eitaa logo
آوای معرفت
388 دنبال‌کننده
983 عکس
774 ویدیو
264 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 رفع تاریکی‌های دل و حل مشکلات با تضرع بر مصائب سیدالشهداء علیه‌السلام 🔺 شما دوستان و فرزندان عزیز فکر نکنید که و و تاریکی‌ها، برطرف شدنی نیست! این‌ها با قدری داشتن و کارکردن و کردن در آن‌ها، برطرف می‌شود. کار اسلام این بوده که تاریکی‌ها را از برطرف کند؛ «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛ ( علیه‌السلام: ۱) کدام ؟ ظلماتِ نفهمی‌ها و جهل و تاریکی‌ها، که در اثر سؤالاتی که از ناحیه‌ی و و به انسان، وارد می‌شوند. همه‌ی این‌ها برطرف شدنی است. همه در کریم، و کتب اساتید ذکر و برطرف شده‌اند. ما مشکلی که نتوان حل‌اش کرد، نداریم. اگر شما برای خودتان - درصورتی‌که واقعاً تاریکی و مشکل حس می‌کنید - در شبانه‌روز یک مقدار وقت بگذارید که دردِ واقعی‌تان را با خداوند متعال بکنید؛ پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای شما رفع اشکال می‌کند. این کتاب‌های حکمای ما مثل مرحوم علامه ، و این‌ها که شاگردان پیامبرند، رفع اشکال می‌کنند. اگر شما می‌گویید به این‌ها رجوع کرده‌ایم و حل نشد، بدانید که این شرط انجام نگرفته است!. مقداری برای خودتان در شبانه‌روز وقت بگذارید. مثل انسانی که به او گفته‌اند فردا می‌خواهند تو را عمل خطرناکی کنند، چه‌طور بی‌چارگی‌اش را پیش خدا می‌برد؟ آن‌گونه پیش خدا بی‌چارگی‌تان را ببرید که در آن صورت، قطعاً و زاری همراهش است؛ «فلیتضرَّع إلی الله»؛ ( ج۱ ص۱۳۹) حال، اگر این پیدا نشد، چند تا شعر از بلد باشد یا کتابش را داشته باشد و بر مصیبات (علیه‌السلام) چند دقیقه‌ای گریه کند. آن‌وقت این حال هم برایش پیدا می‌شود و پس از آن را شروع کند. تضرع را اگر در خانواده‌های‌تان دیده باشید در آن وقتی است که کودکِ شیرخوار محتاج به شیر می‌شود و جیغ و داد می‌کند و تا مادر شیر به او ندهد، آرام نمی‌گیرد. این حال باید در ما ایجاد شود. ، مشکلات دارد. تحصیل خوب، خوب، مشکلات دارد. کردن و سرگذاشتن، مشکلات دارد. و مشکل‌ترین مسئله‌ی انسانی، رفتن از این دنیاست بدین صورت‌که با عقیده‌ی سالم و از دنیا برود. این‌ها تنها به وسیله‌ی این مسأله‌ای که در حدیث "ینبغی" ( ج ۱ ص ۱۳۱) آمده، حل می‌شود. برای ما خودنمایی واقعی نکرده است. آن‌طوریوکه نقل است حضرت فرمودند: «اللهم أرنا الأشیاءَ کما هی»؛ دنیا را با آن وضع واقعی که دارد، به ما نشان بده تا ما آن را بفهمیم و بشناسیم. انسان می‌کند دنیا هم یک است، در حالی‌که این‌طور نیست. دنیا مثل یک و می‌ماند که انسان باید در آن کلاس یک حرکاتی را یاد گرفته و انجام بدهد. بدهد که یکی از امتحانش رفتن از این دنیاست. اگر ما دنیا را یک زندگی مستقل حساب می‌کنیم، در اثر همان ابهامات و تاریکی‌هایی است که در آیه آمده: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» و در این آیه فرموده که خداوند هیچ مشکلی برای بشر باقی نگذاشته است که حل نشود، البته به شرط این‌که به حال خودش تضرع کند تا این مشکلات حل شود. ۸۹.۲.۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ ۱۳۶۰ ش= ۱۸ الحرام ۱۴۰۲ ق) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله مرحوم علامه طباطبایی (رضی الله عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض، اگر نه گندم، ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً - در اثر نداشتن مکان مناسبی - قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه ممّا ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنّه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنّما نصيبه من البقاء بقدر ما للّه فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النّبیّ صلّی الله علیه وآله أنّه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أنّ متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»؛ ( ج ۱ صص ۱۵-۱۶)؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و عرب- تعَلَّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود، من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
🔺 ذکر و یاد خدا 🔹 کریم است. اکرم ذکر است. علیهم‌السلام وسائل ذکر الله هستند. ذکر به معنی یادآوری است. یعنی ما یک چیزهایی داریم، نمی‌خواهد برویم تحصیل کنیم، فقط یادش باشیم که ما چه بودیم و چگونه ساخته شدیم. همین برای بس است که آن روز عرض کردم. آدم یکی از این کرم‌های توی باغچه را بردارد، بیاورد در یک بشقاب، روبرویش بگذارد، روی این حساب کند که من چهل سال، سی سال پیش، پانزده سال پیش این بودم حالا شدم این، چه دستی مرا این‌طور ساخته؟! چه به من داده؟ چطور دارد از من پذیرایی می‌کند؟ به من جای می‌دهد، خویش می‌دهد، می‌دهد، می‌دهد، شب و روز می‌دهد، می‌دهد؟ آن وقت می‌بیند که دیگر متحیر شد. یک طوفانی از ، از بر وجود انسان حمله‌ور می‌شود که انسان را از رو می‌برد، ناتوان می‌شود در برابر این نعمت‌ها، آن‌وقت یک سبحان‌الله، یک الله اکبر، یک درست، یک الحمدلله درستی از وجودش در می‌آید نه از زبانش. از در می‌آید، با تمام وجود یک سبحان الله می‌گوید، یک ذکر خدا می‌گوید. این ذکر در این عالم چه آثاری دارد، خدا می‌داند. چه می‌سازد برای صاحب خودش خدا می‌داند. پس بنابراین ما باید روش برای خودمان ایجاد کنیم که مانع از و باشد. سهو و نسیان را مرتباً در ما ضعیف کند تا به جایی که اهل ذکر بشویم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @avaymarefat
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📌 برجسته امام (ع) فرمود: از پدرم امیرمومنان (ع) درباره اخلاق اکرم(ص) سوال کردم. ایشان در پاسخ فرمود: رفتار پیامبر(ص) چنان بود که: 1⃣دائما خوش، و با مردم ملایم بود؛ 2⃣هرگز ، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان و عیبجو نبود؛ 3⃣هیچ کس از او نمی شد؛ 4⃣هر کس به در خانه او می آمد باز نمی گشت؛ 5⃣ سه چیز را از خود رها کرده بود: در سخن، زیاد حرف زدن و دخالت در کاری که به او مربوط نبود؛ 6⃣ سه چیز را درباره مردم رها کرده بود: کسی را و سرزنش نمی کرد، در عیوب و لغزش های مردم جست و جو نمی کرد و هرگز سخن نمی گفت مگر در اموری که الهی را امید داشت. 📚شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۸۳ @avaymarefat