eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
169.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۷🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052656.mp3
1.33M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۷🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش ♡ من ۶ ماهه که ازدواج کردم و مشکلم اینه که ما با خانواده همسرم تو یه ساختمو
❤️ در مورد اون عزیزی که دلش میخواد زندگی مستقل باشه بهتره با همسرش صحبت کنه و با هم پیش یه مشاور برن منم همین مشکل رو داشتم حتی بدتر یهو تو خلوت خودمون بودیم که درو باز میکردن میومدن خونمون و... بعد که رفتیم مشاوره مشاورها شدیدا اصرار داشتن که خونمون رو ازشون دور کنیم که چون برای ما از نظر مالی مقدور نبود فقط درب ورودی هامون رو جداکردیم و رفت و آمدمون رو کمتر کردیم ولی خیلی بهتر از قبله ❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت دوست عزیزی که مدام سرگیجه و حالت تهوع و... دارند مادر من هم مثل شما هستش یعنی حداقل یک بار در هفته سرگیجه و حالت تهوع داره چند روز پیش ویزیت یک دکتر متخصص گوش شدند و نوار گوش گرفتن و متوجه شدیم که (مینیرگوش)آسیب دیده‌. دکتر بهشون قرص دادن که تا ۲ماه مصرف کنند .. پس شما هم حتما ویزیت یک دکتر متخصص گوش برو انشالله حالت بهتر بشه عزیزم🌹 ❤️❤️❤️❤️❤️ در جواب خانومی که خانواده همسرشان زیادی محبت می کنن و استقلال شون رو گرفتن به نظرم شما اول باید همسرتون رو متقاعد کنید. دلیل نمیشه چون ایشون مشکل ندارن به مشکل شما توجه نکنن. بهشون بگید اگه همین برنامه با خونواده من اجرا می شد خودت راحت بودی؟ ( حالا به هر دلیل موجه یا غیرموجهی از نظر من_یعنی خودتون_ ). یا مسئله رو عام تر کنید. بگید اگر مسئله ای باشه که منو اذیت نمی کنه و تو رو اذیت میکنه، اگر من بهش بی تفاوت باشم خوبه؟ بعد با همکاری و هماهنگی همدیگه رفت و آمدها رو کم کنید. حالا هفته ای یه دفعه رو هم نگید، یهو فیتیله رو نکشید پایین. اگر اکراه همسرتون زیاده یا سخته شونه یا ممکنه مشکل بین خونواده ها پیش بیاد از روزی یه وعده شروع کنید بعد یه روز درمیون و بعد کم کم تا هفته ای دو دفعه برسونید. اگر خیییییلی خوب پیش رفتید یه دفعه. سیاست به خرج بدید. مثلاً اگر برنامه خاصی دارید یه مدت که میگذره بگید روزهایی که فلان برنامه رو دارم واقعا برام سخته. اون روزا رو نریم. مثلاً کلاسی می‌رسد یا جایی فعالیت دارید یا ورزشی می کنید. حتی اگر لازمه و براتون مقدوره این فعالیت ها رو شروع کنید و بعد به بهانه اینها کم رفتن تون رو بیشتر کنید. یادتون باشه اصل کم رفتن و اینکه اذیت میشید و لزوم همراهی رو شوهر تون بپذیره و بعد برای پیشروی سنگر به سنگر😉 از این روش هم استفاده کنید. خیلی نرم و با صبببر و حوصله. چون با این روند بچه دار بشید احتمالا بیشتر به مشکل می خورید برای تنظیم زندگیتون. ❤️❤️❤️❤️ دوستی که میخوان صورتشون پربشه بایدبگم خیلی ازپیشنهادها باعث چاقی بدن هم میشه وتناسب اندام روازبین میبره برا تپل شدن صورت وشادابی پوست اول ازهمه زودخوابیدن خیلی مهمه و بعدش ورزش صورت یعنی ماساژ دادن آروم صورت باروغن کنجدیاروغن ماهی وقرص ویتامینEوروزی چندبارلپ هاروپربادکردن مثل زمانی که بادکنک بادمیکنیدوماسک خیاررنده ریزیاآب خیار(باپوست)خوردن هفته ای یه دونه قرص ویتامینEویک روزدرمیون قرص امگا3وروزانه قرص مولتی ویتامین وخوردن چندتادونه تخمه آفتابگردون نهایتا20تادونه و6.7تابادوم درختی وبادوم زمینی یاآجیل سویاو یکی دوتاگردو باعث افزایش پروزسترون و استروژن (هورمون زنان)میشه که علاوه برتپل شدن صورت وباسن وسینه چروک وافتادگی پوست روازبین میبره وواقعاتاثیرداره حتماامتحان کنیدونتیجه بگیریدبیشتراز مقدارگفته شده باعث اضافه وزن کل بدن میشه..التماس دعاااااا❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ سلام خانمی که توی خونشون کک افتاده ،😁 اتفاقا ما هم ۸_۷ هفته پیش مبتلا شده بودیم ، اگه شما هم رعایت کنید توی ۱ هفته یا کمتر از بین میرن . ما برای اینکه از بین برن اول یه اسپری گرفتیم به نام (اسپری ضد حشره ی درمین)این اسپری برای شپش و کک وحشرات بود و میتونید از دارو خونه بگیریدش ؛ ما سه تا قوطی گرفتیم که دوتاشو واسه خونمون استفاده کردیم و یکیشو هم واسه ماشین و...(این اسپری فقط واسه لباسها و رختخواب ها و وسایل هستش،حالا طرز مصرفش رو روش نوشته)از این اسپری که استفاده کردیم خیلی کمتر شدن ولی بازم کامل از بین نرفتن واسه همین یه اسپری حشره کش تار و مار (بی بو)که رنگشم آبی بود گرفتیم و به کل جاهای خونه زدیم...از اون روز دیگه کلا مردن (شما هم مثل ما هم از اسپری درمین و هم از تار و مار استفاده کنید)روزی یه بار برید دوش بگیرید (چون کک از آب و سرما متنفره) و یک بار در روز مبلا و فرشاتونو هم جارو برقی بکشید . (زخماتونو ضد عفونی کنید و نخارونیدشون که عفونت نکنن)ما این کارا رو کردیم که توی ۱ هفته کامل از بین رفتن😍شمام اگه همه ی این کارا رو بکیند سریع از بین میرن😘 ❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب تازه عروسی که گفتن دوست دارن مستقل بشن متاسفانه من هم با این مسئله درگیر هستم یعنی خونه پدر خودم باید ناهار ها باشم ولی من دوست دارم خونه خودم باشم و همسرم خسته از سرکار میاد بیاد خونه خودمون اما مادرم ناراحت میشه و گریه می‌کنه اگر ناهار پیششون نمونم الان سه ساله درگیر
این مسئله هستم به نظر من شما با پدرشوهرتون مشورت کنید چون آقایون منطقی تر هستند و احساسی عمل نمی‌کنند به یاد جوانی خودشون بندازیدشون و بگید که دوست دارید تنها باشید اشتباه منو نکنید که واقعا به مشکل می‌خورید من الان حتی برای تعویض منزل هم مشکل خوردم و مجبورم توی محله پدرم خونه اجاره کنم وگرنه نمیتونم هر روز برم خونشون ❤️❤️❤️ سلام این برای اون خانمی هست که کک میخوره من خودمم وحشتناک اینجوری هستم هیچ یک اینایی که گفتن توی گروه اصلا فاییده ای نداره خیلی دارو کرم ازینا استفاده کردم فقط این خوبه حتی جامدش هم بدرد نمیخوره قبل از اینکه بخوره بزن تا۸ساعت هم تاثیر داره من توی شهر خودم گیرنیومد ازتهران سفارش دادم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_ششم سوار شدم و راهی خونه اتوبوس خالی بود یه حس عجیبی داشتم به نظرم همه چیز عجیب بود... وقتی ر
صبح که پاشدم به سمت کارگاه رفتم میخواستم با زیبا حرف بزنم اما نمی دونستم چی بگم یعنی خجالت می کشیدم حرفی بزنم و فکر کنه من تعقیبش کردم و ناراحت بشه. چند روزی گذشت و مامان اصرار داشت بیاد محل کارم و باهاش حرف بزنه و من که نمیخواستم این مسئله به محل کارم کشیده بشه چون میدونستم اگه زیبا جواب رد بده همکارهام برام دست می گیرن و دیگه از کولم پایین نمیان.. میخواستم تا از طرف زیبا مطمئن نشدم چیزی مطرح نکنم، از ننه خواستم وقتی کارگاه تعطیل شد گوشه ای منتظر بایسته و هرموقع اومد باهاش حرف بزنه و اونم قبول کرد. خلاصه یه ساعت مرخصی گرفتم و رفتم دنبال ننه و بردمش سمت کارگاه و یه گوشه ایستادیم تا کسی مارو نبینه. وقتی زیبا اومد به ننه نشونش دادم ولی ننه که چشم هاش کم سو بود هی می گفت کی کجا من نمی بینم بالاخره ننه کلافه شد و گفت بذار برم جلوتر خودم پیداش می کنم و منم گوشه ای ایستادم و منتظر ننه شدم که دیدم زیبا از کنارم با لبخند همیشگی رد شد حسابی کفرم بالا اومده بود من مشخصاتشو به ننه داده بودم اما از دور دیدم ننه داشت با خانم همتی حرف می زد تو دلم دعا دعا می کردم ننه چیزی نگه که من ضایع بشم دقایقی بعد ننه اومد و گفت اصلا کسی رو با این مشخصاتی که تو گفتی من ندیدم رو به ننه گفتم به خانم همتی که چیزی نگفتی ننه آب دهانش رو قورت داد و گفت نه پسرم حواسم بود حرفی نزدم که برات بد تموم بشه ، فقط سلام و احوال پرسی کردم نفسمو کلافه بیرون دادم و دست از پا درازتر راهی خونه شدیم، مونده بودم ننه چطور زیبا رو ندیده بود درصورتی که زیبا تو دومتری من بود..!! اما ننه پیر بود و چشمهاش درست نمیدید و نمیشد ازش انتظار داشت من دوست داشتم زودتر تکلیفم مشخص میشد و ننه هم که هی دست دست می کرد و فقط وعده وعید میداد که برام سنگ تموم میذاره اما کاری از پیش نمیبرد..‌‌. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ ♡ سلام وقتتون بخیر، من و همسرم سه ساله ازدواج کردیم و همسن هستیم، الان دوتا پسر دو قلو داریم. همسرم وضع مالی خیلی بدی داشت و از روستاهای شهرمون بود اما پزشکی میخوند ولی من قبول نشدم اما پدرم به شدت وضع مالی خوبی داره و من تک فرزندم. ما تو مدت آشنایی شدیدا عاشق هم بودیم و هستیم، بارها خواستن جدامون کنن تو این مدت خیلی سختیا کشیدیم ولی خب با بدترین شرایط بهم رسیدیم. همسرم موقعی که انترن بود ازدواج کردیم و درآمدی نداشت، من تو شرکت پدرم کار میکردم و مقداری هم پس انداز داشتم تمام طلاهای عروسیمو خریدم و با کلی وام برا خودمون ماشین خریدم البته همسرمم یه مقدار کمی کمک کرد تو این مدت شدیدا پشتیبان هم بودیم. بلاخره درس همسرم تموم شد و الان رزیدنت قلب هست ولی خب تو این مملکت ارزشی به رزیدنت و... نمیدن بازم همسرم درآمد خاصی نداره و خرج دوتا بچه و خودمون واقعا زیاده، یکم پدرم کمکمون کرد ولی خب اونام به حرف اومدن همسرم الان به حدی مجبوره شیفت وایسه بیمارستان و درس بخونه هیچ وقتی برای کار کردن نداره، منم با دوتا بچه کوچیک نمیتونم جایی کار کنم مشکل مالی داریم از یه طرف دیگه هم خانواده شوهرم به حدی اذیت میکنن که شوهرم کلا ارتباطشو قطع کرد باهاشون. خواهرشوهرام پرستار و معلم هستن زنگ میزنن میگن مخ برادر پزشکمونو زدی و خودت هیچی نیستی از ما دورش کردی دائم بهم پیام میدن زنگ میزنن، به پدرم زنگ زدن پدرم میگه طلاق بگیر من نمیزارم فقط یه دختر دارم انقدر اذیت بشه. پدرم خونه خرید برامون حتی زد به اسم شوهرم که مبادا احساس کم ارزشی بکنه پیش من، یبار نشده به روش بیاره شوهرمم خیلی آدم خوبیه خیلی زحمت میکشه اما خواهش میکنم یه چیزی بگین من واقعا نمیدونم چیکار کنم این جنگ تموم بشه من و شوهرم خیلی همدیگرو دوست داریم اصلا مشکلی نداره که من درس خوندم یا نخوندم بخدا بعد چندین سال ازدواج لحظه ای این زندگی برامون تکراری نشده، بیشتر اقوام خودم هم بارها بهم طعنه میزنن که چیکار کردی تونستی باهاش ازدواج کنی پیش کدوم دعانویس رفتی به ما هم بگو اما خب نمیدونن من نبودم این زندگی هیچ بود به حدی براش زحمت کشیدم، همین امروز صبح مادرشوهرم اومد در خونمون رو زد گفتم بفرمایید بالا اومد گفت میخوام آشتی کنیم و نگهشون داشتم برا ناهار ولی موقع رفتن من متوجه شدم که دستبند سرویس من نیست روی میز بود و تنها کسی که میاد خونه ما مادر خودم هست و امروز ایشون اومدن، بعد رفتن به شوهرم گفتم که دستبند من نیست و ارزش مادی زیادی داره از طرفی سرویس عروسیمه و خیلی دوسش دارم شوهرم رفته بود خونشون ماجرا رو گفته بود، الان میگن همسرت به ما تهمت دزدی میزنه و شوهرم کلی باهام دعوا کرد که شاید بد باشن ولی دزد نیستن این اولین دعوای زندگیمون بود، کل خونه رو زیر و رو کردیم که شاید افتاده اطراف ولی خب نبود الان پدرم اومده میگه باید طلاق بگیری اینا به دردت نمیخورن زندگیتو خراب میکنن زندگیم داره از هم میپاشه من بیخیال دستبند هم شدم گفتم مشکلی نیست ببخشید منو ولی خواهرشوهرام و مادرشوهرم اومدن به طرز خیلی بدی هر حرفی گفتن بهم و رفتن شوهرم میگه طلاق نمیخوام من عاشق زنمم، مادرشم میگه طلاق ندی شیرمو حلالت نمیکنم و پدرمم میگه طلاق نگیری دیگه بچه من نیستی واقعا نمیدونیم چیکار کنیم شما راهنماییم کنین😔 ما درآمدی نداریم پدرم نباشه چطوری میتونیم زندگی کنیم واقعا نمیدونم. ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️✅ ♡ یه رفیق داشتم دوران توپ پلاستیکی، توپ چهل تیکه داشت. وقتی میخواستیم فوتبال بازی کنیم میگفت به یه شرط توپ چهل تیکه ام رو میارم. به شرط اینکه من کاپیتان باشم... فوتبالش؟! نابود.... دور کمرش ده برابر قدش بود. ایشی زاکی محل بود ولی نه به اون بانمکی... واسه بازی یار انتخاب میکرد. یار که چه عرض کنم دوستاش رو انتخاب میکرد. تو پنج دقیقه انقدر گل میخوردن که توپش رو برمی داشت و با قهر میرفت خونه... ما هم عشق توپ چهل تیکه.... کار ما به جایی رسیده بود که بخاطر بازی کردن با توپ چهل تیکه گل نمیزدیم.... دروازه خالی، توپ رو میزدیم تو در و دیوار که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه... اون رفیق ما بعد یه مدت باورش شد که فوتبالش خوبه، که ما نمیتونیم بهشون گل بزنیم. دیگه کم گل زدن یادمون رفت. بخاطر یه توپ چهل تیکه، ضعیف بودن رو انتخاب کردیم و رقیب رو قوی نشون دادیم... همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم. برای علاقه یا شاید منفعت، چه جاهایی جلوی چه کسایی خودمون رو ضعیف نشون دادیم و توهم قوی بودن رو به دیگران دادیم... میخوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید ولی هیچوقت جلوی کسی ضعف نشون ندید، چون توهم قوی بودن بهش دست میده. چون گل زدن رو... قوی بودن رو فراموش میکنید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
تکه یخی که عاشق ابر عذاب می‌شود سر قرار عاشقی همیشه آب می‌شود به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود روز وصالشان کسی خانه خراب می‌شود کنار قله‌های غم نخوان برای سنگ‌ها کوه که بغض می‌کند سنگ مذاب می‌شود باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند صبح به دیگ می‌رود، غنچه گلاب می‌شود چه کرده‌ای تو با دلم که از تو پیش دیگران گلایه هم که می‌کنم شعر حساب می‌شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش ♡ سلام وقتتون بخیر، من و همسرم سه ساله ازدواج کردیم و همسن هستیم، الان دوتا
❤️ سلام در مورد خانمی که همسرش پزشک هست پدرش وخانواده همسرش اصرار به طلاق دارن. خواهر عزیزم من یاد زندگیه خودم افتادم زندگی من هم از بعضی جاها مثل شما اما با این تفاوت که خانواده همسرم هر چقدر به من توهین کند فحش و ناروا بگویند همسرم طرفدار آنهاست من هم سر کار میرود و تمام حقوقم را خرج زندگی میکنم مدتی پیش با خواهر شوهرم یک درگیری لفظی پیدا کردیم من اصلاً توهین نکردم ولی خواهر شوهرم خیلی توهین‌های بدی به من کرد فحش های بسیار زشت داد اما همسرم به طرفداری از خواهرش چهل روز از خونه قهر کرد رفت و گفت دیگه با تو زندگی نمیکنم و طلاقت میدهم بعد از چهل روز آشتی کردیم چند روز پیش برادرش اومد خونه ما من یک گله کوچک از برادرش کردم گفت من دیگه با تو زندگی نمیکنم طلاقت میدم یکی از بزرگترین آرزوهای زندگی من این هست که همسرم برای یک بار هم که شده جلوی خانواده‌اش از من طرفداری کنه همسرم به خانواده اش جرات داده خیلی راحت به من توهین می‌کنند فحش زشت میدن تحقیرم می کنند من متاسفانه عاشق شوهرم هستم نمی تونم ازش دل بکنم همه زجرها رو به جون خریدم ولی خواهرم به تو پیشنهاد میکنم ،تو حمایت همسرت رو داری به هیچ قیمتی زندگیت خراب نکن معلوم نیست زندگی بعدی خوب باشه یا همسرت طرفدارت باشه همین که همسرت جلوی خانوادش حمایتت می‌کنه خیلی خوبه بعد هم از لحاظ عاطفی هم خودت ضربه میخوری هم بچه هایت این مشکلات اقتصادی تموم میشه بچه هات بزرگتر میشن می تونی سر کار بری ، همسرت هم انشالله پزشک ماهری میشه همه چیز درست میشه امیدوار باش پدرت رو قانع کن برات دعا میکنیم موفق باشی ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب خواهری که همسرشون رزیدنت قلب هستن فقط میتونم بگم خواهر عزیز لطفا انقد به خانواده هایتان میدان ندهید نه شما نه همسرتان مگر زندگی شما شده محل جنگ چرا هر دو خانواده انقدر بی فکر و غیرمنطقی هستن که فکر میکنن با طلاق مشکل شما حل میشه متاسفانه هر دو خانواده فقر فرهنگی دارن که نمیدونن علت مشکل شما دو زوج خودشان هستن یعنی هم پدر شما فردی خودخواه و مغرور هست که حاضره زندگی تک دختر و نوه هاش را به اتش بکشد برای نداری همسرت اخه عزیز من همه ی این مراحل تو زندگی همه هست بالاخره همسر شما این دوران سخت را پشت سر خواهد گذاشت و روزی به هموطنان خود خدمت خواهد کرد و به نون و نوایی خواهد رسید و خجالت دارد که شما تسلیم خواسته ی خانوادت شوی به خاطر هیچ و پوچ من اگر جای شما