇 @astanee_mehr
📖 💎 کرامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔻 ارادت امام رضا علیه‌السّلام به حضرت فاطمه علیهاالسّلام یکی از فضلای حوزه که مشکل بزرگی برایش پیش آمده بود، برای زیارت و توسّل به حضرت امام رضا علیه‌السّلام عازم حرم می‌شود. از قضا به علّامه طباطبایی بر می‌خورد که ایشان هم عازم حرم است. به طرفش رفته و با چشمی پر اشک و دلی پرسوز از ایشان می‌خواهد تا دعایی به او بیاموزد که حاجتش روا شود. علّامه نگاهی مهربان به چهره و حالت او می‌کند. آنگاه می‌گوید: فرزندم! وقتی وارد حرم مطهّر می‌شوی، یکی از مؤثّرترین و بهترین دعاها این است که حضرت را به مادرش زهرا علیهاالسّلام قسم بدهی که حاجت تو را از خدا بخواهد. چون حضرت به مادرش زهرا علیهاالسّلام علاقه‌ی فراوان و ارادت خاصّی دارد و سوگند دادن به مادر محبوبش، سخت مؤثّر خواهد افتاد. می‌گوید: با شنیدن این سخن، سخت متأثّر شدم و رعشه و لرزه‌ای تمامی وجودم را در برگرفت. این توسّل و قسم دادن همان و به مقصود رسیدن همان. 📓 چشمه در بستر، صص 355-356. 🔷🔸💠🔸🔷 @astanemehr
سلام بر تو، زیباترین مطلع غزل‌های عاشقی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr