🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر
🔺 پیام #اهلبیت به ما این است: ای #مردم دنیا، این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را #باور کنید. این را بفهمید!.
خُب، فهم این مطلب #علم میخواهد، #تدریس میخواهد، #استاد میخواهد، #کلاس میخواهد، #هیئت فرهنگی میخواهد.
💠 اساس #فرهنگ و #قانون اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و #شعار، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به #کوفه میآمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( #بقره :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ #علی_اکبر. عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به #مرگ میرود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( #صافات :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به #حق نمیرویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکردهایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( #ملک :۲)
اینجا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که #ابراهیم از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إنشاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ #دعا کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️
ص ۳
3⃣
🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه
🔹 مرحوم احمد #آرام و دانشمندانی دیگر در سالها قبل کتابی به نام #اثبات_وجود_خدا ترجمه کردند که از گفتارهای #دانشمندان درجهی یک #آمریکا است. در یکی از مقالات آن آمده است: #علم در پی #آگاهی از ماشین #طبیعت و استفاده از آن است و به سازندهی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس #حیوانسازی #انسانها پیریزی شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در #دنیا که معنای #انقلاب_فرهنگی هم درست مبارزه با آن خواهد بود.
[ مرحوم علامه #طباطبایی ] از اینطور توجیهات نسبت به نسل #جوان کوتاهی نمیکردند، حتی بعضی از کسانی که در #تهران - در عصر #طاغوت- #مدارس_دینی تأسیس کرده بودند، میآمدند در #قم و دروس نسبتاً #اسلامی خودشان را از ایشان استفاده میکردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همهی توجهش به #اصلاحات #بشریت؛ چه #کودک، چه #نوجوان، چه #جوان و چه #اجتماع، بر اساس #توحید و #خداشناسی و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنیکه #مرحوم_امام هم داشتند به عنوان اینکه ما باید #وظیفه را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دلآزرده نشویم، چون #هدف ما انجام وظیفه و #بندگی است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در #حوزهها، چه #دانشگاهها، چه در اجتماعات، و همچنین #صدا_و_سیما برای #بازاریان و #مردمان دیگر و #خانوادهها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی میتوانیم ادعا کنیم که از #جمهوری_اسلامی بهره بردهایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس #شهدا قدردانی کردهایم که همهی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسایل در صفحات اول کتاب #المیزان مطرح شده است.
خداوند را به حق #قرآنش قسم میدهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی
❔ حاج آقا خاطرهای از علامه دارید؟
🔹 #خاطره اینکه دربارهی اینکه ایشان به منازل ما چند تا #طلبه تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند #جمعهها ناهار هم در خدمتشان بودیم و از بیاناتشان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در #قم ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی میکردند و میآمدند و با خودشان هم یک نوشتهای یا دفترچهای همراه داشتند. این موضوع نشان میداد که ایشان معتقدند به اینکه #انسان باید #مدارک سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه اینکه از #فکر و #حافظه استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصهی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت میشود. و آنوقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح میدادند.
مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان میخواندند که:
"اهل دنیا از کهین و از مهین
لعنة الله علیهم اجمعین"
این را مثلاً وقتی تفسیر میدادند، به این مطلب میرسیدند که شهرسازی و #معماری و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمانهای فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه میکند، توجهاش از آن #هدف ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانوادهها در مجالس، که خانوادهی یک شخص اعیانمنش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسیها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر میگردند، نسبت به شوهرانشان و پدر و مادرانشان گلهمند میشوند که خانوادهی فلانی اینطور و آنطور بودند!. همین مسأله در ساختمانها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب #توجه زیاد افراد به جنبهی #دنیا شود و از خدا #غافل شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از #آخرتشان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره.
ص ۳
3⃣
@seyedololama
⬇️
#توحید
🔺 ﻧﻜﺘﻪای اﺯ ﻛﺘﺎب "اﺛﺒﺎﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪا" ﺗﺮﺟﻤﻪی ﻣﺮﺣﻮﻡ اﺣﻤﺪ ﺁﺭاﻡ
🔹 نکتهای که باید توجه #دانشمندان و علاقهمندان #علوم به آن جلب شود، این است که این علومی که پی آن را گرفتهاید و مدرکش را گرفتهاید، و در آن #استاد شدهاید و به دیگران #مدرک میدهید؛ اینها دو جنبه دارند:
۱) جنبهی #مادی و طبیعی،
۲) جنبهی الهی و #معنوی.
علوم با نظر در نظامِ جهان، رموزی را برای ما از جهان آشکار میکند که ما را به قوا و نیروها و انرژیهای #طبیعت مجهز میکند تا آنها را به کار بگیریم. برای رفع بیماریها و ناتوانیها از این علوم استفاده کنیم. این یک طرف سکهی علوم است که الآن همه دارند پای آن سینه میزنند و میگویند: #علم همهی مشکلات را حل میکند! فلذا یک #جوان که دنبال تحصیل نمیرود پدر، مادر، خویشان، همه تأسف میخورند و میگویند: باید او اینطور راضی نشود که به #جهل و #غفلت و نادانی باشد!، اما از طرف دیگر همین علوم کاشف از یک نیروی عظیم جهانسازی و جهانگردانی است!. ﭘﺲ چرا ما از آن غافلیم؟!.
کتاب #اثبات_وجود_خدا که حدود ۴۰-۵۰ سال پیش مرحوم آقای #احمد_آرام و دیگران آن را ترجمه کردند.
اﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ یک رسالهای است که در #آمریکا از حدود ۴۰ #دانشمند درجه اول، دربارهی مسئلهی خدای جهان سؤال شده.
یکی از همان دانشمندان درجه اول به این مطلب اقرار میکند که #علم ما یک چشمی و ناقص است؛ به خاطر اینکه میخواهد #طبیعت را به دست بیاورد و مهار کند و در اختیار #بشر قرار بدهد که از آن استفاده ببرد.
اما اینکه این #طبیعت و این استفاده کردن از طرف کیست و چگونه به دست ما میآید و چگونه پیدا شده، دیگر به اینها کاری ندارد!.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بازتاب رفتارهای برخواسته از #علم و #اعتقاد در انسان
📜 خوانندگان حقجوی را که کتاب برای آموختن میخوانند نه برای یاد داشتن الفاظ و خودنمایی، نصیحت میکنم که در سلوک راه خدا جز از خدا استمداد نجویند و به دعا و توجه و فیض خواستن از ارواح اولیاء علیهمالسلام به صلوات پی در پی هدایت طلبند که بی دستگیری آنان از ورطات نجات نتوان یافت. و همیشه چند دلیل روشن و واضح نبوت خاتم انبیاء و ولایت ائمهی هدی را در خاطر داشته باشند؛ چون همهی شبهات شیطانی و وساوس و اوهام راجع به هر یک از اصول دین به ادله نبوت دفع میشوند.
(مقدمهی مرحوم #شعرانی بر #اسرار_الحکم ص۳۹)
🔹 دفع خطرات #رسانه و وسائلی همچون #ماهواره با استفاده از تحکیم و تصحیح #اعتقاد در مسئلهی #نبوت_خاصه
🔸 آسان شدن #ریاضت در حفظ #دین به همراه #علم و معرفت
۹۱٫۸٫۲۲
✅ آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
#قرآن #رمضان #علم
💠 آثار تلاوت قرآن به ویژه در ماه رمضان
🔻در ماه مبارک، تلاوت قرآن انواع برکات را دارد، اگر هیچ اثری نداشت مگر اينکه انسان را مشغول ميکند، فعلاً در حدّ عمل به بهترين کار و بعد هم توجه، کافی است. کمکم اين آيات اثر ميگذارد. الآن شما داريد در ماه رمضان قرآن ميخوانيد، سالهاي ديگر نوار بر ميگردد؛ يعني شروع به خواندن ميکند. قرآن با کلام ديگر فرق ميکند. يک حسابهايي در چيدمان حروف و کلمات قرآني است که وقتي خواندن انسان به حدّ نصاب رسيد، بعد متوجه ميشود که با چه سر و کار داشته است!؟
🔸 آن چه ما الآن داريم تلاوت ميکنيم، چون هنوز به حدّ نصاب نرسيده است، دارد با افکار ما و با اندوختههاي ذهني ما، کم و وجه ميکند. بايد آنقدر تلاوت کرد تا ملکه شود. باب اصلي علم نیز همين جا است. از هربار تلاوت قرآن يک چيزي نصيب انسان ميشود. از هر ختم قرآن، ختم نه، هر سورهاي، سوره نه، هر قصهاي، قصه هم نه، هر جملهاي، جمله هم نه، از هر کلمهاي ما نصیب میبریم و مقدار آن بستگي به توجه دارد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺نقل از حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🔘 @avaymarefat
🔺 خداشناسی
🔹 آن #علم و #معرفت و #دینی به درد انسان میخورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر اینکه #تسلیم این علم و #یقین بشود.
