eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
169.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 🗓 ۱۹ تیر | سرطان ۱۴۰۳ 🗓 ۳ محرم ۱۴۴۶ 🗓 ۹ جولای 2024 ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🗞 وقایع مهم: 🔹رسیدن عمر بن سعد لعنة الله علیه به کربلا، 61ه-ق 🔹 نجات حضرت یونس علیه السلام از شکم ماهی. 🔹 نجات حضرت یوسف علیه السلام از چاه. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا عاشورای حسینی ▪️22 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️32 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله ▪️47 روز تا اربعین حسینی ▪️55 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین "ای مهربان‌ترین مهربانان" ❇️ خواندن روز باعث می‌شود که حاجت روا شوید این ذکر به نام علی بن الحسین علیه السلام و محمد بن علی علیه السلام و جعفر بن محمد علیه السلام می‌باشد بنابراین رعایت شده است در این روز امام خوانده شود. ❇️  (یا ) ۹۰۳ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰 زمان : از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔹امروز روز خوبی است. 🔹امروز براے شروع کارها روز خوبے است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان نیکو است. 🔹کسے که در این روز بیمار شود خیلے زود خوب میشود. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔸کسے که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است. 🔸این روز براے برگزارے مجالس عروسے و جارے ساختن صیغه ے عقد، از لحاظ نجومی بد نیست. 🔸کشاورزے و باغبانے وآبیارے و خرید و فروش محصولات زراعے خوب است. 🔸خرید و فروش و تجارت، با سود همراه باشد. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔹میانجیگیرے براے اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹در این روز، سفر بلامانع است 🔹کسے که در این روز متولد شود، خوش روے خواهد بود. 🔹رسیدگے به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن خوب است. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔸رَڪ اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در《 ساق پاها 》 است. 👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبے نرسد. 🔸تعبیر خواب خوب، خوب و تعبیر خواب بد، بد میباشد. ┄┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄┄ 🔸مسیر رجال الغیب از سمت جنوب میباشد. ❤بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانے که حاجتے دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یارے بطلبید.چون کسے در نزد شروع در شغلے و سفرے روے خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب: و به هر زبانے که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ ☜ ☜ اذان صبح 03:12 اذان ظهر 12:10 ☜ اذان مغرب 19:44 طلوع آفتاب 04:56 ☜ غروب آفتاب 19:23 نیمه شب 00:17 ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🌹 🌹 تاثیر ذکر«لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه : امام صادق (ع) فرموده است: «هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید، زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»و نیز فرمود: «هرگاه غم و اندوه فراوان و پی در پی به شما روی آورد، باید جمله «لا حول و لا قوه الا بالله» را تکرار کنید.»رسول اکرم (ص) فرمود: «ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.» و نیز فرمود: «در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.» گفتم «نشاء بهشت» چیست؟ پاسخ داد: «لا حول و لا قوه الا بالله» ┄┄┅┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┅┄┄ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۲۰:۲۸ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود.
روز یازدهم ✅ شهید عبدالرشید رشوند آوه❤️ ذکر صد صلوات 🌱 و زیارت عاشورا🌱 به نیت ظهور اقا امام زمان و شفای بیماران بخت گشایی و رفع گرفتاری 🤲 حتما انجام بدید ان شالله
زیارت-عاشورا-صوتی-–-فرهمند.mp3
1.95M
قرائت زیارت عاشورا ❤️ صوتی 🌱 با نوای استاد فرحمند🌸🍃
نــام :عبدالرشید نـام خـانوادگـی :رشونده آوه نـام پـدر :محرمعلی تـاریخ تـولـد :۱۳۴۶/۰۷/۰۱ مـحل تـولـد :قزوین – قزوین – معلم کلایه سـن :۴۸ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۰۹/۰۶ کـشور شـهادت :سوریه مـحل شـهادت :حلب نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری مـحل مـزار :امامزاده محمد-کرج شهید عبدالرشید رشوند آوه اهل الموت شرقی استان قزوین و از مدافعان حرم حضرت زینب(س)  در مواجهه با نیروهای تکفیری، روز جمعه ششم آذر ماه سال 94 در سوریه به شهادت رسیدند. مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید بزرگوار همزمان با اربعین سیدالشهدا(ع) روز چهارشنبه 11 آذرماه در کرج برگزار شد. در طی مدتی که به عضویت سپاه درآمده بود ماموریتهای زیادی می رفت و بیشتر اوقات در منزل نبود، شهید والامقام فرمانده گردان امام حسین(ع) شهرستان کرج بود .. گفتگوی اختصاصی نوید شاهد از کرج با همسر شهید: شهید عبدالرشید رشوند در اول مهرماه سال 46 بدنیا آمد ،دوران کودکی رشید در روستای آوه از توابع الموت سپری شد ، پدرش در روستا دامداری میکرد و مادرش همانند تمام اهالی روستا خانه داری و در کارهای کشاورزی و دامداری به کمک پدر می شتافت. بعدها جهت ادامه تحصیل به کرج نزد خواهرش آمد همزمان با رزمندگانی که جهت حفظ کیان کشورمان به جبهه می رفتند به جبهه اعزام شد و نه ماه در جبهه ها ماند در همین ایام بود که دو برادر بزرگترش به نام حاج داود رشوند و رحیم رشوند به افتخار جانبازی نایل آمدند، رشید در کمک به برادر بزرگتر خود که جانباز 70 درصد بود از هیچ کمکی دریغ نمیکرد و به همین جهت بعد از تشکیل خانواده و ازدواج در سن بیست سالگی ، ترجیح داد که در کنار خانواده برادرش در طبقه پایین منزل آنها سکنی گزیند. رشید قبل از ازدواج با بنده به عضویت سپاه در آمده بود و در رشته های مختلف غواصی ، چتر بازی، دریا نوردی دوره های تخصصی ویژه ای گذراند و همزمان تا مرحله کارشناسی ادامه تحصیل داد، ادامه خدمت در سپاه پاسداران باعث ارتقاء درجه ایشان تا سرهنگی گردید. ما هیچگونه اطلاعی از فعالیت ها و درجه او در سپاه نداشتیم و هر موقع از او سوال میکردیم که در سپاه چه کار میکنی میگفت: به کار نظافت جارو و تمیز کردن پادگان مشغول هستم. رشید بسیار بسیار خاکی بود و در کمک به دیگران از هیج کوششی فروگذار نمی کرد ، با توجه به اینکه ساکن کرج شده بودیم از هر فرصتی برای رسیدگی به امور خانواده پدری خود دریغ نمی کرد و در تجهیز منزل، برداشت محصول و … به پدرشان کمک می کرد، نسبت به فرزندان برادران جانباز خود بی نهایت مهربان بود و علاقه وافری نسبت به آنها داشت و در همه مراحل زندگی به آنها کمک میکرد. علاقه وی به کوهنوردی بسیار زیاد بود خاطرات زیادی از چیدن قارچ و سبزی و داشتن کندوی عسل در کوه از ایشان برای ما به جا مانده علاقه زیادی به رشته زنبورداری داشت و تصمیم گرفته بود بعد از بازنشستگی کندوی عسل داشته باشد که متاسفانه میسر نشد. در طی مدتی که به عضویت سپاه درآمده بود ماموریتهای زیادی می رفت و بیشتر اوقات در منزل نبود، شهید والامقام فرمانده گردان امام حسین(ع) شهرستان کرج بود و آخرین ماموریت ایشان که با اصرار های زیاد خودش راهی شد ماموریت شش ماهه به سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها بود که همزمان با مراسم ازدواج تنها دخترمان بود در اردیبهشت سال 94 با کوله باری از تجربه عازم نبرد با داعش در کشور سوریه شد و بعد از سه ماه حضور در آن شبکه و رشادتهای فراوانی که داشت بنا بر اصرار و درخواستهای مکرر ما برای حضور در مراسم ازدواج دخترمان در تاریخ بیست و پنجم مرداد 94 به کشور بازگشت، در تمام مدتی که در خانه حضور داشت در عالم دیگری سیر میکرد و از نظر روحی تغیرات زیادی کرده بود. در تاریخ شانزدهم مهر ماه مجددا راهی سوریه شد، ماموریت ایشان تا هشتم آذر ادامه داشت اما در روز ششم آذر طی حمله ای که از طرف گروه تکفیری داعش صورت گرفت به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش به میهن اسلامی باز گشت و در جوار مرقد پاک امامزاده محمد (ع) آرام گرفت. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت همگی .من همیشه داستان خیانت رو میخوندن ولی فکرشو نمیکردم گریبانگیر خودم بش
آتی: پاسخ اعضا 🌸 سلام وقت بخیر خانم عزیزی که دخترخانمون14سالشه وقلبش تپش داره ودرد میگیره گاهی اوقات دخترمنم توسن دخترتون بود همین مشکل داشت چندتا دکترعوض کردم آخر بردم فوق تخصص قلب گفتن چون دارن رشد جسمی میکنم شش ها وقفسه سینه هم درحال رشد هستند و هیچ مشکلی ندارن نگران نباشید مامان دلارامم واسه عاقبت بخیر دخترنوجوانمم دعاکنید ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خدمت حبیبه خانم، وبقیه دوستان، در جواب اقای حمزه که گفتن مهریه همسرشون میدن اما سر زندگی نمیاد اقای محترم وقتی نمیخواد با شما زندگی کنه چرا عمر خودتا الکی هدر میدی یا طلاقش بده، یا ازش بخواد تو دادگاه نون نفقه، وارث را ببخشه واجازه ازدواج مجدد بهتون بده برو ازدواج کن وتو دادگاه ازش تعهد بگیر که به زندگی اینده شما کاری نداشته باشه ، من نمیدونم چه اصراری به زندگی با این زن را داری. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خدمت حبیبه خانم وخواهران گلم، دررابطه با اون خواهری که گفتن خواهرشون توان جسمی و ذهنی کمی دارن ونگران اینده هستن، خواهر گلم خواهر شما باید تحت پوشش بهزیستی باشن تا از لحاظ مالی تامین بشه، وبرا بهتر حرف زدن باید گفتار درمانی بشه که خود بهزیستی معرفی میکنه برا توان جسمی سردی جات نخوره دستشون را با روغنهای گرم مثل سیاه دانه روغن مالی کنید به اعضای خانوادتون بگید این زمینه ازمایش شما هست اگر بهش بی احترامی بشه یا از ایشون کار زیاد بخواهید فردا ی قیامت باید جواب بدهید این بچها معصومن خیلی پیش خدا عزیزن خدا به مادرتون سلامتی بده وسایه اش بالای سر این طفل معصوم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 بابت اون دختر خانمی که دایشون رودوست داشتن والان دایی وزن دایی باهم مشکلات پیداکردن،اولاکسی که ازدواج می‌کنه مثل دایتون باید بدونه دیگه ازدواج کرد ه ومواظب رفتارش باشه ونبایدمثل قبل ازدواج باعزیزانش تا این حد صمیمی باشه چه بسا این مدل صمیمیت ها وبغل هاهرکسی رواز لحاظ جنسی تاحدی برانگیخته میکنه،وشمادخترخانم عزیزدایتون که ازدواج کردبایدمواظب رفتاراتون می بودیدومعمولی برخوردمیکریدیه کادوی ساده یه بوسیدن معمولی انجام میدادید،چون خانم ها حسادت میکنندوزندایی تونم هم خیلی حساس تر بودن ،اینجاهرسه تون مقصربودین ،بخصوص دایی وشما دخترخانم ،الانم همه تون سعی کنید رفتاراتون رواصلاح کنیدوزن دایی ودایی تون مشاوره برن ،شماهم توسن ازدواجین بزودی میرین پی زندگیتون،وحتما رفتارزن داییتونو درک خواهید کرد خواهی فهمید اینجا کی چقدمقصربوده ،همه ما چه زن وچه شوهر وچه اطرافیان بایدمواظب رفتارهامون باشیم رعایت کنیم ،که حسادت ها برانگیخته نشود تاحدی که زندگی ها را خراب نکند،این بودنگاه من به این مسئله،به امید ظهور امام زمان که ظهورش گشایش درهمه کارهاست، ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام به دختری از دیار کرمان.عزیزم غصه نخور که خدا خیلی بزرگه من هم تقریبا مشکل شما رو داشتم ۳۷ سالمه وسه بار سقط جنین داشتم دوبار اول قلب جنین تشکیل نمیشد وبار آخر در۶ ماهگی دچار خونریزی شدید شدم وجنین ۶ ماهه رو ازدست دادم باوجود اینکه ای یو ای کرده بودم وبه سختی اون ۶ ماهو پشت سر گداشته بودم وبعد اون اتفاق حسابی نامید وداغون شدم ولی برای بار چهارم اول یه سفر کربلا رفتم واز تمام مقدسات اونجا طلب فرزند سالم کردم که دقیقا چند روز بعد برگشت از کربلا مجدد ای یو ای انجام دادم به دلیل کمی ضعیفی همسرم وتحت نظر پزشک استراحت مطلق ودر ۴ ماهگی دهانه رحم ودوخت وخدارو شکر الان یه دختر شیرین وسالم و۶ساله دارم ودرصدد رفتن به کربلا وتمنای فرزند دوم هستم ناگفته نماند علت سقط وتشکیل نشدن قلب بچه یکی غلظت خون بالای خودم بود که تا ماه آخر هرشب یه آمپول اگه اشتباه نکنم انوکساپارین داد دکتر میزدم وتشکیل نشدن قلبش هم مربوط به ضعیفی همسرم بود البته من مشهد پیش دکتر قندی میرفتم وخودم هم بدنم خیلی از لحاظ جسمی ضعیفه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 خانمهایی که دنبال کار می‌گردن برید مهد کودکها بچه خصوصی بگیریدپولش واقعن خوبه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام پیام منو بذارید ممنون میشم، در جواب اون خانمی که گفت تنهام و داداشم 35 سالشه با پدرم در فاصله 8 ماه فوت کردن و زن داداشم سیده موسویه و باما رفت و آمد نداره و من خیلی تنهام، میخوام بگم عزیزم من تو اتوبوس (واحد) بودم، ما مشهدی‌ها به اتوبوس میگیم واحد 😁داشتم میرفتم حرم امام رضا علیه السلام، و داشتم پیام‌ها رو میخوندم که اولین پیام، پیام شما اومد و خوندم گفتید هرکس میره حرم دعا کنه، من خودمم سید موسوی هستم مثل زن داداش شما که گفتی سیده موسویه، منم ساداتم رفتم حرم خیلی برات دعا کردم و به نیابتت و به نیابت همه اعضای این کانال زیارت عاشورا خوندم و از خدا خاستم مشکلات همه برطرف بشه، امام رضا رو سه بار به فاطمه قسم دادم که مشکلتو برطرف کنه رفتم روبه‌روی گنبد تو صحن انقلاب دقیقا متن شما رو برای امام رضا خوندم و از امام رضا خاستم دل زن داداشت نرم
بشه و باشما رفت و آمد کنه و محبتش به شما زیاد بشه و دعا کردم خداوند پدر و برادر شما را بیامرزه، منه روسیاه حقیر سراپا گنهکار تو حرم امام رضا خیلی خیلی برات دعا کردم عزیزم، ان شاء الله به حق امام رضا مشکلت برطرف بشه، نمیدونم چه حکمتی بود که تو راه حرم مشکل شما رو خوندم که اولین پیام شما اومد جلو چشام (به فال نیک میگیرم ان شاء الله مشکلت برطرف بشه 🤲🙏🌺) و اینکه منم سادات هستم و موسوی هستم دقیقا مثل زن داداشت سیدم، همش نشانه هست، میخواد امام رضا بگه من صداتو شنیدم و مشکلت رو برطرف میکنم ان شاء الله، منم یتیم هستم پدر و مادرم فوت کردن 😭، خاستم بگم عزیزم من خیلی برات دعا کردم و زیارت عاشورا خوندم ان شاء الله مشکلت برطرف بشه، ان شاء الله مشکلات همه اعضای این کانال برطرف بشه الهی آمین، منو بی خبر نذار اگه زن داداشت دلش نرم شد رفت و آمد کرد باهاتون که ان شاء الله دلش نرم بشه، مؤفق باشید عزیزم، حق یارت، سمیه سادات مامان سید ابوالفضل و سید امیر علی از مشهد مقدس هستم 😍❤️🌺 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه عزیز تو آشپزخونه مشغول درست کردن شام بود که دکمه‌های مانتوی دخترا رو دوختم
🌸🍃 عاطفه تا عزیز صدام زد  خوشحال از این‌که بازم میخواد ادامه داستاننصف و نیمه دیشب رو که حالا جزئیاتش جذاب‌تر کرده بود برام تعریف کنه رفتم سمتش و گفتم  جانم عزیز  عزیز به ساعت نگاهی کرد و گفت  عاطفه اگر می‌خوای بری دیدن مریم برو یه خبر ازش بگیر  متعجب از پیشنهاد یهویی عزیز گفتم  برم خونه مریم ؟ عزیز گفت  مگه اون روز نگفتی از وقتی ازدواج‌کرده فرصت نکردی بری پیشش خب الان وقت داری برو دیگه  چند ثانیه متعجببه عزیز نگاه کردم تا حالا این‌قدر به‌هم‌ریخته ندیده بودمش  پرسیدم  عزیز شما حالتون خوبه ؟ عزیز پوفی کشید و گفت  عاطفه تو چرا امروز راه و بیراه حال منو میپرسی؟  گفتم  خب آخه...  عزیز فوری گفت  تا زمانی‌که مقابل من بایستی و هی آخه و اما اگر بگی حاجی برگشته خونه اگه می‌خوای برو اگرم نمی‌خوای نرو  عزیز بلند شد که گفتم  نه میرم ولی شما مطمئنین خوبین ؟ عزیز به خودش نگاهی انداخت و گفت  تو ناتوانی در من می‌بینی که خودم نمی‌بینم؟  گفتم  نه خدا نکنه  عزیز گفت  پس بجنب تا حاجی برنگشته  با فکر و خیال عزیز راهی شدم سمت خونه مریم  زنگ رو فشردم و با لبخند منتظر شدم تا مریم در رو باز کنه اما چند دقیقه گذشت و کسی در باز نکرد  وقتی دیگه مطمئن شدم مریم خونه نیست تا راه افتادم برم سمت مسجد مریم با شوخی از پشت سر گفت  کاری داشتین خانوم؟  برگشتم سمتش دیدم اون رفته خرید و حسابی خرید کرده فوری رفتم سمتش تعدادی از خریدها رو از دستش گرفتم و گفتم  به‌همین زودی خانوم شدی دیگه میری خرید اونم غروب؟  مریم همون‌طور که دستش بند بود گونه‌ام رو بوسید و گفت  چی بگم والا حاجی مون این روزا سرش شلوغه فرصت خرید نداره  خندیدم و گفتم  تو هم که بدت نمیاد خودتو همه‌جوره به حاجی ثابت کنی  مریم در رو باز کرد و گفت  بیا بریم تو که دلم حسابی برات تنگ شده  گفتم  حالا مزاحمت نباشم بااین‌همه کاری که سرت ریخته  باهم وارد خونه جنوبی مریم حاجی شدیم که مریم گفت  تا باشه از این مزاحمت‌ها تمیزی و بوی تایدی که توی خونه پیچیده بود حاکی از این بود که مریم واقعاً دختر خونه‌داریه  خونه‌شون با همون وسایل اندکی که درش چیده‌شده بود صفای خاصی داشت  وقتی به سینی چایی با اون قندونی که نصف قند و نصفش آب‌نبات بود نگاه کردم گفتم  چقدر همه‌چی منظم آدم کیف می‌کنه توی این خونه چایی بخوره  مریم مقابلم نشست و گفت  حالا تو از من تعریف نکنی کی بکنه ! گفتم  نه واقعی می‌گم حالم با دیدن خونه‌تون و عشقی که درش موج می‌زنه حسابی خوب شد  مریم اخم کرد و گفت  مگه دورازجون حالت بد بوده؟  سر تکون دادم و گفتم  نه اما بی‌اغراق هیجان‌زده شدم از این‌همه حس خوب  مریم لیوان چای رو گذاشت مقابلم و گفت  ای بابا حالا این‌قدر بگو تا از خجالت آب شم همین‌جا  خندیدم و گفتم  زندگی مشترک چطوره خوب پیش میره ؟ مریم لبخند پهنی زد و گفت  هر روز خدا رو هزار مرتبه شکر می‌کنم که محمد رو دارم عاطفه اون درست عین رفتاری که بیرون از خونه‌داره خوب و مهربونه گفتم  زهرا چی با هم کنار اومدین؟  مریم سر تکون داد و گفت  زهرا تربیت کرده حاجی با همین سن کم عاقل طوری که فکر می‌کنم من وقتی سن زهرا بودم چقدر مامانمو اذیت می‌کردم  گفتم  خیلی خوشحالم از این بابت ان‌شالا سالیان سال کنار هم خوب و خوش‌بخت زندگی کنید و صاحب اولاد بشین  مریم گونه‌هاش گل انداخت ولی نگام کرد و گفت  تازه محمد موافقت کرده من بیام وردست عزیز دوخت لباس عروس یاد بگیرم  خوشحال گفتم  واقعاً؟  مریم گفت  نمی‌دونی چه ذوقی دارم که میخام برای اولین‌بار دوخت‌ودوز کنم  گفتم  من برگشتنی با عزیز صحبت می‌کنم تو هم از فردا بیا  مریم گفت  نه راستش قراره از اول مهر بیام وقتی زهرا بره مدرسه  به اطراف خونه نگاه کردم و گفتم  راستی حالا زهرا کجاست ؟. مریم گفت  صبح با محمد رفت خونه مادربزرگش خاله مامانم دلتنگش بود خواهش کرد زهرا تا آخر هفته پیشش بمونه  گفتم  خب خدا رو شکر که همه‌چی خوبه  مریم بی مقدمه گفت  راستی مگه خونه آقای شاکری خالی نیست؟  گفتم  خالی فقط نفروختنش حالا چطور یهویی این سؤالو پرسیدی  مریم گفت  آخه چند روزیه میبینم یه سری رفت و آمدهای مشکوک به خونشون دارن  متعجب گفتم  کی آقای شاکری؟  مریم گفت  دقیق نمی‌دونم اما فکر می‌کنم پسرش باشه  پرسیدم  فریبرز ؟ مریم گفت  آره دقیقاً یکی از دوستاش صداش میزد فریبرز  گفتم  تنها بود یا با خانواده ؟ مریم گفت  نمی‌دونم والا فقط دیشب آخر وقت بود که ما از خونه مامانم برمی‌گشتیم دیدم یه‌سری کارتن  و وسایل می‌برن داخل خونه  به فکر فرو رفتم که مریم گفت  اگر اونا برگشته باشن تو خوشحال می‌شی ؟ گفتم  مطمئنم اونا دیگه به این خونه برنمی‌گردن
🍎 💊💊💊💊✍ ✴️ 💠 استاد هوالشافی 🌹گفتنِ «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای هر کاری اعم؛ از خوردنِ غذا و مصرف دارو... 💊درمان کبد چرب غیر الکلی👇 🔺سرکنگبین طبی[*] هر شب یک لیوان قبل از خواب میل شود. 🔺سه مرحله حجامت عام(در دوره درمان) انجام شود.(اولین حجامت، چهل روز بعد از شروع درمان) 📌حداقل تا شش ماه این دو مورد 👆بالا انجام شود. 💥 در صورت بالا بودنِ گرَید(گرید3) بهتر است سرکنگبین روزی 2 تا 3 لیوان میل شود.(صبح، ظهر، شب) 〰 دوره درمان 👈 6ماه الی یک سال، که بستگی به گرَید و درجه بیماری دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [*] طرز تهیه سرکنگبین👇 2واحد عسل، 1واحد عرق کاسنی، 1واحد عرق شاه تره، 1واحد سرکه طبیعی. عرقیجات و سرکه را در ظرفی ریخته و روی شعله می گذاریم، وقتی به نقطه جوش رسید، از روی گاز برداشته با عسل مخلوط می کنیم. 🔺 هرشب یک سومِ لیوان از این شربت را با دوسوم لیوان آب مخلوط کرده، میل شود. 📌 در صورت نگهداری سرکنگبین در یخچال، تا یک سال هم ماندگاری خواهد داشت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💊💊💊💊/نسخه‌درخواستی طول درمان کبد چرب بین ۶ ماه تا یک سال است.طبق نظر استاد خیراندیش یکی از شایعترین علل ایجاد کبد چرب در ایران خوردن آب بین غذا و همین طور خوردن آب یخ در سایر اوقات است.برای درمان موارد زیر باید رعایت شود: ۱- ترک آب بین غذا ۲- نخوردن آب یخ ۳- سرکه انگبین(یک واحد سرکه انگور طبیعی+۲ واحد عرق نعنا + دو واحد عسل) از این ترکیب ۳/۱ لیوان ریخته الباقی آب بریزید یک ساعت بعد ازشام میل شود. ۴ـ بعد از سه ماه مصرف سرکه انگبین ماهی یکبار حجامت عام انجام شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💊💊💊💊💊 🔶 کبد بزرگ ترین غده بدن (غده یعنی عضوی که از آن هورمون ترشح می‌شود) بیش از ۵۰۰ عمل شیمیایی بخصوص تصفیه مواد سمی از خون را به عهده دارد 🔸اختلال آندر تمام غدد لدن مؤثر است و بسیار پر اهمیت است 🍃تولید صفرا(روزی ۱۳۰۰ گرم) 🍃تهیه و ذخیره پروتئین 🍃تولید قند و ذخیره آن بصورت گلیکوژن 🍃تهیه و ذخیره چربی ها و متابولیسم (سوخت و ساز) چربی‌ها 🍃تولید اوره از مواد سمّی و دفع از راه کلیه ها و ذخیره گلبول های قرمز 🍃دفع سموم بدن 🍃ذخیره آهن برای مغز استخوان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💊💊💊💊 خونی_چیست؟ 🔸کم خونی یعنی محروم کردن سلول های بدن از غذا. 🔸کم خونی، مادر همه بیماری ها است. 🔸دشمن با علوم جدید در سطح گسترده کم خونی را توسعه می دهد و ازسوی دیگر با روش های درمانی خود ده ها بیماری دیگر هم تولید میکند. ✅عوامل کم خونی⇩ ❶ نوشیدن چای و نوشابه ❷ خوردن سرخ کردنی ها ❸ نواختن و شنیدن موسیقی ❹ استفاده از ظروف تفلون و آلومینیوم برای طبخ غذا ❺ تنفس کردن در فضاهای نامناسب مثل زندگی در آپارتمان ها و منازلی که سرویس توالت و حمام داخل فضای زندگی قرار گرفته است ❻ زندگی کردن در مکانی که نور آفتاب نمی تابد و یا خیلی کم است ❼ مصرف کمپوت ها و کنسروجات 🔶 خون در بدن فوق العاده نقش مهمی دارد. خون نعمتی است که خدا خیلی راحت آن را به ما ارزانی داشته است. یکی از عوامل تولید خون، آفتاب است. آفتاب، آهن را به همراه خود به بدن منتقل می کند. و زمین را نیز از آهن سیراب می کند، تا درخت ها خوب رشد کنند، شاخه برویانند و میوه بدهند. کمبود خون در بدن همه استعدادها را به هم می ریزد. و کل سیستم دفاعی بدن آسیب می رساند. ✅💊 درمـان کم خونی:⇩ ⓵  عوامل کم خونی که گفته شد از زندگی خود کنار بگذارید. ⓶ موارد زیر را در تغذیه خود وارد کرده و از آن ها تناول کنید:بهار نارنج، فرنجمشک، باقلا، بیدمشک، گزنه ، جعفری ، زردآلو، شیره انگور طبیعی، سرکه طبیعی، عسل طبیعی، بومادران، مرزه، بادرنجبویه، سیب سرخ و گلاب. 👌از مواد فوق آن ها که دم کردنی است دم کرده و میل کنید. میوه ها را نیز کاملاً شسته و با نمک، ضدعفونی کرده آن گاه مصرف کنید.این که کدام را بخوریم بستگی به مزاج دارد اگر مزاجمان گرم است از آن هایی که سرد هستند و اگر مزاجمان سرد است از آن هایی که گرم هستند استفاده کنیم. 🔴نکته مهم:⇩ 👌استفاده از قرص های آهن که متأسفانه امروزه توسط طب مدرن شیمیایی تجویز می شود هم معده را از کار می اندازد و هم یبوست ایجاد کرده و هم دندان ها را از بین می برد. ما دو مرکز مهم برای تولید بیماری و یا انتقال آن داریم یکی دهان و دیگری معده، دشمن با تجویز قرص آهن از هردو راه به ما آسیب می رساند. ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام وقت بخیر یه سوال داشتم تو رو خدا اگه کسی تجربه داره سریع راهنمایی کنه پنج روز شده سزارین شدم با بی حسی الان گردن و سرم خیلی درد می‌کنه مخصوصا وقتی تحرک دارم دکتر هم رفتم هنوز خوب نشده اگه کسی براش پیش اومده راهنمایی کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام برای رفع افتادگی پلک بالا از عمل بلفاروپلاستی میترسم این لوسیون و اینجور چیزا تأثیر داره یانه برطرف میکنه یانه، برای برطرف شدن افتادگی پلک غیر از عمل چه کاری انجام بدم که تأثیر صد در صد داشته باشه و ‌‌چسب لاتکس چجوریه خوبه برای رفع افتادگی پلک یانه ممنون میشم جواب بدین تشکر، مامان ساداتم 💐 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین عزیز و هم گروهی های خوبم میخواستم بپرسم ایا کسی کتاب جامع مسیر معلمی رو گرفته برا استخدامی آموزش و پرورش ؟آیا از این کتاب راضی بودید ؟چون میخوام بگیرم قیمتش بالا هست گفتم از دوستان بپرسم ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همگی من یه پسر شانزده ساله دارم که همیشه از دعوا وقداره حرف میزنه وهرروز با یکی دعوا میکنه دیگه خسته شدم دکتر بردم روانپزشک ولی هیچ مشکلی نداشت دعا گرفتم فرقی نکرد اگه کسی راه حلی بلده لطفا کمکم کنید البته یه پسر ۲۶ ساله هم دارم ولی اون خیلی خوب از بس که حرص خوردم مریضی اعصاب گرفتم تو رو خدا کمکم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به دوستان گلم خواهش میکنم پیام منا بذارید تو گروه حالم خیلی خیلی بده چند روزی میشه که ی مانتو داشتم گم شده هر چی میگردم پیدا نمیشه و می‌دونم و مطعن هستم که تو خونه بوده فکرما درگیر کرده و فکرای بد میکنم تو را خدا بگید چه ذکری بخونم تا پیدا بشه التماس میکنم پیامما را هر چه زودتر بذارید تو گروه ممنون میشم حالم خیلی بده😢😢😢😢😢😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خسته نباشید .من یه زن و مادرم که ۴۰ ساله ام چند سالی میشه که به علت استفاده نادرست وکس صورتم منافذهاش باز شده خیلی رو اعصابمه نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم اگه کسی راه کاری داره راهنمایی کنه.پوست صورتم چربه . ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر خدمت حبیبه خانم گل وتمام دوستان ...دختر ۱۵ ساله ای دارم که پریودی سر موقع ولی یک هفته بعد از پاکی دوباره لک بینی داره برای لک بینی چه کاری انجام بدهم دسترسی به دکتر ندارم همیشه سر گیچه داره با تشکر از همه ی دوستان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام شب بخیر خسته نباشین انشاالله که موفق باشین با این کانال خیلی خوبی تون من همیشه پیام هارا می‌خوانم خیلی تجربه خوب است همه به هم کمک میکنن تا مشکل حل بشود من هم یک مشکل دارم یک خانم 60ساله ام دست راستم 3سال است درد می‌کنه گفتن از قلب است قلبم رافنر گذاشتم باز هم درد می‌کنه به دکترم گفتم میگه ربطی به قلب نداره خواحش میکنم من را هم راهنمایی کنید ممنون خدا نگهدار تان ببخشید دست چپ است بازوی چپ است همیشه درد نمیکنه فقط وقتی که بیرون میروم تا نانوایی یا یک جا می‌ایستم درد می‌کنه یا وقتی که جوش میزنم ناراحت میشوم خیلی 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وقت بخیر یه سوال داشتم تو رو خدا اگه کسی تجربه داره سریع راهنمایی کنه پنج روز
پاسخ اعضا 🌸 ‌ خانمی که میگی قندناشتات ۱۰۷بوده عزیزم قندت بالانیست که تا۱۱۰نرمال هستش بعدم توچراحرف دیگران برات مهمه بروپیش دکتروازدکتربپرس من شوهرم دیابت داره برای اونه که میدونم که قندشمانرماله دیگه نترس 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 خانمی که پات سیاه شده عکسشوفرستادی این مال اینه که روی پات میشینی کرم جی شنبدم خوبه ولی حداقل بایدیکسال بزنی 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 با سلام خدمت مدیر و اعضای گروه، در رابطه با خانمی که گفتن خواهرشون نیاز شدید به کار در منزل برای مراقبت از مادرشون نیاز داشتن و از تو دیوار شرکت بسته بندی حبوبات پیدا کردن و پولشونو ندادن ، منم دنبال پول بودم باردار بودم و برای دکترو هزینه های سونو و آزمایش نیاز شدید به پول داشتم از تو دیوار این آکهی را دیدم با اینکه ۹۹درصد میدونستم دروغه اما برای یکدرصد ریسک کردم بهش زنگ زدم و وضع بد مالی و وضعیت بارداری که سونوم عقب افتاده و تورا خدا اگه مطمئنید این کار کلاه برداری نیست تا واریز بزنم خیر ندیده خانم بود بهم اطمینان داد و منم واریز زدم خیر نبینه انشالله ،متاسفانه تو کانالش تو روبیکا پراز اعضایی بود که هرروز اضافه میشدن و واریز میزدن و روزی کع قرار بود برام حبوبات بیارن نیاوردن خودش تو گروه گفت نگران نباشید تا فردا صبح بارها میرسه فقط خونه باشید جایی نرید فردا عصرش پیام دادم خوند جواب نداد و درست همون شب کانالشو بست هرچه زنگ زدم به دو شمارش خاموش بود.امیدوارم هیچوقت این پولها را استفاده خوش نکنه،شما که شرکت به اصطلاح تو شهرتون بوده برید قانون و پیگیری کنید تا امثال اینها یا خودشون بعد چند سال مجدد با همین روش برنگردن، یا کسی از اعضای گروه که همسرشون یا اقوامشونم تو آگاهی هستن میتونن پیگیری کنن عکس فیش واریزی هم دارم میتونم بفرستم.اجرتون با خدا 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام به همه اعضای گرو مهسا خانم سیاهی روی پاتون بخاطر چهار زانو نشستنه اول که سعی کن کمتر چهارزانو بشینی بعد هم لکه روهم مرطوب نگهدار باروغن چرب کن وروشو ببند تااز خشکی وتیرگی در بیاد الهم عجل لولیک الفرج 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام درباره دختری که نو عروسه وحوصله هیچ کاریو نداره دخترم سعی کن کمتر تو گوشی بچرخی یساعت معینی بزار برا گوشی اول صبح که بیدار میشی بعد از صبحانه شروع کن به تمیز کردن خونه من که ۵۰ سالمه مثل شما جوون نیستم چهار نفر هم هستیم وقتی شروع میکنم یساعت یا خیلی کار داشته باشم دو ساعت میشه دیگه تموم اگه روزی یساعت برا کار خونه نذاری چند وقت بگذره باید مثل خونه تکونی کارکنی بعد از اونور حرف دیگرون روه داشته باشی توزندگی اگه نظم داشته باشی هرچیز جای خودش باشه به وقت هم تمیز کاری کنی همیشه تمیز هستی هم اعصابت سر جاشه هم پیش شوهرت عزیز هستی 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام برای خواهری که پایین قوزک پاشون تیره شده وگفته که خجالت میکشه وهمیشه جوراب میپوشه عزیزم پای منم مثل شما شده بود هر کاری میکردم تاثیر نداشت تااینکه چند روز با کرم ترک پاساویزحسابی چربش کردم شبا چرب میکردم روزاهم چرب میکردم بعد دیدم تغییر نکرده زدبه سرم ویک تیغ برداشتم واز وسط نصف کردم وبایک طرفش شروع کروم آروم آروم روی تیرگی رو تراشیدم واون تیرگی کمرنگ کمرنگ شدوالان دوماه از اون روز میگذره ودیگه از تیرگی خبری نیست شماهم لطف کنید چند روز چربش کنید تاپوستهای مرده نرم بشن وبعد با یه تیغ یاژیلت روش رو بتراشید تا پوست‌های مرده جدابش فقط اگر از تیغ استفاده کردین مواظب باشین که پاتون نبُره ...🌺برای سلامتی اقامون مهدی صاحب زمان صلوات بفرستید🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام برای دوتا خانمی که گفتن یکی ابروهاش داره سفید میشه ودیگری لکه سفید روی صورت دخترش لطفا عسل با هفت تادونه سیاهدونه بخورید یک ق عسل با هفت تا دونه سیاهدونه بخورید لکه ها میرن وگوهای سفید شده سیاه میشن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 امام حسین (ع) در هشتم دی الحجه در همان جوش و خروشی كه حجاج وارد مكّه می شدند و در همان روزی كه باید به جانب منا و عرفات حركت كنند، پشت به مكّه كرد و حركت نمود و آن سخنان غرای معروف را كه نقل از سید بن طاووس است ، انشاء كرد. منزل به منزل آمد تا به نزدیكیهای سر حد عراق رسید. در كوفه حالا جه خبر است و چه می گذرد خدا عالم است . داستان عجیب و اسف انگیز جناب مسلم در آنجا رخ داده است . امام حسین (ع) در بین راه شخصی را دیدند كه از طرف كوفه می آید به این طرف (در سرزمین عربستان جاده و راه شوسه نبوده كه از كنار یكدیگر رد بشوند. بیابان بوده است و افرادی كه در جهت خلاف هم حركت می كردند با فواصلی از یكدیگر رد می شدند) لحظه ای توقف كردند به علمت اینكه من با تو كار دارم و میگویند این شخص امام حسین (ع) را می شناخت و از طرف دیگر حامل خبر اسف آوری بو فهمید كه اگر برود نزدیك امام حسین از او خواهد پرسید كه از كوفه چه خبر؟ باید خبر بدی را به ایشان بدهد. نخواست آن خبر را بدهد لذا راهش را كج كرد و رفت طرف دیگر. دو نفر دیگر از قبیله بنی اسد كه در مكّه بودند و در اعمال حجّ شركت كرده بودند بعد از آنكه كار حجشان به پایان رسید، چون قصد نصرت امام حسین را داشتند به سرعت از پشت سر ایشان حركت كردند تا خودشان را برسانند به قافله اباعبداللّه . اینها تقریبا یك منزل عقب بودند برخورد كردند با همان شخصی كه از كوفه می آمد، به یكدیگر كه رسیدند به رسم عرب انتساب كردند یعنی بعد از سلام و علیك این دو نفر از او پرسیدند: نسبت را بگو، از كدام قبیله هستی ؟ كفت من از قبیله بنی اسد هستم . اینها گفتند: عجب نحن اسدیان ما هم كه از بنی اسد هستیم پس بگو پدرت كیست ، پدر بزرگت كیست ؟ او پاسخ گفت ، اینها هم گفتند تا همدیگر را شناختند. بعد این دو نفر كه از مدینه می آمدند گفتند: از كوفه چه خبر؟ گفت : حقیقت این است كه از كوفه خبر بسیار ناگواری است و ابا عبداللّه كه از مكّه به كوفه می رفتند وقتی مرا دیدند توقفی كردند و من چون فهمیدم برای استخبار از كوفه است نخواستم خبر شوم را به حضرت بدهم . تمام قضایای كوفه را برای اینها تعریف كرد. این دو نفر آمدند تا رسیدند به حضرت . به منزل اولی كه رسیدند حرفی نزدند صبر كردند تا آنگاه كه ابا عبداللّه در منزلی فرود آمدند كه تقریبا یك شبانه روز از آن وقت كه با آن شخص ملاقات كرده بودند فاصله زمانی داشت . حضرت در خیمه نشسته و عده ای از اصحاب همراه ایشان بودند كه آن دو نفر آمدند و عرض كردند: یا ابا عبداللّه ، ما خبری داریم ، اجازه می دهید آن را در همین مجلس به عرض شما برسانیم یا می خواهید در خلوت به شما عرض كنیم ؟ فرمود: من از اصحاب خودم چیزی را مخفی نمی كنم هر چه هست در حضور اصحاب من بگویید. یكی از آن دو نفر عرض كرد: یابن رسول اللّه ، ما با آن مردی كه دیروز با شما برخورد كرد ولی توقف نكرد ملاقات كردیم ، او مرد قابل اعتمادی بود ما او را می شناسیم ، هم قبیله ماست از بنی اسد است . ما از او پرسیدیم در كوفه چه خبر است ؟ خبر بدی داشت گفت : من از كوفه خارج نشدم مگر اینكه به چشم خود دیدم كه مسلم و هانی را شهید كرده بودن و بدن مقدّس آنها را در خالی كه ریسمان به پاهایشان بسته بودند در میان كوچه ها و بازارهای كوفه می كشیدند. اباعبداللّه خبر مرگ مسلم را كه شنید چشمهایش پر از اشك شد ولی فورا این آیه را تلاوت كرد: مِن المؤ منین رجالٌ صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبَه و منهم من ینتظر و ما بدَّلوا تبدیلا. در چنین موقعیتی ابا عبداللّه نمی گوید كوفه را كه گرفتند مسلم كه كشته شد هانی كه كشته شد پس كارمان تمام شد ما شكست خوردیم ، از همین جا برگردیم . جمله ای گفت كه رساند مطلب چیز دیگری است . این آیه قرآن را كه ظاهرا درباره جنگ احزاب است . یعنی بعضی مومنین به پیمان خودشان با خدا وفا كردند و در راه حق شهید شدند و بعضی دیگر انتظار مس كشند كه كی نوبت جانبازی آنها برسد را تلاوت كرد و سپس فرمود: مسلم وظیفه خودش را انجام داد نوبت ماست .
✅🌸 كاروان شهید رفت از پیش وان راه رفته گیر و می اندیش او به وظیفه خودش عمل كرد دیگر نوبت ماست . البته در اینجا هر یك سخنانی گفتند. عده ای هم بودند كه در بین راه به ابا عبداللّه ملحق شده بودن افراد غیر اصیل كه ابا عبداللّه در فواصل مختلف آنها را از خودش دور كرد. اینها همین كه فهمیدند در كوفه خبری نیست ، ، یعنی آش و پلوئی نیست بلند شدند و رفتند(مثل همه نهضتها) ام یبق معه الا اهل بیته و صفوته ، فقط خاندان و نیكان اصحابش ‍ با او باقی ماندند كه البته عده آنها در آن وقت خیلی كم بود (در خود كربلا عده ای از كسانی كه قبلا اغفال شده و رفته بودند در لشكر عمر سعد یك یك بیدار شدند و به ابا عبداللّه ملحق گردیدند)، شاید بیست نفر بیشتر همراه ابا عبداللّه نبودند، در چنین وضعی خبر تكاند هنده مسلم و هانی به اباعبداللّه و یاران او رسید. صاحب لسان الغیب می گوید: بعضی از مورخین نقل كرده اند: امام حسین (ع) جه چیزی را از اصحاب خودش پنهان نمی كرد بعد از شنیدن این خبر می بایست به خیمه زنها و بچّه ها برود و خبر شهادت مسلم را به آنها بدهد در حالی كه در میان آنها خانواده مسلم هست ، بچه های كوچك مسلم هستند برادران كوچك مسلم هستند خواهر مسلم و بعضی از دختر عموها و كسان مسلم هستند. حالا الا عبد اللّه به چه شكل به آنها اطلاع بدهد. مسلم دختر كوچكی داشت امام حسین وقتی كه نشست او را صدا كرد، فرمود: بگویید بیاید. دختر مسلم را آوردند او را نشاند روی زانوی خودش و شروع كرد به نوازش ‍ كردن . دخترك زیرك و با هوش بود دید كه این نوازش یك نوازش فوق العاده است ، پدرانه است لذا عرض كرد یا اباعبداللّه یا ابن رسول اللّه ، اگر پدرم بمیرد چطور...؟ ابا عبداللّه متاثر شد فرمود: دختركم من به جای پدرت هستیم بعد از او من جای پدرت را می گیرم . صدای گریه از خاندان اباعبداللّه بلند شد. ابا عبد اللّه رو كرد به فرزندان عقیل و فرمود: اولاد عقیل شما یك مسلم دادید كافی است ، از بنی عقیل یك مسلم كافی است شما اگر می خواهید برگردید، برگردید. عرض كردند: یا ابا عبداللّه ، یا ابن رسول اللّه ، ما تا حال كه مسلمی را شهید نداده بودیم ، در ركاب تو بودیم ، حالا كه طلبكار خون مسلم هستیم ، رها كنیم ؟ ابدا ما هم در خدمت شما خواهیم بود تا همان سرنوشتی كه نصیب مسلم شد نصیب ما هم بشود. راستی در قرآن آیه ای مناسبتر از آیه بیست سوّم سوره احزاب برای چنین موقعی پیدا می كنید؟ امام (ع) با خواندن این آیه ، می خواهد بفهماند كه ما فقط برای كوفه نیامدیم . كوفه سقوط كرد كه كرد. حركت ما فقط معلول دعوت مردم كوفه كه نبوده است . این یكی از عوامل بود كه برای ما این وظیفه را ایجاد می كرد كه عجالتا از مكّه بیاییم به طرف كوفه . ما وظیفه بزرگتر و سنگین تری داریم . مسلم به پیمان خود وفا كرد و كارش گذشت ، شهید شد. آن سرنوشت مسلم را باید ما هم پیدا كنیم . حکايت ها و هدايت ها / محمد جواد صاحبي
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf 😔👆
💜🍃 سلام‌ادمین عزیز اومدم تجربه بدم در مورد اینکه چه کار خیری انجام‌ دادیم‌‌ و خدا چطوری جبران کرده داستان از اونجایی شروع شد که من بعد از ازدواجم متوجه شدم شوهرم اعتیاد داره از اونجایی که سیاست زندگی کردن بلد نبودم و از روی بی ایمانی و ترسم مدام خودمو به درو دیوار زدم و زخمی کردم دعوا بحث قهر دادگاه پاسگاه یعنی ۱۵ سال دیگه کاری نبود که نکرده باشم برا اینکه شوهرم پاک بشه دیگه جلو چشم همه کوچیک شدیم پسر کوچکمون واقعا داشت ضربه می‌خورد اون مشاهده گره دعواها و کتک هامون بود 😓😭 ما ندونسته و از روی نا آگاهی چه خسارت‌هایی به بچمون نزدیم همیشه دعوا داشتیم و همه از جریانات زندگیمون با خبر بودن الان که بر میگردم به گذشته خیلی شرمنده میشم و متاسف میشم تا اینکه من با کانال مثبت اندیشی و شکر گذاری آشنا شدم و کمی امید به زندگی پیدا کردم به لطف خدا و از معجزات شکر گذاری با یه عزیزی آشنا شدم که زندگیم زمین تا آسمون عوض شد ورق زندگیم برگشت شرایط آروم شد دیگه کسی از مشکلاتمون چیزی نفهمید معجزه پشت معجزه تو زندگیم اتفاق افتاد دیگه مثل تموم آدمهای عادی و حتی بهتر از اونا زندگیمون قشنگ شد که الان همه انگشت به دهن موندم که چه اتفاقی افتاده که زندگی ما اینقد قشنگ شده همه دارن زندگی مارو الگو قرار میدن همچنان شوهر من معتاده ولی من عوض شدم زندگیم عوض شد رابطمون ترمیم شد عزت نفس اعتماد به نفس پیدا کردم و کلا من شدم یه خانوم با شخصیت که همه عاشق شخصیتش میشن بعد من از خدا یه خواسته ای داشتم همیشه تو دلم با خدا حرف میزدم و ازش درخواست میکردم ولی فعلا اون خواسته به صلاح زندگی ما نبود و زمانش نرسیده بود و به جای اون خدا معجزه کرد و ماشین به اسممون در اومد خیلی معجزه وار و معجزاتی در کنارش دیدیم که خودمون هم باورمون نمیشد خواستم بگم وقتی شما دست بنده خدارو بگیرین و نیتتون این باشه که یکی که برای شما هیچ سود و منفعتی ندارهکنارتون زندگی کنه و توی آرامش باشه خدا هم هزار برابرشو جبران میکنه شاید ما بنده های خدا فراموش کنیم ولی خدا فراموش نمیکنه من تصمیم گرفتم کنار شوهرم باشم چون یه معتاد بیماره نه جنایت کار و کمکش کنم تا سلامتیشو به دست بیاره نخواستم چندتا زندگی رو از هم بپاشم زندگی خودم و پسرمو و خیلیارو خدا هم این مدلی برامون جبران کرد جوری که ما اصلا باورمون نمیشه ما هیچ پولی نداشتيم و اطرافیانمون هم انگشت به دهن موندن و واقعا زندگی من براشون درسه قشنگه به عینه به من گفتن این مزد صبرته امیدوارم که تجربه من به دردتون خورده باشم منم یه حاجتی دارم دعا کنید با قلب های پاکتون برامون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊🪶 وصیت نامه شهید امیر لطفی سلام ، لطفاً این وصیت‌نامه را با لبخند بخوانید سلامی بزرگ محضر صاحب‌الزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت‌الله سید علی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و روح پاک شهدای اسلام به‌خصوص سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که جان ها هفته فدای آن بزرگوار ، این دنیا با تمام زیبایی ها و انسان‌های خوب مثل گذر است نه ماندن و تمامی ما دیر یا زود باید برویم ، اما چه‌بهتر که زیبا برویم . در هیاهوی زندگی متوجه شدم که چه دویدن‌هایی که فقط پاهایم را از من گرفت درحالی‌که گویی ایستاده بودم ، چه غصه‌هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد اما دریافتم که کسی هست که اگر بخواهد می‌شود وگرنه ، نمی‌شود . کاش نمی‌دویدم ، نه غصه می‌خوردم ، فقط او را می‌خواندم . مادر جان سلام ، روح پدرم شاد مادر گرامی ممنون ، بابت همه‌چیز ممنون ، ممنون که مرا بامحبت اهل‌بیت (ع) آشنا کردی ممنون بابت تشویق‌های شما که هیچ‌وقت نگذاشت از راه اسلام و اهل‌بیت (ع) دور شوم ، مرا ببخش و حلال کن که نتوانستم فرزندی خوب و لایق برای شما باشم ؛ تمنا دارم از خداوند بزرگ بخواهید که این قربانی را نیز قبول کند زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموختید . با خواهش و التماس از شما می‌خواهم که این شادمانی را با پوشیدن لباس سیاه ، غمگین و خراب نکنید زیرا لباس سیاه مختص ارباب بی کفن هست و بس و غم مخصوص حضرت زینب (س) و خواهش آخر اینکه مثل کوه باافتخار و سری بالاگرفته از این اتفاق خوب یاد کنید تا چشمان دشمنان کور شود . و در آخر من خودم را در حدی که بخواهم پندی یا نصیحتی داشته باشم نمی‌بینم ، ولی چند درخواست از جوانان هم‌وطنم دارم . اول اینکه درهرصورت ممکن پشتیبان ولی‌فقیه باشند و بمانند چون مملکت اسلامی بدون ولی‌فقیه ارزشی ندارد. به دختران مسلمان عرض کنم که حجاب حضرت زهرایی شما موجب حفظ نگاه برادران می‌شود ، به پسران مسلمان عرض کنم بی‌اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حفظ حجاب خواهران خواهد شد . لطفاً سوره آل‌عمران آیه ۱۶۴ تا ۱۷۰ را قرائت کنید (بامعنی) امیر لطفی فرزند پیر غلام اهل‌بیت (ع) محمدتقی لطفی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✅ نسخه ای برای منزل ▫️ امام صادق(علیه‌السلام): هرکس در ایام عزای جد ما حسین علیه‌السلام بر سر در خانه ی خود پرچم مشکی نصب نماید مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) هر روز او و اهل خانه را دعا می کند. 🏴
