eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c کانال مخصوص میباشد❌❌❌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 باسلام خ مت شما حبیبه خانم مهربان ودوستان دانای مجازی گروه لطفا خواهش میکنم سوا
💜🍃 سلام حبیبه خانم خداقوت.. تشکربابت تمام زحماتتون.. خواهری که گفتن یبوست دارن وهمه راهها رورفتن درمورد بواسیر که توکانال راههای زیادی هست توهمین کانال جستجوکنند.. ولی حرف من اینه که عزیز شماکه میگین چهل دقیقه باید توی دستشویی بشینی برای دفع وزانوهات هم خراب شده خب از توالد فرنگی استفاده کن. اگه توالد فرنگی ثابت هم نداری از اون پلاسیکی ها بگیر هم از کمر درد وهم از زانودرد نجاتت میده لااقل بیشتر از این آسیب نمیبینه خداخیرت بده. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام خدمت دوستان خانمی که گفتن مامانجون دندون مصنوعی عوض کردن مادر من هم همین مشگل را داشتن فقط باید با شربت دیمن هیدرانات غر غر کنند ودهنشون را بشورند دیگه خوب میشه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام دوست عزیز برای روفرشی دور کش بگم یکی از دوستام از روفرشی های ضخیم یزدی خرید داد دور شو پارچه برزنت که برای پرده ویا چادر ماشین میدوزن برد اونچا براش دوختن وکش رد کرداز دورش خیلی هم قشنگ شد و اصلا تکون نمی خوره وقشنگه دقیقا دورش مثل همون رو فرشی ها شده 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 حبیبه خانم عزیز ممنون از کانالتون خیلی خوبه فقط یه مسئله برای بعضی از سوالات تا چند روز مرتب پاسخ میاد برای بعضی سوالات هم اصلا پاسخ نمیاد 🥴 بنظرم اگه افراد میبینن به تعداد کافی پاسخ یه سوال اومده دیگه جواب تکراری نزارن 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام وقت بخیر درباره خانمی که گفتن دختر ۱۳ ساله دارند که کمر درد داره ، عزیزم دختر یکی از اطرافیان همین مشکل رو داشت ارتوپد تصویربرداری از ستون فقرات نوشت براشون ، تو همین تصویربرداری معلوم شد دخترشون انحراف ستون فقرات داشتن من عکس دخترشون رو دیدم انحراف به سمت راست و چپ ،دخترتون رو ببرید متخصص ارتوپد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 و به اون خواهری که گفتم مادرشون خیلی معده درد دارن و حالشون خیلی بده عزیزم متخصص طب سنتی میگه اگه معده شما هر مشکلی داشته باشه اگه ۲۱ روز تخم بارهنگ یک قاشق مرباخوری عرق نعنا یک لیوان به اندازه ده دقیقه بزارید بجوشه و بعد ی قاشق عسل و ی کم گلاب بهش اضافه کن بخوره هرمشکلی داشته باشه برطرف میشه انشاالله البته اگه شب ساعت قبل خواب بخوره بهتره فرج آقا صاحب الزمان صلوات 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام خدمت دوستان و مدیر عزیز گروه خاستم به اون خواهری که گفتن خلط پشت حلق دارن سر درد دارن عزیزم امکان داره شما بلغم بدنتون زیاد شده باشه به احتمال زیاد سردی زیاد مصرف میکنید به دکتر طب سنتی مراجعه کن 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام وعرض ادب وخسته نباشید خدمت شما چه چله یا ختم برداشتین برا رزق وروزی خوب جواب گرفتین ممنون بابت پاسخگویتون اجرتون با اقا امام حسین 🙏🙏 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام در مورد اون خانم که بعداز زایمان طبیعی بچه هاشون مشکل ادرای و واژن پیدا کردن باید بگم من هم بعد از تولد بچه دومم دقیقا اینطور شدم که همش بخاطر بی تجربگی بود دکتری که بچم رو بدنیا آورد انگار دکتر نبود و دانشجو بود آنقدر بخیه زد که دادم در اومده بود اون خندید گفت از خدات باشه زیبایی انجام دادم برات ولی متاسفانه در اثر بخیه بیش از حد تقریبا بسته بودتم وهر بار ، معذرت می‌خوام دستشویی میرفتم مکافات داشتم آنقدر فشار میومد و بخیه ها پاره میشد کل دستشویی پر خون میشد خلاصه در آخر آنقدر بخیه ام پاره شد مثل شما گشادی واژن پیدا کردم که اون هم مشکلات خاص و ناجور خودش رو دارشت آخر مجبور شدم برم دوباره عمل کنم البته من بیمارستان دولتی رفتم و خدا خیرش بده اون دکتر رو ، مجانی برام عمل زیبای اوصولی ودرست انجام داد خدا رو شکر مشکلم حل شد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام پاسخ من به خانمی هست که دخترشان گوشش جرم ساز است پسر من هم گوشش جرم ساز بود ودایم عفونت میکرد اول قطره عفونت ریختیم تا عفونت خوب شد و بعد قطره نرم کننده جرم گلیسرین بعد از ساکشن این کارها رو انجام دادیم بعد از هر حمام بعد از خشک کردن گوش با پارچه نخی (به هیچ وجه از مکنده یا گوش پاک‌کن استفاده نکنید )باد گرم سشوار را روبه روی مجرای گوش بگیرید به طوری که نسوزه (چند ثانیه ) تا زمانی که خودش احساس کرد ته گوشش گرم شده و خشک شده اگر گوش درد هم همراه جرم سازی هست عنبر نسا دود کنید و زیر گوش بگیرید یا یک حبه سیر متناسب با مجرای گوش (کمی بزرگ باشد که داخل نرود ) با با چاقو یک یا دو سوراخ بزنید و سیر را طوری بگذارید در گوش که سوراخ ایجاد شده در مقابل مجرا قرار بگیرد (مک زدن عفونت و جرم توسط سیر احساس میشود) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام خسته نباشین به اون خانمی که مادرشون دندون مصنوعی دارن عرض میکنم که باید مراجعه مکرر داشته باشن به دندونسازشون تا دردشون برطرف بشه .
🍎 🔴 مجرب ترین تدابیر   و 🔹سرماخوردگی را نباید درمان کرد زیرا امان از بیماری های ژنتیکی ، خود ایمنی و ... است. در وهله اول و شروع  بیماری شخص باید تا سه روز استراحت کند ر غیر اینصورت بیماری طولانی می شود ممکن است افراد دارای ایمنی قوی با نیم روز استراحت نیز درمان شوند. مصرف مرتب و  روز یک بار داروی امام کاظم برای تقویت ایمنی بسیار مفید و مجرب است 🔹  هنگام بیماری در سفر و ... بهتر است سه روز داروی امام کاظم مصرف شود 🔹 خلط ها را مرتب تخلیه کنید 🔹 مصرف آب سیب کم کم برای سرماخوردگی، ویروس و تب بسیار مفید است 🔹 مصرف شلغم با عسل 🔹 در صورت بدن درد و تشدید بیماری پس از سه روز جامع رضوی با آب جوش عسل میل شود  همچنین ترکیب دو واحد نمک طبیعی و پنج واحد عسل یک ضد عفونت  قوی است 🔹 گلو درد : قرقره:( آب ولرم + عسل + نمک + سرکه + پودر آویشن)،سه بار قرقره شود و بیرون ریخته شود.بار چهارم قورت داده شود 🔹 مصرف خوراکی و بخور دادن ترکیبی از آویشن + گل ختمی + بابونه +  نفشه + پنیرک + عناب + پونه  یا برخی از اینها و بعد از بخور استفاده از عطسه آور ( پس از سه روز اول) نکته: برای افراد دارای بیماری مرتبط با سیستم ایمنی و بیماری های قلبی درمان از روز اول شروع شود 🌺توصیه به ترک شام خیانتی بزرگ! ✔️وقت آن رسیده که از خواب غفلت بیدار شوییم و فکری به حال خودمان بکنیم!! ✔️توصیه به ترک شام قطعا از خائنانه ترین و بدترین توصیه ها در طب جدید است. طبی که در توصیه های پیش گیرانه بسیار ضعیف است و حتی قدرت ندارد سرطان را مهار کند چه رسد به دیگر بیماری ها، چه خوبی و چه هدیه ای برای بشر دارد؟! بله قطعا زحمات زیادی کشیده شده اما سر خط سلامتی از جای دیگری باید شروع شود نه از آنجایی که امروزه پیگیری می شود. ✔️توصیه ها به خوردن شام و خصوصا ترک نکردن آن در طب اسلامی به قدری زیاد است که می توان شام را مهمترین وعده غذایی و حتی یکی از ارکان سلامتی در طب اسلامی دانست. ✔️⏪روایات این مسئله خود گویای اهمیت مطلب است: ✅امام صادق علیه السلام : هر کس یک شب شام نخورد ، رگى در بدنش مى میرد و دیگر هرگز زنده نمى شود. [مکارم الأخلاق : ج 1 ص 424] ✅پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس شب شنبه و یکشنبه ، پشت سر هم ، شام نخورد ، از وجود او چیزى مى رود که تا چهل روز باز نمى گردد (جبران نمى شود) .[مکارم الأخلاق : ج 1 ص 424] ✅امام صادق علیه السلام : هر که خوردن شام را ترک کند ، مقدارى از نیرویش کم مى شود و دیگر به او باز نمى گردد .[محاسن : ج 2 ص 198] ✅کافى ـ به نقل از سلیمان بن جعفر جعفرى ـ : ابوالحسن علیه السلام خوردن شام را فرو نمى گذاشت ، و اگر شده ، یک عدد کلوچه تناول مى کرد ، و مى فرمود : «شام ، نیروى بدن است» و به گمانم فرمود : «و مایه توانایى بر آمیزش است». ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ 💜 ویتامین همسرانه”م” 💕 قطعاً در طول روز هم شما و هم همسرتان خسته خواهید شد. چرا از ویتامین”م” استفاده نمی‌کنید⁉️ 💕 ویتامین “م” یکی از مهم‌ترین و ضروری‌ترین ویتامین‌های مورد نیاز همسران است. برای رساندن ویتامین “م” به همدیگر دنبال زمان خاصی نباشید. 💕 هروقت کنار هم نشسته‌اید یا مشغول تماشای تلویزیون هستید از این ویتامین امیدبخش و شادکننده استفاده کنید. 💕 ویتامین “م” یا ماساژ دادن یکی از مهم‌ترین راه‌های ارتباطی همسران است که تا حد بسیار زیادی به اصلاح روابط زوجین کمک می‌کند. 💕 همدیگر را ماساژ بدهید تا خستگی‌هایتان از بین برود و نشاط جایگزین آن شود. 💕 استفاده از ویتامین “م” می‌تواند هم آن‌قدر کوتاه باشد که ظرف ۳۰ ثانیه تمام شود و هم می‌تواند به‌اندازه ۱۵ دقیقه طولانی باشد تا تمام عضلات را شامل شود و حسابی خستگی را از تن به درآورد. 💕 مصرف این ویتامین را در طول روز برای خود اجباری کنید؛ حتی اگر فقط به‌اندازه ۳۰ ثانیه و در حد ماساژ شانه‌ها باشد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در هنگام غر زدن خانوم‌ها چه کنیم؟! مردی که زیرکه، عاقلانه رفتار میکنه و وقتی میبینه خانومش شروع به غُرغُر کردن کرده، قبل از هر چیزی گارد نگیره و جلوی حس‌های منفی که در وجودش داره شکل میگیره رو بگیره. اولین قدم اینه که، مرد با کلام خودش حس‌های منفی خانوم را کم کنه. یعنی اینکه با خانومش هم حسی کنه جملاتی ساده مثل ؛ 👈🏻«منم متاسفم» 👈🏻«حق با توئه» 👈🏻«من حرفت را میفهمم عزیزم» 👈🏻«از من چه کاری برمیاد تا انجام بدم» این جملات از سمت آقا میتونه اوضاع را تغییر بده، چون در کاهش احساسات منفی خانم خیلی موثره. دومین قدم این که میتونید در طولانی مدت علت‌های احساسات منفی خانم را متوجه بشید و اونو رفع کنید. مثلا در مورد اینکه خانوم خونه از کارهای خونه خسته شده بود، آقای خونه میتونه با تقدیر و تشکرهای که از خانم داره و یا بر عهده گرفتن کارهای کوچیک خونه در ایجاد نشدن این حس در همسرش جلوگیری کنه 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ❣ گاهی اشتباهی که ما در رابطه با ... همسرمون میکنیم اینه که با حرف هامون یه جوری بی لیاقتی و کوچیک بودن و بهش میدیم... ⚀مثلا وقتی یه کاری میکنه یا یه چیزی میگه میگیم: ✖یکم منطقی فک کن! ✖آخه چرا انقد بی فکر و ساده ای؟ ✖چرا میذاری انقدر راحت گولت بزنن؟؟؟ ✖چقدر بچه گانه فکر میکنی! و..... 🔷 وقتی اینجوری میگیم دو تا عکس العمل ممکنه ببینیم: 🔶 یا شوهرمون برای اثبات خودش لجبازی رو در پیش میگیره و تازه اول ماجراست! ✔یا اینکه شوهرمون از ما دور میشه و برای اینکه نبینه و نشنوه ترجیح میده یکم مخفیانه تر اقدام کنه و شرح کارها و حرف هاش رو دیگه به ما نمیگه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 من خانم ۲۴سالمه وهمسرم ۳۱سالش.۶ساله ازدواج کردیم ویک دختر۴ساله داریم.ازدواج ماازاول سنتی بودوبیشترتحت تاثیر خانواده ها بود.چون شوهرم میگه من قصد نداشتم و فقط بخاطر حرف مادرش بوده ومن انتخاب مادرش بودم.مااول تحقیق کردیم ولی توتحقیقات همه ازخوبی وپاکی خودش وخانوادش میگفتن.ظاهراهم همینطور بود.ازاولم اختلاف زیادداشتیم وبیشتردعواهامون سر خانواده همسرم بوده و هست بخاطردخالتهاشون.همیشه هم توهمه دعواهای منوشوهرم من مقصربودم حتی اگه تقصیرخودش وخانوادش بوده من کوتاه اومدم.ولی مشکل الان من اینه که شوهرم بهم خیانت کرده و در خفای من صیغه کرده وسه سال باهم بودن.اماجوری عادی برخوردمیکردوروال زندگیش عادی ومثل همیشه بودکه من حتی یدفه هم شک نکردم.ناگفته نماندکه شوهرم بعنوان شغل دوم عصرامیرفت آژانس کارمیکرد.وهمه میگفتن چجورجرعتی داری که میذاری تواین زمونه که گرگ زیاده شوهرت بره توآژانس.منم بخاطراعتمادی که به پاکی شوهرم داشتم میگفتم نه.تاخودش نخوادهیچکی نمیتونه سرشو از راه بدرببره.بخاطرهمین حرفا شک میکردم بهش وگیرمیدادم بهش.تااینکه یه خانم مطلقه سرراهش قرار میگیره وبین خودشون صیغه میخونن که مثلاکارشون شرعی باشه.ناگفته نماند که خانم براخادمی میخونه وخیلی اهل نمازوشرع واسلامه مثلاً!!!تااینکه سه سال ادامه میدن ومن امسال تو محرم وقتی ظهرازسرکاربرگشت پیاماشودیدم.قربون امام حسین برم که اینجوری راحت رسواش کرد..چون یجوری مرموزهمه چیومخفی میکردولی اونروزانگاریادش رفته بودوپیاماشو پاک نکرده بود ومن دیدم.خدامیدونه چی بهم گذشت.دنیاروسرم آوارشد.اونهمه اعتمادوعلاقه بشوهرم تو یک روز دودشدرفت هوا.شوهرم اول می‌گفت دوسه ماه بیشترنشده وخداروشکرکه توفهمیدی وخدانذاشت بیشترازین پیش برم.تااینکه خودم رفتم تو همراه من وپیاماوتماساشو دیدم که مال یکی دوماه نیست ومال چندماه.بعدکه بهش گفتم گفت آره چندماه ولی بخدافقط پیام وزنگ بوده.دستشوروقران گذاشت و گفت بجان دخترم بهمین قرآن قسم دیگه قیدشومیزنم.منم باورکردم که چون میدونستم شوهرم جون بچمونو الکی قسم نمیخوره.تااینکه بازم همراه من رفتم و دیدم نه هنوز دارن زنگ میزنن وپیام میدن که حالم داغون شد.همونموقع زنگ زدم شوهرم گفتم حالم بده بیاخونه.اومد وبهش گفتم تومگه قسم نخوردی مگه قول ندادی؟گفت بخداپام گیربود وتااخرهمین ماه صیغش تموم میشد.گفتم بخاطراینکه ازسرم بازش کنم وآبروریزی نکنه فقط تا تاریخ موعدصیغش فقط پیام وزنگ میزنم بعدش دیگه بهونه ای نداره که بخوادبگه نه..اونروزم تقریبا روزای آخربود.بشوعرم گفتم خطاطوخاموش کن وخطتوعوض کن تااگه راس میگی که اون هی پیگیرته دست برداره..اونم همون موقع خطشودراورد وشکوند.بعدش رفتیم باهم خط جدیدگرفتیم.تااینکه اون خانم میبینه که چندروزه خطش خاموشه وخبری ازش نیست و یه نامه می‌بره میده به حراست ادارش که بدست شوهرم برسونن.بعدازظهرکه اومدخیلی ناراحت بودوگفت آمده نامه داده و فامیل منواشتباه روزنامه نوشته ونامه اشتباهی بدست یه همکاردیگش که همون فامیل بوده رسیده واونم نامه روخونده.نامه روآوردخوندم خیلی حرفانوشته بود که من تواین سه سال بدتو نخواستم من دوستت داشتم چراخطتوخاموش کردی مجبور شدم نامه بیارم اداره..وقتی چشمم خورد به سه سال حالم دست خودم نبود.همش میگفتم چجوری شوهرم سه سال منوبازی داده ومن نفهمیدم.تواین سه سال مارابطه جنسیمون زندگیمون همه چیمون روال عادی داشت ومن اصلاگمان نمی‌کردم که داره خیانت میکنه‌.وقتی بهش میگم چرابعم دروغ گفتی میگه چون میدونستم اگه حقیقتو بدونی حالت میشه حال الان.میگفت من پشیمونم وجبران میکنم برات.میگفت بخداچندماهی بود ب دلم افتاده بود که خودم تموم کنم همه چیو ولی اون همش تهدید می‌کرد که آبروتو میبرم.منم هی راه اومدم تاالانکه توفهمیدی وبهش گفتم من قسم خوردم وبخانمم قول دادم که دیگه سمت اینکارانرم.دوسه دفعه نامه فرستادودید جوابی نمی‌بینه دیگه خبری نشد.تااینکع الان بعدچندماه همش از شماره های مختلف بگوشی شوهرم تک میزنه وقطع می‌کنه.تهدیدش کردم گفتم اگه دوباره بفهمم داری توزندگیم موش میدوونی آبروبرات نمی‌ذارم توهمون اداره ای که خادمیشومیکنی ولی حس میکنم دست بردارنیست.عین بختک چسبیده به زندگیم وول کن نیست.ازشوهرم تاحدودی مطمعنم که بیخیال شده ولی اون دست بردارنیست.از یطرفم میگم شماره هاروببرم ازش شاکی شم.شوعرم میگه بذارزنگ بزنه بذارهرکارمیخوادبکنه وقتی میبینه من جواب نمیدم دست برمیداره.میگه اگه تو بری شاکی شی وابروشو ببری اونم آبروی منو به باد میده..ازیطرفم می‌دونم دست بردارنیست.بخدانمیدونم چیکار کنم.موندم بااین زندگی که توش بلاتکلیفم.شوهرم میگه بیابرابچه اقدام کنیم تا ازین حال و هوا دربیای ولی من نمیتونم اعتماد کنم چجوری باشوهری که بهم خیانت کرده حالابازبچه بیارم...توروخدا بگین من چیکار کنم.همش میگم طلاق بگیرم ولی بخاطر دخترم موندم.
☀️🍃 حکم تیمم در صورت عجز از گرفتن نائب پرسش :اگر کسى که معذور و ناتوان باشد و از گرفتن نائب نیز عاجز گردد، یا چنین کارى براى او شاقّ و همراه با عسر و حرج باشد چه وظیفه ای دارد؟ پاسخ :در فرض سوال، تیمم از او ساقط است و بدون طهارت نماز بخواند؛ چون مصداق فاقد الطهورین است. باید توجه داشت که فاقد الطهورین اگر فوت کرد نیاز به قضاء نمازهاى او نیست. البته اگر در زمان حیاتش عذر برطرف شد، بنابر احتیاط واجب قضاى این نمازها را بجا آورد. عدم دسترسی بر چیزی که تیمم بر آن صحیح است پرسش :اگر چیزی که تیمم بر آن صحیح است پیدا نشود تکلیف چیست؟ پاسخ :هرگاه چیزهایى که تیمم بر آن صحیح است پیدا نشود، باید برگرد و غبارى که روى لباس و مانند آن است تیمّم کند و چنانچه غبار پیدا نشود باید بر گِل تیمّم کند و اگر گل هم پیدا نشود احتیاط واجب آن است که نماز را بدون تیمّم بخواند و بعداً قضاى آن را نیز به جا آورد و چنین کسى را «فاقد الطّهورین» نامند. انجام عبادات با تیمم در اول وقت توسط معذور پرسش :آیا کسی که عذر شرعی دارد می تواند عبادات خود را اول وقت و با تیمم بجا بیاورد؟ پاسخ :مبادرت صاحبان عذر به انجام عبادات در اول وقت در یک صورت جایز نیست و آن در جایی است که می دانند در آخر وقت عذر برطرف می شود و در سایر صور مجاز است. تیمم پیش از وقت نماز پرسش :آیا تیمم پیش از وقت نماز صحیح است؟ پاسخ :کسى که وظیفه‏اش تیمّم است نباید پیش از وقت نماز تیمّم کند، ولى اگر براى کار واجب دیگر یا کار مستحبى تیمّم کند و تا وقت نماز عذرش باقى باشد مى‏تواند با همان تیمّم نماز بخواند. کفایت یک تیمم از جنابت گذشته تا برطرف شدن عذر پرسش :شخص جنب وقتی چند نوبت آب برای غسل نداشته باشد و تیمم بدل از غسل کند آیا بعد از نوبت اول باید دوباره تیمم کند یا فقط باید وضو بگیرد؟ پاسخ :بعد از نوبت اول یک وضو کافی است. انجام عباداتی که در آن وضو و غسل شرط است با تیمم پرسش :اگر مکلف تیمم کند می تواند عباداتی که در آن وضو و غسل شرط است را بجا آورد؟ پاسخ :کسى که وظیفه‏اش تیمّم است اگر براى کارى تیمّم کند تا تیمّم و عذر او باقى است مى‏تواند تمام کارهایى را که وضو و غسل در آن شرط است به جا آورد، حتّى اگر تیمّم را به خاطر تنگى وقت نماز گرفته باشد دست گذاردن روى خط قرآن و مانند آن براى او جایز است. خواندن نمازهای مستحب با تیمم توسط فرد معذور از وضو پرسش :آیا خواندن نمازهای مستحبی با تیمم جایز است؟ پاسخ :کسى که نمى‏تواند وضو بگیرد یا غسل کند جایز است نمازهاى مستحبى را با تیمّم بخواند، حتّى اگر مثلًا براى انجام نماز شب وقت تنگ است مى‏تواند تیمّم کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا اصلا من به کنار فکر کردی اون داداش منصور ولت میکنه ؟...مامانش چی؟...اونا م
🌸🍃 مهسا حس کردم جلوی چشمام داره سیاهی میره ولی به خودم مسلط شدم و گفتم مهسا...مهسا نباید بیهوش شی ...باید با چشمای خودت ببینی منصور رو چجوری داری از دست میدی ! دکترا شو.‌ک میدادن ولی منصور برنمیگشت ! با خودم گفتم تموم شد ... امیدم...عشقم...زندگیم...پناهم رفت! فقط یه لحظه سرم رو گرفتم بالا و گفتم خدایا ...تورا به بزرگیت قسم یه بار دیگه ...فقط یه بار دیگه !...منصور رو به من ببخش بابت بوسیدن من !...خدایا لطفا! که یهو زیر لب مامان منصور گفت :برگشت و بعد با صدای بلند تر رفت تو بغل فرشید و بلند گریه کرد و گفت پسرم برگشت! فرشیدم سرش رو بوسید و گفت مامان آروم باش ...تموم شد ... یه نگاه به اتاق منصور انداختم یه نفس راحت کشیدم منصور به زندگی برگشته بود ! آروم گفتم خدایاشکرت ! کا یهو فرشید بهم توبید و گفت بایدم بگی خدایا شکرت !...اگه کوچیک ترین اتفاقی برای برادرم بیفته نمیزارم رنگ آرامشش ببینی!...کاری میکنم که روزی هزار بار آرزوی مر..گتو کنی! بغض کردم مامانم دستم رو گرفت و گفت بیا بریم مهسا ! یه نگاه به منصور انداختم و توی دلم گفتم فکر نکن تنهات گذاشتم !...به یادتم ...از خدا میخوام زود تر خوب بشی ! اینارو گفتم و با مامانم راه افتادیم بابام ولی طول کشید که بیاد رفتم تو اتاق وسایل رو جمع کردم تا بعد بابام اومد که مشخص نبود کجا بود ! سوار ماشینش شدیم ...البته ماشین اون نه ؟ماشینی که منصور براش خریده بود و تکلیفش روشن نبود ! به سمت تهران راه افتادیم برگشتن منصور رو به معجزه میدونستم آخه همون لحظه از خدا خواستم به زندگی برگشت به خاطر این یکم دلم آروم تر شد و گفتم اتفاقی برای منصور نیفته و تا تهران خوابم برد و یکم استراحت کردم به خونه که رسیدیم مامانم پیاده شد سریع اومد سمتم کمکم کنه که پیاده شم مامانم زیر بغلم رو گرفت و پیاده شدم که یهو دیدم یه ماشین آشنا پشت ماشین ما وایساده و مادر شوهرم(مادر محسن)ازش پیاده شد و گفت خاک تو سرت دختره ی احمق ...نوه ام به خاطر تو به دنیا نیومد اصلا دوست نداشتم با مادر محسن دهن به دهن شم بخاطر همین به مامانم گفتم مامان توروخدا ببا بریم زودتر داخل! مامانم گفت باشه دخترم و خواستیم بریم داخل خونه که صدای بابام مانع شد! وایسین ...کجا؟ نگاهی با ترس همراه بود به بابام انداختیم که بابام گفت حرمت مادرشوهرتم‌ نداری ؟... مادرشوهر مثل مادر آدم حساب میشه!..این زن داغ دیده اس!...هنوز غم علی و فراموش نکرده غم نوه اشو‌ گذاشتی به دلش! سریع برو دستش رو ببوس عذر خواهی کن! نگاهم رو از بابام گرفتم و به مامانم نگاهی انداختم که مامانم آروم گفت حرف باباتو گوش کن مهسا !...جایی برای رفتن نداری نزار لج کنه! راست میگفت‌ !..واقعا جاییو‌ نداشتم اونم با دست و پای شکسته! با خودم گفتم اگه منصور بود مجبور به این کار نبودم و اشک توی چشمام جمع شد!..چشمام رو بستم تا مادر محسن گریه ام رو نبینه ولی یه قطره اشک از چشمام به سمت پایین جاری شد! با اونم دستم که سالم بود فوری پاکش کردم و یه نفس عمیق کشیدم و گفتم مامان کمکم‌ کن! مامانم کمکم کرد و به سمت مادرشوهرم راه افتادیم! مامانش با غرور وایساده بود که یهو دیدم محسن توی ماشینه! از شدت اعصبانی.. یت نمیدونم چیکار کنم با خودم گفتم بابا باز چه خوابی برام دیدی! ولی میدونستم مخالفتم مسایه با آواره شدنم.. با خودم گفتم یکم تحمل میکنم تا دست و پام خوب شه و به مامانش گفتم ببخشید..ببخشید که به خاطر من چشمتون با دیدن نوه اتون پرنور نشد! مامان محسن باز بهم توپید و گفت حق الناسه!...تو منو چشم به راه گذاشتی...من بچه از زن علی میخواستم توی گوو.. رر آروم بگیره!..ولی با مرد غریبه تصادف کرده!خاک تو سرت..اگه امانت علی نبودی و علی برام عزیر نبود چشم پوشی نمیکردم! زیر لب گفتم مثلا میخواستی چع غلطی کنی! آروم گفتم و فکر نمیکردم بشنوه که یهو با سیلی که خوردم فهمیدم شنیده! با چشمای قرمز بهم زل زد و گفت همینو که دیدی...اینکارو میکنم ! مامانمم بخاطر اینکه از بابام میترسید لا اینکه اشکاش ریختن گفت بسه دیگه مهسا بریم داخل ! ولی من همون لحظه توی دلم قسم خوردم کا تااااوان کارایی که با من کردن رو ازشون میگیرم! با مامانم رفتیم داخل و رفتم توی اتاقم نمیخواستم با بابام دهن به دهن شم ...میخواستم از این به بعد یه بارم شده حداقل انداره توانم عاقلانه رفتار کنم ! به مامانم گفتم مامان توروخدا یه کاری کن زودتر دست و پای من توب شه! مامانم با دلسوزی نگام کرد و گفت دختر بد شانسم!...میرم قلم میخرم سوپ قلم درست میکنم ! مامانم رفت و چیزایی که تقویتی بود رو برام خرید منم تند تند میخورم تا زودتر خوب شم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا حس کردم جلوی چشمام داره سیاهی میره ولی به خودم مسلط شدم و گفتم مهسا...مهسا
بکی دو هفته گذشت !...از همه جا بیخبر بودم ! حتی از منصور! توی اتاقم فقط میخوابیدم و بیرون نمیرفتم‌ و فقط شاید یه دستشویی میرفتم که چشمم به چشم بابام نمیخورد! نه از محسن نه حمید نه منصور نه بیتا و مرجان خبری نبود! حال جسمانیم خیلی بهتر شده بود ! ودر.د کمتری میکشیدم و دکتر گفته بود یکی دو هفته دیگه میتونم گچارو باز کنم ! دلم شور منصور رو میزد !....نمیدونستم از کی سراغش رو بگیرم ! و تنها کسی که به ذهنم رسید حمید ! اصلا دوست نداشتم باهاش صحبت کنم اونم مخصوصا بعد از قضیه مرجان ! ولی مگه میشد ؟ آنقدر دلم نگران منصور بود که برام غرور معنایی نداشت و سریع شماره ی حمید رو گرفتم هنوز دوتا بوق نخورده بود که فوری گوشیو برداشت ! با صدایی که انگار خوشحال بود گفت مهسا ...خوبی؟....سلام دلم شاد شد و گفتم شاید خوشحالش واسه منصوره ! گفتم سلام ممنون ...انگار خیلی خوشحالی !...حال منصور خوب شده ! تا اینو گفتم صداش تغییر کرد و گفت خدارو شکر چیزی از حال منصور نگفت و باز دل نگران شدم تا باز پرسیدم منصور چیزیش شده حمید ؟ حمیدم با سردز گفت نه ...فکر کردم براری چیز دیگه ای زنگ زدی ! توی ذهنم علامت سوال شکل گرفت !...چیز دیگه؟...آخه چی؟ سکوت کردم که گفت مهسا منصور توی همون وضعه ولی از شمال آوردنش تهران توی بیمارستان خوب بستری کردن و بهترین پزشکان بالا سرشن!...ولی وضعیت قلبش بهتر شده و این خبر خوبیه چون دیگا واینمیسه! پرسیدم:نگفتن خوب میشه یا نه ؟ حمید گفت مهسا میخوام باهات صادق باشم ...پزشکا گفتن منصور ممکنه قلبش از کار واینسه ولی این احتمال هست که هیچ وقت به هوش نیاد و برای همیشه توی کما ! بمونه ! ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 💜🍃 سلام حبیبه خانم خداقوت.. تشکربابت تمام زحماتتون.. خواهری که گفتن یبوست دارن وهمه را
💜🍃 در جواب خانومی که تخمک اهدایی میخان تا اونجایی که من شنبدم اون خانومی که قراره به شما تخمک اهدا کنه باید بیوه باشه شوهرتون موقتا اونو صیغه کنه درسته که هیچ تماسی صورت نمیگیره ولی اون تخمک قراره با اسپرم شوهر شما یه بچه به وجود بیاد پس از زنی که نامحرمه اون بچه هلال نمیشه بازم از مرجع تقلید خودتون بپرسین 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام در جواب خانومی که اسمی میخاستن که به هیراد بیاد حامد خوبه میاد.... احمد رضا هم به عماد رضا میاد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 و بعد هم خواهش میکنم به همه اونایی که میخوان تو چله شرکت کنن بگین که هر روز به نیت حاجت روایی بقیه 14 تا صلوات بفرستن من خودم به این 14 تا صلوات خیلی اعتقاد دارم آخه دعای دیگران بیشتر درحق بقیه مستجاب میشه ان شاءالله👌 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام وقت تون بخیر ممنون از گروه خوبتون درجواب اون خانمی که توده کنار واژن شون هست اسفرزه خیس بده بزار روپارچه بزار روش درمورد خارپاشنه نمک تفت بده تا رنگش تغییر کنه (بعد توحمام برو باسنگ پا یاگوشت کوب آروم بکوب وقتی اومدی بیرون اون قسمت پات تونمک ولرم که تفت دادی مالش بده ) روصندلی بشین نمک زیر پات باشه چند بار این کارو انجام بده ازبین میره 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام درجواب اون خانمی که عفونت رحم دارند مقداری اسفند جوش بده بخور بده رحمش بادامن بدون لباس زیر عنبر نسارا هم خوبه دود کنه بادامن بدون لباس زیر انشاالله خوب میشه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام خدمت اعضای گروه وادمین عزیز درجواب اون خانم ۶۲ساله که معده درد دارن دِنَک وکندر تلخ پودر کنید یه قاشق چای خوری قبل نهار یه قاشق چای خوری بعد نهار بخورید کاملا خوب میشید 'برای بی اشتهایی وحالت تهوع یه قاشق مربا خوری خاک شیر یه قاشق مربا خوری بارهنگ یه لیوان عرق نعنا جوش بده ولرم که شد عسل بریز توش حل کن بخور 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام عزیزم شما می تونی پوست انار گل ارمنی وزنیون آسیاب شده ازعطاری بگیری وروزی ۲وعد پودرشو دردهانت بریزی تاخوب بشی انشاالله 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام، وقت تون بخیر. ممنون از کانال بسیار مفید تون. خانمی که برا درمان تیروئید دخترشون به حکیم خیر اندیش مراجعه کردن، در صورت امکان شماره تماس و آدرس مطب شو داخل کانال بزارید. سپاس فراوان. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خوبین برای اون خانومی که گفته بودن افتادگی پلک دارن عزیزم اول باید بری پیش متخصص چشم پزشکی من خودم افتادگی پلک داشتم عمل کردم نمیخوام بترسونمتون اما اگه جلوگیری نکنی کم کم روی چشمتون رو می گیره حتما عمل کنین من خودم بی حسی عمل کردم ترسم نداره امید تون به خدا باشه عزیزم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ امير مؤ منان على (ع ) با سپاه خود، از مدينه براى پيكار با سپاه معاويه ، خارج شده و با خبر شدند كه عده اى از بيعت شكنان به سركردگى طلحه و زبير، به بصره رفته و آن جا را اشغال كرده اند، و اعلام جنگ نموده اند، آن حضرت فرمان داد كه نخست متوجه بصره شوند، و جلو آشوب فتنه انگيزان داخلى را بگيرند. از سوى ديگر براى مردم كوفه پيام فرستاد كه براى كمك به سپاه على (ع ) بپيوندند. امام على (ع ) و سپاهيانش به ((ذى قار)) (محلى نزديك بصره ) رسيدند، و در آن جا توقف كردند و منتظر پيوستن مردم كوفه به سپاه شدند. ابن عباس مى گويد: ((امام على (ع ) در ((ذى قار)) براى گرفتن بيعت (و پيمان از مردم ) توقف كرده بود، و فرمود: ((هم اكنون از كوفه ، هزار نفر نه يك نفر كمتر و نه يك نفر زيادتر به سوى ما حركت كرده اند، و به اين جا مى آيند و با من تا سر حد شهادت بيعت مى نمايند)). ابن عباس مى گويد: پس از اين پيش بينى ، من نگران شدم كه مبادا از اين تعداد (هزار نفر) يك عدد كم و زياد شود، و همين موضوع دستاويز دشمنان گردد، و به على (ع ) و ما كه پيروانش هستيم ، خرده بگيرند، همچنان در اضطراب و دلهره به سر مى بردم كه جمعيت كوفه ، فرا رسيدند، آنها را شمرديم ،999 نفر بودند، و ديگر كسى نيامد. پريشان شدم و غرق در فكر گشتم ، و گفتم : انا لله و انا اليه راجعون پس چرا هزار نفر نشدند، امام على (ع ) كه فرمود: ((هزار نفر)) مى آيند؟! در اين بحران فكرى ، ناگهان ديدم شخصى از راه با پاى پياده مى آيد، و لباس ‍ زبر بر تن دارد، و شمشير در سپرى نيز به همراه خود آورده است ، به حضور على (ع ) آمد و عرض كرد:((دستت را به سوى من دراز كن تا با تو بيعت كنم )). على (ع ) فرمود: ((بيعت بر چه ؟)) او عرض كرد:((پيمان فرمانبرى و اطاعت از تو، و پيكار در ركاب تو تا سر حد مرگ يا پيروزى )). على (ع ) فرمود: نام تو چيست ؟ او عرض كرد: من ((اويس )) هستم . حضرت فرمود: ((تو اويس قرنى هستى ؟)). او عرض كرد: آرى . امام على (ع ) فرمود: ((الله اكبر، حبيب من رسول خدا(ص ) به من خبر داد كه من مردى از اهالى قرن (يمن ) را كه از امت اوست ، و به او ((اويس ‍ قرنى ))، مى گويند، ملاقات مى كنم ، كه او از حزب خدا و از حزب رسول خدا(ص ) است ، او به شهادت مى رسد، و در روز قيامت به اندازه تعداد دو طايفه (پر جمعيت ) ربيعه و مضر، زير پوشش شفاعت او قرار مى گيرند)). به اين ترتيب ، با آمدن ((اويس قرنى ))، 999 نفر، به هزار نفر كه على (ع ) فرموده بود، تكميل شدند اويس از ((زهاد ثمانيه )) (پارسايان هشتگانه ) است ، و در جنگ صفين در ركاب على (ع ) به شهادت رسيد. خبر دادن امام على (ع ) از واقعه كربلا بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ شريح ، قاضى با سابقه بود، به سال 18 هجرى از جانب خليفه دوم قاضى كوفه گرديد، و همچنان در اين مقام بود تا سال 79 عصر حكومت حجاج بن يوسف كه از قضاوت استعفا داد، بنابراين 61 سال قضاوت كرد و سرانجام در سال 87 يا 97 و 99 در در حالى كه سن او بيش از صد سال شده بود، از دنيا رفت . در عصر خلافت امام على (ع ) در يكى از قضاوت ها، قضاوت خلاف شرع كرد، امام على (ع ) او را مورد انتقاد قرار داد و به او فرمود: ((سوگند به خدا تو را به ((بانقيا)) (روستايى در نواحى فرات كوفه ) دو ماه تبعيد مى كنم تا در آن جا بين يهود قضاوت كنى )). ولى در همان ايام ، امام على (ع ) به شهادت رسيد. وقتى كه مختار در سال 67 هجرى روى كار آمد، شريح را طلبيد و به او گفت : امام على (ع ) در فلان روز به تو چه گفت ؟ شريح جريان تبعيد را بازگو كرد. مختار گفت : سوگند به خدا نبايد در كوفه بمانى به روستاى ((بانقيا)) برو و در آن جا بين يهوديان قضاوت كن ، او به آن جا تبعيد شد و دو ماه بين يهود قضاوت كرد و سپس بازگشت .
❤دخترا به هیچ عنوان این کانال رو از دست ندین!!!❤ از داروی شپش اصل گرفته پتو و اسباب بازی و لوازم تحریر و کلی محصول دیگه که وقتی قیمتاشونو توو شاپای دیگه میبینی شاخ در میاری 😧🌸 ما اینجا به خوووب و میفروشیم😎🌹🌿 منبع محصولات کادوهای فانتزی 🎁🎉👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1321140887C08a2863870