بودم عاقلانه مشقت و بی پولی را به جان میخریدم و سختی میکشیدم و تنها پشت و پناه همسر و فرزندانم میشدم فقط به امیده اینده ی روشن و اما خانواده همسرت اولا شما به ان ها تهمت زده ای و این کار بسیار زشتی بوده و باعث شدی کینه ی ان ها خیلی بیشتر شود از قدیم گفتن مالت را جمع کن و همسایه ات را دزد نکن دوما شما هم بعد ازاینکه همسرت تخصص را گرفت و امید بخدا مشغول طبابت شد فرزندانت هم بزرگتر شده اند اونوقت شروع کن درس خوندن و شغلی را برای خودت دست و پا کن چون الان شوهرت در مضیقه هست و زبانش هم بخاطر کمک های پدرت قاصر فردا روزی ممکنه تحت تاثیر حرفهای خانواده اش قرار بگیرد و از خانه داری و کم تحصیلاتی شما ناراضی شود اگر امکانش هم هست از الان شروع کن ولی زندگی ات را بخاطر دیگران از هم نپاش بچه هایت را اواره و بدبخت و توسری خور دیگران نکن همه چیز پول نیست شاید پدرمادرت احساسی تصمیم بگیرن و بگن خودمون بزرگ میکنیم ولی عواقب طلاق سنگینه من خودم مشاوره حقوقی هستم دیدم که میگم بچه هایت نیاز به پدر دارن مخصوصا که پسر هم هستن بزرگ کردنشون توی این زمانه بدون پدر سخته در ثانی پدرو مادر که مادام العمر بالاسر ادم نیستن و کلام اخر اینکه شما جوانی و هیچکس بهتر از شوهرت بعد از طلاق پیدا نخواهد شد که حاضر شود باهات زندگی کند محکم و استوار باش و با چنگ و دندان زندگی ات را حفظ کن و هر دوی شما با اینده ای درخشان که انشالله برای هم میسازید خانواده هایتان را از این طرز فکر خجالت دهید.در ضمن ایه 114سوره مایده قبل از نماز صبح بخوانی هیچوقت نیازمند پول نخواهی شد موفق باشید ادمین جان لطفا پیامم را بگذار ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد اون خانمی که شوهرش پزشکی میخونند. به نظرم این خانم، یک زن سست هستند که با داشتن تمکن مالی از طرف خانواده خودش ، یه لیسانس زپرتی از دانشگاه درقوزآباد نگرفته. شما خانم محترم که شوهرت داره پرشکی میخونه، به فکرت نرسیده که پس فردا شوهرت درسش تمام بشه دیگه به دردش نمیخوری و دوست داره در اجتماع با همسرش ظاهر بشه. البته همسر تحصیلکرده. یه خورده به فکر خودت باش، به پدرت بگو خرج دانشگاه آزادت را بده و درس بخون. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد خانمی که همسرشون دانشجوی پزشکی هستن و مشکل مالی دارن فقط می تونم بگم این دوران می گذره همه ما یه دورانی سختی مالی داشتیم همه مطمین باش واما در مورد دستبندت که گم شده و فکر کردی
مادر شوهرت برداشته اشتباه کردی به شوهرت رد گفتی فکرت را فقط کافی بود بگی کجا گم شده من هم به سن شما بودم یک بار این اشتباه را کردم یه چک سفید امضا گذاشته بودم روی طاقچه برادر شوهر اومد و رفت گم شد هر چی گشتیم نبود فکر کردم شاید اون برداشته ولی بعدا لای سررسیدم پیداش کردم دیگه خودم را لعنت کردم اگه در این موارد زود قضاوت کنم شما هم ازمادر شوهرت عذرخواهی کن و خوب بگرد یه ضرب المثل چینی میگه هر گم میشه جلوی چشمه من واقعا تو این عمرم بهش رسیدم بگرد پیدا میشه در مورد مشکل مالی عزیزن قناعت قناعت این زمان ها می گذرد ❤️❤️❤️❤️❤️ دوست عزیزی که خانواده ها میگن باید طلاق بگیری قبول نکنن و پای زندگی و بچه هاشون بایستن خانواده ها دارن بیخودی دخالت میکنن توکل کنن به خدا طلاق عرش خدا رو به لرزه درمیاره چه برسه اینکه شما مشکلی هم ندارین صرفا چون خانواده ها خوششون نمیاد دلیل موجهی برای طلاق نیشت همینایی که الان میگن طلاق بگیر وقتی طلاق بگیرین و مشکلی پیش بیاد همشون پشتتو خالی میکنن ومیگن مشکل خودته یه سری دعاها هست برای رزق و روزی اونا رو انجام بدین هم خودتون وهم همسرتون و اینو بدونین روزی رسون خداست و دست دیگران نیست از خودش بخواین یه فایل صوتی برای رزق و روزی هست من میفرستم ادمین لطف کنن براتون بفرستن ازش استفاده کنین خیلی مفیده ان شاء الله مشکلتون حل بشه ولی تن به طلاق ندین وزندگی که دوست دارین و ازهم نپاشین و بچه هاتونو آواره نکنین در پناه حق ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درجواب خانمی که همسرشون رزیدنت قلب هستند عزیزم روزی رسون خداست ناراحت نباش سیم کارتت عوض کن تا خواهرشوهرات نتونن بهت پیام بدهندبعد هم سعی کن هرروز ذکر بگی سوره واقعه رو هرشب بخون غصه نخور پدرت هم ناراحت میشه میبینه شما ناراحتی سعی کن پیش پدرت از غصه هات نگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هفتم صبح که پاشدم به سمت کارگاه رفتم میخواستم با زیبا حرف بزنم اما نمی دونستم چی بگم یعنی خجال
چند روزی گذشت و من هربار که می خواستم با زیبا صحبت کنم و آدرس خونه شونو بگیرم یه نفر سر می رسید و نمی شد صحبت کنیم چند روزی به همین منوال گذشت و من حسابی کلافه شده بودم از وقتی زیبا اومده بود شش ماه گذشته بود و من حتی نتونستم یه صحبت عادی باهاش داشته باشم یه مدت گذشت و چند روزی بود از زیبا خبری نبود دل تو دلم نبود فکر می کردم بیمار شده تا اینکه یه روز دیدم یه خانم اومد و نشست پشت میز زیبا از چند نفر از همکارها که پرسیدم گفتن الان یکسال این میز خالیه شوکه بودم و زدم به سیم آخر دیگه سکوت جایز نبود از هرکس در مورد زیبا پرسیدم با تعجب می گفتن تا به حال چنین شخصی رو حتی یکبار هم ندیده بودن انقدر شوکه بودم و از همه بدتر نگاههای بقیه که جوری نگاه میکردن انگار که من عقلمو از دست داده بودم... همون روز رفتم پیش حاجی و چند روز مرخصی گرفتم حالم بد بود از اینکه این مدت همیشه یه نفر رو می دیدم که حتی وجود خارجی نداشت... حالم بد بود، وقتی رسیدم خونه مستقیم رفتم توی اتاقم وخوابم برد. ننه حسابی نگرانم بود تا دم دم های غروب خوابیدم نمی خواستم به هیچ چیز فکر کنم دو روزی تو سکوت بودم که تصمیم گرفتم به ننه بگم.. وقتی ماجرا رو شنید، تو چشمهاش رنگ غم نشست، اونم مثل بقیه فکر می کرد قاطی کردم اما من اون زن رو دیدم... زنی که از هر واقعیت و خیالی واقعی تر بود، شب موقع خواب کور سویی نوری رو میدیدم که تا کنج اتاق ادامه داشت و سایه های که رد میشدن یه باره صدای جیغ گربه ای رو شنیدم... توی جام نیم خیز شدم و از ترس به خودم میپیچیدم ننه عین خیالش نبود و در خواب عمیقی بود به اطرافم نگاه می کردم صدای باز و بسته شدن در می اومد کلافه بودم نمی دونستم باید چکار کنم تا صبح چشم روی هم نذاشتم فکر زیبا یه لحظه از ذهنم بیرون نمی رفت صبح ننه که حالمو دید با اصرار منو پیش یه رمال برد و علی رغم میل باطنی ام هرکاری گفت انجام دادم در آخر رمال به ننه گفت یه جن عاشقش شده و دست از سرش برنمی داره و چون مسلمان اذیتش نمی کنه اما انگار پسرت حواسش نبوده و یکی از بچه هاشونو کشته برای همین عصبانی ان و شب ها نمی تونه بخوابه.. از مزخرفات رمال خنده ام گرفته بود اما به خاطره دلخوشی ننه هیچی نمی گفتم تا ناراحت نشه.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام دوستان من 35 سالمه با دو تا فرزند دچار افتادگی رحم هستم که دکتر گفتن راه در مانش جراحی هست. زایمانم رو از ترس جراحی طبیعی انجام دادم. ولی الان با این وضعیت از چند جهت استرس دارم. هنوز این مسئله رو با همسرم مطرح نکردم میترسم که بهانه دستش بدم از طرفی تو روابطم مخصوصا برای خودم تاثیر گذاشته. دوره نقاهت این جراحی دو ماه هست که نمیدونم همسرم چقدر با من همراهی می کنه چون حتی دوره بارداری هم همیشه ساپورتش کردم. از طرفی ممکنه دکتر رحمم رو برداره به خاطر اینکه دیگه بچه دار نشم البته این اختیاری هست. نمیدونم این کار رو بکنم یا نه از راه دیگه ای برای جلوگیری اقدام کنم. نمی دونم عواقب و عوارضش چیه. خلاصه که خیلی سردرگم هستم و شخصی رو ندارم که ازش راهنمایی بخوام. از دوستانی که تجربه جراحی افتادگی داشتن یا اطلاعاتی دارن خواهش می کنم بهم کمک کنن. ممنون که مطلب رو خوندید. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشین میگم به ادمین عزیز و اعضای کانال.من سی و سه سالمه و دوازده ساله ازدواج کردم دو تا گل دختر دارم و همسرم هم یه مرد بی نظیره اینا رو گفتم که بدونین مشکلم با زندگیم نیست خدا رو شکر.میشه گفت بیشتر از بیست ساله که به پسر عموی خودم علاقه دارم و فکر میکنم این احساس دو طرفه بوده ایشون اصلا و ابدا شرایط خوبی نداشتن اهل مواد مخدر و بیکار بودن و مطمین بودن اگه خواستگاری من بیان پدرم قطعا موافقت نمیکنن نمیدونم چرا تو بهترین شرایط هم به ایشون فکر میکنم.به خدا خسته شدم همسر من هیچ چیزی کم نداره و اصلا نیاز نیست حتی مقایسه شون کنم.دایما احساس خیانت میکنم و عذاب وجدان لحظه ای منو رها نمیکنه تو رو خدا بگین چیکار کنم خسته شدم😭😭😭😭 هیچ کس جز خدا از مشکلم خبر نداره😭😭😭 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام عزیزم خسته نباشید خواستم ببینم کسی از دوستان متخصص طب سنتی دراستان یاسوج یا شیراز می شناسه ادرسشو بده ❤️❤️❤️❤️ سلام و وقت بخیر میخواستم بپرسم به غیر از دیوار کسی توی ایتا کانال سراغ داره برای به فروش گذاشتنه اجناس، ممنونم ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۸🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052657.mp3
1.32M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۸🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام دوستان من 35 سالمه با دو تا فرزند دچار افتادگی رحم هستم که دکتر گفتن راه در ما
❤️ در مورد این خانم که افتادگی رحم دارن میخواستم بگید بهشون که طب اسلامی راهکار داره بدون جراحی افتادیگی رحم با درجه شدی هم رفع میشه یه سری ورزش و تنفس شکمی و اعمال یداوی خاصی دارن دارو های نشستنی و به صورت شیاف و یا حتی خوراکی هم شنیدم هست خلاصه زیر بار جراحی نرن به این سرعت چه رسد برداشتن رحم😱😥 اگه شهرشون طبیب حاذقی هست مراجعه کنن ان شاءالله با همین تدابیر و درمان های طب اسلامی یا حتی سنتی حل میشه🤲🏻 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وقت بخیر خانمی که گفتن افتادگی رحم داره.منم مثل شما هستم بخاطر زایمان دومم که خیلی سخت بود.دکتری که همیشه تحت نظرش بودم میگفت حتما باید جراحی کنم ولی دکترمو عوض کردم گفت نیاز به جراحی نیست با لیزر جمع میشه بین ۳ تا ۶ جلسه .هیچ گونه درد ی احساس نمیکنی ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام میخواستم به اون خانمی که افتادگی رحم دارن بگم که . زنداداش من هم مشکل شمارو داشت یعنی جوری بود که از درد به خودش می‌پیچید . که خیلی دکترو درمان این ها رفت اما اونا اصلا متوجه نمیشدن چه مشکلی داره که درمانش کنن . دو جلسه رفت دکتر طب اسلامی که با ماساژ رحمش رو کشیدن بالا . الان دوسالی میشه که دیگه خدارو شکر اون درد سراغش نیومد . اگه منزلتون کرج هست بگید که آدرس بدم برید پیششون. کارشون عالیه ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد خانمی که افتادگی رحم دارن خانمی اصلا نگران نباش مادر من حدود سی سال قبل افتادگی رحم ومثانه و پارگی هم داشتن الحمدالله با علم سی سال قبل عمل کردن تا الان هم خوبن چرا رحم و در آری؟؟؟ نیاز نیست و عواقب خیلی بدی داره خودم اندومتریاز دارم و کیست تخمدان چسبندگی شدید و یه بار هم عمل کردم واز خونریزی خسته شدم وبه چند تا دکتر خوب مراجعه کردم وراغب بودم رحمم ودر آره ولی دکتر گفت عوارض در آوردن رحم خیلی بیشتر و مخالفت کردن و مجبورم همش آمپول بزنم وبا تمام سختی گفت به صلاحیت نیست رحم ودر آری ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خواهری که افتادگی رحم دارند لطفا سریع به حرف یک پزشک اعتنا نکنید و تصمیم به جراحی نکنید اولا به چندتا پزشک حاذق مراجعه کنید و نظر چندتا را بپرسید چون شاید شرایط شماچنان حاد نشده باشه که حتما جراحی بشید و راه درمان دیگری غیراز جراحی برایتان باشد دوما هیچ میدونید برداشتن رحم چقد عوارض سنگینی برای شما خواهد داشت و پریود نشدن باعث گرگرفتگی و هزاران درد دیگر در بدن شما میشود اگر خدایی نکرده دچار خونریزی خیلی شدید بشید که با کورتاژ هم خوب نشه و راه چاره وجود نداشته باشه در درجه اخر برداشتن رحم را انجام دهید سوما ورزش های کیگل را برای جلوگیری از افتادگی بیشتر رحم و تقویت عضلات رحم انجام دهید خیلی موثره حتی ممکنه با ورزش افتادگی رحم شما کاملا خوب شود پس زیاد عجله نکنید در مورد ورزش تحقیق کنید و حتما انجام دهید انشالله نتیجه خواهید گرفت ❤️❤️❤️❤️❤️ دوست عزیزی که افتادگی رحم دارن به متخصص های طب سنتی مراجعه کنن درمان داره و به حرف تنها یک پزشک اعتماد نکنن مادرمن رو یه دکتر بهشون گفته بودن همین الان اورژانسی باید عمل کنی ولی وقتی دکتر دیگه رفتن بهشون گفتن شما سالم هستی و نیاز به عمل نداری من نمیخوام به اون پزشک تهمت بزنم یا کارشون رو زیر سؤال ببرم ولی برخی از پزشکا برای جیب خودشون فقط نسخه عمل میپیچن در صورتی که هیچ ضرورتی نداره در ضمن برا این مشکل یه سری حرکات ورزشی هست که مسکل رو برطرف میکنه حتما پیگیر باشین و خیلی تحقیق کنین و به راحتی خودتونو به تیغ جراحی نسپرین هیچوقت هم تن به جراحی برداشتن رحم ندین عوارض خیلی خیلی بدی برای خانم داره و بیماری های خطرناکی به دنبالش گریبانگیرش میشه امیدوارم مشکلتون به زودی حل بشه خدا نگهدار ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام و خسته نباشید. یکی از خانوما به خاطر عمل افتادگی رحم ناراحت بودن می خو استم بگم آیا ورزش کهگل روانجام دادن؟؟.اولش سخته ولی اگه نصف روز تمرین کنن یاد می گیرن.خیلی از مشکلات افتادگی رحم و مثانه و حتی مشکل زود انزالی آقایون با این ورزش قابل حل هست. یه مهلت چند هفته ای از دکتر بگیرید و به طور مداوم هر روز این ورزش رو انجام بدید.شاید با این ورزش مشکلتون حل شد و دیگه نیازی به عمل نداشتید. می تونید از مرکز ریحانه سنتر از خانم زهرا عباسی هم یه وقت مشاوره بگیرید انصافا خیلی عالی مشاوره می دن. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درجواب خانمی که گفتن 35ساله هستن وافتادگی رحم دارن میخوام بگم اصلا به هیج وجه رحمتون رو درنیارید خیلی بده برای شما من توسن خیلی کمتر از شما که بودم افتادگی رحم داشتم دکتر برام بالا کشید الان راضی هستم بعداز چندسال خداروشکر، همسرتون هم به وعده ی رابطه ی بهتر صبر میکنه مطمئن باشید فقط بگید دکترچندبار تأکید کنه که اگه میخواد شما سالم باشی باید دوماه صبرکنه
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم چند روزی گذشت و من هربار که می خواستم با زیبا صحبت کنم و آدرس خونه شونو بگیرم یه نفر سر م
وقتی برگشتیم ننه مثل پروانه دورو ورم میچرخید و بهم میرسید و گرد پودرهایی که رمال داده بود رو بهم می داد و اصرار داشت بخورم چند وقتی بود شب ها نمیتونستم بخوابم.. یه مدت گذشت و بابت موضوع زیبا بچه ها دستم می انداختن ولی من توجهی نمی کردم یه روز که با بچه ها دور هم جمع بودیم یه دفعه دیدم در میزنن چون تو حیاط بودم در رو باز کردم و دیدیم مصطفی با سر و صورت خاکی و به هم ریخته اومد تو و گفت تو جاده (آدرسش را دقیق داد) تصادف کردم با حالی زار به سمت بچه ها رفتم و جریان رو تعریف کردم اما هرچی دنبال مصطفی گشتیم پیداش نکردیم به اصرار من با بچه ها سر صحنه تصادف رفتیم که دیدیم مصطفی جان به جان آفرین تسلیم شده از این اتفاق هایی که برام رقم می خورد تا مرز جنون و دیوانگی پیش می رفتم هنوز سنی نداشت و تازه عقد کرده بود، دلم برای جوانیش کباب می شد آنقدر آش و لاش شده بود که حد نداشت، مراسم ختم و هفته اش گذشت و مامانش یه لحظه آروم نمی شد.... نامزدش یه جور دیگه، همه حالمون بد بود از اینکه خبرم کرده بود و آدرس محل تصادف رو داده بود دلم خون بود.. هر هفته با مامان براش خیرات پخش می کردیم وقتی سر خاکش بودم به این فکر می کردم که زندگی ارزش بدی نداره و تنها خوبی که می مونه، مصطفی یه بار هم به کسی بدی نکرده بود هربار پاش می افتاد تو هر کار خیری پیش قدم می شد و اگه یکی از بچه ها مشکلی داشت هرکاری از دستش بر می اومد براش انجام می داد. بعد از یک هفته همه رفتیم خونه خودمون و من سعی می کردم هر از گاهی به مامان مصطفی سر بزنم. روزها به همین منوال می گذشت یه بار که از سرکار می اومدم چون از صبح به ننه گفتم غذا درست نکنه (چندروزی بود پادرد داشت ) تو راه دوتا ساندویچ همبرگر گرفتم و راهی خونه شدم وقتی رسیدیم ننه منتظر من چشم به در بود شام را که خوردیم جاها رو انداختم و خوابیدم موقع خواب به اتفاقاتی که تو این مدت افتاده بود فکر می کردم کم کم چشم هام گرم شد که احساس کردم صدای نفس های کسی تو صورتم می خوره چشمهام نیمه باز بود که دیدم چند نفر دور هم جمع شدن و پچ پچ می کنن و ریز ریز می خندن صورت هاشون بیش از حد سفید بود... ترس تموم وجودم را گرفته بود رفتم زیر پتو حس می کردم به من نگاه می کنن شاید متوجه شده بودن که من حضورشون رو احساس می کردم.