☀️🍃 دیه در صورتی که مجنون و صغیر بر پدر جنایت وارد کنند🌸🍃 پرسش :اگر مجنون یا صغیر، بر پدر خود ضرب یا جرحى که دیه آن بر عهده عاقله است وارد کند، مسؤول پرداخت دیه کیست؟ آیا در این مورد خاص مى توان سایر اقرباى نسبى مجنون یا صغیر را که جزء ورثه فعلى او محسوب نمى شوند (مانند برادران) به ترتیب اقربیّتِ به جانى مسؤول پرداخت دیه به عنوان عاقله دانست؟ پاسخ :آرى دیه بر عاقله است، ولى سهمى از آن به صغیر یا مجنون نمى رسد. استنکاف عاقله از پرداخت دیه🌸🍃 پرسش :در صورتى که عاقله از پرداخت دیه (در قتل یا دیه ی موضحه و بالاتر) استنکاف نماید، یا عاجز از پرداخت باشد، تکلیف چیست؟ پاسخ :هرگاه در آینده امید قدرت براى او هست، باید تاخیر انداخت و اگر امیدى نیست، باید از بیت المال پرداخت شود و اگر عمداً تاخیر اندازد و توانایى دارد حاکم شرع مى تواند او را مجبور سازد، یا به زندان افکند. حکم فوری بودن پرداخت دیه توسط عاقله🌸🍃 پرسش :در رابطه با کیفیّت و شرایط مسؤولیّت عاقله پاسخ دهید : عاقله در چه مدّتى باید دیه، یا ارش را بپردازد؟ پاسخ :هرگاه دیه سنگین بوده باشد، باید مانند دیه عمد در اجل مناسب پرداخت شود، والاّ جنبه فورى دارد. اقرار کودک نابالغ به جنایت در مسأله عاقله🌸🍃 پرسش :هرگاه نابالغى متّهم به قتل عمدى، یا جرح عمدى مادون قتل و مافوق موضحه گردد، و پس از بلوغ اقرار و اعتراف نماید و با اقرار جرم او ثابت گردد، آیا دیه بر عاقله است؟ یا چون اقرار نموده، بر عهده خود اوست؟ در این خصوص تعقیب قبل از بلوغ و اقرار بعد از بلوغ، یا تعقیب بعد از بلوغ و اقرار قبل از بلوغ تفاوتى در حکم ایجاد مى کند؟ و نیز بین ممیّز و غیر ممیّز، مراهق و غیر مراهق فرق است؟ پاسخ :اقرار طفل در هیچ حال معتبر نیست در مواردى که دیه بر عاقله است، اقرار بعد از بلوغ اثرى ندارد، نه نسبت به عا چون اقرار بر ضدّ آنهاست و نه نسبت به خودشچون فرض بر این است که جنایت مزبور دیه اش بر او نیست ولى در مواردى که دیه بر شخص جانى است (یعنى مادون الموضحه) اقرار مزبور مؤثّر است و فرقى بین ممیّز و غیر ممیّز و مراهق و غیر مراهق نیست. قتل به سبب دادن اسلحه به کودک نابالغ 🌸🍃 پرسش :در مناطق ما رسم است که اهالى هر محلّه در ایّام فراغت و مناسبتهاى مختلف به عنوان تفریح و تفنّن، اقدام به مسابقه تیراندازى مى کنند که متأسفانه در جریان یکى از مسابقه ها شخصى اسلحه کلاشینکف شخص دیگرى را در اختیار پسر بچّه نابالغى( ۱۲ ـ ۱۳ ساله) قرار داده و با این که اطرافیان تذکّر مى دهند که مواظب اسلحه و پسر بچّه باشد مى گوید کاملا مواظب هستم و مشغول راهنمایى او شده و مى گوید چنان کن و چنین بگیر، پسر بچّه طبق دستور عمل کرده، ولى چون اسلحه روى رگبار بوده از اختیار بچهّ خارج شده و راهنما را مورد اصابت قرار داده و به قتل مى رساند، حال: الف) آیا راهنماى مقتول بدون اجازه والدین پسر بچّه به هر عنوان، حق داشته اسلحه در اختیار وى قرار دهد؟ ب) آیا مقتول در قتلش معاون یا مباشر مى باشد یا هر دو محسوب مى شود و یا هیچ کدام؟ خلاصه، دیه مقتول به عهده چه کسى مى باشد؟ ج) در صورتى که دیه بر عاقله تعلّق گیرد، آیا با وجود پدر شامل باقى نزدیکان نیز مى شود؟ در ضمن مشخص بفرمایید تقسیم دیه بر عاقله بر چه اساس مى باشد؟ پاسخ :الف : حقّ چنین کارى را نداشته است. ب : هرگاه قرار دادن اسلحه در اختیار چنین کودکى عرفاً کار خطرناکى محسوب شود، راهنما در برابر آن مسوول است و اگر خودش کشته شده باشد دیه ندارد در غیر این صورت دیه بر عاقله است. ج : احتیاط این است که پدر هم شرکت کند و امّا شرکت دیگران قطعى است و طرز تقسیم دیه بین آنها برحسب توانایى و چگونگى امکانات آنهاست که خودشان یا در صورت اختلاف به کمک حاکم شرع، دیه را در میان خود سرشکن مى کنند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه تا عزیز صدام زد  خوشحال از این‌که بازم میخواد ادامه داستاننصف و نیمه دیشب
🌸🍃 عاطفه مریم گفت  شایدم برگشته باشن و تو خبر نداری  اون لحظه با تصور این‌که آقای شاکری برگشته باشن خوشحال نشدم  هیچ‌چیز دیگه‌ عین سابق نبود  نهفریبایی بود نه رفاقتی بینمون  ما سه‌تادیگه  نه هم‌بازی بودیم نه یه هم‌محله‌ای  اما نمی‌دونم چرا بعد از خداحافظی از مریم نتونستم بی‌تفاوت از مقابل خونه آقای شاکری بگذرم  قصدم از اون‌جا بودن فقط این بود که بفهمم اونا برگشتن یا نه  شاید هنوز این‌قدر عاقل نشده بودم که بدونم برگشتن اون‌ها به این محل یه امر محاله  وقتی زنگ رو فشردم و چند ضربه به در زدم پشیمون شدم  کاری که فریبا مقابل یه  غریبه با رفاقت ده‌سالمون کرده بود قابل بخشش نبود من نباید پی این رفاقت به‌هم خورده می‌بودم پ اما انگار هنوز یه گوشه از قلبم برای فریبا و رفاقتمون تنگ بود یه گوشه از قلبم هنوز به فکرش بود  آهی کشیدم و چند قدم دور شدم که فریبرز در رو باز کرد و از لای در آهسته اما از ته گلو گفت  عاطفه تویی؟  با باز شدن در و شنیدن صدای فریبرز دلم فرو ریخت  یعنی واقعاً اونا برگشته بودن؟  هوا کاملاً تاریک شده بود اما من برای اطمینان از این‌که دیدن فریبرز توی خونه‌شون واقعاً فکر و خیال نیست به اطراف با دقت نگاه کردم و برگشتم سمتش مقابلش ایستادم و بی وقفه پرسیدم شما برگشتین؟ فرز دستمو کشید و بردم داخل  متعجب تا گفتم چی‌کار می‌کنی فریبرز درو بست و خیلی آهسته گفت هیس هیچکس نباید بفهمه من اینجام اخم کردم و گفتم یعنی چی؟ تو تنها اینجایی؟ سر تکون داد و گفت آره تنهام نگهبانی این وسایلو می‌دم به گوشه حیاط که چادری روی یه سری وسایل کشیده‌شده بود نگاهی انداختم و گفتم وسایل کی ؟ دوباره گفت هیس آروم حرف بزن گفتم تو داری چی‌کار می‌کنی اینا چین؟ چشم روی‌هم گذاشت و گفت بیا بهت می‌گم دوباره خواستم در رو باز کنم که فرز مانعم شد و گفت عاطفه می‌گم کسی نباید بفهمه من این‌جام گفتم به من ربطی نداره بزال من برم گفت باشه ولی اول بگو چرا اومدی این‌جا گفتم دوستم تو رو این‌جا دیده بود یه‌لحظه از روی نادونی فکر کردم برگشتین اخم کرد و گفت کدوم دوستت؟ گفتم اشتباه کردم اومدم این‌جا حالاهم بزار برم درست مقابلم پشت به در ایستاد و گفت غیر اون دوستت دیگه کی منو این‌جا دیده؟ بلند گفتم من چه می‌دونم فریبرز همون لحظه از خونه همسایه کناری صدایی اومد که آقای شاکری رو صدا می‌زد فریبرز خیلی فوری دستمو گرفت و تندی منو دنبال خودش کشوند پشت دیوار تقریباً توی بغلش بودم جدال کردم ازش فاصله بگیرم که با یالله گفتن اون مرد و اومدنش بالای دیوار فریبرز دستشو گذاشت جلوی دهانم و منو بیشتر به خودش فشرد از نبود هوا و بغضی که اجازه نمی‌داد درست از بینی نفس بکشم احساس خفگی بهم دست داده بود فریبرز خیلی خیلی آهسته کنار گوشم گفت تکون نخور عاطفه اگه کسی ما رو این‌جا ببینه برامون بد می‌شه همه این وسیله‌هایی که می‌بینی این‌جان قاچاقن با شنیدن این حرف بیشتر از قبل برای رهایی تلاش کردم تااینکه شنیدم اون مرد خیلی واضح گفت این‌جا که کسی نیست خانوم خانومش هم در جوابش گفت ای بابا همین چند دقیقه پیش خودم دختر عزیز خانمو دیدم داشت در می‌زد پس کی در رو براش باز کرد ؟ چشمامو روی‌هم فشردم و به خودم لعنت فرستادم که اون مرد انگار پائین رفت و گفت فعلا که کسی این‌جا نیست فریبرز بعد از اطمینان از رفتن اون مرد دستشو آهسته از مقابل دهانم کنار کشید و سر به زیر گفت ببخشید جامون نباید به‌هیچ‌وجه لو بره تلوتلوخوران ازش فاصله گرفتم و با بغضی عظیم و صدایی لرزان عصبی اما آهسته گفتم خیلی پستی با خشم نگاهش کردم و گفتم ازت متنفرم فریبرز قبل این‌که اون عکس‌العملی داشته باشه بدوبدو بدون توجه به سروصدایی که ایجاد می‌کردم در رو باز کردم از خونه آقای شاکری بیرون زدم با نفس‌نفس و شتاب کلید انداختم و در خونه خودمونو باز کردم دستی به صورتم کشیدم و سعی کردم با آرامش برم داخل اما با دیدن یک جفت کفش مردانه مقابل در بی‌حرکت ایستادم عزیز با صدای بلند گفت بیست سال از اون اتفاق گذشته با برگشت و بودن شماها با هم‌دیگه چیزی عوض نمی‌شه انگار همون صدای کهنسال پشت تلفن حالا توی خونه بود و در جواب عزیز گفت این حق منه که اونو ببینم حق منو اشرفی تا عزیز گفت کدوم حق اون اصلا هیچی نمی‌دونه روح‌الله منو دید اومد سمتم و خوشحال گفت آتنه به خودم اومدم نفسی کشیدم کفشامو کندم و رفتم داخل با دیدن اون آقا و خانمی مسن که روی صندلی چرخ‌دار بود سلام کردم اما عزیز برای اولین‌بار مقابل کسی عصبی گفت مگه نگفتم بری خونه مریم و تا یکی دو ساعت دیگه برنگردی متعجب به عزیز نگاه کردم که عزیز روح‌الله رو که جدل می‌کرد بیاد بغلم بغلم داد و گفت
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وقت بخیر یه سوال داشتم تو رو خدا اگه کسی تجربه داره سریع راهنمایی کنه پنج روز
💜🍃 سلام به همه اعضا گروه من سی سالم هست ده ساله ازدواج کردم نمیدونم چرا معذرت میخام روی واژنم انقدر جوشهای زیر پوستی چرکی میزنم با اینکه بهداشتم هم رعایت میکنم خیلی نگرانم منم باشم مادر سه قلوها🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه دوستان می خواستم بپرسم برادرمان پولیپ کیسه صفرادرمان گیاهی هست؟؟؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب همه عزیزان وخواهران گرامی میشه سوال من اورژانسی بزارین حبیبه خانم عزیز مدتی کف دستام دونه های و جوش های خیلی ریز میزنه همون جوش های خیلی ریز توش پر چرک هست بعد چند روز خشک میشع از عزیزان کسی اطلاعات داره بهم بگه چیه مشکل من کف پای منم گرفته ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ تشکر میکنم و عکس دستام میفرستم برای عزیزان فقط کف دستام هست گاهی با سوزن باز میکنم فشار میدم چرک میزن بیرون البته چرکش خیلی کمه ولی داره بیشتر میشه هردوتا کف دستام گرفته چند روز خوب میشع دوباره شروع میشه خدا خیرتون بده عزیران راهنمایی کنید من رو ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه عزیزان گروه نوه 3ساله ای دارم صبح تا شب ناخن هاش میخوره هرچی تشویق میکن عروسم هرچی هدیه بخره هرکاری بکن فایده نداره دیگ هیچی نمیمونه از ناخن هاش ک کوتاه کن بسکه میخوره پدرش بی‌نهایت بهش محبت میکن ولی اصلا فایده نداره لطفا راهنمایی کنید چکار کنیم. ممنون از همه عزیزان طاهره از مشهد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام باز من اومدم عزیز ان گروه سلام الهی همتون خوب خوش باشین یک سوال دارم لطفا هرکی تجربه داره من کمک کن من مدتیه دستام لرزش پیدا کرده بخصوصی دست چپم بیشتر اوقات می لرزه اگ کسی کنارم باش میفهمم دستم لرزش داره نمیدونم مشکل چیه وچرا اینجوری هرزگاهی میشم همیشگی نیست 45ساله هنوز خیلی پیر نشدم ک بگن اثرات پیری هست ممنون میشم عزیز ان هرکی تجربه داره کمک کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه اعضای گروه و مدیر گروه من همونی ام که گفتم ۳۶سالمه،ده ساله ازدواج کردم و دو تا دختر دارم و شوهرم از اول زندگی چت میکرد ولی سال قبل یکیو صیغه کرد بعد اون گذشت کردم ولی دوباره چت کرد الان تقریبا دوماهه میگه میخوام جدا بشم نمیخوامت نمیدونم دلیلش چیه الان تو مرحله مشاوره ایم ولی من نمیخوام جدا بشم،ده ساله زحمت کشیدم برا زندگیم،بخاطر دخترام..بخاطر خودم از طلاق متنفرم چن بار رفتم پیش دعانویس ولی اثر نکرده بنظرتون چیکار کنم برگرده به زندگیش و مثل قبل با ما بمونه و مارو دوست داشته باشه؟ ازش متنفرم بخاطر خیانتاش ولی نمیخوام طلاق بگیرم وضع بابام خوبه.خونه هم دارم ولی بازم طلاق نمیخوام من زندگی قبلیمو میخوام تورو خدا یه راه بگین که شوهرم از این رو به اون رو بشه. ممنون از همگی❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و درود خدا بر حبیبه خانم گل و بر اعضای محترم گروه حدود دو ماه پیش وقتی از ماشین پایم را گذاشتم پایین راننده پایش را از روی پدال برداشت و ماشین پشت پای منو گرفت و پشت پایم بشدت درد گرفت و ورم کرد ما فکر کردیم ی چی جزیی هست و باهاش به سختی راه رفتم دو روزی و روغن مالیدم به پایم که بعد از دو روز بدتر شد رفتیم عکس و ام آر آی گرفتیم دکتر ها گفت باید گچ بگیری تاندوم اصلی پا همان آشیل کش اومده یکماه تو گچ بود و درد داشت دو مرتبه گچ باز کردیم رفتیم پیش دکتر گفت باید استراحت مطلق کنی اصلا خوب نشده و ماه دیگه فیزیوتراپی بروی الان دو ماه هست اصلا نمی توانم پایم زمین بگذارم روی تخت افتادم با عصا میروم وضو میگیرم یا معذرت میخواهم تا دستشویی میروم ،تا کمی میخواهم زمین بگذارم فریاد میزنم از درد و مثل خرده شیشه پایم بگذارم رویش ‌پاشنه پا اینطور میشود و درد شدید کل مچ‌ پا تا انگشتان پا ،لطفا راهنمایی ام کنید ،الهی همیشه تنتون سلامت و دلتون خوش باشه 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه اعضا گروه من سی سالم هست ده ساله ازدواج کردم نمیدونم چرا معذرت میخام روی
پاسخ اعضا 🌸 ‌ سلام طرف حسابم با خانمی هست ک11سال ازدواج کرده و دوتا دختر داره خانم عزیز بخدا حیف اون بچه ها نیست چرا اون رو ب وجود اوردی تو ک میدونستی همسرت از دوران عقد نامزدی داره خیانت میکن چرا اون 2تا طفل بهشتی درست کرد تو یک مادری درسرنوشتشون دخیل هستی ب درک ک هرغلطی میکن بشین دخترات بزرگ کن اونا گناه دارن اونا حیف میشن از الان پر پر بشن ولشکن فک اون نیست خودت بشین بچه ها رو بزرگ کن عمر جوونیت بزار برا بچه ها فک نمیکنی سرنوشت بچه ها زیز دست نامادری و یا نا پدری چی بشه هنوز طلاق نگرفتی بفکر ازدواج مجدد هستی شاید یکی دیگ از این بدتر بش من جای تو باشم میشینم ب پای بچه های دست گلم عمر جوونیم میزارم ب برا اونا گور پدر هر جا مرد هست بچه ها طفل میشن حیف میشن تومادر مسولی در برابرشون ببخشید رک حرف زدم فکرات بکن 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ب همه عزیزان گروه مخاستم ب همه مادرشوهرهای تو گروه و خواهر شوهرها بگم خواهش ب زندگی عروستون اینقدر دخالت نکنید چکار دارین ب زتدگیشون همینک با پسرمون زندگی ارامی داره بچه داری میکن شوهر داری و احترام ب ما می زاره بسمون بخدا دنیا ارزش دل شکستون نداره یک لحظه خودمون بزاریم جای عروس چکار داریم ب زندگیشون اینقدر فضولی میکنیم اینقدر دخالت بیجا من خودم یک مادرشوهر 12ساله عروسم بالای سرم میشینه بسیار دختر خوبیه 2تا بچه دا ه سرگرم زندگیش هست منم روزی هزار بار خدامیکنم ک با پسرم زندگی ا رومی دا ره پسرم بهترین خورد خوراک براشون تهیه میکنه شاید هفته ای یکبار یا بیشتر غذا از بیرون میخره من اصلا کار ندارم همیشع دعا میکنم بر شون شاید خیلی وقت ها چیزی دیدم ناراحت شدم ولی هرگز ب روش نمیارم با اینک بالا سرم میشنه اصلا زیاد نمیرم میگم 2تا بچه کوچیک داره شاید خونش ریخته باش دور برش خجالت بکشع طفلی همینک زندگی ارومی دارن خداشکر میکنم همیشه من میگم هرکاری با عروس بکنم 2تا دختر دارم همون کاسه مادر شوهراشون جلو دخترام میزارن از خدا میترسم و کاری بهش ندارم هرکاری هر کمکی از دستم بیاد برا عروسم و داماد م انجام میدم درپایان از همه عزیزان مخام ب همدیگر احترام بزاریم تا احترام ببینیم 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ب اون خانمی ک گفتی نافش چند روزه افتاد خانم عزیز این یک چیزی طبیعی هست و ممکنه برا هر انسانی چ مرد وزن این اتفاق بیفته شما باید یک خانم ک در این مورد سر رشته داره پیدا کنید تا با ماساژ نافتون جا بنداز و راحت بشین 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام و درود خدمتتون خدمت خواهر عزیزی که گفتن با لیابل میومشون تغییر میکنه و خوب میشن عزیزم مال خودم ۸سانت بیشتر هم بود و شروع به لیابل کردم ولی متاسفانه اثری نداشت و مجبور به عمل شدم البته شاید برا شما اثربخش باشه و بدن با بدن فرق کنه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 به این خانومی که میگه پسرم پزشک عروسم وسواس داره یه بچه یه ماه داره ...بابا ببریدش پیش یه دکتر طب اسلامی ...کسی که وسواس داره مغزش سرده سودای بدنش بالاست بایدمزاجش عوض بشه...سرس رو باروغن سیاهدونه هرشب ماساچ بده تغدیش باید عوض بشه .خوب میشه .فقط باید مزاجشو عوض کنه چیز گرم بخوره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام این خانومی که پسرش رفته شرکت هرمی توروخدا برید دنبالش .جای خوبی نرفته واسه کار .هرجوری شده ادرسشو پیدا کن برو دنبال بچت ...اینا شرکت هرمی هستن مخشون با حرفاشون شستشو میدن تحت فشار میزارنش که ادرس محل کارشو به شما نده هی ازش پول میگیرن باوعده وعید که بعدن ده برابرشو بهت میدیدم ...توروخدا برید دنبالش یا بایه راهی برش گردونید خونه اومد نزارید بره ....شرکتش خلاف میکنن . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خدمت دوستان من تجربه ای در مورد کارخوب وجبران کردنه خدا دارم خواهرم همسایه ای داشت ۴تا بچه داشت ودستشون خالی بود کاسبی مردخونه درآمد زیاد نداشت ولی خیلی با خواهرم یکی بود خواهر منم ۴تا بچه داشت واز مشکلات زندگی ناراحتی اعصاب گرفته بود هم خواهرم هم همسرش از سادات بودن خلاصه فرزند کوچک خواهرم زیر یک سال بود خواهرم یه روز تو خونه از هوش رفته بود واین همسایه به داد فرزند کوچک خواهرم رسیده بود بچه رو برده بود خونشون با ما تماس گرفت وما خواهرمون رو بستری کردیمخلاصه این همسایه بچه رو بزرگ کردو کمک حال خواهرم بود خود همسایه تعریف میکرد و می‌گفت از وقتی زیر بال این بچه رو گرفتیم زندگیم ازاین رو به اون روشد مرد خانواده درآمدش رفت بالا رزق وروزیشون زیاد شددیگه در حد ثروتمند ها زندگی میکردند خونه عوض کردن ولی خالصانه به این بچه خدمت میکردن ومثل بچه خودشون ازش مواظبت میکردن وچقد این بچه رو دوست داشتن میگفتن قدمش برامون خوب بود حتی میگفتن خودمون بچه رو داماد میکنیم و خونه بهش میدم پسر خواهرم ۲۰ ساله شد و اون خانم همسایه به رحمت خدا رفت ولی خواهرم با دخترای همسایه در تماسه وهمیشه یاد همسایه مرحومش هست من درسی از این اتفاق گرفتم که اگر خالصانه به داد همدیگه برسیم خدا چندین برابر جبران میکنه خواهرم که مریض بود چند سال زندگی آشفته داشت ۳ بچه بزرگش هم بیشتر خونه من بودن شوهر خواهرم هم دنبال رفیق بازی بود ولی من خالصانه به بچه ها نمیرسدم سر بچه ها غر میزدم دلم برا خواهرم می‌سوخت ونمیتونستیم به شوهرش هم بگیم بالا چشمش ابرو هست خلاصه همسایه خواهرم زرنگتر بود وتو امتحان خدا پیروز شد و مزدش رو از خدا گرفت 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام عزیزای دلم درمورد چالش ششم مامان من زنی بسیارزحمتکش وزجرکشیده ای بود وبسیارازطرف شوهروخانواده شوهرموردشکنجه روحی وجسمی قرارگرفته بود طوری که پدرشوهرش بعضی وقتادلش بحالش میسوخت و یکمی ازون شرایط نجاتش میدادواون موقع (ازنگاه دیگران متاسفانه) خدا۳تادخترپشت هم بهش داد البته اول ی پسربود که توهشت ماهگی بارداری بخاطرهمین شکنجه هاافتادتوخونریزی وبازم بخاطربی توجهی اونااون پسرمرده بدنیااومد یادمه مامانم براشون همه کارمیکرد وهمیشه سرنمازاش میگفت خدایاهرچی به من ندادی به بچه هام بده وخداروشکرماسه تادختر هیچ چیزتوزندگی کم نداریم وازوقتی متوجه خوبوبد شدیم دیگه اجازه ندادیم ن پدرم ن خونوادش مامانمواذیت کنن😠😡مثل کوه پشتشیم ومتاسفانه ی عمم که ازهمه بدتربودباهاش وبارهاباعث کتک خوردن مامانم شد وبسیاراذیتش میکرد هیچوقت رنگ خوشبختیو ندیدطوری که جیگرمون براش کباب میشه ومن بارهاازمامانم براش حلالیت خواستم امیدوارم اونم بعد۳۰سال زندگی روی خوشبختی روببینه مامانم همیشه شاکرخدای رحمان خودش هست💚 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام زمانی صاحبخانه بودم.یازده سال .کرایه اضافه نکردم به خودش می گفتم اگه داری اضافه کن .اگرم نه که مهم نیست تمدید میکردم با همون کرایه سال قبل . الان ۶سال مستأجرم .صاحبخانه خوبی گیرم اومده کرایه رو با مشورت من اضافه می‌کنه.خداخیرشون بده 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام به ادمین عزیز در مورد چالش جایی از زندگیت بوده کار خوبی بکنی وخدا عوضشو بهت بده بله من مادر شوهرم با اینکه خونه داشت ولی تنها بود اوردمش پیش خودمون یه طبقه جدا بهش دادم 4 سال خونه ما بود بگذریم که چه بلاهایی که بسرمون در نیاورد در اصل اون صاحب خونه شده بودو اختیار هیچی تو زندگی رو نداشتم حتی باشوهرم برم بیرون میگفت چرا اگر بخوام کارهاشو بنویسم که تومار میشه ولی سال 1401 از خونم که رفت هفته بعدش امام رضا طلبید رفتم پابوسش اومدم چهل روز بعد دوباره طلبید رفتم مشهد پابوسش قربون امام رضا بشم من که 30 سال ازدواج کرده بودم توی این 30 سال فقط یک بار رفته بودم مشهد توی تابستان 1401 من دوبار مشهد رفتم امام زاده داود رفتم مرقد امام رفتم شاه عبدالعظیم حسنی رفتم بهشت زهرا سر مزار تمام شهدا رفتم و....خیلی جاهای دیگه زیارتی خلاصه من که هیچ جا قسمت نمیشد برم تو اون سال از اول تا اخر تابستان کلی زیارت رفتم همه رو دلچسب زیارت کردم خدا قبول کنه سال بعدش روهم که قسمت شد رفتم برای اولین بار کربلا همه فامیل دوست واشنا گفتن چی شده توکه هیجا نمیرفتی تو یه تابستون همه زیارت هارو چند بار چند بار رفتی میگن کار خیر بکنی زیارت قسمتت میشه من واقعا ذرک کردم الهی که قسمت همتون بشه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 هنگامی كه زینب كبری (ع) را همراه بازماندگان شهدای كربلا وارد مجلس ‍ عبیداللّه زیاد (استاندار یزید در كوفه) نمودند. زینب (ع) به طور ناشناس در گوشه ای نشست . ابن زیاد - این زن كیست ؟ گفته شد، زینب (ع) دختر علی (ع) است . ابن زیاد خطاب به زینب سپاس خداوندی را كه شما را رسوا كرد و دروغ شما را در گفتارتان نمایاند. زینب خطاب به ابن زیاد - تنها آدم فاسق ، رسوا می شود، و بدكار دروغ می گوید، و او دیگری است ، نه ما. ابن زیاد - دیدی خدا با برادر و خاندانت چه كرد؟ زینب - ما رایت الا جمیلا...: بجز خوبی ، ندیدم ، اینها افرادی بودند كه خداوند شهادت را برای آنها مقدر كرد، و آنها به نبردگاه خود شتافتند و به همین زودی خداوند میان تو و آنها، جمع كند، تا تو را به محاكمه كشند، بنگر كه در آن دادگاه ، پیروزی از آن كیست ؟، مادرت به عزایت بنیشیند ای پسر زن بدكاره . روایت كننده گوید: ابن زیاد با شنیدن این گفتار(كوبنده) به خشم آمد و با كمال گستاخی گفت : با كشته شدن حسین گردنكش و افرادی از بستگانت كه از فرمان من سرپیچی كردند، خداوند دلم را شفا داد. زینب لعمری لقد كهلی و قطعت فرعی واجتثثت اصلی فان كان هذا شفاك فقد شفیت . : سوگند به جانم ، كه تو بزرگ فامیل مرا كشتی ، و شاخه های مرا بریدی ، و ریشه مرا كندی ، اگر شفای دل تو در این است باشد. ابن زیاد - این زن ، چه با قافیه ، سخن می گوید و بجان خودم ، پدرش علی (ع) نیز شاعری بود قافیه پرداز. زینب - زن را با قافیه چكار؟. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شخصی از انصار (مسلمین مدینه) به حضور امام حسین (ع) برای درخواست كمك مالی آمد و تقاضای كمك كرد. امام حسین (ع) فرمود: ای برادر انصاری آبرو و شخصیت خود را از سؤ ال رودررو، حفظ كن ، درخواست خود را در نامه ای بنویس ، كه من به خواست خدا آنچه را كه موجب شادی تو است انجام خواهم داد. مرد انصاری در نامه ای نوشت : ای حسین (ع) پانصد دینار به فلانی بدهكارم ، و اصرار می كند كه طلبش را بپردازم ، با او صحبت كن تا وقتی كه پولدار شدم ، صبر كند. وقتی امام حسین (ع) نامه او را خواند، به منزل تشریف برد و كیسه ای حاوی هزار دینار آورد و به آن مرد انصاری داد و فرمود: با پانصد دینار، بدهی خود را بپرداز و با پانصد دینار دیگر، زندگی خود را سروسامان بده ، و حاجت خود را جز نزد سه نفر نگو 1- دیندار 2- جوانمرد 3- صاحب اصالت خانوادگی چرا كه در مورد آدم دیندار، دین ، نگهدار او است (و مانع آنست كه آبروی تو را ببرد) و در مورد جوانمرد، او بخاطر جوانمردی ، حیا و شرم می كند، و در مورد كسی كه اصالت خانوادگی دارد، او بخاطر نیازت ، آبروی تو را نمی ریزد، بلكه شخصیت تو را حفظ می كند و بدون برآوردن حاجتت ، رد نمی شود. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عصر رسول خدا (ص) بود، حسین (ع) دوران كودكی را می گذرانید، روزی حسین (ع) در آغوش گرم پیامبر (ص) بود و پیامبر (ص) با او بازی می كرد و او را می خندانید. عایشه گفت : ای رسول خدا! چقدر این كودك را دوست داری ، و با دیدار او شادمان می شوی ؟ پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: چرا او را دوست نداشته باشم و با دیدار او شاد نگردم با اینكه او میوه قلبم و نور چشمم است ، ولی امتم او را خواهند كشت كسی كه بعد از وفات او مرقد او را زیارت كند خداوند ثواب یك حج ، از حجهای مرابرای زیارت كننده می نویسد. عایشه گفت : ثواب یك حج از حج تو؟! پیامبر (ص) فرمود: بلكه ثواب دو حج من عایشه با تعجب بیشتر پرسید: ثواب دو حج تو؟! پیامبر (ص) فرمود: بلكه ثواب سه حج من ، این موضوع همچنان تكرار شد، تا اینكه پیامبر (ص) فرمود: بلكه خداوند ثواب نود حج از حج رسول خدا (ص) با ثواب عمره های آنها را به زیارت كننده خواهد داد. داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه اعضا گروه من سی سالم هست ده ساله ازدواج کردم نمیدونم چرا معذرت میخام روی
پاسخ اعضا 🌸 ‌ سلام دوستی مشهد می روند اول التماس دعا من شخصا از آقای شوشتری در بازار رضا خرید انگشتر می کنم چندین ساله البته الان پسراشون هستند از نظر اصل بودند آدمهای مطمئنی هستند اما قیمتها اگه اصل باشه تقریبا همه جا یکجور هست 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام در جواب خواهری که گفتن خواهرشون مشکل داره به نظر من ببریدش دکتر مغز واعصاب مشکل از مغز ش هست که با دارو ان شاءالله خوب بشه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام برای خواهری که میخواست سنگ دستشویی تمیز کنه،من ازوایتسک(مایه سفید کننده)استفاده کردم خیلی خوب بود، مقداری همه جای سنگ ریختم وگذاشتم تا مدتی بماند خودبخود تمیزشدحتی نیازبه برس کشیدن هم نداشت 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمی که شب ها خارش می گیری یه قاشق خاکشیر بریز تو یه لیوان عرق شاطره داغ نوش جان کن ۴۰ شب صبح ها سرکه انگیبین بخور 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 خانمی که خواهرت زیر سینه هاش جوش می زنه عزیزم با صابون گوگرد ده درصد بشوره حتما زیر شکم رو هم با این صابون بشوره 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خانمی ک گفتید جاریتون بچتونو میبوسه و بچه نداره خیلیا بهتون سرکوفت زدن یعنی همه دست همشونو میبوسم ک حقو گفتن ولی من میخام بهت راه حل بدم در اسرع وقت یه جعبه شیرینی بگیر برو منزل جاریت خودتو بنداز ب پاش بگو من غلط کردم نفهمی کردم منو ببخش از ته دلت منو ببخش بهش بگو یه نفر مخمو زده بود ک من باهات اینجوری رفتار کردم نگو مادرم فلان و بیسار گفته بگو تو مثل خواهرمی اگر منو از ته دل نبخشی من از اینجا نمیرم خواهر وای برتو وای برتو وای برتو اگر دلشو بدست نیاری عذاب خدا برات قطعیه من خدا نیستم ولی از اه مظلوم بترس اون بهت محبت کرده تو دلشو میشکونی خانم ما از فردا چ خبر داریم بلا از همه دور باشه همسایه ما ۴تا پسر داشت رفتن بیرون ۲تا از بچه هاش باهم تو دریاچه غرق شدن از خدا بترس توبه کن انابه کن و دل جاریتو با التماس بدست بیار 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام دوستان خواهری ک گفتی دخترو دامادتو اوردی تو ساختمونتون و بعد ک میخای پسرتو بیاری دامادو دخترت ناراحت شدن بله ک ناراحت میشن مگه شما نمیدونی ک محبت ک از حدش بگذره میشه وظیفه حتی ب بچه هم نباید بیش از حد محبت کرد الانم ک میخای پسرتو بیاری خیلی داری کار اشتباهی میکنی ببین بعدا ب حرفم میرسی اگر میخای کمک بچت بکنی بذار برن خونه اجاره کنن و مستقل بشن شمام خونتو اجاره بده بدون اطلاع دامادو دخترت تو اجاره کمکشون کن و بین بچه هاتم اصلا تبعیض قائل نشو و ب دخترت بدون اطلاع عروس و پسرت بشکل دیگه کمک کن ولی تهیه منزل چون با مرده ب پسرت تو هزینه مسکن کمک کن خواهر پسرتو نیار تو ساختمونت ک سوختی ب نصیحتم گوش کن تا بعدا پشیمون نشدی و تجربه دیگران برات درس عبرت نشد چرا عاقل کند کاری ک بازارد پشیمانی 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام دوست عزیزی ک گفتید دوست ندارید ب فرزندتون واکسن بزنید من یه رفیق داشتم دوره دانشگاه ک مادرش تو سن بالا باردارشده بودش و تو روستا زندگی میکردن بچه ک بود واکسنشو نزدن فلج اطفال داشت😔 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌹جدیدترین روش درمان قطعی دیابت با داروهای کاملا گیاهی 🌹 🌹با مجوزهای رسمی وزارت بهداشت ، سازمان غذا و دارو و دارای گواهینامه سیب سلامت و GMP🌹 مشاور و کارشناس : خانم زهرا پریفرد. برای دریافت مشاوره رایگان و ارتباط با مشاور لینک کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/148701729C87d551b460
چرا هیچ مردی راضی نمیشه زنش عضو این کانال بشه 😳 هر زنی عضو این کانال شده زندگیش دگرگون شده🧿 یعنی چی میتونه باشه 👇📵 https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 فقط خانم های متاهل بیان🚷♨️👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شمـاهم دوستـ داری زود ترکـ کنی🚭     ♦️ بهتـ کمکـ میکنم تو7روز ترکـ کنی                     👇🏻بدون👇🏻 🌱درد و خــماری     🌱 بدون بستری شدن        🌱سم زدایی و پاکسازی بدن 🆔 @mrs_ruzbahani 📱 09126410306 ❌زندگی تو دوباره زیبا بساز🥰🤍 جهتـ دریافتـ مشاوره رایگانـ،فرم زیر راپرکنید https://formafzar.com/form/wabxi      اعتماد کنـــ وارد شو 🌸👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3793486409C3409fa6174
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه شصت و سه قرآن کریم سوره مبارکه آل عمران ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
Quran-page-063.mp3
3.99M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه شصت و سه قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید