eitaa logo
آوای معرفت
367 دنبال‌کننده
895 عکس
612 ویدیو
247 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 | ۱۵سالی که در نجف بودند را ترک نکردند 🔻حضرت امام خمینی(ره) اين انسان كامل و واصل زمان ما، كسی كه عاشق و دل داده عصمت و طهارت(ع) است؛ عشقی كه ناشی از عميق ايشان نسبت به حضرات معصومين(ع) است، در صفاي قرائت جامعه_كبیره متجلّی است. ايشان در حدود پانزده سالی كه در بود، هر شب در ساعتی خاص‌‌‌، كنار مرقد علی(ع) آمده، زيارت جامعه كبيره را عارفانه مي خواند! زيارتی كه دست كم يک ساعت وقت می‌خواهد. 🔻حضرت امام(ره) -تنها- در شب هايی كه بيمار بود و حتي نمی‌توانست به بيرون از منزل بيايد، يا اوقاتي كه در بود، خواندن زيارت جامعه كبيره را در كنار مرقد امام علی(ع) ترک می‌كرد. از مرحوم حاج آقا نقل شده است: « شبی هوا طوفانی بود و بيرون رفتن از خانه مشكلاتی در برداشت . به امام عرض كردم: اميرمؤمنان علی(ع) دور و نزديک ندارد. زيارت جامعه را كه در حرم می‌خوانيد ، امشب در خانه بخوانيد. امام فرمودند: مصطفی! تقاضا دارم را از ما نگيری! همان شب بالاخره به حرم مشرّف شدند. » 📚 سيماي فرزانگان - رضا - انتشارات دفتر تبليغات اسلامی - ۱۳۶۸ - ص ۱۸۰ @avaymarefat
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
💠 گفتگوی حضرت علی و کمیل در حدیث حقیقت 🔻جناب کميل طالب حقيقت بود. روزی به اميرالمؤمنين علیه السلام عرض کرد: «يا اميرالمؤمنين ما الحقيقة؟» (حقیقت چیست؟) حضرت فرمود: «مالک و الحقيقة؟» (تو را چه به حقیقت؟) اين جواب خيلي اوج دارد. اين سؤال خيلي پيچيده است. تو را به اين حرف‌ها چه کار؟ از چنين آقايي، چنين جوابي دور نيست. 🔸 [جناب کمیل] وقتي ديد اين تير به هدف اصابت نکرد عرض کرد: «أولستُ صاحب سرّک؟» مگر من صاحب سرّ شما نيستم؟ حضرت کنترلش کرد و فرمود: «بلى ولکن يرشّح عليک ما يطفح منّی [بله ولی آنچه از اسرار من به تو می رسد ترشحی ناچیز است] شما -به تعبير مردم- از نم بیرون کوزه استفاده مي‌کني. اين خبرها نيست. 🔹 ديد باز اين تير هم اصابت نکرد. از در ديگري وارد شد. عقيده ام اين است که خود آقا اميرالمؤمنين(ع) از باب آن ولايت کليه که دارند سائل را دارند جهت‌دهي مي‌کنند. [ این‌بار باتواضع ] عرض کرد: «أ و مثلک يخيّب سائلا؟؛ آیا بزرگواری مثل شما سائل را ناامید می کند؟» 🔸 اينجا ديگر آقا اميرالمؤمنين کوتاه آمدند، فرمودند: «الحقيقة کشف سبحات الجلال» عرض کرد: «زدني بيانا» من متوجه نشدم. حضرت توضيح دادند و در فرازی فرمودند: «الحقيقة محوالموهوم» يعني بشر تو يک ساختار توهمي، برای خود ساخته ای. حتي حقايقي را که فکر مي‌کني حقيقتند ساخته‌ و پرداخته‌ ذهنيت خودت هست. اگر از موهوم بيرون بيايي به حقيقت رسيده‌اي. 🔹 اين مانعِ بزرگ است. اين قوه به گونه‌اي بر نفوس احاطه پيدا کرده که تمام کارها را سامان‌ می دهد. این قوه در جاي خودش يک ضرورت است. منتها درصد مديريت و اعمال از ناحيه قوه واهمه بدون فيلترهاي تصفيه، انسان را دچار مشکل مي‌کند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺شناسه رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌
💠 خدایی امام و بی‌پایانی معارف 🔻امام زنده و مرده ندارد. همين الآن، همان را مي‌توان بهره برد که در زمان حيات؛ فقط همتي بايد کرد، بايد ارتباطي برقرار کرد. 🔸 امام (عليه السلام) زنده است. هماني است که بوده است. همه آن مهرباني‌ها، تفقّد‌ها، نوازش‌ها، عنايت‌ها، فرمود: «يا حَار هَمْدَان مَنْ يمُتْ يرَنِي؛ ای حارث همدانی، هر که بمیرد مرا می بیند.» امام نماينده خدا است. چطور به خداوند عرض مي‌کنيم: «يا من لايشغله ذکر عن ذکر و لا سؤال عن سؤال» امام نیز به قدرت خدا صاحب اين مرتبه است. 🔹 هزار نفر، دَه هزار نفر، صد هزار نفر، 25 ميليون نفر، در اربعين به کربلا بروند، همه آن‌ها را امام در آنِ واحد احاطه دارد. کافي است يک شمعي در دل انسان از محبت ويژه و خاصّ آقا اميرالمؤمنين روشن شود تا مجذوب عنايت حضرت باشد. خلود هم ديگر براي او کم است. 🔸 نه اين‌طور که ما گام به گام و گام‌هاي کوچک در رشد برمي‌داريم. اگر خيلي بلندتر هم برداريم، بي‌‌پايان است. نه اينکه قطره‌اي، اگر سيل‌آسا نیز بر قلوب ما معارف بريزد، بي‌پايان است. در عالم خلق و امر هرچه پيش مي‌رويم، باز هم هست. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @avaymarefat
✳ سطح معرفت‌تان را بالا ببرید! 🔻 عزیزان من! سقف خودتان را سایت‌های سیاسی و اوراق روزنامه‌ها و پرسه‌زدن در سایت‌های گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما این‌ها نیست. سطح معرفت را بالا ببرید. با ، با نوشتجات مرحوم ، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزه‌های علمیه حضور دارند، آشنا شوید. سطح بالا برود؛ این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد، است. 👤 🗓 بیانات در دیدار دانشجویان ۱۳۹۱/۰۵/۱۶ ✅ @avaymarefat
49.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هشتم فصل چهارم) 🔶️ عادت داشتم روز عاشورا آهنگ‌های شاد و مبتذل گوش می‌دادم... اما بعد تصادف و تجربه‌ام، قبل از عاشورا دعا کردم یا امام حسین(ع) می‌خوام زیاد گریه کنم، عاشورا رفتم سینه زدم، گریه کردم... «ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links @avaymarefat
* 🔻مرحوم ملاصدرا با دو تا از دامادهايش يعنى مرحوم فيض كاشانى و مرحوم عبدالرزاق لاهيجى، گویا در كاشان بودند و داشتند از کوچه‌ای رد می‌شدند. 🔸ديدند كه دخترى يک گليمى را روى پشت بام آورده و دارد تكان می‌دهد؛ پسرى هم كه عاشق آن دختر است دارد از پائين نگاه مى‏ كند و مى‏ گويد: مى ‏دانم نيامدى قالى تكان بدهى آمدى خودت را نشان بدهى! 🔹نقل می کنند مرحوم ملاصدرا كنار كوچه آن قدر گريه كرد كه حالش به هم خورد. گفتند مگه آقا چى شد؟ گفت از حرف این پسر من منتقل شدم به این معنی که خداى متعال هم که این عالم را خلق کرده، آمده خودش را نشان بدهد اما کسی در پی دیدنش نیست. 🔸گرانبهاترين گوهر، معرفت خداست. علم حقيقى همين علم است. اين را به هر كسى نمی‌دهند مگر اينكه قدم به قدم، خونِ دل بخورد و زحمت بکشد. هر كجا كه يک خورده پايش را كج بگذارد جلويش را می‌گيرند. عشق اين كار را هم در دل‌هاى آلوده قرار نمى‏‌دهند. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