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ نمیدونم از کجا شروع کنم زندگیم با شوهرم به بن بست رسیده ما همدیگه رو از بچگی میشناختیم که بعد اون تا یکی دو سال باهم ارتباط داشتیم که بعدش شروع کرد به دست به سر کردن من که گفت آبجیم باش و دوست معمولی و از این مزخرفات بعد یک سال که دوباره برگشت به من که من تورو میخواستم نمیخوام دوباره از دستت بدم و... خلاصه من تا به خودم بجنبم اومد خواستگاری و با اینکه از ته دل راضی نبودم تا به خودم بیام عقد کردیم که میزارم پای قسمت و سرنوشت. الان مشکلی که دارم اینه که اصلا نمیتونم با گذشته کنار بیام مخصوصا که زن داداشش عکسا و فیلماشو با اون دختره نشونم داد مسافرت رفتنشون واسش تولد گرفتنش یا اینکه دختره هرجا میخواست بره حتما باید شوهرم میبرد میرسوند ولی من که الان ده ساله زنشم ماهی یبار هم نشده سوار ماشینش بشم یا وقتی باردار بودم حتی منو دکتر نمیبرد میگفت کار دارم خودت با اتوبوس برو. تو خونه باهام خوبه محبت میکنه خنده شوخی، البته تا وقتی من به هیچی مخالفت و اعتراض نکنم ولی تو عمل هیچی نیست گردش و تفریح اینا همش با دوستاشه حتی هرازگاهی که دوستاش با زنهاشون میان هم باز این تنها میره حتی وقتی برادراش شب جمع میشن خونه ی اونا باز تنها میره بهونشم اینه که قلیون میکشیم تو با بچه نمیتونی خیلی فکرا تو سرم میاد نکنه فکرش هنوز با قبلیه نکنه کاری میکنه میترسه به من بگن نکنه من زشتم خجالت میکشه منو به بقیه نشون بده حتی تو جمع خانوادگی کنار من نمیشینه تو خیابون اگه بخوایم راه بریم ده قدم جلوتر از من میره بهونشم اینه که تو یواش راه میری تا حالا نتونستم چیزی تو گوشیش پیدا کنم تو شبکه های اجتماعی اینا هم هیچی... ولی چند وقت پیش تو دعوا یه حرفی زد از رو عصبانیت که من یکی دو سال اول ازدواج با تو همه کار کردم ولی بعد گفت منظورم فقط مشروب خوردن بود نه چیز دیگه... یه چیز دیگه اینکه من خیلی حساسم به اینکه زنی رو سوار ماشینش کنه ولی بارها پیش اومد یعنی لو رفت که همکارای خانمش رو تا جایی رسونده، با اینکه بارها سر این موضوع دعوا کردیم ولی چند وقت پیش دوستش زنگ زد گفت فردا بیا زن و بچمو ببر فلان اداره و اینم بردشون و اینم بگم که واسه بقیه انقدر دست و دل بازه همه حسابی تیغش میزنن، چند وقت پیش عموش ازش ۶۰ میلیون تومن قرض خواست اینم داد تو گوشیش خوندم بهش گفته بود این ماه میتونم فقط ۲۰ تومن از قرض و بدم ۱۰ تومن ماه بعد میدم که شوهرم گفت ۲۰ تومنو هروقت داشتی بده بقیشو نمیخواد من خیلی ناراحت شدم گفتم پنج ساله تمام طلاهای منو بچه رو فروختی قول دادی بهترشو میخری الان طلا که نمیخری هیچی پولاتم میبخشی به فامیلت که گفت به تو ربطی نداره چیکار کنم گم شی بری دست از سرم برداری گفتم از این ناراحتم که من واست مهم نیستم گفت آره مهم نیستی همه مهمن برام جز تو هرچند بارها اینارو تو دعوا گفته ولی بعد معذرت خواهی که من وقتی عصبانی ام چرت وپرت زیاد میگم تو گوش نکن ولی خیلی ناراحتم که هیشکی و ندارم پشتم باشه حداقل یه مدت قهر کنم برم که به غلط کردن بیفته امیدوارم خدا هیچ زنی رو به جایی نرسونه که نه جایی واسه رفتن داشته باشه نه دل خوش واسه موندن. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام دوستان من 35 سالمه با دو تا فرزند دچار افتادگی رحم هستم که دکتر گفتن راه در ما
❤️ سلام به دوست گلی که 20 ساله شخص دیگه ای رو دوست دارن و احساس خیانت می کنن. اول باید بگم احساست رو که خیلی کلافه کننده و زجر آوره کاملا درک می کنم. در این که باید زمانی طی بشه تا شما با آرامش کامل به زندگیت و همسر و فرزندان گلت برگردی شکی نیست. شیطان دشمن قسم خورده انسانه و از این که می بینه شما همسر و زندگی خوبی داری در عذابه و قلقلکت میده تا از جاده اصلی بیای بیرون. برای من این کارا جواب داد. اگه دوست داشتی به آرامش یه زندگی قشنگ و حس کردن عشق بین خودت و همسرت برسی اونا رو انجام بده. بعد از یکی از نماز هات دست راستت. و رو قلبت بزار و70 بار سوره حمد رو با آرامش و توجه به معنی بخون. بعد از خوندن همین یه مورد آرامش عجیبی رو احساس می کنی. هر وقت که دیدی این افکار شیطانی سراغت میاد سجده کن و استغفار کن و از خدا بخواه که کمکت کنه و این که تا می تونی ارتباطت رو با همسرت عالی کن و بیشتر و بیشتر و متاسفانه چون فامیل هستن و ممکن هست ایشون رو ببینی یا به هر طریقی مرتبط بشی در این مورد قطع ارتباط کامل کن. اینجوری شیطون رو از هدفش دور می کنی و به آرامش می رسی. مطمئنم اگه از ته دل از خدا کمک بخوای معجزشو میبینی و از این عذاب رها میشی. اگه دوست داشتی بعد از این که به آرامش رسیدی خبرشو تو کانال بزار. 🌺 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خانم عزیزی که ازدواج کردی و ۲گل دختر و همسر بینظیری داری یه کم به عقلت شک کردم چطور با وجود نعمت همسرخوب به فکر پسرعموی معتادوبیکارت هستی گناهی که الان ۲۰ساله داری انجامش میدی اون دنیا چی جواب خدارو میدی استغفارکن وبچسب به زندگیت بزار فرزندانت سالم وصالح باربیایند سجده شکرکن بخاطر این زندگیت وشیطان را لعن کن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام لطفا مشکل منم داخل کانال قرار بدید تا بتونم از راهنمایی دوستان استفاده کنم من ۴ ماهه ازدواج کردم از وقتی که پریود شدم پریود منظمی نداشتم همه بهم گفتن ازدواج کنی خود ب خود درست میشه ولی نشد بعد ازدواج اولین بار که قراربود بشم ۱۰ روز دیر تر شدم ولی دو دفعه بعدش دو روز مینداختم جلو خوشحال شدم فکر کردم داره درست میشه ولی حالا بازم ۱۰ روز از وقتم گذشته و پریود نمیشم و میترسم حامله باشم چون سنم خیلی کمه و ۱۵ سالمه ممنون از راهنمایی های که قراره بکنید ❤️❤️❤️❤️ سلام ببخشید میشه یه مغازه ارایشی یا لباس فروشی در شهر قم بهم معرفی کنید ک نیاز به فروشنده داشته باشه اگه صاحبش خانم باشه خییلی خوب میشه اگ در نزدیکی ۱۵ خرداد یا شهرک شهدا باشه عالی میشه واقعاا احتیاج هست چون تو خرج روزانه موندم و کسی نیست کمکم کنه💔 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام لطفا کمکم کنید دخترم ۷ ماهه حامله ست چن روزه سرفه داره چی بهش بدم که سرفه هاش کم بشه میگن اویشن باعث سقط میشه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به همگی خسته نباشیدی بندخدایی معتاده منم میخوام کمکش کنم هیچ درامدی هم ندارحالاشنیدم توهمدان کمپ ترک هست که هم ترکشون میدن هم بهشون کارمیدن خواستم بگم اگه عزیزی سراغ داریاشماره ای داربهم بدتاببریمش ثواب دار اصلاچنین چیزی هست ترخدااگه هست راهنمایم کنیدممنون میشم ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام لطفا مشکل منم داخل کانال قرار بدید تا بتونم از راهنمایی دوستان استفاده کنم من ۴
❤️ اون خانمیکه ازدواج کرده و بچه های خوبی هم داره و ۲۰ سال هست با وجود شوهر خوب بفکر یه معتاد بیکار روزگار میگذرونه واقعا کار شما بسیار بسیار خطاست و عذرتون غیرموجه هست این حالات، حالات شیطانی ست انسان به یه گناهی زیاد فکر کند عاقبت دچار میشود بنظرم برا رفع این حالت همسرت به شما زیاد ابراز زبانی محبت و عشق کند ارتباط فامیلی با اون معتاد بیکار رو کلا قطع کنید و حتی پیش خانوادش هم نرید اگه بشه خونه تون رو عوض کنید برید مکان دور یا شهر دیگه ای، زیاد به خداوند در این جهت پناه ببرید وازش مرتب بخاهیید که فکرشو از ذهن و دل تون برداره نگاه کردن به فیلم های ماهواره ای که ترویج خیانت و دوستی با دیگران با داشتن همسر رو رواج میدند اصلا نگاه نکنید که جایز هم نیست نگاه کردن به این فیلم ها ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام. خدمت خانمی که 20 سال زندگی مشترکشون روشروع کردن ودوتادختردارن با وجودهمسرخوبشون فکرپسرعموی بیکارومعتادشون اذیتشون میکنه بگم خواهرگرامی لطفا دست شیطان قوی هست مطمینن شمایه گوشه ازذهنتون ازدواج ویامحبت پسرعموتون رونگه داشتین وگرنه دلیلی نداره حتی اوقات خوشتون هم حواستون به اون باشه نیازهست موشکافی بشه وکاملا فکرپسرعموتون روازذهنتون پاک کنین اگرمشاورمیتونید برین حتمااستفاده کنید وهروقت فکرایشون به سرتون میزنه حتماخودتون رومشغول کنیدوازفکرش بیرون بریدورزش راهکاردیگه هست خلاصه سعی کنیدفکرایشون روکم کمرنگترکنیدتاوجدان واعصابتون راحت بشه ذکراستغفاروزیادبگیدوحتماازمشاورکمک بگیرید امیدوارم موفق بشید ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد اون خانمی که دو تا فرزند داره وهنوز به پسر عمویش فکر می کنه می خواستم بگم چون به عشقش نرسیده این احساس را داره گول شیطان را نخور یکی از آشنایان ما هم این مشکل را داشت همسر خوب زندگی خوب اما چون عاشق پسر عمویش بود هردو زندگیشان را به هم‌زدند تا با هم ازدواج کردند ولی بعداز یک سال گفت چه اشتباهی کردم همسر خوب زندگی خوب ای کاش این کار را انجام نداده بودم ❤️❤️❤️❤️❤️ درمورد عزیزی که پریودیشون نامنظمه پریود ربطی به ازدواج نداره که با ازدواج کردن خوب بشه ۲سال اول پریود ممکنه نامنظم باشه ولی اگه ۲سال گذشته باید یه سونوگرافی انجام بدن و یه آزمایش هورمونی ممکنه تنبلی تخمدان داشته باشن ❤️❤️❤️❤️❤️ اون خانمی که گفتم پریودی نامنظمی دارم گلم اکثرا تا 10 سال اول نامتظمه نگران نباش ❤️❤️❤️❤️❤️ با سلام.مادر عزیزی که گفتن دختر حامله شون سرفه میکنه،بهترین درمان که فورا هم جواب میده،آب گرم و عسله.نصف استکان آب گرم با کمتر از نصف قاشق عسل.یعنی شیرینی عسل احساس بشه ولی اونقدر زیاد نباشه که گلو رو بزنه.هروقت که احساس کرد گلوش داره به خارش میوفته برای سرفه،سریع این معجون رو استفاده کنه.در آن واحد خوب میشه.بارها و بارها برای خودم و بچه ها و همسرم استفاده کردم و همیشه هم جواب گرفتم.تندرست باشید😍 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانمی که دخترشان هفت ماهه حامله است و سرفه میکنند. چهارتخم کوبیده به آب جوش زده مصرف کنند. گل بنفشه و پرسیاوش از عطاری تهیه بفرمایید به میزان مساوی مخلوط کرده یک قاشق غذاخوری دم کنید و بهشون بدید خیلی عالیه و اصلا ضرر نداره. انشاالله زودتر خوب میشن. ❤️❤️❤️❤️❤️ در مورد اون اقایی که دنبال ترک کمپین جهت رفع اعتیاد یه معتادی هست بنده سالهای قبل اطراف شهر بهارهمدان با دوستم رفیتم کمپینی که معتادا داخلش بودند شما پیگیرش از بهار همدان بشید اگه پیدا کردی که هیچ والا دوباره پیام بده خودم پیگیر بشم ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خدا قوت خسته نباشید در مورد خانمی که گفتند در شهر قم دنبال کار هستند ،لطفا پارچه سرای ترگل قم سرچ کنن ، آدرس داره ،دنبال خانم هستند برای کار در پارچه فروشی ،ان شاءالله موفق باشن ،ممنون از کانال خوبتون ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام وخسته نباشید خدمت ستاره جان واعضای کانال خواهر عزیزی که گفته بودندنماز صبح شون قضا میشود، شب موقعی که میروند تو رختخواب ایه آخر سوره کهف (قل انما انا بشرمثلکم....الی آخر) بخوانند و نیت کنند هر ساعتی که می‌خواهند بیدار میشوند انشاءالله، درضمن برای غیبت نکردن هم وقتی به مجلسی میروند، (بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وآل محمد) بگویند خداوند ملکی میفرستد که مانع از غیبت کردن میشوند لطفا پیامم وبگذارید.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_نهم وقتی برگشتیم ننه مثل پروانه دورو ورم میچرخید و بهم میرسید و گرد پودرهایی که رمال داده بود
آروم از گوشه پتو نگاه کردم که دیدم اثری ازشون نیس نفس راحتی کشیدم و پتو رو کشیدم روی سرم تا بخوابم صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم، خودم هم حس می کردم دیگه کم کم دارم قاطی می کنم پاشدم تا چای رو دم کنم با سروصدای من ننه هم بیدار شد چرخی تو رختخوابش زد و بلند شد وضو گرفت تا نماز بخونه صبحانه امو که خوردم خداحافظی کردم و زدم بیرون وقتی رسیدم، نشستم سر میزم تا کارهامو جلو ببرم همینطور که کارهامو می کردم چشمم به پنجره افتاد مردی رو دیدم که از اون طرف خیابون به من زل زده بود.. چشم های عجیب و غریبی داشت، نفسم بند اومد چشمهامو بستم وقتی باز کردم دیدم، تو یه لحظه چشم برهم زدن محو شد! پاشدم و خیابونو نگاه کردم هیچ اثری ازش نبود... بی توجه برگشتم پشت میزم شاید هرکس جای من بود از شدت ترس جان می داد، نمی فهمیدم علت این مسائل چیست و چرا این اتفاقات برای من رقم می خوره حالم بد بود تا بعدازظهر پشت میزم بودم و سعی می کردم به هیچ چیزی فکر نکنم می خواستم ننه را برای پا دردش ببرم دکتر، از قبل نوبت گرفته بودم ماشین یکی از بچه ها رو قرض گرفتم و رفتم دنبال ننه وقتی رسیدیم مطب خیلی شلوغ بود نشستیم تا نوبتمون بشه به تسبیح دونه درشت ننه نگاه می کردم که تند تند زیر لب ذکر می گفت یه ربعی گذشت و صدامون زدن دکتر قرص و ضماد (پماد) داد تا ننه استفاده کنه امیدوار بودم که زودتر اثر کنه و دیگه درد نکشه آنقدر خودم از اتفاق هایی که برام می افتاد عذاب می کشیدم اما تاب درد و ناله های ننه رو نداشتم و دلم طاقت نمی آورد البته ننه خیلی به درد مظلوم بود و گاهی می فهمیدم داره درد می کشه اما برای اینکه من ناراحت نشم چیزی به روی خودش نمیاره و دردهاش رو بروز نمیده.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام من یه زن ۴۶ ساله ام که نزدیک به ۲۰ ساله که زندگیم رو با یک بچه خودم به تنهایی چرخوندم و به اینجا رسوندم شوهرم معتاد بود روزگارمون سیاه شده بود طلاقمو گرفتم با یه پسر ۶ ساله و دستای خالی شوهره نمیدونم کجا گذاشت رفت منم دست به دامن صاحبخونه شدم که صبر کنه خودم از این به بعد پول اجاره رو میدم به همسایه ها سپردم که اگه کسی سبزی باقالی نخودفرنگی لوبیا سبز خواست پاک کنه به من بده با هزینه کم براش انجام بدم همسایه هامونم ضعیف بودن اما برای اینکه به من کمک کنن بهم کار میدادن. مدتی اینجوری سر کردم تا اینکه خیارشور و ترشی کلم انداختم صبحا میرفتم پارک محل از ترشیام میبردم هرکی مزشو میچشید سفارش میداد تا اینکه یه نفر گفت برو به مغازه دارا بفروش و منم رفتم فروختم هرجا میرفتم بخاطر بوی سرکه و ترشی که راه مینداختم تو ساختمون صدای همه درمیومد و سر سال صاحب خونه بیرونم میکرد. خیلی بدبختی کشیدم پسرم که ۱۴ سالش شد دیدم قد کشیده مردی شده رفتم با پس اندازم یه مغازه براش اجاره کردم گفتم ترشی های منو بفروش خداروشکر روزیمون زیاد شد هر ترشی که بلد بودم مینداختم کم کم لواشک و زیتونم درست کردم گذاشتم. خیلی وقتا خودمم میرفتم مغازه، خدا دید چقد بدبختی کشیدم چقد برای زندگی پسرم تلاش کردم کمکمون کرد کارمون رونق گرفت پر روزی بود بالاخره تونستیم خودمون صاحب خونه بشیم پسرم ۲۱ سالش بود گفتم به سلامتی داره نزدیک میشه به زن گرفتنش بزار خونه رو به نامش بزنم دلش گرم باشه یه جایی رفت سرش بالا باشه که هم ماشین داره هم ملک به نامشه دو سال پیش رفتیم براش خواستگاری ازدواج کرد زنش اول خیلی خوب بود تازه دانشگاه قبول شده بود پزشکی میخوند هرچی گذشت اخلاقش عوض شد به پسرم ایراد میگرفت که چرا دیپلمه ای چرا با مادرت کار میکنی؟ قرار بود براشون خونه اجاره کنیم که دختره دم عروسی گفت من مستاجری نمیرم منم گفتم عیب نداره من یه جا رو رهن میکنم شما تو این خونه باشید بعد عروسی دختره میخواست با دوستاش بره شمال پسرم غیرتش اجازه نداد اونم قهر کرده رفته خونه مادرش درخواست طلاق و مهریه کرده، میدونه ما با چه بدبختی این خونه رو خریدیم میخواد از چنگمون دربیاره تمام دارو ندارمون همین خونس صبح تا شب جون کندم دستام مثل سنگ پا شده پسرم که حالش خیلی بده میگه همش تقصیر منه با این زن گرفتنم نمیدونم این دختر چرا انقدر بی رحم و خودخواهه به ابلفضل پسرم خیلی پسر سالم و آرومیه زنش هوا برش داشته که داره جدا میشه بگو آخه خدا نشناس تو که بخاطر قر و فر خودت میخوای جدا بشی مهریه گرفتنت چیه چرا بعضی زنها انقدر بی رحم و سنگ دلن. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام یه دوستی پرسیدن برای فروش اجناس به غیر دیوار جای دیگه ای هم هست یا نه؟ برنامه ی (کمدا )رو نصب کنید خیلی عالیه لباس لوازم آشپزخونه آرایشی کفش و کیف و اسباب بازی و...‌ میتونید بخرید و بفروشید هم نو هم دست دوم یه خوبی داره اینکه شما جنسی رو که پسند کنید خرید میزنید پول رو واریز میکنید اما به حساب فروشنده نمیره و در حساب کمدا میمونه بعد که جنستون رسید و دیدی درست و سالمه میتونی اُکی بدی تا کمدا پول رو بریزه براش یا اگه اشکال داشت پول رو برمیگردونه ولی قوانینش رو بخونید تا شرایط برگشت پول رو بدونید. خود کمدا پست هم داره. به نظرم عالیه ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد سوال خانمی برای فروش اجناس جایی بغیر از دیوار میخواستن‌ ایشون تو ایتا قسمت جستجو سرچ کنن دیوار سراسری ایتا کانالش میاد براشون . من خودم عضو هستم و کانال خیلی فعالی هم هست. ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانمی که طبیب سنتی یاسوج میخواستن، البته اگه خودشون یاسوج هستن میصرفه اگه شیراز هستن قطعا اونجا طب سنتی بهتره آدرس:یاسوج، روبروی میدان هفت تیر، سمت استادیوم، عطاری سلامت باقری 0917 558 0130 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دهدشت آقای شیوامهر طب سنتی هستند یاسوج هم طرفای خیابون گلستان فکر کنم باشه ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام شب تون بخیر شماره مشاور تحصیلی برای تمام امور تحصیلی 09135483597 ❤️❤️❤️❤️❤️ آیدی کانال برای خانمی که برای فروش وسایل میخواست👇🏻 @semsari2 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد خانمی که گفتن شوهرشون پزشک می‌خوام بگم حتما درس بخون وبا کم و کاستی بساز ولی زیاد از پدر کمک مالی نخواه چون شوهرت عادت می‌کنه و وظیفه میشه یه روز قطع شه باید پاسخگو باشی باپدرت صحبت کن و بگوشوهرم دوست دارم وبیخیال دستبند شو ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون دختر خانمی که تو انتخاب رشته شون موندن باید بگم که منم شرایط تو رو داشتم و همه میگفتن برو تجربی و من هم رفتم تجربی و بعد از چند روز پشیمون شدم آخه منم میخواستم معلم بشم دیدم که با انسانی بهتر میتونم به خواسته ام برسم با کلی دردسر و سختی تونستم تغییر رشته بدم وبرم انسانی.... به نظرم رشته ای رو برو که خودت میخوای ...کاری به بقیه نداشته باش..اون ها فقط حرف میزنن و تو هستی که قراره آیندتو بسازی ..پس فقط خودت تصمیم بگیر😊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
سلام ایام به کام❤️ ❤️😍 چرا به همسرتون جواب مثبت دادین و باهاش ازدواج کردین؟؟؟ چه نکته ی مثبتی داشت ؟؟؟ بعد از ازدواج هم هنوز همونجوریه براتون یا نه؟؟؟ 😬☺️ لطفا همگی جواب بدید🙏🏻❤️ ادمین 👇🏻🌹 خانم حبیبه 💚 @habibam1399 منتظریم 😍
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۹🌹 @azsargozashteha💚
4_452715601975052659.mp3
1.46M
🌞روزی یک صفحه بخوانیم 🌞 سوره ❤️ صفحه ی ۱۹۹🌹 @azsargozashteha💚
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
سلام ایام به کام❤️ #چالش_سوم ❤️😍 چرا به همسرتون جواب مثبت دادین و باهاش ازدواج کردین؟؟؟ چه نکته
❤️😍 وقتی اومدن خواستگاری30سالش بود و کمی برامون عجیب بود که چرا تا این سن ازدواج نکرده همون شب خواستگاری مادر و پدرش عنوان کردن که بس که پسر خوبیه دلمون نیومده تا حالا دامادش کنیم بعد که بابام رفت تحقیق، همه همسایه هاشونم همینقدر تعریفشو کردن و این شد که بعد از اونهمه خواستگار، به این پیرمرد راضی شدیم😁 ❤️❤️❤️❤️❤️ چون مذهبی ومعتقد به اهل بیت علیهما السلام است واهل هیچ تفریح نا سالمی نیست. حتی سیگار نمیکشد. با من بسیار با احترام برخورد میکند. مراعاشقانه دوست دارد. به خانواده ام احترام میگذارد. به شدت باگذشت است وقلب بزرگی دارد. بدون اینکه از او درخواست کنم نیاز های خانه را تامین میکند. مثل میوه ومواد غذائی و... بدون درخواست به کارت بانکی ام پول واریز میکند. چند روز پیش ۲۲مین سالگرد ازدواجمان بود. در همه مناسبتهای مربوط به من مثل تولد روز زن. عیدنوروز. سالگرد ازدواج حتما کیک وگل میخرد. شاد ترین لحظه زندگیش زمانیست که بتواند مرا خوشحال کند. هنوز همدیگر را دوست داریم. ❤️❤️❤️❤️❤️ پسرخاله ام بود ومن تا ۱۶سالگی ندیده بودمش یعنی رفت وامدی نبود اگه هم دیدم توجهی نکردم اما اون بار دلمو برد حسابی وتو اون ۴سال(۲۰ازدواج کردم)بقدری رسمی وسرسنگین رفتار میکردم که اصلا متوجه نشده بود عاشقشم واین راز رو شاید یکسال بعداز ازدواجمون بش گفتم والان اون بیشتر عاشق منه عشق واقعی وبه تمام معنا واین نتیجه صبری بود که برعشق پاکم داشتم نکته مثبت که عاشقش شدم چهره وقد وقامتش واخلاقش که هنوز هم اونجوریه البته چهره وظاهر که ماندنی نیست مهم اخلاق نابش بود وهست😍 ❤️❤️❤️❤️❤️ من ‌وهمسرم عاشق هم شدیم ایشون چشم ودلشون خیلی پاکه به خاطر پاکی چشم وذات خوبشون جواب مثبت دادم، بعد از 22 سال زندگی مشترک هنوزم عاشقانه همدیگر رو دوست داریم ما بدون هم هیچوقت خرید نرفتیم حتی برای ما یحتاج اولیه . ❤️❤️❤️❤️❤️ والا ازدواج ما یه ازدواج سنتیه که فقط دوجلسه ،،هرکدوم۲۰دیقه حرف زدیم😂😂 نکته های مثبتشو ندیدم ولی من دیوونه ی ته ریش و بوی ادکلنش شدم😍😍پامو گذاشتم روآرزوهام و بله روگفتم...من خیلی دوس داشتم برم دانشگاه که همسرم مخالف بوده وهست.. الانم نقاشی میکشم،،،یه کاکل زری ۴ساله دارمو یه دونه م تو دلیه سه ماهه😍 خلاصه خیلی برام دعا کنید❤️❤️🌷🌷 ❤️❤️❤️❤️❤️ من اول طلبگی دوم مردونگی و شجاعت سوم این که میگفت اولویت زندگی زن و بچه اش و واقعا عمل هم کرد خداروشکر ❤️❤️❤️❤️❤️ منو و همسرم دخترخاله، پسرخاله ایم ازدواجمون سنتی بود و چون فک میکردیم فامیله میشناسیمش و تحقیقات نکردیم😏😏 هرچی هم قول و قرار گذاشته بودیم زده زیرش و بهشون عمل نکرد و نمیکنه😑 ❤️❤️❤️❤️❤️ من که 15 سالم بود ازدواج کردم احساس نیاز نکردم ولی گفتن پسر خوبیه الان هم نمیدونم قراره چی بشه 6ماه خونه بابام هستم رهام کرده رفته نمیدونم طلاق میده یانه ولی الان 25سالمه و پشیمون از روزهای برباد رفته دوسش دارم حیف ولی... دعام کنید خیلی دعام کنید خیلی زیاد 😭😔 ❤️❤️❤️❤️❤️ منو به زوردادن به شوهرم هیچ علاقه ای بهش نداشتم . ولی اون خیییلی اذیتم کرد وبا دوتا بچه دارم طلاق میگیرم😔 ❤️❤️❤️❤️❤️ دلیل ازدواج من با همسرم ایمان و اخلاق خوبشون بود اینم بگم ما فامیلیم و همیشه توی دورهمی ها و مجالس شاهد اهمیت دادنش به نماز اول وقت بودم هر چند موقع ازدواجمون هیچ چیزاز خودش نداشت و شاگرد بود خیلی ها بودن که میگفتن با یکی ازدواج کن که حداقل پس انداز کمی داشته باشه ولی ملاک من خدا بودو واقعا دارم میگم خدا برای ما کم نذاشت الانم ده سال گذشته ولی ما هنوزم عاشقانه زندگی میکنیم و به همه چیز رسیدیم ❤️❤️❤️❤️ چون صداقتو باتمام وجود توچشاش دیدم وبه هرحرفی که زد عمل کرد بله الان که دوساله ازدواج کردیم وبچه دارهم شدیم همینطوریه اخلاقش واصلا پشیمان نیستم ❤️❤️❤️❤️❤️ چون کاری و سالم بود الانم همونه کاری و اقاااا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سال 75 همون موقع که همسرم که اومده بودخاستگاری سه تا خاستگاردیگه داشتم باید یکی روانتخاب میکردم😊 همسرم مورد تایید خانواده بود واولین بارکه درخاستگاری باهم صحبت کردیم گفتم سیگارنمی کشی گفت نه ازسیگاربدم میاداونموقع رسم نبود بانامزدبیرون بری ورفت وآمد داشته باشیم احساس میکردم خیلی مهربونه منم قبول کردم اما بعداز روزپاتختی خودش رونشون داد واون روی سکه رودیدم وتاالان سیگارهم میکشه ازمهربونی هم خبری نیست😭😭 ❤️❤️❤️❤️❤️ حقیقتش من همسرم راقبل از ازدواج حتی یکبار هم ندیدم وهمسرم کاملا غریبه است ومال شهر دیگری هست جالب اینکه بعد از ازدواج ازمن پرسید که فکر می کنی بامن خوشبخت بشی ؟؟؟😍گفتم بعد از دهسال معلوم میشه والان ۱۲ سال از ازدواجمون میشه و۲تا بچه دارم ولی اون سوالش یادش رفته ولی درکل ازش راضیم وباوجود اینکه آشنایی قبلی هم نداشتیم از زندگی راضی هستم وفکر می کنم در فامیلمون خوشبخترین فرد من هستم وقتی که ازدواج کردیم کار ن
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_دهم آروم از گوشه پتو نگاه کردم که دیدم اثری ازشون نیس نفس راحتی کشیدم و پتو رو کشیدم روی سرم ت
با استفاده ضمادها وضعیت ننه بهتر شده بود و درد پاش بهتر خوب شد و من هم خیالم راحت شده بود یه مدتی گذشت و از اون صداها و چیزهایی که می دیدم خبری نبود شاید هم بخاطر داروها ‌پودرها و دعاهایی که مرد رمال داده بود حالم بهتر بود روزها همینطور سپری می شد و من روزها سرکار بودم و شب ها به ننه رسیدگی می کردم چند روزی گذشت تا اینکه یه روز که از سرکار اومدم دیدم حال ننه خیلی بده نفسش بالا نمی اومد دستپاچه شدم و سریع ماشین همسایه رو قرض گرفتم و رسوندمش دکتر، ننه پیر بود و هرروز یه مشکلی داشت و من با جون دل بهش می رسیدم و تنها نگرانیم و دغدغه ذهنی ام این بود که بیش از این درد نکشه به دستور دکتر شب رو بستری شد تا چند تا آزمایش بده و دکتر نتیجه نهایی رو بده اتاق ننه دوتا تخت دیگه داشت و من که مدت ها بود چیزی ندیده بودم از زیر تخت کناری صداهایی رو می شنیدم و از پشت پنجره دو چشم براق می دیدم که بهم زل زده بود شب تا صبح به همین منوال کنار تخت موندم و چشم روی هم نذاشتم و ننه تا صبح ناله می کرد صبح مجبور بودم مرخصی بگیرم تا پیش ننه باشم حاجی که ماجرا رو فهمید با خانومش برای عیادت اومدن بیمارستان ننه وقتی چشمش به زن حاجی افتاد نتونست خودش را کنترل کنه و اشک هاش تند تند روانه صورتش شد حاجی منو همراه خودش برد بیرون تا خانم ها راحت باهم درد ودل کنن اما من دلم با ننه بود حاجی دلداریم می داد و می گفت اگه چیزی خواستی رو درواستی نکن موقع مرخصی فهمیدم حاجی بیمارستان رو حساب کرده خوب می دونست که من دستم خالیه ننه رو گذاشتم تو ماشین و رفتم تا داروهاشو تهیه کنم به حرفای دکتر فکر می کردم که می گفت خطر رفع شده بود ولی خیلی باید هواشو داشته باشم تصمیم گرفتم یه مدت ببرمش خونه خاله حمیده که تو روستا بود تا هم یه آب و هوایی به سرش بخوره و هم حال و هواش عوض بشه از حاجی مرخصی گرفتم و راهی شدم تا روستا خاله دو سه ساعتی بیشتر مسیر نبود پراید یکی از بچه ها رو گرفتم و ننه رو نشوندم و راهی شدم ننه دلش راضی نبود که منو تنها بذاره و بره و تمام مسیر تو خودش بود ولی من با خنده و شوخی سعی می کردم دلشو به دست بیارم مرتب براش شعر مادر می خوندم و اونم لبخند می زد وقتی رسیدیم یه ساعتی نشستم و می خواستم راه بیفتم که خاله نذاشت و با اصرار تا شب نگهم داشت، شام لذیذی که خاله تدارک دیده بود رو خوردیم و دم غروب بود که ننه رو به خاله سپردم و خداحافظی کردم و راهی شدم هنوز یه ساعت بیشتر نرفته بودم که احساس کردم ماشین پنچر شد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام .خدمت اون دختر خانم گلی که گفتن۱۴ سالشونه و خاستگارشون از همه نظر خوبه ولی قیافش به دلشون ننشسته .اولا دختر گلم شما هنوز سنی نداری پس اگه واقعا به دلت ننشسته قبول نکن انشا الله موردهای بعدی باب میلت باشن. دوما این که میگن قیافه مهم نیست و بعد از یه مدت عادی میشه حرف درستی هست البته نه برای همه، برای بعضی ها این عادی شدن ده سال یا بیشتر زمان میبره من خودم همین جور بودم .سوما اگه قیافه خیلی برات مهمه و اعتماد به نفس بالایی هم داری یعنی اینکه خودت رو خیلی سرتر میدونی جواب مثبت نده چون قیافه وقتی اهمیتش رو از دست میده که یه خانم وقتی وارد زندگی مشترک میشه با مشکلات اقتصادی روبرو بشه و انقدر فکر مهم تر از قیافه داشته باشه که دیگه به قیافه طرف فکر نکنه ولی وقتی میگی از همه نظر خوبه و وضع مالی خوبی داره یه موقع بعد از ازدواج میبینی همه چیز داری و قیافه برات بیشتر جلوه میکنه چون شیطان بیکار نمیشینه می خواد زندگی ها رو خراب کنه دیگه آسایش و راحتی و محبت شوهر رو نمیبینی، پس نه خودت رو اذیت کن نه اون بنده خدا رو. و در آخر به عنوان پیشنهاد میتونی یه مدت از خانوادت وقت بخواهی و بهش و به زندگی باهاش در کنارش بودن مسافرت رفتن باهاش و... فکر کنی و بسنجی که میتونی تحمل کنی یا نه و از خدا بخواهی اگه مصلحتت هست مهرش رو به دلت بندازه که اگه مصلحت باشه و خدا مهرش رو به دلت بندازه دیگه زیباتر از اون نمیبینی .😍 ❤️❤️❤️❤️ سلام .خدمت اون خانم عزیزی که گفتن افتادگی رحم دارن اولا درآوردن رحم یکی از سخت ترین جراحی ها هست شاید دکترها بگن رحمت رو در میاریم راحت و مشکلی نیست ولی دوران نقاهت بعد از عمل تا وقتی بتونی خودت کارهات رو انجام بدی یکسال طول میکشه این رو یه دکتر متدین و دلسوز به جاریم گفته بود دوما افتادگی رحم رو با ماساژ درمانی تو طب اسلامی با سه جلسه تقریبا هر جلسه نیم ساعت زمان میبره درست میکنن. البته یکی از دلایل افتادگی رحم خوردن سردیجاته که باعث سرد شدن معده میشه و باعث افتادگی رحم رحم میشه . به هر حال تا میشه زیر بار جراحی نرید . یکی دیگه اینکه با ماساژدرمانی مثانه رو هم بالا میکشن واین درمان کسانی هست که ریزش ادرار دارن ویا بعد از دستشویی مدام حس میکنن باز دستشویی دارن چه خانم چه آقا انشا الله همگی به لطف نگاه یوسف زهرا عجل الله تعالی فرجه الشریف صالح و سالم و تندرست باشیم .برای ظهورشون هم صلوات بفرستین . ❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت اون خانمی که دخترشون ۷ماهه حامله هست وسرفه می کنه من این مشکل روداشتم مال گرمی بدنم بود به طب اسلامی مرلجعه کنه تاداروبهش بده ❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانومی ک پسر ۲۰ ساله داره و عروسش گذاشته مهرشو اجرا اگه چیزی به نام پسرشون هست به نام خودشون کنن، داخل دادگاه هم بگن ک ندارن، قسط بندی میکنن، بعد هر ماه میشه برید بگید ک پول نداره به دادگاه اگرم حقوق ماهیانه ثابت دارن، فکر میکنم هر ماه ی درصدی از حقوق به عروستون میرسه در هر صورت با ی وکیل یا مشاور حقوقی خبره صحبت کنید ❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد خانومی که گفتن به تنهایی و به سختی پسرشون روبزرگ کردن والان عروسشون میخوادمهریشواجرابزاره و خونه رو ازچنگشون در بیاره پسرتون میتونه اموالی که به نامش هست به نام شما کنه و دادخواست اعسار از پرداخت مهریه بده. با این روش دادگاه مهریه رو تقسیط میکنه و احتمالا سالی یک سکه باید پرداخت کنه که اگر بازهم پسرتون به رای دادگاه اعتراض کنه احتمالا هر چند سال یه سکه پرداخت میکنه. در حال حاضر برای مهریه اصلا سخت گیری نمیشه. اصلا نگران نباشید. فقط چیزی به نام خودشون نداشته باشن. ❤️❤️❤️❤️ اون خانمیکه ازدواج کرده و بچه های خوبی هم داره و ۲۰ سال هست با وجود شوهر خوب بفکر یه معتاد بیکار روزگار میگذرونه واقعا کار شما بسیار بسیار خطاست و عذرتون غیرموجه هست این حالات، حالات شیطانی ست انسان به یه گناهی زیاد فکر کند عاقبت دچار میشود بنظرم برا رفع این حالت همسرت به شما زیاد ابراز زبانی محبت و عشق کند ارتباط فامیلی با اون معتاد بیکار رو کلا قطع کنید و حتی پیش خانوادش هم نرید اگه بشه خونه تون رو عوض کنید برید مکان دور یا شهر دیگه ای، زیاد به خداوند در این جهت پناه ببرید وازش مرتب بخاهیید که فکرشو از ذهن و دل تون برداره نگاه کردن به فیلم های ماهواره ای که ترویج خیانت و دوستی با دیگران با داشتن همسر رو رواج میدند اصلا نگاه نکنید که جایز هم نیست نگاه کردن به این فیلم ها ❤️❤️❤️❤️ درمورد عزیزی که پریودیشون نامنظمه پریود ربطی به ازدواج نداره که با ازدواج کردن خوب بشه ۲سال اول پریود ممکنه نامنظم باشه ولی اگه ۲سال گذشته باید یه سونوگرافی انجام بدن و یه آزمایش هورمونی ممکنه تنبلی تخمدان داشته باشن
❤️✅ بعد از ازدواج؛ هیچ بیشعوری "فهیم" نمیشه هیچ سرکشی "عاقل" نمیشه هیچ وحشی "رام" نمیشه هیچ معتادی "ترک" نمیکنه هیچ افسرده ای به "وجد" نمیاد پس مردم رو اسیر مریضیامون نکنیم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••