ببینید ما الآن معتقدیم به اینکه باید جانمان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده #نجات بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوانها شاید زمان موشکباران را یادتان نباشد که وقتی رادیو میگفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل میشد؛ تاکسیها و اتوبوسها میایستادند، مردم اینطرف، آنطرف میرفتند. چرا؟ یک توجه توجه اینقدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر میکند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما میخواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواستهها و این علمها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. اینطور باید به خدا معتقد بود.
اگر #انسان در #فکر خود فقط معتقد هست، نه در #قلب و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمیخورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در #دنیا، در #دبستان و #دبیرستان و #دانشگاه به ما #آموزش میدادند، آن علوم، علوم اینطوری نبود. #ریاضی و #فیزیک و #جغرافی و #تاریخ بود. آنجا در کلاس به درد ما میخورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمیکند. این است که ما #عادت کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، #خیال میکنیم #خداشناسی هم یکچنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالیکه نه؛ این نه خداشناسی است، نه #دینداری است، نه به درد شخص خود ما میخورد، نه به درد #جامعه میخورد. آنکه اسمش را میشود گذاشت #مسلمان واقعی -حالا تا چه برسد به #دانشجوی علوم دینی یا #مبلغ یا #سخنران اسلامی، #مؤلف و اینطور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همهچیز خودش را مثل یک کف روی آب، در #قدرت خدا ببیند. وقتیکه باران میآید، حباب و کفی که روی آب میبینیم پیدا میشود، این هیچچیزی از خودش ندارد غیر از آنچه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین میرود؛ همهی ماها اینطور هستیم. حتی این کهکشان و #زمین و #آسمان ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین میرود. منتهی هر چیزی زودش یکطور است. #زندگی مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یکطور، فیل یکطور، انسان یکطور، زمین یکطور، کهکشان یکطور؛ همه حباباند. حبابهای مختلفاند در قدرت الهی. اینها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارندهی تمام اشیاء است.
یکچنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و #شناخت و #باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسیکه اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش مینویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا میشود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در #خداشناسی. یک خداشناسیای که موقع #جبهه رفتن به درد بخورد، موقع #قاضی شدن به درد بخورد، موقع #وکیل مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک #کاسب چقدر میتواند #خیانت بکند؟ چقدر میتواند جنس بد به #مردم بفروشد؟ چقدر میتواند به #ناموس مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی میتواند بکند؟!
پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض میکنم شما انشاءالله گرفته باشید. تا دم #مرگ در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که #معارف_اسلامی خواندیم و تمام شد. اینها حرفهای دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یکچیز مهمی است که بعضی از #صحابه پیغمبر از عهدهاش برنیامدند و رفوزه شدند! با اینکه در بهترین کلاسهای دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و #معلم و ناظمش، #پیامبر خدا بود.
خطرناک است و چیز مهمی است!.
یکوقتی یادم میآید که جناب #رهبر معظم صحبت میکرد در #تلویزیون. گویا شنیدم که میفرمود که «بعضی از روشنفکرها دارند رو به جای دیگر عقبگرد میکنند و به اسلام پشت میکنند»؛ واقعش اینطوری است و مخصوص #روشنفکر هم نیست، #طلبه هم همینطور است، #آخوند و #روحانی هم همینطور است، #دانشجو و اساتید هم همینطورند. هر کسی در این دنیا یکطور #امتحان دارد؛ #زن یکطور امتحان، #مرد یکطور. #جوان یکطور. #پیر یکطور.
پس اینکه کسی بخواهد از این امتحانات انشاءالله به #سلامت در برود، خیلی کار میخواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کرهی زمین هم نمیشود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است.
۷۷٫۳٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 هوای نفس!
🔹 #ائمه اطهار (علیهمالسلام) با #احادیث شریف، هشدار میدهند، که ازحضرت #صادق (علیهالسلام) در کتاب #کافی نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی #حقشناسی و #دینشناسی، #قرآن و #اسلامشناسی، حرف جدیدی برای #بشریت آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک #دشمن داری. هیچوقت از آن #غافل نشو!. این حرفها را #تمدن و #علم و #دانشگاه نمیفهمد و نمیداند و اطلاعی ندارد.
دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدنها اطلاع دارد که زیر این کوههای کرمان و یزد طلا و آهن پیدا میشود. آهن چه طور پیدا میشود؟ تمدن راهش را درست میکند و کارخانههای آن را درست میکند، با خرج زیاد، با جادهکشی و ریلکشی به آن معدن ما را وصل میکند که بتوانیم با آن امکانات، عدهای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جانشان را از دست بدهند. آنوقت این مصالح تبدیل شود، دستکاری شود، روی آنها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه اینها را میفهمد؛ اما اینها وسیلهی زندگیست.
خود #زندگی برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم بهدست آوردیم و ساختمانها را همه آهنی کردیم، دانشگاههای مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاههای درجهی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آنگاه همیشه بودیم و میگفتیم زندگی #هدف است. هدف این #خلقت، زندگی روی این کره خاکیست. ولی آنموقع آنقدر #جمعیت زیاد میشد که روی کرهی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمیماند.
مرگ #نعمت خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول #موت را فرموده، موت مقدم شده بر #حیات، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. #فکر در #مرگ اگر #انسان بکند، میبیند که یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، #زندگی نبود. زندگی بهخاطر بودن مرگ اداره میشود. هیچوقت چنین فکری برای یک انسان #جوان نمیآید. یک انسان جوان اصلاً فکر میکند زندگی یعنی جوانی و اینها؛ در صورتیکه نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم میخورد. مگر وسعت این کرهی خاکی چقدر است؟ وسعت زمینهای قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آبهای قابل استفادهی آن چقدر است؟ اینها همه در عرض صد هزار سال تمام میشود. آنوقت دیگر نه برای کسی جایی میماند، نه برای کسی راه #معیشت و زندگیای میماند. همه به جان هم میافتند که همدیگر را بکشند که بلکه جا باز شود.
آخر این فکرها را ما نکردهایم؛ #خیال میکنیم دنیایی بهتر از این #دنیا میشود #خلق کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از #اروپاییان گفتهاند و به این زندگی ایراد گرفتهاند، ولی کودکانه است. اگر انسان #واقعبینانه فکر کند، مرگ بهترین نعمتهای خداست، در صورتیکه با همین مسئلهی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگیاش را یکپارچه در اختیار #هوای_نفس خودش و #فرزند و #همسر خودش قرار ندهد. آنوقت میفهمد که آن زندگیای که خداوند برای #بشر بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت میخواهد که زودتر به آن زندگیای که تو برای من آفریدهای برسم.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليهالسلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ #الکافی ج۲ص۳۳۵]
۲) [ #ملک :۲]
@avaymarefat
#نبی_اکرم #علم
💠 معنای اُمّی بودن پیامبر
🔻چرا به رسول اکرم صلی الله علیه و آله «اُمّی» میگویند؟ شايد يک بخش از معناي اُمّي اين باشد که پیامبر اکرم سر سفره داشته هاي نظري و توهمي و تخيلي قدما نمينشيند، بلکه مستقيم حقیقت را از طریق وحی دريافت ميکند. یک بار دیگر لازم است از دید قرآن، علوم بازخوانی شود. وببینیم قرآن به چه چیزی علم می گوید؟
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
@avaymarefat
#اهل_بیت #علم #معرفت
💠 خدایی امام و بیپایانی معارف
🔻امام زنده و مرده ندارد. همين الآن، همان را ميتوان بهره برد که در زمان حيات؛ فقط همتي بايد کرد، بايد ارتباطي برقرار کرد.
🔸 امام (عليه السلام) زنده است. هماني است که بوده است. همه آن مهربانيها، تفقّدها، نوازشها، عنايتها، فرمود: «يا حَار هَمْدَان مَنْ يمُتْ يرَنِي؛ ای حارث همدانی، هر که بمیرد مرا می بیند.» امام نماينده خدا است. چطور به خداوند عرض ميکنيم: «يا من لايشغله ذکر عن ذکر و لا سؤال عن سؤال» امام نیز به قدرت خدا صاحب اين مرتبه است.
🔹 هزار نفر، دَه هزار نفر، صد هزار نفر، 25 ميليون نفر، در اربعين به کربلا بروند، همه آنها را امام در آنِ واحد احاطه دارد. کافي است يک شمعي در دل انسان از محبت ويژه و خاصّ آقا اميرالمؤمنين روشن شود تا مجذوب عنايت حضرت باشد. خلود هم ديگر براي او کم است.
🔸 نه اينطور که ما گام به گام و گامهاي کوچک در رشد برميداريم. اگر خيلي بلندتر هم برداريم، بيپايان است. نه اينکه قطرهاي، اگر سيلآسا نیز بر قلوب ما معارف بريزد، بيپايان است. در عالم خلق و امر هرچه پيش ميرويم، باز هم هست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
👉 @avaymarefat
#مرحوم_فیروزیان #علم #تبلیغ #آیت_الله_میرجهانی
💠 سرعت در جبران لغزش
🔻 علم اگر خشوع نياورد به چه کاري ميآيد؟! شما حسابش را بکنيد، يک وقت من دو تا درس بگويم و احساس کنم که ديگر يک فردی ممتاز هستم اين اول بيچارگي است.
🔸 مرحوم فيروزيان داماد آقا شيخ عباسعلي اصفهاني، در زمان مرحوم آیت الله کاشاني و مصدق در تهران بود و مدارس اسلامي را آن زمان پايهگذاري کردند. آقاي فيروزيان، آن زمان نیز دغدغه تبليغ و فرهنگ و... داشت و به سفارش آیت الله کاشاني، براي تبليغ و مبارزه با شيخيه به کرمان ميرود. طلبه ای مهذب، مبلغی با دغدغه بود.
🔸 روزی به حساب نمايندگي از آيت الله کاشاني، از استانداري و بعضي مسئولين شهر براي برخی کارهاي شهر می خواهند با ایشان مشورت کنند، می گوید بعد از جلسه ماشين استانداري آماده بود، راننده در را باز کرده بود که من سوار بشوم، يک نفر آمد گفت: آشيخ بيا برويم در اين خانه روضه ای برای ما بخوان!
🔹 گفت: ما با اين کلاس و با اين موقعيتي که الان دارد با ما مشورت ميشود که در شهر چه کسي را بگذارند، چه کسي نگذارند؟ با عتاب به طرف گفتم: من روضهخوان نيستم! می گفت: تا گفتم روضهخوان نيستم، يک حس بدي به من دست داد.
ادامه دارد...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
* #قرآن #رمضان #علم
💠 آثار تلاوت قرآن به ویژه در ماه رمضان
🔻در ماه مبارک، تلاوت قرآن انواع برکات را دارد، اگر هیچ اثری نداشت مگر اينکه انسان را مشغول ميکند، فعلاً در حدّ عمل به بهترين کار و بعد هم توجه، کافی است. کمکم اين آيات اثر ميگذارد. الآن شما داريد در ماه رمضان قرآن ميخوانيد، سالهاي ديگر نوار بر ميگردد؛ يعني شروع به خواندن ميکند. قرآن با کلام ديگر فرق ميکند. يک حسابهايي در چيدمان حروف و کلمات قرآني است که وقتي خواندن انسان به حدّ نصاب رسيد، بعد متوجه ميشود که با چه سر و کار داشته است!؟
🔸 آن چه ما الآن داريم تلاوت ميکنيم، چون هنوز به حدّ نصاب نرسيده است، دارد با افکار ما و با اندوختههاي ذهني ما، کم و وجه ميکند. بايد آنقدر تلاوت کرد تا ملکه شود. باب اصلي علم نیز همين جا است. از هربار تلاوت قرآن يک چيزي نصيب انسان ميشود. از هر ختم قرآن، ختم نه، هر سورهاي، سوره نه، هر قصهاي، قصه هم نه، هر جملهاي، جمله هم نه، از هر کلمهاي ما نصیب میبریم و مقدار آن بستگي به توجه دارد.
(منبع: نرمافزار الهادی← مراقبات ماهرمضان)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
* #علم #میثم_تمار
💠 علم حضرت میثم تمار علیه السلام
🔻در هر حركت ريز و درشتى که در اطراف ما اتفاق می افتد، حتى در حرکت يک مارى كه دارد مى پيچد و به سمت خانه اش میرود؛ كلى اطلاعات است.
🔸همه اين ها روى حساب و كتاب است. در قیامت حساب و كتاب هايش برای انسان مشخص می شود. تمامش هم قواعد علمى براى زندگى است منتهى ما جاهل هستيم.
اگر كسى بداند؛ پر از زواياى علمی است. حتی هوايى كه می وزد.
🔹در کتب روایی نقل شده که ميثم تمّار با برخی از دوستان و اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام در كشتى نشسته بودند و در رودخانه داشتند مى رفتند. يک دفعه باد گرفت و طوفان شد. میثم سرش را بيرون كرد و گفت كه معاويه الان مرد. بعضى از افرادی که آنجا بودند روز و ساعت این حرف را نوشتند بعد از یک هفته خبر مرگ معاویه آمد و معلوم شد همان ساعت معاويه مرده است.
(رجال الكشی، ص80)
این بزرگوارن علم منايا و بلايا داشتند.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
🔸این عَلَمی که بلند شده، نباید بیفتد🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری از ملاقات #آیت_الله_حائری_شیرازی با #آیت_الله_سیستانی
🕌 پس از استقرارمان در هتل نجف، پدر غسل زیارت کرد و دشداشۀ سفیدِ بلندی پوشید و به جای عمامه یک دستار سفید به سر کشید. عصا به دست، با آن محاسن سفید، هیبت دلربایی پیدا کرده بودند. به مزاح گفتم: بسان حضرت موسی شدید! لبخند زدند و گفتند: با این هیبت قابل شناسایی ام؟
سری به انکار و لبخند تکان دادم و به سمت حرم راه افتادیم.
🕌 به محض ورود در حرم، پاها را برهنه کردند. سرشان کاملاً پایین بود. چیزی را با صدای بی جوهری تند تند زمزمه میکردند و اشکشان متصل جاری بود. حال عجیبی پیدا کرده بودند. این حال و این حجم از تواضع را نه در حرم رضوی و نه حتی در کربلای معلی ندیده بودم. گویی هیبت امیر مؤمنان را به تمامه درک میکردند. گوشۀ حیاط حرم در آفتاب سوزان نشستند و شروع به خواندن زیارت کردند. به نظرم زیارت جامعه کبیره بود. نمیدانم، هرچه بود، طولانی بود. زیارت که تمام شد، باز با تواضعی زائدالوصف به سمت حرم راه افتادیم. هر دیوار یا دری را که میدیدند گونه ها را متواضعانه به آن می مالیدند. صورت یکسره تَر بود و اشک، دائم سرازیر. سرشان پایین بود و یک لحظه هم سر را بلند نکردند. بوسه ای کوتاه به گوشه ضریح و زیارتی مختصر. بدون آنکه روی برگردانند، سر به زیر و آرام آرام عقب رفتند. حالشان طبیعی نبود. گویا اتفاقی رخ داده بود که من از درک آن عاجز بودم. نماز ظهر را هم همانجا خواندیم.
🕌 در مسیر بازگشت، درست در ورودی، یک فردی که روی ولیچر بود -یک انسان هیکل مندِ نورانی، با جای مهر روی پیشانی بلندش و یک لباس سفید - حال معنوی پدر را که دید، دست پدر را محکم گرفت و بصورت چسباند. میبوسد و می گریست و فریاد میزد: یا ابا صالح مددی! ... یا انصار دین الله مددی! پدر که متوجه حال غریب او شده بودند، آرام دستشان به قلبش کشیدند و پیشانی اش را بوسیدند و گفتند: «یا اخی! سیأتی قريباً، اطمئن، اطمئن، نحن أيضاً ننتظره ...»
آرام شد و دست پدر را بوسید و رها کرد. این مواجهه توجه برخی را به ما جلب کرد؛ مِن جمله، سید جوانی که متوجه شدم دارد پشت سر ما به سمت هتل میآید. در ورودی هتل، خودش را به ما رساند. به من با ته لهجۀ عربی گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» بدون آنکه جواب مشخصی بدهم گفتم: «مطلبی هست؟»
گفت از طرف آیت الله سیستانی است و برای ترتیب ملاقات آمده. یکه خوردیم، گویا پس از دیدار پدر با عبدالمهدی کربلایی (امام جمعۀ کربلا)، ایشان زمان مراجعت ما را به نجف، به دفتر آیت الله اطلاع داده و ایشان آمادگی این دیدار را داشتند. البته شاید کسی از همراهان ما این تقاضا را از عبدالمهدی کرده باشد که من مطلع نبودم.
🕌 بگذریم. به پدر در راه گفتم. ایشان هم کمی غافلگیر شدند. ... بنا شد کسی از دفتر برای راهنمایی بیاید. یک پیرمرد سیه چرده عینکی آمد. فاصلۀ هتل و دفتر آیت الله را پیاده راه افتادیم. جلو کوچه، گیت بازرسی بود. چیزی به عربی گفت، زنجیر را برداشتند و وارد دفتر شدیم. ما که چند نفری بودیم را در اتاق انتظار جای دادند و پدر را بردند. چند دقیقه بعد، دنبال من هم آمدند. گویا پدر سفارش کرده بود. قبل از ورود، کسی به من فهماند که فقط مصافحه کنم. اینجا دست بوسی قدغن است. خیلی ساده، دو زانو در اتاق بزرگی که با موکت پوشیده شده بود، کنار میزی کوچک روی ملحفه ای سفید نشسته بودند. خیلی لاغرتر از آن چیزی که تصور میکردم. پیشانی را بوسیدم و سلام کردم. گویا در خلال صحبت با پدر بودند. پاسخ سلام را دادند. فارسی را روان صحبت میکردند اما با ته لهجۀ غلیظ عربی.
🕌 از مرحوم پدر بزرگ ما -شیخ عبدالحسین حائری- گفتند که ایشان را ندیده بودند، اما به عنوان یک فقیه زاهد متقی در کربلا معروف بودند. بعد، از پدر گفت که مطالب شما را مدتیست پیگیری می کنم. از طرح «فلاحت در فراغت» خبر داشت. می گفت ورود در اینگونه مسائل، روحانیت را واقع بین میکند. از نظریات اقتصادی پدر مطلع بود و میگفت هر چند شاید قابلیت اجرا نداشته باشد اما تحقیقات در این رابطه را برای اسلام مفید می دانم و قائلم از وجوهات میتوان در آن خرج کرد و حمایت خواهند کرد. بعد گفتند: «با این همه، #احترامی که برای شما قائلم، بیشتر به خاطر #مواضعتان و حضور فعالتان در #قضایای_سال_گذشته است (این دیدار در سال 89 واقع شده بود [و منظور ایشان، فتنۀ سال 88 است]).
اندکی تأمل کردند، بعد ادامه دادند:
«این #عَلَم، حالا که بلند شده، #نباید_بیفتد. اگر افتاد دیگر هیچ کس نمیتواند آنرا بلند کند. البته که مسائلی هست که باید بیان شود که حفظ این عَلَم و بیان آن مسائل، مانعة الجمع نیست. شما در شرایطی که مسئولیتی نداشتید و شاید بی مهری هایی دیده باشید، نقش ممتازی ایفا کردید»
(ادامه دارد) ...
منبع: (@dralihaeri در تلگرام)
@avaymarefat
* #قرآن #رمضان #علم
💠 آثار تلاوت قرآن به ویژه در ماه رمضان
🔻در ماه مبارک، تلاوت قرآن انواع برکات را دارد، اگر هیچ اثری نداشت مگر اينکه انسان را مشغول ميکند، فعلاً در حدّ عمل به بهترين کار و بعد هم توجه، کافی است. کمکم اين آيات اثر ميگذارد. الآن شما داريد در ماه رمضان قرآن ميخوانيد، سالهاي ديگر نوار بر ميگردد؛ يعني شروع به خواندن ميکند. قرآن با کلام ديگر فرق ميکند. يک حسابهايي در چيدمان حروف و کلمات قرآني است که وقتي خواندن انسان به حدّ نصاب رسيد، بعد متوجه ميشود که با چه سر و کار داشته است!؟
🔸 آن چه ما الآن داريم تلاوت ميکنيم، چون هنوز به حدّ نصاب نرسيده است، دارد با افکار ما و با اندوختههاي ذهني ما، کم و وجه ميکند. بايد آنقدر تلاوت کرد تا ملکه شود. باب اصلي علم نیز همين جا است. از هربار تلاوت قرآن يک چيزي نصيب انسان ميشود. از هر ختم قرآن، ختم نه، هر سورهاي، سوره نه، هر قصهاي، قصه هم نه، هر جملهاي، جمله هم نه، از هر کلمهاي ما نصیب میبریم و مقدار آن بستگي به توجه دارد.
(منبع: نرمافزار الهادی← مراقبات ماهرمضان)
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
#علم #حضرت_خضر #استاد #سلوک
🔻 حضرت خضر به حضرت موسی علیهما السلام گفت که «فَإِنِ اتَّبَعْتَني فَلا تَسْئَلْني عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً» (پس اگر میخواهی بدنبال من بیایی، از هیچ چیز مپرس تا خودم آن را برای تو بازگو کنم(کهف،۷۰))
🔸 نقاط ابهام ممکن است زیاد باشد؛ اما شما باید صبوری کنی تا من شما را به سرچشمههای روشنایی ذکر ببرم، نه اینکه مرتب بخواهیم با هم بحث کنیم.
🔹 ما با هم بحث طلبگی نمیخواهیم بکنیم تا نیم ساعت با هم بنشینیم و مباحثه بکنیم و بگوییم مباحثه فکر انسان را باز میکند. بحث طلبگی از این مسائل جدا است. در بحث طلبگی اینطور است که یکی این بگو، یکی آن بگو.
🔸 (حضرت ابوی میفرمودند: در نجف دو تا هممباحثه بودند، یکی از آنها سید بود و زود عصبانی میشد و یک دفعه با مُشت به هم مباحثهی خود میزد، یک روز حوصلهی هممباحثه او سر رفت و کفش خود را برداشت که بزند آن سید گفت: نه، جدل میشود...)
🔹 محدوده علوم ظاهری با علوم باطنی متفاوت است و در قرآن هم کاملاً جایگاههای آن را از هم جدا کرده است. برای بعضی می فرماید: میخواهند جدل کنند اگر جدال به احسن بکنند طوری نیست، یکی این بگوید، یکی او بگوید تا به یک نتیجهای برسند و از جهت علمی رشد پیدا کنند این طوری نیست. «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ» (و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (نحل، ۱۲۵))
🔸 اما قرآن گاهی در جوابهای خود با نهایت دقتهای ادبی در لفظ و در محتوا مخاطبین خاص را غیر مستقیم مورد توجه قرار میدهد و برای آنها سبک دیگری را تعریف کرده است.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
* #قرآن #رمضان #علم
💠 آثار تلاوت قرآن به ویژه در ماه رمضان
🔻در ماه مبارک، تلاوت قرآن انواع برکات را دارد، اگر هیچ اثری نداشت مگر اينکه انسان را مشغول ميکند، فعلاً در حدّ عمل به بهترين کار و بعد هم توجه، کافی است. کمکم اين آيات اثر ميگذارد. الآن شما داريد در ماه رمضان قرآن ميخوانيد، سالهاي ديگر نوار بر ميگردد؛ يعني شروع به خواندن ميکند. قرآن با کلام ديگر فرق ميکند. يک حسابهايي در چيدمان حروف و کلمات قرآني است که وقتي خواندن انسان به حدّ نصاب رسيد، بعد متوجه ميشود که با چه سر و کار داشته است!؟
🔸 آن چه ما الآن داريم تلاوت ميکنيم، چون هنوز به حدّ نصاب نرسيده است، دارد با افکار ما و با اندوختههاي ذهني ما، کم و وجه ميکند. بايد آنقدر تلاوت کرد تا ملکه شود. باب اصلي علم نیز همين جا است. از هربار تلاوت قرآن يک چيزي نصيب انسان ميشود. از هر ختم قرآن، ختم نه، هر سورهاي، سوره نه، هر قصهاي، قصه هم نه، هر جملهاي، جمله هم نه، از هر کلمهاي ما نصیب میبریم و مقدار آن بستگي به توجه دارد.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
#علم
🔻 چهارتا کلمه خواندن که دردی در رسیدن به مقامات عالیه، دوا نمیکند! یک برداشت توهمی که دست انسان را به جایی بند نمیکند!
🔸 امیرالمومنین علیه السلام در صفات متقین میفرماید: «هجم بهم العلم» علم به آنها هجوم میآورد.
🔹 آقا این مطالبی که حالا قطره چکانی میخوانید و جمع میکنید، پس «هجم بهم العلم» کجاست؟ کدام صدر و سینهای است که علم به آن هجوم میآورد؟ و آن علمی که هجوم میآورد چه علمی است؟ و آن که ما ميخوانیم چه علمی است؟ این دانشی که برگرفته از کتب و تئوری هست چه نسبتی با حقیقت علم و علیم حقیقی و علم نافع دارد؟ چه نسبتی دارد!؟
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir